دانش و فناوری


2 دقیقه پیش

گرفتن ویزای انگلیس در ایران

از زمانی که اخذ وقت سفارت انگلیس در تهران ممکن شد، بسیاری از مشکلات متقاضیان این ویزا نیز به فراموشی سپرده شد. اگر چه هنوز هم بعضی از متقاضیان این ویزا، به جهت تسریع مراحل ...
2 دقیقه پیش

دوره مدیریت پروژه و کنترل پروژه با MSP

پروژه چیست؟ پروژه به مجموعه ای از فعالیتها اطلاق می شود که برای رسیدن به هدف خاصی مانند ساختن یک برج، تاسیس یک بزرگراه، تولید یک نرم افزار و … انجام می شود. در همه پروژه ...

چگونه یک مقایسه خوب بین دو پردازنده داشته باشید


پردازنده ها امروزه یکی از مهم ترین قطعات در گجت هایمان هستند. افرادی که مرتبا اخبار سخت افزاری را دنبال می کنند و با اصطلاحات این عرصه آشنایی دارند، می دانند که فاکتور های بسیار زیادی در یک مقایسه خوب بین دو قطعه سخت افزاری دخیل هستند.


پردازنده ها امروزه یکی از مهم ترین قطعات در گجت هایمان هستند. افرادی که مرتبا اخبار سخت افزاری را دنبال می کنند و با اصطلاحات این عرصه آشنایی دارند، می دانند که فاکتور های بسیار زیادی در یک مقایسه خوب بین دو قطعه سخت افزاری دخیل هستند. اما اگر شما از افرادی هستید که دقیقا این فاکتور ها را نمی شناسید و نمی دانید که شامل چه چیز هایی هستند، این مقاله برای شماست. چرا که آشنا شدن با این فاکتور ها، شما را در یک قضاوت مناسب بین دو پردازنده یاری داده و در نهایت منجر می شوند که به یک خرید مناسب دست بزنید. البته توضیحات را دستکم نگیرید، چرا که با فرا گرفتن آن ها و کمی پی گیری، می توانید به یک کارشناس در زمینه پردازنده ها تبدیل شوید!

- سرعت کلاک:



این چیزی است که بدون شک هر کسی با آن آشنایی دارد. از هر کسی درباره پردازنده کامپیوتر یا موبایل یا تبلت اش بپرسید، بلافاصله به شما سرعت کلاک را تحویل می دهد. اما مشکل این جاست که خیلی از افراد فکر می کنند سرعت کلاک همه چیز است. یعنی فاکتور های دیگر را در نظر نمی گیرند. این در حالی است که همین سرعت کلاک ساده هم بازیگران مهمی دارد.

مهمترینِ این بازیگران، خانواده و معماری پردازنده است. واقعیت این است که وقتی سرعت کلاک را در دو پردازنده با معماری یکسان مقایسه می کنید، به رقمی واقعی و دقیق می رسید. اما اگر سرعت کلاک را بین دو خانواده متفاوت مقایسه کنید، دیگر نمی توانید به همان شفافی قضاوت کنید. در اینجاست که فاکتوری به نام Instruction Per Second به میدان می آید. این مقدار برای هر خانواده متفاوت است و از تعداد دستور العمل هایی که پردازنده در هر سیکل کلاک می تواند انجام دهد منشاء میگیرد. پردازنده های خانواده A8، از پردازنده های پر کاربرد در موبایل ها هستند. البته اکنون بهتر است بگوییم : بودند! این پردازنده ها ۲۰۰۰ MIPS را به ازای یک گیگاهرتز ارائه می دادند. یعنی در هر سیکل کلاک می توانستند ۲ دستور العمل را پردازش کنند. اما پردازنده های A9 که امروزه در چیپ تگرا 2 به کار می روند، می توانند در هر سیکل کلاک ۲.۵ دستورالعمل را پردازش کنند. پس IPS آن ها برابر ۲۵۰۰ میلیون به ازای یک گیگاهرتز است.

حالا اگر در دو پردازنده A8 و A9 با فرکانس یک گیگاهرتز، فقط سرعت کلاک ها را با هم مقایسه کنید، احتمالا می گویید: خب هر دو که یک گیگاهرتزی هستند! در حالی که تفاوت بین آن ها ۵۰۰ میلیون دستور العمل در ثانیه است!

