متفرقه
2 دقیقه پیش | با زخم های زندگی چه کنیم؟در این سلسله مطالب مباحثی درباره زندگی معنای زندگی روابط و احساسات و ... توسط دکتر شیری ارائه خواهد شد. صبح بخیر: ممکن است شما هم مانند بسیاری از افراد جامعه برای حل مشکلات ... |
2 دقیقه پیش | نظر آیتالله محقق داماد درمورد سید حسنآیت الله سید مصطفی محقق داماد، برادر حضرت آیت الله سید علی محقق داماد در پاسخ به سئوالی در خصوص اجتهاد آیت الله سید حسن خمینی، گفت: نظر بنده در مورد ایشان همان نظر اخوی ... |
در نکوهش دنیا 2
در نکوهش دنیا هشدار از دنیاپرستی پس از ستایش پروردگار، همانا من شما را از دنیای حرام میترسانم، زیرا در کام شیرین و در دیده انسان سبز و رنگارنگ است، در شهوات و خواهشهای نفسانی پوشیدهشده، و با نعمتهای زودگذر دوستی میورزد، با متاع اندک زیبا جلوه میکند، و در لباس آرزوها خود را نشان میدهد، و با زینت غرور خود را میآراید، شادی آن دوام ندارد، و کسی از اندوه آن ایمن نیست شناخت ماهیت دنیا دنیای حرام بسیار فریبنده و بسیار زیانرساننده است، دگرگونشونده و ناپایدار، فناپذیر و مرگبار، و کشندهای تبهکار است، و آ نگاه که به دست آرزومندان افتاد و با خواهشهای آنان دمساز شد مینگرند که جز سرابی بیش نیست که خدای سبحان فرمود: (زندگی چون آبی ماند که از آسمان فرو فرستادیم و به وسیله گیاهان فراوان رویید سپس خشک شده، باد آنها را پراکنده نمود و خدا بر همه چیز قادر و تواناست). کسی که از دنیا شادمانی ندید جز آنکه پس از آن با اشک و آه روبرو شد، هنوز با خوشیهای دنیا روبرو نشده است که با ناراحتیها و پشت کردن آن مبتلا میگردد، شبنمی از رفاه و خوشی دنیا بر کسی فرود نیامده جز آنکه سیل بلاها همه چیز را از بیخ و بن میکنند، هرگاه صبحگاهان بیاری کسی برخیزد، شامگاهان خود را به ناشناسی میزند، اگر از یک طرف شیرین و گوارا باشد از طرف دیگر تلخ و ناگوار است. کسی از فراوانی نعمتهای دنیا کام نگرفت جز آنکه مشکلات و سختیها دامنگیر او شد، شبی را در آغوش امن دنیا به سر نبرده جز آنکه صبحگاهان بالهای ترس و وحشت بر سر او کوبید، بسیار فریبنده است و آنچه در دنیاست نیز فریبندگی دارد، فانی و زودگذر است، و هر کس در آن زندگی میکند فنا میپذیرد روش برخورد با دنیا در زاد و توشه آن جز تقوا خبری نیست، کسی که به قدر کفایت از آن بردارد در آرامش به سر میبرد، و آن کس که در پی به دست آوردن متاع بیشتری از دنیا باشد وسائل نابودی خود را فراهم کرده، و به زودی از دست میرود، بسا افرادی که به دنیا اعتماد کردند، ناگهان مزه تلخ مصیبت را بدانها چشاند و بسا صاحب