اخبار


2 دقیقه پیش

عکس: استهلال ماه مبارک رمضان

همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ...
2 دقیقه پیش

تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریم

وزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که می‌تواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام می‌شود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ...

تقویم تاریخ -6 دی



864م:دسامبر ماهی است كه ابوبكر محمد ابن زكریای رازی دانشمند بزرگ ایران در آن در سال 864 میلادی در «ری» به دنیا آمد و بسیاری از واژگانی كه او در علم شیمی بكار برده است جهانی شده اند از جمله واژه شیمی كه از «كیمیا» و الكل كه از «الكحل» گرفته شده اند كه رازی در كتابهای خود بكار گرفته است.

رازی (منسوب به ری) در پزشكی، شیمی، ریاضی، نجوم و فلسفه تحصیل و مطالعه كرده بود و از پایان دوران جوانی نیمی از سال را در بغداد و نیم دیگر را در زادگاه خود، ری، كه به آن دلبستگی فراوان داشت می گذرانید و كتاب مهم و معروف خود در دانش پزشكی را به نام منصور سامانی حاكم وقت ری كرد و عنوان «طب منصوری» بر آن گذارد كه نخست در ده جلد به لاتین و سپس سایر زبانهای اروپایی ترجمه شده است. كتاب مهم دیگر او در پزشكی «حاوی» عنوان دارد كه به صورت دائرة المعارف نوشته شده و همه اطلاعات پزشكی آن زمان در آن گرد آوری شده است. رازی در بغداد ریاست بیمارستان «مقتدری» را برعهده داشت. در طول توقف او در ری و بغداد، بیماران و پژوهشگران و دانشجویان پزشكی از سراسر جهان برای درمان و كسب فیض و دریافت پاسخ پرسشهایشان به دیدار ش می شتافتند. كشف آبله و آبله مرغان و مشخص كردن تفاوت آنها از هم از كارهایی است كه در دانش پزشكی به نام رازی ثبت شده است.

در دانش شیمی، رازی نخستین دانشمندی بود كه شیمی آلی (ارگانیك) را از شیمی معدنی (غیر ارگانیك) جدا ساخت و در باره شیمی و واكنش های شیمیایی چند اثر به زبانی بسیار ساده نوشت كه مهمترین آنها «اسرار» است. رازی كاشف چند اسید از جمله اسید سولفوریك است كه آنها را جهت مخالف بازها قرار داده و واكنشن های شیمیایی را كه به تهیه الكل كه یك باز است منجر می شود به دقت شرح داده است. دویست كار علمی به نام رازی ثبت است و درمقایسه با سایر دانشمندان ایرانی، رازی را می توان همتراز ابن سینا خواند.

بسیاری از پژوهشگران تاریخ علوم زادروز رازی را 27 دسامبر (روزی چون امروز) اعلام داشته اند. دراین روز (ششم دی ماه) در سال 1343 به مناسبت یازدهمین سده تولد رازی مراسم باشكوه در ایران برگزار شد و با این كه قبلا بسیاری از مدارس، بیمارستانها و خیابانها در ایران به نام رازی نامگذاری شده بود شمار این اماكن به نام او دوبرابر شد. رازی در سال 930 میلادی درگذشت.

 

زكریای رازی


1344ش:در پی چند زد و خورد هوایی و زمینی مرزی میان ایران و عراق ازجمله تیراندازی یكم دیماه 1344 عراقی ها به آبادان و حمله هوایی دو روز بعد از آن به چند روستای مرزی ایران که اظهارنظر روزنامه های تهران و انتقاد وسیع مردم را به دنبال داشت، هفتم دی ماه آن سال وزیرامور خارجه وقت در سنای ایران حاضر شد و اعلام داشت: "قرارداد مرزی سال 1927 (كه از سوی انگلستان تحمیل شده بود) مخصوصا با ابهاماتی كه در مورد آبراه اروندرود (شط العرب) دارد منطقی و قابل قبول نیست" که رادیو ایران همان روز در تفسیر اخبار روز، این گفته مبهم وزیر امور خارجه را «بی اعتبار اعلام شدن قرارداد 1927» بیان داشت و گفت که انگلیسی ها طراح این قرارداد، همه جا استخوان لای زخم باقی گذارده اند تا سازش و آرامش وجود نداشته باشد كه همان سیاست «تفرقه افكن و حكومت كن» آن دولت است. رادیو بغداد به نوبه خود ایران را متهم به حمایت از نافرمانی كردهای عراقی به خواست یك دولت دیگر (اشاره به آمریكا) كرد و ... و از انتقامگیری سخن گفت که از باب احتیاط ارتش یكم ایران (كرمانشاه) و یكانهای نیروی دریایی ایران به حالت آماده باش در آمدند. از زمان كودتای ژنرال قاسم در عراق (تابستان سال 1958) و تا وقتی كه مسكو در عراق نفوذ داشت، شوروی محرّك ضدیت دولت بغداد با ایران بود و از تاریخ رئیس جمهور شدن صدام حسین، آمریکا.

اختلاف مرزی ایران و عراق که گاهی با برخوردهای مرزی و تهدید همراه بود تا 1975 (دیدار شاه سابق و صدام حسین در الجزیره) و امضای قرارداد الجزایر ادامه داشت و با این قرارداد پایان یافته تلقی شده بود که صدام اواخر تابستان 1980 (و احیانا به تحریك دولت وقت آمریكا كه مناسبات خود را با ایران بر سر موضوع گروگانگیری قطع كرده بود) از فرصتی كه تصفیه ارتش ایران از برخی افسران به دست داده بود استفاده كرد و به گمان اینكه ایران دچار ضعف نظامی است آن قرارداد را كان لم یكن اعلام داشت و در سپتامبر آن سال با جمهوری اسلامی وارد جنگ شد و چون پس از هشت سال جنگ، كاری از پیش نبرد به قبول مجدد قرارداد تن داد.

در دسامبر 2007 یك نشریه خارجی مطلبی را به نقل از جلال طالبانی رئیس جمهور عراق منتشر ساخت كه نشان می دهد طالبانی نظر دیگری درباره قرارداد الجزایر دارد!.

نخستین قرارداد مرزی در مورد این ناحیه در 17 ماه مه 1639 میان ایران (دولت صفویه) و عثمانی (تركیه) امضاء شده بود.

 

جلال طالبانی در حال «گفتگوی درگوشی» با ژنرال آمریکایی پترائوس


1938م:بهرام بیضایی نمایشنامه نویس و كارگردان بنام وطن ما 26 دسامبر 1938 در تهران به دنیا آمده و تاكنون دهها نمایشنامه و داستان نوشته و بیش از 17 فیلم را كارگردانی كرده و در تكامل هنر تئاتر ایران كوشش بسیار بعمل آورده است.

امسال (دسامبر 2007) اكبر رادی نمایشنامه نگار و درام نویس گیلانی مقیم تهران كه در وطن شهرت فراوان دارد به مناسبت زادروز بهرام بیضایی مقاله مفصل و جالبی نوشته بود كه در شماره 26 دسامبر 2007 روزنامه پرتیراژ و حرفه ای «اعتماد» چاپ تهران، در صفحات اول و آخر چاپ شده بود. درست در لحظه انتشار این روزنامه در بامداد 26 دسامبر، اكبر رادی (نویسنده مقاله) در تهران درگذشت و در شماره روز بعد «اعتماد» ـ شماره 27 دسامبر، این بهرام بیضایی بود كه مقاله شیوائی درباره درگذشت «اكبر رادی» و خدمات ادبی و هنری او به وطن نوشته بود. این مقاله كه صفحات اول و آخر روزنامه «اعتماد» را فراگرفته بود سبب شد كه روزنامه تا ساعت 9 بامداد نایاب شود. تهرانی ها این دو نوشته را «شگفت انگیز» و «بی سابقه» توصیف كرده اند.

اكبر رادی كه یكم سپتامبر 1939 در رشت به دنیا آمده بود از 11 سالگی در تهران زندگی می كرد. وی علاوه بر درام نویسی، دهها سال ادبیات و فنون نگارش تدریس كرده بود.

روزنامه اعتماد بازمانده روزنامه های حرفه ای چند سال اخیر تهران است. پس از توقیف «شرق» و «هم میهن»، اعتماد تیراژ (مخاطبان) آنها را به دست آورده است. سردبیر این روزنامه، دكتر بهروز بهزادی، از روزنامه نگاران قدیمی ایران است كه قبلا سردبیر روزنامه ایران بود. وی كه تحصیلكرده آمریكاست در دوران نظام سابق مدیر اخبار رادیو و دبیر خبر در روزنامه اطلاعات بود. بهزادی مدیر و سردبیر مجله «ایران جوان» بود كه توقیف شده است.

 

اکبر رادی

 

1625م:هوگو گروتیوسHugo Grotius (گروت Groot) فیلسوف و انساندوست هلندی (10 آوریل 1583 ــ 28 اوت 1645) 27 دسامبر سال 1625 كتاب معروف خود «در باره قانون جنگ و صلح » را در فرانسه منتشر كرد و در آن نوشت: من شاهد بوده ام كه در دنیای مسیحیت برای جنگ پروانه هایی صادر می شود كه وحشیان از شنیدن آنها شرمنده می شوند. جنگها با هر بهانه جزیی و یا هیچ بهانه ای آغاز و انجام می شوند و هیچ قانون موضوعه، قانون خدا و قانون انسانیت حاكم بر آنها نیست و در جریان این جنگها ضابطه ای برای حفظ جان و مال مردم وجود ندارد و به نظر می آید كه وجدان فاتح در جریان جنگ و دوران پیروزی خواب است.