- تعداد هسته ها و ترید ها:



این یک امر واضح و بدیهی است که پردازنده ۱ گیگاهرتزی ۴ هسته ای، بهتر از مدل ۲ هسته ای است. گرچه به نظر ساده می آید اما این همه چیز نیست. اگر یک پردازنده ۴ هسته ای با کلاک ۲.۵ گیگاهرتز داشته باشیم، با جمع زدن کلاک هسته ها به عدد ۱۰ گیگاهرتز دست پیدا می کنیم. حال اگر این پردازنده، بازدهی معادل خانواده A9 داشته باشد (فرضا)، یعنی می تواند در هر ثانیه ۲۵ میلیارد دستور العمل را پردازش نماید. اما می بینیم که همیشه این گونه نیست! چرا؟ زیرا به نرم افزار بستگی دارد.

مبحث دیگر هم تعداد ترید هاست. ترید ها را به نوعی می توان هسته های مجازی یک پردازنده نام گذاری کرد. پردازنده ای که یک هسته و دو ترید داشته باشد، می تواند تا حدی شبیه به یک پردازنده دو هسته و دو ترید (هر هسته یک ترید) عمل کند! البته باید توجه داشت که بازدهی دو هسته و دو ترید غالب است. به چند دلیل فنی که فعلا وارد آن ها نمی شویم.

در سیستم عامل ها و برنامه ها نیز فاکتوری به نام Thread یا رشته پردازشی مطرح است. هر عملیات به یک رشته پردازشی مشخص سپرده می شود و برنامه ای می تواند از تمام توان یک پردازنده ۴ تریدی استفاده کند، که خود را بر ۴ ترید منطبق ساخته باشد. بنابر این اگر حتی یک پردازنده یک میلیون هسته ای با فرکانس ۲.۵ گیگاهرتز را به یک برنامه تک تریدی اختصاص دهید، خواهید دید که مثل یک پردازنده تک هسته ای با همین فرکانس عمل خواهد کرد. (با فرض این که IPS ها برابر باشند) ضمنا بدانید که بحث ترید خیلی پیچیده تر از این هاست. این یک مثال ساده بود و در سیستم عامل هایی مثل: ویندوز، مک و ... مدیریت ترید ها کاری بسیار پیچیده تر از این هاست و علاوه بر ترید های سخت افزاری، ترید های نرم افزاری هم با آرایشی خاص به میدان می آیند تا عملکرد را بهبود ببخشند. مثلا ممکن است روی یک ترید سخت افزاری (در پردازشگر)، ۱۰ ترید نرم افزاری کوچک اجرا شود!

حالا شاید این سوال به ذهنتان بیاید که چرا به جای پخش ۱۰ گیگاهرتز روی ۴ هسته، آن را به یک هسته نمی سپارند؟ می توان دو دلیل مهم به عنوان پاسخ عنوان کرد. اول این که ساخت هسته ای با کلاک ۱۰ گیگاهرتز، عملا کاری وحشتناک سخت و گران قیمت و پر مصرف است! چون بافر بسیار زیادی را طلب می کند. افزون بر این باید سایر قطعات مثل کش هم بتوانند با این کلاک بالا منطبق شوند که این خود پیچیدگی قضیه را دو چندان می کند.

دلیل دوم عملیات موازی است. واقعیت این است که یک الگوریتم به ندرت تمام توان پردازنده را طلب می کند. اگر هم طلب کند، پردازش موازی خللی در فرایند ایجاد نخواهد کرد. اما در نظر بگیرید که 4 برنامه می خواهند کار های ((نسبتا سنگینی)) را انجام دهند. در حالت تک هسته ای باید ۳ برنامه در صف بمانند تا کار یک برنامه تمام شود. و به این ترتیب زمان زیادی طول خواهد کشید تا کار همه برنامه ها تمام شود. اما در حالت چند هسته ای (یا چند تریدی) برنامه ها می توانند به طور موازی و همزمان پردازش گردند.

