سرگرمی


2 دقیقه پیش

تصاویری که شما را به فکر فرو می‌برد (34)

یک عکس، یک طرح یا یک نقاشی؛ بعضاً چنان تاثیری روی بیننده دارد که شنیدن ساعت ها نصیحت و یا دیدن ده ها فیلم نمی‌تواند داشته باشد. هنرمندانی که به ساده ترین روش ها در طول تاریخ ...
2 دقیقه پیش

دیدنی های امروز؛ سه شنبه 18 خرداد ماه

دیدنی های امروز؛ سه شنبه 18 خرداد ماه وبسایت عصرایران: نماز تراویح مسلمانان اندونزی در نخستین شب آغاز ماه رمضان – آچهمعترضان عوارض زیست محیطی یک پروژه انتقال آب در کاتالونیا ...

طنز؛ اگر شما احساس خوشبختی نمی کنید!


سندروم خوشبختی بیماری عجیبی است که هر از گاهی در یکی از کشورها بروز می کند.

مجله خط خطی: اگر شما احساس خوشبختی نمی کنید، احتمالا از سندروم خوشبختی رنج نمی برید. سندروم خوشبختی بیماری عجیبی است که هر از گاهی در یکی از کشورها بروز می کند. این بیماری باعث بروز اختلال در یافتن خوشبختی می شود به گونه ای که فرد در عین دست یافتن به خوشبختی خود را فرد سعادتمندی نمی داند.

بهترین راه درمان این بیماری آگاهی بیمار به داشته ها و توانمندی هایش است. به پتانسیلی که او با تکیه بر آن می تواند فردی خوشبخت باشد. در این شماره برای آن دسته از عزیزانی که این حس در آنها رسوخ نکرده دلایل خوشبختی شان را شرح می دهیم تا با تکیه بر آن بر بیماری خود فائق و سرزمین را به سمت دست یازی به یک خوشبختی جمعی هلو رهنمون سازیم.

دلایل احساس خوشبختی بسیار است که من به اختصار به برخی از آنها پرداخته ام:

1- افتخار کنید! شما در کشوری زندگی می کنید که امکان بیکاری در آن تقریبا صفر است. (آمارمان هم با آمار دولت در این زمینه مو نمی زند و انگی به ما نمی چسبد) همیشه دری اگر به رویتان بسته شود دریچه ای به روی شما باز می شود. بنابراین در این کشور هر چقدر هم ماز کارهای تولیدی و اداری و کشاورزی و ... رانده شوید باز دری به رویتان باز است تا شغلی بیابید. می توانید گوشه خیابان و بدون ارائه مالیات، دلار بفروشید یا سیم کارت یا کارت تلفن. اصلا نوبت خود را در بانک ها به ویژه در ایام شلوغ بفروشید تا به تازه واردان بانک، یا جای پارکتان را بفروشید به خودروهای در جستجوی پارک. بلیط سینما و مسابقات مهم فوتبال هم قابل فروش هستند. دیدید چقدر کار می شود کرد؟ بعد وقتی می گویند آمار بیکاری در کشور پایین است کسی باورش نمی شود!

2- چاقی بر اثر چه حاصل می شود؟ پرخوری؛ و پرخوری نشان چیست؟ سرمایه داری. و طبق آمار از هر 10 نفر ایرانی هفت نفر از چاقی یا اضافه وزن رنج می برند. جان کلام پولدارها چاق می شوند و بی پول ها لاغر. با این حساب از هر ده نفر ایرانی هفت نفر سرمایه دار هستند و احتمالا سه نفر دیگر هم وضعی عادی دارند و جزو طبقه متوسط قرار می گیرند.

3- آزادی فراتر از مطلق. کدام کشور را سراغ دارید که مردم آن کشور و شهروندانش فارغ از درجه یک و دو بودنشان بتوانند آزادانه به کلیه حاکمان و پادشاهان و سیاستمداران پیشین و تاریخی شان یا اصلا سیاستمداران در قید حیات از قدرت کنار رفته شان اینچنین بتازند؟ شما می توانید به راحتی و بدون اینکه هیچ دادگاهی از شما بازخواست کند حداقل سه هزار سال تاریخ این سرزمین را به سخره بگیرید. قابلیتی که در هیچ کشور دنیا به شما اعطا نمی شود. این آزادی دستاورد کمی نیست. همچنین شما در این کشور می توانید با درج هر خبر درست یا کذبی از ورزشکاران، روزنامه منتشر کنید. می توانید یک تلفن همراه بخرید و یک ماشین و اینها بشود دفتر کارتان و مالیات ندهید. می توانید بیانیه بدهید، تکذیبیه بدهید و می توانید خیلی کارهای دیگر بکنید که چون خانواده اینجا نشسته از بیان آن معذورم.



