سرگرمی


2 دقیقه پیش

تصاویری که شما را به فکر فرو می‌برد (34)

یک عکس، یک طرح یا یک نقاشی؛ بعضاً چنان تاثیری روی بیننده دارد که شنیدن ساعت ها نصیحت و یا دیدن ده ها فیلم نمی‌تواند داشته باشد. هنرمندانی که به ساده ترین روش ها در طول تاریخ ...
2 دقیقه پیش

دیدنی های امروز؛ سه شنبه 18 خرداد ماه

دیدنی های امروز؛ سه شنبه 18 خرداد ماه وبسایت عصرایران: نماز تراویح مسلمانان اندونزی در نخستین شب آغاز ماه رمضان – آچهمعترضان عوارض زیست محیطی یک پروژه انتقال آب در کاتالونیا ...

طنز؛ دستورالعمل های قضاقورتکی!


شرمنده ام که برای خشکاندن منابع آبی دستورالعمل می نویسم. فقط برای ثبت در تاریخ است که بدانند «ما می توانیم» خیلی هم می تواینم.





هفته نامه چلچراغ - محمدعلی مومنی: شرمنده ام که برای خشکاندن منابع آبی دستورالعمل می نویسم. فقط برای ثبت در تاریخ است که بدانند «ما می توانیم» خیلی هم می تواینم. وگرنه دستورالعمل نمی خواهد. همین که اراده کنیم، تالاب که عددی نیست، دریای خزر را هم خشک می کنیم. حتی پیشنهاد می کنم خلیج فارس را هم خشک کنیم که بعضی ها این قدر چشم طمع به آن نداشته باشند و بزینم در پوزشان. بعد هی بگویند «خلیج عربی».

راه های خشکاندن خلیج فارس، دریای خزر و تالاب ها از بیخ

1-    جذب گردشگرانِ خشکان


گردشگر برای محیط زیست، حکم آموکسی سیلین را دارد برای عفونت در بدن! به هرکجا برود، آن جا را به خاک سیا، زباله سیاه و چیزهای سیاه و قهوه ای دیگر بنشاند و بی خیال هم نشود. جهان برای گردشگر خط طولی است که او فقط یک بار از آن جا رد می شود. پس مقبره نیاکان دیگران! گردشگر برود کنار تالاب، خودش کارش را بلد است. سفارش خشکاندن دریاچه، دریا، دریای آزاد و خلیج هم می پذیرد.

2-    کشف دو قطره نفت زیر تالاب


کافی است به اندازه دو پیت، یا دو گالن نفت زیر تالاب باشد. مشتاقان نفت خیلی دوست دارند نفت را از حلقوم تالاب بیرون بکشند و ببرند سر سفره های مردم. حتی اگر دو قطره هم باشد، از میل آنها به خدمت کردن کم نمی شود که!

3-    احداث راه آسفالت از میان تالاب


بعضی ها علاقه عجیبی به آسفالت کردن همه چیز دارند. آسفالت کردن کوه دماوند، آسفالت کردن برج آزادی، آسفالت کردن کهکشان راه شیری و دهان آدم باز می ماند از این همه اشتیاق آسفالتی.

وسط تالاب را آسفالت کنند که مردم بتوانند به راحتی بروند آن وسط و همان جا خدمات زباله پراکنی را ارائه کنند. در این پروژه 95 درصد تالاب زیر کشت آسفالت می رود که گردشگران از آن پنج درصد زیبایی باقی مانده لذت ببرند.

4-    بردن آب تالاب به آفتابه مردم


اگر زیر تالاب نفتی نبود که برود به سفره مردم، آب تالاب که می تواند برود به زندگی مردم. یکی از وسایل کاربردی و چندمنظوره که آب گیر هم باشد، همانا آفتابه است. اگر آب به آفتابه مردم برود، با همان آفتابه هم نیازهای مستقیم برطرف می شود، هم نیازهای غیرمستقیم مثل شستن ماشین، آب بازی و...

5-    توجه به صادرات غیرنفتی


هی گفتیم صادرات غیرنفتی. کو؟ نیست! بالاخره باد چرخ صادرات غیرنفتی را راه انداخت یا نه؟ وقتی قرار است تالاب خشک بشود، پس چرا صادر نکنیم؟ وقتی قدر تالاب دانسته نمی شود، صادر کنیم لااقل پولش را بگیریم. اتفاقا با صادر کردن آب تالاب خیالمان راحت است که کسی نمی تواند آن را بخشکاند. چون تالابی در کار نیست که بخواهد بخشکاند.

