اخبار
2 دقیقه پیش | عکس: استهلال ماه مبارک رمضانهمزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ... |
2 دقیقه پیش | تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریموزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که میتواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام میشود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ... |
برای سیزدهمین سالمرگ «آنتونی کویین»
سوم ژوئن (13 خرداد) مصادف با سیزدهمین سالروز درگذشت «آنتونی کوئین»، بازیگر نامدار سینمای آمریکا و ایفاگر نقش "حمزه" در فیلم «محمد رسول الله» است.
خبرگزاری ایسنا: سوم ژوئن (13 خرداد) مصادف با سیزدهمین سالروز درگذشت «آنتونی کوئین»، بازیگر نامدار سینمای آمریکا و ایفاگر نقش "حمزه" در فیلم «محمد رسول الله» است.
«آنتونیو رودولفو اوکزاکا کوئین» 21 آوریل 1915 از پدری ایرلندی و مادری مکزیکی در مکزیک بهدنیا آمد. وی در یکی از مناطق نزدیک لسآنجلس بزرگ شد و مدرسه را زودتر از وقت موعد ترک کرد، اما قبل از اینکه وارد دنیای سینما شود، به نویسندگی و نقاشی مشغول بود.
خانواده کوئین بسیار پرجمعیت بودند و به منظور زندگی بهتر و کسب و کار پر درآمدتر به لسآنجلس مهاجرت کردند و به این ترتیب آنتونی کوئین دوران کودکی خود را در آمریکا گذراند و خانوادهاش در شرق لسآنجلس اقامت داشتند.
آنتونی از همان دوران کودکی برای کمک به خرج خانواده مشغول به کار شد و از همین رو بسیار زود دبیرستان را ترک کرد. او که به کارهای نمایش علاقه داشت، وارد تئاتر شد و تصمیم گرفت این کار را دنبال کند، اما برای بازیگر دورگهای چون او که چهره بیشتر مکزیکی داشت به دلیل آنکه سفید پوست بودن و داشتن نژاد اروپایی یکی از ضرورتهای پیشرفت بود، موفقیت در هالیوود کار دشواری بود.
با این حال آنتونی کوئین در سال 1936 توانست نخستین نقش سینمایی خود را به دست بیاورد و در فیلم «قول شرف» به کارگردانی لیو لاندرز ایفای نقش کند و در همان سال با دختر خوانده «سسیل دومیل»، کارگردان مشهور دوره کلاسیک هالیوود آشنا شد و ازدواج کرد.
در فاصله بین سالهای 1936 تا 1947 آنتونی کویین در نقشهای درجه دو و درجه سه به ایفای نقش پرداخت که هیچ کدام نتوانست آنطور که باید خواستههای او را برآورده کند و از همین رو به مدت سه سال به تئاتر برادوی رفت و در صحنه تئاتر به ایفای نقش پرداخت، اما در تئاتر هم اوضاع بهتر از سینما نبود و باز هم آنتونی با تبعیض نژادی مواجه شد.
در سال 1951 و با ایفای نقش در فیلم «نقاب انتقامجو» به سینما بازگشت. بازی در فیلم مشهور «زندهباد زاپاتا» باعث شد تا نام آنتونی کویین بر سر زبانها بیافتد. هرچند که در آن فیلم مارلون براندو بازیگر نقش اول بود و آنتونی کویین نقش برادر او را داشت و برای این فیلم که به کارگردانی «الیا کازان» بود او توانست اسکار نقش دوم را از آن خود کند.
پس از این موفقیت، آنتونی توانست در سال 1956برای ایفای نقش در فیلم «شور زندگی» به کارگردانی «وینسنت مینه لی» دومین جایزه اسکار را به دست آورد، البته باز هم برای نقش دوم. اما این موفقیتها بالاخره توجه کارگردانان و تهیه کنندگان مشهور سینما را به سوی آنتونی کوئین جلب کرد و کمکم نقشهای اول به این بازیگر توانا واگذار شد.
در سال 1946 آنتونی کوئین در فیلم «زوربای یونانی» به کارگردانی مایکل کاکویانیس ایفای نقش کرد و این فیلم باعث شهرت بسیار زیادی برای آنتونی شد.
