اخبار
2 دقیقه پیش | عکس: استهلال ماه مبارک رمضانهمزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ... |
2 دقیقه پیش | تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریموزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که میتواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام میشود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ... |
بازی با توپ یارانه در میدان سیاست
در حالی نمایندگان مجلس شورای اسلامی برای سومین سال متوالی دولت را مكلف به اتخاذ سیاستهای سختگیرانه در عرصه پرداخت یارانه نقدی میكنند كه یارانه به ابزاری مهم برای بازی در میدان سیاست تبدیل شده است.
كمیسیون تلفیق مجلس شورای اسلامی طرحی را به تصویب رسانده است كه در صورت تایید نهایی در صحن علنی مجلس، دولت را مكلف میكند یارانه ٢٤ میلیون نفر از جمعیت یارانه بگیر را حذف كند. اعلام این تصمیم همزمان با رونمایی از طرفداران رییسجمهور سابق از شعار پرداخت یارانه ٢٥٠ هزار تومانی به هر ایرانی نشان میدهد یارانه به تنهایی میتواند بازی میدان سیاست در انتخابات آتی ریاستجمهوری را تحتتاثیر قرار دهد.
سال گذشته نیز كمیسیون تلفیق بحث بر سر اعطای یارانه نقدی تنها به كسانی كه تحت پوشش كمیته امداد، سازمان بهزیستی و سایر نهادهای نظارتی هستند را به راه انداخت اما نمایندگان در صحن علنی مجلس با كاهش اعتبار مختص به یارانههای نقدی، دولت را مكلف كردند نسبت به كاهش شش میلیون نفری جمعیت یارانه بگیران اقدام كند. محصول نهایی كاهش سه میلیون یارانه بگیر از فهرست یارانه بگیران بود. اگر از هر كدام از مقامات دولت بپرسید دلیل تعلل در حذف یارانه بگیران برخوردار چیست به یك نكته اشاره میكنند؛ تبعات اجتماعی حذف یارانه. در حقیقت برآوردها نشان میدهد تبعات اجتماعی منفی حذف یارانهها سنگینتر از تبعات مثبت اقتصادی این اقدام است. حالا اما همزمان با حرف و حدیثها بر سر كاهش جمعیت یارانه بگیر، صحبت از پرداخت یارانه ٢٥٠ هزار تومانی به میان آمده است.
این نخستین باری نیست كه محمود احمدینژاد از یارانه ٢٥٠ هزار تومانی حرف میزند. پیش از این نیز وقتی طرحش مبنی بر افزایش رقم یارانههای نقدی به این مبلغ با نه قاطعی از سوی نمایندگان مجلس روبهرو شد با ادبیات خاص خودش در حالی كه میخندید، روبهروی دوربینهای تلویزیونی گفت: «میخواستیم پولی در جیب مردم بگذاریم كه نگذاشتند». آن سابقه وقتی در كنار این خبر قرار میگیرد و فشارهای سختگیرانه مجلس برای قطع یارانهها ضلع سوم مثلث را تشكیل میدهد، معنایی فراتر از خود مییابد. حالا یارانه هم ابزاری است برای جلب رضایت و هم برای دامن زدن به نارضایتی كه میتوان از آن بهره جست.
هر چند بسیاری به بازگشت دوباره رییسجمهور سابق به ساختار قدرت ایران به دیده تردید مینگرند اما ماجرای یارانه باید فارغ از توانایی و ناتوانی مورد ارزیابی قرار گیرد.
محمد خوش چهره، فعال اصولگرایی كه زمانی داعیه حمایت از احمدینژاد را داشت و برای تبیین مبانی فكری وی در مناظرهای رو در روی حسین مرعشی، نماینده هاشمیرفسنجانی نشست، بعدها یارانه نقدی ٤٥ هزار تومانی را به موشكهایی تشبیه كرد كه از پایگاه خودی اركان اقتصاد ایران را نشانه گرفت. حالا اما سخن چیزی دیگر است. در شرایطی كه دولت یازدهم در چاه یارانهها دست و پا میزند و همفكران دولت سابق نیز هر روز با سخنرانی و تصویب و تایید تعلل وی را در عدم حذف «یارانه برخورداران» به رخ میكشند، ایدهای در شبكههای اجتماعی دست به دست میچرخد كه درجا هر یارانه بگیر را «٢٥٠ هزار تومان» از دولت طلبكار میكند. پیام این ایده را شاید بتوان اینگونه توضیح داد: «نه تنها نگران حذف یارانهات نباش كه تلاش كن مابقی یارانه را نیز بگیری.» در این میان هیچ حرفی از یارانه پرداخت نشده بخش بهداشت و تولید و محدود شدن طرح عظیم هدفمندی یارانهها به یارانههای نقدی نیست، صحبت تنها توزیع ٢٥٠ هزار تومان پول میان ایرانیان است. آنچه در این میان مغفول مانده است تاثیری است كه یارانه نقدی ٤٥ هزار تومانی در فاصله سالهای ١٣٨٩ تا ١٣٩٢، یعنی دوره فعالیت دولت دهم و پیش از اتخاذ سیاستهایی مبنی بر كاهش نرخ تورم بر اقتصاد ایران به جا گذاشت. بررسی اعداد و ارقام در حوزه كالاهای مصرفی نشان میدهد یارانههای نقدی چه تاثیری بر وضعیت معیشتی خانوار ایرانی به جا گذاشته است.
