اخبار


2 دقیقه پیش

عکس: استهلال ماه مبارک رمضان

همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ...
2 دقیقه پیش

تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریم

وزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که می‌تواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام می‌شود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ...

تتلو متحول شده؟


انتشار یک ویدئوی جدید از امیرحسین مقصودلو معروف به امیر تتلو موج جدیدی از حاشیه‌ها را رقم زده است. حواشی‌ای که بخش زیادی از آن به کارنامه زیرزمینی و پر از سوء تفاهم او مربوط می‌شود.

خبرگزاری تسنیم: "امیر تتلو (امیرحسین مقصودلو) از آهنگ جدیدش با عنوان «انرژی هسته ای» رونمایی کرد. او در صفحه شخصی فیس‌بوکش دراین‌باره نوشت: «امیدوارم تونسته باشم تاثیرِ مثبتی در این راه گذاشته باشم.»"

این بخشی از متن خبری بود که چند روز پیش به سرعت در فضای مجازی و در میان سایت‌های خبری و بخش‌های خبرخوان خبرگزاری‌ها منتشر شد. انتشار ویدئویی با محوریت دفاع از گفتمان «مقاومت و ایستادگی» در موضوع هسته‌ای با خوانندگی امیر حسین مقصودلو که او را با نام امیر تتلو می‌شناسند.

درست در روزهایی که مسأله‌ای هسته‌ای بخشی از دو قطبی «هسته‌ای - معیشت» شده بود، تتلو که پیش از آن او را به عنوان یک رپر با کلیپ‌های عجیب و بعضاً مسأله‌دار در میان افکار عمومی می‌شناختند این بار ترانه‌ای را اجرا کرده بود که در دو قطبی «هسته‌ای - مقاومت» دیده می‌شد. اتفاقی عجیب و باورنکردی پیش آمده بود. موسیقی رپ را معمولاً به عنوان یک موسیقی اعتراضی می‌شناسند که نسبت به سیستم معترض است، این ژانر موسیقی در ایران از مسیر اصلی‌اش خارج شده است، اما گویا این بار امیر تتلو این ترانه را برای اعتراض به قدرت‌های جهانی که بنای تعیین تکلیف برای مردم ایران دارند، انتخاب کرده است، انتخابی واقعی از آنچه کارکرد موسیقی «رپ» در کشوری به نام ایران در شرایط خاص موقعیت جهانی‌ خوانده می‌شود.

سال ها پیش دولت آمریکا موفق شد که بسیاری از سردمداران موسیقی رپ که از معترضان سیاست‌های او بودند را به مرور به افرادی تبدیل کند که ترانه‌هایی خنثی یا صرفاً عاشقانه و بعضاً هجو بخوانند. پراکنده‌گویی، سال‌ها بر موسیقی رپ جهانی مسلط بود و کمتر ترانه‌ای با این فرم یافت می‌شد که محتوایی درخور و قابل ملاحظه داشته باشد. این فضا در ایران هم سال‌ها وجود داشت. اما آیا این گزاره واقعیت دارد که برخی بنای تغییر این مسیر را دارند؟

در گذشته ترانه‌های با محتوای خاص و عجیب تتلو برای او روزهای پر حاشیه‌ای را رقم زده بود و حالا این حاشیه‌ها با خواندن ترانه «انرژی هسته‌ای» روی ناو جماران به فراتر از خود او کشیده شده و پای چند ارگان نظامی مانند ارتش نیز به میان کشیده شده است. ترانه جدید تتلو محل قضاوت‌ها شده است. افکار عمومی در شبکه‌های اجتماعی به چند دسته تقسیم شده‌اند برخی او را مزدور می‌خوانند، برخی از او تقدیر می‌کنند برخی با اشاره به گذشته او ورودش به این عرصه را تقبیح می‌کنند و برخی دیگر نیز از قرار گرفتن او در آغاز یک مسیر جدید سخن می‌گویند.

ارتش نیز به دلیل حمایت لجستیکی که از انتشار این نماهنگ کرده و به دلیل اجرا توسط گزینه‌ای به نام امیرحسین مقصودلو تحت فشار رسانه‌ای قرار گرفته است اما مدافعان ارتش بسیار بیشتر از تتلو هستند. آن‌هایی که قضاوت‌هایشان درباره ارتش شکل گرفته است بر این باورند که ارتش تنها به این دلیل از ساخت این ترانه حمایت کرده است که آن را در چارچوب گفتمان مقاومت و ایستادگی دیده است. آن‌ها بر این باورند که ارتش جمهوری اسلامی ایران کار اشتباهی انجام نداده و به کارگیری تتلو برای اجرای این ترانه خدشه‌ای به مسیر گذشته و پیش روی ارتش وارد نمی‌کند و آن را هوشمندی ارتش برای بکارگیری افراد در مسیر گفتمانی خود تفسیر می‌کنند.

