دانش و فناوری
2 دقیقه پیش | گرفتن ویزای انگلیس در ایراناز زمانی که اخذ وقت سفارت انگلیس در تهران ممکن شد، بسیاری از مشکلات متقاضیان این ویزا نیز به فراموشی سپرده شد. اگر چه هنوز هم بعضی از متقاضیان این ویزا، به جهت تسریع مراحل ... |
2 دقیقه پیش | دوره مدیریت پروژه و کنترل پروژه با MSPپروژه چیست؟ پروژه به مجموعه ای از فعالیتها اطلاق می شود که برای رسیدن به هدف خاصی مانند ساختن یک برج، تاسیس یک بزرگراه، تولید یک نرم افزار و … انجام می شود. در همه پروژه ... |
زندگی در «هی دی»، به جای آدمکشی در «کلش»!
برای ما «هی دی»بازهایی که مزرعه مان را با صبر و تلاش بسیار سر و سامان داده ایم، مقایسه شدن با طرفداران بازی «کلش آف کلنز» بیشتر شبیه شوخی است. فضای لطیف مزرعه های «هی دی» کجا و کشت و کشتار «کلش» کجا؟
در «هی دی» یک مزرعه بی آب و علف خشک را در اولین لول تحویل می گیریم و به مرور با کشاورزی، دامداری و اضافه کردن دستگاه های جدید سکه و الماس جمع می کنیم و با رفقا مبادله کالا می کنیم. ما در «هی دی» دشمن نداریم، رفیق داریم. برای مایی که طاقت دیدن گرسنگی حیوانات مزرعه مان را نداریم، قرار گرفتن در فضای جنگی «کلش آف کلنز» غیرقابل تحمل است.
«هی دی» سرشار از حس تعامل و همکاری ست. خیلی مواقع پیش می آید که کمبود کالا یا مواد اولیه ای کار را مشکل می کند اما کافی است در گروهی که با دوستان هم لولتان تشکیل داده اید این مشکل را در میان بگذارید تا در اثر همکاری و تعامل درون گروهی خیلی سریع مشکلتان برطرف شود. حالا این وضعیت را با «کلش آف کلنز» مقایسه کنید! شب را می خوابید و صبح در حالی با هزاران امید وارد بازار می شوید که ممکن است با یک اتک، بخش اعظیم از زحماتتان را از دست داده باشید. نفرت از کسی که به شما حمله کرده، اولین حسی است که سراغتان می آید. حس بعدی؟ انتقام بکش تا کشته نشوی.
طرفداران «هی دی» اغلب پخته تر و باتجربه تر از «کلش»بازها هستند چون برای آن هایی که سابقه بیشتری در ورود به جامعه دارند، اتفاقات «هی دی» واقعی تر است و کمتر از هیجانات کاذبی مثل پیشروی در جنگ و برداشتن رقبا از مسیر موفقیت، لذت می برند. شاید عجیب نباشد که ادعا کنیم هر بازی رسالتی دارد و رسالت «هی دی» یادآوری حس تعامل و کمک کردن به دیگران است. در این شرایط کمی درباره رسالت «کلش آف کلنز» فکر کنید. چیزی جز ترویج نفرت و دشمنی و غارتگری به ذهنتان می رسد؟
نکته دیگری که باعث جذابیت «هی دی» نسبت به «کلش آف کلنز» می شود، این است که در مزرعه های باصفای «هی دی» بازی فقط رو به جلو صورت می گیرد و هیچ خبری از عقبگردهایی مثل کشته و دزدیده شدن حیوانات و غارت شدن اموال از طریق دزدان همسایه نیست و هیچ امتیاز منفی در بازی وجود ندارد. پیش از اضافه شدن مسابقات گروهی با عنوان «دربی» در «هی دی»، «کلن وار» عاملی برای جذاب تر بودن کلش بود اما کمپانی «سوپرسل» برای رضای نگه داشتن هواداران «هی دی» دربی را به روند بازی اضافه کرد تا دیگر کلش همین یک مزیت را هم نسبت به هی دی نداشته باشد!
در یک جمع بندی، اتمسفر پرتنش «کلش آف کلنز» چیز جز استرس و بروز رفتارهای عصبی برای طرفداران این بازی در پی ندارد و شاید به همین دلیل «بی ادبی» در گروه های کلشی محسوس تر است. درست برخلاف «هی دی» که با فضای آرامش بخش، خستگی کار روزانه را از تن آدم بیرون می برد و هر روز شما را به صورت رایگان به یک سفر آرامش بخش ییلاقی دعوت می کند.