6-    فیلم در بیاوریم


مجوز ساخت فیلم با موضوع فاجعه خشکاندن تالاب داده شود. بعضی از فیلم سازها برای سیمرغ و اسکار هرکاری که لازم باشد، انجام می دهند. چنان تالاب را خشک می کنند که 10 تا سیمرغ و اسکار هم به او بدهند، کم است.

7-    چالش سطل آب تالاب راه بیندازیم

مردم چالش خیلی دوست دارند. اصلا ما مردم چالش پروری هستیم. یک نفر برود کنار یکی از تالاب ها یا دریا و خلیج، یک سطل ناقابل آب بریزد روی سروکله اش. چند دقیقه بعد مشتاقان و علاقه مندان تا قطره آخر آب را کشیده، به خود پاشیده، با وجدان آسوده به خانه بازگشته، و فیلمش را در این ور و آن ور آپلود نموده و لایک ها را پس انداز می کنند.

8-    مجواز احداث تعویض روغنی، صافکاری و بقالی در کنار تالاب صادر شود


صنایع مزاحم را بفرستند بروند کنار تالاب. اتفاقا ضایعاتشان هم می رود توی تالاب، دیگر محیط زیست هم آلوده نمی شود.

چهار تا هتل هم آن جا احداث بشود. پای منافع اقتصادی که وسط باشد، کوه دماوند، باتلاق گاوخونی و راه دریاچه گهر هم آسفالت می شود.

9-    خواندن عناوین برخی از روزنامه ها در کنار تالاب

بعضی از روزنامه های مطالبی چاپ می کنند که آدمیزاد هم درجا خشک می شود، تالاب که سهل است.
بعضی از اظهارنظرها و خبرها هم برای خشکاندن آدمیزاد، تالاب، دریا، دریاچه و خلیج بسیار مفید و کاربردی است.

10-    حفاظت از تالاب را بدهند دست چهار تا بچه


این دستورالعمل سال های گذشته اجرایی شده و در پروژه های مختلف نتایج خوبی داشته، مثلا یک شرکت خودرویی به یک بچه سپرده شد. مناطق آزاد را به دست بچه دیگری دادند. چنان جواب می دهد!


ویدیو مرتبط :
طنزلکی.طنز لکی.تست گلس توسط مسلم طنز/طنزکردی/طنزلری/طنز/مسلم طنز/طنز خنده

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

طنز، دستورالعمل اجرایی گشت ارشاد و انصار


25 درصد دانش آموزان ما بچه مثبت و سوسول هستند؛ چرا؟ چون طبق آمار منتشر شده از مرکز محترم پژوهش های مجلس، «75 درصد دانش‌آموزان، با جنس مخالف رابطه غیرمجاز دارند».

ایسنا - فرزین پورمحبی: 25 درصد دانش آموزان ما بچه مثبت و سوسول هستند؛ چرا؟ چون طبق آمار منتشر شده از مرکز محترم پژوهش های مجلس، «75 درصد دانش‌آموزان، با جنس مخالف رابطه غیرمجاز دارند».

وقتی این آمار را خواندم. اولین کاری که کردم، بجا گذاشتن سجده شکر بود. چراکه من با این عدد و رقم به نسل آینده ساز کشورمان امیدوار شدم که تا این حد کمر همتش برای ساختن آیندگان سفت است و مثل ما بی بخار و سیب زمینی از آب در نیامده اند. (روم به دیوار:ما حتی نتوانستیم یک خاکی بر سر کاهش جمعیت مان بریزیم چه رسد به ...) باری به هر جهت و صد هزار مرتبه شکر که نسل آینده از همین حالا می تواند جور ما و گلیم خودشان را از آب بیرون بکشند و بچلانند و خیلی کارهای دیگر هم بکنند که نمی توان همه را اینجا گفت. البته برای انجام آن کارهایی که نمی توان اینجا گفت هم، سر سوزنی محتاج کمک پدر و مادرشان هم نشوند (توضیح: ما تا 30 سالگی بدون بابا و مامانمان نمی توانستیم از یک دختر خواستگاری کنیم! چه رسد به رابطه ...)

بله... بالاخره گشت هایی که توی خیابان، پارازیت هایی که توی هوا و فیلترینگ هایی که توی سایت ها ول کردیم و قانون سانسور و تفکیک جنسیتی را که تحت هیچ شرایطی ول نکردیم، نتیجه داد و دستاوردش همینی شد که در آمار فوق دیدید. به همین چیزها اصطلاحا می گویند: اقدامات زیر بنایی برای درست و درمان کردن زیر ساخت های فرهنگی

فقط این وسط یک سوال پیش می آید...