هر چند که برخی دیگر از حامیان این ارگان نظامی می‌گویند «محتوای کار خوب و قابل تقدیر است اما ای کاش افراد دیگری غیر از امیر تتلو برای اجرا دعوت می‌شدند.» به نظر می‌رسد هرچند حواشی برای ارتش هم بالا گرفته بود اما تغییر چندانی در قضاوت افکار عمومی نسبت به ارتش ایجاد نشده است.

شاید ترانه‌های بعدی این خواننده که او را یکی از مشهورشده‌های موسیقی زیرزمینی در ایران می‌دانند، تکلیف را مشخص کند که آیا او متحول شده است و مسیر دیگری را انتخاب کرده است یا نه؟ شاید این قبولِ احتمالیِ تحول به چیزی فراتر از چند ترانه هم نیاز داشته باشد. درست در زمانی که تصاویر محفلی، برهنه و نیمه برهنه او مدت‌ها در شبکه‌های غیر رسمی و موتورهای جستجو در حال چرخش بوده است، تحولی محسوس جز در مدل زیست اجتماعی او باورپذیر نباشد و قضاوت‌ها درباره او کاملاً قطعی شکل گرفته باشد.

به هر حال علی‌رغم اینکه برخی از طرفداران گفتمان مقاومت و پایداری حضور او را پذیرا نیستند، اما صرفاً ویدئوی جدید او و نه همه کارنامه او با نظر نسبتاً مثبت وحید یامین پور، پیام فضلی‌نژاد، محسن پیرهادی، حامد زمانی و ... که از شخصیت‌های جوان مدافع گفتمان ایستادگی هستند، مواجه شده است.

چندی پیش ماجرایی مشابه برای پرواز همای که سال‌ها در برون مرز ترانه‌های خاص می‌خواند، پیش آمد. او در یک ویدئو نسبت به تفحص و تشییع 175 غواص و خط‌شکن شهید حرف‌های جدیدی می‌زد که با کارنامه گذشته او تفاوت داشت. همای گفته بود که «پاسخ اعتماد نظام را می‌دهم.» حاشیه‌ها برای او هم بالا گرفت و هنوز افکار عمومی ایرانی‌ها در انتظارند تا ببینند آیا این ترانه نیز هویدای یک تغییر مسیر در کارنامه همای است؟ هر چند که تراز موسیقی همای و تتلو و البته کارنامه شخصی این دو قابل مقایسه با هم نباشد اما گرفتاری هر دو مشابه شده است.

به هر حال همه در یک پرسش و ابهام درباره امیرحسین مقصود‌لو (امیر تتلو) اتفاق نظر دارند: آیا تتلو عوض شده است؟ آیا ترانه او به یک تغییر مسیر است؟ آیا تغییر مسیر او در افکار عمومی پذیرفتنی خواهد بود؟


ویدیو مرتبط :
خدمات پس از فروش خودروسازان باید متحول شود

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

احمدی نژاد متحول شده یا در حال اجرای تاکتیک جدیدش است؟



 

احمدی نژاد متحول شده یا در حال اجرای تاکتیک جدیدش است؟

 

آقای محمود احمدی نژاد ، روز گذشته و درست در اوج هیاهوی طرح تفکیک جنسیتی دانشگاه ها ، نامه ای خطاب به وزرای علوم و بهداشت نوشت و با سطحی و غیرعالمانه عنوان کردن این طرح و نیز طرح بازنشسته کردن استادان دانشگاه ها ، خواستار توقف این دو موضوع شد.

در این باره چند نکته قابل بحث است:

الف - اصل موضوع: تفکیک جنسیتی مناسب است یا خیر؟

این طرح در راستای مصوبه اسلامی کردن دانشگاه ها انجام می شود و تا چند ساعت قبل از نامه احمدی نژاد ، مسوولان وزارت علوم با متهم کردن مخالفان به بی اطلاعی از قانون و ضدیت با انقلاب و قدرت طلبی و ... بر اجرای جدا سازی کلاس های دختران و پسران تاکید داشتند.
همچنین برخی مسوولان با این ادعا که تفکیک جنسیتی رشد علمی را بالا می برد ، از این طرح دفاع می کردندو البته هنوز هم بسیاری بر آنند که این جداسازی باید انجام گیرد تا به قول آن روحانی معروف ، در شرایطی که شهوت جوانان "گر" گرفته ، دختر و پسر کنار هم نباشند.