چرا با Clash of Clans حال می کنم و از Hay Day متنفرم؟
می جنگیم، بدون خونریزی
در هیچ کشوری، داشتن حیوان خانگی جرم نیست. بازی کردن، شادی و سرگرمی هم ممنوعیتی ندارد. اما بحث جنگ، متفاوت است. هیچ انسانی از مرگ انسان دیگری خوشحال نمی شود و هیچکس دوست ندارد عمرش را به جای خانه و خانواده، در میدان جنگ بگذراند. پس با حس جنگجویی مان چکار کنیم؟ همیشه در عالم بچگی باقی بمانیم و یادمان برود به جز آب و غذا و تفریح، غریزه های دیگری هم داریم؟ کی به جای دیدن قهرمان ها در فیلم های تخیلی، خودمان جای آن ها قرار بگیریم؟ خب، یک راه ساده دارد. گوشیمان را برداریم و به جای چیدن آبنبات و غذا دادن به گاو و گوسفند، «کلش آف کلنز» بازی می کنیم. این بار برخلاف بازی های کامپیوتری، دوستان و دشمنان هم مثل خودمان، انسان های واقعی هستند.
«کلش آف کلنز» نه میدان جنگ می خواهد نه اسلحه. برای این بازی فقط نیاز به یک گوشی و اینترنت هست. گوشیتان را برمی دارید و از پیچیده ترین استراتژی های جنگی لذت می برید و کار گروهی را یاد می گیرد. کنار دوستانتان، با دشمن می جنگید. قواعد کار تیمی را تمرین می کنید. اینکه برنده جنگ را نه قوی ترین، که ضعیف ترین عضو گروه تعیین می کند. مثلا در یک جنگ، 20 کاربر ایرانی و 20 کاربر آلمانی با هم می جنگند و هر کلنی که ستاره بیشتری کسب کند برنده بازی خواهدشد.
برای پیشرفت قدرت دفاعی و منابع، نیاز به صبر هست. همگروه ها، به هم برای پیشرفت کمک می کنند تا در زمان خطر یک گروه قوی باشند. چون برای موفقیت در «کلش آف کلنز» بیشتر از توانایی های فردی، به یک گروه قوی نیاز دارید. هیجان، خطر، اضطراب، شرکت در جنگ های قبیله ای و گروهی با افرادی از سرتاسر دنیا، جذابیت بازی را چندبرابر کرده اند. به خصوص که در زمان انتخاب کلن، می توان 50 نفر از دوستان و آشنایان را جمع کرد و با دوستان دنیای حقیقی متحد شد. خیلی از «کلش آف کلنز»بازهای حرفه ای، موقع کلن وار با دوستانشان در یک مکان دور هم جمع می شوند و جنگی مجازی را تجربه می کنند.
اگر قرار باشد هر روز بعد از بیدارشدن از خواب، مزرعه مجازی شخم بزنم و حیوانات مجازی را به چرا ببرم، ترجیح می دهم یک حیوان واقعی داشته باشم. حیوانی که محبتش در خوردن و خوابیدن و تمیزکردن فضولات خلاصه نشود. در دنیای واقعی مهربان باشم و خشونت پنهانم را خرج دنیای مجازی کنم. در کنار این همکاری و مسئولی پذیری را یاد بگیرم. بفهمم تاوان اشتباهم ممکن است با یک بی احتیاطی، زحمت یک گروه 50 نفره را به باد بدهم.
موفقیت را دست جمعی تجربه کنم و موقع شکست، با دوستانم شکست بخورم. جنگ در دنیا مجازی و صلح در دنیای واقعی، در «هی دی» خرج می شوند. «کلش آف کلنز» یک جنگ حقیقی اما بدون خونریزی است. برای آدم هایی که بزرگ شده اند و می دانند گاهی در زندگی، به جز دیدن گربه های گرسنه خیابان، ممکن است دردسرهای بزرگتری را هم تجربه کنند.
