متفرقه
2 دقیقه پیش | با زخم های زندگی چه کنیم؟در این سلسله مطالب مباحثی درباره زندگی معنای زندگی روابط و احساسات و ... توسط دکتر شیری ارائه خواهد شد. صبح بخیر: ممکن است شما هم مانند بسیاری از افراد جامعه برای حل مشکلات ... |
2 دقیقه پیش | نظر آیتالله محقق داماد درمورد سید حسنآیت الله سید مصطفی محقق داماد، برادر حضرت آیت الله سید علی محقق داماد در پاسخ به سئوالی در خصوص اجتهاد آیت الله سید حسن خمینی، گفت: نظر بنده در مورد ایشان همان نظر اخوی ... |
محجوب: اصلاحطلبان راهی را میروند که روحانی نشان دهد
علیرضا محجوب، نماینده مردم تهران و با سابقه نمایندگی در مجالس پنجم، ششم، هفتم و هشتم درمورد آرایش جریانهای سیاسی در انتخابات گفت که در صورت ائتلاف اصلاح طلبان و اصولگرایان معتدل اتفاقی میمون برای کشور میافتد.
وی همچنین به حضور سید حسن خمینی در انتخابات خبرگان امیدوار و تلاشش تقویت حامیان هاشمی رفسنجانی است.
دبیرکل خانه کارگر در عین حال انتقادات تندی را به قانون احزاب و طرح اصلاح آن مطرح کرد.
60 درصد نمایندگان فعلی شانس انتخاب شدن دارند
محجوب با حضور در خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) در گفتوگوی تفصیلی با خبرنگار پارلمانی این خبرگزاری در ارزیابی از فعالیت جریانهای مختلف برای حضور در انتخابات مجلس دهم گفت: ما هر موقع بخواهیم راجع به فضایی در ایران صحبت کنیم و بخواهیم آن را تشریح کنیم باید به حدسیات رجوع کنیم همانند حالا که فاصله کمی تا انتخابات وجود دارد و نتیجه انتخابات قاعدتا باید روشن باشد اما ناچارم با جسارت بگویم که هیچ چراغ روشنی در حوزههای انتخابیه بزرگ وجود ندارد و در حوزههای کوچک نیز اکثرا رقابت بین افراد است.
وی ادامه داد: در حال حاضر در کشور هیچ حزبی وجود ندارد و ما فقط دو طیف داریم و از آنها صحبت میکنیم و هر بحثی وجود دارد درباره جایگاه افراد در دو طیف اصولگرا و اصلاح طلب است.
نماینده مردم تهران در مجلس خاطر نشان کرد: طبق تحقیقاتی که در سه ماه اول سال جاری انجام دادیم تا این لحظه 60 درصد نمایندگان فعلی شانس انتخاب شدن دارند؛ البته به جز حوزههای کلان شهرها که با احتساب آنها درصد پایینتر میآید چرا که در حوزههای انتخابیه بزرگتر مشخص نمیشود چه اتفاقی میافتد و اگر جریانی با قدرت وارد شود میتواند کرسیها را در دست بگیرد که این موضوع اتفاق افتاده و سابقه دارد و میتواند نتیجه انتخابات را به کلی عوض کند.
تاثیرگذارترین نمایندگان در مجلس، نمایندگان کلان شهرها هستند
محجوب با بیان اینکه در حال حاضر ما هیچ چیز از تحرکات سیاسی در حوزههای کلان شهر نمیدانیم، تصریح کرد: از نظر فعالیت و جهتگیریها در مجلس تاثیرگذارترینها نمایندگان کلان شهرها میباشند که در حال حاضر تاریکترین نقطه انتخابات است؛ چرا که تحولاتی آغاز نشده و تحرکات نیز به آن اندازه نیست که بتوان پیش بینی کرد چه میشود؛ بنابراین در حال حاضر شمای کامل و درستی از انتخابات نداریم تا بتوان آن را ترسیم کرد.
ائتلاف اصلاح طلبان و اصولگرایان معتدل اتفاقی میمون برای کشور است
وی در ادامه با بیان اینکه احتمال ائتلاف اصولگرایان معتدل و اصلاح طلبان هم وجود دارد و هم وجود ندارد، افزود: به همین جهت میگویم فضای سیاسی خاموش است. زمانی ممکن است کاندیداها در یک جریان کافی نباشد و مجبور به ائتلاف شوند و یا ممکن است بیش از اندازه کاندید داشته باشند که در آن زمان خود به دستهجات مختلف تقسیم میشوند که همه این رویدادها قطعا تابعی از یک منطق حزبی نیست و همه اتفاقاتی است که در زمانی مشخص میافتاد.
