سرگرمی
2 دقیقه پیش | تصاویری که شما را به فکر فرو میبرد (34)یک عکس، یک طرح یا یک نقاشی؛ بعضاً چنان تاثیری روی بیننده دارد که شنیدن ساعت ها نصیحت و یا دیدن ده ها فیلم نمیتواند داشته باشد. هنرمندانی که به ساده ترین روش ها در طول تاریخ ... |
2 دقیقه پیش | دیدنی های امروز؛ سه شنبه 18 خرداد ماهدیدنی های امروز؛ سه شنبه 18 خرداد ماه وبسایت عصرایران: نماز تراویح مسلمانان اندونزی در نخستین شب آغاز ماه رمضان – آچهمعترضان عوارض زیست محیطی یک پروژه انتقال آب در کاتالونیا ... |
بازیهای سنتی استان ایلام
بازیهای سنتی استان ایلام
مردم ایلام به فراخور نوع زندگی و معشیت از گذشتههای دور تا کنون از انواع شیوههای سرگرمی، ورزش و بازیهای مختلف در موقع فراغت و مراسم شاد استفاده میکردهاند.
برخی از بازیها و ورزشهای سنتی و محلی مردم استان ایلان به شرح زیر است:
کِلاورِوان: در این بازی بازیکنان به دوسته مساوی تقسیم شده و سپس روی زمین دایرهای به شعاع مناسب مشخص مینمایند و یک گروه به قید قرعه در درون دایره به حالت 4 دست و پا قرار میگیرند و هر کدام کلاهی به سر دارند و دسته دوم بایستی بدون آنکه ضربه پای تیم مقابل را خورده باشند، یکی از کلاهها را برداشته و به سرعت به نقطهای که در فاصله دورتر از قبل مشخص شده برساند.
در حین فرار صاحبان کلاه (تیم درون دایره) بایستی سعی کنند او را بگیرند و همبازیهای وی به او کمک کرده و ممکن است کلاه دست به دست گردد تا به مقصد برسد و اگر رسید یک امتیاز و اگر کلاه را پیش از رسیدن به محل باز پس گرفتند تیم مقابل بایستی در درون دایره قرار گیرد و بازی از نو شروع کند. ممکن است از قبل سقف امتیازی بازی مشخص شده باشد و هر تیمی زود به آن سقف امتیاز رسید برنده نهایی باشد. این بازی مختص مردان است.
پَلان: در این بازی افراد به دو گروه تقسیم و هر گروه سه قطعه سنگ باریک و بلند (حدود 40 سانتیمتری) را در یک ردیف و به فاصله یک تا 5/1 متری از همدیگر قرار داده و بایستی فاصله هر دو گروه مناسب پرتاب سنگ اعضا باشد.
سپس به قید قرعه یکی از گروهها شروع نموده و هر فرد یک سنگ به طرف سنگهای تیم مقابل پرتاب مینماید و اگر یکی از آنها را انداخت سنگ دیگری پرتاب میکند، و همینطور تا آخر همه تیم سنگهای خود را به سمت هدف پرتاب میکنند.
پس از آن تیم مقابل به همین روال شروع میکند. هر تیمی که زودتر از دیگری هر سه عدد سنگ کاشته شده را هدف قرار داد، یک امتیاز میگیرد و سپس جای تیمها عوض و بازی از نو آغاز میگردد.
اگر سنگهای یک گروه سالم ماند و هیچکدام زده نشدند و گروه دیگر هر سه سنگ (نشانهاش) افتاد، دو امتیاز محسوب و زمین هم جابجا نمیشود.
سقف امتیاز از قبل مشخص و هر گروهی زودتر به آن سقف برسد، برنده است. این بازی بیشتر توسط مردان اجرا میشود ولی گاهی زنان نیز مشارکت دارند.
بازی قلان: از جمله بازیهای سنتی، جذاب و دلپذیر است. این بازی اغلب در هنگام رفتن به طبیعت خصوصاً در فصل بهار انجام میشود و با انتخاب یک نفر سرپرست یا مربی در محدوده زمینی که آن را خط کشی کردهاند صورت میگیرد. این بازی به دو صورت انجام میگیرد؛ نخست به صورت دو نفره و مبارزه تن به تن و دیگری به صورت جمعی.
