اخبار


2 دقیقه پیش

عکس: استهلال ماه مبارک رمضان

همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ...
2 دقیقه پیش

تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریم

وزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که می‌تواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام می‌شود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ...

تقویم تاریخ -30 مهر



399م:به گزارش سفیر وقت روم در تیسفون، یزدگرد یکم از دودمان ساسانی كه پس از بهرام چهارم به شاهی ایران رسیده بود22 اكتبر سال 399 میلادی در نخستین دیدار عام خود گفت كه در مناسبات ایران و روم روش مذاكره و صلح را بر جنگ و ستیز ترجیح می دهد، زیرا كه جنگ؛ منابع هر دوكشور را هدر می دهد. وی در همین سخنرانی گفت كه تصمیم گرفته است كه مسیحیت را در قلمرو ایران تحمل كند.

یزدگرد اول بود شهر «یزد» را در حاشیه كویر ساخت كه نام او براین شهر گذارده شده است. با این حساب شهر یزد در این دهه 1600 ساله خواهد شد. یزدگرد كه 21 سال سلطنت كرد بعدا به پیروان سایر ادیان در قلمرو ایران آزادی داد و مسیحیان را كمك كرد تا برای خود كلیسا بسازند و از همین رو موبدان آیین زرتشت وی را «یزدگرد گناهكار» می خواندند.

امپراتور قسمت شرقی روم كه در قسطنطنیه می نشست آن چنان به یزدگرد یکم اعتماد یافته بود كه وصیت كرده بود اگر پیش از رسیدن پسرش به سن بلوغ فوت كند، یزدگرد این پسر را بزرگ كند كه همین طور هم شد.

یزدگرد به دلیل علائقی كه نسبت به ارمنیان داشت پس از درگذشت پادشاه ارمنستان، پسر خود را شاه آنجا كرد.

 

1688م:22 اکتبر زادروز نادرشاه سردار بزرگ ایران است که در سال 1688 میلادی در دستگرد خراسان به دنیا آمد و 59 سال عمر کرد و مرزهای ایران را در شمال و شمال غربی، جنوب و شرق به حد زمان ساسانیان رسانید و در شمال غربی و غرب، عثمانی را از قفقاز و همه سرزمین های ارمنی نشین بیرون راند و شهرهای کربلا و نجف را متصرف شد. وی همچنین به تصرف دهلی موفق شد و با فراری دادن روسها، مرزهای ایران در داغستان را تثبیت کرد. مورخان نظامی «نادر» را آخرین سردار بزرگ مشرق زمین خوانده اند. وی در نوجوانی با مادرش به اسارت ازبکها که به خراسان دستبرد زده بودند درآمد ولی پس از رسیدن به سن بلوغ و نیز درگذشت مادرش، از این اسارت فرار کرد و به ایل افشار پناهنده شد و به همین سبب وی را نادرشاه افشار نوشته اند، حال آن که در اصل، از تبار افشارها نبود. نادر دهم ژوئن 1747 در جریان کودتای افسران ناراضی خود در اردوگاه نظامی فتح آباد واقع در 12 كیلومتری قوچان (خبوشان) خراسان کشته شد.

 

نادرشاه

 

1342ش:30مهرماه 1342 (22 اكتبر 1963) محاكمه موسسان و اعضای ارشد نهضت آزادی به اتهام اقدام علیه امنیت كشور در یك محكمه نظامی تهران آغاز شد.

اشخاصی كه محاكمه می شدند به این شرح اعلام شده بودند: مهدی بازرگان، یدالله سحابی، سید محمود طالقانی (آیت الله)، عزت الله سحابی، عباس شیبانی، ابوالفضل حكیمی، احمد علی بابایی، مهدی جعفری، پرویز عدالت منش و ....

مهدی بازرگان (نخستین رئیس دولت، پس از انقلاب) با اطلاع دكتر مصدق كه در احمد آباد به حالت تبعید غیرقانونی بسر می برد، نهضت آزادی را تاسیس كرده بود.


1979م:22اكتبر سال 1979 شاه سابق به اجازه رئیس جمهوری وقت آمریكا برای درمان بیماری سرطان خود وارد این كشور شد و در یك بیمارستان نیویورك بستری گردید. ورود وی به آمریكا با تظاهرات اعتراض آمیز برخی از ایرانیان ساكن آمریكا و مخالفت تهران رو به رو شد و سرانجام بهانه تصرف سفارت آمریكا قرار گرفت كه فصلی از تاریخ عمومی معاصر را تشكیل می دهد، زیرا كه به آن صورت، قبلا سابقه نداشت.


2004م:روزنامه های آمریكا از جمله نیویورك تایمز در شماره های 20 اكتبر 2004 خود به نقل از اسوشییتدپرس نوشته بودند كه حسن روحانی (آیت الله) مقام شورای عالی امنیت ملی جمهوری اسلامی (دبیر وقت این شورا) در آستانه انتخابات(آن دوره) ریاست جمهوری آمریکا گفته بود: تجدید انتخاب بوش (جورج دبلیو بوش) به سود ایران (جمهوری اسلامی) خواهد بود زیرا كه طبق تاریخ، دمكراتها به ایران آسیب بیشتری وارد ساخته اند. این رسانه ها اضافه كرده بودند بیان این مطلب در حالی است كه بوش ایران را به عنوان یكی از سه عضو محور شرارت خطاب كرده بود و اخیرا هم گفته بود كه اگر از برنامه های اتمی اش دست برندارد باید تحریم جهانی شود.

باید دانست كه كودتای 28 مرداد 1332 در دوران حكومت جمهوریخواهان و با كمك مستقیم دولت ژنرال آیزنهاور (ازحزب جمهوریخواه) انجام شد. روسای جمهور حزب جمهوریخواه از جمله نیكسون و فورد از دوستان نزدیك شاه بودند و جان اف كندی و جیمی كارتر از حزب دمكرات در تضعیف موقع شاه كوشیدند.

 

حسن روحانی

 

1384ش:در چنین هفته ای در سال 1384، هیئت دولت (شورای وزیران دولت احمدی نژاد)، مصوبه دولت گذشته (شورای وزیران دولت خاتمی) در مورد پرداخت حقوق و مزایای دولتی (ازخزانه دولت) به كارمندان دو مؤسسه خصوصی تاسیس شده توسط سیدمحمد خاتمی را ممنوع اعلام كرد.

پس از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری و انتخاب محمود احمدی نژاد، محمدخاتمی رئیس جمهوری سابق در اواخر عمر دولت خود، دو مؤسسه با نام های «مؤسسه بین المللی گفت وگوی فرهنگ ها» و «بنیاد باران (مخفف بنیاد آزادی، رشد و آبادانی ایران)» را تاسیس كرده بود.

وی پس از تاسیس این دو مؤسسه ، در مصوبه ای در 11 مردادماه 1384 (روزهای پایانی حكومت خود) نام این دو مؤسسه خصوصی را به لیست مؤسسات مشمول قانون استخدام كشوری اضافه كرده و همان روز با ابلاغ این مصوبه، برخی از مدیران و كارشناسان دولت را با حقوق و مزایای مربوط به این مؤسسات منتقل كرده بود.

براساس مصوبه دولت قبل (دولت خاتمی)، كارشناسان و مدیران بنیاد خصوصی خاتمی از حقوق و مزایای دولتی و همچنین ردیف بودجه دولتی «كل كشور» استفاده كرده و مزایای مؤسسات موضوع ب ماده 11 قانون استخدام كشوری شامل آنها می شد.

هیئت دولت (دولت احمدی نژاد) در جلسه هفته منتهی به 29 مهرماه1384 در مصوبه شماره «42688/ت33687هـ» به دلیل غیرقانونی بودن این اقدام (اقدام كابینه خاتمی)، الحاقیه نام این دو مؤسسه خصوصی مزبور به لیست مؤسسات مشمول قانون استخدام كشوری را لغو كرد. (نقل از صفحه دوم روزنامه كیهان مورخ 28 مهر 1384)

 

1384ش:نقل 3 خبر ویژه از روزنامه كیهان 28 مهرماه1384:مدیر بركنار شده حراست، هفت تیر كشید! ـ اجاره 23 میلیون تومانی! ـ تلاش برای استاندار كردن یك فرد

 

××× مدیر بركنار شده حراست سازمان ... در اقدامی كم سابقه، به اسلحه كشی و تیراندازی در محل حراست این سازمان پرداخت.