این نماینده مجلس گفت: ممکن است ائتلاف میان اصولگرایان معتدل و اصلاح طلبان اتفاق بیفتد که این تنها یک احتمال است و اگر این اتفاق بیفتد اتفاقی میمون برای کشور است و در عین حال ممکن است عکس این قضیه اتفاق بیفتد و هیچ ائتلافی نداشته باشیم.
درحال حاضر در فضای سیاسی و انتخاباتی نبضی برای زدن وجود ندارد
معلومات مختصر و مجهولات بسیار است
محجوب همچنین گفت: به دلیل اینکه در کشور ما حزب وجود ندارد رقابتها دستهای هستند و در داخل طیفها به جای فراکسیونهای حزبی دستهجاتی هستند که گاهی خودسر و گاهی مستقل و بعضا در قالب کشاکش ماورایی ظاهر میشوند که ممکن است هر اقدامی از آنها سر بزند؛ بنابراین در حال حاضر هیچ احتمالی را نمیتوان رد یا تایید کرد.
وی افزود: زمانی میتوان نبض مریض را گرفت که نبضی برای زدن وجود داشته باشد، اما اکنون در فضای سیاسی و انتخاباتی نبضی برای زدن وجود ندارد تا آن را اندازه گرفت و الان همه جریانها بحث کلی میکنند و وارد مصادیق نشدند. از آن مهمتر هنوز هیچ لیستی معلوم نیست، معلومات مختصر و مجهولات بسیار است که بر اساس مجهولات زیاد نمیتوان ارزیابی درستی ارائه کرد.
تاثیرگذارترین عامل در انتخابات رییس جمهور است
اصلاحطلبان راهی را پیش میروند که شخص آقای روحانی نشان دهد
این نماینده اصلاح طلب مجلس در خصوص رهبری جریان اصلاحات اظهار کرد: تاثیرگذارترین عامل در انتخابات آتی دولت و شخص آقای رییس جمهور است و نوع گرایش و حضور و ورود ایشان میتواند این موضوع را تضمین و تقویت کند و یا شکل دیگری به آن بدهد.
محجوب خاطر نشان کرد: عمل آقای دکتر روحانی به گواهی اتفاقات در سه سال گذشته، در صیانت از حقوق انسانها، آزادیها و برداشتهای کلی از انقلاب اسلامی ممتاز بوده؛ بنابراین در این انتخابات نیز باید نقش او را ممتاز دانست. البته ممکن است این موضوع روی هیچ کاغذی نوشته نشده باشد و در هیچ جلسهای دیکته نشود اما آنچه اتفاق خواهد افتاد متاثر از عملکرد ایشان است؛ یعنی اصلاحطلبان راهی را پیش میروند که شخص آقای روحانی نشان دهد.
احتمال ظهور طیف احمدی نژاد در انتخابات در صورت عدم تفاهم لاریجانی و حداد
نماینده مردم تهران در مجلس همچنین در ارزیابی خود از تحرکات اصولگرایان در مجلس گفت: در حال حاضر اصولگرایان در مجلس بر محوریت آقایان حداد و لاریجانی حضور دارند و اینکه افراد دیگری ظهور کنند را نمیدانیم و سخت است بگوییم این جریان به یک لیست اکتفا میکند. البته اگر این دو نفر به تفاهم نرسند، ظهور طیف دولت قبل و احمدی نژاد نیز در انتخابات امکان دارد.
خانه کارگر در هیچ ائتلاف و گفتوگو و جمعی حاضر نمیشود
سطوح حمایت میتواند تفاوت کند
دبیرکل خانه کارگر همچنین درخصوص رویکرد این تشکل در انتخابات نیز بیان کرد: در سنوات گذشته به خانه کارگر اثبات شده که باید همواره روش مستقل خود را پیش ببرد که روش ما اصولا مستقل بوده و هست. در عین حال کارکرد اصلی ما در انتخابات حمایت و پشتیبانی از کارگرانی است که کاندید میشوند، بدون توجه به گرایش و طیف آنها که ما همیشه این کار را انجام دادیم و در این انتخابات نیز همین روش را پیش میگیریم و در هیچ ائتلاف و گفتوگو و جمعی حاضر نمیشویم چرا که ما در حمایت از کارگران با هیچ کس ائتلاف نداریم اما به طور مثال با توجه به ایجاد شورای سیاستگذاری اصلاح طلبان سطوح حمایت ما میتواند تفاوت کند و وقتی میبینیم کسانی شانس رای آوردن دارند روی آنها سرمایه گذاری و تاکید خواهیم کرد.