4- شما از معدود انسان هایی در طول تاریخ هستید که می توانید بدون اعتیاد یا مشکل خاصی تلویزیون خود را خاموش کنید و به زندگی تان برسید. در دنیا کمتر پیش می آید کسی بتواند از برنامه های جذاب تلویزیون دل بکند اما با اینکه برنامه های صدا و سیمای ایران بسیار دلنشین است، شما از شانسِ به راحتی دل کندن از آن برخوردارید و این یکی از مهمترین رازهای سلامت روان است.

5- توریست وارد کشور نمی شود. این موضوع به شما آزادی عمل می دهد به راحتی هر جا دلتان خواست بروید و بدون شرمساری و خجالت روی سرستون های تخت جمشید و مینیاتورهای عالی قاپو و چهلستون یادگاری بنویسید. اصلا تکه ای از آن را به یادگار ببرید منزل و باقیات صالحات ارث بگذارد برای نسل بعدی. بدون اینکه کسی مزاحم آزادی شما بشود می توانید با اسپری روی چغزنبیل بنویسید دریای غم ساحل ندارد!

6- فکر کردید فقط روس ها با رولت روسی شان شهرت جهانی در زمینه قمار زندگی دارند؟ نخیر. وقتی اعلام شده هر بیست و پنج دقیقه یک ایرانی در تصادف رانندگی کشته می شود یعنی ما ایرانی ها رولت روسی را به سبک خودمان ایرانیزه کرده ایم. با این حساب وقتی شما یک روز کامل بیرون از خانه بوده اید و از تصادف رانندگی جان سالم به در برده اید – از تماشای مسابقه شهرآورد سالم برگشته اید و در واقع هنوز زنده اید، کسی بدون اطلاعتان از حساب بانکیتان برداشت نکرده، آدم بسیار خوشبختی هستید. واقعا دلیلی محکمتر از اینها برای خوشبختی می خواهید؟ وقتی شب سالم می رسید خانه و از حمله باجگیران و خفت کن ها و کف زن ها و کیف برها و زورگیران و هواداران دو آتشه فوتبال و سارقان و لات های محله و رانندگان بی اعصاب و ریزش ساختمان ها و تصادفات و آلودگی هوا و کتک کاری در صف بانک و دست به یقه شدن با راننده تاکسی و سیم جین گشت ارشاد و ... در امان مانده اید یعنی یک روز دیگر را هم در سایه خوشبختی سپری کرده اید.

7- هنوز مرغ می خورید ... پس هستید!

8- اگر بیکار هستید بدانید هیچ خوشبختی ای بالاتر از بیکاری نیست. فرض کنید شما جایی مشغول به کارید و با احتساب حقوق مصوب با اضافه کار حدود پانصد هزار تومان حقوق بگیرید. برای سر کار رفتن صبح ها باید سه کورس سوار شوید و برگشت هم اگر خودتان را آویزان کنید به یکی از همکاران و تا مسیری با او بیایید با دو کورس دیگر برمی گردید خانه، می شود پنج کورس، پس متوسط روزی پنج هزار تومان خرج کرایه تان می شود. ناهار و صبحانه هم حداقل روزی پنج هزار تومان خرج برایتان برمی دارد. همین دو قلم تقریبا کل درآمدتان را از بین می برد. حالا فکر کنید که در طول راه پایتان در برود یا بشکند. بخورید زمین دستتان آسیب ببیند. بر اثر آلودگی هوا سردرد بگیرید یا چشمتان آسیب ببیند. آن وقت هزینه دوا درمان را به عدد قبلی اضافه کنید و همینطور هزینه کفش و لباسی که باید با آنها بروید سر کار و استهلاکشان و ... پس با این حساب بیکار بودن خودش نوعی سعادت اجباری است چون اگر بنشینید خانه دیگر این هزینه ها را ندارید و خرجتان کمتر است.

