سرگرمی


2 دقیقه پیش

تصاویری که شما را به فکر فرو می‌برد (34)

یک عکس، یک طرح یا یک نقاشی؛ بعضاً چنان تاثیری روی بیننده دارد که شنیدن ساعت ها نصیحت و یا دیدن ده ها فیلم نمی‌تواند داشته باشد. هنرمندانی که به ساده ترین روش ها در طول تاریخ ...
2 دقیقه پیش

دیدنی های امروز؛ سه شنبه 18 خرداد ماه

دیدنی های امروز؛ سه شنبه 18 خرداد ماه وبسایت عصرایران: نماز تراویح مسلمانان اندونزی در نخستین شب آغاز ماه رمضان – آچهمعترضان عوارض زیست محیطی یک پروژه انتقال آب در کاتالونیا ...

اپیدمی های عجیب و غریب تاریخ +عکس


دختر جوان وقتی از خواب بیدار شد، به یک حیوان وحشی تبدیل شده بود. سرش را به دیوار می کوبید و به صورتش مشت می زد. هیچ کدام از اعضای خانواده جرأت نزدیک شدن به او را نداشتند و عجیب تر اینکه در مدرسه هم خیلی ها به خودشان حمله کردند.





مجله سرنخ - سامرا قلی زاده: دختر جوان وقتی از خواب بیدار شد، به یک حیوان وحشی تبدیل شده بود. سرش را به دیوار می کوبید و به صورتش مشت می زد. هیچ کدام از اعضای خانواده جرأت نزدیک شدن به او را نداشتند و عجیب تر اینکه در مدرسه هم خیلی ها به خودشان حمله کردند.

این رفتارها، آغاز یک بیماری اپیدمیک عجیب بود؛ بیماری که خیلی زود در مدرسه شیوع پیدا کرد و اگر متوقف نمی شد ممکن بود تمام مردم شهر به آن دچار شوند. در بین بعضی از بیماری های فراگیر، تعدادی از آنها بسیار عجیب هستند و هیچ دلیل پزشکی اثبات شده ای برای آنها پیدا نشده است.

همه می خندند

سی ام ژانویه سال 1962 بود. در منطقه کوچک «تانگانیکا» که امروزه جزیی از تانزانیاست، بیماری همه گیر و عجیبی شیوع پیدا کرده بود. سه دختر جوان با شنیدن یک جوک، شروع به خندیدن کردند اما نه تنها خندیدن آنها بند نیامد بلکه بعد از آنها همه کلاس شروع به خندیدن کردند و به دنبال آنها 60 درصد دانش آموزان دچار مرض خنده شدند و در مدت کوتاهی این مرض تمام منطقه را فرا گرفت.

اپیدمی های عجیب و غریب

بنا بر گزارشات موجود تقریبا یک سال تمام مردم شهر می خندیدند. بسیاری از مدرسه ها بسته شدند. خیلی ها از شدت خندیدن به اشک ریختن می افتادند، غش می کردند و حتی دچار خارش های شدید بدنی می شدند. هزاران نفر دچار خنده فراگیر شده بودند. البته خنده فراگیر فقط کودکان را تحت تاثیر قرار داده بود. به عقیده روانشناسان این خنده نیز نمونه ای از بیماری روانی فراگیر بود.


مرض خواب

سال 2013 در شهر کوچک «کالاچی» قزاقستان بیماری عجیبی شیوع پیدا کرد که تقریبا یک چهارم مردم شهر گرفتار آن شدند. این بیماری «مرض خواب» بود که هیچ ارتباطی با بیماری التهاب حاد مغزی نداشت.

اپیدمی های عجیب و غریب

این بیماری موجب شده بود مردم چندین روز بخوابند و وقتی بیدار شدند دچار سرگیجه، سردرد و حتی از دست دادن حافظه بشوند. متخصصان بیش از 20 هزار آزمایش گوناگون روی هوا، آب، غذا و حتی مردم منطقه انجام دادند تا شاید علت مرض خواب را پیدا کنند اما هیچ پاسخی به دست نیامد. تا سال 2015 تقریبا 152 نفر به مرض خواب مبتلا شدند.


آوازخوان های خیابانی

جولای 1518 زنی به نام «فرائو تروفی» اهل فرانسه بی دلیل وارد خیابان شد و شروع به آواز خواندن کرد. در طی یک هفته 34 نفر به این زن پیوستند و در خیابان های شهر شروع به آوازخوانی کردند. در ابتدا تصور می شد آنها به دلیل استفاده از نوشیدنی های غیرمجاز به خیابان ها ریخته اند اما هیچ کدام شان چیزی ننوشیده بودند.

اپیدمی های عجیب و غریب

این خوشحالی اپیدمیک تا ماه آگوست شمار افرادی که شادی می کردند به 400 نفر رسید. این شادی غیرعادی آنقدر ادامه داشت که بعضی ها دچار حمله قلبی شدند و عده دیگری پاهای شان به شدت زخم شد.

