سرگرمی
2 دقیقه پیش | تصاویری که شما را به فکر فرو میبرد (34)یک عکس، یک طرح یا یک نقاشی؛ بعضاً چنان تاثیری روی بیننده دارد که شنیدن ساعت ها نصیحت و یا دیدن ده ها فیلم نمیتواند داشته باشد. هنرمندانی که به ساده ترین روش ها در طول تاریخ ... |
2 دقیقه پیش | دیدنی های امروز؛ سه شنبه 18 خرداد ماهدیدنی های امروز؛ سه شنبه 18 خرداد ماه وبسایت عصرایران: نماز تراویح مسلمانان اندونزی در نخستین شب آغاز ماه رمضان – آچهمعترضان عوارض زیست محیطی یک پروژه انتقال آب در کاتالونیا ... |
زندگی خانوادگی و شخصی مهران مدیری از زبان پسرش فرهاد!
فرهاد مدیری متولد 18 اردیبهشت 1370 است
قصد داریم با دوره کردن مصاحبه فرهاد مدیری پسر مهران مدیری, کمی از شرایط زندگی خانواده هنرمند مدیری آگاه شویم.
آدمها را با بچههایشان بهتر میشود شناخت. از تربیتی که شدهاند و حرفهایی که میزنند میتوان اتمسفر داخل خانهشان را حدس زد. حالا هم نوبت مهران مدیری است تا او را با پسرش فرهاد بشناسیم. فرهاد که این روزها موزیسین شده و حتی موسیقی کارهای پدر را هم میسازد و انتخاب میکند، حرفهایی درباره خلق و خوی پدرش و حتی کارهایی که مادرش انجام میدهد. این حرفها برای زمانی است که او تازه داشت ریش و سبیل در میآورد و گواهینامه هم نداشت. با بازخوانی صحبتهای او کمی بیشتر از خانه و تبار مدیریها سر در آوردیم و شما را هم در لذت آن شریک میکنیم.
اردیبهشتی مستقل
فرهاد مدیری متولد 18 اردیبهشت 1370 است. او در هنرستان موسیقی درس خوانده و برای ادامه تحصیل به خارج از ایران رفته است. نه در فرم لباس پوشیدن فرهاد اثری از بچههای هنری است و نه در مرتب کردن چهرهاش؛ البته همه اینها را خودش انتخاب کرده و پدرش نقشی در انتخاب این فرم لباس پوشیدنش ندارد؛ حتی میتواند بخندد و تعریف کند که ریش فراوانی داشته و برای آمدن سر گفت و گو آنها را اصلاح کرده چون نمیخواسته عکسش با آن ریشهای بلند چاپ شود!
همسر مهران مدیری چه میکند
همسر مهران مدیری و مادر فرهاد و شهرزاد رشتهاش هنری بوده و ادبیات. او خانهدار است و برای خودش مینویسد و هیچ وقت دغدغه انتشار نوشتههایش را نداشته. اسم فرهاد را هم مادرش انتخاب کرده و بعد از آن مهران مدیری زیاد از این اسم در شخصیتهای تلویزیونیاش استفاده کرده است.
تصاویر مهران مدیری و پسرش فرهاد مدیری
شوخ طبعی ارثی
او شوخ طبعی را هم از پدرش به ارث برده؛ اگر چه آن روزها کمتر امکان بروز این توانایی را پیدا میکرد و میگفت: «همه میگویند پدرم آدم شلوغی است من به خاطر شرایط خانوادگیام نمیتوانستم این طور باشم»
البته آنقدر با هوش بود که گزک دست کسی ندهد و بگوید حضور پدرش همیشه به نفعش تمام میشود و هیچ وقت با او مشکلی نداشته است. به همین خاطر هم بود که گفت: «به فامیلی مدیری افتخار میکند، هر چند سختیهای زیادی دارد.»