حال اگر تن به تن باشد دو نفر از هر دو گروه وارد دایره میدان بازی میشوند و هر کدام از پای درآید بازنده است و آن که برنده باشد اگر توان لازم را داشته باشد میتواند مجدداً با حریف دیگری مسابقه دهد. این مبارزه تا آخرین نفر هر گروه ادامه دارد.
دو بازیگر با شانههای خود سر و کار دارند. دو شانه راست یا دو شانه چپ، ضربات از مرفق تا انتهای بالایی دست است و در حین بازی هر ضربهای به غیر از شانه به شانه انجام بگیرد خطاست و انجام دهنده از بازی خارج میشود.
تمام بازیگران در حالت بازی با یک پا، پای دیگر خود را از پشت تنه با دست محکم میگیرند و در حالت بازی یکی رو به پشت، یکی رو به جلو مبارزه میکنند تا خطرات ضربات پیش نیاید.
چُوزَر (چوب طلایی): این بازی منحصراً در شب انجام میشود و بیشتر بوسیله نوجوانان (پسر و دختر) به اجرا درمیآید. در این بازی افراد به دو گروه تقسیم و سپس قطعه چوبی کوچک که دارای نشانه مشخص باشد و یا آن را مثلاً با بستن پارچهای مشخص نموده باشند را تهیه نموده و سپس هر دو گروه رو به یک طرف نموده و یک نفر قطعه چوب را بدون آنکه خود نگاه کند به طرف پُشت پرتاب میکند.
پس از چند ثانیه مکث همه به آن طرف هجوم برده و به دنبال یافتن چوب برمیآیند و ضمن آن بایستی مراقب گروه دیگر باشند که اگر آن را یافتند فوراً آن فرد را گرفته و چوب را پس بگیرند.
هر گاه فردی آن را پیدا نمود بایستی به شدت پنهانکاری نموده و به نحوی اعضای گروه خود را با خبر کند و کم کم به کناری کشیده و آماده فرار به سوی محل نشانهای که از قبل تعیین شده بشود.
به محض آماده شدن بایستی با صدای بلند بگوید: «یافتم» و سپس فرار کند و از این لحظه مثل بازی «کِلاوروِان» افراد هر دو گروه سعی در بردن چوب به محل نشانه و یا پس گرفتن آن هستند. امتیاز دهی این بازی نیز شبیه بازی کلاروروان است.
قاچان یا قَمچان: این بازی که مشترک بین پسران و دختران انجام میشود، بسیار پیچیده است. این بازی به طور کلی عبارت از 12 عدد ریگ (به اندازه حبه قند) میباشد و افراد شرکت کننده (حداکثر 4 نفر) به ترتیب آنها را در مُشت گرفته و سپس در یک حرکت تند آنها را مقداری به هوا پرتاب میکند و سپس بایستی با پشت دست آنها را نگهدارد و تعدادی که روی پُشت دست قرار میگیرند بایستی کمتر از 4 عدد نباشند.
اگر کمتر از 4 شد نوبت نفر بعدی است و اگر 4 یا بیشتر شد بایستی با حرکت دیگر آنها را به هوا انداخته و مجدداً در مُشت بگیرد و سپس با حرکت دیگر 3 عدد آنها را به دست دیگر پرتاب کند و یک عدد را نگه دارد.
در همه این حرکات بایستی هیچکدام از ریگها به زمین نیافتند. وقتی این عمل انجام شد به غیر از یک ریگ باقی را به هوا پرتاب و همزمان یک ریگ از آنهایی که در زمین هستند با همان دست برداشته و فوراً ریگ پرتاب شده به هوا را بدون رسیدن به زمین بگیرد.
این عمل تکرار میشود تا وقتی که مجموع ریگها به عدد 4 رسیده و مثل عمل قبل سه عدد آنها را با دست دیگر پرتاب میکند و همینطور تا همه ریگها را از زمین بردارد و عمل جدا سازی را به دستههای سه تایی انجام دهد.
اگر موفق شد، به همه طرفهای دیگر بازی (به هر تعداد که باشند) میگوید: «کِرر» به معنی (کِرج شدن مُرغ و خوابیدن روی تخمها) و بازی را از اول مجدداً شروع میکند.
