اخبار


2 دقیقه پیش

عکس: استهلال ماه مبارک رمضان

همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ...
2 دقیقه پیش

تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریم

وزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که می‌تواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام می‌شود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ...

بازخوانی یک ماجرای سریالی پس از 4 سال


ستارخان و باقرخان، شریعتی و استاد معین و ... هم تندیس‌هایی بود که در گوشه خیابان‌ها و بوستان‌های این شهر بزرگ نشسته بودند و برای خود و عابران خاطره‌بازی می‌کردند و یادهایی را زنده و تاریخی را با زبان بی زبانی بازگویی می‌کردند که پتکی بر سرشان فرود آمد.

باشگاه خبرنگاران: نسیم نوروزی در خیابان‌های خلوت و آرام تهران، آسوده و بی‌خیال به هر طرفی که می‌خواست سرک می‌کشید و به این سو و آن سو می‌وزید.

از اتوبان مدرس پایین می‌آمد و دور میدان هفت‌تیر چرخ می‌خورد و خودش را می‌انداخت در تن جوانه‌‌زده چنارهای خیابان ولیعصر و تا پارک ملت بالا می‌رفت، بلبل‌ها و سره‌های رنگارنگ، جیک‌جیک‌کنان از آنجا سوار بر تن خوشبوی نسیم می‌شدند و نیایش و سئول را تا غرب پایتخت آوازه‌خوان می‌رفتند.

صدای پای آب از جویبار دوردست تجریش تا انتهای خیابان ولیعصر جای بوق، ترافیک و شلوغی را گرفته بود و در بستر زندگی جریان داشت. بهار 89 آمده بود و پایتخت باز هم فرصتی پیدا کرده بود نفسی تازه کند.

شهریار شاد و خندان نشسته بود روبه‌روی تئاتر شهر و داشت غزل‌های بهاری‌اش را زمزمه می‌کرد: «بهار آمد که بازم گل به باغ و بوستان خواند‌/‌ به گوشم ناله بلبل هزاران داستان دارد» و به رهگذران سرحال که سرخوش و بی‌دغدغه عاشقانه کنار هم قدم می‌زدند، نظاره می‌کرد. همه چیز به نظرش تازه و نو می‌آمد.

باز هم بهاری دیگر، ای کاش می‌شد او هم از قالب این تن بی‌جان سنگین بیرون آید و در پارک قدمی بزند یا با آن جوان‌های روشنفکرهنری بلیتی بخرد و گوشه سالن اصلی تئاتری ببیند. در همین افکار بود که ناگهان ناشناسی به او حمله‌ور شد و با کلنگی افتاد به جان بی‌جان برنزی‌اش و بعد هم به سرعت برق و باد انداختش داخل یک گونی و برای همیشه او را از جلوی تئاتر شهر بُرد.

«به مرغان بهاری گو که این مرغ خزان دیده‌/‌ دگر سازش غم‌انگیز است و آواز خزان خواند.»

چند خیابان بالاتر، ابوعلی سینا نشسته بود کنار نیمکت خالی ابتدای پارک بهجت‌آباد و به پل عابری نگاه می‌کرد که بی‌هوا جلوی رویش سبز شده بود، چرا هیچ کس حواسش به او نیست؟ حالا دیگر با چه کسی هم‌صحبت شود؟ چطور حافظ شیرازی را که آن طرف خیابان تک و تنها نشسته و دائم برای رهگذران عجول فال می‌گیرد، ببیند. ای کاش حداقل قانون را می‌آوردند، می‌گذاشتند پیش رویش تا طبق روز و روزگار ویرایشش کند و بدهد دست این خلق‌‌الله که دائم روی این نیمکت بغلی می‌نشینند و فست‌فود می‌خورند تا بدانند مضرات این نوع بلع غذا را.

ابن‌سینا همین طور که مغموم و تنها به بالا و پایین آمدن عابران پرشمار از پل هوایی نگاه می‌کرد، یکباره پتکی به سر برنزی‌اش فرود آمد و نیم‌تنه‌اش از جا کنده شد، دیگر نه خودش فهمید کجا بُردنش، نه عابران پرشمار سراسیمه‌گر عجول پایتخت. حتی حافظ هم نتوانست از آن طرف پل، دزد دانشمند قرن سوم را ببیند. «زدست کوته خود زیر بارم‌/‌ که از بالا بلندان شرمسارم.»