در حال حاضر هر ماه چیزی در حدود ٣٤٠٠ میلیارد تومان یارانه نقدی میان ایرانیان توزیع میشود. نوبخت آخرین تعداد یارانه بگیران را در حدود ٧٥ میلیون نفر اعلام كرد. اگر جمعیت یارانه بگیران ٧٥ میلیون نفر فعلی فرض شود بدان معناست كه هر ماه باید ١٨ هزار و ٧٥٠ میلیارد تومان یارانه در میان مردم توزیع شود. این رقم از بودجه سالانه عمرانی در برخی سالها پیشی میگیرد. حال سوال اینجاست، آنها كه ایده یارانه ٢٥٠ هزار تومانی را با هدف ایجاد نارضایتی و كسب رضایت واهی در پیش میگیرند از كدامین منبع میخواهند رقم مذكور را تامین كنند. شاید ایده آنها همان چیزی است كه در قانون هدفمندی یارانهها بدان اشاره شده است. بخش مهمی از این اعتبار باید به واسطه افزایش قیمت كالاهای یارانهای تامین شود.
شاید نگاهی به اعداد و ارقام ارایه شده كه از سوی نهادهای رسمی ارایه شده، مفهوم این افزایش را بیش از پیش آشكار كند. بررسیها نشان میدهد قیمت نان به عنوان استراتژیكترین خوراكی ایران كه تصمیمات در حوزه آن فارغ از رنگ و بوی سیاسی نیست، پس از هدفمندی جهشی آشكار و غیرقابل انكار را تجربه كرد. جدول زیر نشاندهنده میزان رشد قیمت نان بربری در سال ١٣٩٢ یعنی سه سال پس از اجرای برنامه هدفمندی نسبت به سال پیش از آن است.
حال اگر مبلغ یارانه نقدی به جای ٤٥ هزار و ٥٠٠ تومان ٢٥٠ هزار تومان یعنی پنج برابر رقم فوق تعیین میشد بدان معنا بود كه نان در طول دو سال باید رشد قیمتی در حدود ١٢٥٠ درصد تا ١٨٣٠ برابر را تجربه میكرد. معنای ساده این عبارت آن است كه هر قرص نان لواش در كشور به جای ٥٠٠ تومان باید ٢٥٠٠ تومان فروخته میشد. نان سنگك نیز باید رقمی حدود ٢٧٥٠ تومان داشت.
این معادله در حوزه بنزین، دیگر كالای استراتژیك ایران كه در سالهای اخیر سهمیهبندی و چند نرخی بودن و... را از سر گذرانده است نیز اعداد و ارقام جالبی را به رخ میكشد.
بنزین پیش از اجرای برنامه هدفمندی بهطور متوسط هر لیتر ٢٥٠ تومان به فروش میرسید. هر لیتر بنزین سهمیهبندی ١٠٠ تومان و هر لیتر بنزین آزاد ٤٠٠ تومان قیمت داشت. با اجرای قانون هدفمندی یارانهها هر لیتر بنزین سهمیهبندی ٤٠٠ تومان و هر لیتر بنزین آزاد ٧٠٠ تومان شد. این بدان معناست كه متوسط قیمت بنزین پس از هدفمندی یارانهها به ٥٥٠ تومان رسید. رشد قیمت بنزین با اجرای قانون هدفمندی یارانهها ١٢٠ درصد بود. حال اگر به جای یارانه ٤٥ هزار و ٥٠٠ تومانی یارانه ٢٥٠ هزار تومانی به مردم پرداخت میشد، قیمت بنزین باید بهور متوسط به ١٥٠٠ تومان میرسید. نكته قابل تامل اینجاست كه امروز نیز بنزین به ازای هر لیتر ١٠٠٠ تومان فروخته میشود.