آنتونی کویین شاید به مانند ستارگانی چون جان وین، کلارک گیبل و همفری بوگارت همواره بازیگر نقش اول نبود، اما با این حال او همواره به عنوان یک ستاره و یک سوپراستار در سطح اول هالیوود مطرح بود و با توجه به اینکه در نقشهای متفاوت با ملیتهای متفاوت ظاهر میشد، برای بسیاری از مردم کشورهای مختلف نقشهایش جالب توجه بود.
وی با ایفای نقش حمزه در فیلم محمد رسولالله (ص) و عمر مختار، از جمله بازیگرانی است که در ایران چهرهای شناخته شده و محبوب دارد.
آنتونی کویین تا آخرین روزهای عمر خود همچنان به عنوان بازیگری قابل احترام بود و به ایفای نقش در فیلمهای متعددی پرداخت. آخرین فیلم او «Avenging Angelo» نام داشت که محصول سال 2001 بود و مدتی پس از ایفای نقش در این فیلم، در سوم ژوئن 2001 درگذشت.
از دیگر آثار این بازیگر جاودانه سینما میتوان به «انتقام»، «باراباس»، «توپهای سنسباستین»، «راهرفتن روی ابرها»، «عمر مختار»، «گوژپشت نوتردام»، «لورنس عربستان»، «محمد رسولالله»، «اسب کهر را بنگر»، «زوربای یونانی»، «قرارداد مارسی» و «آخرین قطار گان هیل» اشاره کرد.
وی چهاربار نامزد جایزه اسکار بهترین بازیگر بود که دوبار در سالهای 1953 برای «زندهباد زاپاتا» و 1957 برای «شور زندگی» موفق به دریافت آن شد و در سال 1996 دوربین طلای سینمای آلمان را گرفت.
«آنتونیو رودولفو اوکزاکا کوئین» 21 آوریل 1915 از پدری ایرلندی و مادری مکزیکی در مکزیک بهدنیا آمد. وی در یکی از مناطق نزدیک لسآنجلس بزرگ شد و مدرسه را زودتر از وقت موعد ترک کرد، اما قبل از اینکه وارد دنیای سینما شود، به نویسندگی و نقاشی مشغول بود.
خانواده کوئین بسیار پرجمعیت بودند و به منظور زندگی بهتر و کسب و کار پر درآمدتر به لسآنجلس مهاجرت کردند و به این ترتیب آنتونی کوئین دوران کودکی خود را در آمریکا گذراند و خانوادهاش در شرق لسآنجلس اقامت داشتند.
آنتونی از همان دوران کودکی برای کمک به خرج خانواده مشغول به کار شد و از همین رو بسیار زود دبیرستان را ترک کرد. او که به کارهای نمایش علاقه داشت، وارد تئاتر شد و تصمیم گرفت این کار را دنبال کند، اما برای بازیگر دورگهای چون او که چهره بیشتر مکزیکی داشت به دلیل آنکه سفید پوست بودن و داشتن نژاد اروپایی یکی از ضرورتهای پیشرفت بود، موفقیت در هالیوود کار دشواری بود.
با این حال آنتونی کوئین در سال 1936 توانست نخستین نقش سینمایی خود را به دست بیاورد و در فیلم «قول شرف» به کارگردانی لیو لاندرز ایفای نقش کند و در همان سال با دختر خوانده «سسیل دومیل»، کارگردان مشهور دوره کلاسیک هالیوود آشنا شد و ازدواج کرد.
در فاصله بین سالهای 1936 تا 1947 آنتونی کویین در نقشهای درجه دو و درجه سه به ایفای نقش پرداخت که هیچ کدام نتوانست آنطور که باید خواستههای او را برآورده کند و از همین رو به مدت سه سال به تئاتر برادوی رفت و در صحنه تئاتر به ایفای نقش پرداخت، اما در تئاتر هم اوضاع بهتر از سینما نبود و باز هم آنتونی با تبعیض نژادی مواجه شد.
در سال 1951 و با ایفای نقش در فیلم «نقاب انتقامجو» به سینما بازگشت. بازی در فیلم مشهور «زندهباد زاپاتا» باعث شد تا نام آنتونی کویین بر سر زبانها بیافتد. هرچند که در آن فیلم مارلون براندو بازیگر نقش اول بود و آنتونی کویین نقش برادر او را داشت و برای این فیلم که به کارگردانی «الیا کازان» بود او توانست اسکار نقش دوم را از آن خود کند.