«عبدالرضا- ل» برادر زن یكی از وزیران سابق كه با تغییر و تحولات جاری دولت كنار گذارده شده است، پس از آن كه از بركناری خود با خبر شد ضمن حضور در محل اداره حراست سازمان مربوط، به عربده كشی پرداخت و فریاد زد: «هیچ كس نمی تواند من را عوض بكند، می كشم هر كس كه بخواهد چنین را كاری بكند»!.

گزارش شاهدان ماجرا حاكی است كه وی ضمن زیر پا گذاشتن حرمت ماه مبارك رمضان و سیگار كشیدن كه لابد از عصبانیت وی بوده!، اقدام به تیراندازی كرده است. گفته می شود كه این فرد برخی تخلفات مالی و اداری هم داشته و عضو هیئت مدیره چند شركت است.

مسئولان وزارت ... درصدد شكایت كیفری (اعلام جرم) علیه او هستند.

 

××× به دنبال اعتراض جمعی از پرسنل این سازمان نسبت به انتقال ساختمان میراث فرهنگی و گردشگری استان تهران به آپارتمان های مسكونی واقع در خیابان پاسداران (بالای شهر) كه اجاره آن در ماه 23 میلیون تومان است، پیگیری های به عمل آمده مشخص كرد این مبلغ قرار است از محل درآمدهای این سازمان كه صرفاً برای تأمین هزینه های عمرانی و احیای بافت های تاریخی در نظر گرفته شده، تامین و پرداخت شود. این در حالی است كه براساس مصوبه هیئت دولت و تأكید رئیس جمهوری سازمان ها و وزارتخانه ها باید هزینه تشریفات خود را حذف كرده و در عین حال هزینه های جاری را نیز كاهش دهند.

 

×××جریان انتخاباتی (دستگاه تبلیغات) رقیب دكتر احمدی نژاد، به رغم مخالفت رئیس جمهور با انتصاب فرد با روحیه ای مغایر با گرایشهای مردمی خود به عنوان استاندار یك استان شمالی، از روز گذشته (اواخر هفته منتهی به 29 مهر ماه 84) وزارت كشور را تحت فشار شدید قرار داده اند تا آن شخص را به جلسه هیئت دولت حاضر كند و وزیران را اصطلاحاً در مقابل كار انجام شده قرار دهد. این شخص كه دارای مشی مدیریتی و معیشی ناسازگار با روحیات مردمی احمدی نژاد است، به علت داشتن مناسبات خاص با برخی چهره های سرشناس دو جناح عمده كشور، از حمایت های وسیع این افراد برخوردار است.


1919م:امروز زادروز داستان نگار معروف انگلیسی «دوریس لسینگDoris Lessing» است كه 22 اكتبر 1919 از والدین انگلیسی در ایران به دنیا آمد . پدرش ـ تایلر ـ كارمند بانك انگلیسی در تهران معروف به بانک «شاهنشاهی» و مادرش یك نرس بیمارستان میسیون مذهبی بود. هنگام تولد نام اورا «می» گذارده بودند.

این خانواده در سال 1925 به طمع درآمد هنگفت از كشاورزی در رودزیای جنوبی (زیمباوه امروز) كه از مستعمرات انگلستان در آفریقا بود، به این منطقه رفتند، ولی در آنجا ورشكست شدند.

 

مادر «دوریس» كه زنی متعصب و مذهبی بود دخترش را پس از اتمام دبستان به مدرسه ای كه زنان مسیحی تارك دنیا آن را اداره می كردند سپرد كه در آنجا همه اش از بهشت و دوزخ سخن می گفتند. چون حوصله دوریس از این مدرسه سر رفت، مادرش اورا در شهر سالزبوری (حراره) به یك دبیرستان دختران شبانه روزی كه مرد به آنجا راه نداشت سپرد كه دوریس از آنجا فرار كرد و در خانه ای خدمتكار شد. وی بعدا به كمونیستها پیوست، به آفریقای جنوبی رفت و ازدواج كرد. اما، پس از مدتی چون دولت افریقای جنوبی اورا كه محرك سیاهپوستان بود زیان آور تشخیص داد اخراج كرد. دوریس به جای بازگشت به رودزیای جنوبی به لندن رفت و پس از تكمیل معلومات خود در ادبیات، به نوشتن داستان پرداخت. زمینه همه داستانهای دوریس از تجربه خودش مایه گرفته اند كه در جهان انگلیسی زبان خواننده فراوان دارند و وی را برنده جوائز متعدد از جمله دكترای افتخاری هاروارد كرده اند.

داستانهای معروف او عبارتند از: علفهایی كه می خوانند، بچه های خشونت، دفترچه طلایی، خاطرات بقاء، تروریست خوب، فرزند پنجم، همسایه خوب، درباره جهنم، زیر پوست من و ....

 

دوریس لسینگ

 

1933م:ایوان بونین داستان نگار شهیر روسیه و برنده جایزه سال 1933 نوبل در ادبیات نیز 22 اكتبر در سال 1870 به دنیا آمد . وی در داستانهایش كه سبك كلاسیك دارد زندگانی سخت كشاورزان و انحطاط اشراف و فئودالهای روسیه را منعكس كرده است . خود وی از میان یك خانواده اشرافی و مالك اراضی كشاورزی برخاسته بود.

 

ایوان

 

1384ش:دكتر پارسا حاتمی استاد دانشگاه همدان در گفت و شنود با خبرنگار كیهان، از ایجاد باندهای خبری در وزارتخانه ها و سازمان ها در سالهای اخیر خبر داد و از طرف دیگر اشاره به رشد قارچ گونه خبرگزاری های دولتی كرد.

وی گفت كه تعدد خبرگزاری ها، هزینه هنگفتی را برای دولت می تراشد. این استاد دانشگاه با انتقاد از ضعف دفاتر روابط عمومی سازمانهای كشور گفت كه در حال حاضر فعالیت آنها منحصر به اعلام خبر عزل و نصب ها و جلسات مسئولان شده است و نه چیزی دیگر. در این شرایط، اگر یك پژوهشگر به ابتكاری جدید موفق شود، چیز تازه ای كشف كند و یا به پیروزی چشمگیر در زمینه ای برسد، در صورتی كه خودش نتواند با رسانه ها ارتباط برقرار كند، دفاتر روابط عمومی موسسه مربوط تلاشی برای انعكاس دستاورد او بعمل نخواهد آورد. وی با اشاره به زائد بودن بسیاری از خبرگزاری های دولتی فعلی (اگر كار مشابه و ناقص انجام دهند)، گفت: نتیجه این انبوه خبرگزاری ها این شده است كه گروهی از مسئولان به سبب آشنایی و یا مسایل دیگر، با برخی خبرنگاران به طور انحصاری مصاحبه و اخبار را منتقل كنند و با این عمل، خبرگزاری ها در عرصه اطلاع رسانی به جزایر جدا از هم تبدیل شده اند كه پوشش خبری هر بخش از این جزایر، در انحصار یك خبرگزاری است، حال آنكه وظیفه و رسالت یك خبرگزاری پوشش همه اخبار و كارهای تازه و نظرات باید باشد.

مطلب بالا در روزنامه کیهان چاپ تهران در شماره 28 مهرماه 1384 انتشار یافته بود. روزنامه کیهان وابسته به دفتر رهبری جمهوری اسلامی ایران است.

 

1721م:پتر یكم (پتر كبیر) 22اكتبر سال 1721 روسیه را یك امپراتوری درحال گسترش قلمرو اعلام داشت و خودرا تزار (امپراتور) همه آن نامید. انگلیسی ها بعدا و در طول زمان از این اظهار پتر برای ترسانیدن كشورهای همسایه روسیه از جمله ایران سوء استفاده فراوان كردند ـ همین كاری كه آمریكا اینك انجام می دهد و همسایگان و اقمار سابق روسیه را از اندیشه های ولادیمیر پوتین می ترساند.

دیده شده است که رسانه های غرب از ماه مه سال 2008، در برخی ار مطالب خود پوتین را «تزار پوتین» نوشته اند و در چند مورد در ماه سپتامبر 2008 نوشته بودند «تزار پوتین» پتر كبیر را روانه كارائیب كرده است (اشاره به بزرگترین رزمناو اتمی عازم آبهای ونزوئلا).

