اخبار


2 دقیقه پیش

عکس: استهلال ماه مبارک رمضان

همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ...
2 دقیقه پیش

تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریم

وزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که می‌تواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام می‌شود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ...

آقای اوباما! اشتباه کردید که ایران را از قلم انداختید



اخبار,اخبارسیاست خارجی,رئیس جمهور آمریکا


 اخبار سیاست خارجی - رویترز:
آقای اوباما! اشتباه کردید که ایران را از قلم انداختید

رویترز در تحلیلی می نویسد باراک اوباما، رئیس جمهوری آمریکا، چهارشنبه شب سخنانی ایراد کرد که برای مردم آمریکا، که اعتماد خود را به فرمانده کل قوای آمریکا ازدست داده اند، طراحی شده بود.

به گزارش «تیک»، بیشتر این سخنرانی درباره موضع گیری او بود؛ ما محکم و قاطعیم، وارد میدان می شویم، پیروز می شویم، اما همه این ها را نه با پوتین پوشان نیروی زمینی، بلکه با نیروی هوایی مان، و با همکاری دوستان و متحدان مان انجام می دهیم.

اوباما وعده داد که این مأموریت تکرار آنچه در افغانستان و عراق روی داد (یعنی جنگ  های دوران جورج بوش) نخواهد بود- بلکه بیشتر به عملیات علیه القاعده شباهت خواهد داشت – فراموش نکنید که اسامه بن لادن در این عملیات کشته شد!- و به شیوه بمباران های هوایی مداوم افراطی ها در سومالی و یمن است.

نویسنده مقاله می نویسد: اما رئیس جمهوری باید بداند که نمی توان با داعش مانند شورشیان سومالی و یمن رفتار کرد. موجب اصلی نگرانی از داعش آن  است که این گروه، برخلاف گروه های مسلح خشن دیگر، محل مشخصی ندارد. دولتی جنینی است که حکومت بر مناطق وسیع سنی نشین عراق و سوریه را تازه آغاز کرده است. به همین دلیل نمی توان آن را با بمباران به ورطه فراموشی و نابودی راند، و کافی نیست که رهبراصلی آن را با یورشی ماهرانه و حساب شده از مکمن بیرون کشید- چنان که در پاکستان شاهد بودیم.

ویلیام کوانت  می نویسد: برای بازپس گرفتن سرزمین های تحت اشغال داعش به چکمه پوشان زمینی نیاز است. اما رئیس جمهوری گفته است این چکمه پوشان از ما نخواهند بود. پس از کجا می آیند؟

به نوشته او، عراق مورد آسان تری است. بغداد دولتی جدید یافته که می تواند به بازسازی نیروهای حافظ امنیت و جذب نیروهای پیشمرگه کرد در شمال کشور و برخی طایفه های سنی در استان انبار قادر باشد.

هرچند که در حال حاضر این از مقوله امید است تا واقعیت. اما آمادگی نیروهای زمینی عراق برای مقابله با نیروهای داعش امری بسیار خطیر است. بویژه وقتی نبرد بر سر موصل، دومین شهر عراق، در مرکز اهمیت قرار گیرد. در نهایت با از دست دادن موصل بود که پرده از اهمیت خطر این پیکار جویان کنار رفت و با بازپس گرفتن موصل است که نخستین نشانه عمده برگشتن بخت از دولت اسلامی پدیدار می شود.

ویلیام کوانت  در پاسخ به این پرسش که آیا این امر عملی است؟ می گوید، به نظرمن آری. اما تنها در صورتی که برخی شرایط مهیا باشد. که آن هم چیزی بیش از صرفاً کار کردن با دوستان و متحدان و انجام بمباران های بی خطر است.

او می نویسد: با این حال مهم آنست که در قدرت داعش مبالغه نکنیم. داعش شاید حدود ۲۰ هزار سرباز مسلح داشته باشد که در چند محل استراتژیک – و مهم تر از همه، در موصل عراق و در رقه در سوریه، پراکنده اند. افرادشان خشن و بی رحمند و تاکنون موفقیت شان تا حد زیادی  مدیون تفرقه دشمنان و روحیه پایین نیروهای عراقی و سوری بوده است- اما شکست ناپذیر نیستند.