بیلیاردبازی با پدر
وقتی فرهاد مدیری را ببینید قد بلند او سریع توجه شما را جلب میکند. بیخود نبود که پدر در اجرای جشنواره فجر پشت تریبون گفت: «قد و بالات رو قربون» همه فکر میکردند بسکتبالیست است اما خودش میگفت : « اهل بسکتبال نیستم و تنها سه ماه رفتم» و با خنده ادامه داد: «اثرش را گذاشته از بس که قدم بلند است. اما اهل ورزشهای رزمی هستم و اهل دفاع شخصی. با پدر هم بیلیارد بازی میکنم. بیلیارد پدر از من بهتر است و همیشه مرا میبرد» فرهاد اهل شنا هم بود. میگفت پدرش برای کوهنوردی یا ورزشهای دیگر هم وقت ندارد. بیشتر اهل نرمش است و اهل سینما رفتن هم نیست. در سالهای اخیر تنها یک بار با هم به سینما رفتهاند ولی کنسرت زیاد میرفتند.
بازی برای پدر
فرهاد تنها یک بار جلوی دوربین رفته است، در برنامه جنگ 77. در آن نقش بچگی پدرش را بازی میکند؛ از بس به هم شبیه هستند و این را همه میگویند. در پشت صحنه برنامههای پدرش زیاد چرخیده ولی با این وجود علاقه چندانی به بازیگری ندارد.
واقعیت این است که همیشه از زیان بازیگرها درباره حاشیهها شنیدهایم خودمان هم نمیدانستیم وقتی فرهاد مدیری میگفت که در آرزوهای دور و دراز هنریاش جایی برای بازیگری وجود ندارد به خاطر حاشیههاست یا اصولا علاقهای به این محیط و فضا ندارد اما میتواند بگوید: «همه خانواده مجبورند این حاشیهها را تحمل کنند . هر کدام به اندازه خودشان. مسلما مادرم به این خاطر که پدر صدر است فشار بیشتری را تحمل میکند. اما این بار روی همه خانواده هست.»
بنابراین گزارش؛ فرهاد مدیری با اینکه علاقهای به بازیگری نداشت ولی هدف فیلمسازی داشت. البته اهل سریالسازی نیست وحضور در سینما را ترجیح میدهد. در آن روزها استارت ساختن فیلم کوتاه را هم زده بود. به خاطر هنری بودن رشتهاش در مدرسه ویک عمر زندگی دریک خانواده هنری درباره سریالهای پدرش هم صحبت میکند. تا آن زمان به نظر فرهاد مدیری سریال مرد هزار چهره بهترین سریال پدرش بود. شاید هنوز هم باشد. به خاطر کارگردانی، ایده و بازی بازیگرها و... و بین سریالها هیچ علاقهای به «جایزه بزرگ» نداشت.
مهران مدیری و پسرش فرهاد مدیری
آزادی به مقدار لازم اما مشروط
مشکل رفت و آمد در خانهشان وجود نداشت. فرهاد حتی ممکن است تا ساعت سه، چهار صبح بیرون باشد اما حتما خانوادهاش میدانند که کجاست و چه کار میکند. اما پدر این طور نیست؛ یعنی گاهی پیش میآید که خانواده ندانند او کجاست و چه میکند.
مهران مدیری برای فرهاد و شهرزاد کادو هم خوب میخرد. به نظر میرسد حواسش به روز تولد بچههایش هست ولی آخرین کادویی که تا آن زمان به پسرش داده، پول بوده فرهاد خندید و گفت :«نقدی حساب کرد» اما کادوی برعکس هم وجود دارد. پسر برای پدر معمولا کتاب و سی دی میخرد و وقتی روی قیمتها اصرار میکردیم و میخواستیم بودجه پول توجیبیاش را حدس بزنیم، میگفت: «معمولی. پسر بیل گیتس که نیستم!»
علاقه به مهرجویی و بیضایی
او فیلم میبیند؛ فیلمهایی را که یا خودش میخرد یا پدرش به خانه میآورد . در بین فیلمسازهای ایرانی بیضایی و مهرجویی را خیلی دوست دارد. مجله هم میخواند یا حتی روزنامه اما نه اینکه پیگیری کند و عاشق مجلات باشد. لحن و فرم نگاهش خیلی به مهران مدیری شباهت دارد . خودش هم اینها را احساس میکند.