به حضور سید حسن خمینی در انتخابات خبرگان امیدواریم
تلاش ما تقویت حامیان آقای هاشمی است
وی در ادامه با اشاره به انتخابات مجلس خبرگان افزود: قضاوت درباره عملکرد اصلاحطلبان و اصولگرایان در انتخابات در حال حاضر بسیار سخت است؛ چرا که ما هیچ صورت و شمایی از کسانی که کاندید شده و در شورای نگهبان تائید میشوند، نداریم. البته به حضور سید حسن خمینی در انتخابات مجلس خبرگان امیدوار هستیم.
محجوب همچنین توضیح داد: در مجلس خبرگان از قدیم دو گروه طرفداران آقای هاشمی و گروه مقابل وجود داشته که این روند میتواند با چند رای تغییر کند که قطعا تلاش ما تقویت حامیان آقای هاشمی است اما اکنون نمیتوان گفت دقیقا چه کسانی شانس ورود به مجلس خبرگان را دارند. و در عین حال همه این حدسیات منوط به حضور قاطع شخص آقای هاشمی در انتخابات است.
این عضو کمیسیون اجتماعی مجلس با اشاره به تاریخ تشکیل حزب در فرانسه و انگلیس، رقابت انتخاباتی را مولود احزاب دانست و گفت: با وجود قدمت تشکیل حزب در ایران به دلیل ناپایداری، جنگ و کشمکشهای داخلی و بعد از آن ظهور دیکتاتوری، حزب در ایران معنا و مفهوم خود را از دست داد؛ در حالیکه در کشوری مانند ترکیه حکومت دیکتاتوری است اما آتاترک به یک حزب تکیه میکند.
وی ادامه داد: در دوره کوتاهی در سه دوره اول مجلس در دوران پهلوی فعالیت حزبی وجود دارد و از مجلس چهارم فعالیت حزبی تعطیل میشود تا جنگ جهانی اول که مجددا شاهد غوغای فعالیتهای حزبی هستیم و احزابی مانند جبهه ملی تا 28 مرداد فعالیت میکنند که تا این تاریخ نیز مدتی تعطیلی احزاب را داریم تا زمانی که دو حزب شاه ساخته ایران نوین و مردم تشکیل میشوند و مجددا کشور تک حزبی میشود و عملا کشور از سال 1344 به بعد با حزب رستاخیز پیش میرود که شاه در این دوره به یک حزب تکیه میکند اما هیچ یک از این احزاب هویت حزبی نداشته و فقط نمایشی برای نشان دادن به خارجیها هستند و حتی هیچ تاثیری در منازعات داخل مجلس ندارند در حالیکه اصل احزاب با منازعات پارلمانی تشکیل میشوند.
مشکل و مانع اصلی تشکیل حزب در کشور، فرهنگ ماست
محجوب با بیان اینکه از مشروطیت ثابت شده ایران دو جریانی است و مثل فرانسه، 6 یا 7 جریان با هم رقابت نمیکنند، تصریح کرد: مشکل و مانع اصلی تشکیل حزب در کشور، فرهنگ ماست. ما یک فرهنگ حزب ستیز درست کردیم. حزب باید مدرسه سیاست باشد اما از عالیترین مقامات تا یک خبرنگار با هر اتفاقی اول از همه احزاب را لگدمال میکنند.
دبیر کل خانه کارگر با انتقاد از قانون احزاب گفت: همین الان قانون احزاب را نوشتیم و فقط در آن نیامده که احزاب رسماً جاسوساند. در این قانون درباره رابطه مالی احزاب با خارج آمده، حالا مگر احزاب با خارجیها رابطه مالی داشتند؟ حتی قبل از انقلاب نیز این رابطه وجود نداشت.
سراپای قانون احزاب میگوید مرده باد حزب!