دزدها چه از اسطوره‌ها می‌خواستند

ستارخان و باقرخان، شریعتی و استاد معین، مادر و فرزند و گوساله، صنیع خاتم و زندگی و استقلال هم تندیس‌هایی بود که در گوشه و کنار خیابان‌ها و بوستان‌های این شهر بزرگ نشسته بودند و برای خود و عابران خاطره‌بازی می‌کردند و یادهایی را زنده و تاریخی را با زبان بی زبانی بازگویی می‌کردند که پتکی بر سرشان فرود آمد و آنها را به ناکجاآبادی برد که شهریار و ابن‌سینا را برده بود.

سیزده عید که به‌در شد، نسیم نوروزی جایش را به غبار همیشگی صبحگاهی تهران داد و صدای پای آب جویبار خیابان ولیعصر در بوق‌های ممتد خودروها و اتوبوس‌ها گم شد و شهروندان به شهرشان بازگشتند، تازه اینجا بود که یکی دوتایشان متوجه شدند که‌ای وای شهریار نیست! چه بلایی سر این پیرمرد شاعر آذری زبان آمده؟ ابن سینا که همیشه کنار این نیمکت به ما چپ چپ نگاه می‌کرد، کجا رفته؟ یعنی ستارخان و باقرخان با آن سبیل‌های چخماقی و چشم و ابروهای گره کرده، از تهرانی‌ها قهر کرده و برای همیشه برگشته‌اند تبریز؟

شهروندان تهرانی همین طور دنبال سمبل‌های آزادی، علم، مهربانی و زندگی‌شان هر گوشه و کناری را می‌گشتند که باز خبر جدید آمد که استاد معین را هم بردند یا مادر و فرزند که همیشه کنار میدان صنعت ایستاده بودند، دیگر نیستند. آن گوساله روبه‌روی دانشگاه دامپزشکی معلوم نیست کجا رفته؟ با آن «زبان بسته» چه کار داشتند؟ هیچ کس از مجسمه‌ها خبر نداشت.

مردم شب می‌خوابیدند و صبح که چشم به روی شهر باز می‌کردند، می‌دیدند باز هم یکی از سمبل‌های شهری نیست. جایشان سر خیابان‌ها و در بوستان‌های محل زندگی‌شان خالی است. داستانی که تا دو ماه ادامه داشت و شهرداری اظهار بی‌اطلاعی می‌کرد و شورای شهر از آن خبر داشت، پلیس و دادستانی هم سرنخی از آن به دست نیاورده بودند. دزد مجسمه‌های برنزی چه کسانی بودند؟ از این اسطوره‌های بی‌مانند چه می‌خواستند؟ چطور توانسته بودند مجسمه‌های 70 تا 700 کیلویی را به این سرعت به سرقت ببرند که حتی مگسی هم رد آنها را در هوا نزده باشد؟ شهر شلوغ شد، سمبل‌ها به همین راحتی به یغما رفته بودند.

اولین واکنش‌ها به سریال سرقت مجسمه‌های تهرانی

سریال دزدی سمبل‌های پایتخت همین ‌طور کشدار و طولانی می‌شد و هر روز ابعاد تازه‌ای پیدا می‌کرد که بالاخره احمد مسجدجامعی عضو فرهنگی شورای شهر به عنوان اولین نفر در شورا لب به سخن گشود و گفت که ارزش معنوی این مجسمه‌ها زیاد بوده و دیگر قابل تکرار نیست.

برخی مجسمه‌ها متعلق به هنرمندانی بود که دیگر در قید حیات نیستند. آنها سرمایه شهر تهران محسوب می‌شدند. ما باید برای سرمایه‌های هنری شهر تهران شناسنامه داشته باشیم که در حال حاضر این شناسنامه را نداریم.

مسجدجامعی معتقد بود که سرقت مجسمه‌های تهران با انگیزه مالی نبوده، بلکه این سرقت‌ها یک لجبازی با افکار عمومی، هنرمندان و مفاخر هنری کشور است.