ویدیو مرتبط :
دی ما هی هاا تقدیم به خودم و همه دی ما هی هاا
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
زندگی نامه بزرگ شیعیان امام علی
حضرت علي ( ع ) نخستين فرزند خانواده هاشمي است كه پدر و مادر او هر دو فرزند هاشم اند . پدرش ابوطالب فرزند عبدالمطلب فرزند هاشم بن عبدمناف است و مادر او فاطمه دختر اسد فرزند هاشم بن عبدمناف مي باشد . خاندان هاشمي از لحاظ... فضائل اخلاقي و صفات عاليه انساني در قبيله قريش و اين طايفه در طوايف عرب ، زبانزد خاص و عام بوده است . فتوت ، مروت ، شجاعت و بسياري از فضايل ديگر اختصاص به بني هاشم داشته است . يك از اين فضيلتها در مرتبه عالي در وجود مبارك حضرت علي ( ع ) موجود بوده است . فاطمه دختر اسد به هنگام درد زايمان راه مسجدالحرام را در پيش گرفت و خود را به ديوار كعبه نزديك ساخت و چنين گفت : خداوندا ! به تو و پيامبران و كتابهايي كه از طرف تو نازل شده اند و نيز به سخن جدم ابراهيم سازنده اين خانه ايمان راسخ دارم . پرودگارا ! به پاس احترام كسي كه اين خانه را ساخت ، و به حق كودكي كه در رحم من است ، تولد اين كودك را بر من آسان فرما ! لحظه اي نگذشت كه ديوار جنوب شرقي كعبه در برابر ديدگان عباس بن عبدالمطلب و يزيد بن تعف شكافته شد . فاطمه وارد كعبه شد ، و ديوار به هم پيوست . فاطمه تا سه روز در شريفترين مكان گيتي مهمان خدا بود . و نوزاد خويش سه روز پس از سيزدهم رجب سي ام عام الفيل فاطمه را به دنيا آورد . دختر اسد از همان شكاف ديوار كه دوباره گشوده شده بود بيرون آمد و گفت : پيامي از غيب شنيدم كه نامش را علي بگذار .
دوران كودكي:
حضرت علي ( ع ) تا سه سالگي نزد پدر و مادرش بسر برد و از آنجا كه خداوند مي خواست ايشان به كمالات بيشتري نائل آيد ، پيامبر اكرم ( ص ) وي را از بدو تولد تحت تربيت غير مستقيم خود قرار داد . تا آنكه ، خشكسالي عجيبي در مكه واقع شد . ابوطالب عموي پيامبر ، با چند فرزند با هزينه سنگين زندگي روبرو شد . رسول اكرم ( ص ) با مشورت عموي خود عباس توافق كردند كه هر يك از آنان فرزندي از ابوطالب را به نزد خود ببرند تا گشايشي در كار ابوطالب باشد . عباس ، جعفر را و پيامبر ( ص ) ، علي ( ع ) را به خانه خود بردند . به اين طريق حضرت علي ( ع ) به طور كامل در كنار پيامبر قرار گرفت . علي ( ع ) آنچنان با پيامبر ( ص ) همراه بود ، حتي هرگاه پيامبر از شهر خارج مي شد و به كوه و بيابان مي رفت او را نيز همراه خود مي برد . بعثت پيامبر ( ص ) و حضرت علي ( ع ) شكي نيست كه سبقت در كارهاي خير نوعي امتياز و فضيلت است . و خداوند در آيات بسياري بندگانش را به انجام آنها ، و سبقت گرفتن بر يكديگر دعوت فرموده است . از فضايل حضرت علي ( ع ) است كه او نخستين فرد ايمان آورنده به پيامبر ( ص ) باشند . ابن ابي الحديد در اين باره مي گويد : بدان كه در ميان اكابر و بزرگان و متكلمين گروه معتزله اختلافي نيست كه علي بن ابيطالب نخستين فردي است كه به اسلام ايمان آورده و پيامبر خدا را تاييد كرده است .
حضرت علي ( ع ) نخستين ياور پيامبر ( ص ):
پس از وحي خدا و برگزيده شدن حضرت محمد ( ص ) به پيامبري و سه سال دعوت مخفيانه ، سرانجام پيك وحي فرا رسيد و فرمان دعوت همگاني داده شد . در اين ميان تنها حضرت علي ( ع ) مجري طرحهاي پيامبر ( ص ) در دعوت الهيش و تنها همراه و دلسوز آن حضرت در ضيافتي بود كه وي براي آشناكردن خويشاوندانش با اسلام و دعوتشان به دين خدا ترتيب داد . در همين ضيافت پيامبر ( ص ) از حاضران سؤال كرد : چه كسي از شما مرا در اين راه كمك مي كند تا برادر و وصي و نماينده من در ميان شما باشد ؟ فقط علي ( ع ) پاسخ داد : اي پيامبر خدا ! من تو را در اين راه ياري مي كنم پيامبر ( ص ) بعد از سه بار تكرار سؤوال و شنيدن همان جواب فرمود : اي خويشاوندان و بستگان من ، بدانيد كه علي ( ع ) برادر و وصي و خليفه پس از من در ميان شماست . از افتخارات ديگر حضرت علي ( ع ) اين است كه با شجاعت كامل براي خنثي كردن توطئه مشركان مبني بر قتل رسول خدا ( ص ) در بستر ايشان خوابيد و زمينه هجرت پيامبر ( ص ) را آماده ساخت .