پتر یکم كه علاقه داشت روسیه را همانند اروپای غربی صنعتی و متحول كند مدتی را در آن دیار بسرده بود و با صنعت و مدنیت آنجا آشنا شده بود. به همین دلیل بود كه وی شهر «سن پترز بورگ» را در كنار بالتیك بنا نهاد و پایتخت روسیه را به آنجا منتقل كرد تا به اروپای غربی نزدیكتر باشد.

از دهه ششم قرن بیستم (آغاز جنگ سرد) صاحبنظران چپگرا بارها اندرز داده بودند كه رئیس دولت مسكو و وزیر امورخارجه او باید مدتی را در آمریكا زندگی كرده باشند تا از آمریكاییان رودست نخورند و ضعف ها و قوت های آمریکاییان و آمریکارا بشناسند.

 

پتر یكم

 

1887م:امروز زادروز «جان ریدJohn Reed» روزنامه نگار انقلابی امریكا است كه 22 اكتبر 1887 به دنیا آمد و تنها 33 سال عمر كرد. وی تنها آمریكایی است كه در كنار دیوار كرملین در میان رهبران و انقلابیون شوروی مدفون شده است.

«جان» كه افكار سوسیالیستی داشت برای تهیه اخبار مربوط به انقلاب مكزیك در صف انقلابیون این كشور قرار گرفت و مبارزه كرد. برای پوشش اخبار جنگ جهانی اول هم سرباز شد و به جبهه رفت. او برای برای اطلاع از اوضاع ناآرام روسیه، مشکلات و نارضایتی ها مردم به این كشور رفت و در سال 1917 با لنین ملاقات كرد و با او دوست شد و سپس پا به پای بلشویكهای در انقلاب شركت جست.

 

در بازگشت به آمریكا، «جان» به تاسیس حزب كمونیست این كشور كمك و روزنامه «توده ها» را سردبیری كرد. پس از انشعاب حزب كمونیست آمریکا، دبیر یكی از شعب آن شد و در این سمت، چون خود را در معرض تعقیب پلیس دید، به روسیه رفت تا به اصطلاح آب از آسیاب بیافتد كه در اینجا به تیفوس دچار شد و 19 اكتبر 1920 و در مسکو درگذشت.

كتابهای متعدد از "جان رید" باقی مانده است از جمله كتاب «ده روز - كه جهان را تكان داد» . این كتاب درباره انقلاب اكتبر 1917 روسیه است و چون حاوی اطلاعات دست اول و مشاهدات عینی مولف است ماخذکار مورخان و پژوهشگران قرار گرفته است.

 

John Reed


1945م:خوان پرون، سرهنگ ملی گرای مورد علاقه كارگران و نظامیان آرژانتین، 22 اكتبر سال 1945 میلادی، پنج روز پس از قیام مسلحانه و تغییر دولت این كشور، عقاید سیاسی ـ اجتماعی خود را در یك دفترچه كه میان مردم توزیع شد اعلام داشت. وی آخر وقت همین روز دولت انقلابی خود را تشكیل داد.

پرون درپایان نخستین جلسه دولت انقلاب اعلامیه ای منتشر ساخت كه ضمن آن دولتمردان و سیاستمداران و ژنرالهای ارتش آرژانتین را كه بركنار كرده بود مشتی فاسد، نالایق و جاه طلب خواند و پاره ای از آنان را هم وطن فروش نامید و اضافه كرد كه این جماعت به تنها چیزی كه اندیشه نداشتند استقلال، سربلندی و پیشرفت وطن و رفاه و سعادت و سلامت هموطنان بود.

"پرون" در اعلامیه اش نوشته بود كه اگر او با كمك نظامیان و كارگران قیام نمی كرد؛ برای آرژانتین؛ "فردا" خیلی دیر بود و شاید هم ملت آرژانتین فردایی نداشت.

وی دراین اعلامیه اطمینان داده بود كه از آن پس هیچ اقدامی كه مغایر با منافع كشور و عامه مردم باشد صورت نخواهد گرفت؛ اول وطن ازجمله مردم آن و سپس....

مفاد دفترچه منتشره، عقاید پرون را نوعی ناسیونال ـ سوسیالیستی نشان می دهد كه همچنان مورد توجه بیشتر آرژانتینی هاست.

 

پرون


1962م:در جریان بحران موشكی كوبا، جان اف كندی رئیس جمهوری وقت آمریكا 22 اكتبر 1962 دستور محاصره دریایی این جزیره را صادر كرد و گفت اگر كشتی های باری شوروی كه عازم كوبا هستند پس از رسیدن به خط محاصره به دستور «ایست» متوقف نشوند، غرق شوند!. این دستور جهان را در یك گامی جنگ اتمی قرارداه بود؛ مخصوصا كه مسكو به چند زیردریایی خود كه در آبهای اقیانوس اطلس بودند دستور داده بود كه با آخرین سرعت خود را به خط محاصره كوبا برسانند و یكی از این زیر دریایی ها كه در محاصره نیروی دریایی آمریكا قرار گرفته بود، بدون استعلام از مسكو، برای پرتاب اژدر اتمی - حالت حمله به خود گرفته بود كه خروشچف نیمه شب دستور باز گشت كشتی های باری شوروی حامل قطعات موشك به كوبا را صادر كرد.

این بحران هنگامی آغاز شده بود كه هواپیماهای اكتشافی آمریكا از نوع "یو - 2" از سكوهای نیمه تمام پرتاب موشك در كوبا عكسبرداری كرده بودند.

خروشچف بعدا به خاطر شتاب در صدور دستور بازگشت به کشتی های روسی مورد انتقاد قرارگرفت و ادامه این انتقاد به برکناری اش انجامید. از سال 2008 مسکو که بار دیگر فعالانه وارد صحنه سیاسی جهان شده است مناسبات خود با کوبا را تا همان حد دهه 1960 بالا برده و صمیمانه ساخته است.

 

جان اف کندی


2003م:نظر عمومی تحلیلگران رسانه ها كه 21 اكتبر 2003 در گوشه و كنار جهان انتشار یافت این بوده است كه چین از نشست سران 21 كشور در بانكوك به صورت یك همتای آمریكا سر برآورد و از این پس باید به صورت یكی از قدرت های ردیف اول جهان به آن نگریست. در این نشست «هو» رهبر چین با تكیه به قدرت اقتصادی ـ نظامی این كشور و نفوذ سیاسی اش در میان كشورهای ضعیف و كوچك، در قبال مسئله كره شمالی ـ میانمار و نرخ برابری ارزها مقابل جورج بوش قرار گرفت و با رفتار خود نشان داد كه چین اگر بخواهد می تواند از نیروی اقتصادی ـ نظامی و نفوذ سیاسی اش برای به كرسی نشاندن حرفش استفاده كند.

به نظر تحلیگران، این مباحثه (فوروم) ثابت كرد جوامع چینی در منطقه بزرگ خاور دور و پاسیفیك كه سررشته اقتصادیات را به دست دارند پشت سر چین ایستاده اند و دو طرف مانند گذشته احساس جدایی و تنهایی نمی كنند.

 

هو جینتائو


2003م:قاضی یك دادگاه كشور « اكوادور» 21 اكتبر 2003 به صلاحیت این دادگاه برای محاكمه شركت نفتی آمریكایی «شوران ـ تكزاكو» رای داد. این نخستین بار است كه جهان شاهد چنین محاكمه ای می شود. سی هزار تن از ساكنان جنوب اكوادور به این دادگاه دادخواست داده بودند كه كمپانی تكزاكو ( كه اخیرا به «شوران كالیفرنیا » ملحق شده و كمپانی واحدی را به وجود آورده اند) در طول 20 سال بهره برداری از نفت اكوادور، محیط زیست را آلوده ساخته و حاضر به تمیز كردن آن نیست و تقاضای یك میلیارد دلار غرامت برای پاكسازی آن محیط كرده بودند.

آمریکای لاتین از زمان روی کار آمدن جورج دبلیو بوش در ایالات متحده و با استفاده از درگیری او در خاور میانه و آسیای جنوبی، از واشنگتن دور شده و در بسیاری از کشورهای آن - حکومت به دست سوسیالیست ها افتاده و هوگو چاوز رهبر ونزوئلا فرضیه خود "سوسیالیسم قرن 21" را که عملی تر است به دست اجرا سپرده است. روسیه با استفاده از این خلاء (تضعیف نفوذ واشنگتن) به پرکردن جای آن در این منطقه از جهان دست زده و به صدور اسلحه و تکنولوژی نفت به کشورهای لاتین قاره آمریکا پرداخته است.


