دانش و فناوری
2 دقیقه پیش | گرفتن ویزای انگلیس در ایراناز زمانی که اخذ وقت سفارت انگلیس در تهران ممکن شد، بسیاری از مشکلات متقاضیان این ویزا نیز به فراموشی سپرده شد. اگر چه هنوز هم بعضی از متقاضیان این ویزا، به جهت تسریع مراحل ... |
2 دقیقه پیش | دوره مدیریت پروژه و کنترل پروژه با MSPپروژه چیست؟ پروژه به مجموعه ای از فعالیتها اطلاق می شود که برای رسیدن به هدف خاصی مانند ساختن یک برج، تاسیس یک بزرگراه، تولید یک نرم افزار و … انجام می شود. در همه پروژه ... |
داستان تولد نخستین بازی کامپیوتری
۳۵ سال پیش، در بازیهای ویدیویی یک انقلاب رخ داد. کنسولهای بازیهای خانگی مبتنی بر کاتریج در حال گسترش و فراگیر شدن بودند و سرگرمیهای تعاملی به اتاقهای نشیمن نفوذ کردند.
با فرارسیدن کریسمس ۱۹۷۹، دو کامپیوتر خانگی جدید از شرکت آتاری در فروشگاهها دیده شد، ماشینهایی که برای همیشه درک و تصور ما از کامپیوتر و تواناییهایش را تغییر دادند. بله؛ شرکت آتاری خالق اولین کامپیوترهای بازیهای خانگی و اولین بازی خانگی است. و البته خلق دنیایی که بسیاری از ما خاطرات شیرین و لذتبخشی در پس ذهنمان ازش داریم. آتاری برای بسیاری از کاربران کامپیوتر کلمه مقدسی است و از آن به نیکی و خوبی یاد میکنند. در متن پیشرو، به بهانه ۳۵ سالگی تولد اولین بازی کامپیوتری، سعی کردیم گریزی به تاریخچه ساخت اولین کامپیوتر مخصوص بازی و یک دهه موفقیت آتاری ب/NB/L<نیم و شاید کمی هم خاطرهبازی کنیم.
یکی بود، یکی نبود…
دو سال قبلتر از سال ۱۹۷۹، کامپیوترها با مدلهای Apple II، Radio Shack TRS-80 و Commodore PET وارد بازار خانگی شده بودند. این سه کامپیوتر در نوع خود بسیار مجهز و پیشرفته بودند و از جدیدترین استانداردهای زمان خود سود میبرند. چون قیمت آنها برای مردم عادی مقرون به صرفه بود، هزاران نفر با عجله این کامپیوترها را خریدند و در خانه نصب کردند، بدون اینکه از آینده و فناوری قطعاتی که به زودی ظهور خواهند کرد باخبر باشند. اما یک مشکل وجود داشت.
صاحبان این کامپیوترها نمیتوانستند مطمئن باشند این دستگاههایی که خریدند با بازیهای جدید کار میکنند. به زبان ساده، این کامپیوترها قابل ارتقاء نبودند. از سویی دیگر، نرمافزارهای تجاری ابتدایی و کمیاب بودند. بسیاری از علاقهمندان به کامپیوترهای خانگی خودشان دست به کار شده و برای خودشان برنامههای کاربردی مینوشتند. زبان بیسیک را یاد میگرفتند و پایگاه دادهای برای آشپزی یا نرمافزار حسابداری و امور مالی میساختند. در این میان، آنهایی که بلندپروازانهتر بودند، بازی ویدیویی خودشان را برنامهنویسی میکردند.