اطمینانی که به خاک و خونش کشید، چه انسانهای باعظمتی را که خوار و کوچک ساخت، و بسا فخرفروشانی را که به خاک ذلت افکند حکومت دنیا ناپایدار، عیش و زندگانی آن تیره و تار، گوارای آن شور، و شیرینی آن تلخ، غذای آن زهر، و اسباب و وسائل آن پوشیده است، زنده آن در معرض مردن، و تندرست آن گرفتار بیماری است، حکومت آن بر باد رفته، و عزیزان آن شکست خورده متاع آن نکبتآلود و پناهآورنده آن غارت زده خواهد بود. عبرت از گذشتگان آیا شما در جای گذشتگان خود به سر نمیبرید؟ که عمرشان از شما طولانیتر و آثارشان با دوامتر، و آرزویشان درازتر، و افرادشان بیشتر، و لشگریانشان انبوهتر بودند؟ دنیا را چگونه پرستیدند؟ و آن را چگونه بر خود گزیدند؟ و سپس از آن رخت بربستند و رفتند بی توشهای که آنان را برای رسیدن به منزلگاه کفایت کند، و بی مرکبی که آنان را به منزلشان رساند. آیا شنیدهاید که دنیا خود را فدای آنان کرده باشد؟ یا به گونهای یاریشان داده با با آنان به نیکی به سر برده باشد؟ نه هرگز!! بلکه سختی و مشکلات دنیا چنان به آنها رسید که پوست و گوشتشان را درید، با سختیها آنان را سست و با مصیبتها ذلیل و خوارشان نمود، و بینی آنان را به خاک مالید و لگدمال کرد، و گردش روزگار را بر ضد آنها برانگیخت، شما دیدید! دنیا آن کس را که برابر آن فروتنی کرد، و آن را برگزید، و بر همه چیز مقدم داشت، که گویا جاودانه میماند، نشناخت و روی خوش نشان نداد تا آنکه از دنیا رفت، آیا جز گرسنگی توشهای به آنها سپرد؟ آیا جز در سختی فرودشان نیاورد؟ و آیا روشنی دنیا جز تاریکی، و سرانجامش جز پشیمانی بود؟ پرهیز از دنیای حرام آیا شما چنین دنیایی را بر همه چیز مقدم میدارید؟ و بدان اطمینان میکنید؟ یا در آرزوی آن به سر میبرید؟ پس دنیا بد خانهای است برای کسی که خوشبین باشد، و یا از خطرات آن نترسد، پس بدانید!- و میدانید- که آن را ترک میکنید و از آن رخت برمیبندید، و پند گیرید از آنها که گفتند: (چه کسی از ما نیرومندتر است؟) سپس آنان را به گورهایشان سپردند بی آنکه سوارهکارانشان خوانند، و در قبرها فرود آوردند بی آنکه همسایگان نامیده شوند، از سطح زمین، قبرها، و از خاک کفنها، و از استخوانهای پوسیده همسایگانی پدید آمدند، که هیچ خوانندهای را پاسخ نمیدهند، و هیچ ستمی را باز نمیدارند، و نه به نوحهگری توجهی دارند، نه از باران خوشحال و نه از قحطسالی نومید میگردند، گرد هم قرار دارند و تنهایند، همسایه یکدیگرند اما از هم دورند، فاصلهای با هم ندارند ولی هیچگاه به دیدار یکدیگر نمیروند، نزدیکان از هم دورند، بردبارانی هستند که کینهها از دل