حزب در ایران فحش است
وی ادامه داد: قانون احزاب فقط باید و نباید است و حزب در ایران پیش از تولد محکوم است و موجودی که پیش از تولد محکوم باشد نمیتواند پا بگیرد و وقتی موجودی قبل از تولد به انواع اتهامات ناکرده متهم میشود قطعا نمیتواند رشد کند بنابراین با قوانین موجود یقینا حزب تا ابد در ایران شکل نمیگیرد و مشکلات اصلی قانون و فرهنگ است چرا که فرهنگ ما عین قانون را تائید میکند و هیچ کس در نقد این قانون حرفی نزد و مطلبی ننوشت که چرا حزب متولد نشده به انواع اتهامات جاسوسی متهم میشود.
محجوب یادآور شد: حتی احزاب توده، مردم و ایران نوین که طرفدار غرب بودند نیز رابطه سیتماتیک با غرب نداشتند و پولی دریافت نکردند و اگر هم پولی گرفتند سندی بر آن نیست. چرا باید برای سند وجود نداشته قانون نوشته شود و اصل را براین بگذارند که احزاب از خارجیها پول میگیرند و با آنها ارتباط دارند.
این نماینده مجلس با بیان اینکه سراپای این قانون میگوید مرده باد حزب! اظهار کرد: قانون احزاب ما مانند آن است که قذافی در لیبی خیلی شفاف میگفت هرکه عضو حزب شود خائن است. در حال حاضر اساتید دانشگاه جرأت نمیکنند در باب مفید بودن حزب صحبت کنند که همه این مشکلات فراتر از قانون و یک فرهنگ است و این فرهنگ با قانونگذاری حل نمیشود و نیاز به سالها آموزش فرهنگی و سیاسی دارد.
وی معتقد است: سال گذشته طرحی به مجلس آمد تا قانون احزاب اصلاح شود اما هر چه فحش بلد بودیم به طور غیرمستقیم به احزاب دادیم. سراپای آن فحش به احزاب است، قانونی که فقط بگوید اینکار را بکند و نکند که برای احزاب قانون نمیشود، حزبی تشکیل نمیشود که بتواند سیاست ورزی کند. دنیا دهکده جهانی شده، حالا احزاب ما باید مراقب باشند در این دهکده تنهشان بر تنه کسی نخورد که اگر بخورد متهم به خیانت و جاسوسی میشود. با این شرایط و با این بی اعتمادی به احزاب نمیتوان گفت چرا حزب در ایران شکل نمیگیرد. بنابراین ما حزب نداریم و فقط یکسری اسامی عاریهای وجود دارد که اسم احزاب را به یدک میکشند.
دبیرکل خانه احزاب با بیان اینکه حزب فحش است، ادامه داد: من در اساسنامه خانه کارگر نوشتم ماهیت این تشکیلات صنفی است اما ما را بارها به حزب بودن متهم کردند. در حالی که من علاقهمند به کار حزبی هستم اما باید بگویم حزب نیستم. با این وجود باز هر کس میخواهد به من فحش بدهد میگوید حزب خانه کارگر! وقتی در فرهنگ اینطور جا افتاده که برای متهم کردن رقیب، به او عنوان حزب میدهند چه باید کرد؟
محجوب خاطر نشان کرد: دوستداران حزب در کشور در شرایطی قرار گرفتهاند که جسارت نکنند کار حزبی انجام دهند و خود را حزب بدانند، به این جهت فضا و فرهنگ عمومی کشور ما آمادگی پذیرش احزاب را ندارد.
وی افزود: یکی از عوارض انقلاب این بود که به طور وسیع احزاب متعدد با گرایشهای مختلف ظهور پیدا کردند اما شعار یا اطلاعیه یا حرفی مبنی بر اینکه باید در کشور حزب سیاسی داشته باشیم پیدا نمیکنیم.
نماینده مردم تهران در مجلس تصریح کرد: در آن زمان میگفتند نظام تک حزبی و حزب رستاخیز بد است اما این حرف نیز در همان مسیر حزب ستیزی بود، نه تغییر نظام حزبی و دفاتر احزاب در زمان انقلاب مورد هجوم واقع شدند و فضای مذمتی به احزاب تا اوایل سال 60 وجود دارد و ما در سالهای اول انقلاب با آنارشیسم حزبی مواجه هستیم و تنها حزب جمهوری اسلام موفق میشود از انتخابات مجلس کنترل حوادث را به دست بگیرد اما همین حزب نیز در ادامه با انواع بغضها مواجه میشود.