9- در این کشور سن و سال بی معنی است. همه در هر سنی هر کار دلشان خواست می کنند. یازده سالتان که باشد سیگار می کشید. هشتاد سالتان که باشد و بازنشسته شده باشید باز هم کار می کنید. از ده سالگی در کارگاه های ساختمانی و تولیدی می توانید مشغول به کار شوید. اما به این بی حسابی هم نیست. از شانزده سالگی حق رأی دارید (البته سن حق رأی مثل نرخ دلار است. صبح به صبح باید استعلام کنی ببینی سن رأی بالا رفته؟ پایین آمد؟) بدین ترتیب سن مانعی برای رسیدن به آنچه می خواهید نیست. آرم 18+ هم در این کشور کارکردی ندارد، راحت باشید!

10- با ممنوعیت خالی گذاشتن خانه های خالی و پیدا نشدن خانه خالی به این سادگی ها (!) و یا ممنوعیت تردد خودروهای تک سرنشین و به تبع آن قدغن شدن دوردور بازی در برخی خیابان های معلوم الحال و جلوگیری از ورود افراد مجرد به شهر بازی و گرانی کافی شاپ ها و رستوران ها... شما مجبورید بنشینید خانه، کتاب مطالعه کنید. به این ترتیب هم سطح سوادتان می رود بالا هم هزینه تان می آید پایین؛ و مگر همین دو موضوع از پارامترهای بزرگ خوشبختی نیست؟ پس دیگر عذر و بهانه نیاورید. شما چون ایرانی هستید، خوشبخت می باشید. اگر هنوز هم می گویید نه بیاییم سروقتتان بهتان حالی کنیم. دهه!


ویدیو مرتبط :
احساس خوشبختی و سپاس خداوند ...بسیار آموزنده

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

احساس خوشبختی در زندگی خانوادگی



خوشبختی,احساس خوشبختی

ثروت‌های واقعی در زندگی چیزی جز دوستان خوب و خانواده خوب نیست

احساس خوشبختی در زندگی خانوادگی

سال گذشته، من به همراه خانواده‌ام برای تعطیلات سال نو به یکی از شهرهای تفریحی سفر کردیم. در هتل محل اقامتمان، با خانواده‌ای شاد و سرزنده آشنا شدیم که همه اعضای آن تقریبا در هر حالی لبخند به لب داشتند. تصمیم گرفتم با آنها بیشتر آشنا شوم. پس از کمی صحبت با مادر خانواده، متوجه شدم که خانه آنها دو شب پیش در یک آتش‌سوزی به طور کامل سوخته است و آنها مجبورند تا مدتی در هتل اقامت داشته باشند. مادر خانواده از اینکه همه اعضای خانواده او سالم هستند و تنها خانه آنها تخریب شده است بسیار خوشحال بود و ابراز رضایت می‌کرد. صحبت‌های این خانم و نگاه مثبت او به زندگی ناخودآگاه لبخندی به لب من آورد. با دیدن این خانواده، به این نتیجه رسیدم که همه ما تنها زمانی می‌توانیم احساس خوشبختی واقعی را به دست آوریم که یاد بگیریم به خاطر اموری که در اختیار ما نیستند ناراحت نشویم و به زندگی خود ادامه دهیم. همچنین اگر زندگی دلیلی برای منفی نگری برای ما ایجاد کرد، ما به دنبال دلیلی برای مثبت‌اندیشی باشیم. همیشه و در زندگی همه ما دلیلی برای لبخند زدن وجود دارد. واقعیت این است که علت ناراحتی و احساس بدبختی بسیاری از افراد این است که آنها در جایی که نباید به دنبال خوشخبتی هستند. قطعا احساس خوب احساس خوشبختی را نمی‌توان در این موارد پیدا کرد:

یک زندگی راحت و بدون دغدغه
زندگی سخت است. اما شما سخت‌ترهستید. مواجهه با ترس‌ها و واهمه‌ها در زندگی شما را شجاع‌تر می‌کند. اشتباهات و شکسته شدن هرازگاهی دل شما، شما را خردمندترمی‌کند. گاهی اوقات امور باید اشتباه پیش بروند تا نهایتا مسیر صحیح را پیدا کنند. گاه شما باید از بدترین‌ها عبور کنید تا به بهترین‌ها دست پیدا کنید.
سفر زندگی قرار نیست ساده باشد. باید ارزشمند باشد. اگر به دنبال فرار از دشواری‌ها هستید، بدانید که هیچگاه رشد نخواهید کرد. اینکه در گذشته چه شکست‌هایی خورده‌اید مهم نیست. مهم این است که از حال به بعد مسیر را درست انتخاب کرده و طی کنید. برای رسیدن به موفقیت و احساس خوشبختی، باید از سختی‌ها عبورکنید. شرایط سخت را بپذیرید، از آنها درس بگیرید و به راه خود ادامه دهید. گاهی نیز باید امری را فراموش کنید. اگر فراموش کردن لازمه حرکت شما رو به جلو است، اینکار را بکنید.