موسیقی در خانه مدیریها
ساز تخصصی فرهاد پیانوست ولی سازهای دیگر را هم امتحان کرده است که گاه برای پدرش هم ساز میزند تا او بخواند؛ البته این در صورتی است که وقت برای آوز خوانی وجود داشته باشد که معمولا این طور نمیشود. معمولا پدر در خانه نیست و سرکار است یا آنکه در مرحله پیش تولید سریالهایش قرار دارد. فرهاد در ادامه حرفهایش درباره موسیقی میگفت: «بابا استعداد بینظیری در موسیقی دارد.»
مهران مدیری به طور حرفهای ساز نمیزند. یک مدت ساز ضربی میزده و یک مدت گیتار و پیانو. با وجود اینکه پدرش صدای خوبی دارد ولی فرهاد خاطرهای از لالایی پدر ندارد. گهگاه شنیدن صدای پدر که برای خودش آوازی زمزمه میکند، حال او را خوب میکند.
منبع : mashreghnews.ir
ویدیو مرتبط :
معرفی فرهاد مدیری توسط مهران مدیری در جشنواره فیلم فجر
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
حقایقی از زندگی شخصی مهران مدیری!!
حقایقی از زندگی شخصی مهران مدیری!!
مهران مدیری
مهم ترین وسیله در آن اتاق یک پیانو بود تعداد زیادی صفحه کلاسیک و مقدار زیادی هم کتاب. خب وجود یک پیانو در آن محله بسیار عجیب بود و اتفاقا صدای همسایه ها درآمده بود که....
به بهانه حضور قابل توجه او در انیمیشن «تهران 1500»
نوروز سال 89 یعنی اولین سالی که مهران مدیری در تلویزیون حضور نداشت و سریال های ضعیف تلویزیونی صدای همه را درآورده بود، مجید مجیدی کارگردان شناخته شده سینما که در آن زمان از دست سریال های تلویزیون به خصوص یکی از آنها خیلی شاکی بود با عصبانیت خاصی گفته بود: «باید واقعا به مهران مدیری اسکار داد چون کارش یک استاندارد و کلاس خاصی دارد». حالا او بعد از بازی در «پل چوبی» و بعد از داستان هایی که درباره توقف قهوه تلخ به وجود آمده است، دوباره با ماجرای انیمیشن تهران 1500 در صدر خبرهاست.
بازگشت در نقش پیرمرد 160 ساله
مهران مدیری که این روزها خبرهای بسیاری درباره متوقف شدن سریال قهوه تلخ او منتشر شده، چند روز پیش با حضور در استودیوی انجمن گویندگان جوان، نهایی سازی دیالوگ های انیمیشن سینمایی تهران 1500 را آغاز کرد. با حضور مهربان مدیری در این انیمیشن باید گفت که مرحله جدیدی از فعالیت های متفاوت مهران مدیری در عرصه سینما و تلویزیون آغاز شده است. بسیاری از علاقه مندان بی شمار مهران مدیری منتظر اولین نمایش این انیمیشن هستند.
مهران مدیری که گویندگی نقش اکبرآقا که پیرمردی 160 ساله است را در این انیمیشن برعهده دارد تغییرات نهایی دیالوگ های نقشش را در حضور بهرام عظیمی کارگردان و مهرداد رئیسی مدیر دوبلاژ این انیمیشن اعمال کرد.
همه حامیان مدیری: از مرحوم گل آقا تا پوراحمد و انتظامی
مهران مدیری و کارهایش همیشه در این سال ها حامیان فراوانی داشته. از مرحوم کیومرث صابری فومنی که حدود یک دهه قبل مهران مدیری و همکارانش را دعوت کرده بود به موسسه گل آقا و تقدیر ویژه ای از مهران مدیری به عمل آورده بود تا سال ها قبل که کیومرث پوراحمد یادداشتی مفصل در تحسین برنامه های مدیری در ماهنامه فیلم نوشته بود. سال گذشته نیز عزت الله انتظامی به پشت صحنه قهوه تلخ رفت و به اظهارنظر درباره کارهای مدیری پرداخت.
