متفرقه
2 دقیقه پیش | با زخم های زندگی چه کنیم؟در این سلسله مطالب مباحثی درباره زندگی معنای زندگی روابط و احساسات و ... توسط دکتر شیری ارائه خواهد شد. صبح بخیر: ممکن است شما هم مانند بسیاری از افراد جامعه برای حل مشکلات ... |
2 دقیقه پیش | نظر آیتالله محقق داماد درمورد سید حسنآیت الله سید مصطفی محقق داماد، برادر حضرت آیت الله سید علی محقق داماد در پاسخ به سئوالی در خصوص اجتهاد آیت الله سید حسن خمینی، گفت: نظر بنده در مورد ایشان همان نظر اخوی ... |
ذکر عظمت پروردگار
ذکر عظمت پروردگار عظمت پروردگار دنیا و آخرت، خدا را فرمانبردار است، و سررشته هر دو به دست او است، آسمانها و زمینها کلیدهای خویش را به او سپردند، و درختان شاداب و سرسبز، صبحگاهان و شامگاهان در برابر خدا سجده میکنند، و از شاخههای درختان نور سرخ رنگی شعلهورشده، به فرمان او میوههای رسیده را به انسانها تقدیم میدارند. ویژگیهای قرآن. کتاب خدا قرآن در میان شما سخنگویی است که هیچگاه زبانش از حقگویی کند و خسته نشده، و همواره گویاست، خانهای است که ستونهای آن هرگز فرو نمیریزد، و صاحب عزتی است که یارانش هرگز شکست ندارند. ویژگیهای پیامبر (ص) خدا پیامبر (ص) را پس از یک دوران طولانی که دیگر پیامبران نبودند، فرستاد، و زمانی که میان طرفدارن مذاهب گوناگون نزاع درگرفته و راه اختلاف میپیمودند، پس او را در پی پیامبران فرستاد، و وحی را با فرستادن پیامبر (ص) ختم فرمود، پس پیامبر (ص) با تمام مخالفانی که به حق پشت کردند، و از آن منحرف گشتند به مبارزه پرداخت. روش برخورد با دنیا و همانا دنیا نهایت دیدگاه کوردلان است، که آن سوی دنیا را نمینگرند، اما انسان آگاه، نگاهش از دنیا عبور کرده از پس آن سرای جاویدان آخرت را میبیند، پس انسان آگاه به دنیا دل نمیبندد و انسان کوردل تمام توجهاش دنیاست، بینا از دنیا زاد و توشه برگیرد و نابینا برای دنیا توشه فراهم میکند. اندرزهای جاودانه آگاه باشید، در دنیا چیزی نیست مگر آنکه صاحبش به زودی از آن سیر و از داشتن آن دلگیر میشود، جز ادامه زندگی، زیرا در مرگ آسایشی نمینگرند، حیات و زندگی چونان حکمت و دانش است که حیات دل مرده، و بینایی چشمهای نابیناست و مایه شنوایی برای گوشهای کر، آبی گوارا برای تشنگان میباشد که همه در آن سالم و بینیازند. ویژگیهای قرآن این قرآن است که با آن میتوانید راه حق را بنگرید، و با آن سخن گویید، و به وسیله آن بشنوید، بعضی از قرآن از بعضی دیگر سخن میگوید، و برخی بر برخی دیگر گواهی میدهد، در شناساندن خدا اختلافی نداشته، و کسی را که همراهش شد از خدا جدا نمیسازد. علل سقوط مردم مردم! گویا به خیانت و کینهورزی اتفاق دارید، و در رفتار ریاکارانه، گیاهان روییده از سرگین را میمانید، در دوستی با آرزوها به وحدت رسیدید، و در جمعآوری ثروت به دشمنی پرداختید شیطان شما را در سرگردانی افکنده و غرور شما را به هلاکت میکشاند برای خود و شما از خدا یاری میطلبم. |