2003م:طبق یك آمار رسمی كه 21 اکتبر 2003 انتشار یافت، در میان كشورهای پیشرفته - فرانسه از لحاظ مرگ و میر سرطان ناشی از دود سیگار و مصرف الكل با 284 نفر در هر صدهزار تن نفوس در ردیف اول و سوئد با 196 تن درانتهای جدول قرار دارد.

طبق این گزارش، در ایالات متحده آمریكا این نسبت 250 در هر یكصد هزار نفر است.

 

2005م:«تام دیلیTom Delay» كه در پی اتهامات وارده از جمله مداخله غیر قانونی در كار كمك مالی به مبارزات نامزدهای جمهوریخواه در انتخابات دوره گذشته در ایالت تكزاس، سفر به مسكو با پول یك لابی كنگره (كارچاق كن) و ... مجبور به كناره گیری از سمت ریاست اكثریت مجلس نمایندگان (مرد شماره 2 مجلس) شده بود بیستم اكتبر 2005 خود را به دادستان شهر آستین (تكزاس) معرفی كرد تا جلب نشود و به او دستبند نزنند.

دادستان آستین دستور دستگیری تام دیلی را از قاضی دادگاه گرفته بود و پلیس قضایی (شریف) در جستجویش بود كه شخصا به دفتر دادستان رفت و خود را معرفی كرد.

«دیلی» پس از انجام تحقیقات مقدماتی با سپردن ده هزار دلار وجه الضمان، آخر وقت آن روز آزاد شد.

این اقدام در حالی صورت گرفته بود كه برای دكتر «بیل فریستFrist» رئیس وقت اكثریت سنای آمریكا نیز یك پرونده مداخله در معامله سهام تشكیل شده بود. فریست که یک سناتور وابسته به حزب جمهوریخواه آمریکاه بود برای یک دوره دیگر، خودرا نامزد انتخابات سنا نکرد و از صحنه سیاست خارج گردید.

این دو رویداد به تضعیف حزب جمهوریخواه انجامید که پس از اشغال نظامی عراق و رو به خرابی گذاردن اقتصاد آمریکا در یک حالت دفاعی قرارگرفته بود.

 

تام دیلی

 

2005م:نوزدهم اكتبر 2005 بانو «لاشان هریسLashaun Harris» زن سیاهپوست 23 ساله آمریكایی سه فرزندش Trayshaunتریشان 6 ساله، Travanteتراوانت 3 ساله و Jashuaجاشوا 16 ماهه را با خود به اسكله معروف به «فیشرمن وارف» شهر سافرانسیسكو برد و به دریا افكند و به این ترتیب بقتل رسانید.

فردی كه شاهد این قضیه بود جریان را به پلیس خبر داد و لاشان (عكس بالا) دستگیر شد. وی كودكان را با یك چهارچرخه بچگانه به كنار دریا برده بود. لاشان به دلیل نداشتن شوهر و درآمد، در شلتر (پناهگاه بینوایان) موسسه خیریه «سالویشن آرمی» شهر اوكلند (14 كیلومتری سانفرانسیسكو) زندگی می كرد و از وضعیت خود راضی نبود و این وضعیت، وی را به مشكلات عصبی دچار كرده بود و داروی تسكین اعصاب و رفع افسردگی مصرف می كرد.

معاینه جسد یكی از كودكان كه از آب گرفته شده نشان می دهد كه وی قبلا شدیدا كتك زده شده بود. نزدیكان لاشان گفته بودند كه وی اخیرا مصرف دارو را قطع كرده بود. در این باره كه لاشان كودكان خود را از یك و یا چند پدر داشته است مطلبی انتشار نیافته بود. لاشان نخستین فرزند را در 16 سالگی به دنیا آورده بود. وکیل مدافع تسخیری لاشان مدعی شده بود که لاشان دچار نوعی ضعف روانی بوده است. لاشان در دادگاه گفته بود که خواسته بود فرزندانش را از قید مشکلات این دنیا برهاند. مرگ برای آنان به منزله بهشت بود!. وی افزوده بود که قبل از افکندن کودکان به خلیج سانفرانسیسکو، برایشان ساندویچ سوسیس (هات داگ) خریده بود. شاهد عینی در دادگاه گفته بود که لاشان کودکان را یکی پس از دیگری به دریا انداخته بود. به گزارش رسانه ها، مادر لاشان سیستم جامعه را مقصر دادنسته بود. او گفته بود که لاشان هنگامی که 15 ساله بود یک "دوست پسر" بزرگسال داشت.

 

هریسLashaun Harris

 

1797: «آندره ژاك کارنرینAndre - Jacques Carnerin» فرانسوی نخستین فردی بشمار می آید كه با چتر نجات فرود آمده است. وی درآسمان پاریس با چتر نجات از ارتفاع هزار متری از یک بالن پایین پرید و بر زمین فرود آمد

1838: سام هیوستون به عنوان رئیس جمهوری كشور مستقل تكزاس آغاز بكار كرد. وی با انتخابات به این سمت برگزیده شده بود. بعدا تكزاس یك ایالت آمریكا شد.

1920: دكتر تیموتی لیری روانپزشك جنجال برانگیز آمریكایی كه توصیه «زندگانی بدون اندوه، حتی با مصرف موادمخدر» می كرد به دنیا آمد و 75 سال عمر كرد.

1938: نخستین ماشین فتوكپی توسط "چارلزكارلسون "ساخته شد و نامش را «زیراكس» گذارد كه از واژه یونانی «زیروگرافی» به معنای

«خشك نویسی» گرفته شده است.

1953: دولت فرانسه به لائوس مستعمره خود استقلال كامل داد.

1954: آلمان غربی كه با اعلام استقلال آن به صورت یك كشور فدرال از سوی سه دولت غربی فاتح جنگ جهانی دوم موافقت شده بود به «ناتو - اتحادیه نظامی غرب» پیوست.

1966: لونا ـ 12 سفینه شوروی گردش خود را به دور ماه در مدار قمر زمین آغاز كرد.

1973: قطعنامه 338 شورای امنیت مبنی بر برقراری مجدد آتش بس میان اعراب و اسرائیل در جنگ رمضان (یوم كیپور) تصویب و صادر شد.

1975: « ونه را ـ 9 » سفینه فضا پیمای شوروی به آرامی درسطح ونوس فرود آمد و به مخابره اطلاعات به زمین ادامه داد

2002: ریچارد هلمز مدیر اسبق سازمان اطلاعات مركزی آمریكا (سیا) و سفیر پیشین آمریكا در تهران و یكی از كارشناسان مسائل ایران كه نظر خود را گهگاه در مصاحبه های تلویزیونی بیان می داشت در 89 سالگی درگذشت.

ریچارد هلمز در سال 1973 (1352 خورشیدی) تغییر سمت داده و از ریاست سازمان مركزی اطلاعات (سیا) به سمت سفیر آمریكا ( دولت نیكسون) در تهران منصوب شده بود و همسرش درباره ایران آن زمان كتابی منتشر ساخته است. وی از دوران جنگ جهانی دوم به كار«اطلاعاتی» مشغول شده بود و نزدیك به هفت سال ( از 1966 تا 1973) مدیر «سیا» بود و كودتای ضد سالوادور آلنده در شیلی در زمان مدیریت او بر«سیا» روی داده بود. وی سالها بعد هنگامی كه در سنای آمریكا از او درباره باره كودتای شیلی سئوال شد انكار كرد و به جرم دروغ گفتن به سنا در دادگاه به دوسال حبس تعلیقی و جریمه نقدی محكوم شد.

در جریان رسیدگی به ماجرای «واتر گیت»، فاش شد افرادی كه برنامه های انتخاباتی حزب دمكرات را از ساختمان واتر گیت دزدیده بودند حقوق بگیر سازمان هلمز بودند. با وجود این، هلمز به خواست نیكسون كه به ماموران اف بی آی اجازه ندهد در این زمینه بررسی كنند اعتنای چندان نكرده بود.