گروتیوس كه به پدر قوانین بین المللی شهرت یافته با بكارگیری نیروی مسلح برای اجرای سیاست ها مخالف است و می گوید كه اگر نمی توانید از جنگ دست بردارید دست كم با وضع یك قانون قابل قبول برای همه ملتها ، به جان و مال و حیثیت و امید مردم غیر نظامی و بی طرف، در جریان جنگ و پس از آن آسیب نزنید.

گروتیوس شدیدا با وضع ضوابط و موازینی كه به دور از قوانین طبیعی هستند مخالف است و می گوید كه نباید اجازه داده شود كه قانونگذاران بر حسب منافع خود و یا دولت و مصلحت روز، قانون وضع كنند و زندگی را بر مردم مشكل تر سازند. فقط قوانین طبیعی هستند كه قابل دركند و حلال مسائل. یك قانونگذار باید پیش از نوشتن قانون نتیجه اجرای آن رابر زندگانی مردم مجسّم كند و بر مشكلات مردم نیافزاید كه این خود نوعی جرم و گناه است.

گروتیوس با این افكار درهلند به زندان افتاد كه موفق به فرار به فرانسه شد و در آنجا به نوشتن كتاب و ترویج اندیشه های خود پرداخت. او پس از مدتی با این كه پرونده اش در هلند در جریان بود به وطن بازگشت و دوباره بنای مبارزه را گذاشت كه چون در صدد دستگیری او برآمدند از طریق آلمان به سوئد گریخت و دولت سوئد كه به علاقه گروتیوس به اقامت در فرانسه پی برده بود او را با سمت سفیر سوئد به فرانسه فرستاد. در اینجا بود كه گروتیوس كمر به پایان دادن به جنگهای سی ساله با خشكانیدن ریشه انها پرداخت و به پیروزی هایی هم رسید.

 

گروتیوس

 

1805م:دكتر «هانسنHansen» تاریخدان دانماركی صحنه سازی جنگ معروف «استرلیتز» را دوم دسامبر 2005 تكمیل كرد و محل صحنه را برای بازدید عموم گشود.

هانسن 63 ساله كه بیشتر مطالعاتش در زمینه تاریخ قرون جدید است دو سال تلاش كرد تا صحنه جنگ «استرلیتز» را بسازد تا مردم با دیدن آن متوجه این تجربه، و علاقه مند به تعقیب علل و نتایج آن شوند. این استاد تاریخ برای مجسم كردن این نبرد شش ساعته كه دوم دسامبر سال 1805 در 20 كیلومتری شهر «برنو» درخاك امروز جمهوری چك روی داد مجسمه های كوچك شش هزار سرباز فرانسوی، روس و اتریشی با همان لباس و تجهیزات، یك هزار اسب و 34 توپ را با سرب ساخته و در صحنه قرار داده است. وی به مناسبت افتتاح این صحنه در بروشوری نوشته است: نبرد استرلیتز را «روحیه سرباز» برد، نه اسلحه و شمار نفرات. در این نبرد، ناپلئون كه خود را وارث انقلاب فرانسه می دانست تنها 68 هزار نظامی داشت كه تا رسیدن به میدان نبرد مسافتی طولانی را طی كرده بودند و جمع نیروهای روسیه و اتریش (طرف مقابل او) 89 هزار تن بود و جنگ در زمین امپراتوری اتریش روی داد. جنگ را قدرت های اروپایی با تشكیل اتحادیه سوم با هدف جلوگیری از انتشار افكار انقلاب فرانسه به سایر نقاط اروپا به راه انداخته بودند كه در نبرد استرلیتز شكست خوردند و بزرگترین نتیجه این جنگ، انحلال امپراتوری دیرپای مقدس (كاتولیك) در اروپا بود. انقلاب فرانسه را اتحادیه های نظامی اروپاییان بر ضد فرانسه كمرنگ نكردند، بلكه از درون خود با رخنه عوامل آزمند و جاه طلب كه انقلاب را دستاویز و پلكان قدرت خود قرار داده بودند رو به افول گذارد.

دكتر هانسن این صحنه جالب را در منطقه «زیلند» دانمارك در یك مزرعه در ساختمان متعلق به خودش ترتیب داده است.

باید بدانید كه در این دنیای مادی، شمار كسانی كه مهارت، معلومات و هنر خود را برای روشن ساختن بشریت از فعالیت های حال و تجربه گذشته بكار می گیرند كم نیستند.

 

Hansen

 

2005م:انعكاس ناقص و گزینشی مصاحبه سه ساعته و نامحدود زمانی ( Open - End) بیست و سوم دسامبر 2005 ولادیمیر پوتین که از او به عنوان مرد نیرومند روسیه نام می برند در رسانه های سایر كشورها، بار دیگر ضعف دهها ساله جهان از نداشتن دست كم یك خبرگزاری واقعا بی طرف و حرفه ای را به ظهور رسانید. این یك معمای قرن بیستم بود كه چرا دولتها و یا اصحاب حرفه خبر به طور جدی در صدد ایجاد چنین خبرگزاری كه در مقایسه با امور دیگر هزینه سنگین هم ندارد برنیامده بودند که این ضعف جهانی به همان صورت به قرن 21 منتقل شده است. به علاوه، در قرن تازه سرچ انجین های فعال در اینترنت هم که اخبار رسانه هارا نقل می کنند و رابطه مخاطب با رسانه را برقرار می سازند به غرب تعلق دارند و کارشان صورت تجاری دارد و عمدتا اخبار و مطالب "انگلیسی زبان" و رسانه های معیّنی را نقل می کنند.

مصاحبه پوتین درست در همان روزی برگزار شده بود كه در سال 1980 خبرگزاری های قاره آسیا با توجه به آن مشكل قرن در صد ائتلاف برآمده بودند تا صدای آسیا را به طور كامل و بدون گزینش و تحریف به گوش ساكنان سایر قاره ها برسانند و آسیائیان را هم از مسائل دیگران آگاه سازند. ولی در عمل دیدیم كه موفق نشدند زیرا كه حاصل جمع چند «صفر» هم «صفر (هیچ)» خواهد بود. جهان عمیقا نیاز به یك خبرگزاری وسیع و حرفه ای (خارج از چارچوب دولتها) و یک و یا چند سرچ انجین غیر تجاری (غیر انتفاعی) و متعلق به همه ملل دارد. اگر به روزشمار تاریخ بنگریم در زیر روز 23 دسامبر یك مصاحبه مهم دیگر را مشاهده می كنیم و آن مصاحبه «جیمز رستون» روزنامه نگار آمریكایی با استالین در سال 1952 است، ولی استالین به مراتب بدبین تر از پوتین بود و قبلا از رستون امضاء گرفته بود كه هنگام چاپ حتی یك کلمه از پاسخ های او كم نشود و گرنه، نه تنها با روزنامه نگاران آمریكایی مصاحبه دیگری نخواهد كرد بلكه آنان را به شوروی هم راه نخواهد داد كه «رستون» به تعهد خود عمل كرد. در این مصاحبه كه درست سه ماه پیش از درگذشت استالین انتشار یافت، وی گفته بود كه تا نیّت و عمل استثمار، تجاوز و زورگویی وجود داشته باشد؛ تشنج و خطر جنگ هم وجود خواهد داشت. اگر این نیات واقعا از میان برود، مذاكره وسیله خوبی است و گرنه چیزی جز اتلاف وقت و «خود فریبی» نخواهد بود و ....

 

537م:كار ساختن كلیسای ایا صوفیا (استانبول) 27 دسامبر سال 537 میلادی تكمیل شد. این ساختمان به دستور و زیر نظر ژوستی نیان یكم امپراتور مقتدر روم شرقی در جای ویرانه های دو كلیسای قبلی مربوط به قرن چهارم میلادی بناشده است كه پس از افتادن قسطنطنیه به دست عثمانی ها در سال 1453، با ساختن مناره به صورت مسجد درآمد ولی نام قدیمی خود را حفظ كرده است. آتاتورك در دوران حكومت خود در این بنای تاریخی یك موزه به وجود آورد كه باقی مانده است.


679م:27 دسامبر سال 679 میلادی داگوبرت دومDagobert پادشاه فرانكها (شمالشرقی و شمال فرانسه امروز) با كمك كلیسا و رئیس دربار ترور شد. وی تنها چند سال پادشاهی كرده بود و در همین مدت كوتاه، پایتخت را از « مس Metz» به پاریس انتقال داده بود. چون در ایرلند و انگلستان بزرگ شده بود بینش دیگری نسبت به كلیسا داشت و جان خود رابر سر همین اختلاف رفتار گذارد . در آن زمان به رئیس دربار شهردار كاخ می گفتند . با قتل داگوبرت دوم به عمر دودمان« مرووینیان » كه نوعی « پادشاه ــ كشیش » بودند پایان داده شد .

 

Dagobert


1942م:نخستین موشك هدایت شونده زمین به زمین 27 دسامبرسال 1942 (دوران جنگ جهانی دوم) كه به دست دكتر ورنر فون براون آلمانی ساخته شده بود آزمایش شد . هیتلر با همین موشكها (V-1) و (V-2) لندن را می زد و منتظر بود كه بمب اتمی آلمان تكمیل و بر این موشكها سوار شود كه ....