جالب است بدانید که نوشتن و توسعه برنامه های مولتی ترید، در ویندوز سخت تر از مک است و با مشکلات بیشتری نیز رو به روست. وارد بحث های فنی نخواهیم شد اما در ویندوز مولتی ترید کردن برنامه ها افزون بر دشواری، در صورت کم توجه می تواند خلل های امنیتی ایجاد کند. در مک، به واسطه تکنولوژی Grand Central Dispatch علاوه بر قابلیت توسعه آسان این گونه برنامه ها، سیستم عامل هم عملکرد بهتری در مواجه شدن با مولتی تریدینگ دارد. به هر حال توسعه دهنده ها همواره می توانند با مولتی ترید کردن برنامه هایشان، عملکرد آن ها را بهبود بخشیده و چند تسک را به طور همزمان انجام دهند.

- میزان Cache:



کش یا حافظه نهان، فاکتور بسیار مهمی در پردازنده ها به شمار می رود. نحوه کار به این صورت است که اطلاعات نخست از هارد شما به رم منتقل شده و سپس از رم به کش پردازنده منتقل می شوند. ظرفیت بالاتر کش، یعنی کش به دفعات کمتری پر می شود و همین هم یعنی تاخیرات پردازنده کمتر خواهد شد. علاوه بر این، کش های با گنجایش بالاتر، در صف بندی داده ها برای پردازش بهتر عمل می کنند.

- 64bit یا 32bit، مساله این است:



شاید به گوشتان خورده باشد که فلان سیستم عامل ۶۴ یا ۳۲ بیتی است. باید بدانید که این در پردازنده ها هم نقش مهمی بازی می کند. پردازنده ها در دو نوع x64 (شصت و چهار بیتی) و x86 ( سی و دو بیتی) ارائه می شوند. البته سری جدید پردازنده ها اکثرا ۶۴ بیت هستند. اما اپلیکیشن ها هم باید ۶۴ بیتی باشند تا بتوانند از تمام مزیت این گونه پردازنده ها استفاده کنند. اما مزیت اپلیکیشن های ۶۴ بیت چیست؟

هر برنامه ای می تواند مقدار مشخصی از حافظه رم را آدرس دهی کند و به آن دسترسی داشته باشد. برنامه های ۳۲ بیتی فقط قادر به آدرس دهی ۴ گیگابایت رم به طور همزمان هستند. اما پردازش ۶۴ بیتی این محدودیت را می شکند. از نظر تئوری، برنامه های ۶۴ بیتی می توانند ۱۶ میلیارد گیگابایت یا به عبارتی، ۱۶ اگزابایت را آدرس دهی کنند. پس این تکنولوژی حالا حالا ها از میان نخواهد رفت.

- معماری:



فرق بین پردازنده ای با معماری ۴۵ نانومتری با نسخه ۳۲ نانومتری آن چیست؟ مسلما گرمای کمتر و ترانزیستورهای کوچکتر و مصرف انرژی کمتر از فرق های عمده هستند. گرمای کمتر یعنی پایداری بیشتر و عملکرد بهتر. ترانزیستور های کوچکتر، یعنی ترانزیستور های بیشتر! چون در صورت کوچک تر بودن معماری می توان ترانزیستور های بیشتری را روی یک چیپ جاداد و همین هم یعنی IPS بالاتر. زیرا ترانزیستور ها نقش مهمی در پردازش اطلاعات دارند. مصرف انرژی کمتر نیز که در نوع خود، عالی و قابل ستایش است. البته بیشتر شدن تعداد ترانزیستور ها به میزان زیاد، ممکن است موجب شود که مصرف انرژی کاهش قابل توجهی نداشته باشد.

- سخن آخر:
این ها مهم ترین تکنولوژی هایی بود که در همه پردازنده ها مشاهده می شوند و نقش بسزایی در عملکرد نهایی آن ها دارند. موارد دیگری هم هستند که در مقایسه بین دو پردازنده نقش بازی می کنند. اما اشاره به آن ها باعث فنی و پیچیده شدن مطلب می شد.