مجسمه 500 کیلویی مرا چطور دزدیدند؟

داستان از جایی عجیب و غریب‌تر شد که سازندگان این طرح‌ها گفتند چطور تندیس‌ها به این سنگینی که وزن هر کدام از 70 کیلو تا 700 کیلو هم می‌رسد، به همین راحتی دزدیده می‌شود؟ ضمن این‌ که اکثر این مجسمه‌ها در مکان‌های عمومی پرتردد و شلوغ هستند و دزدیدن آنها اصلا راحت به نظر نمی‌رسد.

جعفر نجیبی، سازنده مجسمه استاد معین در این باره گفته بود: «مجسمه استاد معین 140 کیلوگرم وزن داشت، برنز دست دوم کیلویی 2000 تا 4000 تومان است، یعنی سارق مجسمه استاد را در نهایت 300 هزار تومان بفروشد، این با احتساب هزینه بالای 100 هزار تومان جرثقیل. مسخره و مضحک است که کسی مجسمه بدزدد یا روح‌الله شمسی‌زاده سازنده مجسمه «ترند هفت بچه می‌گذارد، یکی بلبل است» درباره سرقت مجسمه‌اش عنوان کرد که «این مجسمه یک مجموعه است که از شش پرنده تشکیل شده بود که 500 ‌کیلو وزن داشتند. ارتفاع این مجسمه دو متر و 20 و عرض آن سه متر و 20 سانتی‌متر بوده است و در کنار نگهبانی پارک نصب شده بود، علاوه بر این‌که خودم تمهیداتی برای استحکام اثر به کار بردم، مانده‌ام چطور اثر حجمی به این بزرگی و درست جلوی اتاق نگهبانی دزدیده شده است؟»

در حالی‌که شهروندان تهرانی و سازندگان این آثار از سریال سرقت مجسمه‌های برنزی پایتخت انگشت تعجب بر دهان گذاشته بودند و چشم‌انتظار مسئولان شهری و استانی بودند که دزد سمبل‌های ادب، هنر و علم‌شان را پیدا کنند، آنها ابراز بی‌اطلاعی کردند.

مرتضی تمدن، استاندار وقت تهران گفته بود که «نمی‌شود باور کرد یک تن مجسمه در پارک‌ها و مکان‌های پرتردد و وسیع پایتخت ظرف مدت یک هفته به سرقت برود در حالی که برای جابه‌جایی هر یک از مجسمه‌ها نیاز به ابزار، دستگاه و جرثقیل است. کارگروه ویژه‌ای در شورای تامین استانداری تهران برای پیگیری سرقت‌های اخیر تشکیل شده است و بزودی گزارش آن اعلام می‌شود. این اتفاق یک بار در آذر 88 افتاد، ولی به دلیل پیگیری نکردن مسئولان در هاله‌ای از ابهام ماند.»

محمدباقر قالیباف، شهردار تهران نیز نسبت به این سرقت‌ها ابراز تعجب کرد و از نیروی انتظامی خواست سارقان را شناسایی کنند. «این اقدام کاری سازماندهی شده است و سارقان به صورت باندی عمل کرده‌اند. در بسیاری از دزدی‌ها مانند گاردریل جنبه اقتصادی مدنظر است، اما درباره دزدی مجسمه‌های شهر ممکن است جنبه اقتصادی مدنظر نباشد و به نظرم موضوع عمیق‌تر از این حرف‌هاست. این مجسمه‌ها چون با جرثقیل دزدیده شده به نظر نمی‌آید کار دزد عادی باشد و از همین جهت نیروی انتظامی باید ماجرا را پیگیری کند، ضمن این که ما فیلم سرقت یکی از مجسمه‌ها را در اختیار آنها قرار دادیم.»

به این ترتیب مسئولان شهری و استانداری از گود پاسخگویی به افکار عمومی خارج شدند و جای خود را به نیروی انتظامی دادند، فرمانده انتظامی تهران بزرگ هم که فیلم‌هایی از سرقت مجسمه‌ها در دست داشت در اولین قدم، سرهنگ عباسعلی محمدیان، رئیس پلیس آگاهی تهران بزرگ را مسئول این پرونده کرد.