حضرت علي ( ع ) بعد از هجرت:
بعد از هجرت حضرت علي ( ع ) و پيامبر ( ص ) به مدينه دو نمونه از فضايل علي ( ع ) را بيان مي نمائيم :
1 - جانبازي و فداكاري در ميدان جهاد : حضور وي در 26 غزوه از 27غزوه پيامبر ( ص ) و شركت در سريه هاي مختلف از افتخارات و فضايل آن حضرت است .
2 - ضبط و كتابت وحي ( قرآن ) كتابت وحي و تنظيم بسياري از اسناد تاريخي و سياسي و نوشتن نامه هاي تبليغي و دعوتي از كارهاي حساس و پرارج امام ( ع ) بود . ايشان آيات قرآن چه مكي و چه مدني ، را ضبط مي كرد . به همين علت است كه وي را از كاتبان وحي و حافظان قرآن به شمار مي آورند . در اين دوران بود كه پيامبر ( ص ) فرمان اخوت و برادري مسلمانان را صادر فرمود و با حضرت علي ( ع ) پيمان برادري و اخوت بست و به حضرت علي ( ع ) فرمود : تو برادر من در اين جهان و سراي ديگر هستي . به خدايي كه مرا به حق برانگيخته است ... تو را به برادري خود انتخاب مي كنم ، اخوتي كه دامنه آن هر دو جهان را فرا گيرد . حضرت علي ( ع ) داماد رسول اكرم ( ص ) عمر و ابوبكر با مشورت با سعد معاذ رئيس قبيله اوس دريافتند جز علي ( ع ) كسي شايستگي زهرا ( س ) را ندارد . لذا هنگامي كه علي ( ع ) در ميان نخلهاي باغ يكي از انصار مشغول آبياري بود موضوع را با ايشان در ميان نهادند و ايشان فرمود : دختر پيامبر ( ص ) مورد ميل و علاقه من است . و به سوي خانه رسول به راه افتاد . وقتي به حضور رسول اكرم ( ص ) رسيد ، عظمت محضر پيامبر ( ص ) مانع از آن شد كه سخني بگويد ، تا اينكه رسول اكرم ( ص ) علت رجوع ايشان را جويا شد و حضرت علي ( ع ) با تكيه به فضايل و تقوا و سوابق درخشان خود در اسلام فرمود : آيا صلاح مي دانيد كه فاطمه را در عقد من درآوريد ؟ پس از موافقت حضرت زهرا ( س ) آن حضرت به دامادي رسول اكرم ( ص ) نائل آمدند .
غدير خم:
پيامبر ( ص ) بعد از اتمام مراسم حج در آخرين سال عمر پربركتش در راه برگشت در محلي به نام غديرخم در نزديكي جحفه دستور توقف داد ، زيرا پيك وحي فرمان داده بود كه پيامبر ( ص ) بايد رسالتش را به اتمام ( 9 )برساند . پس از نماز ظهر پيامبر ( ص ) بر بالاي منبري از جهاز شتران رفت و فرمود : اي مردم ! نزديك است كه من دعوت حق را لبيك گويم و از ميان شما بروم درباره من چه فكر مي كنيد ؟ مردم گفتند : گواهي مي دهيم كه تو آيين خدا را تبليغ مي كردي پيامبر فرمود : آيا شما گواهي نمي دهيد كه جز خداي يگانه ، خدايي نيست و محمد بنده خدا و پيامبر اوست ؟ مردم گفتند : آري ، گواهي مي دهيم . سپس پيامبر ( ص ) دست حضرت علي ( ع ) را بالا گرفت و فرمود : اي مردم ! در نزد مؤمنان سزاوارتر از خودشان كيست ؟ مردم گفتند : خداوند و پيامبر او بهتر مي دانند . سپس پيامبر فرموند : اي مردم ! هر كس من مولا و رهبر او هستم ، علي هم مولا و رهبر اوست . و اين جمله را سه بار تكرار فرمودند . بعد مردم اين انتخاب را به حضرت علي ( ع ) تبريك گفتند و با وي بيعت نمودند .