منبع:iranianshistoryonthisday.com


ویدیو مرتبط :
رضا عطاران و تقویم تاریخ :))

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

تقویم تاریخ -3 مهر



275م:سنای روم پس از شش ماه مخالفت ژنرالهای ارتش با هر پیشنهاد برای انتخاب امپراتور تازه، بالاخره25 سپتامبر سال 275 میلادی «ماركوس كلودیوس تاسیتوس» 76 ساله را به این سمت برگزید و ژنرالها هم بر این انتخاب صحه گذاردند. تاسیتوس قبلا به دلیل كهولت از سمت های دولتی كنار گذارده شده بود. وی تنها هفت ماه حكومت كرد و در جریان لشكر كشی به شرق، با هدف گوشمالی دادن آلانی ها كه از شمال قفقاز (منطقه «اوستیا») به قلمرو روم در شمال دریای سیاه تعرض می كردند در كاپادوكیه (در كتیبه های ایران باستان: كاپاتوكا) ترور شد. تاریخ از وی به عنوان مردی كه برای كمك به نویسندگان بودجه ویژه مقرر داشت و بر تعداد كتابخانه های عمومی روم افزود یاد كرده است. لازم به یادآوری است كه آلانها (الانی ها) ایرانیانی بودند كه در قفقاز شمالی و آزوف و شمال گرجستان زندگی می كرده اند، به پارسی سخن می گفتند و فرهنگ و تمدن ایرانی داشتند كه این فرهنگشان و برخی از واژه های پارسی در میان آنان تا به امروز باقی مانده است. قفقاز جنوبی كه تا سال 1828 گوشه ای از ایران بود «اران» خوانده می شد كه بعدا دولت شوروی آن را جمهوری آذربایجان نام نهاد.

 

552م:25 سپتامبر سال 552 میلادی میان هیات اعزامی ایران از تیسفون به قسطنطنیه و دولت روم بر سر ترك مخاصمه نیروهای دو كشور در ساحل دریای سپاه (منطقه ساحلی گرجستان امروز، منطقه آبخیز = آبخازیه) كه ایران در آن نبرد پیروز شده بود توافق حاصل شد. دولت روم شرقی پیشنهاد متاركه جنگ را داده بود.

طبق قراردادی كه در همین روز امضاء شد و متن آن موجود است قرار شد كه دولت روم كه آغازگر این جنگ بود بابت غرامت، سه هزار و چهارصد كیلوگرم طلا به ایران بدهد.

به نوشته مورخان، دولت ایران (دوران سلطنت انوشیروان دادگر) تنها نخستین قسط آن را كه 850 كیلوگرم بود دریافت كرد و رومی ها سپس چند بار تعلل و درخواست مهلت كردند كه خسرو انوشیروان در سال 579 فوت شد و موضوع عملا منتفی گردید.


1941م:متفقین كه ایران را در اشغال نظامی داشتند 25 سپتامبر 1941 (مهرماه 1320) دكترعیسی صدیق استاد دانشگاه (معروف به پدر آموزش و پرورش نوین ایران) را به دلیل تمایل زیاد به وطندوستی (ناسیونالیسم ایرانی) از ریاست سازمان انتشارات و تبلیغات كشور (وزارت ارشاد فعلی) بركنار كردند. وی درست یك سال پیش از آن به این سمت منصوب شده بود. متفقین دكتر صدیق را به دلیل پارسی كردن هر چه بیشتر واژه های متداول از زبانهای دیگر، توجه به آموزش عمومی تاریخ و فرهنگ ایران و نیز اصرار به گسترش مدارس از ابتدایی تا عالی؛ بیش از حد میهندوست تشخیص داده بودند و ادامه روش او را به حال خود (در طول جنگ) خطرناك خوانده بودند. وی بعدا (پس از جنگ جهانی دوم) چند بار وزیر فرهنگ و آموزش و پرورش و بعدا سناتور شده بود. متفقین همزمان با بركناری دكتر صدیق، تقریبا همه فارغ التحصیلان ایرانی مدارس عالی آلمان را بركنار، بازداشت و یا تبعید كردند.

25 سپتامبر سال 2008 گزارش رسید كه پلیس افغانستان دانشجویان دانشگاه بلخ را كه مانع از پایین كشیدن تابلوی فارسی این دانشگاه از سر در آن شده بودند مورد ضرب و شتم قرارداده است. این تابلو از زمان تاسیس دانشگاه در سال 1985 در آنجا بود كه دولت طالبان بعدا یك تابلوی پشتو نیز در آنجا قرارداد و پس از سركوب طالبان با كمك آمریكا، دانشگاه بلخ دارای یك تابلو انگلیسی هم شد ولی اخیرا (معلوم نیست به چه دلیل) تصمیم گرفته شد كه تابلو زبان فارسی آن را بردارند كه اعتراض شروع شد. چنین كاری اخیرا در یك مورد دیگر مشاهده شده بود. رئیس جمهور افغانستان یك پشتون است ولی ادامه چنین ضدیت هایی ممكن است خشم تاجیكهای دو طرف آمودریا و پارسی زبانان را باعث شود. همین جنگ داخلی جاری افغانستان را كافیست.

 

دکتر صدیق در سال 1320


1320ش:یک ماه پس از تعرض نیروهای انگلستان و شوروی به ایران به بهانه خطر دوستی ایران و آلمان برای متفقین، به خواست دولتهایی كه ایران را اشغال نظامی كرده بودند و تحت فشار آنها که هدفشان تضعیف حس میهندوستی در جوانان ایران و آمادگی دفاع از وطن بود، از سال تحصیلی 1320 - 1321 برنامه آموزش نظامی در دبیرستانها و دانشكده های کشور لغو شد. تا آن زمان، با این كه ایران به صورت جداگانه دبستان و دبیرستان نظام داشت، مقدمات آموزش فنون نظامی و آشنایی با روش های دفاعی، یکی از دروس اجباری دوره های متوسطه و عالی کشور بود. تاریخ نشان داده است كه از دوران اقتدار امپراتوری روم تا کنون، دولتهای برتری جو کوشیده اند که احساسات ناسیونالیستی ایرانیان خفته بماند و ایران از بنیه نظامی چشمگیر برخوردار نباشد که این دو عامل رابطه مستقیم با یکدیگر دارند؛ اگر احساسات ملی زنده شود تقویت نظامی متعاقب آن خواهد بود و بالعکس.


1324ش:دكتر فریدون كشاورز نماینده پارلمانی حزب توده در جلسه مورخ سوم مهرماه 1324 مجلس شورا در نطقی گفت كه ماموران فرمانداری نظامی تهران در جریان حمله به باشگاه این حزب و مقر آن واقع در خیابان فردوسی جنوبی اورا با این که خود را معرفی کرده بود كتك زدند . وی در این نطق وجود فرمانداری نظامی را در هر كشور نشانه حكومت دیكتاتوری در آن كشور خواند و خواست كه در ایران دیكتاتور زدایی شود. وی گفت که هیچ دلیلی برای ادامه حکومت نظامی وجود ندارد.

در جریان حمله ماموران حکومت نظامی تهران به دفاتر و باشگاه حزب توده و خانه صلح ، تنی چند از مقامات این حزب مضروب شده بودند.

 

دکتر فریدون کشاورز

 

1346ش:طرح نظام تازه آموزش و پرورش ایران كه در طول ماهها تنظیم شده بود سوم مهرماه 1346 هجری خورشیدی به صورت یك كتاب قطور جهت بررسی و اظهار نظر اصحاب نظر انتشار یافت كه به موجب آن دوره ابتدایی به پنج سال و دوره متوسطه به چهار سال كاهش می یافت و در عوض یك دوره سه ساله راهنمایی تحصیلی با هدف شكوفا ساختن استعداد نوجوانان و هدایت آنان بر پایه ذوق و استعدادی كه از خود نشان دهند به دوره متوسطه مربوط به وجود می آمد. این کتاب حاوی جزئیات برنامه های نظام تازه و شرح انگیزه و هدفهای آن بود كه برای دست اندرکاران آموزش و پرورش، روزنامه نگاران، استادان و کارشناسان مربوط ارسال شده بود.

در پی انتشار این طرح، برخی به جای اظهار نظر درباره متن آن، زبان به انتقاد سیاسی گشودند كه این طرح زاییده افكار دو كمونیست سابق (دكتر هادی هدایتی و دكتر منوچهر تسلیمی وزیر آموزش و پرورش و معاون او) است!.

طرح به همان صورت توسط وزیر بعدی آموزش و پرورش به اجرا درآمد.