پس از این موفقیت، آنتونی توانست در سال 1956برای ایفای نقش در فیلم «شور زندگی» به کارگردانی «وینسنت مینه لی» دومین جایزه اسکار را به دست آورد، البته باز هم برای نقش دوم. اما این موفقیتها بالاخره توجه کارگردانان و تهیه کنندگان مشهور سینما را به سوی آنتونی کوئین جلب کرد و کمکم نقشهای اول به این بازیگر توانا واگذار شد.
در سال 1946 آنتونی کوئین در فیلم «زوربای یونانی» به کارگردانی مایکل کاکویانیس ایفای نقش کرد و این فیلم باعث شهرت بسیار زیادی برای آنتونی شد.
آنتونی کویین شاید به مانند ستارگانی چون جان وین، کلارک گیبل و همفری بوگارت همواره بازیگر نقش اول نبود، اما با این حال او همواره به عنوان یک ستاره و یک سوپراستار در سطح اول هالیوود مطرح بود و با توجه به اینکه در نقشهای متفاوت با ملیتهای متفاوت ظاهر میشد، برای بسیاری از مردم کشورهای مختلف نقشهایش جالب توجه بود.
وی با ایفای نقش حمزه در فیلم محمد رسولالله (ص) و عمر مختار، از جمله بازیگرانی است که در ایران چهرهای شناخته شده و محبوب دارد.
آنتونی کویین تا آخرین روزهای عمر خود همچنان به عنوان بازیگری قابل احترام بود و به ایفای نقش در فیلمهای متعددی پرداخت. آخرین فیلم او «Avenging Angelo» نام داشت که محصول سال 2001 بود و مدتی پس از ایفای نقش در این فیلم، در سوم ژوئن 2001 درگذشت.
از دیگر آثار این بازیگر جاودانه سینما میتوان به «انتقام»، «باراباس»، «توپهای سنسباستین»، «راهرفتن روی ابرها»، «عمر مختار»، «گوژپشت نوتردام»، «لورنس عربستان»، «محمد رسولالله»، «اسب کهر را بنگر»، «زوربای یونانی»، «قرارداد مارسی» و «آخرین قطار گان هیل» اشاره کرد.
وی چهاربار نامزد جایزه اسکار بهترین بازیگر بود که دوبار در سالهای 1953 برای «زندهباد زاپاتا» و 1957 برای «شور زندگی» موفق به دریافت آن شد و در سال 1996 دوربین طلای سینمای آلمان را گرفت.
ویدیو مرتبط :
بیوگرافی آنتونی کویین
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
دلیل حضور «آنتونی کویین» در ایران چه بود؟
به تازگی تولد آنتونی کویین، بازیگر مشهور سینمای دنیا بود که بسیاری از ایرانیها او را با نقش حمزه در فیلم «محمد رسول الله (ص)» میشناسند اما شاید کمتر به بازی این بازیگر در فیلمی بنام «کاروانها» در کنار بازیگران ایرانی پرداخته شده است.
خبرزگاری ایسنا: به تازگی تولد آنتونی کویین، بازیگر مشهور سینمای دنیا بود که بسیاری از ایرانیها او را با نقش حمزه در فیلم «محمد رسول الله (ص)» میشناسند اما شاید کمتر به بازی این بازیگر در فیلمی بنام «کاروانها» در کنار بازیگران ایرانی پرداخته شده است.
این بازیگر فقید سینما در سال 1355 در ایران حضور پیدا کرد و در یک فیلم درام - ماجرایی بنام «کاروانها» محصول و ساختهٔ مشترک ایران و آمریکا مقابل دوربین رفت.
محمد علی کشاورز یکی از همبازیهای آنتونی کویین درباره این فیلم به ایسنا گفته بود: در سال 55 کارگردان فیلم «کاروانها» که محصول مشترکی از ایران و آمریکا آلمان و فرانسه بود، کارهای سینما و تئاتر من را دیده بود و خواست در کارش بازی داشته باشم. این فیلم به زبان انگلیسی در اصفهان فیلمبرداری میشد و به همراه من، وثوقی، گرامی، کهنمویی و طباطبایی هم حضور داشتند و سایر گروه کاملا خارجی بودند.