برنامهنویسی بازی در این زمان بسیار سخت و محدودیتهای سختافزاری زیادی داشت و مهارت فوقالعادهای میطلبید. اگرچه، استیو ووزنیاک توانسته بود بازی معروف و دلخواهاش، Breakout را به کامپیوتر Apple II منتقل کند ولی برنامهنویسان و توسعهدهندهگان بسیار کمی استعداد و مهارت ووزنیاک را داشتند و از پس این کار برمیآمدند. کامپیوترهای اولیه بیشتر شبیه به ماشین حساب بودند تا کنسول بازی و فقط سختافزار بهتری برای نمایش متن و انیمیشن داشتند. ماهیت محرمانه ساخت این کامپیوترها و حافظههای کوچک و محدودشان باعث شده بود طراحی بازی به نوآوری و صبر و استقامت زیادی نیاز داشته باشد. هر برنامهنویسی که این دو فاکتور را داشت، شاید موفق میشد یک بازی را روی کامپیوترهای اولیه اجرا کند.
در اواخر دهه ۱۹۷۰، آتاری بزرگترین و در نوع خود بهترین شرکت سازنده بازیهای ویدیویی در جهان بود. همچنین در ساخت هر دو گونه بازیهای آرکید و خانگی، بازار موفقی داشت. به همین دلیل، بسیار مشتاق بود وارد حوزه جدیدی از بازیهای محاسباتی خانگی شود و مرزهای فعلی بازیهای ویدیویی را گسترش دهد. به عنوان تولیدکننده و تاسیسکننده کارخانههای سختافزار بازیهای ویدیویی، نسبت به رقبا به پروژه کامپیوترهای خانگی نزدیکتر شد و بسیار متفاوت از دیگران عمل کرد. کامپیوترهای خانگی شرکت آتاری قادر بودند کلمات را پردازش و اطلاعات را مدیریت کنند. اما لوگوی آتاری مترادف با یک بازی بزرگ بود و انتظار میرفت بالاترین کیفیت و تجربه سرگرمی را در بازار ارائه کند.
مهندسان آتاری تصمیم گرفتند کامپیوترهای خانگی را با محوریت یک پردازنده استاندارد بسازند. سپس، یک تراشه گرافیکی مخصوص برای اجرای بازیها سفارشیسازی کنند. اینگونه بود که یکی از مفاهیم اساسی کامپیوترهای خانگی شکل گرفت. ۶۵۰۲ اولین کامپیوتر شخصی با این مفهوم و ایده بود که از یک پردازنده هشت بیتی به کار گرفته شده در کامپیوتر Apple II استفاده میکرد. اما سرعت کلاکهای آن بیشتر شده بود(به زبان امروزی اورکلاک شده بود).
در ادامه، دو تراشه کوپروسسور گرافیکی تخصصی بدان افزوده شد (کوپروسسور یک پردازنده یا تراشه جانبی است که عملیاتهایی به پردازنده اصلی اضافه میکند و به نوعی توسعهدهنده پردازنده اصلی سیستم است) که به آتاری اجازه میداد دست به تولید سختافزارهای سحرآمیز بزند و زمینه اجرای بازیهای گرافیکی را فراهم کند و یک پالت رنگ وسیع خلق کند. سومین تراشه اختصاصی افزوده شده به کامپیوترهای آتاری برخی توابع سختافزاری اضافی برای کنترل چهار کانال صدا و پشتیبانی از کنترلر برای ساخت افکتهای موزیک و صدا را فراهم میکرد.
آتاری با این سختافزارها دو نسخه جدید از کامپیوترهایش به نام Atari 400 و Atari 800 را ساخت. هر دو مدل از مشخصات سختافزاری (مانند پردازنده گرافیکی و تراشه صدا) و کیفیت یکسانی برخوردار بودند با این تفاوت که آتاری ۴۰۰ به خاطر صفحهکلید و برخی دیگر از قطعاتش ارزانتر بود و قیمت آن به کف بازار نزدیکتر میشد. هر دو کامپیوتر مجهز به چهار درگاه برای اجرای بازیهای چهارنفره بودند. هر دو از نوار کاست و فلاپی دیسک استفاده میکردند اما مجهز به یک ورودی برای اجرای برنامهها از روی یک کاتریج ROM با کنسول استاندارد نیز بودند. اینطوری نیازی نبود که بازیها روی کامپیوتر اجرا شوند و در نتیجه با کندی روبرو گردند.