آن 25 درصد باقیمانده از دانش آموزان چرا تا این حد پاستوریزه و بچه مثبت مانده اند؟ کجای برنامه هایمان اشتباه بوده که این گروه هر چند قلیل توانستند قسر در بروند؟ اصلا یک سوال دیگر ...

این دانش آموزان سوسول چطوری می توانند سرشان را در کتاب هایشان بکنند در حالیکه سه چهارم همکلاسی های آنان با آب و تاب فراوان هر روز مشغول تعریف و تمجید از رابطه و تجربه اشان با جنس مخالف هستند؟ زودپز چینی هم که باشی وقتی که این خاطرات را بشنوی در این فضا داغ می کنی و سوت می کشی ... کبریت بی خطر بودن هم حدی دارد. آنها تا کی می خواهند نسبت به اینهمه انتقال تجربیات دوستانشان بی تفاوت مانده و دست رو دست بگذارند و مثل گاگول ها به درس و مشق شان برسند ؟!

به عقیده من می بایست بودجه ای برای به جاده خاکی زدن دانش آموزان سر به راه فوق تخصیص داده شود تا آدم از مشاهده اینهمه پاستوریزه بودن آنها، رودل نکند.

به امید روزی که هر دانش آموز حداقل یک پارتنر داشته باشد و این آینده سازان به کمک هم چیزهایی در آینده بسازند که نامشان نشود بچه های طلاق ....

دستورالعمل اجرایی گشت ارشاد و انصار

توضیح: با توجه به دستاوردهای فوق، این دستورالعمل برای عدم تداخل وظائف دو گشت «ارشاد» و «انصار» و رفاه و آسایش دوستان محترم منکراتی نگاشته شده است.

1- کلیه تذکرات «لسانی» متعلق به برادران فعال در گشت انصار بوده و کلیه تذکرات غیر لسانی متعلق به عزیزان فعال در گشت ارشاد می باشند. بدیهی است که تذکرات غیر لسانی تذکراتی را شامل می شوند که از همه اعضا به جز «لسان» استفاده شود.

2- نظر به اینکه گشت ارشاد ون دارد و گشت انصار موتور، از همین رو در موارد اورژانسی که نیاز به حضور سریع این عزیزان در محل مورد نظر می باشد، ضروری است از گشت انصار استفاده شود؛ تا آن موقع که گشت ها پشت ترافیک بوق می زنند «موارد مورددار» نتوانند با سوء استفاده از همین مسئله همان زمان، تیپ و یا اتو بزنند. (توضیح:در آینده با تاسیس گشت های هوایی، رسیدن به موارد مورددار به حداقل زمان ممکن خواهد رسید.)

3- با توجه به نوع وسیله نقلیه ای که گشت های ارشاد در اختیار دارند، ضروری است در مواقعی که مورد «موارد مورددار» با تذکر سرپایی حل نمی شود جهت انتقال «موارد مورد دار» به جایی که موردشان در آنجا حل می شود، از گشت های ارشاد استفاده شود، بدیهی است که انتقال «موارد مورددار» با موتور صورت خوشی نداشته و زیادی تابلوست.

4- با توجه به اینکه برادران فعال در گشت های انصار سر به زیر تر از برادران گشت های ارشاد می باشند، ضروری است که تذکرات مربوط به مواردی همچون: «بوت» ، «چکمه» ، «ساپورت» به عهده گشت های انصار و مواردی مربوط به امور بالا تنه، همچون: «بالا دادن عینک» و «بزرگ بودن کلیپس» و ...به عهده برادران گشت ارشاد باشند. (توضیح: برای امور مربوط به مناطق دیگر متعاقبا تکلیف مشخص و طی متممی به سمع و آگاهی رسانده خواهد شد.)

5- در مواردی که دو گشت همزمان بر سر یک «مورد مورددار» می رسند، الویت با گشتی خواهد بود که «مورد مورددار» مورد نظر آن‌را برای تذکر به خودش انتخاب می نماید و چنانچه «مورد مورددار» در این مسئله بر سر دو راهی انتخاب قرار گرفت و نتوانست تصمیم قطعی خود را صریحا اعلام نماید، الویت با گشتی خواهد بود که مورد های شخص «مورددار» شامل یکی از مواردی شود که در حوزه عملیاتی گشت مورد نظر بوده و در بالا مفصلا به آنها اشاره شده است.

این دستورالعمل در 5 ماده بوده و از تاریخ صدور قابل اجرا می باشد.