حضرت علي ( ع ) بعد از رحلت رسول اكرم ( ص ):
پس از رحلت رسول اكرم ( ص ) به علت شرايط خاصي كه بوجود آمده بود ، حضرت علي ( ع ) از صحنه اجتماع كناره گرفت و سكوت اختيار كرد. نه در جهادي شركت مي كرد و نه در اجتماع به طور رسمي سخن مي گفت . شمشير در نيام كرد و به وظايف فردي و سازندگي افراد مي پرداخت . فعاليتهاي امام در اين دوران به طور خلاصه اينگونه است :
1 - عبادت خدا آنهم در شان حضرت علي ( ع )
2 - تفسير قرآن و حل مسائل ديني و فتواي حكم حوادثي كه در طول 23سال زندگي پيامبر ( ص ) مشابه نداشت .
3 - پاسخ به پرسشهاي دانشمندان ملل و شهرهاي ديگر .
4 - بيان حكم بسياري از رويدادهاي نوظهور كه در اسلام سابقه نداشت .
5 - حل مسائل هنگامي كه دستگاه خلافت در مسائل سياسي و پاره اي از مشكلات با بن بست روبرو مي شد .
6 - تربيت و پرورش گروهي كه از ضمير پاك و روح آماده ، براي سير و سلوك برخوردار هستند .
7 - كار و كوشش براي تامين زندگي بسياري از بينوايان و درماندگان تا آنجا كه با دست خويش باغ احداث مي كرد و قنات استخراج مي نمود و سپس آنها را در راه خدا وقف مي نمود .
خلافت حضرت علي ( ع ):
در زمان خلافت حضرت علي ( ع ) جنگهاي فراواني رخ داد از جمله صفين ، جمل و نهروان كه هر يك پيامدهاي خاصي به دنبال داشت .
شهادت امام علي ( ع ):
بعد از جنگ نهروان و سركوب خوارج برخي از خوارج از جمله عبدالرحمان بن ملجم مرادي ، و برك بن عبدالله تميمي و عمروبن بكر تميمي در يكي از شبها گرد هم آمدند و اوضاع آن روز و خونريزي ها و جنگهاي داخلي را بررسي كردند و از نهروان و كشتگان خود ياد كردند و سرانجام به اين نتيجه رسيدند كه باعث اين خونريزي و برادركشي حضرت علي ( ع ) و معاويه و عمروعاص است . و اگر اين سه نفر از ميان برداشته شوند ، مسلمانان تكليف خود را خواهنددانست . سپس با هم پيمان بستند كه هر يك از آنان متعهد كشتن يكي از سه نفر گردد . ابن ملجم متعهد قتل امام علي ( ع ) شد و در شب نوزدهم ماه رمضان همراه چند نفر در مسجد كوفه نشستند . آن شب حضرت علي ( ع ) در خانه دخترش مهمان بودند و از واقعه صبح با خبر بودند ، وقتي موضوع را با دخترش در ميان نهاد ، ام كلثوم گفت : فردا جعده را به مسجد بفرستيد . حضرت علي ( ع ) فرمود : از قضاي الهي نمي توان گريخت . آنگاه كمربند خود را محكم بست و در حالي كه اين دو بيت را زمزمه مي كرد عازم مسجد شد . كمر خود را براي مرگ محكم ببند ، زيرا مرگ تو را ملاقات خواهدكرد . و از مرگ ، آنگاه كه به سراي تو درآيد . جزع و فرياد مكن ابن ملجم ، در حالي كه حضرت علي ( ع ) در سجده بودند ، ضربتي بر فرق مبارك خون از سر حضرتش در محراب جاري شد و محاسن آن حضرت وارد ساخت . شريفش را رنگين كرد . در اين حال آن حضرت فرمود : فزت و رب الكعبه به خداي كعبه سوگند كه رستگار شدم سپس آيه 55سوره طه را تلاوت فرمود : شما را از خاك آفريديم و در آن بازتان مي گردانيم و بار ديگر از آن بيرونتان مي آوريم . حضرت علي ( ع ) در واپسين لحظات زندگي نيز به فكر صلاح و سعادت مردم بود و به فرزندان و بستگان و تمام مسلمانان چنين وصيت فرمود : شما را به پرهيزكاري سفارش مي كنم و به اينكه كارهاي خود را منظم كنيد و اينكه همواره در فكر اصلاح بين مسلمانان باشيد . يتيمان را فراموش نكنيد ، حقوق همسايگان را مراعات كنيد . قرآن را برنامه ي عملي خود قرار دهيد . نماز را بسيار گرامي بداريد كه ستون دين شماست . حضرت علي ( ع ) در 21ماه رمضان به شهادت رسيد و در نجف اشرف به خاك سپرده شد ، و مزارش ميعادگاه عاشقان حق و حقيقت شد .