در پایان جنگ دوم جهانی فون براون رئیس تیم موشك سازان آلمان پیش از آن كه به دست شوروی افتد ، از سوی نیروهای آمریكایی به این كشور منتقل شد و در یك مركز ویژه در آلاباما ی آمریكا مستقر گردید و برای آمریكا موشك قاره پیما ساخت و نخستین آمریكاییان را در ماه فرود آورد و مدتی هم رئیس یك قسمت از سازمان ملی فضایی آمریكا ( ناسا ) بود . براوان با این كه به تابعیت آمریكا درآ مده بود بعدا از اتهامات كمك به ماشین جنگی هیتلر مصون نماند و .... وی كه در 23 مارس 1912 به دنیا آمده بود در14 آوریل سال 1977 در گذشت .

 

دكتر ورنر فون براون

 

1979م:بیست و هفتم دسامبر سال 1979‎آغاز عصر تازه ای در خاور میانه و آسیای جنوبی است كه هنوز ادامه دارد. این دوران مرگبار در پی ورود نیروهای شوروی به كابل، و قتل حفیظ الله امین كه بر ضد نور محمد تره كی رهبر شاخه خلق حزب كمونیست افغانستان و رئیس دولت وقت این كشور كودتا كرده، او را كشته و برجایش نشسته بود آغاز شد.

با قتل امین، ببرك كرمل رهبر شاخه پرچم حزب كمونیست كه افراطی تر از «تره كی» بود به ریاست دولت بر گزیده شد و از همین روز رقابت و معارضه شدید آمریكا و شوروی بر سر افغانستان آغاز گردید و ... كه با فروپاشی شوروی مسئله به صورتی دیگر درآمده و سرزمین كلیدی پارسیبانان اینك به محل تاخت و تاز «ناتو» تبدیل شده است و این رشته سر دراز خواهد داشت.

پس از بركنار شدن شاه ایران در اوایل سال 1979 و برقرار شدن وضعیتی در این کشور كه خلاف انتظار و پیش بینی مقامات آمریكایی بود و در نتیجه كوتاه شدن دست آمریكا از ایران، برژنف رهبر وقت شوروی می دانست كه آمریكا تلاش خواهد كرد كه جای ایران را به افغانستان بدهد و از این بابت نگران بود. طبق افشاء گری های پس از فرو پاشی شوروی و آشگار شدن اسناد محرمانه این دولت، در آن سال با همه مراقبت های مسكو، چند ماه پس از روی كار آمدن « تره كی» به برژنف كه از یك بیماری مزمن (ناشی از افراط در مصرف الكل) رنج می برد اطلاع رسیده بود كه «سیا» با حفیظ الله امین معاون تره كی در تماس است. برژنف مانند همه دولتمردان شوروی بعد از استالین در تردید و دو دلی بود كه امین تحت تلقین های «سیا» دست به كودتا زد، و برژنف نیرو فرستاد و مسئله را پیچیده تر كرد. حال آن كه اگر به موقع تصمیم گرفته بود؛ با بركناری امین، به اعزام نیرو نیاز نبود.

 

حفیظ الله امین


2004م:پراودای آنلاین در ادیشن انگلیسی خود در گزارش مفصلی كه 24 دسامبر 2004 درباره سانسور اخبار جنگ عراق منتشر ساخته بود رامسفلد وزیر دفاع وقت آمریكا را به رپتایلReptile (خزنده ،از جمله مار) تشبیه كرده و این واژه را به صورت صفت در تیتر مطلب خود هم آورده بود. این چنین مطلب و تیتری در 15 سال پیش از آن و پس از اعلام پایان جنگ سرد در رسانه های روسیه سابقه نداشت.

پراودای آنلاین نوشته بود: این كه می گویند در جریان عملیات نظامی در عراق، همه جا خبرنگاران بی طرف و فیلمبرداران تلویزیونی همراه سربازان هستند درست نیست و خبرها به همان گونه كه پنتاگون می خواهد تنظیم و توزیع می شوند.

برخی رسانه های آمریكایی هم اخیرا این موضع را برملاء ساخته و گفته بودند كه گزارشهای مربوط به جنگ فلوجه درست نبود و عملیات، چند روز پیش از آن آغاز شده بود كه در خبرها آمده بود و ....

 

2007م:سالر27 دسامبر 2007 _ یک سال پیش - بانو بی نظیر بوتو سیاستمدار 51 ساله پاکستانی که مادر او ایرانی (و ازخانواده حریری های اصفهان) است در پایان یک سخنرانی انتخاباتی در باغ ملی لیاقت در راولپندی و چند لحظه پس از بازگشت به خودرو جهت ترک محل و هنگامی که از سقف کشویی اتومبیل بالا آمده بود و در حال پاسخ به ابراز احساسات هوادارانش بود هدف گلوله و سپس انفجار بمب قرارگرفت و کشته شد. 56 سال پیش در 16 اکتبر 1951 در همین محل، لیافت علیخان سیاستمدار - دولتمرد پاکستانی ترور شده بود و به همین مناسبت باغ ملی راولپندی را به باغ لیاقت تغییر نام داده اند.

بینظیر دختر ذوالفقار علی بوتو دو بار نخست وزیر پاکستان شده بود؛ از 19988 تا 1990 و از 1993 تا 1996 و هر دو بار به اتهام وجود فساد مالی میان مقامات دولت و اعمال نفوذ بستگان در امور دولتی و خریدهای عمومی برکنار شده بود و پس از برکناری سال 1996 راه خود - تبعیدی در پیش گرفته بود و در انگلستان و "دوبی" زندگی می کرد. در جریان اتهامات وارده به بانو بینظیر، انگشت عمدتا به سوی شوهر او "آصف علی زرداری" نشانه می رفت و به "آقای ده درصد پورسانت" معروف بود. درپی یک رشته تظاهرات علیه پرویز مشرف رئیس جمهور وقت که در طول سال 2007 به چشم می خورد، وی با بازگشتن بینظیر به وطن و ازسرگرفتن فعالیت های سیاسی موافقت کرده بود . بینظیر 18 اکتبر 2007 به پاکستان بازگشته بود زیرا که قراربود انتخابات عمومی در ژانویه 2008 انجام شود. در سر راه بینظیر از فرودگاه کراچی به محل اقامت، انفجاری با هدف کشتن او روی داد که باعث مرگ دهها تن شد ولی به بینظیر آسیبی وارد نیامد.

ذوالفقار علی بوتو از طایفه بوتو (بتو = بهوتو) ایالت هاریانای هند (آریانا) است که فامیل او بعدا به ایالت سند (جنوب پاکستان) مهاجرت کردند. دولت انگلستان به بزرگ خانواده بوتو لقب "سر" داده بود. ذوالفقار علی بوتو یک شیعه و سیاستمداری متمایل به چپ بود بر اساس اندیشه های خود حزب سنتریست متمایل به چپ را در پاکستان تاسیس کرده و از طریق آن تا بالاترین مقام این کشور بالا رفته بود. او درجریان تقسیم پاکستان و جدایی بخش شرقی و ایجاد جمهوری بنگلادش، وزیر امورخارجه پاکستان بود و بعدا دولت او با کودتا ساقط و خودش هم در 1979 اعدام شده بود. بینظیر سالها رهبری حزب مردم پاکستان را که پدرش تاسیس کرده بود برعهده داشت. پس از ترور بینظیر اینک شوهر او و پسرش مشترکا این حزب را اداره می کنند. ترور بانو بینظیر که احساس پاکستانی ها را برانگیخت باعث شد که آصف علی زرداری به ریاست جمهوری پاکستان انتخاب شود و امور این کشور کاملا از دست کسانی که تا زمان ترور بانو بوتو بر سر کار بودند بیرون آید. بینظیر در هجدهم دسامبر 1987 با آصف علی ازدواج کرده بود.

با وجود این تحولات، پاکستان که در سال 1947 از تجزیه هندوستان به وجودآمده است به دلایل متعدد مشکل است که بتواند از یک ثبات دائمی برخوردار شود. بخش هایی از پاکستان، قبلا به دست انگلیسی ها از افغانستان و ایران جدا و به هندوستان ضمیمه شده بود و مسئله کشمیر لاینحل باقی مانده است.

 

بینظیر بوتو چند لحظه پیش از ترور شدن، از سقف خودورو بالا آمده و به ابراز احساسان هوادارانش پاسخ می دهد (27 دسامبر 2007)

 

2005م:در پی، اظهارات مقامات ارشد روسیه ازجمله پوتین درباره فعال شدن این كشور در بازار بین المللی نفت و رقابت با فروشندگان دیگر و سهم خواهی در فعالیت های نفتی، شیخ احمد فهد الاحمد الصباح مقام اوپك (سازمان كشورهای صادر كننده نفت) 26 دسامبر 2005 اعلام داشت كه این سازمان آماده همكاری بیشتری با روسیه در زمینه سیاست های نفتی است تا ثبات بازار بین المللی نفت تامین شود.

شیخ احمد گفته بود كه اوپك نگران برهم خوردن نظم كنونی بازار بین المللی نفت است.

دولت روسیه كه اعلام كرده بود می رود كه نخستین صادر كننده نفت در جهان شود و تكنولوژی خود را برای فعالیت های نفتی در نقاط دیگر نوسازی می كند درعین حال به مردم این كشور گوشزد كرده بود كه پول حاصل از فروش نفت به خارج، برای خوردن نیست برای پیشرفت های ملی است و برای خوردن و تامین معیشت باید كار كنند و سخت هم كار كنند. پوتین آخرین مقام دولت روسیه بود كه گفت: ما می خواهیم در صدور نفت، مقام اول را به دست آوریم، ولی فروش منابع طبیعی و زیرزمینی برای تامین هزینه روزمره نخواهد بود. هیچ دولتی نباید ثروت مصرف شدنی (تمام شدنی) اش را صرف شكم كند. ما ملتی نخواهیم بود كه زندگی خود را برپایه منابع طبیعی مان قرار دهیم زیرا این طرز فكر كه ما تا فلان زمان منابع طبیعی داریم، نباید روس ها را تنبل كند و به صورت مصرف كننده درآورد.