اما آیا جدا سازی جنسیتی ، واقعاً به معنای اسلامی کردن دانشگاه ها یا بخشی از آن است؟ و آیا رشد علمی با این اقدام محقق می شود؟

به نظر می رسد جدا سازی جنسیتی ، اساساً اعترافی بزرگ است به این که تمام تلاش های انجام شده در راستای اسلامی کردن به شکست انجامیده و اکنون می خواهند صورت مساله را پاک کنند.
در یک دانشگاه اسلامی که اخلاقیات در آن به عنوان یک اصل پذیرفته شده است ، روابط بین دانشجویان ، اعم از دختر و پسر ، مبتنی بر اصول اخلاقی است و لذا نیازی به جداکردن آنها نیست. اما وقتی مسوولان در صدد تفکیک جنسیتی بر می آیند معنایش این است که " ما نتوانسته ایم اسلامی کنیم، ما نخواهیم توانست اسلامی کنیم و لذا صورت مساله را پاک می کنیم و دختر و پسر را از همه جدا!"

وانگهی چه کسی گفته اگر دختر و پسر از هم جدا شوند دانشگاه اسلامی می شود؟ اگر این گونه است چرا امام(ره) به عنوان یک مجتهد جامع الشرایط در طول رهبری اش نه تنها چنین دستوری نداد ، بلکه وقتی شنید در کلاس های یکی از دانشگاه ها بین دختران و پسران پرده کشیده اند ، بر آشفت و دستور داد بساط تفکیک را ولو در حد یک پرده جمع کنند ؛ شگفتا که چند مسوول کنونی ، مجتهد تر از امام شده اند و می پندارند که راه اسلامی کردن دانشگاه ها از تفکیک جنسیتی می گذرد!

اصلاً گیریم که کلاس ها را جدا کردند! در راهروهای دانشکده ها و در حیاط دانشگاه ها می خواهند چه کنند؟ در کوچه ها و خیابان ها و پارک ها و سینماها و ... چه خواهند کرد؟ مگر می توان با کارهای سطحی و عوامانه ای مانند جداکردن کلاس های دانشگاه ها ، دو جنس مکمل هم را از هم جدا کرد؟
مگر همین الان که دبیرستان های دخترانه و پسرانه از هم جا هستند ، روابط دختر و پسرهای دبیرستانی وجود ندارد؟

درباره ادعای عجیب و غریب افزایش تولید علم در صورت تفکیک جنسیتی نیز باید گفت که این سخن بیشتر به شوخی می ماند . سطح بالای علمی و تولید گسترده علم در دانشگاه های معتبر جهان که موضوعی به نام تفکیک جنسیتی در آنها مطرح نیست ، گواهی بر مردود بودن این موضوع است.
راستی سهم دانشگاه های تک جنسیتی ایران مانند الزهرا در تولید علم چقدر است؟!

و نهایتاً این که اجبار به تفکیک جنسیتی ، توهین به جوانان دانشجوی این کشور است که " شما درک و شعور ندارید و اگر جدایتان نکنیم ایجاد فساد می کنید"! و البته این ها همان جوانانی هستند که در ایام انتخابات ، جوانان غیور و فهیم ایرانی خوانده می شوند.

ب - بازنشسته کردن اجباری استادان

هر چند بازنشسته کردن کارمندان در سراسر جهان امری متعارف است ، اما معمولاً دو گروه بازنشستگی اجباری ندارند و تا زمانی که بخواهند و بتوانند ، حق ادامه کار دارند: قضات و استادان دانشگاه ها.
علت هم این است که این دو گروه ، در گذر زمان تجربیاتی کسب می کنند که هر چه می گذرد بر غنای علمی و تجربی شان افزوده می شود و بازدهی علمی بیشتری پیدا می کنند به طوری که نوعاً آرای قضات قدیمی ، متقن تر از احکام قاضیان جوان است و استادان با تجربه ، دانشجویان بهتری تربیت می کنند.

متاسفانه در ایران ، طی چند سال اخیر ، تعداد زیادی از استادان دانشگاه ها که بعضاً وزنه های علمی رشته های خود بودند بازنشسته و خانه نشین شدند و بدین سان ، جامعه دانشگاهی از حضور علمی تعداد قابل ملاحظه ای از استادان و گنجینه های علمی اش محروم شد.