قیمت دلار دو سال پس از اجرای قانون هدفمندی یارانهها از ١٠٤٤ تومان در سال ٨٩ به ٣١٨٣ تومان در سال ٩٢ رسید كه ٢٠٤ درصد رشد نشان میدهد. اگر قرار بود تاثیر یارانههای نقدی بر این رشد قیمت پنج برابر باشد، میشد دلار ١٠ هزار و ٦٠٠ تومانی را تصور كرد. حال اگر یارانههای نقدی پنج برابر میشد باید قیمت برنج به ٢١ هزار تومان، گوشت گوسفند ٥٤ هزار تومان، گوشت گاو ٩٢ هزار تومان، مرغ ١٧ هزار و ٨٠٠ تومان و تخم مرغ ٢٥ هزار تومان در سال ١٣٩٢ میرسید.
اشاره به این نكته ضروری است كه بقیه المانهای اقتصادی در این محاسبات ثابت در نظر گرفته شده و با فرض تاثیر پنج برابری یارانه ٢٥٠ هزار تومانی میتوان به این اعداد و ارقام دست یافت. دولت در سه سال اخیر با اجرای سیاستهایی نرخ تورم را در كشور كاهش داده است بهطوری كه برخی قیمتها امروز از دو سال پیش كمتر هستند. به عبارت دیگر قیمت سكه و دلار كه قیمتهای پایه و تعیینكننده محسوب میشوند امروز ارزانتر از آن روزها هستند اما با این حال حملات بیوقفه به دولتی كه در چاه ویل یارانهها گرفتار آمده است، تداوم دارد.
شعار توخالی یارانه ٢٥٠ هزار تومانی شاید برای طراحانش رایی به همراه نیاورد اما بدون تردید برای آنها كه میكوشند اقتصاد را به ریل منطق و عقلانیت بازگردانند، گرفتاری به دنبال خواهد داشت. گرفتاری عدم محاسبه واقعی قیمتها در صورت افزایش پنجبرابری یارانه نقدی.
ویدیو مرتبط :
سیاست ما ، سیاست ما عین دیانت ماست ، سیاست روز ، سیاست ما ، دنیای سیاست
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
رسانه ها بازی نخورند ؛ دولت می خواهد توپ را به زمین آنها بیندازد
روزنامه دولتی ایران در صفحه یک خود ، با انتشار تیترهای خبرگزاری فارس درباره بازار ارزو سکه طی روزهای گذشته ، کوشیده است که ثابت کند این تیترها بازار را به هم ریخته و قیمت دلار و سکه بهار آزادی را بالا برده است.
این چند سطر را به نقل از روزنامه دولتی ایران بخوانید:
« این در حالی است كه روزهای آغاز بهمن ماه همزمان با تشدید فشارهای روانی و اقتصادی غرب و اعلام تحریمهای جدید علیه ایران، سایت فارس همه روزه خبرهایی در مورد ارز و سكه منتشر ساخت كه نتیجه آن ملتهب ساختن بازار و هیجانی ساختن آن بود.
چنین خبرهایی به كرات مورد استناد خبرگزاریها و شبكههای رادیو- تلویزیونی خارجی نیز قرار گرفت.
به عنوان نمونه روز 27 دیماه خبرهای لحظه به لحظه سایت فارس به شدت توجهها را به بازار سكه جلب میكند. خبر نخست این عنوان را دارد:
سكه 705 هزار تومان شد
خبر دوم در همان تاریخ:
آغاز دور جدید ركوردزنی سكه730 هزار تومان شد
خبر سوم فارس در همان روز با این عنوان برجسته شد:
«سكه 750 هزار تومان/ افزایش 45 هزار تومانی در یك نصفه روز»
در ادامه این روند سایت فارس 28 دیماه خبری با این تیتر روی خروجیهای خود قرار داده و آن را برجسته ساخت:
«ادامه ركوردشكنی در بازار- سكه تمام بهار 770 هزار تومان شد»
سایت فارس در روز اول بهمن ماه هم خبری را با این عنوان مخابره كرد:
«سكه 900 هزار تومان/ مسئولان اجرایی در خواب زمستانی»
خبرگزاری فارس در این مطلب نوشت: سكه بهار آزادی كه امروز ركوردزنی تازه خود را با 820 هزار تومان آغاز كرده بود، لحظاتی پیش ركورد 900 هزار تومان را ثبت كرد.