سرهنگ محمدیان نیز تاکید کرد: «سرقت‌ها کار افراد عادی نیست؛ زیرا این نوع سرقت‌ها نیازمند وسایل و تجهیزات خاص است ضمن این که مجسمه‌های سرقت شده هم به درد افراد معمولی نمی‌خورد، بلکه قطعا افراد خاصی طالب آن هستند که همین باعث می‌شود تحقیقات در جهت خاصی پیش برود. بزودی نتیجه اقدامات پلیس آگاهی تهران برای دستگیری اعضای این باند از طریق رسانه‌ها به اطلاع همه شهروندان خواهد رسید.»

حالا بیشتر از چهار سال است که شهروندان منتظر نشسته‌اند که نتیجه اقدامات را بشنوند.

سریال 14 قسمتی ناتمام

پاییز 93 است، بیش از چهار سال از سریال 14 قسمتی سرقت تندیس‌ها می‌گذرد، داستانی که قسمت آخر آن هیچ وقت در رسانه‌ای منتشر نشد و کسی نفهمید انتهای این ماجرا به کجا رسید. حتی مسئولان شهرداری و شورای شهر هم از سرنوشت مشاهیر پایتخت خبری ندارند.

سیدمجتبی موسوی، مدیر سابق امور حجم سازمان زیباسازی شهرداری تهران که از ابتدا در جریان سرقت مجسمه‌های پایتخت بوده و در ماجرای سرقت همه آنها قرار داشته در این‌باره به خبرنگار چمدان گفت: «تا آنجا که من اطلاع دارم هنوز هم خبری از دستگیری سارقان این مجسمه‌ها نیست، با این که در آن زمان ما در سازمان زیباسازی شهرداری تهران پیگیری‌های حقوقی لازم را انجام دادیم و مدارکی همچون همان فیلم را که داشتیم در اختیار نیروی انتظامی قرار دادیم.»

موسوی معتقد است «سرقت سریالی 14 مجسمه در شهر تهران آن هم در مدت کوتاه تاثیر بسیار منفی روی افکار عمومی به ویژه شهروندان تهرانی گذاشت و خالی بودن جای مشاهیر فرهنگ و ادب در کوچه و خیابان‌های شهر خیلی به چشم می‌آمد که خب به هر حال ما سعی کردیم با سفارش دوباره به سازندگان این آثار تا میزانی بی‌اعتمادی به امنیت شهر را برطرف کنیم.»

به گفته موسوی، 13 اثر ربوده شده از روی مدل گچی آن بازسازی و سر جای قبلی نصب شد، اما مجسمه شهریار به دلیل فوت صاحب اثر هیچ وقت ساخته نشد. «ما هیچ وقت نفهمیدیم چه کسانی مجسمه‌های پایتخت را دزدیدند و طبعا نیروی انتظامی باید پیگیر باشد، اما به هر حال مدیریت شهری هم باید راهکاری برای امنیت مبلمان شهری ارائه دهد تا شاهد سرقت‌های وسیع در این حوزه نباشیم، حتی اگر فرض بر این باشد که سرقت کار دزدهای معمولی بوده باز هم این خیلی بد است که اثری هنری به خاطر یک نخ سیگار یا چند گرم تریاک و شیشه از بین برود.»

و اما حسن بیادی، نایب‌رئیس سابق شورای شهر تهران هم درباره آخرین وضعیت مجسمه‌ها به خبرنگار چمدان گفت «تا انتهای فعالیت سومین شورای شهر تهران، نیروی انتظامی هیچ نتیجه‌ای از پرونده سریالی سرقت مجسمه‌ها به ما ارائه نکرد و تا آنجا که خبر دارم تا امروز هم این پرونده بی‌سرانجام مانده است.»

بیادی می‌گوید «به عقیده بنده دزدی مجسمه‌ها کار افراد عادی نبوده و یک جریان سیاسی ـ اجتماعی آن را دنبال می‌کردند که درباره علت‌های آن من نمی‌توانم توضیحی بدهم و باید نتیجه نهایی را از نیروی انتظامی بپرسید.»