مفسران روزنامه های غرب نوشته بودند كه روسیه تنها كشور اتمی صادركننده نفت در جهان است كه بنظر می رسد تقویت نظامی خود را از سر گرفته است و جوانان روس برخلاف پدران خود دارند دارای تعصب ناسیونالیسی و بزرگ طلبی می شوند.

 

شیخ احمد

 

2005م:26 دسامبر 2005نیویورك تایمز به قلم «آدام لیپتاك» گزارشی منتشر كرده بود كه حكایت داشت قضات دادگاههای بدوی آمریكا آراء متفاوتی درباره متقاضیان مهاجرت به این كشور صادر كرده اند كه دادگاههای استیناف (تجدید نظر) متوجه شده، انها را نقض كرده و حتی در نظریه های خود اشاره به تبعیض آمیز بودن احكام برخی دادگاههای بدوی كرده و دستور محاكمه مجدد به قاضی دیگر داده اند. آراء منفی قضات در مورد متقاضیان وسیعا افزایش نشان می دهد. آدام لیپتاك در گزارش بسیار طولانی خود اسامی چند قاضی استیناف (ارشد) را كه به احكام بداوی ایراد بی دقتی، عجولانه، تبعیض آمیز گرفته اند ذكر كرده و نوشته است كه یك قاضی دادگاه بدوی برای رد كردن درخواست مهاجرت یك خارجی حتی به قانون قدیمی انگلستان استناد كرده بود!.

این گزارش كه (به دلیل نداشتن «علامت» غیر قابل نقل) در رسانه های دیگر منعكس شده بود در نود و پنجمین سالگشت اعلام شمار مهاجرین 95 سال پیش به آمریكا انتشار یافته بود. طبق آمار رسمی، در آن سال (1910) یك میلیون و 41 هزار و 570 مهاجر تازه، گام به ایالات متحده گذارده بودند كه بیشترشان ویزا و گذرنامه هم نداشتند و جز آنان كه در كشورهای زادگاه مرتكب گدایی و خودفروشی (فحشاء) شده بودند، بقیه پروانه اقامت دریافت داشتند و بعدا هم تبعه شدند. ایتالیایی ها بزرگترین رقم مهاجران آن سال را تشكیل می دادند كه 193 هزار تن بودند و بعد از آنان به ترتیب لهستانی ها، یهودی ها (ازسراسر جهان) و اسلواكی ها. فرزندزادگان همین مهاجران هستند كه اینك در سمت قاضی دادگاه، دیگران راه نمی دهند كه در آمریكا كه جز یك میلیون باقیمانده سرخپوستان بومی، از مهاجران تشكیل شده است اقامت كنند. پدر بزرگهای آنان به آسانی خوردن آب وارد آمریكا می شدند و زمین رایگان هم دریافت می كردند. عكسی كه در زیر آمده است از زنان مهاجر در اكتبر 1910 در ورودی نیویورك گرفته شده است و نشان می دهد كه از ملیت های مختلف بودند و به رسم كشور مادری، لباس بلند بر تن داشتند و ....حالا نوه های آنان را بنگرید كه چه می پوشند و با مسافران تازه چها می كنند!.

 

آراء متفاوت قضات آمریكا درباره متقاضیان مهاجرت

 

2008م:رویداد 24 دسامبر 2008 (شب کریسمس) در حاشیه شهر لس آنجلس اوج مسئله طلاق را در جوامع مختلف منعکس ساخت که در این جوامع قوانین ازدواج و طلاق بدون توجه به ساختار جامعه، روانشناسی و فرهنگ آن تحت نفوذ انجمن ها، فعالان اجتماعی و سیاسیونی که در پی کسب شهرت و جلب رای برای نشستن هرچه بیشتر بر کرسی های مجالس مقننه پی در پی تغییر می یابند. این رویداد را یک مهندس 45 ساله برق پدید آورده بود که 9 ماه درگیر پیچ و خم های قضایی طلاق بود. وی سرانجام زن مطلقه خود، والدین او و شش تن دیگر از بستگان آنان را که "کریسمس پارتی" راه انداخته بودند کشت، خانه را به آتش کشید و خودکشی کرد.

Bruce Pardo بروس پاردو 45 ساله مهندس برق از سال 1985 تا 1994 در ناسا (سازمان ملی هوانوردی و فضایی آمریکا) کار کرده و از آن پس تا اکتبر 2008 (دو ماه پیش از رویداد) مهندس "رادار" در کمپانی آی تی تی آمریکا بود. وی که از زن اول خود یک پسر داشت دو سال پیش با بانو "سیلویا اورتگا" مادر یک دختر 14 ساله از شوهر قبلی ازدواج کرد. بروس که با زن قبلی بر سر حضانت فرزند مشترک مدتها مرافعه قضایی داشت با خود عهد کرده بود که با این قوانین و مشکلات، برای بقیه عمر قید ازدواج را بزند. ولی با گذشت چند سال از واقعه اول، مشکلات را که همانا قوانین به دور از منطق و طبیعت بشر هستند فراموش کرد و با سیلویا که هر دو لاتین تبار بودند ازدواج کرد.

زن و شوهر به رسم آمریکاییان یک خانه مشترک به فاصله ای نه چندان دور از لس آنجلس و با یک وام چهارصد هزار دلاری بانکی خریداری کردند. قرار بود که هردو به یک نسبت قسط ماهانه دو هزار و هفتصد دلاری خانه را بپردازند که سیلویا (که بمانند بروس دارای شغل و درآمد بود) پس از چند ماه دست به تعلل در پرداخت سهم خود زد، زیرا برخلاف رفتاری که در دوره نامزدی از خود نشان داده بود عادت به قمار کردن داشت، از آشپزی در خانه بیزار بود و باید شام و ناهار و حتی صبحانه را در رستوران _ آنهم رستوران معروف و گران صرف می کرد و .... بروس مردی مذهبی بود و هر هفته یک روز برایگان در کلیسای محل خدمت می کرد، و اتومبیل را وسیله می دانست نه عامل افاده و فخر فروشی (شو آف) و با این برداشت بر وانت سوار می شد، لباس معمولی و ارزان می پوشید ولی سیلویا یک مرسدس آلمانی با قسط ماهانه و بیمه سنگین خریداری کرده بود و یک سال پس از ازدواج از بروس انگشتر الماس چند هزار دلاری خواسته بود و ادامه این وضعیت زندگی را برهر دو تلخ کرده بود.

سرانجام سیلویا بیست و چهارم مارس 2008 (ایام نوروز 1387) دادخواست طلاق به دادگاه محل تسلیم و دلیل آن را خسیس بودن شوهر اعلام کرد!. سیلویا در پی تسلیم دادخواست به خانه والدینش نقل مکان کرد و برای تعقیب قضیه در دادگاه یک وکیل گرفت. در این میان وضعیت اقتصادی آمریکا رو به خرابی گذاشت و کمپانی آی تی تی به بروس اطلاع داد که باید چند ماه بیکار شود. بیکاری و قطع درآمد سبب شد که مالکیت خانه مشترک هم به مخاطره افتد و در معرض تصرف، توسط بانک قرارگیرد. در ماه اکتبر کمپانی آی تی تی به بروس اطلاع داد که به علت کاهش فعالیت، نام او هم در میان کسانی است که باید برای همیشه برکنار شوند. بروس به هر دری که زد کار تازه به دست نیاورد. وی همه مشکلات خود را نتیجه ازدواج با سیلویا می دید که با استناد به حواشی قوانین به دادگاه اصرار کرده بود که از بروس طلاق او و به علاوه ده هزار دلار پول نقد و قسمتی از اثاثه خانه و سگی را که مشترکا خریداری کرده بودند بگیرد و به او بدهد. بروس بالاخره مجبور به قبول این خواستها شد. دادگاه به بروس تا بیستم دسامبر مهلت پرداخت ده هزاردلار را داده بود. بروس به هر ترتیب که بود این پول را تهیه کرد ولی به جای پرداخت، (تحت فشار بیکاری و یادآوری لجبازی های و آزمندی های سیلویا و بدگویی های بستگان او) کنترل اعصاب خودرا از دست داد و تصمیم به قتل عام خانواده سیلویا گرفت. او می دانست که طبق عادت هرسال، اعضای فامیل شب کریسمس در خانه والدین سیلویا پارتی برپا می کنند لذا دو تفنگ و چهار تپانچه و مقداری بنزین با اکتان بالا ویژه اتومبیلهای مسابقه و یک دست لباس ویژه سانتا (روپوش قرمز کلاله دار، کلای قیفی و ریش مصنوعی سفید و عینک) خریداری کرد و خود را به صورت سانتا (بابانوئل) درآورد، یک اتومبیل بدون راننده هم کرایه کرد و دیروقت شب به خانه والدین زن مطلقه اش رفت. در آمریکا رسم است که در شب کریسمس برخی از مردم خود را به صورت سانتا درآورند و هدیه برای بچه های همسایگان و اهل محل ببرند. بروس که با آن لباس و آرایش شناخته نمی شد وارد خانه والدین زن مطلقه اش شد و دست به تیراندازی زد و پس از اینکه فشنگ چهار تپانچه اش به پایان رسید بنزین با اکتان بالا را به صورت اسپره در خانه پاشید و آتش زد و فرار کرد. در این رویداد 9 نفر از 25 نفری که در خانه بودند از جمله زن سابق بروس و والدین او جزغاله شدند و مردند و سه نفر دیگر مجروح و بقیه فرار کردند. بروس که قبلا بلیت فرار از آمریکا به کانادا را خریده بود موفق به این کار نشد زیرا که ضمن آتش زدن خانه دستهای خودش هم مجروح شده و لباس پلاستیکی سانتا ذوب شده و به پوست بدنش چسبیده بود. با آن حالت، مانع پرواز او با هواپیما می شدند و درمان در بیمارستان هم وقت گیر بود و دستگیر می شد. لذا به خانه برادرش که تا محل رویداد 40 مایل فاصله داشت رفت. در خانه کسی نبود و در آنجا خودکشی کرد. وی قبلا در اتومبیل کرایه ای هم مواد منفجره قرارداده بود که اتومبیل هم نابود شد. پلیس درخانه بروس دو تفتگ و در جیبهای او پول نقدی را که برای دادن به سیلویا تهیه کرده بود به دست آورد. شبکه های تلویزیونی آمریکا شب بعد از وقوع حادثه برای پیشگیری از تکرار رویداد نظر جامعه شناسان را مطرح کردند که پیش از ازدواج، زن و مرد باید مطمئن شوند که متناسب و هماهنگ یکدیگرند زیرا که تمایل غریزی و جاذبه زیبایی (به قول حافظ: ... که عشق آسان نمود اول، ولی افتاد مشکلها) برای ادامه یک زندگی خانوادگی طولانی و سعادتمندانه کافی نیست.