این عضو کمیسیون اجتماعی مجلس یادآور شد: حزب برای کشور ضروری و واجب است اما ما نمیتوانیم این ضرورت را داشته باشیم چون هیچ بستری برای آن فراهم نیست.
مدرک گرایی در مجلس باعث ایجاد بدترین دیکتاتوری صاحبان مدرک میشود
فقط 3 درصد مردم حق انتخاب شدن دارند
محجوب در ادامه درخصوص لزوم تخصص گرایی در مجلس گفت: تا زمانی که ملاک برای نمایندگی مدرک باشد و نه توانایی و نظر عامه مردم، بدترین دیکتاتوری صاحبان مدرک اعمال میشود.
وی ادامه داد: اینکه میگویند هر کس دارای مدرک دانشگاهی است میتواند حکومت کند و هر کس نیست نمیتواند، این خودخواهی آریستوکراسی مأبانه افراد حاکم بر مجلس و مجرای قانونگذاری است که برای کاهش رقبا علیه مردم اقدام کردند و این روش از مجلس ششم رسمیت گرفته و موجب شده فقط 3 درصد از مردم کشور حق انتخاب شدن داشته باشند که این عادلانه نیست.
مجالس اول تا پنجم عملکرد قویتری داشتند
این نماینده اصلاح طلب مجلس نهم همچنین تاکید کرد: میتوان عملکرد مجلس ششم تا امروز و مجالس اول تا پنجم را مقایسه کرد و دید کدام قویتر عمل کرده است که ما میگوییم آنها قویتر عمل کردهاند در حالی که مدرک محوری در آنها وجود نداشته است. شرایط حاضر طوری است که دانشگاه به مراکز تربیت حزبی تبدیل شدهاند نه احزاب و این غلطترین اتفاقی است که میتواند برای کشور بیفتد.
بزرگترین ظلم به فقرا و عامه مردم محروم کردن آنها از فرصت انتخاب شدن است
محجوب خاطر نشان کرد: پیشبینی میشود سقف جمعیت بازار کار ما در 4 سال آینده 8 میلیون نفر باشد که 4 میلیون و 900 نفر آنها در دانشگاهها درس خواندهاند که با این نسبت برای یک مدیر حتی یک کارگر هم وجود ندارد. آیا میشود این جامعه را راهبری کرد؟ اینها همه ایرادات نگاه مدرک گرایانه است که موجب به هرز رفتن منابع کشور میشود. بنابراین بزرگترین ظلم به فقرا و عامه جامعه محروم کردن آنها از فرصت انتخاب شدن است که با نگاه مدرک گرایانه اتفاق افتاده است.
مردم با نرخ مشارکت تمایل و رغبت خود به یک مجلس را نشان میدهند
نماینده مردم تهران در مجلس در پایان گفتوگوی خود با ایسنا درباره مشارکت مردم در انتخابات نیز گفت: انتخابات مجلس محل مشارکت بالای مردم است و مردم با نرخ مشارکت تمایل و رغبت خود به یک مجلس را نشان میدهند و بیشتر افراد همان شب و روز انتخابات تصمیم میگیرند رای دهند و کمتر کسی هستند که از قبل برنامهای برای انتخابهای خود داشته باشند.
اخبار انتخابات - ایسنا
ویدیو مرتبط :
انتقاد صریح عباسی از حسن روحانی و اصلاح طلبان
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
دو راهی روحانی؛ لاریجانی یا اصلاح طلبان؟
آثار سیاسی «برجام»
جناح ها و احزاب سیاسی چه تاثیری از توافق هسته ای به خود خواهند دید؟ بر اساس این توافق چه نسبتی میان حسن روحانی و اهل سیاست ایجاد خواهد شد و مهمتر اینکه این توافق چه تاثیری بر آینده سیاسی حسن روحانی خواهد گذاشت؟ این سوالات را در مطلب پیش رو بررسی کرده ایم.
یک اتفاق مهم و البته پیش بینی پذیر رخ داده است؛ حسن روحانی به آنچه گفته رسیده و حالا اگر نه کامل اما به یک توافق مهم با غرب دست پیدا کرده است. اگر از تاثیرات این توافق بر عرصه سیاست خارجی دولت بگذریم حتما می توانیم به خوبی به اثرگذاری این توافق بر معادلات سیاست داخلی بپردازیم.