وی یادآور شده بود: آنتونی کوئین و مایکل سارازیب از دیگر بازیگرانی بودند که در این فیلم حضور داشتند. با حضور در این فیلم تجربههای بسیار زیادی کسب کردم. کار من بیشتر با آنتونی کوئین بود، او نقاش خیلی خوبی بود و شطرنج را هم فوق العاده بازی میکرد. موزیک را خیلی خوب میدانست و بسیار خوب میخواند و در مجموع آدم باشعور و باسوادی بود، گفتگوهایی که با هم میکردیم برایم جالب بود که میگفت آرزو دارم یک بار روی صحنه تئاتر بروم و وقتی فهمید من هنرپیشه تئاتر هستم گلایه کرد که چرا زودتر نگفتهام.
کشاورز ادامه داده بود: ما خیلی با هم رفیق شدیم و بحث و گفتگوهای زیادی با هم میکردیم، حتی یک بار یکی از فیلمهایش در اصفهان اکران میشد و با هم به تماشای آن رفتیم و اینکه میدید صدایش به فارسی دوبله شده است، برایش جالب بود و با شوخی میگفت؛ کی فارس صحبت کردم که خودم خبر ندارم؟!. «کاروانها» در ایران اکران نشد اما در آمریکا و سایر کشورها نمایش گستردهای داشت، من در طول حضورم در این فیلم دیدم که چقدر اینها به کارشان مسلط هستند، حتی در صحنهای که هلی کوپتر میآمد جوری صدابرداری میکردند که فقط صدای بازیگر گرفته شود.
این بازیگر همچنین مطرح میکرد: حتی در صحنهای مقابل آنتونی کوئین بازی داشتم که یک مرتبه مدیر فیلمبرداری کات داد و وقتی علت را پرسیدم گفت: باد ملایمی آمد که روی نور اثر میگذارد و آنرا خراب میکند. دیدم چقدر در کارشان دقت دارند و آنرا عاشقانه دوست دارند، حتی در سر یکی از صحنهها اختلافی میان آنتونی کوئین و کارگردان بوجود آمد و مجبور کردند فیلمنامهنویس اصلی از انگلستان بیاید و صحنهها را عوض کند و در واقع همه چیز با دلیل و منطق بود و بسیار به کارشان احترام میگذاشتند، مسائلی که در سینمای آن زمان ایران اصلا مطرح نبود. «کاروانها» آخرین فیلمی بود که قبل از انقلاب بازی کردم.
روایت داستان «کاروانها» در سال ۱۹۴۸ و در یک کشور خیالی به اسم زاخارستان (با توجه به رمان کاروانها احتمالاً منظور افغانستان است) در جریان است. مارک میلر (با بازی مایکل سارازین) کارمند جوان سفارت آمریکا مأمور میشود تا به دنبال الن جاسپر (جنیفر اونیل) دختر سناتور جاسپر که بعد از ازدواج با سرهنگ نصرالله (بهروز وثوقی) ناپدید شدهاست، بگردد.
در طی تحقیقاتی، مارک میلر متوجه میشود که الن جاسپر از دست شوهر خود، سرهنگ نصرالله، فرار کردهاست و در میان یک گروه عشایری که سردسته آنان ذوالفقار (آنتونی کوئین) است به سر میبرد.
مارک میلر در متقاعد کردن الن برای بازگشت به نزد پدرش ناکام میماند. اما مارک که در این هنگام با کاروان همراه شدهاست، متوجه میشود که ذوالفقار یک یاغی است که در برابر پیشنهادهای دولت مرکزی برای اسکان دائمی قبیله خود مقاومت میکند و ضمنا با همراهی شکور (محمدعلی کشاورز) به قاچاق سلاح روسی اشتغال دارد...
آنتونی کویین بازیگر، نویسنده و نقاش مکزیکی و آمریکایی تبار و یکی از بازیگران نامدار هالیوود متولد 21 آوریل ۱۹۱۵ ، در ۳ ژوئن ۲۰۰۱ در سن 86 سالگی درگذشت.
این بازیگر فقید سینما در سال 1355 در ایران حضور پیدا کرد و در یک فیلم درام - ماجرایی بنام «کاروانها» محصول و ساختهٔ مشترک ایران و آمریکا مقابل دوربین رفت.
