اخبار


2 دقیقه پیش

عکس: استهلال ماه مبارک رمضان

همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ...
2 دقیقه پیش

تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریم

وزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که می‌تواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام می‌شود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ...

تحصیلات یک زن باعث خیانت شوهر شد


برخوردهای نامزدم از همان لحظه اول زندگی مان خیلی سرد بود و هرچه سعی می کردم با محبت هایم او را نسبت به زندگی مان دلگرم کنم فایده ای نداشت.

برخوردهای نامزدم از همان لحظه اول زندگی مان خیلی سرد بود و هرچه سعی می کردم با محبت هایم او را نسبت به زندگی مان دلگرم کنم فایده ای نداشت.

رعنا که دانشجوی ترم آخر مقطع کارشناسی ارشد است تمام وقت خود را صرف درس خواندن می کرد و هر موقع می خواستم حرفی بزنم با لحنی خشن می گفت: روز خواستگاری با این شرط مرا پذیرفتی که درس بخوانم، می خواستی چشم هایت را باز کنی و کاش یک نفر مثل خودت انتخاب می کردی.

مرد جوان در دایره اجتماعی کلانتری سجاد مشهد افزود: با این رفتارهای همسرم کم کم از او فاصله گرفتم و سفره دلم را پیش یکی از همکارانم که به تازگی ازدواج کرده است باز کردم. تمام ترسم از این بود که مبادا همسرم به مرد دیگری علاقه مند باشد.

مرد جوان در دایره اجتماعی کلانتری سجاد مشهد افزود: در وضعیت بسیار کسل کننده ای قرار گرفته بودم تا این که دوستم پیشنهاد داد برای همسرم داروهای تقویت کننده و محرک تهیه کنم و با توصیه او پای فیلم های مبتذل و مستهجن نیز به حریم خانه ام باز شد. اما همسرم همچنان سرد و بی تفاوت بود.دیگر از ظاهر شلخته و بهم ریخته او و برخوردهای بی احساسش خسته شده بودم. او حتی شب هایی که امتحان داشت مرا به خانه پدرم می فرستاد تا با یکی از دوستانش بیدار بمانند و درس بخوانند.

خیلی عصبی شده بودم و تصمیم گرفتم از رعنا انتقام بگیرم. با این تصور نادرست به خانم جوانی که در محل کارم رفت و آمد داشت توجه نشان دادم و از نظر عاطفی به او نزدیک شدم. حدود ۲ماه گذشت و رابطه مخفیانه ام با آن خانم به ازدواج موقت ختم شد.

همان موقع بود که رعنا از دانشگاه فارغ التحصیل شد. او با غرور و خودخواهی خودش را یک سروگردن از من بالاتر می دید و می گفت: خیلی زشت است که یک خانم فوق لیسانس زن یک مرد فوق دیپلم باشد و ...!

او با این حرف هایش سوهان عمرم شده بود و دیگر واقعا خسته شده بودم. هر روز که می گذشت احساس سرخوردگی بیشتری می کردم و این مسئله باعث شد تا به لبخندهای دختری جوان که یک روز او را به عنوان مسافر سوار خودروی شخصی ام کرده بودم نیز توجه نشان بدهم. سرتان را به درد نیاورم این دختر جوان مرا در لجنزار فساد فرو برد و توسط او با دختر دیگری نیز آشنا شدم و به دام مواد مخدر افتادم. اما از کرده خودم پشیمان هستم و دچار عذاب وجدان شده ام.

هنوز هم باور نمی کنم دچار چنین مشکلاتی شده باشم و ای کاش رعنا مرا تنها نمی گذاشت و من نیز قدر خودم را بیشتر می دانستم. خواهش می کنم کمکم کنید.

منبع: خراسان


 


ویدیو مرتبط :
روش جالب انتقام گیری دو زن از خیانت شوهر

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

خیانت زن به قتل شوهر انجامید



 اخبار حوادث  - خیانت زن به قتل شوهر انجامید

زن جوان که مدعی بود همسرش روزگار را برایش تلخ کرده با همدستی مرد غریبه شوهرش را کشت. لکه‌های خون روی دیوار حمام و پرده و فرش‌های شسته خانه مقتول از دید بازپرس جنایی در امان نماند و همین مساله تائیدی بر جنایت بود. متهمان پس از فرار به تهران در مخفیگاهشان شناسایی و دستگیر شدند.

ساعت 3 بامداد پانزدهم مهر امسال صدای مرد جوانی از خانه یکی از همسایه‌ها به گوش رسید که درخواست کمک داشت. به‌دنبال فریاد کمک‌خواهی مرد جوان، یکی از همسایه‌ها با پلیس تماس گرفت و گفت: «لحظاتی قبل از خانه همسایه‌مان صدای مردی به گوش رسید که با حالت ناله کمک می‌خواست. هر چه زنگ خانه همسایه را زدیم کسی جواب نداد. به دلیل این‌که موضوع مشکوک بود، تصمیم گرفتیم با پلیس تماس بگیریم.»