آنان رفته، بیخبرانی که حسد در دلشان فرومرده است، نه از زیان آنها ترسی، و نه به دفاع آنها امیدی وجود دارد، درون زمین را به جای سطح آن برای ماندن انتخاب کردند و خانههای تنگ و تاریک را به جای خانههای وسیع برگزیدند، بجای زندگی با خویشاوندان، غربت را، و به جای نور، ظلمت را را برگزیدند، به زمین بازگشتند چونان که در آغاز آن را پابرهنه و عریان ترک گفتند، و با اعمال خود به سوی زندگی جاویدان و خانه همیشگی کوچ کردند، آنان که خدای سبحان فرمود: (چنانکه آفرینش را آغاز کردیم، آن را باز میگردانیم، و عدهای برماست و همانا این کار را انجام خواهیم داد). |
( وَ مِنْ خُطْبَةٍ لَهُ عَلَیْهِ السَّلامُ: ) أَمّا بَعْدُ فِإِنّى أُحَذِّرُکُمْ الدُّنْیا فَإِنَّها حُلْوَةٌ خَضِرَةٌ، حُفَّتْ بِالشَّهَواتِ، وَ تَحَبَّبَتْ بِالْعاجِلَةِ، وَ راقَتْ بِالْقَلِیلِ، وَ تَحَلَّتْ بِالامالِ، وَ تَزَیَّنَتْ بِالْغُرُورِ، لا تَدُومُ حَبْرَتُها، وَ لا تُؤْمَنُ فَجْعَتُها، غَرّارَةٌ ضَرّارَةٌ، حائِلَةٌ زائِلَةٌ، نافِدَةٌ بائِدَةٌ، أَکّالَةٌ غَوّالَةٌ، لا تَعْدُو إِذا تَناهَتْ إِلى أُمْنِیَّةِ أَهْلِ الرَّغْبَةِ فِیها وَ الرِّضاءِ بِها أَنْ تَکُونَ کَما قالَ اللَّهُ تَعالى: کَماءٍ أَنَزَلْناهُ مِنَ السَّماءِ فَاخْتَلَطَ بِهِ نَباتُ الْأَرْضِ فَأَصْبَحَ هَشِیماً تَذْرُوهُ الرِّیاحُ، وَ کانَ اللَّهُ عَلى کُلّ شَىْءٍ مُقْتَدِراً لَمْ یَکُنِ امْرُوءٌ مِنْها فِى حَبْرَةٍ إِلّا أَعْقَبَتْهُ بَعْدَها عَبْرَةً، وَ لَمْ یَلْقَ مِنْ سَرَّائِها بَطْناً إِلَّا مَنَحَتْهُ مِنْ ضَرَّائِها ظَهْراً، وَ لَمْ تَطُلَّهُ فِیها دِیمَةُ رَخاءٍ إِلّا هَتَنَتْ عَلَیْهِ مُزْنَةُ بَلاءٍ، وَ حَرِىٌّ إِذا أَصْبَحَتْ لَهُ مُنتَصِرَةً أَن تُمْسِىَ لَهُ مُتَنَکِّرَةً، وَ إِنْ جانِبٌ مِنْهَا اعْذَوْذَبَ وَ احْلَوْلى أَمَرَّ مِنْها جانِبٌ فَأَوْبى. لا یَنالُ امْرُوءٌ مِنْ غَضارَتِها رَغَباً إِلَّا أَرْهَقَتْهُ مِنْ نَوائِبِها تَعَباً، وَ لا یُمْسِى مِنْها فِى جَناحِ أَمْنٍ إِلّا أَصْبَحَ عَلى قَوادِمِ خَوْفٍ، غَرّارَةٌ غُرُورٌ ما فِیها، فانِیَةٌ فانٍ مَنْ عَلَیْها، لا خَیْرَ فِى شَىْءٍ مِنْ أَزْوادِها إِلَّا التَّقْوى، مَنْ أَقَلَّ مِنْهَا اسْتَکْثَرَ مِمّا یُؤْمِنُهُ، وَ مَنِ اسْتَکْثَرَ مِنْهَا اسْتَکْثَرَ مِمّا یُوبِقُهُ، وَ زالَ عَمّا قَلِیلٍ عَنْهُ. کَمْ مِنْ واثِقٍ بِها قَدْ فَجَعَتْهُ، وَ ذِى طُمَأْنِینَةٍ إِلَیها قَدْ صَرَعَتْهُ، وَ ذِى أُبَّهَةٍ قَدْ جَعَلَتْهُ حَقِیراً، وَ ذِى نَخْوَةٍ قَدْ رَدَّتْهُ ذَلِیلًا