 

بروس - خانه ای که قتلگاه بود در میان شعله های آتش

 

2005م:از 23 تا 26 دسامبر 2005 قضیه اخراج بانو «ویكتوریا» همسر «جوول اوستینJoel Osteen» رئیس (پاستور) كلیسای پروتستانها در «لیك وودLakewood» منطقه هوستن آمریكا كه از بزرگترین كلیساهای این كشور با بیش از 30 هزار عضو دائمی است از هواپیما، خبر روز رسانه های آمریكا شده بود. بانو ویكتوریا به اتفاق همسر و دو فرزندش برای سفر به كلرادو جهت اسكی، در فرودگاه هوستن سوار بر یك هواپیمای شركت كنتیننتال شده بود. چون صندلی هواپیما بر اثر ریختن آب و یا نوشابه خیس بود بانو ویكتوریا به میهماندار هواپیما اعتراض كرد و در این زمینه میان او و خدمه هواپیما مشاجره لفظی روی داد. بانو ویكتوریا چون نتیجه نگرفت به سوی كاكپیت هواپیما رفت و در خلبان را كوبید تا اعتراض خود را در میان بگذارد. خلبان هواپیما بدون گشودن «در» از بانو ویكتوریا خواست كه هواپیما را ترك گوید. این درگیری باعث شد كه هواپیما دو ساعت تاخیر پرواز داشته باشد تا بالاخره، ویكتوریا به خواهش شوهرش (نه پلیس) حاضر به ترك هواپیما شد.

 

جوول اوستین (رئیس كلیسای لیك وود) و زنش ویكتوریا

 

2005م:23 دسامبر 2005 ولادیمیر پوتین در پی یك مكالمه طولانی تلفنی با جورج بوش رئیس جمهور وقت ایالات متحده، در یك آموزشگاه جودو در سن پترزبورگ حضور یافت و مهارت خود را در این كار با مشاركت یاماشیتا پهلوان المپیك در جودو از كشور ژاپن (عكس بالا) به شاگردان آموزشگاه نشان داد.

مكالمه تلفنی، به خواست بوش انجام شده بود. گفته شده بود كه مکالمه تلفنی در ارتباط با اظهارات رئیس ستاد ارتش روسیه بود که غرب را در جریان آزمایش یك موشك تازه ساز تهدید كرده بود. در آن مکالمه تلفنی همچنین بوش از پوتین درباره گزارش مطبوعات از اظهارات مقامات روسیه که دم از مشاركت در بازاربین المللی نفت و سهم خواهی از نفت عراق زده بودند پرسش کرده بود تا بداند که گزارش ها درست بودند یا تحریف شده. پاسخ پوتین به بوش انتشار نیافته است.

 

پوتین در پی یك مكالمه طولانی تلفنی با جورج بوش

 

1522: جزیره تاریخی رودسRhodes به تصرف عثمانی درآمد.

1837: سرخپوستان سمینول Seminole از ارتش آمریكا شكست خوردند و اراضی خود را از دست دادند.

1927: برخلاف وصیت لنین ، تروتسكی به خواست استالین از حزب كمونیست شوروی هم اخراج شد.

1934: دولت وقت ایران به همه كشورهای خارجی تاكید كرد كه درمكاتبات رسمی خود از واژه پرشیا ، پرس و پرسه به جای واژه ایران كه نام رسمی این كشور است استفاده نكنند.

1939: یك زمین لرزه شدید در ارزنجان تركیه بیش از پنجاه هزارتن را كشت.

1943: دولت فرانسه از بیم بلعیده شدن لبنان توسط انگلستان ، اختیارات كامل به دولت لبنان ، تحت الحمایه ، خود داد.

1953: تیمور بختیار که چند روز پیش فرماندار نظامی تهران شده بود کار خود را آغاز کرد. وی قبلا با درجه سرتیپی فرمانده واحدهای زرهی تهران بود.

2004: در این روز یك زلزله زیر آبی باعث ایجاد امواج سهمگین در منطقه اقیانوس هند شد كه به 12 كشور در اطراف این اقیانوس آسیب شدید وارد ساخت و بیش از 220 هزار تن كشته شدند.

منبع:iranianshistoryonthisday.com


ویدیو مرتبط :
رضا عطاران و تقویم تاریخ :))

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

تقویم تاریخ -1 دی



1738پیش ازمیلاد:"یكم دیماه" از 1738 سال پیش از میلاد «دی گان» و «خور روز» نامیده شده است که به زعم ایرانیان باستان، روز تولد دوباره خورشید پس از بلندترین شب سال بوده است. سال 1738 قبل از میلاد (3746 سال پیش) را یک تقویم ویژه پارسیان هند (زرتشتیان ایرانی که پس از حمله اعراب مسلمان در سده هفتم میلادی جلای وطن کردند و به هند رفتند و در آنجا ماندگار شده اند) به دست داده است. ایرانیان باستان که با نگرانی از طولانی بودن شب و ترس از بازنیامدن خورشید تا سپیده دم در کنار یکدیگر بیدار می نشستند و خود را سرگرم می کردند تا اندوه ظلمت را فراموش کنند، روز پس از آن شب (یكم دی ماه) را كه «خور روز» و «دی گان (بمانند مهرگان)» می خواندند به استراحت می پرداختند و تعطیل عمومی بود. در این روز عمدتا به این لحاظ از كار دست می كشیدند كه نمی خواستند احیانا مرتكب بدی كردن مخصوصا دروغ گفتن شوند كه ارتكاب هر كار بد، هرچند كوچك، در روز تولد خورشید گناهی بزرگ شمرده می شد. آیین های شب یلدا (شب چله - طولانی ترین شب سال) از هزاره دوم پیش از میلاد تا به امروز تقریبا به همان صورت در ایران زمین - صرف نظر از مرزبندی ها تحمیلی دو قرن گذشته - هر سال برگزار می شود.

«خور روز، یكم دی ماه» در ایران باستان درعین حال روز برابری انسانها (حقوق بشر) بود. در این روز همگان از جمله شاه لباس ساده می پوشیدند تا یكسان به نظر آیند و كسی حق دستور دادن به دیگری را نداشت و كارها داوطلبانه انجام می گرفت، نه تحت امر. در این روز جنگ كردن و خونریزی، شکار، و حتی كشتن گوسفند و مرغ هم ممنوع بود.

یکی از آیین های ویژه «دی گان» این بود که ایرانیان در این روز در برابر درخت سرو که به آن به چشم مظهر مقاومت در برابر تاریكی و سرما می نگریستند می ایستادند و قول می دادند كه تا سال بعد دست کم یك نهال سرو دیگر كشت كنند، و جنبش های حفظ محیط زیست که از قرن بیستم در همه جا بپاخاسته اند از این کار ایرانیان باستان تمجید فراوان می کنند و به منش آنان احترام می گذارند. کشت درخت سرو و كاج اینک دارد عادتی جهانی می شود.

باید دانست که زبانشناسان واژه «دیday» به معنای روز را گرفته شده از دی ماه ایرانیان می پندارند. زبان انگلیسی یك زبان گرمانیك (ریشه آلمانی) و خویشاوند زبان فارسی است.

 

247م:22 دسامبر سال 247 میلادی در«خور روز»، زادروز خورشید و روز نویدهای بزرگ، تیرداد یكم دومین شاه ایران از دودمان اشكانیان در شهر صد دروازه (دامغان) بر تخت پادشاهی نشست و به مردمی كه در این مراسم شركت كرده بودند اطمینان داد كه تا روزی كه همه عوامل بیگانه (سلوكی ها ــ جانشینان اسكندر) را به دریای مركزی (مدیترانه) نریزد آرام نخواهد گرفت. پس از این مراسم، تیرداد در همان روز نیرو به هیرکانیا (گرگان) فرستاد تا فرماندار آنجا را كه شنیده بود با سلوكیها تماس گرفته تنبیه كنند كه این دستور اجرا شد.