طبق این طرح، تعلیمات عمومی عبارت است از ابتدائی به علاوه راهنمایی (8 سال اول). در مرداد ماه 1384 وزارت اموزش و پرورش جمهوری اسلامی اطلاعیه ای به روزنامه های تهران داده بود كه دوره راهنمایی را بر تعلیمات عمومی اضافه می كند. حال آن كه این كار 38 سال پیش از آن صورت گرفته بود!. از همان آغاز کار، مشکل در اجرای طرح بود،زیرا بدون این كه معلمان مربوط، برای تحقق هدفهای آن آموزش ضمن خدمت دیده باشند با همان روش سابق به کلاس های نظام تازه فرستاده شده بودند. کوتاهی دیگر در اجرای این نظام این بود که کار تدریس در دوره راهنمایی تحصیلی را که حساسترین بخش این نظام بود به فوق دیپلمه ها سپردند. حال آن که دوره راهنمایی تحصیلی جای دوره اول دبیرستان را گرفته بود که مدرسین آن دوره ،لیسانسیه ها بودند.

طرح مورد بحث، دوره راهنمایی تحصیلی را جزیی از تعلیمات عمومی به حساب آورد كه بر اساس قانون تعلیمات اجباری باید مطلقا رایگان باشد و بر همین پایه، دولت وقت از 1353 به خرید و انحلال مدارس ابتدایی و راهنمایی غیر دولتی اقدام كرد كه قانون اساسی جمهوری اسلامی همه تحصیلات عمومی و متوسطه را رایگان كرده است و بر اساس این قانون، ایران اكیدا نمی تواند مدرسه پولی در این سطوح تحصیلی داشته باشد، ولی می بینیم که از دهه 1370 در ایران ایجاد مدرسه پولی تحت عنوان «غیر انتفاعی !» از سر گرفته شده است و ....

 

دکتر هادی هدایتی وزیر وقت

 

1321 ش: آغاز بررسی لایحه دولت در مجلس كه اجازه نشر 200 میلیون تومان اسكناس تازه را خواسته بود. همین اسكناس ها باعث آنچنان تورمی در ایران شد كه آثار نامطلوب آن تا سالها پس از پایان جنگ جهانی دوم ادامه داشت.

 

1325 ش: عشایر فارس با سوء استفاده از اوضاع نابسامان كشور، با هدف باج خواهی از دولت، شهر كازرون را مسلحانه متصرف شدند كه رویدادی ناگوار در تاریخ وطن، و عملی خلاف منش ایرانی بود.

 

1881م:«لو هسونLu Xun» نویسنده برگ چین در قرن بیستم 25 سپتامبر 1881 به دنیا آمد، 55 سال عمر كرد و در سال 1936 درگذشت. كتاب های او به پیروزی انقلاب چین كمك بسیار كرده است. او كوشید كه در كتابها و مقالاتش مردم چین را كه در پی تعرض مغول و اشغال چین در قرون وسطا و متعاقب آن مداخله گری قدرت های جهانی در قرون جدید و معاصر، به صورت انسانهایی شكیبا، قانع و آرامش طلب (توسری خور) درآمده بودند تكان دهد، به حركت در آورد و فرهنگ سكوت و تحمل را (كه یك عادت ثانوی شده بود) از آنان بزداید. لو هسون «خود فریبی»، انفعال و برخی خصلت های بد از جمله سخن چینی، دو رویی، چاپلوسی، رشوه و ترس را نتیجه تاثیر حكومت مغولها بر چین می دانست. درحقیقت، فكر انقلاب فرهنگی چین از «لو» است. «لو» در طول 13 سال 21 كتاب نوشت از جمله: خاطرات یك دیوانه، ارزش جنگ افزار، فردا، كونگ یی جی، توفان در فنجان چای، واقعیت های زندگی آن كیو، تاریخچه ادبیات چین، روشنایی سفید، خرگوش و گربه، برضد تجاوز و .... پس از فوت، مقالات لو هسون نیز از روزنامه ها جمع آوری و در یك مجموعه شش جلدی منتشر شده است. وی در نوشته هایش، قدرت های جهانی را پس از مغولها از عوامل بدبختی چین در قرن نوزدهم یشمار آورده است.

 

لو


1897م:امروز زادروز ویلیام فاكنر نویسنده معروف و برنده جایزه نوبل ادبیات است كه 25 سپتامبر سال 1897 به دنیا آمد و 65 سال زندگی كرد. وی در نگارش، تكنیک (روش) خاصی به كار می برد كه بی شباهت به داستانسرایی قدیم ایران نیست. او در نوشته هایش می كوشید كه اهمیت ارزشها ـ به ویژه ارزش خانواده، ارزشهای فرهنگی و ... را تبلیغ كند و می گفت كه تمدن صنعتی ارزشهای تمدن كشاورزی را كه مردم معنویت بیشتری داشتند، از میان برده است. فاكنر كه در كشورهای متعدد از جمله فرانسه، ایتالیا، اسپانیا و انگلستان زندگی كرده بود، همیشه فكر می كرد كه خوب نمی نویسد و همین طرز فكر، او را از غرور پیروزی دور ساخت و به بهترنویسی هرچه بیشتر وادار كرد. فاكنر بر ضد هر گونه تبعیضی بود و حتی می گفت: روزنامه نگاران هم تبعیض می كنند و تبعیض آنها این است كه تنها بعضی ها را بزرگ می كنند و به شهرت و قدرت می رسانند، حال آن كه باید افكار و كارها را منعكس كنند. كتابهای معروف فاكنر عبارتند از: روشنایی در ماه اوت، یك گل سرخ برای امیلی، میراث زشت نژادی و ....

 

فاکنر


1970م:25 سپتامبر 1970 نویسنده آلمانی " اریک ماریا رمارک " در 72 سالگی در گذشت. وی در نیمه دوم عمر به آمریکا مهاجرت کرده بود ، اما کتابهایش را همچنان به زبان آلمانی می نوشت و همزمان ، یک مترجم به زبان انگلیسی بر می گردانید و کتاب باهم در یک زمان به دو زبان انتشار می یافت.

معروفترین کتابهای او عبارتند از : جبهه غرب آرام است، زمانی برای زیستن و زمانی برای مردن ، طاق نصرت ، جاده فرعی ، شب در لیسبون و....

کتابهای اریک عمدتا نتیجه تجربه های زندگانی خود اوست . در همه آثار او نکوهش شدید مادیگری به چشم می خورد.

 

اریک ماریا رمارک

 

1960م:بانو " امیلی پست" مولف " اتیکت" در این روز (25 سپتامبر) در سال 1960 درگذشت. وی که کارشناس رفتار اجتماعی بود پس از تالیف نخستین اتیکت که در باب آداب معاشرت بود ، 9 جلد دیگر در همین زمینه و برای مثال "اتیکت در مراسم عروسی" نوشت که تا 1960 هرکدام 90 بار تجدید چاپ شدند و الگو قرار گرفته اند. امیلی در داستان نگاری و نگارش کتابهای غیر داستانی نیز مهارت و تجربه داشت.

پس از فوت امیلی، عروس او، الیزابت، موسسه ای با عنوان "اتیکت" به وجود آورده و به تکمیل و انتشار آثار مادر شوهر ادامه می دهد. امیلی 27 اکتبر 1873 در شهر بالتیمور (ایالت مریلند آمریکا) به دنیا آمده بود.

 

امیلی


2003م:« كنت اندریست » تاریخدانی كه گفته شده سرگذشت بومیان آمریكا ( سرخپوستان ) را تحت عنوان « مرگ طولانی » دقیق و بی طرفانه نوشته بود 19 سپتامبر 2004 در 90 سالگی در كالیفرنیا درگذشت. او كه در 1937 از دانشگاه مینه سوتا در رشته روزنامه نگاری فارغ التحصیل شده بود پس از چند سال تجربه در این كار، به تكمیل تحصیلات خود در رشته تاریخ پرداخت و بقیه عمر را صرف تالیف تاریخ ، نوشتن مقالات و مطالب تاریخی كرد. از او كتابهای معتدد تاریخ باقی مانده است ولی شهرت جهانی «اندرست» مربوط به تاریخ سرخپوستان و تلاش آنان برای حفظ بقاء خود در برابر مهاجرت مسلحانه اروپاییان به سرزمین هایشان است . نخستین چاپ این كتاب كه هنوز تجدید می شود در 1964 انتشار یافته بود.