محمد علی کشاورز یکی از همبازیهای آنتونی کویین درباره این فیلم به ایسنا گفته بود: در سال 55 کارگردان فیلم «کاروانها» که محصول مشترکی از ایران و آمریکا آلمان و فرانسه بود، کارهای سینما و تئاتر من را دیده بود و خواست در کارش بازی داشته باشم. این فیلم به زبان انگلیسی در اصفهان فیلمبرداری میشد و به همراه من، وثوقی، گرامی، کهنمویی و طباطبایی هم حضور داشتند و سایر گروه کاملا خارجی بودند.
وی یادآور شده بود: آنتونی کوئین و مایکل سارازیب از دیگر بازیگرانی بودند که در این فیلم حضور داشتند. با حضور در این فیلم تجربههای بسیار زیادی کسب کردم. کار من بیشتر با آنتونی کوئین بود، او نقاش خیلی خوبی بود و شطرنج را هم فوق العاده بازی میکرد. موزیک را خیلی خوب میدانست و بسیار خوب میخواند و در مجموع آدم باشعور و باسوادی بود، گفتگوهایی که با هم میکردیم برایم جالب بود که میگفت آرزو دارم یک بار روی صحنه تئاتر بروم و وقتی فهمید من هنرپیشه تئاتر هستم گلایه کرد که چرا زودتر نگفتهام.
کشاورز ادامه داده بود: ما خیلی با هم رفیق شدیم و بحث و گفتگوهای زیادی با هم میکردیم، حتی یک بار یکی از فیلمهایش در اصفهان اکران میشد و با هم به تماشای آن رفتیم و اینکه میدید صدایش به فارسی دوبله شده است، برایش جالب بود و با شوخی میگفت؛ کی فارس صحبت کردم که خودم خبر ندارم؟!. «کاروانها» در ایران اکران نشد اما در آمریکا و سایر کشورها نمایش گستردهای داشت، من در طول حضورم در این فیلم دیدم که چقدر اینها به کارشان مسلط هستند، حتی در صحنهای که هلی کوپتر میآمد جوری صدابرداری میکردند که فقط صدای بازیگر گرفته شود.
این بازیگر همچنین مطرح میکرد: حتی در صحنهای مقابل آنتونی کوئین بازی داشتم که یک مرتبه مدیر فیلمبرداری کات داد و وقتی علت را پرسیدم گفت: باد ملایمی آمد که روی نور اثر میگذارد و آنرا خراب میکند. دیدم چقدر در کارشان دقت دارند و آنرا عاشقانه دوست دارند، حتی در سر یکی از صحنهها اختلافی میان آنتونی کوئین و کارگردان بوجود آمد و مجبور کردند فیلمنامهنویس اصلی از انگلستان بیاید و صحنهها را عوض کند و در واقع همه چیز با دلیل و منطق بود و بسیار به کارشان احترام میگذاشتند، مسائلی که در سینمای آن زمان ایران اصلا مطرح نبود. «کاروانها» آخرین فیلمی بود که قبل از انقلاب بازی کردم.
روایت داستان «کاروانها» در سال ۱۹۴۸ و در یک کشور خیالی به اسم زاخارستان (با توجه به رمان کاروانها احتمالاً منظور افغانستان است) در جریان است. مارک میلر (با بازی مایکل سارازین) کارمند جوان سفارت آمریکا مأمور میشود تا به دنبال الن جاسپر (جنیفر اونیل) دختر سناتور جاسپر که بعد از ازدواج با سرهنگ نصرالله (بهروز وثوقی) ناپدید شدهاست، بگردد.
در طی تحقیقاتی، مارک میلر متوجه میشود که الن جاسپر از دست شوهر خود، سرهنگ نصرالله، فرار کردهاست و در میان یک گروه عشایری که سردسته آنان ذوالفقار (آنتونی کوئین) است به سر میبرد.
مارک میلر در متقاعد کردن الن برای بازگشت به نزد پدرش ناکام میماند. اما مارک که در این هنگام با کاروان همراه شدهاست، متوجه میشود که ذوالفقار یک یاغی است که در برابر پیشنهادهای دولت مرکزی برای اسکان دائمی قبیله خود مقاومت میکند و ضمنا با همراهی شکور (محمدعلی کشاورز) به قاچاق سلاح روسی اشتغال دارد...
آنتونی کویین بازیگر، نویسنده و نقاش مکزیکی و آمریکایی تبار و یکی از بازیگران نامدار هالیوود متولد 21 آوریل ۱۹۱۵ ، در ۳ ژوئن ۲۰۰۱ در سن 86 سالگی درگذشت.