اخبار
2 دقیقه پیش | عکس: استهلال ماه مبارک رمضانهمزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ... |
2 دقیقه پیش | تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریموزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که میتواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام میشود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ... |
احمدینژاد هرچه بگوید به نفع روحانی است
اخبار سیاسی - سعید حجاریان :
احمدینژاد هرچه بگوید به نفع روحانی است
24خرداد 92 هم به فهرست اتفاقات غیرمنتظره پیوست. حسن روحانی درست یک سال پیش با کسب بیش از 50درصد آرای رایدهندگان، پیروز کارزار انتخابات ریاستجمهوری یازدهم شد؛ انتخاباتی که در غیاب چهرههای اصلی اصلاحطلبان و با ردصلاحیت آیتالله هاشمی برای خیلیها تمامشده بود. چه آنهایی که خیلی دلگرم حضور نبودند و چه آنهایی که با نبود چهرههای اصلی جریان رقیب، خود را پیروز قطعی انتخابات میپنداشتند؛ اما نتیجه دقیقا مخالف نگاه هر دو جریان شد تا ثابت شود که به قول «سعید حجاریان» کشور ما کشور غیرمنتظرههاست.
حجاریان، فعال سیاسی اصلاحطلب به «شرق» میگوید: «حسن روحانی شاقول است. دامنه حرکتهایش خیلی زیاد نیست که مثلا امروز چپ باشد و فردا بکشد به راست. تا الان یکنواخت بوده و همان حرفهایی که قبلا میزد را الان هم میزند.» او با تاکید بر قید غیرمنتظرهبودن اتفاقات در ایران میگوید: «انشاءالله 24خرداد دوباره برای روحانی تکرار میشود.»
غیرمنتظرهبودن انتخابات در 24خرداد92 خیلیها را غافلگیر کرد، تحلیل شما از چرایی این اتفاق چیست؟ و بهاعتقاد سعید حجاریان مهمترین مولفه در رخداد 24خرداد چه میتواند باشد؟
کشور ما کشور غیرمنتظرههاست. مانند همین توفانی که اخیرا در تهران آمد و همهچیز را در شهر بههم ریخت. البته این غیرهمنتظرهبودن اتفاقات، نشاندهنده بیثباتی سیاسی است. در واقع جامعه مدنی در کشور ما بیثبات است. این موضوع را در مسایل دیگری چون اقتصاد هم میتوان دید. حتی انتخاب آقای خاتمی و احمدینژاد در انتخابات سالهای 76 و 84 هم پیشبینی نشده بودند.
پیشبینیناپذیر بودند یا مطالعهای روی آن انجام نشده؟
علومانسانی مانند علوم دقیقه نیست. در علوم دقیقه فاکتورها قابلکنترل هستند. مثلا در فیزیک میتوان فاکتورها را کنترل کرد. اما بهطور کلی در علومانسانی اینطور نیست. در کشورهایی نظیر ایران که اوضاع بدتر هم میشود. مثلا چهکسی فکر میکرد احمدینژاد در انتخابات ریاستجمهوری بالا بیاید. حتی سیاستمداران جناح مقابل ما هم باور نمیکردند و با احمدینژاد مخالف بودند اما او همه را کنار زد و رییسجمهور شد. داستان انتخاب آقای روحانی هم همینطور شد و میتوان گفت پیشبینیناپذیر بود. اما بعد از واقعه میتوانیم بگوییم چه عواملی دستبهدست هم دادند و این اتفاق افتاد.
و این عوامل از نظر شما چه بودند؟
چند عامل وجود داشت. یکی از آنها عملکرد دولت احمدینژاد بود که باعث شده بود مردم آزرده شوند و بین سیاستمداران جناح راست هم شکاف عمیقی ایجاد شود. این شکاف، خود را در مناظرههای انتخابات نیز نشان داد و همه دیدیم که موضعگیریهای کاندیداهای راستگرا علیه همدیگر تا چه اندازه شدید بود. کار به جایی رسید که حتی آن سه کاندیدایی که گفته بودند بهنفع یک نفر از بین خودشان کنار میروند این کار را انجام ندادند.