مثلا FSB که به تازگی با QPI جایگزین شده است و این در حالی است که شرکت AMD از سال ها قبل آن را با Hyper Transport تعویض کرده بود. حال اگر بخواهیم آن را توضیح دهیم باید هم به QPI و هم به HT بپردازیم، هم به معماری این دو رجوع کنیم و تفاوت ها و عیب و نقص هر یک را بگوییم. که این ها در این مطلب نمی گنجد. ولی بدیهی است که ورژن بالاتر HT و میزان بالاتر QPI، بهتر خواهد بود! حال شما می توانید به راحتی بین هر چند پردازنده ای که دوست داشتید مقایسه کنید و بتوانید بهترین آن ها را برای خودتان برگزینید.

منبع : Narenji.ir


ویدیو مرتبط :
مقایسه ای بی نظیر بین چهار نسل پردازنده های اینتل

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

۷ دلیل برای اینکه شاد باشید، حتی اگر زندگی خوب پیش نمی‌رود



شاد بودن,شاد بودن در لحظه‌,دلیل شاد بودن

«شاد بودن به این معنی نیست که همه چیز در ایده آل‌ترین حالت ممکن باشد. به این معنی است که تصمیم گرفته‌اید فراتر از نقص‌های زندگی را ببینید.»

بااینکه بارانی تن نکرده بودم و چتر هم نداشتم، در یک صبح بارانی هفته گذشته حدود ۱۵ دقیقه به حرف‌هایش گوش دادم.

این پسر با پیراهن جلو دکمه‌دار رنگی که تن کرده بود و کلاه خنده‌داری هم که روی سرش گذاشته بود، روز فوق‌العاده‌ای برای من ساخت. او در کافه‌ای کار می‌کرد که من قهوه‌ام را از آنجا می‌گیرم. او همیشه به نظر شاد می‌رسد.

اوایل فکر می‌کردم که یک لبخند نمایشی روی صورتش است و سعی می‌کند از شرایط سختش بهترین را بسازد. مطمئناً نمی‌توانست «واقعاً» از کار کردن در چنین جایی اینقدر لذت ببرد.

بعد فهمیدم که مهمترین چیز را درمورد او نفهمیده بودم: او «واقعاً» از کارش لذت می‌برد، به همین خاطر شاد به نظر می‌رسید.
شاید هر کسی دوست داشته باشد که مثل او باشد.


زندگی من همیشه آنطور که دوست دارم پیش نمی‌رود. خیلی روزها را به تنهایی در اتاق نشیمنم به نوشتن می‌گذرانم درحالیکه می‌توانستم در یک دفترکار ساحلی کنار دوستانم کار کنم. ماشینم یک تویوتا قدیمی است و واقعاً ترجیح می‌دهم ماشینی داشته باشم که حداقل شیشه‌هایش دستی بالا و پایین نشود و ضبطش به جای نوار کاست، CD پخش کند.

اما اگر پول بیشتری داشتم، محل‌کارم جای دیگری بود یا ماشینی با مدل بالاتر سوار می‌شدم، زندگی‌ام آنقدرها فرق نمی‌کرد. فقط بسته‌بندی آنهاست که فرق می‌کند، هدیه داخلش یکی است.

احساسی که نسبت به خودم دارم، اینکه چقدر علاقه‌مند به آشنایی با آدم‌ها و تجربیات جدید هستم، چند وقت یکبار پیش می‌آید که بی‌دلیل لبخند بزنم، هیچکدام به موقعیت زندگی‌ام بستگی ندارند. آن پسر پیراهن‌رنگی این را خیلی خوب می‌داند. حدسم این است که این ۷ دلیل که برایتان می‌نویسم را هم خیلی خوب می‌داند:

 

۱. لذت بردن از زمان حال عادتی است که نیاز به تمرین دارد.
اگر برای شاد بودن همیشه نگاهتان به سمت فردا باشد، این احتمال وجود دارد که وقتی به چیزی که می‌خواستید رسیدید، باز همین دیدگاه را داشته باشید. همانطور که عجیب به نظر می‌رسد، توانایی تشخیص و قدردانی از چیزی که جلو رویتان است هیچ ارتباطی با چیزهایی که اکنون صاحب آنها هستید، ندارد. بیشتر به ارزیابی شما از چیزهای خوبی که در هر لحظه در زندگی‌تان است بستگی دارد.

