اخبار
2 دقیقه پیش | عکس: استهلال ماه مبارک رمضانهمزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ... |
2 دقیقه پیش | تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریموزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که میتواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام میشود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ... |
ادعایی عجیب درباره آثار «سهراب سپهری»
در هشتادوششمین سالروز تولد سهراب سپهری به همان اندازه که درباره دفاتر شعر مجعول منتسب شده به او نگرانی وجود دارد، درباره کثرت قابل توجه تابلوهای جعلی منتسب به این هنرمند معاصر کشورمان گفتارهای فراوانی مطرح میشود و در عین حال همچنان ولع بازار هنر این تابلوهای جعلی را میبلعد.
از پانزدهم مهرماه 1307 که سهراب سپهری در کاشان دیده به جهان گشود تا این زمان که هشتاد و شش سال از تولد و بیش از سی و چهار سال از وداعش با عالم خاکی میگذرد، شاعر آب و آیینه همواره تاثیرگذار بوده و چندین نسل به ستایش آثار این چهره برجسته فرهنگ معاصر ایران پرداختهاند که پیش از آنکه به قله تشاهر برسد، از انظار پنهان شد.
با گذر سالها و دههها از رفتن سهراب و سپس دوستان و نزدیکانش نزد او، آهسته آهسته خاطره دیدارها، دستنوشتهها، اشعار انتشارنیافته و طرحهای دیدهنشده، یک به یک رونمایی شد و عجیب آنکه هر دههای که سپری میشود، حجم این برگهای رونشده از دوران حیات این شاعر و نقاش معاصر گستردهتر میشود و اهالی بازار مکارهای که حول نام او شکل گرفته، پرحرارتتر از قبل بساط میگسترند.
کثرت آثار جعلی منتسب به سهراب سپهری آنچنان رو به فزونی نهاده که بسیاری از مجموعهداران حرفهای با تردید جدی نسبت به هر نوشته یا طرحی که به او منتسب شود مینگرند اما بسیاری از نوسرمایهداران که با پولهای بادآورده قصد خرید تابلوهای ارزشمند به قصد گرفتن ژست فرهنگی و همچنین برخی سرمایهگذاران تازهوارد در مبادلات اینچنینی به قصد تجارت فرهنگی، به عنوان مشتریان اصلی این بازارها خودنمایی میکنند در نهایت آنچه به دست میآورند، یک اثر جعلی است.
هنوز فراموش نشده که در نخستین اکسپوی هنری تهران، یک اثر به نام سهراب سپهری پس از برخی حواشی و اعتراضها از دیوار پایین کشیده شد و البته به سادگی از کنار این اتفاق گذر شد تا همچنان شاهد تکرار این اتفاقات باشیم و دامنهاش نیز به واسطه نبود متولی رسمی برای پیگیرد جاعلان آثار هنری و تاریخی گسترش یابد و سودهای چندصد میلیون تومانی نصیب برخی شود.
این سوداگری منجر به رسوایی در سطح بینالمللی نیز شده؛ چنانکه اردیبهشت ماه سال گذشته و اندکی پس از پایان حراج دو روزه بهاری کریستی دوبی، شایعاتی در خصوص جعلی بودن برخی از آثار ایرانی به فروش رفته در این حراج منتشر شد که با تردیدهایی همراه بود اما در نهایت مشخص شد که تابلوی «سهراب سپهری» و نقاشی-خط «فرامرز پیلآرام» در این نمایشگاه جعلی است و بستگان درجه یک این دو هنرمند، بر جعلی بودن این آثار تاکید کردند.
پروانه سپهری، خواهر این شاعر و نقاش کشورمان پیش از این گفته بود حدود ۴۶۳ تابلو، طرح و لوازم شخصی سهراب را به وزارت ارشاد اهدا کرده است و آنها نیز این آثار را در موزه هنرهای معاصر کرمان نگهداری میکنند. او با تاکید بر این موضوع که سهراب در بند مادیات نبود از یکی از گالریداران مشهور تهران (که چند سال پیش فوت کرد) یاد کرده بود که با رفتن به کاشان و حداقل هزینه آثار سهراب را میخرید و با بالاترین قیمت آنها را میفروخت.
