متفرقه


2 دقیقه پیش

با زخم های زندگی چه کنیم؟

در این سلسله مطالب مباحثی درباره زندگی معنای زندگی روابط و احساسات و ... توسط دکتر شیری ارائه خواهد شد. صبح بخیر: ممکن است شما هم مانند بسیاری از افراد جامعه برای حل مشکلات ...
2 دقیقه پیش

نظر آیت‌الله محقق داماد درمورد سید حسن

آیت الله سید مصطفی محقق داماد، برادر حضرت آیت الله سید علی محقق داماد در پاسخ به سئوالی در خصوص اجتهاد آیت الله سید حسن خمینی، گفت: نظر بنده در مورد ایشان همان نظر اخوی ...

کلمه غریب شماره 2



متن عربی حکمت نهج البلاغه
وَ فِى حَدِیثِهِ عَلَیْهِ السَّلامُ: هذَا الْخَطِیبُ الشَّحْشَحُ. -یُرِیدُ الْماهِرَ بِالْخُطْبَةِ الْماضِىَ فِیها، وَ کُلُّ ماضٍ فىِ کَلامٍ أَوْ سَیْرٍ فَهُوَ شَحْشَحٌ، وَ الشَّحْشَحُ فِى غَیْرِ هذَا الْمَوْضِعِ الْبَخِیلُ الْمُمْسِکُ.-
ترجمه فارسی حکمت نهج البلاغه

ترجمه دشتی

روایتی دیگر از امام (ع) سخنوری این سخنران، زبردست ماهری است ( (شحشح) یعنی مهارت دارد، کسی که خوب حرف می‏زند یا خوب راه می‏رود را گویند، ولی در موارد دیگر (شحشح) یعنی فردی بخیل.)

ترجمه فیض الاسلام

در گفتار آن حضرت علیه‏السلام است (که در آن صعصعه ابن صوحان عبدی را (که از بزرگواران و خواص و نیکان اصحاب امیرالمومنین علیه‏السلام است) می‏ستاید): این خطبه خوان ماهر و زیرک (سیدرضی رحمه‏الله فرماید:) (از لفظ شحشح) شخص ماهر و زیرک و استاد در خطبه خواندن و توانای در ادای سخن رسا را خواسته است، و هر تندگذر در سخن و رفتار را شحشح گویند، و شحشح در غیر این مقام به معنی انجیل و زفت آمده که از بخشش خودداری می‏نماید (ابن ابی‏الحدید در اینجا می‏نویسد: صعصعه را فخر و سرفرازی همین بس که مانند علی علیه‏السلام او را به مهارت و استادی و فصاحت زبان و توانائی بر سخن بستاید).

ترجمه سید جعفر شهیدی

(و در حدیث آن حضرت است (ع) :) این خطیب شحشح است. (یعنی در خطبه خواندن رسا و در پی گیری آن تواناست، و هر که پی گیری سخن تواند یا راهی را پی گرفته و پوید شحشح است، و شحشح جز در این مورد، به معنی بخیل نابخشنده بود.)


ویدیو مرتبط :
رباعیات مولانا شماره 100 با عنوان : یاران غریب

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

کلمه غریب شماره 9



متن عربی حکمت نهج البلاغه
وَ فِى حَدِیثِهِ عَلَیْهِ السَّلامُ: کُنّا إِذَا احْمَرَّ البَأْسُ اتَّقَیْنا بِرَسُولِ اللَّهِ، صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ الِهِ، فَلَمْ یَکُنْ أَحَدٌ مِنّا أَقْرَبَ إِلَى الْعَدُوِّ مِنْهُ. -وَ مَعْنى ذلِکَ أَنَّهُ إِذا عَظُمَ الْخَوْفُ مِنَ الْعَدُوِّ وَ اشْتَدَّ ‏عِضاضُ‏ الْحَرْبِ ‏فَزِعَ‏ ‏الْمُسْلِمُونَ‏ إِلى قِتالِ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ الِهِ بِنَفْسِهِ، فَیُنْزِلُ اللَّهُ تَعالَى النَّصْرَ عَلَیْهِمْ بِهِ، وَ یَأَمَنُونَ مِما کانُوا یَخافُونَهُ بِمَکانِهِ. وَ قَوْلُهُ إِذَا احْمَرَّ الْبَأْسُ کِنایَةٌ عَنِ اشْتِدادِ الْأَمْرِ، وَ قَدْ قِیلَ فِى ذلِکَ أَقْوالٌ أَحْسَنُها: أَنَّهُ شَبَّهَ ‏حَمْىَ‏ الْحَرْبِ بِالنَّارِ الَّتِى تَجْمَعُ الْحَرارَةَ وَ الْحُمْرَةَ بِفِعْلِها وَ لَوْنِها، وَ مِمَّا یُقَوِّى ذلِکَ قَوْلُ رَسُولِ اللَّهِ، صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ الِهِ، وَ قَدْ رَأى ‏مُجْتَلَدَ النَّاسِ یَوْمَ حُنَیْنٍ وَ هِىَ حَرْبُ هَوازِنَ. ‏الْأنَ‏ ‏حَمِىَ‏ ‏الْوَطِیسُ‏، وَ الْوَطِیسُ، مُسْتَوْقَدُ النَّارِ فَشَبَّهَ رَسُولُ اللَّهِ، صَلَّى اللَّهُ، عَلَیْهِ وَ الِهِ، مَا ‏اسْتَحَرَّ مِنْ ‏جِلادِ الْقَوْمِ بِاحْتِدامِ النَّارِ وَ شِدَّةِ الْتِهابِها. انْقَضى هذَا الْفَصْلُ، وَ رَجَعْنا إِلى سَنَنِ الْغَرَضِ الْأَوَّلِ فِى هذَا الْبابِ.-
ترجمه فارسی حکمت نهج البلاغه