آنها مشکلات زیادی با هم داشتند و در عمل روبهروی یکدیگر ایستادند. عامل بعدی تاثیر تحریمها بود. آقای روحانی هم انگشت گذاشت روی مساله هستهای و رفع تحریمها و مردم نیز به او اقبال نشان دادند. چون تصورشان بر این بود که پیروزی روحانی در انتخابات گشایشی در وضع کشور ایجاد خواهد کرد. چنانکه دیدیم سیاست خارجی و رفع تحریمها از شعارهای اصلی روحانی در انتخابات بود.
موضوع بعدی حمایت آقایان خاتمی و هاشمی و بهخصوص ردصلاحیت آقای هاشمی بود که در پی آن و کنارهگیری آقای دکتر عارف، سبب شد بخش اعظمی از آرای آنها به سبد روحانی ریخته شود. هرچند شاید همه اینها اتفاقی بودند و نمیتوان گفت همه این اتفاقات براساس برنامه از پیشنوشته بوده است چون لحظه آخر آقای هاشمی به صحنه آمد و همین باعث شد فضای انتخابات در دست اصلاحطلبان بیفتد. مساله بعدی این بود که مردم احساس میکردند کشور از اعتدال خارج شده بود و کشور تعادل نداشت.
ضمنا گفتار خود آقای روحانی نیز، گفتاری نرم و آرامشبخش بود. او نشان داد که قابلیت دارد مساله را حل کند. منظورم این است که عوامل خیلی زیادی دستبهدست هم دادند تا روحانی پیروز شد. مردم به این نتیجه رسیده بودند که سکوت و رایندادن آنها به معنای ادامه وضع قبلی است، بنابراین از لج وضعیت قبلی رای دادند به آقای روحانی.
به نظر شما انتخابات 24 خرداد نشان داد که اصلاحطلبان پایگاه اجتماعی گسترده و مشخصی در جامعه دارند؟
بله، کاملا درست است. چنانکه دیدید پیام خاتمی و هاشمی موجب حضور مردم پای صندوقهای رای شد. به نظر من اصلاحطلبان به قول علما «جزء اخیر علت تامه» پیروزی آقای روحانی بودند. پیام آقای خاتمی و انصراف دکتر عارف از رقابت، آن قطرهای بود که رای روحانی را لبریز و پیروزی او را قطعی کرد.
آیا میتوان گفت اگر فاکتوری به نام محمود احمدینژاد و وضعیت گذشته وجود نداشت هرگز چنین اتفاقی نمیافتاد؟
بله، ممکن است حرف شما درست باشد. اما به این نیز بستگی داشت که چه کسی به جای او بود. شاید اگر یک فرد نزدیک به روحانی در گذشته رییسجمهور بود، خود روحانی رای نمیآورد. برای مردم، احمدینژاد دور از آبادی بود.
فکر میکنید علت سکوت احمدینژاد چه باشد؟
احمدینژاد الان هرچه بگوید به نفع روحانی است. به نظر من باید به امثال رسایی، میرکاظمی، کوچکزاده و احمدینژاد تریبون بدهند که هرچه دلشان میخواهد بگویند.
به نظر شما چه اتفاقی برای دیگر نامزدها افتاد مثلا قالیباف بالاترین رای را در نظر بعضیها داشت و به یکباره سقوط کرد، تحلیل شما از آرای دیگر نامزدها چیست؟
من تحلیلی درباره بقیه نامزدها ندارم.
حتی جلیلی؟
نه، جناح مقابل نظرسنجی داشت و میدید که آرای روحانی رو به اوج است. بنابراین خیلی از تیپهای میانهرو آنها خواستند از همان ابتدا به سمت آقای روحانی گردش کنند. من خبر دارم که خیلی از اصولگراها به ایشان رای دادند. روحانی هم که نگفته بود اصلاحطلب است.
یعنی اصولگراها هم میخواستند از وضعیت قبل فرار کنند؟
بله؛ چون وضعیت قبلی غیرقابل دوام بود. یعنی احمدینژاد کشور را به سمت وحشتناکی سوق داده بود. اصولگراها در داخل خودشان از اوضاع کشور باخبر بودند اما در بیرون حرفی نمیزدند. آنها از اخباری که الان بیرون میآید مطلع بودند و خیلی خوب میدانستند که اوضاع تا چه اندازه وخیم است.