خواهر سهراب سپهری با بیان این که سهراب حتی نقاشیهای بزرگش را اغلب امضا نمیکرد، افزوده بود: «او در بند اسم و رسم نبود و نقاشیهای بزرگ و مطرحش را به زور امضا میکرد؛ چه برسد به طرحها و اتودهای کوچک. اما متاسفانه میبینم این روزها در بعضی گالریها طرحهایی را با امضای سهراب عرضه میکنند. هر کسی کار طراحی سهراب را دارد و آن طرح امضا دارد من به صراحت میگویم که قلابی و جعلی است؛ در میان آثاری که ما خودمان به موزه دادیم هیچ کدام از طرحها امضا نداشت و تنها تعدادی از نقاشیها به امضای سهراب رسیده بود.»
با این اوصاف مشخص نیست، چطور برخی طرحهای ساده و اتودهای آثار سهراب با امضای پررنگ او فروخته میشود.
یکی از چهرههای فعال در این زمینه به «تابناک» اطلاع داد که گفتههای پروانه سپهری صحت دارد اما در عین حال برخی از این اتودها اصالت دارند و اگر با شیوههای معمول به بررسی تاریخ این آثار بپردازند، درمییابند که این آثار با تاریخچه ارائهشده درباره آنها نسبتی دارند و تنها برای آنکه خریداران اطمینان حاصل کنند ممکن است در جریان طی چند دهه دست به دست شدن، توسط برخی مجموعهداران با امضای سهراب سپهری همراه شده باشد که اگر این ادعا حقیقت داشته باشد هم در نوع خود ابتکار جالبی است!
این موضوع درباره اشعار سهراب سپهری نیز به صورت ویژهای مطرح است و مجموعههای متعددی از اشعارش در این چند دهه منتشر شده که فاقد اصالت بوده و در بعضی اوقات حتی نثر این نوشتارها نیز شباهت عمیقی به اشعار سهراب سپهری ندارد. البته این موضوع در خصوص برخی دیگر از چهرههای معاصر نیز مطرح است و البته به جز پیگیریهای محدود برخی بستگان این چهرهها، اتفاق دیگری را شاهد نیستیم؛ گرچه به مرور زمان، این پیگیریها نیز کاهش یافته است.
از این منظر ای کاش نهادهای متولی حوزه فرهنگ و به طور خاص وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، نظارت ویژهای نسبت به اصالت اشعاری که از این هنرمندان انتشار مییابد یا تابلوهایی که به برخی هنرمندان فقید نسبت داده میشود، داشته باشند و حداقل خریداران غیرمتخصص و سرمایهگذاران حوزه فرهنگ بتوانند به مرجعی در این وزارتخانه برای تعیین اصالت این آثار مراجعه کنند یا اساساً یک گام پیشتر نهاده شود و برای چنین آثاری، شناسنامه صادر شود تا اعتبار هنر ایران در سطح بینالمللی نیز با چنین سوداگریهایی مخدوش نشود.
ویدیو مرتبط :
سهراب سپهری
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
مجموعه آثار سهراب سپهری+ زندگینامه سهراب سپهری
سهراب سپهری از مهمترین شاعران معاصر ایران است
زندگینامه سهراب سپهری:
تولد سهراب سپهری:
سهراب سپهری، در 15 مهر 1307 دیده به جهان گشود. سهراب کودکی را در کاشان، در باغ اجدادی گذراند که در محله دروازه عطا قرار داشت. پدر سهراب سپهری، اسداللّه خان سپهری و مادر سهراب، فروغ سپهری نام داشتند. سهراب سپهری، به جز سرودن شعر، نقاشی هم می کرد. خانواده سهراب سپهری اهل فرهنگ و هنر و ادب بودند و تأثیری که سهراب از چنین فضایی می گرفت، در بیشتر زندگیش به شکل گیری باورها و شخصیتش کمک می کرد.
دوران کودکی سهراب سپهری:
سهراب سپهری چنین می انگاشت که دوران کودکی بسیار خوبی داشته است. او روزهایی سراسر شور و هیجان را در طبیعت باغ خانه می گذراند و لحظه هایی تکرار ناشدنی را تجربه می کرد. سهراب، عاشق روزهای آفتابی بود. اسفند کاشان را نیز به عنوان سرآغاز رویش جوانه ها و شکوفه ها خیلی دوست داشت.