ویلیام کوانت، می نویسد: واشنگتن نیاز دارد برای گردآوردن ائتلافی از نیروهای قادر به برگرداندن مسیر در عراق، همراه با پشتیبانی هوایی آمریکا، در بیرون چارچوب «دوستان و متحدان» روابطی برقرار کند. باید از کشورهای سعودی، حاشیه خلیج فارس، و ناتو- و خلاصه طرف هایی که جان کری وزیر خارجه دل به لطفشان بسته، فراتر برود.

اوباما در سخنانش نامی از ایران نبرد. با این حال در صحنه عراق، ایران بازیگر نقش مرکزی است. رئیس جمهور اشتباه کرد، ایران نفوذی قوی و گسترده در دولت جدید حیدر العبادی، و شبه نظامیان شیعه و کرد عراق دارد که همه آنان با داعش مخالفند. بسیج مؤثر این نیروها بدون دست کم همکاری خاموش با ایران، کاری دشوار است.

بنابراین، دولت اوباما، به عنوان بخشی از مذاکرات جاری واشنگتن با ایران درباره مسئله اتمی، باید برای تعیین چگونگی جنگ با دولت اسلامی – نخست در عراق و بعد در سوریه-  با ایران وارد مذاکراتی شود که به زبان دیپلماسی «جانبی» خوانده می شود اما بسیار کلیدی است.  واشنگتن به عنوان بخشی از استراتژی حساب شده خود علیه دولت اسلامی به ارتقای روابط خود با تهران نیازمند خواهد شد.

توافق با ایران بر سر برنامه هسته ای این کشور در چندماه آینده به نظر امکان پذیر می آید. این توافق به جای خود بسیار حیاتی ست. اما گامی مهم در ساختن اردوگاهی علیه دولت اسلامی نیز هست.

 

 اخبار سیاست خارجی - تیک


ویدیو مرتبط :
اوباما: نتانیاهو در مورد توافق با ایران اشتباه میکند

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

آقای اوباما ، متشکریم که مردم ایران را دوست دارید!



 

 

 

آقای اوباما ، متشکریم که مردم ایران را دوست دارید!

 

جعفر محمدی - 77 نفر از کسانی که آقای حسین باراک اوباما دوستشان دارد و نوروز امسال هم عید را به ایشان تبریک گفت ، در یک شب سرد برفی ، بر اثر سقوط هواپیما در شمال غربی ایران جان خود را از دست دادند.

این اولین بار نیست که مردم عادی ایران ، قربانی سقوط هواپیماها می شوند ، هواپیماهایی که خود ، قربانی تحریم ها هستند و به همین دلیل ، به جای آن که دوران بازنشستگی خود را بگذرانند ، مجبورند حتی 37 سال پس از تولیدشان ، از این شهر به آن شهر پرواز کنند و هر از گاهی هم کم بیاورند و فاجعه بیافرینند.

مسوولان ایرانی در باره سقوط هواپیماها ، به خاطر مسائل سیاسی ، زیاد بر بروی اثرات تحریم تاکید نمی کنند ، اما کیست که نداند تحریم های سی ساله ، بیشترین تاثیرات منفی را در صنعت هواپیمایی ایران گذاشته و کشورمان را که روزگاری سرآمد این صنعت در خاورمیانه بود ، وارث ناوگانی فرسوده و خطرساز کرده است.

تحریم ها ، باعث شده ، نه تنها به ایران ، هواپیمای نو نفروشند ، بلکه حتی تامین قطعات هواپیما نیز با مشکلات جدی مواجه شود ؛ هواپیماهای قدیمی ، استیجاری و در بهترین شرایط دست دوم ، شاکله ناوگان هواپیمایی ایران را تشکیل می دهد.

هر چند در سقوط هواپیماها ، عوامل مدیریتی و انسانی هم می تواند دخیل باشد ، اما ناگفته پیداست که یک ناوگان سالم و استاندارد ، تا حد زیادی می تواند در جبران برخی خطاهای انسانی موثر باشد.