جمعیت شادی کننده ها آنقدر زیاد بود که رفت و آمد با مشکلاتی مواجه شده بود، برای همین همه آنها را به منطقه کوهستانی و دور افتاده ای منتقل کردند. شرایط سخت آب و هوایی باعث شد تا این جمعیت شاد به خودشان بیایند و درخواست کمک کنند.

در آن زمان، علت این شادی را به نفرین شیطانی به نام «ویتوس» که مردم از آن هراس داشتند نسبت دادند اما تاریخدان های امروزی معتقدند استرس بیش از حد در آن زمان، چنین بیماری همه گیری را رقم زده بود.


بیماری در کارخانه

سال 1962، کارگر زنی که در کارخانه نساجی یکی از ایالت های آمریکا مشغول کار بود ناگهان یک شب، دچار تب و خارش های شدیدی شد. او ادعا می کند حشره ای در کارخانه او را نیش زده است. روز بعد چندین نفر دیگر از کارگران کارخانه با همان نشانه ها روبرو شده و همگی در بیمارستان بستری شدند اما در بیماران بعدی اثری از نیش زدگی حشره دیده نمی شد.

اپیدمی های عجیب و غریب

مسئولان کارخانه دستور دادند همه جا به دقت بررسی شد و فقط دو حشره در کارخانه پیدا شد که هیچ کدام آنها نمی توانستند مسبب بیماری باشند. از طرفی مواد شیمیایی که موجب آلرژی شود نیز پیدا نشد. به عقیده پزشکان، اضطراب، باعث این بیماری شده بود.


آنسفالیت، مرض خواب

بین سال های 1918 تا 1920 آنلفوانزای مرگباری در اسپانیا شیوع پیدا کرد. همزمان با آنلفوانزا، بیماری دیگری به نام «آنسفالیت» یا «التهاب حاد بافت مغز» نیز فراگیر شده بود اما به دلیل شیوع شدید آنلفوانزا، هیچ کس به آن توجهی نمی کرد.

اپیدمی های عجیب و غریب

این بیماری در آن زمان جان نزدیک به یک میلیون نفر را گرفت و میلیون ها نفر دیگر را فلج و از کار افتاده کرد. نام این بیماری مهلک را «مرض خواب» گذاشتند که نشانه های مختلفی داشت.

بعضی از مبتلایان گلوی شان زخمی می شد و بعضی دیگر دچار تشنج می شدند. همه مبتلایان در آخر به کما می رفتند که با احتمال مرگ چهل درصدی همراه بود. این بیماری همانطور که به طرز اسرارآمیزی شیوع پیدا کرد، سال 1926 به طرز باورنکردنی متوقف شد. اینکه چه چیزی باعث شیوع بیماری شد و چگونه بیماری که هیچ راه درمانی نداشت متوقف شد، هنوز معلوم نیست.


حشره ای زیر پوست

سندرم «مورجلون» حالتی است که در آن، فرد احساسات غیرواقعی مبنی بر گزیده شدن یا سوزش در پوست خود دارد. فرد ممکن است فکر کند حشره ای در حال راه رفتن زیر پوست اوست در حالی که چنین چیزی واقعیت ندارد.

اپیدمی های عجیب و غریب

نام این بیماری را «ماری لیتو» زیست شناس اهل ماساچوست انتخاب کرد. معمولا این بیماری در خانم های میانسال سفیدپوست ظاهر می شود اما پسر ماری، نخستین کسی بود که ادعا کرد انگار چیزی زیر پوستش راه می رود و به این ترتیب ماری به دنبال جواب این سوال گشت.

از آن زمان به بعد، هزاران نفر در سراسر جهان دچار این بیماری اپیدمیک شدند. در تحقیقات هیچ گونه ویروس یا عامل محیطی که مسبب این بیماری باشد پیدا نشد. برای همین خیلی ها عقیده دارند که شاید عامل مورجلون، یک مشکل روانی باشد. با این وجود عده دیگری از پزشکان به شدت تاکید دارند که مورجلون به شرایط فیزیکی افراد بستگی دارد و پزشکان در تلاشند علت آن را پیدا کنند.


بیماری جوگیرها

سال 2013 «کیتی کروتوارست» از خواب بیدار شد و ناگهان شروع به کتک زدن خودش کرد. او آنچنان سرش را محکم به دیوار کوبید که خون از سرش جاری شد و تلفن همراهش را آنچنان با شدت به صورتش زد که زیر چشمش کبود شد. وقتی گیتی به مدرسه رفت، دیگر دانش آموزان از جمله دوست صمیمی اش نیز حمله کردن به خودشان را شروع کردند.

اپیدمی های عجیب و غریب

این بیماری تا جایی فراگیر شد که برنامه تلویزیونی ساخته شد تا در آن بعضی از دانش آموزان درباره اتفاقی که برایشان رخ داده بود صحبت کنند. در ابتدا تصور می شد مسمومیت با ماده شیمیایی چنین مشکلی را سبب شده است اما به عقیده روانشناسان، این بیماری اپیدمیک معمولا در گروه های کوچکی رخ می دهد که اعضای گروه سعی می کنند رفتار دیگری را تقلید کنند.