وقتی دو کامپیوتر آتاری ۴۰۰ و ۸۰۰ عرضه شدند، سیستمها و ماشینهای بازیهای خانگی زمان خود را به کُنج تاریخ فرستادند و از دسترس و استقبال کاربران دور کردند. این دو کامپیوتر به اندازه کافی مزیتهای فنی و پیشگام داشتند که صنعت بازیهای کامپیوتری را نیز متحول کنند و توصیف جدیدی از بازیهای خانگی ارائه بدهند.
در حالی که گرانتر از کنسولهای معاصر خود بودند اما قابلیت ارتقاء داشتند و تواناییهای بیشتری از خود بروز میدادند که قیمت گرانترشان را توجیه میکرد. چند رنگه بودن و تصاویر گرافیکی دو بعدی نشان داده شده در بازیهای جدید آتاری موجب شد که همه به این کامپیوترها مانند موجودات فضایی نگاه کنند. به این شگفتیها، صدای چهار کاناله بینظیری را اضافه کنید که اجازه میداد همراه با بازی موسیقی و صدای عالی پخش شود.
از این زمان به بعد پیشرفت بازیهای کامپیوتری سرعت بیشتری گرفت و هر روز شاهد دستاورد و معجزه جدیدی بودیم. برنامهنویسها روشهایی را کشف کردند تا سختافزار را به اجرای بازیهای بهتر وادار کنند. توانایی ترکیب جویاستیک و صفحهکلید به خلق بازیهای شبیهسازی جدید منجر شد. آتاری اولین بازی اول شخص به نام Star Raiders را ساخت که بازیکننده را مجبور به ایجاد تعادل میان منابع و حرکاتش برای سرعتعمل در تیراندازی میکرد. بعد کنترلرهای چهار نفره آتاری ترکیبی جذاب و درخشان از همکاری و رقابت در بازیها به وجود آوردند. سختافزارها نیز که جلوتر از زمان خود حرکت میکردند به یک برنامهنویس یاری رساندند تا بازی Space Harrier را از روی سگا به روی پلتفرمهای قرن ۲۱ منتقل کند.
تراشههای صدای چهار کاناله نیز خیلی سال پیش از شروع این رقابتها در دنیای بازیهای کامپیوتری ساخته شده بودند. مهندسان موفق شده بودند تا چهار ساز را به طور همزمان با یکدیگر ترکیب و تکرار کرده تا به یک ترکیببندی اصلی برسند. تراشهها در این زمان امکان کارهای پیچیدهتری را میدادند. استفاده از جلوههای صوتی لایه لایه که به بازی غنا و هیجان واقعیتری میدادند. این تراشهها تا ظهور تراشههای Commodore SID در دنیای بازیهای کامپیوتری خدایی میکردند.
متاسفانه، آتاری مسیر نادرستی را برای حفظ اسرار کامپیوترهای جدید خود انتخاب کرد. این شرکت تلاش کرد بر توزیعکنندگان نرمافزار کنترل کاملی داشته باشد تا نتوانند آزادانه جزئیات زیادی درباره پردازندههای گرافیکی به سازندهگان و توسعهدهندهگان سختافزار بدهند. این اقدام خودسرانه آتاری موجب شد که سازندگان از اطراف کامپیوترهای ۴۰۰ و ۸۰۰ پراکنده شوند و به سوی یک طراحی و معماری باز مانند Apple II بروند.
شاید کامپیوترهای اپل کارایی و قدرت کمتری داشتند ولی از مستندات خوب طراحی و معماری سختافزاری سود می
ویدیو مرتبط :
داستان فارسی بازی ها ی کامپیوتری
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
داستان زیبای بازیهای کامپیوتری !