شما به نبود یک طبقه متوسط یکپارچه اشاره کردید، قبلا تئوریای را ارایه داده بودید به نام «حاشیه علیه متن»، آیا الان با پیروزی آقای روحانی این مساله تمامشده یا تنها یک اتفاق غیرمنتظره به دلیل شرایط گذشته بوده است؟
ما همیشه مشکل حاشیه و متن داریم. مساله حاشیه که حل نمیشود، اما بعضی وقتها شدید و بعضی مواقع ضعیف میشود. آقای روحانی الان تلاش میکند با بیمه همگانی یا حتی بیمه کودکان کار و خیابانی مشکل حاشیهنشینها را حل کند. من میبینم آقای روحانی همواره در سرای سالمندان یا مراکز بهزیستی است. در بیشتر تصاویر ایشان، دکتر ربیعی و دکتر هاشمی در کنار او هستند. دلیل اینکه این دو وزیر همواره در کنار آقای روحانی دیده میشوند این است که ایشان نگاه به حاشیه دارد.
او دنبال این است که فاصله موجود بین حاشیه و متن را کاهش دهد. شما ببینید در تهران ماشینهای پورشه و مازراتی جولان میدهند در حالیکه در کورهپزخانهها و حاشیه شهرهای بزرگ، عده زیادی از مردم با مشکلات جدی روزمره دستوپنجه نرم میکنند.
بنابراین روحانی تلاش میکند برخلاف احمدینژاد که میخواست با تزریق پول نقد، مشکلات حاشیهنشینها را حل کند، با تدبیر و سیاستهای اصولی خود به دنبال رفع تبعیض باشد. اینجا بگویم که حاشیه برای احمدینژاد اصل بود. حاشیه پایگاه رای احمدینژاد بود و او به جنگ حاشیه علیه متن دامن میزد. کم مانده بود که به حاشیه فرمان حمله به متن بدهد. اگر میتوانست این کار را میکرد مانند چاوز و مورالس. فرمول آنها نیز همین بود. اما روحانی نمیخواهد نفرت ایجاد شود و از طرفی هم نمیخواهد پوپولیست باشد، سعی میکند تا حدودی مشکل را با تدبیر حل کند. بدون تهییج و نفرتپراکنی.
آیا رویکرد آقای روحانی و دولت او تاکنون رویکردی اعتدالی بوده است؟
در مجموع، آقای روحانی معتدل است به این معنا که رویکرد ایشان بهگونهای است که کموبیش میتواند آونگی عمل نکند و باید بتواند شاقول باشد. یعنی حرکت پاندولی نداشته باشد و چون شاقول ثابت باشد. آقای روحانی دامنه حرکتهایش خیلی زیاد نیست که مثلا امروز چپ باشد و فردا بکشد به راست تا الان یکنواخت بوده است. همان حرفهایی که قبلا میزد را الان هم میزند.
اینجا آقای روحانی یک مشکلی دارد، یعنی اگر منتقدان او به او حمله کنند او ناچار است بهتنهایی پاسخ دهد یعنی آن بدنه سیاسی که از خاتمی حمایت میکرد برای او وجود ندارد به همین جهت ممکن است او را از وضعیتی که میگویید خارج نکند یعنی از شاقول به آونگ تبدیل شود؟ برای عدمتحقق این وضعیت، چه تضمینی وجود دارد؟
بالاخره باید وزرای ایشان به صحنه بیایند و حرف بزنند و موضع او را تقویت کنند. روحانی فاقد مکانیزمی برای پاسخگویی و ارتباطات اجتماعی است بنابراین خودش روابطعمومی خودش است. اما خاتمی برآمده از جنبشی بود که قبلا کلی روی آن کار شده بود. ماده اولیه آن به خوبی پیریزی شده بود پس خیلیها بودند که از او و سیاستهایش دفاع میکردند. اما روحانی ناگهان پیروز شد و چون خاستگاه حزبی جدی هم نداشت و خود او هم نخبهگراست، کمی در این بخش مشکل دارد.
دوباره میپرسم آیا این وضعیت آقای روحانی را از مدار اعتدال خارج نمیکند؟
خیر، چرا باید خارج شود؟ روحانی در جای خود ایستاده است. البته من فکر میکنم کمکم این موضوع که دیگران پاسخ منتقدان را بدهند شروع شده است من بهتازگی دیدم آقای غرویان یا زیباکلام سر قصه بهشت و جهنم از روحانی دفاع کردند. کمکم شاید عدهای به صحنه بیایند. البته مشکلاتی هم وجود دارد و بخشی از حامیان بالقوه روحانی هم امکان انتشار آرا و افکار خود را ندارند.