ظاهرا همه راه‌ها در این پازل به نیروی انتظامی ختم می‌شود، آخرین نهادی که پرونده سریال سرقت مجسمه مشاهیر پایتخت را دنبال می‌کرد، جایی که پلیس آگاهی کمیته‌ای از کارآگاهان را برای این سرقت عجیب و غریب دور هم جمع کرد تا هرچه سریع‌تر رمز دزدهای مرموز را فاش کند، اما ظاهرا باز هم خبری نیست چراکه ما چندبار تلاش کردیم از مسئولان مرتبط در پلیس آگاهی تهران بزرگ آخرین نتیجه این پرونده را جویا شویم، اما هیچ یک از مسئولان مرتبط طرف مکالمه در این نهاد در این زمینه صحبت نکردند.

آذر 93 است، سازمان زیباسازی شهرداری تهران جای مجسمه‌های اصلی را با یک مجسمه دیگر پر کرده، ابن سینا از پشت پل عابر رفته و وسط بوستان بهجت‌آباد نشسته و حالا بهتر می‌تواند حافظ شیرازی را ببیند، اما شهریار دیگر کنار تئاتر شهر برای کسی غزل نمی‌خواند، مجسمه پیرمرد نیست و نابود شد؛ ستارخان و باقرخان جدید هم شق و رق با چشم‌های تیز و بانفوذ و ابروهای درهم سر خیابان‌هایشان ایستاده‌اند و تفنگ برنوشان را رو به کمین دزدها نشانه گرفته‌اند.


ویدیو مرتبط :
ماجرای یک شکایت سریالی

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

حقیقت ماجرای انتقادهای قالیباف در سفر سال 87 به ژاپن چیست؟



کرامات ویکی‌لیکس و ذوق‌زدگی سایت دولتی

حقیقت ماجرای انتقادهای قالیباف در سفر سال 87 به ژاپن چیست؟

خوشبختانه رجوع به آرشیو رسانه‌ها نشان می‌دهد بخش‌های مهمی از این سند، البته بدون گزینش مطلوب شبکه ایران، در رسانه‌های داخلی منتشر شده است.همچنین قالیباف در این سفر آقای احمدی‌نژاد را دوست و همکار خود می‌خواند و می‌گوید که به همین دلیل از او انتقاد می‌کند و اتفاقا همین جملات ایشان در صفحه 14 روزنامه کیهان مورخ 29 مهرماه تیتر شد.

 

اخبار,اخبار جدید,اخبار جالب

 

سایت فردا نیوز: سایت اینترنتی شبکه ایران روز گذشته در خبری مدعی شد  که سفر آقای قالیباف در سال 1387 به ژاپن دارای حاشیه‌هایی بوده است که برخلاف مصالح ملی است! در تیتر خبر آمده است: «گزارش ویکی لیکس از ابراز نگرانی قالیباف درباره اقتصاد و انتخابات ایران در دیدار با ژاپنی ها».

در ادامه خبر نیز سایت دولتی شبکه ایران با ترجمه مقطع و بریده بریده متن سند ویکی‌لیکس مدعی شده است که: «حال سوال این است که چرا شهردار تهران در دیدار با بیگانگان به خود اجازه داده است که از دولت جمهوری اسلامی ایران انتقاد و ابراز نگرانی کند؟ این اقدام قالیباف با کدام یک از اصول عزت ، حکمت و مصلحت در سیاست خارجی تطابق دارد؟ آیا طرح مسائل داخلی ، که جای آن در مباحث داخل خانواده نظام است، در حضور بیگانگان، کار درستی است؟ آیا شهردار تهران به این نکته توجه داشته که ژاپن ، حیاط خلوت آمریکاست و آیا می دانسته که رونوشت گزارش دیدار وی با وزیر امور خارجه ژاپن، بلافاصله به سفارت آمریکا ارسال می شود؟!»

صرف‌نظر از میزان اعتبار گزارش‌های ویکی‌لیکس که در ادامه به آن پرداخته خواهد شد، خوشبختانه اصل سند ویکی‌لیکس در دسترس همگان است و با مراجعه به آن و خواندن متن انگلیسی گزارش می‌توان به تناقض‌های پرشمار مطرح‌شده در ادعای شبکه ایران پی‌برد.