در نمونهای دیگر فارس در تاریخ سوم بهمن ماه این خبر را برجسته كرد:
«ركورد پشت ركورد/ سكه یك میلیون و 50 هزار تومان شد»
در متن خبر مذكور آمده بود: «در سكوت دولت و بانك مركزی سكه بار دیگر یك ركورد تاریخی به ثبت رساند و به ارزش یك میلیون و 50 هزار تومان رسید»
در مورد قیمت دلار نیز خبرهای فارس به صورت نمونههای زیر روی خروجی این سایت قرار گرفت:
«دلار هزار و 900 تومان شد»
«هم اكنون در بازار ارز دلار به ارزش هزار و 900 تومان رسیده است»
نمونهای دیگر از خبرهای التهابآفرین سایت فارس در روزهای نخست بهمن ماه:
عنوان خبر: «حمایت از تولید یا رونق بازار دلالی/ راهبرد دولت چیست؟»
«رشد 525 هزار تومانی قیمت سكه تنها در 10 ماه»
خبرهای سایت فارس در روزهایی كه بازار ارز و سكه ملتهب شده و به آرامش نیاز داشت، نشان میدهد كه مسئولان این سایت، عناوین التهابآور و هیجانآفرین برای خبرهای خود را به منافع ملی و امنیت روانی جامعه ترجیح دادند. »
قصد دفاع از خبرگزاری فارس را نداریم چه آن که این رسانه چنین توانی را رأساً دارد و اختلافات دیدگاهی بین عصرایران و فارس نیز بر کسی پوشیده نیست ؛ دغدغه این نوشتار انحراف آشکاری است که در ریشه یابی علل مشکلات بازار سکه و ارز توسط دولتی ها به وجود آمده و آن هم چیزی نیست جز باز کردن مسوولیت از سر خود و شکستن تمام کاسه کوزه ها بر سر رسانه ها !
به تیترهای فوق بر گردیم. آیا بازار ارز و سکه در حالت عادی خود بوده و همه چیز آرام ژیش می رفته و مثلاً در حالی که سکه 650 هزار تومان بوده ، این خبرگزاری و بقیه رسانه ها ناگهان از نزد خودشان تیتر زده اند که سکه شده یک میلیون؟! ... و بعد هم با این تیتر ، قیمت ها بالا رفته؟!
اگر این گونه بود ، می شد حق را به دولتی ها و روزنامه شان داد ولی واقعیت این است که ابتدا به دلیل بی تدبیری و بی کفایتی دولت ، قیمت ها بالا رفته و بعد رسانه ها بنا به وظیفه ذاتی خود در خصوص اطلاع رسانی ، قیمت های موجود را منتشر کرده اند.
آیا دولتی ها و روزنامه شان انتظار دارند رسانه ها کر و کور و لال باشند و آنچه اتفاق می افتد را به اطلاع مردم نرسانند؟ آیا فکر می کنند اگر رسان های داخلی خودسانسوری می کردند قیمت ها نوسان نمی یافت یا رسانه های خارجی چیزی در این باره نمی نوشتند؟
آقایان بهتر است به جای آسمان و ریسمان به هم بافتن ، جواب بدهند که آیا این رسانه ها بودند که نرخ سود بانکی را دستکاری کردند و باعث فرار سرمایه ها از بانک و هجوم آن به بازارهای کاذب شدند یا دولتی های محترم؟ آیا تعلل در تأیید مصوبه پول و اعتبار کار رئیس جمهور محترم بود یا این رسانه ها بودند که از امضای آن خودداری می کردند؟
جالب اینجاست که برخی رسانه های دولتی هم در ایام گذشته ، به صورت آنلاین قیمت های جدید را منشر می کردند که البته بخشی از کار حرفه ای شان بود. از جمله اولین خبرگزاری که افزایش قیمت سکه به یک میلیون و نیز دو هزار تومان شدن دلار را داد ، خبرگزاری دولتی ایسنا بود و همه سایت ها هم همین خبر را در دوم بهمن ماه ، به نقل از ایسنا منتشر کردند. حال باید یک میلیون شدن قیمت سکه را به گردن ایسنا انداخت که بعد از رسیدن قیمت به این حد ، آن را اعلام کرده است؟! قطعاً نه.
در فرافکنی دولت ساخته اخیر ، رسانه ها نباید بازی بخورند و مثلاً فارس مخاطب اتهامات دولت را ایسنا بداند یا ایسنا آن را به گردن فارس بیندازد و بدین ترتیب توپ از زمین دولت ، به زمین رسانه ها بیاید و بدین سان ، کسانی که درباره سیاست های فاجعه بار اقتصادی شان باید پاسخگوی مردم و تاریخ باشند ، تبدیل به تماشاچیان معرکه گردند..../عصرایران