در همین قضیه رفتار اصولگراها یک رفتار دوگانه است عدهای برخورد میکنند و حکم صادر میکنند و برخی از اصولگراها سکوت میکنند منهای معدود افرادی چون علی لاریجانی که از دولت دفاع میکنند؟ شما علت این رفتارهای دوگانه را در چه میبینید؟
آن عدهای از اصولگرایان که فریاد میزنند مشخص است بهدنبال رای در انتخابات مجلس آینده هستند، اما آنهایی که سکوت کردند عدهای از آنها (Free-Rider) هستند یعنی صبر کردهاند که اگر روحانی موفق شد بگویند ما هم هستیم اگر هم نشد بگویند ما از ابتدا نبودیم. شما دیدهاید در اعتصابها، عدهای در حاشیه میایستند از پیادهرو میروند که اگر کار گرفت بروند میان راهپیمایان و اگر نگرفت در بروند. عدهای دیگر از اصولگراها هم، میخواهند دفاع کنند، اما میگویند ممکن است دفاع ما کشور را دوشقه کند. مثلا در موضوع هستهای نمیدانند موضع نهایی چیست. گیر کردهاند، به دلیل عدم پیشبینی است که دفاع نمیکنند.
و علت اینکه اصلاحطلبان به دفاع از روحانی نمیپردازند چه دلیلی دارد؟
به این دلیل است که ممکن است دفاع اصلاحطلبان راستها را بترساند و به ضرر دولت تمام شود. چون آنموقع راستها میگویند چه شده که مثلا سعید حجاریان از روحانی دفاع کرده است و تبلیغات به این سمت میرود که هر شب روحانی با من فالوده میخورد.
مشخصا آیا با این وضعیت مذاکرات هستهای به نتیجه خواهد رسید یا خیر؟
ببینید هر مذاکرهای دوطرف دارد. شما دیدید در انتخابات اتحادیه اروپا راستها بر سر کار آمدند. حتی نتایج انتخابات در مصر، هند و تایلند کشید به سمت راست. آنها هم از طریق رای، قدرت را به دست گرفتند. اینها روی آمریکا اثر میگذارد، شما به انتخابات میاندورهای نمایندگان در آمریکا نگاه کنید. معلوم نیست چه اتفاقی میافتد.
فکر میکنید آن طرف به سمت توافق میرود؟
اوباما بله. توافق با ایران برای او یک برگبرنده است برای انتخابات بعد. شما ببینید نتانیاهو بر سر تشکیل کشور مستقل فلسطین چقدر هیاهو میکند که فلسطین را به رسمیت نشناسند. خود این موضوع یک مشکل برای ما خواهد بود. محمودعباس اعلام کرد که یک کشور واحد است و به سمت عربها حرکت کرده و آنها خواهند پذیرفت. سوالی که ایجاد میشود این است که موضع ایران در این خصوص چیست.
فرمول ایران، رفراندوم در تمام سرزمینهای اشغالی است، یعنی همه فلسطینیان رای بدهند و تصمیم بگیرند. حالا همه دنیا فلسطین را به رسمیت میشناسند و موضعگیری ما خیلی حساس میشود.
تحلیل شما از عملکرد تندروهای داخلی چیست؟
اینها میگویند که روحانی نباید به غرب باج بدهد. همین است که میگویند مذاکرات سخت است و دو طرف بر این نکته تاکید میکنند.
آیا میتوان گفت پاشنهآشیل دولت روحانی حل موضوع هستهای است؟
روحانی نباید مردم را از دست بدهد و باید تمام کوشش خود را انجام دهد تا پایگاه رایاش را حفظ کند.
در این بحث دو نظر وجود دارد یک عده میگویند روحانی تمام تلاشش را روی سیاست خارجی گذاشته است و برخی هم معتقدند به موضوعات اقتصادی و اجتماعی هم توجه داشته و موفق بوده است. نظر شما در اینباره چیست؟
من اعتقاد ندارم که روحانی تمام انرژی خود را روی سیاست خارجی گذاشته است. تا جایی که من خبر دارم هفتهای دو، سهروز جلسات چند ساعته برای اقتصاد میگذارد و روی این موضوع جدی دارند کار میکنند. سیاست خارجی را به دست دکتر ظریف سپردهاند و او هم بر کارش مسلط است. روحانی برای حل مسایل داخلی، انرژی فوقالعادهای میگذارد. مسایل اقتصادی، بهداشتی و درمانی و رفاه اجتماعی برایش اهمیت فراوانی دارند. او میداند که مسایل داخلی برای او بسیار پرچالش هستند.