خواستن چیزهایی که دارید را تمرین کنید و وقتی چیزی که می‌خواهید را به دست آورید، شیرینی بیشتری احساس خواهید کرد. به اطرافتان نگاه کنید - چه چیزهایی می‌بینید که می‌توانید از آنها لذت ببرید؟

۲. پیدا کردن دلیل برای شاد بودن در لحظه‌، به نفع آینده‌تان است.
دکتر داچر کلتنر، استاد دانشگاه کالیفرنیا، ادعا می‌کند که می‌تواند آینده هر فرد را با قضاوت درمورد قدرت لبخند آنها پیش‌بینی کند. این محقق بر روی عکس‌های سالانه ۱۱۱ دانشجوی زن که بین سال‌های ۱۹۵۸ و ۱۹۶۰ گرفته شده بود تحقیق کرد.

نتایج این تحقیق نشان داد که زنانی که احساسات مثبت‌تری را در این عکس‌ها نشان داده بودند، از نظر ذهنی متمرکزتر بوده، ازدواج‌های موفق‌تری داشته و از سلامت بهتری برخوردار شده‌اند.

در این مقاله تحقیقی می‌خوانیم:
«باتوجه به اینکه احساسات مثبت فکر را باز می‌کند، احساسات منفی آن را باریک کرده و جلو پیشرفت را می‌گیرد… یافته‌های دکتر کلتنر و همکارانش ازجمله اولین تحقیقاتی است که نشان می‌دهد تفاوت در میزان ابراز احساسات افراد می‌تواند در طول زندگی‌شان ثابت بوده و گویای موفقیت فردی و اجتماعی آنها باشد.»

۳. شاد بودن می‌تواند سلامتتان را ارتقا دهد و سلامتی چیزی است که فرصت‌های بسیاری را در زندگی سر راهتان قرار می‌دهد.
سلامتی همان چیزی است که خیلی‌ها نادیده می‌گیرند تا زمانی که به خطر می‌افتد.
دکتر کریستوفر پیترسون، استاد دانشگاه میشیگان، که بیش از بیست سال درمورد ارتباط خوش‌بینی و سلامتی تحقیق کرده است، نشان می‌دهد که افراد خوش‌بین و مثبت‌اندیش سیستم ایمنی قوی‌تری نسبت به افراد منفی‌گرا دارند. این می‌تواند بخاطر میل به مراقبت کردن بیشتر از خودشان باشد.

همین الان تصمیم بگیرید که شاد باشید و مطمئن باشید با این تصمیم روزهای بیشتری برای شاد بودن و لذت بردن از سلامتی‌تان خواهید داشت.

۴. شادی مداوم و طولانی‌مدت به توانایی شما برای توجه به جزئیات بستگی دارد؛ از همین الان می‌توانید این توانایی‌تان را به کار بگیرید.
حتی وقتی همه چیزهایی که می‌خواهید را به دست بیاورید، باز دستخوش بالا و پایین‌های زندگی خواهید شد. اگر یاد نگیرید از خوشی‌های کوچک لذت ببرید، سلامت شما وابسته به وضعیت زندگی‌تان خواهد شد. آنوقت هر زمان که اتفاق ناخوشایندی برایتان بیفتد، شدیداً احساس ناخوشنودی خواهید کرد.

به چیزهایی فکر کنید که شما را سرشار از لذت می‌کنند - وقت گذراندن با حیوان خانگی‌تان، گوش دادن به صدای باران، دویدن در ساحل و … همین الان روی این کارها متمرکز شوید و بگذارید همین خوشی‌های کوچک روزتان را روشن و درخشان کنند. به این روش، با وجود تغییراتی که در زندگی‌تان پیش می‌آیند، انواع و اقسام لذت‌های کوچک و ساده‌ای خواهید داشت که کمکتان می‌کنند شادتر باشید.

۵. هر روز فرصتی تازه است که بهتر از دیروز باشد؛ این کار اعتمادبه‌نفس شما و در نتیجه شادی‌تان را بالا می‌برد.
من همه زندگی‌ام درگیر این بودم که کامل و ایدآل باشم. اگر در چیزی نمی‌توانستم بهترین باشم، شب خوابم نمی‌برد. اما عالی بودن هیچوقت به اندازه خیال آن برایم احساس لذت نداشت چون همیشه جایی برای بهتر شدن وجود داشت. همیشه ناراضی بودم و از خودم دلسرد و ناامید می‌شدم.