سُلْطانُها دُوَلٌ، وَ عَیْشُها رَنِقٌ، وَ عَذْبُها أُجاجٌ، وَ حُلْوُها صَبِرٌ، وَ غِذاؤُها سِمامٌ، وَ أَسْبابُها رِمامٌ، حَیُّها بِعَرَضِ مَوْتٍ، وَ صَحِیحُها بِعَرَضِ سُقْمٍ، مُلْکُها مَسْلُوبٌ، وَ عَزِیزُها مَغْلُوبٌ، وَ مَوْفُورُها مَنکُوبٌ، وَ جارُها مَحرُوبٌ. أَلَسْتُمْ فِى مَساکِنِ مَنْ کانَ قَبْلَکُمْ أَطْوَلَ أَعْماراً، وَ أَبْقى اثاراً، وَ أَبْعَدَ امالًا، وَ أَعَدَّ عَدِیداً، وَ أَکْتَفَ جُنُوداً، تَعَبَّدُوا لِلدُّنْیا أَىَّ تَعَبُّدٍ، وَ اثَرُوها أَىَّ إِیثارٍ، ثُمَّ ظَعَنُوا بِغَیْرِ زادٍ مُبَلِّغٍ، وَ لا ظَهْرٍ قاطِعٍ؟! فَهَلْ بَلَغَکُمْ أَنَّ الدُّنْیا سَخَتْ لَهُمْ نَفْساً بِفِدْیَةٍ، أَوْ أَعانَتْهُمْ بِمَعُونَةٍ، أَوْ أَحْسَنَتْ لَهُمْ صُحْبَةً؟ بَلْ أَرْهَقَتْهُمْ بِالْفَوادِح، وَ أَوْهَنَتْهُمْ بِالْقَوارِع، وَ ضَعْضَعَتْهُمْ بِالنَّوائِبِ، وَ عَفَّرَتْهُمْ لِلْمَناخِرِ، وَ وَطِئَتْهُمْ بِالْمَناسِمِ، وَ أَعانَتْ عَلَیْهِمْ رَیْبَ الْمَنُونِ، فَقَدْ رَأَیْتُمْ تَنَکُّرَها لِمَنْ دانَ لَها، وَ اثَرَها وَ أَخْلَدَ إِلَیْها حِینَ ظَعَنُوا عَنْها لِفِراقِ الْأَبَدِ، وَ هَلْ زَوَّدَتْهُمْ إِلَّا السَّغَبَ، أَوْ أَحَلَّتْهُمْ إِلَّا الضَّنْکَ، أَوْ نَوَّرَتْ لَهُمْ إِلَّا الظُّلْمَةَ، أَوْ أَعْقَبَتْهُمْ إِلَّا النَّدامَةَ؟ أَفَهذِهِ تُؤْثِرُونَ، أَمْ إِلَیْها تَطْمَئِنُّونَ، أَمْ عَلَیْها تَحْرِصُونَ. فَبِئْسَتِ الدّارُ لِمَنْ لَمْ یَتَّهِمْها وَ لَمْ یَکُنْ فِیها عَلى وَجَلٍ مِنْها، فَاعْلَمُوا -وَ أَنْتُمْ تَعْلَمُونَ- بِأَنَّکُمْ تارِکُوها وَ ظاعِنُونَ عَنْها، وَ اتَّعِظُوا فِیها بِالَّذِینَ قالُوا: مَنْ أَشَدُّ مِنّا قُوَّةً حُمِلُوا إِلى قُبُورِهِمْ فَلا یُدْعَوْنَ رُکْباناً، وَ أُنزِلُوا الْأَجْداثَ فَلا یُدْعَوْنَ ضِیفاناً، وَ جُعِلَ لَهُم مِنَ الصَّفِیحِ أَجْنانٌ، وَ مِنَ التُّرابِ أَکْفانٌ، وَ مِنَ الرُّفاتِ جِیرانٌ. فَهُمْ جِیرَةٌ لا یُجِیبُونَ داعِیاً، وَ لا یَمْنَعُونَ ضَیْماً، وَ لا یُبالُونَ مَندَبَةً؛ إِنْ جِیدُوا لَمْ یَفْرَحُوا، وَ إِنْ قُحِطُوا لَمْ یَقْنَطُوا، جَمِیعٌ وَ هُمْ احادٌ، وَ جِیرَةٌ وَ هُمْ أَبْعادٌ، مُتَدانُونَ لا یَتَزاوَرُونَ، وَ قَرِیبُونَ لا یَتَقارَبُونَ، حُلَماءُ قَدْ ذَهَبَتْ أَضْغانُهُمْ، وَ جُهَلاءُ قَدْ ماتَتْ أَحْقادُهُمْ. لا یُخْشى فَجْعُهُمْ، وَ لا یُرْجى دَفْعُهُمْ، اسْتَبْدَلُوْا بِظَهْرِ الْأَرْضِ بَطْناً، وَ بِالسَّعَةِ ضِیقاً، وَ بِالْأَهْلِ غُربَةً، وَ بِالنُّورِ ظُلْمَةً، فَجاؤُها کَما فارَقُوها حُفاةً عُراةً، قَدْ ظَعَنُوا عَنْها بِأَعْمالِهِمْ إِلَى الْحَیاةِ الدّائِمَةِ، وَ الدّارِ الْباقِیَةِ، کَما قالَ سُبْحانَةُ کَما بَدَأْنا أَوَّلَ خَلْقٍ نُعِیدُهُ، وَعْداً عَلَیْنا، إِنّا کُنّا فاعِلِینَ. |