( وَ مِنْ خُطْبَةٍ لَهُ عَلَیْهِ السَّلامُ: ) وَ انقادَتْ لَهُ الدُّنْیا وَ الاخِرَةُ بِأَزِمَّتِها، وَ قَذَفَتْ إِلَیْهِ السَّمواتُ وَ الْأَرَضُونَ مَقالِیدَها، وَ سَجَدَتْ لَهُ بِالْغُدُوِّ وَ الاصالِ الْأَشْجارُ النّاضِرَةُ، وَ قَدَحَتْ لَهُ مِنْ قُضْبانِهَا النِّیرانُ الْمُضِیئَةُ، وَ اتَتْ أُکُلَها بِکَلِماتِهِ الثِّمارُ الْیانِعَةُ. مِنْها: وَ کِتابُ اللَّهِ بَیْنَ أَظْهُرِکُمْ ناطِقٌ لا یَعْیى لِسانُهُ، وَ بَیْتٌ لا تُهْدَمُ أَرْکانُهُ، وَ عِزٌّ لا تُهْزَمُ اَعْوانُهُ. مِنْها: أَرْسَلَهُ عَلى حِینِ فَتْرَةٍ مِنَ الرُّسُلِ، وَ تَنازُعٍ مِنَ الْأَلْسُنِ، فَقَفّى بِهِ الرُّسُلَ، وَ خَتَمَ بِهِ الْوَحْىَ، فَجاهَدَ فِى اللَّهِ الْمُدْبِرِینَ عَنْهُ، وَ الْعادِلِینَ بِهِ. مِنْها: وَ إِنَّمَا الدُّنْیا مُنتَهى بَصَرِ الْأَعْمى، لا یُبْصِرُ مِمَّا وَراءَها شَیْئاً، وَ الْبَصِیرُ یَنفُذُها بَصَرُهُ، وَ یَعْلَمُ أَنَّ الدّارَ وَراءَها فَالْبَصِیرُ مِنْها شاخِصٌ، وَ الْأَعْمى إِلَیْها شاخِصٌ، وَ الْبَصِیرُ مِنْها مُتَزَوِّدٌ، وَ الْأَعْمى لَها مُتَزَوِّدٌ. مِنْها: وَ اعْلَمُوا أَنَّهُ لَیْسَ مِنْ شَىْءٍ إِلّا وَ یَکادُ صاحِبُهُ یَشْبَعُ مِنْهُ وَ یَمَلُّهُ إِلَّا الْحَیاةَ، فَإِنَّهُ لا یَجِدُ لَهُ فِى الْمَوْتِ راحَةً وَ إِنَّما ذلِکَ بِمَنزِلَةِ الْحِکْمَةِ الَّتِى هِىَ حَیاةٌ لِلْقَلْبِ الْمَیِّتِ، وَ بَصَرٌ لِلْعَیْنِ الْعَمْیاءِ، وَ سَمْعٌ لِلْأُذُنِ الصَّمّاءِ، وَرِىٌّ لِلظَّمْآنِ، وَ فِیهَا الْغِنى کُلُّهُ وَ السَّلامَةُ، کِتابُ اللَّهِ تُبْصِرُونَ بِهِ، وَ تَنطِقُونَ بِهِ، وَ تَسْمَعُونَ بِهِ، وَ یَنْطِقُ بَعْضُهُ بِبَعْضٍ، وَ یَشْهَدُ بَعْضُهُ عَلى بَعْضٍ، وَ لا یَخْتَلِفُ فِى اللَّهِ، وَ لا یُخالِفُ بِصاحِبِهِ عَنِ اللَّهِ. قَدِ اصْطَلَحْتُمْ عَلَى الْغِلّ فِیما بَیْنَکُمْ، وَ نَبَتَ الْمَرْعى عَلى دِمَنِکُمْ، وَ تَصافَیْتُمْ عَلى حُبِّ الْامالِ، وَ تَعادَیْتُمْ فِى کَسْبِ الْأَمْوالِ لَقَدِ اسْتَهامَ بِکُمُ الْخَبِیثُ، وَ تاهَ بِکُمُ الْغُرُورُ، وَ اللَّهُ الْمُسْتَعانُ عَلى نَفْسِى وَ أَنْفُسِکُمْ. |
ویدیو مرتبط :
عظمت پروردگار و جهان هستی
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
در بیان عظمت پروردگار
در بیان عظمت پروردگار خداشناسی فرمان خدا قضای حتمی و حکمت، و خشنودی او مایه امنیت و رحمت است، از روی علم، حکم میکند و با حلم و بردباری میبخشاید. خدایا! سپاس تو راست بر آنچه میگیری، و عطا میفرمایی، و شفا میدهی یا مبتلا میسازی، سپاس که تو را رضایت بخشترین، محبوبترین، و ممتازترین باشد، سپاسی که آفریدگانت را سرشار سازد، و تا آنجا که تو بخواهی تداوم یابد، سپاسی که از تو پوشیده نباشد، و از رسیدن به پیشگاهت باز نماند، سپاسی که شمارش آن پایان نپذیرد، و تداوم آن از بین نرود. خدایا! حقیقت بزرگی تو را نمیدانیم، جز آنکه میدانیم تو زندهای و احتیاج به غیر نداری، خواب سنگین یا سبک تو را نمیرباید، هیچ اندیشهای به تو نرسد و هیچ دیدهای تو را ننگرد، اما دیدهها را تو مینگری، و اعمال انسانها را شماره فرمایی، و قدمها و موی پیشانیها (زمام امور همه) به دست تو است، خدایا آنچه را که از آفرینش تو مینگریم، و از قدرت تو به شگفت میآییم و بدان بزرگی قدرت تو را میستاییم، بسی ناچیزتر است در برابر آنچه که از ما پنهان، و چشمهای ما از دیدن آنها ناتوان، و عقلهای ما از درک آنها عاجز است، و پردههای غیب میان ما و آنها گسترده میباشد. راههای خداشناسی پس آن کس که دل را از همه چیز تهی سازد، و فکرش را بکار گیرد، تا بداند که: چگونه عرش قدرت خود را برقرار ساختهای؟ و پدیده را چگونه آفریدهای؟ و چگونه آسمانها و کرات فضایی را در هوا آویختهای؟ و زمین را چگونه بر روی امواج آب گستردهای؟ نگاهش حسرت زده، و عقلش مات و سرگردان، و شنواییش آشفته، و اندیشهاش حیران میماند. وصف امیدواری به خدا به گمان خود ادعا دارد که به خدا امیدوار است، به خدای بزرگ سوگند که دروغ میگوید، چه میشود او را که امیدواری در کردارش پیدا نیست؟ پس هرکس به خدا امیدوار باشد باید، امید او در کردارش آشکار شود، هر امیدواری جز امید به خدای تعالی ناخالص است، و هر ترسی جز ترس از خدا نادرست است. گروهی در کارهای بزرگ به خدا امید بسته و در کارهای کوچک به بندگان خدا روی میآورند، پس حق بنده را ادا میکند و حق خدا را بر زمین میگذارد، چرا در حق خدای متعال کوتاهی میشود؟ و کمتر از حق بندگان رعایت میگردد؟ آیا میترسی در امیدی که به خدا داری دروغگو باشی؟ یا او را درخور امید بستن نمیپنداری؟ امیدوار دروغین اگر از بنده خدا ترسناک باشد، حق او را چنان رعایت کند که حق پروردگار خود را آنگونه رعایت نمیکند، پس ترس خود را از بندگان آماده، و ترس از خداوند را وعدهای انجامنشدنی میشمارد، و اینگونه است کسی که دنیا در دیدهاش بزرگ جلوه کند، و ارزش و اعتبار دنیا در دلش فراوان گردد، که دنیا را بر خدا مقدم شمارد، و جز دنیا به چیز دیگری نپردازد و بنده دنیا گردد. برای تو کافی است که راه و رسم زندگی پیامبر اسلام (ص) را اطاعت نمایی، تا راهنمای خوبی برای تو در شناخت بدیها و عیبهای دنیا و رسواییها و زشتی آن باشد، چه اینکه دنیا از هر سو بر پیامبر (ص) باز داشته و برای غیر او گسترانده شد، از پستان دنیا شیر نخورد، و از زیورهای آن فاصله گرفت. اگر میخواهی دومی را، موسی (ع) و زندگی او را تعریف کنم، آنجا که میگوید (پروردگار، هر چه به من از نیکی عطا کنی نیازمندم) به خدا سوگند! موسی (ع) جز قرص نانی که گرسنگی را برطرف سازد چیز دیگری نخواست، زیرا موسی (ع) از سبزیجات زمین میخورد، تا آنجا که بر اثر لاغری و آب شدن گوشت بدن، سبزی گیاه از پشت پرده شکم او آشکاربود. و اگر میخواهی سومی را، حضرت داوود (ع) صاحب نیهای نوازنده، و خواننده بهشتیان را الگوی خویش سازی، که با هنر دستان خود از لیف خرما زنبیل میبافت، و از همنشینان خود میپرسید چه کسی از شما این زنبیل را میفروشد؟ و با بهای آن به خوردن نان جوی قناعت میکرد. و اگر خواهی از عیسی بن مریم (ع) بگویم، که سنگ را بالش خود قرار میداد، لباس پشمی خشن به تن میکرد، و نان خشک میخورد، نان خورش او گرسنگی، و چراغش در شب ماه، و پناهگاه زمستان او شرق و غرب زمین بود، میوه و گل او سبزیجاتی بود که زمین برای چهارپایان میرویاند، زنی نداشت که او را فریفته خود سازد، فرزندی نداشت تا او را غمگین سازد، مالی نداشت تا او را سرگرم کند، و آز و طمعی نداشت تا او را خوار و ذلیل نماید، مرکب سواری او دو پایش، و خدمتگزار وی، دستهایش بود. راه و رسم زندگی پیامبر اسلام (ص) پس به پیامبر پاکیزه و پاکت اقتدا کن، که راه و رسم او الگویی است برای