علی از مدرسه برگشت و سریع ناهارش را خورد و نشست پشت کامپیوتر تا بازی جدیدی را که از دوستش گرفته بود نصب کند. بعد از آن غرق بازی شد و زمان را فراموش کرد. او علاقه ی زیادی به این بازی ها داشت و همیشه همه چی را فراموش می کرد.
با صدای زنگ آیفون علی به خودش آمد ساعت 6 غروب بود و او نزدیک 4 ساعت بی وقفه پشت کامپیوتر نشسته بود. در را باز کرد، پدرش بود. پدر با دیدن علی سرش را تکان داد و گفت: باز که چشم هایت قرمز شده، حتماً بازم داشتی بازی می کردی؟
علی سرش را پایین انداخت و با خجالت گفت: بله! علی از پدرش خجالت کشید چون چندین بار به پدرش قول داده بود که از کامپیوترش درست استفاده کند.
علی به اتاقش رفت و کامپیوترش را خاموش کرد. بعد به آشپزخانه رفت و یک چایی برای پدرش ریخت. مادر علی خانه نبود او به شهرستان به دیدن پدر و مادرش رفته بود.
علی خیلی تکلیف داشت که باید انجام می داد. اما او خیلی خسته بود و نمی توانست تمرکز کند. وقتی علی داشت تکلیف ریاضی اش را می نوشت خوابش برد و تکالیفش نیمه کاره ماند.
فردا علی آماده شد که به مدرسه برود اما کمی استرس داشت چون تمام تکالیفش را نصفه نیمه کاره انجام داده بود.
زنگ اول ریاضی داشت. معلم از علی خواست که مسئله ها را حل کند ولی علی آن ها را بلد نبود. معلم از علی خواست تا دفترش را بیاورد و متوجه شد که علی مسئله ها را حل نکرده معلم ریاضی به نشانه ی تاسف سرش را تکان داد و گفت: علی! چرا چند وقتیه تکالیفت را انجام نمی دهی. اگر این طوری پیش بری حتماً امتحاناتت را خراب می کنی.
علی در همه ی درس هایش افت کرده بود. یک روز مشاور مدرسه از او خواست تا به اتاقش برود. او از علی پرسید: علی! چرا به تکالیفت اهمیت نمی دهی. علی گفت: من اصلاً وقت نمی کنم آن ها را انجام بدهم. مشاور: می شه ازت بخواهم بهم بگی وقتی به خانه می ری چه کارهایی انجام می دی تا شاید اینجوری بتونیم اشکال کار را پیدا کنیم و با هم یک برنامه ریزی خوب بکنیم. علی گفت: اول ناهار می خورم بعد می رم سراغ کامپیوترم تا کمی بازی کنم، اما نمی دونم چی می شه که ساعت ها می گذره. بعد که می خوام تکالیفم رو بنویسم آ نقدر خسته ام که نمی تونم.
بعد مشاور لبخندی زد و گفت: عزیزم بهتر نیست وقتی می ری خونه کمی استراحت کنی و بعد تکالیفت رو انجام بدی و زمان استراحتت سراغ بازی بری. البته حتماً باید برای خودت وقت بذاری مثلاً نیم ساعت هر روز. تا اینجوری به همه ی کارهات برسی.
علی گفت: من همیشه می خوام کم بازی کنم اما نمی دونم چرا نمی شه؟
مشاور: تو باید اول به خودت قول بدهی و بعد یک ساعت را کوک کنی تا بهت خبر بده که زمان بازی تمام شده و تو کارهای مهم تری هم داری. این روش را امتحان کن و نتیجه را به من خبر بده.
اون روز علی وقتی به خانه آمد تمام کارهایی را که مشاورش به او پیشنهاد داد انجام داد. فردا صبح وقتی بیدار شد برای رفتن به مدرسه استرس نداشت چون تمام تکالیفش را انجام داده بود.
منبع:.tebyan.net