ویدیو مرتبط :
حدیث چهاردهم: نکوهش مشاجره
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
در نکوهش دنیا 3
در نکوهش دنیا پرهیز دادن از دنیاپرستی شما را از دنیاپرستی میترسانم، زیرا منزلگاهی برای کوچ کردن، نه منزلی برای همیشه ماندن است، دنیا خود را با غرور زینت داده و با زینت و زیبایی میفریبد، خانهای که نزد خداوند بیمقدار است زیرا که حلال آن با حرام، و خوبی آن با بدی، و زندگی در آن با مرگ، و شیرینی آن با تلخیها درآمیخته است، خداوند آن را برای دوستانش انتخاب نکرد. و در بخشیدن آن به دشمنانش دریغ نفرمود خیر دنیا اندک و شر آن آماده و فراهم آمدهاش پراکنده، و ملک آن غارتشده، و آبادانی آن رو به ویرانی نهاده است، چه ارزشی دارد خانهای که پایههای آن در حال فرو ریختن و عمر آن چون زاد و توشه پایان میپذیرد؟ و چه لذتی دارد زندگانی که چونان مدت سفر به آخر میرسد؟ روش برخورد با دنیا مردم! آنچه را خدا واجب کرده جزو خواستههای خود بدانید، و در پرداختن حقوقالهی از او یاری طلبید، و پیش از آنکه مرگ شما را بخواند گوش به دعوت او دهید، همانا زاهدان اگر چه خندان باشند، قلبشان میگرید، و اگر چه شادمان باشند اندوه آنان شدید است، و اگر چه برای نعمتهای فراوان مورد غبطه دیگران قرار گیرند اما با نفس خود در دشمنی بسیاری قرار دارند. نکوهش از غفلت زدگان یاد مرگ از دلهای شما رفته، و آرزوهای فریبنده جای آن را گرفته است، و دنیا بیش از آخرت شما را تصاحب کرده، و متاع زودرس دنیا بیش از متاع جاویدان آخرت در شما نفوذ کرده است، و دنیازدگی قیامت را از یادتان برده است. همانا شما برادران دینی یکدیگرید، چیزی جز درون پلید، و نیت زشت، شما را از هم جدا نساخته است، نه یکدیگر را یاری میدهید، نه خیرخواه یکدیگرید، و نه چیزی به یکدیگر میبخشید، و نه به یکدیگر دوستی میکنید. شما را چه شده است؟ که با به دست آوردن متاعی اندک از دنیا شادمان میگردید! و از متاع بسیار آخرت که از دست میدهید اندوهناک نمیشوید! اما با از دست دادن چیزی اندک از دنیا مضطربشده که آثار پریشانی در چهرهها آشکار است و بیتابی میکنید، گویا این دنیا محل زندگی جاودان شما و وسائل آن برای همیشه از آن شماست، چیزی شما را از عیبجویی برادر دینی باز نمیدارد جز آنکه میترسید مانند آن عیب را در شما به رختان کشند، در بیاعتنایی به آخرت و دوستی دنیا یکدل شدهاید، و هر یک از شما دین را تنها بر سر زبان میآورید، و چنان از این کار خشنودید همانند کارگری که کارش را به پایان رسانده و خشنودی مولای خود را فراهم کرده است. |