گذشته‌ای که دیگر وجود ندارد
شما در حال تغییر هستید. دنیای اطراف شما نیز در حال تغییر است. اگر امری در گذشته برای شما خوب و مثبت تلقی می‌شده است، این به این معنا نیست که الان نیز همینطور است. این امر می‌تواند یک عادت، یک شغل، یک رابطه و خیلی چیزهای دیگر باشد. رها کردن گذشته همیشه به معنای ضعف شما نیست. اتفاقا برعکس در برخی موارد این رها کردن به معنای قدرت شما برای تغییر و تکامل است. همچنین به جای آنکه شکست‌های گذشته عنصری برای تخریب امید و انگیزه شما شوند، از آنها درس بگیرید و برای ساختن آینده ای بهتر از آنها استفاده کنید. به درهای بسته پشت سرتان خیره نشوید. در عوض به درهای پیش رویتان توجه کنید و رو به جلو حرکت کنید.

در آینده‌ای که هنوز به وجود نیامده است
بسیاری از ما بخش عمده ای از وقت خود را صرف خیال پردازی در رابطه با آینده می‌کنیم. در ذهن خود از آینده یک حالت خاص و ویژه می‌سازیم که می‌توانیم در آن به موفقیت‌های عظیم دست پیدا کنیم. اما نباید فراموش کرد که لازمه موفقیت و احساس خوشبختی در آینده، تلاش در زمان حاضر است. نشستن و خیال پردازی در رابطه با آینده نه تنها ما را به احساس خوشبختی نزدیک نمی کند، بلکه فرصت‌های آینده را نیز از ما می‌گیرد. زمانی فرا می‌رسد که هر یک از ما به پایان زندگی خود رسیده‌ام، به گذشته نگاه می‌کنیم و می‌بینیم تمام وقت خود را صرف خیال‌پردازی در رابطه با آینده کرده‌ایم بدون اینکه واقعا زندگی کرده باشید. گاندی می‌گوید : «آینده بستگی به آنچه که امروز انجام می‌دهیم دارد». این جمله عین واقعیت است. نه گذشته قابل بازگشت است و نه تضمینی برای آینده وجود دارد. پس باید در حال زندگی کرد. دقیقه‌ها و ساعت‌ها در حال گذشتن هستند. گذشته در حال افزایش و آینده رو به کاهش است. فرصت‌ها کمتر و افسوس‌ها بیشتر می‌شوند. پس بیشتر از این تامل نکنید و در حال زندگی کنید.

زیاده‌روی در خواستن چیزهای خوب
همه ما می‌دانیم افراط در هر کاری مضر است. این قاعده در مورد امور مثبت نیز صادق است. خوردن بیش از حد شما را چاق می‌کند. خرج کردن بیش از حد شما را ورشکسته می‌کند. کار کردن بیش از حد شما را از خانواده دور می‌کند. تفریح بیش از حد شما را از کارهای مهم باز می‌دارد… همیشه تعادل داشته باشید. احساس خوشبختی زمانی ایجاد می‌شود که بتوانید به همه نیازهای زندگی به شکلی متعادل و متوازن پاسخ دهید. یک قاعده کلی را همواره به خاطر داشته باشید: احساس خوشبختی در دراز مدت هیچگاه در یک بعد از زندگی یافت نمی‌شود بلکه ترکیبی از ابعاد مختلف زندگی است که احساس خوشبختی را می‌سازد.

تلاش کنید
بهترین کاری که می‌توانید برای احساس خوشبختی خود انجام دهید، این است که جمله «ای کاش می‌شد…» را از ذهن خود بیرون کرده و جمله «من می‌توانم» را جایگزین آن کنید. زندگی خود را بر شما غلبه نخواهد کرد مگر اینکه شما به آن اجازه اینکار را دهید. همیشه در طول زندگی احساس خوشبختی زمانی ایجاد می‌شود که آمادگی شما و فرصت‌ها با یکدیگر تلاقی پیدا می‌کنند. پس خودتان را برای مواجهه با فرصت‌ها آماده کنید!
خواستن کافی نیست! باید تلاش کرد. حتی اگر در حال حاضر شرایط شما به گونه‌ای‌ است که نمی‌توانید زمان زیادی صرف کنید، اشکالی ندارد. همین زمان کم را نیز دریغ نکنید. تلاش کردن، حتی کم، بهتر از تلاش نکردن است.