الان با این اوصاف پرچالشترین حوزه برای روحانی کدام حوزه است؟
حوزه مسایل داخلی و اقتصادی. البته سیاست داخلی هم است. اما اصلاحطلبان خیلی به روحانی فشار نمیآورند و میگویند اگر فعلا روی سیاست داخلی تمرکز نداشته باشید نیز اشکالی ندارد. درباره موضوعاتی چون آزادی زندانیان سیاسی و رفع حصر خیلی به روحانی فشار نمیآورند. چون میدانند روحانی چه مشکلاتی دارد.
آیا این نشاندهنده یک همگرایی میان اصلاحطلبان است که میتوان گفت بیسابقه بوده؟
بله، تا الان سطح همگرایی خوبی را شاهد بودهایم.
آیا این همگرایی میتواند در انتخابات آتی مجلس موثر باشد؟
در موضوعاتی چون انتخابات مجلس ما ناچار به همگرایی بیشتر میشویم. با وجود ردصلاحیت ما به اجبار همگرا میشویم. (با خنده)
اگر بخواهید نمره بدهید به اعضای کابینه چه نمرهای میدهید؟
در کابینه بعضی وزرای بخش خدماتی کشور هستند مانند آقای حجتی که کارش را بلد است و بهخوبی هم آن را انجام میدهد. اما برای من وزرای سیاسی مهماند. وزرای علوم، ارشاد، امور خارجه و کشور. دعوا سر این چهار وزارتخانه است.
وزارت اطلاعات چطور؟
بله، این وزارتخانه هم مهم است. اما داستان این وزارتخانه متفاوت است.
در بحث داخلی الان بیشترین حملات به ظریف است، گویا گروههای خودسر علیه ایشان فعال شدند.
بله فعال شدهاند، اما گویا بیشتر میروند کنسرتها را بههم میریزند.
آیا فعالشدن خودسرها و گروههای فشار قابل مقایسه با دوران خاتمی است؟
نه، فشار گروههای خودسر در دوران خاتمی خیلی وحشتناک بود. الان خیلی خوب هستند. حرفهایی میزنند اما خطری جدی برای روحانی محسوب نمیشوند.
نقاط ضعف دولت روحانی چیست؟
میتوانست کابینه بهتری داشته باشد. الان ناهماهنگی در ستاد او زیاد است.
برای آقای روحانی 24 خرداد دوباره تکرار میشود؟
بله انشاءالله، هرچند گفتم کشور ما پیشبینیناپذیر است.
اخبار سیاسی - شرق
ویدیو مرتبط :
طنزمایه ای به روحانی و احمدی نژاد در حضور حسن روحانی
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
جواد لاریجانی: احمدینژاد در سالهای آخر مسوولیتش، کفران نعمت کرد/هاشمی توصیههایش را تلفنی به روحانی بگوید
محمدجواد لاریجانی تبیین کرد؛
جایگاه شعار مرگ بر آمریکا، نقش هاشمی، گفتوگوی روحانی و اوباما، دلیل نقد اصلاحطلبان و...
دبیر ستاد حقوق بشر قوه قضاییه گفت: آمریکاییها ما را متهم به گسترش اسلام با شمشیر میکنند، در حالیکه خودشان برای به حق نشان دادن تفکر لیبرالی، از هیچ ابزاری دریغ نمیورزند.
به گزارش ایسنا، محمد جواد لاریجانی در جلسهای با عنوان «رابطه با آمریکا» در سالن ابنسینا مشهد اظهار کرد: مهمترین مساله در اعلام برائت از مشرکان، برائت از فکر و روش آنهاست.
وی ادامه داد: باید دید مثبت به این دیپلماسی داشته باشیم. درباره مذاکره زیاد حرف زدهایم. اگر جای دکتر ظریف بودم، اعلام میکردم که اصلا هیچ تمایلی برای مذاکره ندارم. آمریکا ما را تحریم کرده، تحت فشار قرار داده و انواع دشمنیها را در حق ملت ما روا داشته است. آنها در هر دورهای به شیوهای زندگی کردهاند؛ امروز صورت فراگیر آن دموکراسی لیبرال و سکولار است و نظام مدنی در تلقی آنها باید عرفی باشد.