اینکه این مصالحه چه تاثیری بر آینده سیاسی حسن روحانی دارد، نسبت او با اصولگرایان و اصلاح طلبان را شامل چه تغییراتی خواهد کرد. اردوگاه اعتدالیون چه شکلی را پدید می آورد یا در نگاهی جزیی تر تکلیف طیف هایی مانند حامیان احمدی نژاد چه خواهد شد؟
این روزهای شیخ
این روزها سحن روحانی بسیار راضی به نظر می رسد. او پس از مواجهه سنگین با رقبای داخلی اش به آنچه خواسته رسیده و عجالتا اینکه او اکنون دست بالا را در میان جمع در اختیار دارد.
مهمتر از آن اینکه اگر تا همین یک ماه پیش شایع بود و گمانه زنی می شد که او حتی ممکن است برخلاف میل حاکمیت، توافقی بد را امضا کند، حالا صاحب توافقی شده که تقریبا حمایت حاکمیت عالی را هم به دنبال دارد. اگر تا قبل از توافق برخی مخالفان بر سر ظریف داد می کشیدند که تو خیانت می کنی و حتی چند روز قبل از اعلام توافق یک نفر اینجا در تهران می گفت که دست و پای کسی که توافق بد را امضا کند خواهیم شکست، حالا پای توافقی به میان آمده که در سطوح عالی حاکمیت از آن دفاع می شود و حتی در سایت khamenei.ir یادداشتی نوشته شده که خطاب به برخی مخالفین اینچنین آمده است: «برخی مجددا و به رغم توصیه و تاکیدات رهبر انقلاب به خصوص در دیدار با مسئولان نظام، باز هم تیغ انتقاد خود را به نحوی به سمت تیم مذاکره کننده برده اند که گویی متن جمع بندی جز با خیانت آنها آماده نشده است. این رویکرد دقیقا برخلاف حکمت و مصلحت بوده و در مسیر ریل گذاری شده رهبر انقلاب قرار ندارد.»
پس در چنین شرایطی حتما حسن روحانی از جایگاه بهتری هم در میان سرمایه اجتماعی اش و هم در میان اهل سیاست برخوردار شده است.
چنین رخدادی را اگر در معادلات سیاسی لحاظ کنیم می توانیم نتایج زیر را از آن حاصل کنیم:
1- در مورد نسبت اصولگرایان با حسن روحانی ما نمی توانیم همه اصولگرایان را یک طرف و روحانی را در طرف دیگر قرار دهیم. واقعیت این است که بخشی از اصولگرایان که نزدیکی بیشتری با اعتدالگرایان دارند، از همان خرداد 92 صمیمیت خود را به رییس جمهور مستقر نشان داده و در ساحت مجلس در آوردگاه رأی اعتماد و ماجراهای سوال و استضاح خود را نشن داده اند و در ساحت فضای احزاب و رسانه هم به خوبی این قرابت را در مسائل مختلف نشان داده اند؛ پس اکنون حتما حسن روحانی به ادامه این حمایت نیاز دارد و هم این طیف خاص از اصولگرایان در چنین شرایطی بیشتر از قبل خود را به رییس جمهور نزدیک خواهند کرد.
لازم است همین جای مطلب به جزییات بیشتری در این مورد اشاره کنیم. اگر بنا بر ادامه موضوع در این باب با ذکر مصادیق باشد در اولین مورد حتما باید به علی لاریجانی اشاره کنیم. او رییس مجلس است و از همان زمانی که حسن روحانی انتخاب شد، بهترین رابطه را میان اصولگرایان با رییس جمهور منتخب برقرار کرد. حمایت های قاطع او در ماجرای رأی اعتماد به وزرا و البته شفاف تر از آن در ماجرای استیضاح وزرا کاملا نشان می داد که او چگونه تلاش می کند از حسن روحانی و دولتش حمایت کند. این علی لاریجانی همان رییس مجلسی است که دامنه اختلافاتش با محمود احمدی نژاد آنچنان بالا گرفت که ختم به آن داستان یکشنبه سیاه مجلس شد.