الگوطلبان، و مایه فخر و بزرگی است برای کسی که خواهان بزرگواری باشد، و محبوبترین بنده نزد خدا کسی است که از پیامبرش پیروی کند، و گام بر جایگاه قدم او نهد، پیامبر (ص) از دنیا چندان نخورد که دهان را پر کند، و به دنیا با گوشه چشم نگریست، دو پهلویش از تمام مردم فرو رفتهتر، و شکمش از همه خالیتر بود، دنیا را به او نشان دادند اما نپذیرفت، و چون دانست خدا چیزی را دشمن میدارد آن را دشمن داشت، و چیزی را که خدا خوار شمرده، آن را خوار انگاشت، و چیزی را که خدا کوچک شمرده کوچک و ناچیز میدانست. اگر در ما نباشد جز آنکه آنچه خدا و پیامبرش دشمن میدارند، دوست بداریم، یا آنچه را خدا و پیامبرش کوچک شمارند، بزرگ بداریم، برای نشان دادن دشمنی ما با خدا، و سرپیچی از فرمانهای او کافی بود. و همانا پیامبر (که درود خدا بر او باد) بر روی زمین مینشست و غذا میخورد، و چون برده ساده مینشست، و با دست خود کفش خود را وصله میزد، و جامه خود را با دست خود میدوخت، و بر الاغ برهنه مینشست، و دیگری را پشت سر خویش سوار میکرد، پردهای بر در خانه او آویخته بود که نقش و تصویرها در آن بود، به یکی از همسرانش فرمود، این پرده را از برابر چشمان من دور کن که هرگاه نگاهم به آن میافتد به یاد دنیا و زینتهای آن میافتم، پیامبر (ص) با دل از دنیا روی گرداند، و یادش را از جان خود ریشه کن نمود، و همواره دوست میداشت تا جاذبههای دنیا از دیدگانش پنهان ماند، و از آن لباس زیبایی تهیه نکند و آن را قرارگاه دائمی خود نداند، و امید ماندن در دنیا نداشته باشد، پس یاد دنیا را از جان خویش بیرون کرد، و دل از دنیا برکند، و چشم از دنیا پوشاند، و چنین است کسی که چیزی را دشمن دارد، خوش ندارد به آن بنگرد، یا نام آن نزد او بر زبان آورده شود. در زندگانی رسول خدا (ص) برای تو نشانههایی است که تو را به زشتیها و عیبهای دنیا راهنمایی کند، زیرا پیامبر (ص) با نزدیکان خود گرسنه به سر میبرد، و با آنکه مقام و منزلت بزرگی داشت، زینتهای دنیا از دیده او دور ماند، پس تفکر کنندهای باید با عقل خویش به درستی اندیشه کند که: آیا خدا محمد (ص) را به داشتن این صفتها اکرام فرمود یا او را خوار نمود؟ اگر بگوید: خوار نمود، دروغ گفته و بهتانی بزرگ زده است، و اگر بگوید: او را اکرام نمود. پس بداند. خدا کسی را خوار شمرد که دنیا را برای او گستراند و از نزدیکترین مردم به خودش دور نگهداشت. پس پیرویکننده باید از پیامبر (ص) پیروی کند، و به دنبال او راه رود، و قدم بر جای قدم او بگذارد، وگرنه از هلاکت ایمن نمیباشد، که همانا خداوند، محمد (ص) را نشانه قیامت، و مژدهدهنده بهشت، و ترساننده از کیفر جهنم قرار داد، او با شکمی گرسنه از دنیا رفت و با سلامت جسم و جان وارد آخرت شد، سنگی بر سنگی نگذاشت تا جهان را ترک گفت، و دعوت پروردگارش را پذیرفت وه! چه بزرگ است منتی که خدا با بعثت پیامبر (ص) بر ما نهاده، و چنین نعمت بزرگی به ما عطا فرمود، رهبر پیشتازی که باید او را پیروی کنیم و پیشوایی که باید راه او را تداوم بخشیم. بخدا سوگند! آنقدر این پیراهن پشمین را وصله زدم که از پینهکننده آن شرمسارم، یکی به من گفت: آیا آن را دور نمیافکنی؟ گفتم: از من دور شو، صبحگاهان رهروان شب ستایش میشوند. |