( وَ مِنْ خُطْبَةٍ لَهُ عَلَیْهِ السَّلامُ: ) وَ أُحَذِّرُکُمُ الدُّنْیا فَإِنَّها مَنزِلُ قُلْعَةٍ، وَ لَیْسَتْ بِدارِ نُجْعَةٍ، وَ قَدْ تَزَیَّنَتْ بِغُرُورِها، وَ غَرَّتْ بِزِینَتِها، دارٌ هانَتْ عَلى رَبِّها فَخَلَطَ حَلالَها بِحَرامِها، وَ خَیْرَها بِشَرِّها، وَ حَیاتَها بِمَوْتِها، وَ حُلْوَها بِمُرِّها، لَمْ یُصْفِهَا اللَّهُ تَعالى لِأَوْلِیائِهِ، وَ لَمْ یَضَنّ بِها عَلى أَعْدائِهِ، خَیْرُها زَهِیدٌ، وَ شَرُّها عَتِیدٌ، وَ جَمْعُها یَنفَدُ، وَ مُلْکُها یُسْلَبُ، و عامِرُها، یَخْرَبُ فَما خَیْرُ دارٍ تُنقَضُ نَقْضَ الْبِناءِ وَ عُمْرٍ یَفْنى فَناءَ الزَّادِ، وَ مُدَّةٍ تَنْقَطِعُ انقِطاعَ السَّیْرِ اجْعَلُوا مَا افْتَرَضَ اللَّهُ عَلَیْکُم مِنْ طَلِبَتِکُمْ، وَ اسْأَلُوهُ مِنْ أَداءِ حَقِّهِ ما سَأَلَکُمْ، وَ أَسْمِعُوا دَعْوَةَ الْمَوْتِ اذانَکُمْ قَبْلَ أَنْ یُدْعى بِکُمْ. إِنَّ الزّاهِدِینَ فِى الدُّنْیا تَبْکِى قُلُوبُهُمْ وَ إِنْ ضَحِکُوا، وَ یَشْتَدُّ حُزْنُهُمْ وَ إِنْ فَرِحُوا، وَ یَکْثُرُ مَقْتُهُمْ أَنفُسَهُمْ وَ إِنِ اغْتُبِطُوا بِما رُزِقُوا. قَدْ غابَ عَنْ قُلُوبِکُمْ ذِکْرُ الاجالِ، وَ حَضَرَتْکُمْ کَواذِبُ الامالِ، فَصارَتِ الدُّنْیا أَمْلَکَ بِکُمْ مِنَ الاخِرَةِ، وَ الْعاجِلَةُ أَذْهَبَ بِکُمْ مِنَ الاجِلَةِ وَ إِنَّما أَنْتُمْ إِخْوانٌ عَلى دِینِ اللَّهِ، ما فَرَّقَ بَیْنَکُمْ إِلّا خُبْثُ السَّرائِرِ وَ سُوءُ الضَّمائِرِ، فَلا تَوازَرُونَ، وَ لا تَناصَحُونَ، وَ لا تَباذَلُونَ، وَ لا تَوادُّونَ. ما بالُکُمْ تَفْرَحُونَ بِالْیَسِیرِ مِنَ الدُّنیا تُدْرِکُونَهُ، وَ لا یَحْزُنُکُمُ الْکَثِیرُ مِنَ الاخِرَةِ تُحْرَمُونَهُ، وَ یُقْلِقُکُمُ الْیَسِیرُ مِنَ الدُّنْیا یَفُوتُکُمْ حَتّى یَتَبَیَّنَ ذلِکَ فِى وُجُوهِکُمْ وَ قِلَّةِ صَبْرِکُمْ عَمّا زُوِىَ مِنْها عَنکُمْ کَاَنَّها دارُ مُقامِکُمْ، وَ کَأَنَّ مَتاعَها باقٍ عَلَیْکُمْ وَ ما یَمْنَعُ أَحَدَکُمْ أَنْ یَسْتَقْبِلَ أَخاهُ بِما یَخافُ مِنْ عَیْبِهِ إِلّا مَخافَةُ أَنْ یَّسْتَقْبِلَهُ بِمِثْلِهِ. قَد تَصافَیْتُمْ عَلى رَفْضِ الاجِلِ، وَ حُبِّ الْعاجِلِ، وَ صارَ دِینُ أَحَدِکُمْ لُعْقَةً عَلى لِسانِهِ، صَنِیعُ مَنْ قَدْ فَرَغَ مِنْ عَمَلِهِ، وَ أَحْرَزَ رِضا سَیِّدِهِ. |