در هر مرحله که شکست بخورد نوبت به نفر بعدی میرسد و اگر موفق شد با هر مرحله یک عدد از ریگها را به عنوان تخم زیر ران دیگر بازیکنان میگذارد و اگر تا آخر موفق شد و فقط سه عدد ریگ ماند بایستی هر سه عدد ریگ را به پُشت دست نگهدارد و مجدداً به داخل دست (با پرتاب کردن به هوا) برگرداند و گاهی برخی اعمال دیگر برای سنگ آخر انجام میگیرد و در نهایت پس از اتمام سنگها آن فرد برنده میشود.
ولی اگر در حین بازی نتوانست و دیگران موفق شدند بایستی ابتدا «کِرج» شدن خود و سپس تک تک ریگها را پَس بدهند و سپس طرف را «کِرج» نمایند.
بازیهای محلی و سنتی فراوان دیگری در استان ایلام رواج دارد، از جمله: هِشار هِشاره (قایم موشک)، اَکاوتی(اَلک دولَک)، هفت سنگ، جَوزان، تیله بازی، دالِگه دَخیل (گرگم به هوا، مخصوص دختران)، قُلان (لنگران) و ... .
ورزشهای بومی و محلی استان ایلام:
بررسی و پژوهشهای باستانشناسی نشان میدهد که توجه به ورزشها و بسیاری بازیها در غرب ایران خصوصاً میان ساکنان ایلام باستان رایج بوده است. تصاویر بر جای مانده از جام اژجان بهبهان نمونه بسیار ارزشمندی از الگویهای ورزشی بومی- محلی رایج در میان اقوام ایلامی بوده است.
در این اثر باستانی بازی «قلان» که امروزه در میان مردم منطقه رایج است، نشان داده شده است. بازیهای متعدد و متنوع و جذابی در گذشته در میان مردم این خطه از ایران رواج داشته که متاسفانه به دلیل شرایط زندگی اجتماعی امروزه بسیاری از این آنها منسوخ و به فراموشی سپرده شده است.
در منطقه ایلام بازیهای زیادی در گذشته معمول و مرسوم بوده که نمونههایی از آنها در گوشه و کنار شهرها و در بین اقوام و طوایف مختلف نسل به نسل حفظ شده است.
ورزشهای باستانی:
شاخصترین ورزشهای سنتی رایج در استان ایلام مجموعه ورزشهای باستانی در گود زورخانه است که در اکثر شهرهای کشورمان رایج است.
این ورزش در استان ایلام نیز نسل به نسل با قداست خاصی برگزار شده و علاقهمندان زیادی را به خود جذب کرده است.
برخی از بازیهای سنتی که در حال حاضر کما بیش در برخی از مناطق و روستاهای این استان رواج دارد و در فصولی از سال از جمله بهار که مردم به طبیعت میروند، انجام میگیرد عبارتند از:
دال پلان، قلان در سه نوع:چنگ،پنجه گیر و آزاد، لنگران، کلاو روانه کی، کران، زوران، چوچزان در دو نوع:چز ،گوان، کل پر، حبل، کیشان، اشتره لوان، قطان، هفت سنگ، جلیه روان، مله جوره کی، جوزان، گلواز، شش خوان، زور مشتکی یا زر مشتکی، چو جنگ، هشارهشارکی.
منبع:hamshahrionline.ir
ویدیو مرتبط :
طبیعت برفی استان ایلام
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
آشنایی با بازی محلی و سنتی استان کرمانشاه
آشنایی با بازی محلی و سنتی استان کرمانشاه
بازیهای محلی استان کرمانشاه نقش در فرهنگ و آداب و رسوم خاص کردها دارد و در حال حاضر 200 بازی محلی در استان کرمانشاه وجود دارد.
از جمله بازیهای محلی استان کرمانشاه بازی ارچن است که مختص سنین 10 الی 15 است و زمان انجام آن فصول پاییز و زمستان است.
بازی محلی و سنتی استان کرمانشاه
همچنین بازی آسیا مختص سنین 3 الی 7 سال است و زمان انجام آن تمامی فصول است.