متولد سرآسیاب
مهران مدیری در میدان بروجردی، سرآسیاب دولاب متولد شده است. او براساس آنچه که در مصاحبه های خود گفته از دوران کودکی آن چیزهایی که در ذدهنش به صورت یک لکه مانده، یک خانه دوطبقه کوچولو و معمولی است. آنها در طبقه پایین زندگی میکردند و طبقه بالا میهمانخانه بود. مهم ترین وسیله در آن اتاق یک پیانو بود تعداد زیادی صفحه کلاسیک و مقدار زیادی هم کتاب. خب وجود یک پیانو در آن محله بسیار عجیب بود و اتفاقا صدای همسایه ها درآمده بود که این چه سر و صدایی است که صبح تا شب از خانه شما بیرون میآید.
فلسفه هگل
کودکی مدیری اصلا شبیه بچه های دیگر نبود. دوستان زیادی نداشت و احساس تنهایی میکرد. دوست داشت در آن اتاق نشسته و کتاب ها را ورق بزند اسم هایشان را حفظک ند و عکس هایشان را نگاه کند. یک روز یکی از دوستان برادرش به شوخی از او میپرسد آیا این کتاب را خوانده ای، این اسمش چیست؟ مدیری بلافاصله میگوید: فلسفه هگل، و تعجب میکند که مهران چطور اسم چنین کتابی را توانسته است ادا کند. مدیری در ادامه به او میگوید اینکه چیزی نیست تازه من میدانم که چه چیزی توی آن نوشته شده و شروع میکند به صورت طوطی وار چیزهایی که در ذهنش مانده بود را برایش تعریف کردن.
خواب سالوادور دالی
برادر مهران مدیری رشته اش زیست شناسی بود و همین باعث شد که او به زیست شناسی هم علاقه مند شود و کتاب های زیادی در این زمینه بخواند؛ به خصوص در زمینه زندگی حیوانات و کتاب های داروین و... این علاقه هنوز هم در زندگی اش مانده است! البته شیطنت های مهران مدیری پایانی نداشت. او پنهان از برادرش میرفت سراغ کتاب های او. برادرش چندتایی کتاب داشت از سالوادور دالی که او آنها را خیلی دوست داشت و شب خوابشان را میدید.
در ریاضیات همیشه خنگ بود
در ریاضیات همیشه خنگ بود. مدیری هنوز که هنوز است علت ریاضیات در جهان را نمیداند. یعنی به نظرش بیهوده ترین و پوچ ترین درس است و هیچ وقت نمره ای بالاتر از 2 در این درس نگرفت! در درس هایی هم که به ریاضی مربوط است مثل جبر، فیزیک و غیره، هیچ وقت موفق نبود. مدیری از ریاضی متنفر بود. به عقیده او ریاضی فقط در حد جمع و تفریق مفید فایده است.
ماجرای بازی در فیلم های کیمیایی
همین چند وقت پیش خبری منتشر شد که مهران مدیری قرار بوده در فیلم جرم کیمیایی بازی کند. پولاد کیمیایی در مصاحبه با ماهنامه صنعت سینما گفته که قرار بوده نقشی را که حامد بهداد در فیلم «جرم» کیمیایی ایفا کرده، مهران مدیری بازی کند. پسر کیمیایی دلیل بازی نکردن مدیری در این فیلم را درگیر بودن این بازیگر و کارگردان در پروژه های شخصی اش مثل قهوه تلخ عنوان کرده است. اما بد نیست بدانید که بعد از ساعت خوش و بعد از کنار رفتن از تلویزیون چندین کار خوب سینمایی به مدیری پیشنهاد میشود. قرار بود ضیافت را مدیری بازی کند تا پای کلید زدن هم رفتند؛ روز آغاز آمدند و گفتند فلانی نباشد. سر فیلم سلطان هم عین همین اتفاق افتاد. خیلی کارهای خوب سینمایی و تئاتر را در آن سه سال و نیم از دست داد و این برایش ضربه بزرگی بود.