ترجمه دشتی

روایتی دیگر از امام (ع) جهاد و شجاعت پیامبر (ع) هرگاه آتش جنگ شعله می‏کشید، ما به رسول خدا (ص) پناه می‏بردیم، که در آن لحظه کسی از ما همانند پیامبر (ص) به دشمن نزدیک‏تر نبود. (وقتی ترس از دشمن بزرگ می‏نمود، و جنگ به گونه‏ای می‏شد که گویا جنگجویان را می‏خواهد در کام خود فرو برد، مسلمانان به پیامبر پناهنده می‏شدند، تا رسول خدا شخصا به نبرد پردازد، و خداوند به وسیله او نصرت و پیروزی را بر آنان نازل فرماید، و در سایه آن حضرت ایمن گردند، اما جمله (اذا احمر الباس) کنایه از شدت کارزار است. در این باره سخنان متعددی گفته شده که بهترین آنها اینکه امام داغی جنگ را به شعله‏های سوزان آتش تشبیه کرده است، و از چیزهایی که این نظر را تقویت می‏کند، سخن پیامبر در جنگ حنین است، هنگامی که نبرد سخت شد و شمشیر زدن مردم را در جنگ (هوازن) مشاهده کرد فرمود: (الان حمی الوطیس) اکنون تنور جنگ داغ شد، (وطیس) تنور آتش است، بنابراین رسول خدا (ص) داغی و گرمی جنگ را به افروختگی و شدت شعله‏وری آتش تشبیه فرموده است).

ترجمه فیض الاسلام

در گفتار آن حضرت علیه‏السلام است (در شجاعت و دلاوری رسول اکرم صلی الله علیه و آله که مانند آن در نامه نهم گذشت): ما بودیم هنگامی که خوف و ترس سرخ می‏شد (کازار سخت می‏گشت) خود را به وسیله رسول خدا- صلی الله علیه و آله- نگاهداری می‏نمودیم، و هیچیک از ما از آن حضرت به دشمن نزدیکتر نبود (سیدرضی رحمه‏الله فرماید:) و معنی این سخن آن است که چون ترس از دشمن بسیار می‏شد و گزیدن جنگ سخت می‏گشت مسلمانان به جانبی که شخص رسول خدا- صلی الله علیه و آله- کارزار می‏نمود می‏گریختند، و خدایتعالی به برکت آن حضرت به ایشان کمک می‏فرستاد و آنها هم به وسیله آن بزرگوار از آنچه ترس داشتند آسوده می‏شدند. و فرمایش آن حضرت: اذا احمر الباس یعنی هنگامی که خوف و ترس سرخ می‏شد، کنایه است از سختی کارزار، و در آن چند قول گفته شده است نیکوترین آنها آن است که گرم شدن جنگ را تشبیه و مانند نموده به آتشی که گرمی و سرخی را به عمل و رنگش جمع نماید (سوزان باشد و افروخته) و این قول را کمک می‏کند فرمایش رسول خدا- صلی الله علیه و آله- وقتی که شمشیر زدن مردم را در جنگ حنین (موضعی بین طائف و مکه) دید و آن جنگ هوازن (قبیله‏ای از قیس) بود: ال
ان حمی الوطیس یعنی اکنون تنور جنگ گرم شد، و وطیس جای افروختن آتش است، رسول خدا- صلی الله علیه و آله- گرم شدن کارزار آنها را به افروختن آتش و زبانه کشیدن آن مانند نموده است. این فصل پایان یافت، و ما به روش اول خود در این باب (که مقصود بیان سخنان امام علیه‏السلام بوده نه تفسیر کلمات آن حضرت) باز گشتیم.

ترجمه سید جعفر شهیدی


(و در حدیث آن حضرت است که:) چون کارزار دشوار می‏شد، ما خود را به رسول خدا (ص) نگاه می‏داشتیم چنانکه هیچیک ما از وی به دشمن نزدیکتر نبود. (و معنی آن این است که چون بیم از دشمن بسیار می‏بود و اژدهای جنگ دهان می‏گشود، مسلمانان به رسول خدا پناه می‏بردند و از او می‏خواستند تا خود دست به جنگ بگشاید، این هنگام به برکت پیامبر، خدا پیروزی بر آنان می‏فرستاد و بیمی را که داشتند با رسول می‏گشاد). (و گفته آن حضرت اذا احمر الباس: کنایت از سختی کارزار است و در معنی این جمله سخنانی گفته‏اند، نیکوترین آن اینکه: امام گرمی کارزار را به گرمی آتش همانند کرده است که گرمی و سرخی را در اثر و رنگ خود فراهم دارد، و آنچه این معنی را تقویت می‏کند سخن رسول خداست (ص) که چون در روز حنین کارزار مردم را دید، و آن نبرد هوازن بود، فرمود: حمی الوطیس و طیس، افروختنگاه آتش است. رسول خدا (ص) گرمی نبرد مردمان را به گرمی آتش و سختی سوزش آن همانند کرد.)