او اکنون یک مدافع تمام عیار دولت مستقر است. برخی می گویند رفاقت سیاسی او با حسن روحانی دارای آنچنان دوزی شده که شاید علی لاریجانی در ادامه دوران سیاست ورزی اش ائتلاف با جریان سیاسی حامی رییس جمهور را در انتخابات مجلس به همنشینی با اصولگرایان ترجیح دهد. همین گزاره و گمانه است که موجب شده تحلیل و پیش بینی تصمیم انتخاباتی نهایی اصولگرایان همچنان خیلی سخت باشد.
به یک معنا اگر علی لاریجانی نخواهد در ساماندهی یک لیست انتخاباتی با جریان اصلی اصولگرایان همراه باشد ما یک صورت سیاسی متفاوت از شرایطی خواهیم داشت که علی لاریجانی تصمیم به همراهی با اصولگرایان بگیرد. فعلا گمانه غالب این است که علی لاریجانی به دو دلیل ترجیح خواهد داد با جریان حسن روحانی باشد تا اصولگرایان:
الف) ادامه اختلافاتش با جریان پایداری و بخشی از طیف چپ اصولگرایان
ب) همراهی با گفتمانی که اکنون دست بالا را در جامعه دارد؛ گفتمانی که اکنون حسن روحانی آن را نمایندگی می کند.
حالات شاید سوال این باشد که جدایی علی لاریجانی از اصولگرایان اتفاق خوشایندی است و باید به استقبال آن رفت؟ شاید یک پاسخ به این سوال این باشد که همچسبی علی لاریجانی به حسن روحانی را نمی توان جدایی و انفکاک از اصولگرایان تلقی کرد بلکه شاید این همچسبی موجب تقویت بخش قابل توجهی از اصولگرایان که در اردوگاه اعتدالیون قرار دارند یا با آنها قرابت دارند را فراهم کند. به یک معنا این همچسبی می تواند موجب شود که اصلاح طلبان نتوانند تمام بار مثبت توافق هسته ای را برای خود مصادره کنند.
نکته مهم این است که حسن روحانی اگرچه اکنون ادبیاتی نزدیک به اصلاح طلبان دارد اما ذاتی اصولگرا دارد و اصولگرایان لااقل آنهایی که نزدیکی بیشتری به روحانی دارند باید او را به اردوگاه قبلی خود دعوت کنند.
اما بخش دیگر از اصولگرایان که تاکنون خود را به قامت رقیب و حتی قطب مقابل حسن روحانی درآورده اند، از حالا به بعد چه جایگاهی دارند؟ آنها بدون شک اگرچه بنا به مصالح ملی حتما از درجه انتقاد خود به حسن روحانی در پرونده هسته ای خواهند کاست اما عجالتا می توان از همین حالا گفت زاویه این دو قطب آنقدر زیاد شده که نمی توان به همسو شدن شان فکر کرد. به این معنا که حسن روحانی و این طیف از اصولگرایان اکنون به دو قطب اصلی سیاست ایران تبدیل شده اند و به نظر می رسد هر دو از این وضعیت دو قطبی راضی هستند. به این معنا که هم حسن روحانی ترجیح می دهد که رقیبش در عرصه سیاسی این طیف از اصولگرایان باشند و هم این طیف از اصولگرایان ادامه سیاست ورزی شان را در قطب بودن مقابل رییس جمهور مستقر می دانند.
آنها قطعا حسن روحانی را اصولگرا نمی دانند پس برای رییس جمهور شدن یک اصولگرا تلاش خواهند کرد. این تلاش حتما از همین انتخابات پارلمان پیش رو آغاز خواهد شد. لابد آنها می خواهند از بهارستان به پاستور برسند.
در همین جای مطلب وقت آن است که به نسبت سیاسی اصلاح طلبان و حسن روحانی در دوران پساتوافق بپردازیم. میان اصلاح طلبان حتی آنهایی که هنوز انتقاد دارند که چرا در انتخابات 92 از نامزدی حسن روحانی حمایت شد، در اینکه اکنون باید همچنان پشت سر حسن روحانی باقی ماند، شکی وجود ندارد. ساده ترین حرف را سعید حجاریان بیان کرده است. او گفته اصلاح طلبان انتقاد مخفی و حمایت علنی داشته باشند و البته تاکید کرده است که اکنون زمان مستقل شدن نیست و باید با رییس جمهور مستقر دست دوستی را محکمتر فشار داد. پس تا اینجای کار فرض بر این است که اصلاح طلبان نه از سر علاقه که به جور شرایط موجود، فعلا بنای ماندن با حسن روحانی را دارند اما این فقط 50 درصد ماجراست.