بازی آقادای آقادای نیز مختص پسران در سنین 10 الی 20 سال است و زمان اجرای بازی فصول پاییز و زمستان است.
بازی بازپران مختص پسران در سنین 15 الی 30 سال بوده و زمان اجرای آن فصول پاییز و زمستان است.
بازی باواگیجه مختص پسران در سنین 10 الی 20 سال بوده و زمان اجرای آن پاییز و زمستان است.
باز بوکبوک مختص پسران در سنین 10 الی 20 سال بوده و زمان اجرای آن فصول پاییز و زمستان است.
بازی پالپال لنجه که مختص جوانان منطقه جوانرود بوده و زمان اجرای آن تمام فصول و شب هنگام است.
بازی جلیتر ویژه دختران و پسران 10 الی 15 ساله بوده و از جمله بازیهای مهارتی است.
شرح تعدادی از بازیهای محلی استان کرمانشاه:
بازی محلی خلورتانی:
ازمخروط های چوبی استفاده می کردند و دور آن را نخ محکمی می پیچاندند و به نوک آنها یک میخ فلزی ته گرد که بیشتر در نعل اسب و قاطر استفاده می گردد می زدند سپس با کشیدن نخ مخروط شروع به دوران روی زمین می نمود و با چنان سرعتی می چرخید که صدایی نیز ایجاد می کرد . برای به حرکت درآوردن آن می بایست سر بالایی نخ را به صورت حلقه ای در آورند و انگشت اشاره را در آن قرار دهند سپس مخروط ها را که در دست بود محکم به طرف زمین پرتاب می کردند و نخ را می کشیدند بعضی اوقات مخروط خود رابه مخروط افراد دیگری که در حال چرخش بود می زدند و به این ( خلورته مارانی ) یا مخروط شکستن می گفتند اگر مخروط شخصی بدون ترک برداشتن موفق می شد مخروط دیگران را بشکند یا ترک اندازد مخروط او بهترین مخروط محسوب می گردید.
بازی محلی هه ملوقوانی یا گوره کانی:
هه ملوقوانی از بازیهایی است که دختران انجام می دادند به این صورت که پنج قطعه سنگ به اندازه ی بزرگتر از یک حبه قند انتخاب می کردند و هر کدام از بازیکنان به نوبت با آنها به بازی می پرداختند . برای این کار ابتدا با یک دست سنگ ها را روی زمین ولو می کرد و سپس یکی از آنها را بر می داشت و ضمن اینکه آن را هوا می کرد سنگی را از روی زمین برمی گرفت و می بایست قبل از اینکه سنگ هوا شده به زمین برسد او سنگ خود را برداشته باشد و با همان دست سنگ هوا شده را نیز بگیرد . این بازی چندین مرحله مختلف داشت ابتدا سنگ ها را تک تک بر می داشتند سپس دو تا دو تا سپس یک تکی و یک سه تایی و به همین ترتیب تا پایان تمام مراحل . اگر در حین بازی سنگ هوا شده به زمین می خورد بازیکن دیگر بازی را شروع می نمود و به همین ترتیب بازی دور می زد و هر بار بازیکن بازی را از مرحله ای آغاز می کرد که قبلا نتوانسته بود تا اینکه یکی از آنها زودتر به پایان مراحل برسد و برنده محسوب شود.
از دیگر بازی های دخترانه می توان به بازی آلنجی کولنجی یا آسمان رنگه و چوزی و خط خط اشاره نمود.
بازی محلی کلاوریزان:
فردی کلاهی را پر از سنگریزه می نمود وآن را وارونه روی یک سطح قرار می داد سپس می بایست کلاه را طوری از زمین بردارد که سنگریزه ای برجای نماند اما اگر موفق نمی شد می بایست سنگریزه های باقیمانده در روی زمین را تک تک طوری بردارد که بقیه سنگریزه ها موجود در سطح تکان نخورند در غیر این صورت بازنده اعلام می گردید . هر کس در این بازی موفق می شد که یا کلاه را پر از سنگریزه برگرداند یا اینکه سنگریزه ها را تک تک بردارد به طوری که بقیه ی آنها تکان نخورد برنده اعلام می شد در این بازی دقت زیادی لازم بود و کسی که نمی توانست اعصاب آرامی داشته باشد موفق نمی گردید.