 

1912م:دانشگاه كلمبیا در نیویورك 25 سپتامبر 1912 به ضمیمه دانشكده روزنامه نگاری خود دوره فوق لیسانس این حرفه را دایر كرد كه نخستین دوره فوق لیسانس روزنامه نگاری در جهان است. تا آن زمان، استادان مربوط و اصحاب نظر، ژورنالیسم را یك رشته آكادمیك مستقل نمی دانستند بلكه همانند پزشكی معتقد به تجربی بودن آن بودند و می گفتند همان طور كه با رفتن به دانشگاه، یك فرد نمی تواند شاعر و نقاش شود، با شركت در كلاس روزنامه نگاری هم كسی روزنامه نگار نمی شود مگر استعداد، ذوق و معلومات اولیه را داشته باشد. بنابراین با تاسیس دوره فوق لیسانس و دكترای روزنامه نگاری موافق نبودند. جوزف پولیتزر ناشر چند روزنامه در نیویورك عقیده دیگری داشت. او كه روزنامه نگاری را حرفه ای بزرگ، شریف و روشنگر و مدافع مردم و وطن تعریف كرده است خواسته بود كه این رشته، فوق لیسانس و دكترا هم بدهد. با همین فكر، وی در 1902 مبلغی از پول خود را به دانشگاه كلمبیا داد تا چنین دوره هایی دایر كند كه دانشگاه پول او را رد كرد. پولیتزر كه چنین دید در وصیتنامه اش دو میلیون دلار به این دانشگاه اختصاص داد و بقیه اش را به دادن جوائز روزنامه نگاری و ادبی. دانشگاه كلمبیا پس از فوت پولیتزر راهی نداشت جز قبول پول و دایر كردن دوره های مورد نظر پولیتزر و گرنه دولت پول را برداشت می كرد و به این ترتیب دوره فوق لیسانس روزنامه نگاری از 25 سپتامبر 1912 در كلمبیا دایر شد.

 

1983م:بیست و پنجم سپتامبر (به وقت شرق روسیه 26 سپتامبر) سال 1983 دستگاه هشدار دهنده ارتش شوروی (ارلی وارنینگ) زنگ خطر حمله اتمی به شوروی را به صدا در آورد و علامت داد كه رادار بزرگ مستقر در سیبری حركت موشكهای آمریكا به سوی خاك شوروی را ثبت كرده است. طبق دستور العملی كه در اختیار ارتش بود، قرار بود كه به محض به صدا در آمدن چنین زنگ خطری، موشكهای اتمی شوروی كه بر روی سكوها قرار داشتند و به سوی آمریكا و پایگاههای نظامی آن در گوشه و كنار جهان از انگلستان تا آلمان و ایتالیا و كره جنوبی و ژاپن نشانه گیری شده بودند پرتاب شوند و متعاقب آن بمب افكنهای دور پرواز حامل بمب اتمی به سوی هدفهایشان به حركت درآیند و زیردریایی های شوروی كشتی های آمریكا و پایگاههای آنها را موشك باران كنند. همه چیز برای شروع حمله متقابل آماده بود و تنها نیاز به تماس سرهنگ «ستانیسلاو پتروفStanislav Petrov» با كاخ كرملین داشت و مقرر بود كه در صورت تاخیر دریافت پاسخ، بیش از 3 دقیقه، به مسئولیت خود دستور حمله متقابل را بدهد كه سرهنگ پتروف در آخرین لحظه پیش از تماس با كرملین، نسبت به دقت زنگ خطر و آغاز حمله در آن شرایط كه روابط دو ابر قدرت چندان وخیم نبود تردید كرد و دستور كسب اطلاع مجدد و تایید حركت موشكهای آمریكا را داد كه خبر رسید، دستگاه «ارلی وارنینگ» دچار اختلال شده بود و پس از نخستین زنگ، موشك در حال حركت دیده نشده است. در نتیجه، همه چیز به حالت عادی باز گشت.

این موضوع تا سال 1998 به مدت 15 سال محرمانه نگهداشته شده بود. در این سال پس از افشاء قضیه، تازه جهانیان متوجه شدند كه اگر سرهنگ پتروف در آن شب تردید نكرده بود كره زمین با همه موجوداتش منهدم شده بود زیرا كه در همان ساعت اول نزدیك به شش هزار سلاح اتمی بكار می رفت كه 500 تای آن برای انهدام كره زمین كافی است. سرهنگ پتروف كه اینك دوران بازنشستگی را می گذراند در چند مصاحبه، چگونگی قضیه را بیان كرده و گفته است كه در آن دقایق چه بر او گذشت زیرا كه تنها چند دقیقه وقت تصمیمگیری داشت.

 

سرهنگ پتروف


1630م:25 سپتامبر سال1630 اعلام شد كه طاعون در شمال ایتالیا همه گیر شده است و متعاقب آن پولدارها شهرها را ترك گفتند و به روستاها فرار كردند. این طاعون باعث مرگ یك میلیون ایتالیایی شد. از سال 1300 میلادی هر چند سال یكبار طاعون سراسر اروپا را در بر می گرفت و یك دهم مردم جان می سپردند. فقرا بیش از داراها از طاعون كه در آن زمان راه درمان نداشت آسیب می دیدند. سربازان آلمانی ارتش اتریش كه به لمباردیا حمله برده بودند متهم به واردكردن این طاعون به ایتالیا شدند، زیرا نخستین قربانی آن یك سرباز آلمانی در شهر میلان بود، ولی آلمانیها به نوبه خود سربازان فرانسوی را كه همزمان پیه مونته ایتالیا را مورد حمله قرار داده بودند مسئول انتقال طاعون به شمال ایتالیا معرفی می كردند، زیرا قبل از ایتالیا، جنوب فرانسه آلوده طاعون شده بود.


1789م:اصلاحیه معروف قانون اساسی آمریكا موسوم به "بیل آو رایتز Bill of Righrs " كه حقوق مردم این كشور را تضمین كرده است 25 سپتامبر سال 1789 به تصویب رسید. در این اصلاحیه، موارد متعدد حقوق پایه از جمله آزادی بیان، ابراز نظر و عقیده، آزادی قلم و مطبوعات (Press) و آزادی تشكیل اجتماعات تضمین شده است.

براساس همین قانون، انتشار روزنامه و هرگونه نشریه چاپی در آمریكا نیاز به دریافت پروانه از دولت ندارد. البته هنوز تلاش آزاد طلبان برای تعمیم دادن این قانون به رادیو - تلویزیونها كه آنها هم که به نوعی وسیله انتشار بیان و عقیده هستند به جایی نرسیده است و پروانه این رسانه ها را یك كمیسیون فدرال (دولت مركزی) به نام FCC برای مدت یك سال صادر می كند و این پروانه، اگر ایستگاه ضوابط را ضمن كار یك ساله خود رعایت كرده باشد قابل تجدید شدن است.

بازرسی بدنی و منزل، مصادره و توقیف اموال و بازداشت فرد (اتباع و ساکنان قانونی آمریكا) نیز بدون حكم قاضی و حضور متهم در محكمه (با وكیل رسمی، در صورتی كه فرد تقاضا كند) و تفهیم حقوق ممنوع است.

 

1959م:25 سپتامبر سال 1959 " اس. دبلیو. آر. دی . باندرانایکه " نخست وزیر وقت کشور سریلانکا به دست یک راهب بودایی کشته شد. وی که فارغ التحصیل دانشگاه آکسفورد انگلستان بود در باز گشت به وطن - به قول خودش با جراتی که کارهای دکتر مصدق در ایران به او داده بود - در سال 1952 (1331 خورشیدی ) حزب" آزادی ملیون سریلانکا " را تاسیس کرد . تنها اصحاب حرفه ،کارگران ، کشاورزان و معلمان می توانستند وارد این حزب شوند. درهای حزب به روی فئودالهای ، بازیگران سیاسی (سیا سی کاران حرفه ای ) ،بازرگانان عمده و ثروتمندان بسته بود. وی سپس با چهار حزب سوسیالیست و سوسیال دمکرات کشورخود ائتلاف کرد و با شعار سریلانکا متعلق به سریلانکایی ها است و زبان رسمی کشور باید زبان بومی باشد و ... در سال 1956 انتخابات را برد و نخست وزیر شد.

باندرانایکه به همه وعده های انتخاباتی اش وفا کرد و زبان انگلیسی را که یادگار استعمار انگلستان بود از رسمیت انداخت و یک سیاست مستقل ملی در پیش گرفت و با کشورهای کمونیست رابطه برقرار ساخت و ....