وی درباره شعار «مرگ بر آمریکا»، گفت: با آمریکا و غرب صهیونیستی دشمنی نکردیم. بلکه از صد دشمنی آنها با ما، یکی را پاسخ دادهایم. میزان فحاشی که در رسانههای اروپا و آمریکا هر روز علیه اسلام، نظام و مسوولان ما میشود، قابل مقایسه با شعار «مرگ بر آمریکا» نیست.
دبیر ستاد حقوق بشر قوه قضاییه با بیان علت اصلی دشمنی غرب با جمهوری اسلامی، گفت: با پیروزی انقلاب اسلامی دو روند در منطقه آغاز شد؛ مبنای نظام مدنی جامعه براساس فکر اسلامی در داخل ایران و نهضت بیداری اسلامی در بیرون از کشور.
وی در توضیح علت انحراف نهضت مردم مصر خاطرنشان کرد: مفهوم نهضت، انقلاب و تاسیس حکومت با هم متفاوت است و با ترازوهای متفاوتی سنجیده میشوند. در مصر نهضت اسلامی وجود دارد اما تجربه انقلاب با مشکل مواجه شده است.
وی با نفی تلقی دوران اصلاحات، مبنی بر ضرورت حل مشکل با آمریکا، اظهار کرد: مشکلات ما، چالشهای این راه است، راهی که جمهوری اسلامی را به قدرتمندترین نیروی منطقه تبدیل کرده است.
دبیر ستاد حقوق بشر قوه قضاییه، راهکار مقابله با آمریکا را مدیریت دشمنی دانست و افزود: در آغاز انقلاب رابطه ما با چین بد بود، اما نظام تصمیم گرفت که رابطه را در یک فرآیند 4-3 ساله تنظیم کند و این اتفاق هم افتاد. بعد از فروپاشی شوروی، غرب پروژه جهانگشایی خودش را آغاز کرد، هر چند که ناموفق بود اما ظهور ایران قدرتمند را برای پروژه بزرگ خود، خطر میدانند.
وی در بخش دیگری از سخنان خود نظام اسلامی را دارای سه پایه دانست و تصریح کرد: اسلامی که پایه نظام ماست، سرزنده است و مندرس نیست. احکام آن تا روز قیامت پابرجاست. در دوره اصلاحات عدهای در روزنامهها و کتب نوشتند که اسلام یک دین عصری است و دوره آن سپری شده است. قلم به دستان جریان اصلاحات این تفکر را در کشور داشته و دارند. ممکن است کسانی در جریان اصلاحات متدین و متشرع باشند، اما نظریهپردازان آنها، این تلقی را قبول ندارند.
وی پایه دوم نظام را «جامعیت دین اسلام» معرفی کرد و یادآور شد: اسلام همه احکام را در برمیگیرد. در دین ما احکام عمومی و خصوصی وجود دارد. نماز و روزه در اسلام، عمومی است و خصوصی نیست. دیگر پایه نظام اسلامی ما، جهانی بودن است. در اوایل انقلاب مرحوم مهندس بازرگان معتقد بود که ما باید به کار خودمان برسیم و به جهان کاری نداشته باشیم، اما امام خمینی (ره) این دیدگاه را نفی کرد و اسلام را جهانشمول دانست.
لاریجانی خاطرنشان کرد: انتقاد من به جریان اصلاحات، مربوط به باندبازیهای سیاسی نیست؛ بلکه حساسیت درباره این سه اصل است.
وی با انتقاد از وعدههای انتخاباتی روسای جمهور پیشین، اظهار کرد: رییسجمهور در دوره تبلیغات مطالبی را بیان میکند اما بعد از انتخاب شدن، تعهد شرعی و قانونی او انجام تعهدات است. اینکه رییس جمهوری در «درقوزآباد»، در جمع مردم سخنرانی کرده و وعدهای داده، وظیفه اصلی او که همان عمل بر مبنای قانون باشد را، سلب نمیکند.
