دانش و فناوری


2 دقیقه پیش

گرفتن ویزای انگلیس در ایران

از زمانی که اخذ وقت سفارت انگلیس در تهران ممکن شد، بسیاری از مشکلات متقاضیان این ویزا نیز به فراموشی سپرده شد. اگر چه هنوز هم بعضی از متقاضیان این ویزا، به جهت تسریع مراحل ...
2 دقیقه پیش

دوره مدیریت پروژه و کنترل پروژه با MSP

پروژه چیست؟ پروژه به مجموعه ای از فعالیتها اطلاق می شود که برای رسیدن به هدف خاصی مانند ساختن یک برج، تاسیس یک بزرگراه، تولید یک نرم افزار و … انجام می شود. در همه پروژه ...

رباتی که می‌تواند سوزن نخ کند!



اخبارعلمی,خبرهای علمی,ربات

تیمی از محققان دانشگاه نورث‌وسترن، مرکز تحقیقات دیزنی، دانشگاه کاتولیک امریکا و دانشگاه کارنگی ملون توانسته‌اند ظرافت و دقت انسانی را به رباتها انتقال دهند.

به گزارش ایسنا به نقل از فیزورگ، یک نوع جدید از انتقال هیدرواستاتیک که خطوط هیدرولیک و پنوماتیک را با هم ترکیب می‌کند، می‌تواند به شکل ایمن و دقیقی بازوهای ربات را حرکت داده و به آنها ظرافت لازم برای برداشتن یک تخم‌مرغ بدون شکستن آن را بدهد.

این انتقال تقریبا بدون اصطکاک و خلاصی بوده که دقت بسیار بالا برای وظایفی مانند نخ کردن سوزن را به ربات ارائه می‌کند.

انتقال هیبریدی امکان کاهش تعداد خطوط هیدرولیکی بزرگ را که یک سیستم هیدرولیک کامل نیاز دارد، به نصف فراهم می‌کند. از این رو اندام رباتیک می‌توانند سبک تر و کوچک تر ساخته شوند.

جزئیات انتقال جدید و تنه بالایی ربات انسان‌نمای این محققان در نشست رباتیک و اتوماسیون موسسه مهندسان برق و الکترونیک در استکهلم ارائه خواهد شد.

 


ویدیو مرتبط :
نخ و سوزن

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

نخ و سوزن



 

حکایت

 

دوره گرد بساط عینک را کنار پیاده رو پهن کرده بود، نخ و سوزنی در دست داشت و جار می زد:

 

ایها لخلایق، احتیاجی نیست پول خودت را دور بریزی و بدهی نمره عینک برای تو تعیین کنند، یکی از این عینک ها را بردار روی چشم بگذارد، اگر توانستی این نخ را در سوراخ سوزن بکنی، عینک مناسب چشمت است. بردار و حالش را ببر!

 

پیرمردی عصا به دست که از پیاده رو عبور می کرد مکث کرد. دوره گرد عینک را بر چشم او گذاشت و نخ و سوزن را به دست او داد اما پیرمرد که با عینک، نخ و سوزن را تشخیص می داد هر قدر خواست نخ را در سوزن بکند نتوانست و عینک فروش هم نمی دانست که دست های لرزان پیرمرد قادر نخواهد بود نخ را در سوزن کند. عینک را از چشم او برگرفت و در بساط خود گذاشت.

 

پیرمرد نومیدانه به راه خود ادامه داد.

نویسنده : عبدالحمید حسین نیا


منبع:روزنامه مردم سالاری