الان به مسائل بعنوان فرصت‌هایی برای بهتر شدن از یک روز به روز بعد نگاه می‌کنم. همیشه راضی شدن از هدف‌های کوچک و قابل‌دسترس‌تر خیلی راحت‌تر است.

با تمرکز بر پیشرفت‌ها یا هدف‌های کوچک، خودتان را به تدریج به سمت هدف‌های بزرگترتان می‌کشانید.

۶. همین الان می‌توانید همان کسی باشید که می‌خواهید، هیچ ارتباطی هم با موقعیتتان ندارد.
ممکن است تصور کنید برای اینکه کسی باشید که همیشه می‌خواسته‌اید، زندگی‌تان باید تغییر بزرگی کند. مثلاً اینکه تا وقتی پول زیادی نداشته باشید نمی‌توانید آدم بخشنده‌ای شوید. یا اینکه تا وقتی خانه‌تان را نفروشید نمی‌توانید به فردی ماجراجو تبدیل شوید. واقعیت این است که در هر مقطعی از زمان دقیقاً می‌توانید همه اینها باشید.

پولی برای بخشش ندارید؟ با محبتتان بخشندگی کنید. همین که به حرف‌ها و مشکلات دوستان گوش کنید تا برایتان درد‌ودل کنند، بخشندگی کرده‌اید. خانه‌تان به فروش نمی‌رود و این باعث شده در یکجا بمانید؟ با امتحان کردن چیزهای جدید و آشنا شدن با آدم‌های جدید در زندگی روزمره‌تان ماجرا ایجاد کنید.

نمی‌دانید کی لحظه‌هایتان تمام می‌شود، پس از خودتان بپرسید، «چطور می‌توانم آدمی باشم که در همین لحظه می‌خواهم باشم؟»

۷. پیدا کردن لذت و خوشی در زمان حال، حتی اگر بسیار سخت به نظر برسد، در زندگی‌ دیگران هم تاثیر مثبت خواهد داشت.
بااینکه همه ما اهداف و رویاهای متفاوتی داریم، این یکی از مهمترین آنها برای بیشتر ما است: اینکه زندگی پرمفهوم و خوبی داشته باشیم که در زندگی دیگران نیز تغییری مثبت ایجاد کند.

شادی و خوشبختی یک تصمیم لحظه به لحظه است، تصمیمی که گرفتن آن برای خیلی‌ها سخت است. اگر این تصمیم را بگیرید، بقیه متوجه آن خواهند شد. با اینکار آنها را هم تشویق به گرفتن این تصمیم می‌کنید. همانطور که تحقیقی که در بالا به آن اشاره کردیم نشان می‌دهد، این انگیزه تاثیر بسیار مهمی بر سلامت و خوشبختی آنها در آینده خواهد داشت.

شاید این مقاله دلایل عادی که معمولاً برای شاد بودن می‌شنوید را عنوان نکرده باشد. برعکس بقیه مطالب با تشخیص و شمردن نعمت‌هایی که خداوند به شما داده نه شروع شده و نه تمام می‌شود. وارد روابط یا شانس خوبتان هم نشده است. که البته همه اینها هم دلایلی داشته است.

تصور من این نیست که خوشبختی به چیزهایی که دارید بستگی ندارد. داشته‌های ما آدمها به مرور زمان تغییر می‌کند؛ نعمت‌های زندگی‌تان هم همینطور! شادی و خوشبختی به تفسیر شما از چیزی که در لحظه روبرویتان است بستگی دارد. اینکه چقدر به سبک زندگی‌تان افتخار می‌کنید. اینکه چقدر به لذت بردن از لذت‌ها و خوشی‌های ساده زندگی تمایل داشته باشید، حتی اگر وضعیت زندگی‌تان، شرایط مطلوب و مساعدی نداشته باشد.

حتی اگر هیچوقت اینکار را نکرده‌اید، همین امروز تصمیم بگیرید که روی خوبی‌ها متمرکز شوید -- هم خوبی‌های دنیا و هم خوبی‌های خودتان - تا بتوانید همین الان و در همین لحظه شاد باشید.
منبع:مردمان