گزارش رسانه ها از این بیماری شرایط را بدتر کرد و برای همین انتشار هرگونه خبر در این مورد ممنوع شد تا هر چه زودتر دانش آموزانی که جوگیر شده بودند، درمان شوند.


بیماری سرت رو بجنبان

بیماری «سر جنباندن» یک بیماری تازه و ناشناخته است که از دهه 1960 در سودان پدیدار شد و امروزه نشانه های این بیماری در سودان، تانزانیا و شمال اوگاندا دیده می شود. این بیماری فراگیر عجیب، کودکان بین 5 تا 15 سال را تحت تاثیر قرار می دهد.

اپیدمی های عجیب و غریب

از هنگام دچار شدن کودک به این بیماری، رشد جسمی و ذهنی او متوقف می شود. مبتلایان سر خود را مرتبا تکان می دهند و دچار تشنج می شوند. آنها به هیچ عنوان صحبت نمی کنند و در حالت حواس پرتی کامل به سر می برند.

گاهی اوقات حالت صرع به آنها دست می دهد. مبتلایان به سر جنباندن 30 سال بیشتر عمر نمی کنند. طبق آمارهای موجود، بیماری «سر جنباندن» سه هزار نفر را درگیر کرده است و هنوز درمانی برای آن پیدا نشده است.


ویدیو مرتبط :
مرگ های عجیب و غریب و تلخ در تاریخ فوتبال

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

انسان های عجیب و غریب تاریخ +عکس


"ایسک اسپاروج" در سال 1841 در ماساچوست به دنیا آمد و بیشتر شهرت خود را به خاطر بدن عجیب و بسیار لاغرش دارد.

باشگاه خبرنگاران: چند سالی است که افراد خاصی مانند مرد درختی یا بلندترین انسان های دنیا سرتیتر اخبار انسان های عجیب شده اند اما این افراد تنها مختص به زمان حال نیستند و در گذشته های دور نیز افرادی بودند که حالت های عجیبی داشتند اما برخلاف امروزه آن ها بیشتر در سیرک ها خود را نمایش می دادند تا پول و مایحتاج زندگی را بدست آورند. در این مطلب نگاهی خواهیم داشت به تعدادی از افراد عجیبی که در گذشته معروف بودند و حالا دیگر نامی از آن ها برده نمی شود.

** اسکلت زنده



"ایسک اسپاروج" در سال 1841 در ماساچوست به دنیا آمد و بیشتر شهرت خود را به خاطر بدن عجیب و بسیار لاغرش دارد. این مرد تا سن 12 سالگی عادی بود اما از آن موقع به مرور و بدون هیچ دلیل خاصی وزنش کاهش یافت تا اینکه تنها استخوان و اسکلت های او برای آب شدن باقی ماند.

او درسن 44 سالگی 170 سانتیمتر قد و تنها 19 کیلوگرم وزن داشت. بسیاری از پزشکان در آن زمان او را معاینه کردند اما سر از حال او در نیاوردند. او تا آخر عمر خود یعنی در 46 سالگی در نمایش های سیرکی شرکت می کرد و زندگی خود را می گذراند.

** مرد شیری



شاید تنها کسی که از انسان های عجیب گذشته را شما تا حدی بشناسید "استفان بیبروسکی" باشد. این مرد که در سال 1891 به دنیا آمد به خاطر صورتش که به مانند شیر بود معروف شد. از تمام مجراهای صورت این مرد مو رشد کرد و تمام صورتش به شکل شیرها تبدیل شد. این مرد لهستانی در هنگام به دنیا آمدن تماما پوشیده از مو بود و پزشکان را از همان بدو تولد شگفت زده کرد.

او از سن 4 سالگی وارد سیرک شد و تقریبا به تمام اروپا و بیشتر کشورهای آسیا و آمریکا سفر کرد. به گفته شاهدین صورت این مرد موهای 10 سانتی متری داشت و 90 درصد از بدنش نیز به همین صورت پوشیده از مو بوده است. او در سال 1932 بر اثر حمله قلبی درگذشت.

** مرد لاستیکی



یکی از معروف ترین افراد سیرک در سال های 1880 مردی به نام "فلیک ورل" بود. این مرد از بیماری خاصی به نام "Ehlers-Danlos" رنج می برد. این بیماری باعث شده بود تا پوست بدنش حالت لاستیکی به خود گرفته و به راحتی از بدنش جدا شود. او در برنامه های مختلف شرکت کرد و تا می توانست پوستش را کشید و همه را به شگفتی وا داشت.

**بدن بی مهره



بدن بی مهره باعث خواهد شد تا شما هر حالتی که اراده کنید بتوانید به بدنتان بدهید. "اسمیت" کسی بود که برنامه های بسیاری در سراسر دنیا اجرا کرد و بدنش را طوری به حالت های مختلف می برد که هیچ کس باور نداشت انسانی این بدن را داشته باشد. او در این حالت های بسیار سخت ساز بانجو هم می نواخت تا برنامه هایش کاملا بی روح به حرکات چندش آور و خسته کننده نباشد.