تلخ ترین آدم عمر
چند سال پیش نیز گفت و گویی از بهاره رهنما منتشر شد که در این گفت و گو خانم رهنما گفته بود که مهران مدیری یکی از تلخ ترین آدم هایی است که در عمرم دیده ام. اتفاقا چند سال پیش در مصاحبه ای از مدیری این سوال را کرده بودند که حتما به تو گفته اند که صورت تلخی داری؟ مهران مدیری نیز در جواب گفته بود: «بله، خیلی ها از این هم فراتر میروند و میگویند آدم غمگینی هستی. خیلی وقت ها درست است. در طول روز غمگینی ام به شادی هایم میچربد. زود هم خودش را نشان میدهد. به قول یکی از دوستان، غم اگر به جاهای ناجور نکشه، چیز خیلی بدی نیست. میتواند منشا خلاقیت هم باشد. ظاهرا در شرق برای غم نسبت به شادی اصالت بیشتری قائلند».
وقتی یک شبه صدساله میشوی
حامد بهداد درباره او گفته بود: «چند وقت پیش مهران را دیدم. فهمیدم که مهران سه سال در جبهه جنگیده. من این را نمیدانستم. شگفت زده شدم. نمیدانم این آدم ها برای چه به جبهه رفتند، اما یک دلیل خیلی بزرگ دارند: ایران. یک دلیل بزرگ تر هم مادر است، دفاع از سرزمینمان در حافظه تاریخی ماست، دفاع از مرز و بوم کشورمان و من تازه فهمیدم که یک وجه از وجوه مهران چه چیزی دارد که من ندارم؛ پختگی حاصل از جنگ. او جمله خیلی قشنگی گفت: «وقتی جنگ را ببینی یک شبه صدساله میشوی!» من این حرف را قبول دارم. این حرف را میفهمم».
جوک بگویم؟ محال است!
سال ها قبل و در مصاحبه ای از مدیری سوال شده بود که آقای مدیری در یک جمع میتوانید جوک تعریف کنید؟ و مدیری گفته بود: «شوخی میکنید؟ جوک تعریف کنم؟! محال است بتوانم چنین کاری ا نجام دهم. اصلا تا دوره نوجوانی فکر میکردم شاد بودن، آواز خواندن و هر کاری که آدم را سرخوش نشان بدهد کاری است به شدت جلف. به نظرم هیچ چیز بهتر از متانت نبود».
شهرام شکیبا: مدیری مثل چلوکباب کوبیده زعفرانی است
بد نیست بدانید که شهرام شکیبا، طنزپرداز معروف، چندی پیش در یادداشت طنزی درباره مهران مدیری نوشته بود: «درست است که آبگوشت غذای ملی ماست، اما خیلی ها هستند که آبگوشت دوست ندارند، ولی من تا حالا کسی را ندیده ام که چلوکباب کوبیده را دوست نداشته و شناسنامه ایرانی داشته باشد. چلوکباب کبیده به قدری محبوب است که حتی گیاهخواران هم کباب کوبیده گیاهی درست کرده اند. مهران مدیری در ایران حکم چلوکباب کوبیده زعفرانی را دارد».
هم سید است و هم بچه جنوب شهر
حالا دیگر شاید همه آن گزارش معروف درباره محله قدیم مهران مدیری را خوانده باشند. گزارشی که در آن نوشته شده بود: مهران مدیری هم بچه پایین شهر است و هم سید است و هم مادرش خانم جلسه ای است. هر پنجشنبه اینجا جلسات قرآنی برگزار میشود که مادر مدیری در آنها شرکت میکند.
پدر خیلی خوبی داشت
به گفته همسایه های محله قدیم مهران مدیری، مهران پدر خیلی خوبی داشت که بر اثر سکته از دنیا رفت. مرد متین و موقری بود.