دکتر قالیباف به عنوان شهردار تهران در سال 1387 در راس هیئتی به ژاپن سفر کرد ودر جریان این سفر دیدارهایی با مقامات ژاپنی صورت گرفت که اخبار آن در همان روزها در رسانه‌ها منتشر شد. طبیعتا در دیدارهای اینچنینی بحث‌های مختلفی از سوی طرفین مطرح می‌شود و هوشمندی مقامات طرفین در ادامه بحث‌ها و خارج نشدن از چارچوب‌های کلی مورد نظر نظام سیاسی‌ای که نمایندگی آن را برعهده دارند در اهمیت بسیاری دارد. جدای از پوشش خبری کامل سخنان قالیباف در آن مقطع در رسانه‌ها، تنها با استناد به سند ویکی‌لیکس می‌توان به تناقض‌گویی شبکه ایران پی‌برد. در بند سوم گزارش ویکی‌لیکس به فحوای یکی از این دیدارها اشاره شده است.

در این بند آمده است که در گفت‌وگوی دو تن از این مقامات با درباره اقتصاد ایران، انتخابات پیش‌روی ریاست جمهوری ( یعنی انتخابات 1388 ) و اقتصاد ایران صحبت شده است. در ابتدا طرف ژاپنی گفته است که ایران باید «مسئله اعتبار»ش را حل کند تا درجامعه بین‌المللی تصویر بهتری از خود نشان دهد. در گام اول نیز باید به قطعنامه‌های سازمان ملل تن دهد. طرف ژاپنی در ادامه گزارش آورده است که قالیباف با تکرار سخنان مقامات ایرانی از حق ایران برای دستیابی به انرژی هسته‌ای سخن گفته و تاکید کرده است که واقعیت برنامه هستی‌ای ایران صلح آمیز است. همچنین آقای قالیباف از استانداردهای دوگانه غرب در قبال برنامه‌ هسته‌ای ایران انتقاد کرده‌ است. حال سئوال اینجاست که کدام عبارت مطرح شده از سوی شهردار تهران در این دیدار بر خلاف مصلحت، عزت و حکمت بوده است؟

حرف‌های تکراری ویکی‌لیکس

سئوال بعدی این است که آیا اظهارات آقای قالیباف تاکنون بازتابی نداشته است و کشف شبکه ایران برای بار اول بوده است؟

خوشبختانه رجوع به آرشیو رسانه‌ها نشان می‌دهد بخش‌های مهمی از این سند، البته بدون گزینش مطلوب شبکه ایران، در رسانه‌های داخلی منتشر شده است.

برای نمونه روزنامه اعتماد 29 مهرماه 1378 در صفحه 2 خود در مطلبی با عنوان « قالیباف در ژاپن: برخی رویكردهای احمدی نژاد را قبول ندارم» آورده است: « محمدباقر قالیباف ریشه تورم در ایران را هزینه‌های بالای دولت، وابستگی به نفت و ضعف در تولید دانست و ابراز عقیده كرد: سیاستمدار خوب كسی است كه كارهای بزرگ را با كمترین هزینه برای مردم انجام می دهد و توسعه را نیز با آرامش ملت به پیش می برد».

همچنین قالیباف در دیدار با وزیر امور خارجه ژاپن، درباره برنامه هسته‌ای ایران صحبت کرده بود. 28 مهرماه 1387 خبرگزاری فارس در لید گزارش این دیدار اینگونه آورده است: « شهردار تهران كه به دعوت دولت ژاپن هم اكنون در توكیو به سر می برد عصر جمعه با "ناكا سونه " وزیر امور خارجه ژاپن دیدار و ضمن تشریح رفتارهای متناقض قدرتها در موضوع فعالیت‌های هسته‌ای تاكید كرد که این انتظار وجود دارد كه ژاپن به عنوان یك كشور متمدن و آزاده به رفتارهای دو گانه قدرت‌های بزرگ انتقاد كند.»

همچنین قالیباف در این سفر آقای احمدی‌نژاد را دوست و همکار خود می‌خواند و می‌گوید که به همین دلیل از او انتقاد می‌کند و اتفاقا همین جملات ایشان در صفحه 14 روزنامه کیهان مورخ 29 مهرماه تیتر شد: « طی مصاحبه ای در ژاپن| قالیباف : همه وظیفه داریم از احمدی نژاد حمایت كنیم».