وی در پاسخ به سوالی درباره «نرمش قهرمانانه» گفت: دولت منتخب بازوی رهبری است. رهبر انقلاب انتظار دارند در سیاست خارجی جلوتر از گذشته عمل کنیم. شان انقلاب و وضعیت امروز اقتضا دارد که تحرک جدیدی در سطح منطقه داشته باشیم.
لاریجانی با انتقاد از دولت دهم، ابراز عقیده کرد: آقای احمدینژاد در سالهای آخر مسوولیتش، کفران نعمت کرد و این ظلمی بود در حق خودش، ملت و ولی امر ما. امیدواریم دولت آقای روحانی از نعمت بزرگ نصایح و مشورتهای دلسوزانه مقام معظم رهبری، استفاده کند.
وی در پاسخ به سوال دیگری، ارزیابی خود را از سفر رییسجمهور دولت یازدهم به نیویورک، اینگونه ارائه کرد: دولت زحمتهای زیادی کشیده و همه از آنها حمایت میکنیم. البته جای نقد روشن هم باز است.
وی خاطرنشان کرد: اگر آنها(آمریکاییها) مایل به مذاکره هستند، باید بگویند که چه چیز جدیدی دارند. ما تمام حقوق خود از NPT را بدون کموکاست، میخواهیم. آنان فقط میتوانند از ما بخواهند که فعالیتهای خود را در چهارچوبNPT، شفافتر کنیم.
دبیر ستاد حقوق بشر قوه قضاییه مکالمه تلفنی اوباما و روحانی را توطئه صهیونیستها برای این سفر دانست و گفت: آنها میخواستند با استفاده از این تلفن، ادعا کنند که در داخل کشور همکاری و همراهی با رییسجمهور وجود ندارد و شان دولت را پایین بیاورند. اگر این مکالمه تلفنی انجام نمیشد، در داخل از دولت حمایت میشد، اما صهیونیستها با توطئه این نقشه خود را اجرا کردند. زحمات دولت را کاهش نمیدهیم و نادیده نمیگیریم اما اگر تلفن انجام نمیشد، بهتر بود.
وی در پاسخ به سوال دیگری، ادبیات فاخر دیپلماتیک را ضروری دانست و تصریح کرد: ادبیات آقای روحانی را بطور عام، بر احمدینژاد ترجیح میدهم. در ماجرای هولوکاست، احمدینژاد حرف بدی نزده بود اما این حرف خوب باید با ادبیات دقیقتری بیان میشد تا دشمن نتواند از آن سواستفاده کند.
وی هفتاد درصد مشکلات اقتصادی بوجود آمده در یک سال و نیم آخر دولت دهم را ناشی از سوءمدیریت دانست و اظهار کرد: در این دوره همه فکر احمدینژاد این شده بود که چطور مشایی را بعد از خودش سر کار بیاورد و به مملکت بچسباند.
لاریجانی همچنین در پاسخ به سوالی درباره اظهارات اخیر آیتالله هاشمی رفسنجانی، اظهار کرد: معیار و میزان در کشور ولی امر است. افراد میتوانند سلیقههای مختلف داشته باشند ولی مشی نظام بر مقام معظم رهبری منطبق است. آقای هاشمی را به عنوان یک شخصیت برجسته تاریخ خومان دوست داریم و به گفتههای او اعتماد داریم، اما مردان بزرگ اشتباهات بزرگ هم میکنند. متاسفیم که در فتنه 88، حیثیت ایشان خدشهدار شد.
وی افزود: مسیر کشور روشن است. امام خمینی (ره) حادثه گذشته نیست که با خاطره بیان شود. نسل فعلی باید به مفاهیم امام (ره) برگردند و مسائل متشابه را به محکمات رجوع دهند. آقای هاشمی نباید نگرانی شما باشد و لازم نیست به او توهین کنیم. ولی بین احترام و تبعیت باید تمایز قائل شویم.
به گزارش ایسنا وی در جمع خبرنگاران نیز با بیان اینکه «علاقهای به رابطه با آمریکا نداریم؛ چراکه آمریکا تنها با ما دشمنی کرده» تاکید کرد: استراتژی معقول، مدیریت دشمنی است. اگر آمریکا دوست دارد روابطش با ایران خوب شود، باید دست از دشمنیهایش به صورت عملی بردارد.