سهراب سپهری، بهترین شاگرد مدرسه بود و همیشه سهراب را به عنوان نمونه معرفی می کردند. یکی از سرگرمی های سهراب، گِل بازی در روزهای تابستانی بود. گرفتن حشرات مختلف، نگه داری برخی حیوانات مثل بوقلمون، اردک و مرغ و خروس، دیگر سرگرمی سهراب بود. گیاهان، در زندگی کودکانه سهراب سپهری جایی مهم و مؤثر داشتند. سهراب در آغوش طبیعت زنده و ملموس و همگون با وجودش می بالید و سال ها را پشت سر می گذاشت. صبح ها خیلی زود، وقتی که هوا هنوز گرگ و میش بود، از خواب برمی خاست و تا تاریک روشن غروب، به بازی و شیطنت می پرداخت. او همواره پس از انجام دادن تکلیف های مدرسه، نقاشی می کرد.
دوران نوجوانی و جوانی سهراب سپهری:
زندگینامه سهراب سپهری، همان نقاشیها و شعرهای اوست.
سهراب سپهری، اندک اندک دوران کودکی را پشت سر می گذاشت. شش سال ابتدایی تحصیل به پایان آمد. عادت کتاب خواندن، از زمان فراگیریِ خواندن و نوشتن در کودکی، در سهراب شکل گرفته بود و ساعت های معینی را مطالعه می کرد.
ورزش و شکار پرندگان نیز از دیگر سرگرمی های این دوران سهراب سپهری است. در اوقات فراغت هم به سرودن شعر و کشیدن تابلوهای نقاشی می پرداخت. در انجمن هفتگی شعر نیز شرکت می کرد. سهراب سال های تحصیل در دانشکده را با موفقیت پشت سر گذاشت. استعداد سرشار و شور و اشتیاقش برای فراگیری آموزه های تازه، تحسین و توجه استادان دانشکده را برمی انگیخت.
سهراب سپهری و ویژگی های اخلاقی اش:
یکی از خصوصیات اخلاقی سهراب سکوت کردن بود او می توانست ساعت ها در یک جمع، خاموش بنشیند و اغلب فکر می کرد. از این رو بود که هیچ کس از دوستان وهنرمندان سخنی را از او به یاد ندارد که در رد و اثبات کسی بر زبان آورده باشد سهراب سپهری انسانی است پویا و جستجوگر که سیر زندگی اوپیوسته رو به تعالی بود. این تعالی روحی و معنوی یک روزی در شعر و زمانی در نقاشی هایش متجلی میشد گویی شعر و نقاشی دو بال پرواز او برای رسیدن به افق های دوردست و زیبا بود. وی در این سیرسلوک و پویایی به موفقیتی کم نظیر دست یافت.
رفتار بزرگوارانه سهراب با خانواده،دوستان، آشنایان، هنرمندان و کسانی که با آنها در تماس بود نشان از غنای روحی وانسان دوستانه او داشت به عبارتی دیگر: ما در بررسی سبک زندگی سهراب سپهری با عناصری پر از نشاط و عشق و زیبایی روبرو می شویم. ومی توانیم بازتاب این عناصر را در نقاشی و شعر سهراب شپهری، به زیباترین وجه ببینیم. میتوان گفت: زندگی نامه سهراب سپهری، همان نقاشیها و شعرهای اوست. که در اجزا هنرش آشکار است.
سبک شعر سهراب سپهری:
سهراب سپهری شاعری تصویرگراست
سپهری از جمله شاعران معاصری است که شناخت درست و کافی با شعر و سبک نیما داشت. در عین پیروی از سبک نیما، خود صاحب سبک و خلاق بود. و خلاقیت سهراب در بیشتر در استفاده بدیع از رنگ و کلمه بوده است. سهراب سپهری شاعری تصویرگراست و این جنبه از شعر سهراب با طبیعت گرایی او مرتبط است؛ ضمن این که دیدگاه عارفانه دارد و خدا را در طبیعت جستجو می کند.
اما آشنایی نداشتن با نمادها و رمز های شعری سهراب سپهری ابهاماتی را برای خوانندگان ایجاد می کند. شعر سهراب چون نقاشی او رنگارنگ است. وی در شعرش نگران انسان و سرنوشت اوست. او همه را به نگریستن دقیق تر در پیرامون خود و به جهانی برتردعوت می کند. همه ی اشیا برای او حیات دارند واین اشیا دارای روح و احساس هستند.