خوشبختی در مادیات نیست
شما هر چقدر هم که پول داشته باشید و هر چقدر هم خرید کنید، باز هم برای احساس خوشبختی کافی نخواهد بود! مادیات هیچگاه برای خوشبخت کردن هیچ کس کافی نیستند. درست است که پول جز ضروریات زندگی است، اما واقعیت این است که بسیاری از امور موثر در خوشبختی با پول قابل به دست آوردن نیستند! ثروتمندان واقعی کسانی نیستند که حساب‌های بانکی‌شان پر از پول است. ثروت‌های واقعی در زندگی چیزی جز دوستان خوب و خانواده خوب نیست. در اغلب موارد، چیزهای کوچک در زندگی هستند که ما را خوشحال می‌کنند و احساس خوشبخت بودن را برای ما به ارمغان می‌آورند. ذهن خود را از تمنای مادیات خالی کنید تا به زودی احساس سبکی و آرامش به سراغ شما بیاید. بسیاری از چیزهای که از نظر خودتان به آن احتیاج دارید، اصلا برای شما ضروری نیستند. بلکه صرفا خواسته شما هستند و نبود آنها خللی برای شما ایجاد نمی کند. هرچه خواسته‌ها و تمنیات مادی شما کاهش یابد، آزادی و نشاط شما نیز افزایش می‌یابد.

تلاش برای جلب رضایت کسانی‌که مهم نیستند
کرامت ذاتی خود را حفظ کنید و همیشه با خودتان روراست باشید. به دیگران اجازه ندهید شخصیت و آینده شما را تعیین کنند. شما باید خودتان برای خودتان تصمیم بگیرید. همیشه در زندگی ما افرادی هستند که برخی کارهای ما را تایید نمی‌کنند. ظاهر شما، نحوه برخوردتان، سبک زندگی‌تان، رشته تحصیلی‌تان… همه این امور ممکن است در نظر برخی خوب و در نظر برخی دیگر بد جلوه کند. اما واقعیت این است که اکثر این نظرها هیچ اهمیتی ندارد. اغلب نظر این افراد در زندگی شما تاثیری ندارد مگر اینکه خودتان بخواهید به آنها توجه کنید. همه چیز بستگی به خودتان دارد. شما باید آنچه را که از نظر خودتان درست است انجام دهید. اما توجه داشته باشید که همه افرادی که در زندگی ما دخالت می‌کنند گزینه‌های مناسبی برای مشورت کردن نیستند. شما نمی‌توانید همیشه همه را راضی نگه دارید. پس باید به نظرات اطرافیان اولویت دهید و آنها را به نسبت اهمیت‌شان بررسی کنید.

تلاش برای مقصر دانستن دیگران
زیگموند فروید می‌گوید: «اکثر انسان‌ها به دنبال آزادی نیستند، چرا که آزادی مسئولیت آور است و اکثر انسان‌ها از مسئولیت می‌هراسند». شما سعی کنید اینگونه نباشید. وقتی شما برای اشتباهات خود به دنبال مقصری غیر از خودتان هستید، در واقع در حال نفی مسئولیت خود در قبال امور هستید. در زندگی واقعی، راه رسیدن به خوشبختی و موفقیت قبول مسئولیت است. اکثر ما عادت کرده‌ایم برای ناکامی‌های زندگی خانواده، معلم، دوستان، دولت و بسیاری عوامل دیگر را مقصر بدانیم. اما هیچگاه به عملکرد خود توجه نمی‌کنیم. گویی ما هیچگاه هیچ تقصیری نداریم! این تصور غلط است. چرا که ما در جامعه خود افراد بسیاری را می‌بینیم که شرایط زندگی‌شان از ما بسیار نامناسب‌تر بوده است، اما به موفقیت‌های چشم‌گیری دست پیدا کرده‌اند. چرا؟ زیرا اینطور اراده کرده‌اند و مسئولیت اعمالشان را پذیرفته‌اند.
منبع:زیبـاشـو دات کام