بلافاصله گروهی از ماموران کلانتری راهی محل مورد نظر شدند. ماموران زنگ خانه را به صدا درآوردند و زن صاحبخانه به نام مهناز پس از مکثی طولانی در را باز کرد و گفت که با همسرش درگیری لفظی داشته و مشکل حل شده است. دقایقی بعد هم مرد جوانی به مقابل در آمد و با معرفی خود به عنوان همسر مهناز، با عذرخواهی از ماموران و همسایه‌ها به خانه‌اش بازگشت. از آنجا که همه چیز عادی بود، ماموران به کلانتری بازگشتند و موضوع را درگیری خانوادگی اعلام کردند.

3 روز بعد
هجدهم مهر امسال زن میانسالی به اداره آگاهی مشهد رفت و از ناپدید شدن پسرش به نام حسین خبر داد.

او به پلیس گفت: «سه روز است که از پسرم بی‌خبر هستم و هر چه با تلفن همراهش تماس می‌گیرم، خاموش است. خاموش بودن تلفن همراه پسرم، مرا نگران کرد، به همین دلیل به خانه‌اش در بلوار شهید هنرور رفتم، اما کسی در را به رویم باز نکرد، نه از حسین و نه از همسرش مهناز خبری نبود. اطمینان دارم که برای آنها اتفاقی افتاده است. حسین کسی نیست که بدون هماهنگی و بی‌خبر به مسافرت برود و تلفنش را خاموش کند. امروز دوباره به خانه‌شان رفتم و با کلید یدکی در را باز کردم که با آثار خون در حمام روبه‌رو شدم.»

قتلی در خانه
با شکایت زن میانسال، پرونده برای رسیدگی در دستور کار قاضی سید جواد حسینی، بازپرس جنایی مشهد قرار گرفت. در بررسی‌های صورت گرفته مشخص شد که خانه حسین همان خانه‌ای بود که سه شب قبل همسایه‌ها از شنیدن صدای ناله و کمک‌خواهی مردی در آنجا خبر داده بودند.

از آنجا که از نظر بازپرس جنایی موضوع مشکوک به نظر می‌رسید، به همراه اکیپ ویژه بررسی صحنه جرم وارد خانه حسین شدند. در بازرسی از خانه حسین لکه‌های خونی روی دیوار حمام به چشم خورد، از طرفی بررسی‌ها نشان می‌داد که فرش و پرده‌های خانه مرد جوان شسته شده‌ است. از طرفی از مهناز خبری نبود و بی‌شک او از سرنوشت همسرش باخبر بود. به همین دلیل تحقیقات روی مهناز متمرکز شد. در ادامه تحقیقات مشخص شد که مهناز مدتی است با مرد جوانی به نام امید آشنا شده است.

نقشه‌ای برای قتل
از آنجا که مهناز و حسین با هم ناپدید شده بودند، این احتمال می‌رفت که زن جوان در ناپدید شدن همسرش دست دارد. بررسی‌ها ادامه داشت تا این‌که ردپای مهناز در تهران به دست آمد و ماموران جنایی با نیابت قضایی راهی محل مورد نظر شده و مهناز را دستگیر کردند. همزمان با دستگیری مهناز، امید نیز دستگیر شد.

هر دو متهم برای تحقیقات به دادسرا انتقال داده شدند، متهمان که با مدارک پلیسی ـ قضایی روبه‌رو شده بودند به قتل اعتراف کردند.

مرد جوان در این رابطه به قاضی جواد حسینی گفت: «من و مهناز در یک شرکت با هم کار می‌کردیم. او از زندگی‌اش راضی نبود و مدام از رفتارهای بد همسرش می‌گفت. کم‌کم بین ما رابطه عاطفی شکل گرفت و ما به هم علاقه‌مند شدیم. مهناز آن‌قدر از شوهرش بد گفت که تصمیم گرفتیم او را به قتل برسانیم. بر اساس نقشه قبلی، شامگاه پانزدهم مهر با کلیدی که مهناز در اختیارم قرار داده بود وارد خانه‌شان شدم. زمانی که حسین قصد داشت از آشپزخانه چیزی بردارد من از پشت به او حمله کردم و چند ضربه به او زدم.

حسین مرد قوی‌هیکلی بود و در برابر من مقاومت کرد. در این لحظه مهناز هم از پشت سر چند ضربه به همسرش زد و مرد جوان روی زمین افتاد. وقتی از مرگ حسین مطمئن شدیم، جسدش را به حمام بردیم. دو روز جسد را در خانه نگه داشتیم و بعد داخل کیسه‌ای پارچه‌ای گذاشته و در جاده تربت‌حیدریه رها کردیم.»

با اعتراف متهمان به جنایت، گروهی از ماموران جنایی وارد عمل شده و با حضور در محل مورد نظر، جسد حسین شناسایی شد.

به گفته بازپرس پرونده، به مقتول 29 ساله 20 ضربه چاقو وارد شده که تعدادی از آنها از پشت وارد شده است. متهمان پس از اعتراف به جنایت با قرار قانونی روانه زندان شدند.

 

 اخبار حوادث  - جام جم