وی در پاسخ به سوال دیگری درباره جایزه نوبل گفت: اینکه رییسجمهور ما توسط گروههایی در دنیا مورد توجه قرار بگیرد، چیز بدی نیست و ما خوشحال خواهیم شد که آنها از ما تمجید کنند. البته بعید است که به شخصیت فرهیختهای مثل آقای روحانی جایزه صلح نوبل بدهند؛ چراکه شان این جایزه پایین است و اگر بالا بود جا داشت که آن را به رییسجمهور ایران بدهند. جایزه صلح نوبل تا به حال به کسانی داده شده که بر علیه اسلام، ملل مختلف و فلسطین اقدام کردهاند. این جایزه، مثل فیزیک نوبل نیست، بلکه کاملا سیاسی است و در دست صهیونیستهاست.
دبیر ستاد حقوق بشر قوه قضاییه، در پاسخ به سوالی درباره سفر رییسجمهور به نیویورک نیز گفت: تحرک جدید دیپلماتیک ایران را خوب میدانم، سفر ایشان دستاوردهای خوبی برای نظام داشت و اجازه نمیدهیم تا اسرائیلیها و رژیم صهیونیستی، با حاشیهسازی برای این سفر دستاوردهای آن را از بین ببرند.
وی دستاورد بزرگ این سفر را آغاز روش جدید در دیپلماسی دانست و تصریح کرد: این روند ادامه پیدا میکند و موفق خواهد شد. رییسجمهور را حمایت میکنیم، طبیعتا هر کار جدیدی در ابتدا اشکالاتی دارد که به تدریج اصلاح خواهد شد.
وی با اشاره به عملکرد دولتمردان آمریکایی نیز تاکید کرد: فیگورهای آنها مقابل دوربین تلویزیون و حرفهای دوپهلویشان، نمیتواند موجب افزایش اعتماد ما شود.
لاریجانی در پاسخ به سوال دیگری درباره آنچه مبنی بر پدرخوانده بودن هاشمی رفسنجانی مطرح میشود، گفت: آقای روحانی رییسجمهوری دانا و مدیر است. افراد میتوانند نظرات خودشان را راجع به رفتار دولت بیان کنند. این توهین به دولت آقای روحانی است که بگوییم ایشان پدرخوانده دارند و یا دولت در سایه است. خواهش من این است که آقای هاشمی توصیههایشان را تلفنی به آقای روحانی بگویند و در سطح عموم القای شبهه نکنند که ما رییسجمهور درجه دو داریم.
وی همچنین در پاسخ به سوالی درباره اظهارات خاتمی مبنی بر افراطیگری عدهای و ایجاد ترور گفت: اینکه در کشور ما رابطه با آمریکا مخالف داشته باشد، عجیب نیست. آن طوری که من از مقامات امنیتی تحقیق کردم، عملی به اسم پرتاب لنگه کفش، در دوربینها و عکسها وجود ندارد. تصاویری که منتشر شده، مربوط به این صحنه نبوده و ما نباید به گزارش سایتها و تلویزیونهای خارجی اعتماد کنیم. باید ظرفیت خود را در تحمل انتقادات بالا ببریم، جوانان ما نسبت به رابطه با آمریکا حساس هستند و جیغ هم میزنند، این چیز بدی نیست و برای دولت ما نقطه مثبتی است.
وی ابراز عقیده کرد: آقای خاتمی کافی است به دوستان اطراف خودش نگاه کند و ببیند چند نفر از باند «مهدی هاشمی» کنارش هستند، اگر به دنبال ترور میگردد، آنها هستند و با کشف آنها متوجه خواهد شد که تروریستها کجا لانه کردهاند.
لاریجانی همچنین در پاسخ به سوال دیگری درباره اظهارات فائزه هاشمی مبنی بر نبود پروندهای برای مهدی هاشمی در قوه قضائیه، گفت: آقای مهدی هاشمی دارای پرونده قضایی هستند و در حال طی مسیر طبیعی است اما هنوز حکم دادگاه علیه ایشان صادر نشده است.
وی در پاسخ به سوال خبرنگار دیگری درباره اخوانالمسلمین اظهار کرد: جریان اخوانالمسلمین منحل نشده و سالها در زندان بودهاند، این بار اول نیست که دستگیر میشوند. البته نهضت اسلامی مصر بخش قابل توجهی را شامل میشود و اخوانالمسلمین یک گروه آن هستند، بیداری اسلامی با زور از بین نخواهد رفت. /ایسنا