بازی محلی هیلکه مارانی:
هیله مارانی (تخم مرغ شکستن) این بازی که به صورت برد و باخت انجام می گرفت به این صورت بود که در هر مرحله دو نفر با هم روبرو می شدند هر کدام از طرفین تخم مرغی را محکم در دستش نگه می داشت به طوری که یک سر تخم مرغ به طرف بالا باشد و دیده شود سپس فرد دیگری تخم مرغ خود را از طرف سر آن به تخم مرغ طرف مقابل می زد اگر تخم مرغ یکی از آنهاترک بر می داشت این بار دو سر دیگر تخم مرغ را به هم می زدند اگر این بار نیز همان تخم مرغ ترک بر می داشت صاحب این تخم مرغ بازنده محسوب می شد و می بایست تخم مرغ خود را به طرف مقابل بدهد و اگر هر دو ترک برمی داشتند آن طرفی بازنده محسوب می شد که تخم مرغش بیشتر شکسته باشد. به این طریق یک فرد ممکن بود در روز چند تخم مرغ را صاحب شود.
بازی محلی خرمایله (خواستگارى از شرف نسا):
این بازى نمایشى بسیار قدیمى است و نشاندهنده مراسم خواستگارى دختران کوچک است و اشعارى که در این بازى خوانده مىشود نوع خاصى از اشعار هفت هجائى است. خرمایله یعنى موخرمائى که اشاره به عروس است. بازیکنى که نقش عروس را بازى مىکند در جمع دختران سر بهزیر مىنشیند و دو نفر از دختران دسته داماد دست به گردن هم مىاندازند و جلو مىآیند و شعرى را مىخوانند که در آن از عروس تعریف و به او سلام مىکنند. اطرافیان عروس جواب سلام را مىدهند . فرستادگان داماد مىگویند که طشت طلا هدیه آوردهاند تا شرف نسا را ببرند آنوقت چشم عروس را مىبندند و او را بههمان شکل که نشسته از زمین بلند مىکنند، در حالىکه انگشتهاى بزرگ پاى خود را در مشت گرفته است. او نباید انگشتهاى خود را رها کند. سپس او را به مکانهائى که قبلاً مشخص کردهاند بهنام بهشت و دوزخ و برزخ مىبرند و مىپرسند که کدامیک را مىخواهد . اگر دوزخ را انتخاب کند برسرش مىکوبند و او را دوزخى مىنامند. اگر برزخ را انتخاب کند برسرش مىکوبند و مىگویند 'گِل برسرت برزخی ولى اگر بهشت را انتخاب کند مىگویند 'گُل برسرت بهشتی که این نشانه خوشبختى عروس است. این بازى امروزه بهشکل دیگرى اجراء مىشود. بدین صورت که خانواده عروس و داماد دو دسته مىشوند و در مقابل هم قرار مىگیرند. خانواده داماد مىگویند هدیه آوردهاند که عروس را ببرند ولى خانواده عروس هدیه را رد مىکنند. خواستگارها عقب مىنشینند و دوباره با هدیه دیگرى برمىگردند. پس از چندبار پیشنهاد دادن و رد شدن پیشنهاد، یکى از خواستگارها سعى مىکند یکى از افراد عروس را به دسته ٔ خود بکشاند. این وضع ادامه مىیابد تا در دسته عروس بازیکنى باقى نماند.
کتکپرانى (اسلامآباد غرب):
بههنگام آوردن عروس به خانه داماد، جوانان و بزرگان ورزیده و سوارکار دست به عملیات نمایشى جالبى مىزنند. هر سوار یک کتک خوشخط و خال و زیبا در دست گرفته و شروع به تاختن در اطراف کاروان عروس مىکند و با پرتاب کتک خود در حین تاختن به زمین و گرفتن مجدد آن باعث حیرت و شگفتى بیننده مىشود. به ازاء هر پرتاب کتک و گرفتن یا عدم گرفتن آن، از سوى سر سوارکاروان امتیازى به سوارکار داده و یا امتیازى از او کم مىشود. البته این امتیازها فقط لفظى است و از نظر مورد توجه قرار گرفتن سوارکار نزد مردم اهمیت دارد.
منبع:hamshahrionline.ir