اشك اول سر دودمان اشكانیان شهر «نسا» را پایتخت خود قرار داده بود و در طول حكومت خود در نزدیكی آن، شهر تازه ای ساخت كه به نام او «اشك آباد» نامیده می شود كه اینك پایتخت جمهوری تركمنستان است. معلوم نیست كه از چه زمان این نام در محدوده ایران کوچک شده امروز «عشق آباد» تلفظ می شود. تزارها كه در قرن 19 مناطق شمالی و شمال شرقی خراسان امروز را ضمیمه قلمرو خود كرده بودند خواهان رواج این تلفظ نادرست در ایران بودند تا توده های ایران متوجه سابقه تاریخی این شهر نشوند. در همان قرن، انگلیسی ها هم نقاط شرقی خراسان از جمله حاكم نشین قدیمی آن، شهر هرات را از ایران جدا كردند تا روسها به سوی هند پیشروی بیشتری نكنند! و خراسان بزرگ کوچک شد.


1911م:در اوج مرافعات مشروطه خواهان و مخالفان حكومت پارلمانی و قهر و آشتی ناصر الملك (نایب السلطنه) با مجلس و لشكر كشی سالارالدوله پسر مظفرالدین شاه و مدعی سلطنت به كرمانشاه، روسها رقیب استعماری سرسخت انگلیسی ها از خرابی اوضاع سوء استفاده كردند و از 22 دسامبر سال 1911 (یكم دی ماه 1290) در بسیاری از شهرهای منطقه تحت نفوذ شان به قلع و قمع مخالفان خود و هواداران انگلستان دست زدند؛ در تبریز عده ای را به دار كشیدند و چند تن دیگر را به تنور افكندند به گونه ای كه معاون والی ایالت (معاون استاندار) و فرمانده پادگان تبریز از ترس جان به كنسولگری انگلستان پناهنده شدند. در مشهد و رشت هم روسها زمام امور را خود به دست گرفتند. در این گیر و دار، در تهران نیز ناصر الملك مجلس را منحل كرد و چون نمایندگان حاضر به خروج از ساختمان بهارستان نبودند به نظمیه (پلیس تهران) متوسل شد و رئیس پلیس پس از اخراج نمایندگان از ساختمان، بر در ورودی مجلس (در میدان بهارستان) یك قفل بزرگ زد و ....

 

1370م:تصویب نامه شماره 44265 شورای وزیران مبنی بر اجرای قانون مصوب 19 خرداد 1370 مجلس شورای اسلامی به وزارت علوم و آموزش عالی ابلاغ شد، ولی اجرای آن دیری نپایید. طبق این قانون، به دانشجویان فارغ التحصیل دانشگاههای خارج كه مدرك تحصیلی فوق لیسانس و بالاتر دریافت كرده باشند و مدرك آنان به تصویب برسد اجازه وارد ساختن یك دستگاه خودرو سواری با خود با استفاده از تسهیلات گمركی داده شده بود. فارغ التحصیلان ایرانی دانشگاههای خارج كه از طریق سفارتخانه های ایران از این قانون آگاه شده بودند بااشتیاق و امیدواری با اتومبیل خود راهی ایران شدند و پس از عبور از پیچ و خمهای اداری مدارك تحصیلی شان را به تایید رساندند. صدها تن از آنان پروانه وارد ساختن اتومبیل خودرا به دست آوردند كه وزارت بازرگانی اواسط سال 1371 اجرای قانون - قانون مصوب مجلس - را متوقف ساخت!. با این تصمیم، اتومبیل بسیاری از دارندگان این پروانه ها در گمركات متوقف ماند. برخی به مجلس مراجعه كردند كه به آنان گفته شد قانون به قوت خود باقی است و اگر دولت هم لغو آن را بخواهد و مجلس موافقت كند عطف به ماسبق نمی شود و پروانه های صادره تا ابدالدهر معتبر خواهد بود. ولی وزارت بازرگانی به اشاره بانك مركزی زیر بار نرفت و كمیسیون اصل 90 هم كه به آن شكایت شده بود موفق به حل مسئله نشد. قضیه تا دیوان عدالت اداری و مطبوعات هم كشانده شد. بازهم «بورو كراسی» تا سالها به مقاومت خود ادامه داد.

یكی از دارندگان چنین پروانه ای كه با اتومبیل خود از مرز بازرگان بازگردانده شده بود به روزنامه های چاپ آمریكا مقاله داده و با گفتن داستان سفر از آمریكا تا مرز بازرگان و رهاساختن اتومبیل دلبند (که دو سه سال اورا در آمریکا سواری داده بود) در تركیه، از خسارت سنگینی كه از این رهگذر به او وارد آمده بود ناله سرداده بود، اما ....

 

1917م:بیست ویکم دسامبر سال 1917 داستان نگار آلمانی هنریك بول Heinrich Boll به دنیا آمد، 68 سال عمر كرد و در سال 1972 برنده جایزه ادبی نوبل شد. او در داستان نویسی، نگارش داستانهای كوتاه و نیز مقاله مهارت فراوان داشت. هنریك در نوشته های خود رنج ها و سختی ها آلمانی را در جریان جنگ جهانی دوم و پس از این جنگ به خوبی تشریح كرده است. داستانهای معروف او عبارتند از: دلقك، احترام از دست رفته كاترینا بلوم، طبل نازك، قطار سر وقت بود، ارواح و ....

وی با این كه تحصیلات كلاسیك آن چنانی نداشت در گفتاری در سال 1980 تعریف جالبی از داستان و داستان نگاری و اهمیت آن را و این كه هنر نویسندگی و اوج تفكر و تخیل است به دست داده و به طلوع و درخشش داستان نگاری در میان بعضی ملل و انحطاط و زوال آن در كشورهای دیگر اشاره كرده است. بول كه در 1985 فوت شد گفته بود كه در كشورهای اختناق عقیده و بیان كه دولتهای حتی به زبان داستان، حاضر به تحمل انتقاد و شنیدن ضعفها و كمبودها نیستند داستان نویسی عشق و سكس و ... رواج می یابد، زیرا كه داستان نگار نمی تواند هنر خود را برای مدتی طولانی محبوس سازد و اگر چنین داستانهایی بدآموزی تلقی شده اند، گناه از نویسنده نبوده است. «بول» داستان نگاری را نیازمند به حمایت و تشویق ملی (دولت ـ جامعه) دانسته و گفته است: با این كه «پاسترناك» با نوشتن یك داستان چهره شوروی را خراب كرد وی را از محله زیبای نویسندگان در حومه مسكو و مقرری قابل ملاحظه اش محروم نكردند. دولتها باید ملاحظه احوال نویسندگان داستان را داشته باشند و اسپانسری آنان را برعهده گیرند تا این هنر ادبیات ترقی و پیشرفت كند.

 

Heinrich Boll


1438م:تركان عثمانی كه از دیرزمان در آناتولی مستقر شده بودند 22 دسامبر سال 1438 میلادی به بسفور و پشت دیوارهای قسطنطنیه (استانبول) رسیدند، ولی 15 سال طول كشید تا این شهر را تصرف كردند.

تصرف قسطنطنیه در سال 1453 صورت گرفت كه آغاز قرون جدید و دوره ای دیگر از تاریخ است.

فاتح قسطنطنیه نام این شهر كه تا قرن هفتم یایتخت روم شرقی بود و از آن پس به مركز حكومت بیزانس تبدیل شده بود اسلامبول گذارد و امپراتوری بزرگی به وجود آورد كه اروپائیان را به جنبش شدید و رقابت و پیشرفت واداشت.

 

1848م:تزار نیکلای یکم امپراتور روسیه که دقیقا جریان انقلابات سال 1848 اروپا را دنبال کرده بود برای جلوگیری از وقوع چنین انقلابی در روسیه هرگونه نشست و گردهمایی و حتی شب نشینی روشنفکران روس را ممنوع کرده بود. بعدا به تزار خبردادند که گروهی از روشنفکران روس به ابتکار پتراشفسکی محفلی تشکیل داده و بحث سیاسی می کنند. (مورخان انگلیسی زبان این محفل را «پتراشفسکی سرکل Petrashevsky Circle» نام نهاده اند). تزار به راههای متعدد از جمله دادن اخطار متوسل شد تا این محفل را از هم بپاشاند و چون موفق نشد دستور دستگیری برجستگان محفل را صادر کرد که به تدریج بازداشت و محاکمه و شماری از آنان ازجمله «فیودور داستویفسکی» نویسنده شهیر به اعدام محکوم شدند. 22 دسامبر 1849 محکومان را در زیر بارش برف در میدانی به ستون های چوبی بستند و دربرابر جوخه اعدام قراردادند. چند ساعت پیش از آن به تزار گفته شده بود که یکی از محکومان به اعدام داستویفسکیFyodor Dostoevsky است و تزار دستور لغو حکم را داده و این دستور چند ثانیه پیش از شلیک گلوله و در لحظه ای که نظامیان سینه محکومان را نشانه گرفته بودند به محل رسید و داستویفسکی نجات یافت و حکم اعدام به 4 سال تبعید کاهش یافت. وی احساس خود در لحظه ای را که به نظامیان گفته شد آماده شلیک باشند شرح داده است.