ج - نامه احمدی نژاد

1-ج) با توجه به آنچه ذکر شد - که تنها بخش کوچکی از معایب طرح های فوق است - نامه احمدی نژاد مبنی بر توقف این دو طرح ، همسویی رئیس جمهور با جمهور تلقی می شود و اصل تصمیم وی ، شایسته تقدیر و حمایت است. فارغ از نقدهایی که در زیر بدان می پردازیم ، باید گفت که رئیس جمهور در این مورد ، با نظر اکثریت قریب به اتفاق جامعه دانشگاهی همراه شده است.

2-ج) طرح بازنشسته کردن استادان ، در زمان ریاست جمهوری احمدی نژاد به طور جدی کلید خورد و مشخصاٌ در دو سال اخیر به قلع و قمع بسیاری از استادان دانشگاه ها انجامید. تفکیک جنسیتی هم که مدت های مدیدی است از سوی وزارت علوم دولت احمدی نژاد به عنوان یک راهبرد جدی دنبال می شود و دو روز قبل نیز شخص وزیر علوم بر اجرای قاطعانه آن تاکید کرد و معاونش نیز قبل از نامه احمدی نژاد ، با اعلام آن به عنوان مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی(که رئیس جمهور رئیسش هست) ، مخالفان را به بی قانونی متهم ساخت!

حال بعد از این همه سال ، درست در اوج نزاع سیاسی احمدی نژاد و منتقدانش - که در کانون توجه افکار عمومی است - رئیس جمهور در نامه اش می نویسد :" شنیده شده" که چنین طرح هایی در دست اجراست!
واقعاً آیا احمدی نژاد نمی دانست که دارند استادان را بازنشسته می کنند و به بهانه اسلامی کردن دانشگاه ها ، تفکیک جنسیتی می کنند؟! آیا بعد از خانه نشین کردن استادان ، یادشان افتاده که بازنشسته کردن آنها کاری غیرعالمانه است؟

مگر احمدی نژاد رئیس شورای عالی انقلاب فرهنگی نبوده ونیست؟ مگر وزیر علوم دولت احمدی نژاد ، بدون اطلاع او ، به طور مخفیانه استادان را بازنشسته و طرح تفکیک جنستی را دنبال می کرده است؟ مگر ممکن است همه عالم و آدم در طول این چند سال از ماجراهای بازنشسته کردن استادان و تفکیک دانشجویان خبردار شده باشند ولی رئیس جمهور و رئیس شورای عالی انقلاب فرهنگی، تازه بعد از این همه مدت خبر را شنیده باشد و تازه بنویسد:"شنیده می شود"؟!

جالب این که مشاور وزیر علوم بعد از انتشار نامه احمدی نژادبه صراحت اعلام کرد که جزییات این طرح ها توسط وزیر علوم به اطلاع رئیس جمهور رسانده شده است و وزارت علوم نیز هیچ طرحی را در این خصوص بدون مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی اجرا نکرده است.

جالب تر اینجاست که مشاور وزیر علوم در واکنش به انتشار نامه احمدی نژاد تصریح کرده که این نامه فقط در رسانه ها منتشر شده و هنوز به وزارت علوم چیزی نرسیده است! او با بیان اینكه نامه منتشر شده در رسانه‌ها غیر متداول است گفت: وقتی رئیس جمهور نامه‌ای به وزارت علوم می‌نویسد اول باید به وزارت علوم برسد.

حال با توجه به این که رئیس جمهور سال هاست که می داند قضیه از چه قرار است و در وسط دعوای سیاسی خود و جریان منتقدش ، این نامه را می نویسد و قبل از آن که برای اجرا به وزارتخانه های مربوطه بفرستد ، به خبرگزاری ها ارسال می کند ، شائبه تبلیغی بودن آن تقویت می شود.

از منظر تاکتیکی هم این نامه می تواند نوعی منحرف کردن افکار عمومی از برخی تخلفات اطرافیان رئیس جمهور تلقی شود و نیز القا شود که اگر علیه دولت فشارهایی وارد می شود ، نه به خاطر اتهامات اقتصادی برخی دولتمردان که به دلیل اتخاد این مواضع روشنفکرانه است!

به هر روی ، اگر بخواهیم خوشبینانه به ماجرا نگاه کنیم و بپذیریم که نامه احمدی نژاد بر اساس تحول درونی اش نوشته شده نه بر مبنای مصالح سیاسی خودش ، می توانیم آن را در دعوت رسمی وزارت علوم از استادان بازنشسته برای از سرگیری تدریس در دانشگاه ها راستی آزمایی کنیم..../تحلیل:عصرایران