به گزارش برترین ها این طور که از حرف های همسایه ها برمیآید، مهران هم به پدرش رفته و از نظر خلق و خو شبیه به اوست. یکی از همسایه ها درباره او میگوید: «مهران خیلی پسر آقایی است؛ پسری تمیز و پاک. من هیچ چیزی از مهران ندیدم. هرکسی که پشت سرش صحبت کرده است که پسر بدی است اشتباه کرده است. او یک پسر ساده و مودب است».
این همسایه در ادامه گفته بود: «ختم پدر مهران مدیری غلغله بود. از همه جا آمده بودند.» او تاکید میکند: «خانواده مهران مدیری همه شان مذهبی هستند، هم از طرف مادر و هم از طرف پدر خیلی مذهبی اند و کلا مومن هستند. همه فامیل هایشان را که در مراسم ختم مهران دیده بودم مذهبی بودند. خود خانم مدیری چادر از سرش نمیافتد.»
شیطنت های فرزند مهران مدیری
سه سال پیش یکی از نشریات معتبر سراغ پسر 17 ساله و دختر 11 ساله مهران مدیری (در آن زمان) رفته و در گفت و گویی متفاوت حرف های جالب و بامزه ای را از زبان فرزندان مهران مدیری منتشر کرده بود. در همین مصاحبه فرهاد مدیری پسر مهران مدیری بین حرف هایش اعتراف کرده بود: «بعضی وقت ها معلم هایمان را خیلی اذیت کرده ایم. من واقعا از آنها معذرت خواهی میکنم». یکی از آخرین شیطنت هایش این بوده که با بچه ها سر کلاس یکی از معلم ها دوربین ببرند و فیلم بگیرند. بعد فیلم لو میرود و دست مدیر و معاون میافتد و... «خدا رحم کرد. به خیر گذشت. بابا هنوز هم نمیداند که چی شده چون خودمان تعهد دادیم و تمام شد. حالا اینجا بخواند میفهمد!»
نگاه کن شبیه بقال ها شده
اما در همان مصاحبه شهرزاد دختر 11 ساله مدیری به محض ورود به دفتر همان مجله ای که به همراه برادرش برای مصاحبه رفته، یکی از مجله ها را برمیدارد و با دقت ورق میزند، یکی از عکس های پدرش در سریال «مرد هزار چهره» را میبیند و طوری که ما نشنویم به فرهاد میگوید: «نگاه کن شبیه بقال ها شده!» و بعد میخندد. دختر مهران مدیری، تمام کارهای پدرش را دنبال میکند و جزو مخاطبان اصلی سریال های طنز او است. شهرزاد تمام کارهای مهران مدیری را دیده و از بین آنها «شب های برره» را به عنوان بهترین کار پدر انتخاب میکند.
همه تلخی های مدیری
البته نکته دیگری که درباره آقای مدیری باید یادآوری کرد این است که مهران مدیری برخلاف سریال ها و کارهای طنز تلویزیونی اش همیشه به تولید آثار جدی و حتی تلخ علاقه داشته است. خود او در مصاحبه با برنامه مثلث شیشه ای گفته بود: «در تئاتر نقش های جدی بازی میکردم از نظر شخصیتی هم آدم طنازی نیستم، بیشتر درون گرا هستم و مسائل جدی برایم جدی تر است. در آینده هم قصد ساخت اثری جدی را دارم». جالب است بدانید مدیری چند سال پیش در گفت و گویی پیش از ساخت «شب های ببره» اعلام کرده بود: «تمامی کارهای طنزی که ساخته ام پرمخاطب و موفق بوده اند. اما با این حال از عملکرد خودم در زمینه طنزسازی راضی نیستم. طنزسازی به شغل من تبدیل شده است و همه افراد از جمله تهیه کنندگان، منتقدان و... از من میخواهند که مجموعه طنز بسازم. اصل من چیز دیگری است. دوست دارم روزی برسد که کمدی موردعلاقه خودم را بسازم که در عین خنداندن، تلخی های بسیاری را نمایان سازد».
گردآوری: گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
منبع: روزنامه تماشا