پس از ترور باندرانایکه ، احساسات مردم تحریک شد و خواهان آن شدند که همسر او " سیریما " که تجربه کافی هم در کار سیاست و دولت نداشت برجایش بنشیند و " سیریما " تا لحظه مرگ در سال 2000 سه دور متناوت نخست وزیر سریلانکا بود. در این میان حزب آزادی ملیون و احزاب موتلفه سریلانکا در سال 1994 "چاندریکا "دختر باندرانایکه را هم رئیس جمهوری کردند و از این سال تا سال 2000 ، دختر رئیس جمهوری و مادر نخست وزیر او بود.

 

سیریما

 

2004م:رویداد بازگرداندن «یوسف اسلام» از نیمه راه واشنگتن به لندن، به دستور وزارت امنیت ملی آمریكا در 21 سپتامبر 2004 ، اقدامی بی سابقه تلقی شده بود كه قبلا مشابه آن به آن صورت مشاهده نشده بود.

یوسف اسلام كه سه دهه پیش نام خود را از «استیفن جیورجیو» به یوسف تغییر داد و مسلمان شد و از خوانندگی دست كشید در بازگشت به لندن گفت كه تعجب می كند چرا اورا به آمریكا راه ندادند، حال آن كه در ماه مه (چهار ماه پیش از آن) در واشنگتن بود و با برخی مقامات كاخ سفید نیز درباره فعالیتهای نوعدوستانه مذاكره كرده بود. گفته شده بود كه وی از جمله كسانی بوده كه عملیات تروریستی را كه منجر به آسیب افراد بیگناه می شود نكوهش كرده و ارتباطی با این عملیات نداشته است. یوسف (در آن زمان 56 ساله) متولد انگلستان و یك انگلیسی است و در زمان خوانندگی به «كت استیو» شهرت داشت.

یوسف كه هنگام ورود به لندن در حلقه محاصره خبرنگاران قرار گرفته بود اظهار داشت: با دختر21 ساله اش «میمنه» با یک هواپیمای شركت هواپیمایی آمریكایی یونایتد عازم واشنگتن بود. كاركنان این شركت در فرودگاه لندن، قبلا نام اورا در فهرست «پرواز ممنوع» وزارت امنیت ملی آمریكا ندیده بودند و مشكلی در سوار شدن به هواپیما نداشت. اما، پس از ورود به آسمان آمریكا و نزدیك به دو ساعت مانده تا رسیدن به فرودگاه «دالس» شهر واشنگتن به خلبان هواپیما خبر دادند كه نام من در فهرست پرواز ممنوع (واچ لیست) است و حق ورود به آن كشور را ندارم. خلبان مجبور شد كه مسیر هواپیما را با اتلاف وقت صدها مسافر و تحمل هزینه به سوی فرودگاه «بانگور» واقع در ایالت «مین» تغییر دهد و در اینجا فرود آید و مرا به ماموران پلیس و امنیت تحویل دهد كه با اولین پرواز به لندن باز گردانده شدم، لكن به دخترم اجازه دادند كه وارد آمریكا شود. من هنوز غرق در تعجب هستم كه چرا نباید وارد آمریكا می شدم و چرا به این صورت پرهیاهو، دلهره آور و بی سابقه مرا فرود آوردند و باز گرداندند. بازگرداندن یك توریست خارجی از فرودگاه مقصد امری عادی است، ولی از میان راه و از آسمان كاری است كه سابقه نداشته است و من پی گیر آن خواهم بود.

یكی از برادران یوسف كه ساكن آمریكاست گفته است كه یوسف عاشق صلح و دوستی و برادری انسانهاست و می خواهد كه به عنوان سفیر صلح معروف باشد.ظاهرا وزیر امورخارجه انگلستان در ملاقات معمولی در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل با وزیر امورخارجه امریكا، در این زمینه از او توضیح خواسته بود.

مقامات وزارت امنیت ملی آمریكا اشاره كرده بودند كه نام یوسف در فهرست ممنوع الورودهای به آمریكا بود و شاید اشتباه تایپی و جا به جایی حروف سبب شده بود كه هنگام سوار كردن وی به هواپیما در فرودگاه لندن متوجه قضیه نشوند و ماموران این وزارت كه فهرست مسافران عازم آمریكا را دریافت می كنند متوجه شدند كه یك ممنوع الورود در میان مسافران هواپیمای "یونایتد" است، و این لیست عمدتا مربوط به كسانی است كه ارتباط و مناسبتهایی با تروریستها دارند. دولت اسرائیل هم قبلا یوسف را متهم به دادن كمك مالی به «حماس» كرده و یك بار مانع از ورود وی به آن كشور شده بود و از فرودگاه بازگردانده بود.

با این كه یوسف به دلیل گرویدن به اسلام با خواندن آواز وداع كرده، در سال 2003 دو نوار آواز در مخالفت با جنگ عراق پر كرده بود كه احتمالا محتوای این نوارها عدم رضایت مقامات آمریكایی را فراهم ساخته است.

اخراج یوسف اسلام با این روش بی سابقه و پر هیاهو در دویست و پانزدهمین سالگرد تصویب اولین اصلاحیه های ده گانه قانون اساسی آمریكا صورت گرفت كه به موجب آن كه به «بیل آو رایتز» معروف است و در سپتامبر سال 1789 تصویب شده اند آزادی بیان، قلم، مطبوعات، اجتماعات، مذهب و اعتراض تضمین گردیده است. قانون اساسی آمریكا آزادی حمل اسلحه را هم تضمین كرده است.

در بسیاری از مقالاتی كه در سه روز اول پس از این رویداد در این زمینه انتشار یافته آمده بود: چرا از هواپیمای با صدها مسافر در میان راه خواسته شد كه تغییر جهت دهد و یوسف را كه شهرت بین المللی دارد در نزدیكترین فرودگاه به مرز آمریکا پیاده كند تا باز گردانده شود؟. چه فرقی می كرد اگر یوسف از فرودگاه شهر واشنگتن باز گردانده می شد و این همه سر و صدا و اعتراض بپا نمی كرد، چه سیاستی در كار بود؟. معمولا در همه كشورها روال كار بر این است كه امر اخراج (دیپورت) افراد با حكم قاضی دادگاه باشد نه مامور پلیس. یك فرد باید امكان دفاع از خود و پاك كردن سابقه اش را داشته باشد. یوسف كه با زور و اجبار به هواپیما سوار نشده بود، چرا چنین عملی در 21 سپتامبر 2004 كه انتظار آن از آمریكا به عنوان كشوری قانونمند نمی رفت سر زد؟. دارندگان گذرنامه انگلستان نیاز به ویزا برای ورود و دیدار كوتاه از آمریكا را ندارند. بنابراین، وی این حق را داشت كه اتهامش در یك دادگاه آمریكا ثابت شود و حرفهایش را در آنجا بزند. گزارش وزارت امنیت اتهامی یكطرفه و یك سوء ظن است كه دولت آمریكا دست كم از آغاز قرن 20 با چنین وضعیتی در كشورهای دیگر مبارزه كرده است و شوروی سابق را كه چنین می كرد كشور پشت پرده آهنین می نامید. كشور آمریكا یك مهاجر نشین است كه جز یك میلیون سرخپوست بقیه 290 میلیون جمعیت آن از خارج و عمدتا در یك قرن اخیر به آنجا مهاجرت كرده اند و در نتیجه باید در آنجا رعایت احوال خارجیان و مسافران بیش از كشورهای دیگر بعمل آید و ....

 

یوسف اسلام

 

768: پپین سوم Pepin III شاه فرانكها (قومی در جنوب آلمان و شمال فرانسه كه بعدا كشور "گل" به نام آنان فرانسه خوانده شده است) درگذشت و پسرش شارلمانی (شارل بزرگ) یكی از دو جانشین او شد. این رسم فرانكها بود كه پس از پدر كشور او میان پسرانش قسمت شود و بعدا پس از مرگ برادر، شارلمانی شاه فرانسه و سپس بسیاری از سرزمین های اروپایی شد. جهان آن زمان دو مرد مقتدر داشت، در شرق هارون الرشید و در غرب شارلمانی

900: گروهی ازسیاهپوستان جنوب افریقا، در غرب كالهاری كشور توت سوه Toutswe را كه امروز بوتسوانا Botswana نامیده می شود باری خود تاسیس كردند.

1644: اولاس ریمر Olaus Rimer دانشمند دانماركی سرعت نو را دقیقا اندازه گیری كرد.

1818: برای نخستین بار در بیمارستان گایز Guys لندن عمل تزریق خون (Transfusion) صورت گرفت.

منبع:iranianshistoryonthisday.com