 

Fyodor Dostoevsky


1967م:22 دسامبر 1967 اعلام شد که شمار نیروهای آمریكایی در جنوب ویتنام به 474 هزار تن رسیده و بزودی از نیم میلیون تن تجاوز خواهد کرد و برنامه بمباران هوایی شمال (ویتنام شمالی وقت) به اجرا درخواهد آمد. برای فرستادن نیروی اضافی به ویتنام، دولت آمریکا مجبور به احضار جوانان این کشور از طریق قرعه کشی شده بود که این کار ابراز مخالفت و تظاهرات وسیع آمریکاییان را به دنبال داشت. مرور زمان نشان داد که از نیم میلیون نظامی آمریکایی و نیز بمباران هانوی با بمب افکن های سنگین «بی ـ 52» کاری برنیامد و آمریکا شکست تمام عیار خورد و ویتنام را ترک گفت. بررسی تحولات اخیر نشان می دهد که دولت آمریکا دارد گامهای مشابهی در افغانستان برمی دارد و برای از جریان خارج ساختن صد عضو القاعده شمار نظامیان خودرا به یکصد هزار تن برساند. تردید نیست که گسترش عملیات نظامی در افغانستان اوضاع آسیای جنوبی را بحرانی خواهد ساخت و محصول این بحران قابل پیش بینی نیست.

 

1991م:چهارده روز پس از تصمیم بوریس یلتسین، شوشکویچ و کرافچوک سران جمهوری های روسیه، اوكراین و بلاروس در یك محفل خصوصی در استراحتگاه «بلوژفسکایا» واقع در بلاروس دایر بر انحلال اتحاد جماهیر شوروی، 21 دسامبر 1991 سران 11 جمهوری از اعضای این اتحادیه در نشست خود در پایتخت كزاخستان بر تصمیم آن سه تن صحه گذاردند!، اتحاد جماهیر شوروی منحل و به جای آن، یك جامعه مشترك المنافع مرکب جمهوری های 15 گانه به وجودآمد. مورخان تاریخ معاصر نوشته اند که تصمیمگیری سران 11گانه در 21 دسامبر ناشی از جاه طلبی آنان بود زیرا که با فروپاشی شوروی از داشتن «آقابالاسر» و نگرانی دائمی از عزل خود توسط مسکو آسوده می شدند.

چهار روز بعد (25 دسامبر) یلتسین رئیس جمهوری روسیه در كاخ كرملین با گورباچف رهبر وقت شوروی ملاقات كرد و او را از این تصمیم آگاه ساخت و گفت كه دیگر سمتی ندارد!. اندکی بعد گورباچف در یك نطق كوتاه تلویزیونی گفت كه با انحلال شوروی به این صورت نمی تواند موافق باشد ولی چون در برابر عمل انجام شده قرار گرفته است چاره دیگری ندارد!. به این ترتیب یک امپراتوری بزرگ تاریخ با آن همه دندان اتمی ـ موشکی، دهها هزار تانک، صدها زیردریایی و پیشرفتهای فضایی همانند برف بر شیروانی داغ ذوب شد و از میان رفت، بدون این که رفراندم سراسری برگزار و نظر مردم اتحادیه استعلام شده باشد. 81 درصد مردم بلاروس که در آنجا رفراندوم برگزار شده بود به ادامه حیات شوروی رای داده بودند. این نتیجه سبب شد که رفراندم سراسری و داخلی صورت نگیرد. چند ماه پیش از آن هم، پارلمان كل جمهوریها وضعیت دیگری را تصویب كرده بود.

رئیس جمهور وقت آمریکا برای تشکر از اقدام شوشکویچ (در منحل ساختن شوروی) با وی ملاقات كرد. قبلا هم یلتسین دو بار از آمریكا دیدن كرده و در كنگره این كشور به ایراد نطق پرداخته و مورد پذیرایی گرم قرار گرفته بود. پیش از این تحولات سریع و معماگونه، بسیاری از اصحاب نظر بعید دانسته بودند که حتی با خروج حزب کمونیست از قدرت و تعدیل سوسیالیسم، انحلال شوروی با انسجامی که در آن مشاهده می شد سریع و آسان باشد.

با فروپاشی شوروی که معمای آن هنوز حل نشده است، در جهان نظمی دیگری برقرار شد که در طول تاریخ مشابه آن مشاهده نشده بود.

 

25 دسامبر 1991 یلتسین به کرملین رفت و به گورباچف گفت که دیگر سمتی ندارد و باید کاخ کرملین را که وی به آن نیاز فوری دارد تخلیه کند

 

1989م:لشكر 82 هوابرد آمریكا كه به دستور جورج بوش (پدر) به منظور پایان دادن به حكومت مانوئل نوریه گا رئیس قوه مجریه پاناما و دستگیری و انتقال او به آمریكا جهت محاكمه، به خاك پاناما اعزام شده و از بیستم دسامبر 1989 با كمك 12 هزار نظامی آمریكایی مستقر در منطقه كانال پاناما تعرض خود را آغاز كرده بود در پایان سومین روز عملیات ( 22 دسامبر 1989 ) به مقاومت نظامیان پانامایی پایان داد ولی نوریه گا به سفارت واتیكان پناهنده شده بود كه بعدا بیرون آمد و تسلیم شد، چهارم ژانویه به آمریكا منتقل و به زندان محكوم گردید. وی كه قبلا با كمك آمریكا به قدرت رسیده بود بعدا حاضر نشده بود كه به خواست آمریكا گردن نهد و به مخالفان مسلح دولت چپگرایان نیكاراگوئه معروف به «كنترا » كمك نظامی بدهد. در آمریكا، نوریه گا را متهم به همكاری با قاچاقچیان مواد مخدر كرده بودند. در عملیات نظامی آمریكا در پاناما نزدیك یه ششصد پانامایی از جمله 301 غیر نظامی كشته شدند. در این عملیات 23 نظامی آمریكایی هم جان خود را از دست دادند.

 

نوریه گا رئیس دولت پاناما پس از تسلیم شدن به نیروهای اعزامی آمریکا، به این صورت با هواپیمای نیروبر نظامی به فلوریدای آمریکا منتقل می شود تا در اینجا زندانی و محاکمه گردد

2003م:نظر سنجی از آمریكاییان درباره مدیریت جورج بوش(رئیس جمهور وقت)، یك هفته پس از دستگیری صدام حسین (20 دسامبر 2003) كه به سفارش شبكه تلویزیونی سی بی اس و نیویورك تایمز انجام شده بود نشان داده بود كه تایید بوش از 50 درصد به 58 درصد افزایش یافته بود. از مقایسه این «درصد ها» چنین بر می آید كه دست كم هشت درصد آمریكاییان لشكر كشی به كشور دیگر بدون تصویب سازمان ملل، اشغال نظامی و دستگیری و بازداشت رئیس آن كشور را كه هوادارانی دارد و این هواداران از مقاومت مسلحانه دست برنداشته اند تایید می كنند!.

با ادامه مقاومت در عراق و افزایش تلفات آمریکاییان و هزینه مالی آن و افشای این نکته که گزارش منابع اطلاعاتی آمریکا در مورد وجود اسلحه کشتار جمعی در عراق جعلی بود تایید مدیریت جورج بوش کاهش یافت و در طول سال 2008 از حدود 27 درصد بیشتر نشد. جورج دبلیو بوش در آخرین ماه سال 2008 از اینکه به استناد گزارش نادرست منابع اطلاعاتی دست به اشغال نظامی عراق زد و آن همه مشکل به وجود آمد ابراز تاسف کرد.


2004م:تفسیر مصاحبه عمومی 20 دسامبر 2004 جورج بوش رئیس جمهور وقت آمریكا 22 دسامبر هم ادامه داشت. مفسران آمریکایی از اینکه بوش به آسانی از روی تلاشها و اقدامات تازه ولادیمیر پوتین در زمینه تمركز اختیارات در كرملین، چند مورد با لحنی خشن خطاب كردن آمریكا، مسافرتهای پی در پی به كشورهای دیگر برای یافتن دوست و متحد و ... عبور کرده و در این مورد، پاسخ به پرسشها را به گفتن" این جمله که در فوریه 2005 باهم ملاقات خواهیم داشت" بسنده کرده بود انتقاد کرده گفته بودند که سیاست های پوتین ممکن است در سالهای آتی آمریکا را وارد یک دوره معارضه دیگر کند. این بار آمریکا آن قدرت اقتصادی سابق را نخواهد داشت که معارضه را برای مدتی طولانی تحمل کند. این مفسران پیش بینی کرده بودند که اگر بازهم واشنگتن دست روی دست بگذارد و ساکت بماند این احتمال وجود دارد که روسیه (درصورت قطع فساد اداری - اقتصادی داخلی و نوسازی نسبی بنیه دفاعی خود) با قدرت اقتصادی چین ( چینی که از بنیه اقتصادی چشمگیر برخوردار است) متحد و آمریکا را را به گوشه براند.

بوش در آن مصاحبه برای نخستین بار اعتراف كرده بود كه برنامه آموزش نظامی عراقیان موفقیت آمیز نبوده است و اظهار تاسف كرده بود كه نظامیان عراقی به محض رو به رو شدن با آتش و خطر فرار می كنند. هدف این آموزش این بوده است كه 125 هزار نظامی عراقی برای حفظ امنیت داخلی این كشور آماده شوند كه تا آن زمان (دسامبر 2004) تحقق نیافته بود. این مطلب چنین تفسیر شده بود كه نظامیان آمریكایی برای مدتی طولانی در عراق باقی خواهند ماند.