کیهان در گزارش خود آورده است که آقای قالیباف درباره رئیس‌جمهوری اینگونه گفته است: « درسالهای گذشته همواره در محیط های كاری مرتبط با یكدیگر حضور داشته ایم اما این نكته را مورد تاكید قرار می دهم كه چون آقای احمدی نژاد را دوست دارم اگر اشتباه كند حتما انتقاد خودم از او را مطرح می كنم... برخی رویكردهای ایشان را در حوزه داخلی و خارجی قبول ندارم كه البته درعرصه سیاست این اختلاف سلیقه یك امر كاملا عادی است و همواره بین مدیران وجود دارد.»

با مرور این اخبار باز هم این سئوال جدی می‌شود که آیا واقعا اظهارات و سفر آقای قالیباف به ژاپن و دیدار ایشان با وزیر امور خارجه این کشور و انعکاس مناسب این سفر در رسانه‌های ژاپنی و بین‌المللی و تکرار مواضع رسمی جمهوری اسلامی ایران خلاف منافع ملی بوده است؟

روایت ویکی‌لیکس

نکته دیگری که باید به آن اشاره کرد، میزان اعتبار اسناد ویکی‌لیکس است. بسیاری از اسناد ویکی‌لیکس از جمله همین سند مورد اشاره حاصل گزارش‌هایی است که حاصل نظر شخصی و برداشت‌های فردی نویسندگان گزارش است و برخی از این گزارش‌ها نیز حاصل کار خبرچینان خرده‌پا است. دلیل اهمیت این اسناد نیز در یک بعد ناشی از این است که این اسناد پرده از برداشت‌های شخصی سران کشورها درباره یکدیگر و زبان پنهان مذاکرات پرده برمی‌دارند.

در متن این گزارش نیز علاوه بر نقل مواردی که به طور رسمی از سوی قالیباف مطرح شده و در رسانه‌ها نیز انعکاس یافته است، به برداشت‌های شخصی نویسندگان گزارش از آقای قالیباف پرداخته شده است. مثلا در جایی نویسنده گزارش اشاره کرده است که موضع قالیباف ناشی از القای سفیر ایران آقای عراقچی بوده است که خوب برای کسی که شناخت حداقلی از مناسبات سیاسی و منش آقای قالیباف و آقای عراقچی داشته باشد، این ادعا آنقدر بی‌اساس است که حتی شبکه ایران آن را در خبر بریده بریده خود نیاورده است.

از سوی دیگر ویکی لیکس مطالب بسیاری را درباره اهداف و رفتار جریانی خاص در دولت منتشر کرده است .آیا سایت دولتی شبکه ایران قضاوتش درباره اتقان اسناد ویکی لیکس مشابه همین مدعیاتی است که در مطلبی که شرحش رفت ارائه داده است!؟

در پایان متن کامل سند مورد ادعایی شبکه ایران بدون توضیحی جهت قضاوت خوانندگان درج می شود.

1- کاردار بخش خاورمیانه وزارت امور خارجه ژاپن موتوساواموتانو، دیدار محمد باقر قالیباف شهردار تهران از ژاپن را در تاریخ 16 تا 21 اکتبر تائید کرده است. بر اساس اظهارات ماتانو قالیباف در راستای برنامه رهبری فکر به ژاپن دعوت شده است. دولت ژاپن به این دلیل او را مهم می داند که او علاوه بر این که شهردار تهران است یک شخصیت مهم ملی نیز به حساب می آید که در انتخابات گذشته با احمدی نژاد رئیس جمهور ایران به رقابت پرداخت و احتمالا در آینده نیز مجدادا این کار را خواهد کرد بر طبق اظهارات ماتانو قالیباف را همسر وی و حدود 10 نفر از همکارانش در این سفر همراهی کردند.

2- در زمان حضور قالیباف در توکیو وی با فرماندار توکیو ملاقات کرد با معاون وزیر خارجه می تو چی یانوباکو شام خورد و صبحانه ای را با 10 نفر از اعضای انجمن دوستی پارلمانی ایران و ژاپن به اضافه 2 عضو شورای(diet) تارو ناکایاما و یوریکوکویکه گذراند. او همچنین با وزیر امور خارجه ژاپن هیدوفومی ناکاشن ملاقات کرد.