ایران ، بزرگ ترین متقاضی بالقوه بوئینگ و ایرباس در جهان است و می تواند هزینه ای میلیاردی در این خصوص داشته باشد ، اما آمریکا مانع از معامله است. این در حالی است که مقامات آمریکایی برای فروش بوئینگ و اروپایی ها برای عرضه ایرباس شان ، با یکدیگر رقابت دارند و برای ربودن سهم بازار از هم ، حاضرند انواع امیتازات را به مشتری های عمده خود بدهند.

همین چند سال پیش بود که برای فروش هواپیمای مسافربری به کشور کوچک بحرین ، روسای جمهور آمریکا و فرانسه ،راساً وارد گود شدند و به بحرینی ها اعلام کردند که اگر از ما بخرید ، برای امضای قرار داد ، خودمان شخصاً به منامه خواهیم آمد.

دولت آمریکا ، ایران را تحریم کرده است زیرا مدعی است که جمهوری اسلامی در صدد دستیابی به سلاح هسته ای است ، حقوق بشر را نقض می کند و قدرتی مداخله گر در منطقه شده است.

مقامات آمریکا ، بارها گفته اند که مردم ایران را دوست دارند ، برای شان ارزش قائل اند و به فرهنگ و تمدن دیرین شان بها می دهند ، اما با حکومت ایران مشکل دارند.

این استراتژی آنها ، مشخصاً در دور اول ریاست جمهوری بوش پسر که کاندولیزا رایس مشاور امنیت ملی آمریکا بود ، رسماً تدوین شد و از آن پس به استانداردی برای رفتار آمریکا با ایران تبدیل شده است: مخالف حکومت ایرانیم ؛ دوست مردم ایرانیم!

اما همین دوستان آمریکایی که دلشان برای حقوق بشر در ایران می تپد ، با تحریم صنعت هواپیمایی ایران حتی در بخش مسافری ، زمینه ساز مرگ مردم عادی ایران شده اند، از کودکان خردسالی که در لحظه سقوط عروسک هایشان را در آغوش می فشردند تا سالخوردگانی که برای دیدن فرزندانشان عازم سفر بودند و البته هیچ کدام از آنها، نه دستی در سیاست داشتند و نه در کار ساخت سلاح اتمی بودند!

ادامه تحریم ها در حوزه هایی که به معیشت مردم لطمه می زند و از جمله تحریم هواپیماهای مسافربری و قطعات آنها ، نقض ادعاهای آمریکا در دوست داشتن مردم ایران است.

به راستی این چه دوست داشتنی است که از یک سو ، رئیس جمهورشان ، برای سال نوی ایرانی ها پیام تبریک می فرستند و حتی به زبان فارسی "عید شما مبارک"

می گوید و برای یک زندانی در ایران ، فریاد واحقوق بشرا سر می دهد اما وقتی به او می گویند که تحریم هواپیماهای مسافربری توسط شما باعث می شود مردم عادی ایران ، گروه گروه کشته شوند ، موضوع را ناشنیده می گیرد.

آیا سفر سالم و صلح آمیز و زنده ماندن بعد از سفر ، جزو حقوق بشر نیست؟ آیا هواپیمای مسافربری که مردم عادی را در میان شهرهای مختلف ایران جابجا می کند ، مصداق سلاح های ممنوعه است و صلح و امنیت جهانی را به خطر می اندازد؟

آیا اگر به جای هواپیمایی که در ارومیه سقوط کرد و 37 سال عمر داشت و از تجهیزات قدیمی بهره می برد ، هواپیمای نو و با امکانات مدرن در اختیار مسافران بود ، احتمال حادثه کاهش نمی یافت؟

نکته مهم دیگر آن است که اگر سقوط فیزیکی هواپیماهای فرسوده در ایران ، هر از چند گاه رخ می دهد ، همه پروازها در ایران در ذهن و اندیشه مسافران ، سقوط می کنند چه آن که همه می دانند که سوار هواپیماهای فرسوده و خطرناک می شوند و در طول سفر ، "کابوس سقوط" همراهشان است و بدین سان ، به جای لذت بردن از پرواز ، خدا خدا می کنند که فقط زنده برسند.

این استرس و نگرانی دائمی و آن مرگ های هر از چندگاه ، محصول تحریم های کشوری است که مردم ایران را دوست دارد و خیلی هم دوست دارد!..../تحلیل:عصرایران