مطلب دیگر از مصاحبه بوش كه تفسیر شده بود این موضوع بود كه گفته بود انفجارهای اتومبیلی و حملات دیگر، بر روحیه عراقی ها اثر منفی گذارده است و هدف مخالفان هم همین بوده كه عراقی ها نگران و لرزان باشند. مفسران برعکس نظر داده بودند که این انفجارها بردامنه مقاومت می افزاید و گروه بیشتری را وارد آن می کند و زندگانی در این وضعیت بتدریج برای مردم عادی می شود. بوش گفته بود كه هرشب پخش خبر و تصویر این انفجارها در عراق از شبكه های تلویزیونی آمریكا باعث ایجاد بیم و تردید در بینندگان این اخبار شده که فشار آن بر دولت است. مفسران نوشته بودند که تشخیص و انتشار خبر از وظایف رسانه ها است و ارتباط به دولت ندارد.

 

صحنه پس از وقوع انفجار در اردوگاه موصل


2005م:در پی افشای كار استراق سمع ( ضبط مكالمات تلفنی و ای میل افراد) در داخل آمریكا و اعتراف جورج دبلیو بوش رئیس جمهور به صدور چنین دستوری، 21 دسامبر 2005 جیمز رابرتسون (عكس مقابل) قاضی فدرال در اعتراض به این عمل كه مغایر اصلاحیه چهارم قانون اساسی آمریكا و نیز قانون «پرایوسی اكت» است از سمت خود كناره گیری كرد كه كاری كم سابقه خوانده شده است. یكی از وظایف این قاضی ارشد (مادام العمر) رسیدگی به تقاضای ماموران امنیتی و اطلاعاتی جهت استراق سمع افراد مورد سوء ظن و متهمان امنیتی و فدرال بود. بدون مجوز این قاضی و سایر اعضای دادگاه اختصاصی، و بررسی های دادگاه و مشاهده اسناد اتهام و آزمایش درستی آنها، نباید در آمریكا، كسی مورد استراق سمع قرار می گرفت، مگر در موارد بسیار فوری و آن هم به مدت كمتر از 72 ساعت با تصویب و زیر نظر یك مدیر ارشد اجرایی (رئیس سازمان امنیتی مربوط). گفته شده است كه از 19 هزار استراق سمع تنها برای چهار ـ پنج مورد مجوز دادگاه گرفته شده بود.

 

2005م:در حالی كه پیروان خط فیدل كاسترو در آمریكا لاتین، یكی پس از دیگری قدرت را به دست می گرفتند، در واشنگتن كمیسیون ویژه تغییر نظام در كوبا به فعالیت خود ادامه می داد. 20 دسامبر 2005 بدون توجه به انتخاب یك سوسیالیست در بولیوی به ریاست جمهوری كه از پیروان خط فیدل كاسترو است كمیسیون تغییر نظام در كوبا به ریاست بانو «رایس» وزیر امور خارجه آمریكا تشكیل جلسه داد (عكس پایین) و به راهیابی های خود در این زمینه ادامه داد. در آن زمان تلاش آمریكا بر این بود كه پس از فیدل كاسترو، برادر ش رائول که پنج سال کوچکتر اروست برجایش ننشیند و با روی كار آمدن یك میانه رو، نظام كوبا به تدریج تغییر كند. در این جلسه، تصمیم گرفته شد كه دستگاههای انتقال تبلیغ (از طریق رادیو موج کوتاه، تلویزیون ماهواره ای و ... ) به كوبائیان افزایش یابد تا خودشان دست بكار تغییر نظام شوند كه از پنج دهه پیش در محاصره اقتصادی آمریكاست.

مرور زمان نشان داد که فعالیت این کمیسیون بمانند محاصره اقتصادی کاری از پیش نبرد و رائول کاسترود از سال 2008 بر جای فیدل نشسته است که خودرا بازنشسته کرده و به مقاله نگاری و کتاب نویسی و دادن اندرز پرداخته است و ....

 

تلاش ضد فیدل کاسترو هم شکست خورد

 

2003م:چارلز شیفر رئیس واحد راهنمایی و رانندگی پلیس شهر چساپیك آمریكا كه قبلا در طول 33 سال پلیس بودنش صدها بار در تلویزیون محل به اتومبیلرانان اندرز داده بود كه پس از مصرف الكل رانندگی نكنند و نیز در صورت تخلف، در برابر مامور پلیس دست به مقاومت نزنند، در دسامبر 2003 خود این دو اندرز را نقض و نه تنها پس از مصرف الكل رانندگی كرد بلكه به دستور مامور هم كه باید از او آزمایش تعیین میزان الكل در خون بعمل آید تسلیم نشد و با این عمل یك خبر قابل تامل (درباره روانشناسی انسان) برای رسانه ها ساخت كه ضمن انتشار آن به ضعف بشر از این دست هم اشاره كنند. گزارش دستگیری شیفر 19 دسامبر 2003 در روزنامه آمریکایی "ویرجینی ان پایلوت " انتشار یافته بود.


2005م:اعتصاب كاركنان اتوبوسرانی و متروی شهر نیویورك كه امور را در این شهر بزرگ در طول سه روز فلج کرده بود 23 دسامبر 2005 پایان یافت. اعتصاب گران درخواست دستمزد و مزایای بیشتر كرده بودند كه ظاهرا به توافق هایی با مقامات شهر دست یافتند. گفته شده است كه دستمزد سالانه برخی از رانندگان اتوبوس های شهری نیویورك شصت هزار دلار است كه خواسته بودند به 90 هزار دلار افزایش یابد. این اعتصاب در آستانه تعطیلات كریسمس و سال نو میلادی هر روز صدها میلیون دلار به كسب و كار در این شهر كه مردم به سبب كمبود پاركینگ متكی به وسائط نقلیه عمومی هستند وارد كرده بود و برآورد شده بود كه جمع زیانها از این بابت بالغ بر یك میلیارد و 240 میلیون دلار شده بود. عكس زیر، جمعی از اعتصابیون را در 21 دسامبر در خیابان كه برای گرم كردن خود آتش برافروخته اند نشان می دهد:

 

60 هزار دلار دستمزد سالانه راننده اتوبوس و اعتصاب برای افزایش آن

 

2005م:«آلن روبر» مرد عنكبوتی فرانسه كه تاكنون بدون طناب و ابزارهای دیگر از آسمانخراشهای نیویورك، پاریس، كوالالامپور و نیز برج ایفل بالا رفته است، 19 دسامبر 2005 به گونه ای كه در عكس مشاهده می شود از برج كریستال 28 طبقه پاریس بالا رفت و سپس در اجتماع خبرنگاران شركت كرد. روبر (در آن سال 46 ساله) در این مصاحبه گفت كه این بار به خاطر اعتراض به عمل پلیس شهر هوستون آمریكا دست به بالا رفتن از ساختمان كریستال پاریس زد تا خبرنگاران جمع شوند و او اعتراض خود را مطرح سازد، بنویسند و جهانیان اطلاع یابند. وی افزود كه اخیرا به آمریكا رفته بود تا در شهر هوستون (تكزاس) از یك آسمانخراش بالا برود كه پلیس مانع این كار شد، و سپس او را دستگیر كرد! و چون به دستگیری خود اعتراض كرد برایش پرونده ساخت كه دو دانه قرص محرك (قرص ممنوعه) در جیب داشت كه چنین نبود و وی از وجود چنین قرصهایی بی اطلاع بود.

 

مرد عنكبوتی فرانسه


1055: طغرل سلجوقی كه نیروهای او بغداد را تصرف كرده بودند بدون دست زدن به تركیب دستگاه خلافت عباسی، این شهر را ضمیمه قلمرو خود اعلام كرد. بغداد كه قبلا یك روستا در نزدیكی مدائن یایتخت باستانی ایران بود در سال 761 به تصمیم ابو جعفر منصور خلیفه عباسی به صورت شهر در آمد و مركز خلافت عباسیان شد. نام بغداد پارسی است به معنای هدیه خدا ( بغ یعنی خدا + داد).

1339: به تصمیم دوك حاكم بر امیر نشین مسكو، كار ساختن كاخ كرملین آغاز شد. در آن زمان هنوز كشور روسیه به وجود نیامده بود.

1807: دولت آمریكا نخستین تحریم خارجی را از زمان تاسیس خود اعمال كرد و اعلام داشت كه داد وستد با انگلستان و فرانسه را تحریم می كند تا این دوكشور مجبور به صلح كردن باهم شوند.

1842: دولت آمریكا استقلال جزایر هاوایی را به عنوان یك كشور برسمیت شناخت كه اینك یكی از ایالات آمریكاست .

1894: یک دادگاه فرانسه سرگرد لهستانی تبار یهودی فرانسه «آلفرد دریفوس» را به جرم ارتکاب خیانت به اعدام محکوم کرد که به این حکم وسیعا اعتراض شد و قضات دادگاه متهم به داشتن احساسات ضد یهود شدند و همین اعتراض ها سرانجام به لغو حکم نجامید.

1919: در پی تشدید فعالیت آنارشیستها در اروپا، دولت آمریكا 250 رادیكال و آنارشیست خارجی را كه شناخته شده بودند از این كشور اخراج كرد.

1942: هواپیماهای ژاپنی برای نخستین بار كلكته هند را بمباران كردند. ژاپن اندونزی و برمه (میانمار) را كه از شرق هند فاصله زیاد ندارند تصرف كرده بود. در آن زمان هند مستعمره انگلستان بود.

1946: جنگ هوشی مین با فرانسه كه می خواست باردیگر حكومت استعماری خود را در ویتنام مستقر سازد آغاز شد.

1972: زمین لرزه ای به شدت اندكی بیش از هفت ریشتر بیش از 12 هزار تن را در یایتخت كشور نیكاراگوئه نابود كرد.

1989: سامیوئل بکت نمایشنامه نگار آمریکایی در این روز درگذشت. وی 83 ساله بود.

منبع:iranianshistoryonthisday.com