دیداری با کمیته اقتصادی ایران - ژاپن وابسته به همکاری های تجاری ژاپن تحت هدایت رئیس کمپانی شیموزد. تتسویا نومارا داشته و در مهمانی شام به میزبانی سفارت ایران که در آن معاون پارلمانی وزیر امور خارجه ماساهیکو شیما مایو مهمان بود شرکت کرد.

3- بر اساس اظهارات ماتانو بحث های قالیباف با یابوناکا و نا کاسون بر مسئله هسته ای ایران انتخاباتی های آینده و اقتصاد ایران متمرکز بوده است. با توجه به برنامه هسته ای ایران یابوناکا به قالیباف توصیه کرد که ایران باید بر مشکل خدشه دارشدن اعتبار و تصویر خود که در جامعه بین المللی به وجود آمده است غلبه کند. گام اول عمل کردن ایران به قطعنامه های شورای امنیت سازمان ملل که در رابطه با برنامه هسته ای ایران صادر شده است می باشد. قالیباف با تکرار جمله های همیشگی ایرانیان در مورد حق تولید انرژی هسته ای و این حقیقت که این برنامه دارای اهداف صلح آمیز است پاسخ داد. قالیباف همچنین از سیاست های تبعیض آمیز غرب انتقاد کرد و گفت به نظر می رسد غرب قصد سازش با برنامه های هسته ای در هند و کره شمالی را دارد.

ماتانو همچنان گفت: قالیباف در بیان این موضوعات از هیچ گونه لحن احساسی و تهدید آمیز استفاده نکرد اما برای دولت ژاپن بسیار واضح است که ایران با حساسیت رفتار و عکس العمل های آمریکا نسبت به برنامه هسته ای خود را رصد می کند.

4- در رابطه با انتخابات های ایران و اقتصاد قالیباف به طرف مذاکره کننده گفت انتخابات رقابتی بسیار سخت خواهد بود و مسئله اصلی اقتصاد ملی خواهد بود که در حال حاضر به دلیل کاهش قیمت نفت با مشکلات بیشتری مواجه شده است. مسئله مهم دیگر که قالیباف پیش بینی کرد نقش ارزش های اسلامی در جامعه است.( قالیباف شخصی اصولگرا در مسئله مذهب محسوب می شود) موت سارا گزارش داد که مذاکرات قالیباف با ناکاسون شامل تعارفات زیاد و مرور تاریخی از روابط میان ایران و ژاپن در طول سال ها بوده است.

5- صحبت های قالیباف از طریق ماتانو در روزنامه انعکاس یافته است ماتانو به خبرنگاران گفت که ایران باید تلاش هایی را برای جذب اعتماد در جامعه بین الملل انجام دهد. که این شامل یک شیوه بهتر در تعامل و مذاکرات با جهان است.او همچنین بیان کرد ایران باید همکاری نزدیک تری با آژانس بین الملل انرژی اتمی داشته باشد تا ثابت نماید که برنامه های هسته ای اش در چهارچوب پیمان منع گسترش سلاح های هسته ای است و انتقاد کرد که از سیاست های آشکار تبعیض آمیز آمریکا در پیشنهاد پشتیبانی به کشورهایی نظیر هند که سلاح هسته ای تولید کرده اند ولی قرار NPT را امضا نکرده اند.

قالیباف از سیاست های اقتصادی احمدی نژاد انتقاد کرد با بیان اینکه واردات زیادی انجام شده و توسعه تولید داخلی کشور شکست خورده که نتیجه آن بحران تورمی شدید است. او به رسانه ها این چنین گفت: رئیس جمهور و من دوستان خوبی هستیم که قبلا با هم کار کرده ایم. من چون به وی احترام می گذارم از اشتباهاتش انتقاد می کنم.

6- علاوه بر این ملاقات ها قالیباف از محل های متعددی در شهر توکیو و شهر هیروشیما (جایی که وی با شهردار ملاقات و از نمایشگاه بمب اتمی بازدید کرد) و کوبه (جایی که وی از راهکارهای مقابله با زلزله و از یک مسجد بازدید کرد) بازدید کرد دولت ژاپن قالیباف را فردی آرام نجیب و خوشایند ارزیابی کرد مردی که بسیار باهوش است./فردانیوز