سوال: آیا حسن روحانی هم همچنان علاقمند به ادامه این رفاقت تاکتیکی هست؟ آیا او پس از توافق همچنان خود را نیازمند سرمایه اجتماعی آنها می بیند؟
پاسخ درست شاید این باشد: حسن روحانی ادبیات خود را به اصلاح طلبان نزدیک کرده بود تا در برخی شرایط خود را به عنوان نماینده آنها در قدرت مستقر نشان دهد. این موجب می شد تا با حمایت علنی شخصیت های سیاسی و کارتل های رسانه ای آنها، حسن روحانی به عنوان نماینده و گوینده این جریان به بدنه اجتماعی شان معرفی شود. از همین رهگذر حتما همان چیزی که روحانی می خواست حاصل می شد؛ «ادامه برخورداری از سرمایه اجتماعی اصلاح طلبان».
برخی می گویند حالا که توافق حاصل شده روحانی دیگر چندان تمایلی به این ندارد که خود را به عنوان نماینده اصلاح طلبان به جامعه و ساخت سیاسی ایران نشان دهد. حامیان این طرز تفکر می گویند اکنون زمان گذار روحانی از اصلاح طلبان است اما با دقت بیشتر که به این موضوع نگاه می کنی به این نتیجه می رسی که حسن روحانی ذاتی محافظه کار دارد.
او حتما تمایل ندارد چیزی را که به دست آورده با ریسک چیزی که ممکن است به دست آورد از دست بدهد. او حتما می خواهد سرمایه اجتماعی خود را «افزایش» دهد نه اینکه آن را «تعویض» کند. ضمن اینکه او می داند که هر کس نماینده وضع موجود شود کار برایش سخت خواهد شد. او می داند در چنین شرایطی هزینه همه اتفاقات منفی و ناخوشایند را باید خودش بدهد، پس شاید او زیرکی کند و تلاش کند خود را از حالت پوزیسیون به اپوزیسیون درآورد. حرف های تند بزند و به قطب سازی ادامه دهد. او البته برخلاف احمدی نژاد تلاش نخواهد کرد خود را اپوزیسیون نظام کند بلکه حتما خود را مخالف برخی جریان های سیاسی نشان خواهد داد.
محمود احمدی نژاد بعد از توافق هسته ای کاملا ساکت شده است. او که تا پیش از این با سفرهای شهر به شهر و مسجد به مسجد به سخنرانی می پرداخت و حرف ها و طعنه های آنچنانی می زد، اکنون ترجیح داده سکوت کند. جامعه، او را نماینده دوران تحریم می داند و حتی بخش هایی از جامعه او را مسبب صدور قطعنامه های شورای امنیت به شمار می آورد. او حتما خود نیز این را حس کرده است.
طرفداران او می گفتند توافق هسته ای به هیچ وجه حاصل نخواهد شد و دولت روحانی ظرف شش ماه تا یک سال فشل می شود. علی اکبر جوانفکر، فرد نزدیک به او نیز می گفت مردم به زودی چراغ به دست خواهند گرفت و به دنبال محمود احمدی نژاد می گردند.
از این حرف ها اگر بگذریم واقعیت این است که محمود احمدی نژاد حتما نمی تواند نماینده قطب مقابل حسن روحانی باشد. او نماینده دوران تحریم و قطعنامه است پس حتما جامعه با توجه به گشایش هایی که بعد از توافق حاصل خواهد شد، او را ترجیح نمی دهد.
این اما تنها یک سوی ماجراست. واقعیت این است که میان سیاسیون خصوصا اصولگرایان تا امروز کسی روی خوش به محمود احمدی نژاد نشان نداده و البته اصولگرایان شاخص نیز به صورت شفاف برائت شان را از او اعلام کرده اند. حالا او مانده و طیف جبهه پایداری که آنها هم حمایت شان را از او مشروط کرده اند و اما و اگرهای فراوان آورده اند. این همه در حالی است که اگر فردی مانند سعید جلیلی پای کار انتخاب باشد حتی افرادی مانند پایداری ها هم نگاه شان را به سمت احمدی نژاد خیره نخواهند کرد.
اخبار سیاسی - هفته نامه مثلت