مجموعه آثار سهراب سپهری:
• آثار منظوم سهراب: هشت کتاب، مرگ رنگ، زندگی خواب ها، آوار آفتاب، شرق اندوه، صدای پای آب، مسافر، حجم سبز، ما هیچ ما نگاه، آوارکتاب، زندگی خواب ها
• آثار منثور سهراب سپهری: اتاق آبی
سهراب در سال 1337 دو کتاب "آوار آفتاب" و "شرق اندوه"را آماده چاپ کرد ولی موفق به چاپ آنها نشد و سرانجام در سال 1340 این دو کتاب را به همراه"زندگی خواب ها" زیر عنوان "آوار کتاب" منتشر کرد. در این کتاب سهراب سپهری می توان جلوه های زبان خاص او را دید و همچنین شور و شوق آمیخته با طبیعت گرایی را بیشتر دید. در مجموعه "شرق اندوه " سپهری از هر نظر تحت تاثیر غزل های دوشعر بلند "صدای پای آب" و "مسافر" پنجمین و ششمین کتاب های سهراب سپهری هستند.
شهرت سپهری از سال 1344 با انتشارشعر بلند "صدای پای آب" آغاز شد. در "صدای پای آب" است که سپهری به فرم خاص خود در شعر دست می یابد. فرم و محتوای شعر سپهری، از "صدای پای آب" به بعد به هماهنگی می رسند "صدای پای آب"، کنایه از صدای پای مسافری در سفر زندگی است. این شعر که روز به روز بر شهرت و محبوبیت او افزود، اولین بار در فصلنامه ی «آرش» درآبان همان سال منتشرشد. در سال 1345 شعر بلند "مسافر"که بیان سیرو سفر و دیدگاه فلسفی زندگیش بود منتشر شد که از درخشان ترین شعرهای فارسی دوره معاصر است.
سهراب سپهری در سال 1355 تمام هشت دفتر و منظومه خود را در "هشت کتاب" گردآورد هشت کتاب" نموداری تمام از سیر معنوی شاعر جویای حقیقت است. و یکی از اثر گذارترین مجموعه ها، در تاریخ شعر نو ایران است.
مرگ سهراب سپهری:
آرامگاه سهراب سپهری؛ مشهد اردهال کاشان
در سال 1358، ناراحتی جسمی سهراب سپهری آغاز و علائم سرطان خون در وی نمایان شد. در دی ماه همین سال جهت درمان به انگلستان سفر می كند و اسفند ماه به ایران باز می گردد.
سرانجام اول اردیبهشت 1359 ساعت 6 بعد ازظهر، در بیمارستان پارس تهران جان به جان آفرین تسلیم کرد. فردای آن روز با همراهی چند تن از اقوام و دوستش محمود فیلسوفی، صحن امامزاده سلطان علی، روستای مشهد اردهال واقع در اطراف كاشان میزبان ابدی سهراب گردید. آرامگاه سهراب سپهری در ابتدا با قطعه آجر فیروزه ای رنگ مشخص بود و سپس سنگ نوشته ای از هنرمند معاصر، رضا مافی، با قسمتی از شعر «واحهای در لحظه» از کتاب حجم سبز از سهراب سپهری، جایگزین شد:
به سراغ من اگر میایید
نرم و آهسته بیایید
مبادا كه ترک بردارد
چینی نازک تنهایی من
این سنگ در مهر ۱۳۸۴ با بیدقتی کارگران و به علت سقوط مصالح ساختمانی بر روی آن ، شکست و با سنگ سفیدرنگ دیگری که سعی شدهبود با سنگ قبلی شباهت داشته باشد تعویض شد. در ۲۹ اسفند ۱۳۸۷، سنگ بزرگتر سیاهرنگی بر روی سنگ سفید نصب گردید.
از اشعار سهراب سپهری (روشنی من گل آب)
ابری نیست
بادی نیست
می نشینم لب حوض
گردش ماهی ها روشنی من گل آب
پاکی خوشه زیست
مادرم
ریحان می چیند
نان و ریحان و پنیر آسمانی بی ابر اطلسی هایی تر
رستگاری نزدیک لای گلهای حیاط
نور در کاسه مس چه نوازش ها می ریزد
نردبان از سر دیوار بلند صبح را روی زمین می آرد
پشت لبخندی پنهان هر چیز
روزنی دارد دیوار زمان که از آن چهره من پیداست
چیزهایی هست
که نمی دانم
می دانم سبزه ای را بکنم خواهم مرد
می روم بالا تا اوج من پر از بال و پرم
راه می بینم در ظلمت من پر از فانوسم
من پر از نورم و شن
و پر از دار و درخت
پرم از راه از پل از رود از موج
پرم از سایه برگی در آب
چه درونم تنهاست
گردآوری : بخش علمی صبح بخیر
منابع :
hawzah.net
ordibeheshtmah.persianblog.ir