متفرقه


2 دقیقه پیش

با زخم های زندگی چه کنیم؟

در این سلسله مطالب مباحثی درباره زندگی معنای زندگی روابط و احساسات و ... توسط دکتر شیری ارائه خواهد شد. صبح بخیر: ممکن است شما هم مانند بسیاری از افراد جامعه برای حل مشکلات ...
2 دقیقه پیش

نظر آیت‌الله محقق داماد درمورد سید حسن

آیت الله سید مصطفی محقق داماد، برادر حضرت آیت الله سید علی محقق داماد در پاسخ به سئوالی در خصوص اجتهاد آیت الله سید حسن خمینی، گفت: نظر بنده در مورد ایشان همان نظر اخوی ...

داوران ناشایست



ترجمه فارسی نهج البلاغه
داوران ناشایست
شناخت بدترین انسانها
دشمن‏ترین آفریده‏ها، نزد خدا دو نفرند، مردی که خدا او را به حال خود گذاشته، و از راه راست دور افتاده است، دل او شیفته بدعت، و مردم را گمراه کرده، به فتنه‏انگیزی می‏کشاند، و راه رستگاری گذشتگان را گم کرده، و طرفداران خود و آیندگان را گمراه ساخته است، بار گناه دیگران را بر دوش کشیده، و گرفتار زشتیهای خود نیز می‏باشد. و مردی که مجهولاتی به هم بافته، و در میان انسانهای نادان امت، جایگاهی پیدا کرده است. در تاریکیهای فتنه فرو رفته، و از مشاهده صلح و صفا کور است، آدم‏نماها او را عالم نامیدند که نیست، چیزی را بسیار جمع‏آوری می‏کند که اندک آن به از بسیار است، تا آنکه از آب گندیده سیراب شود، و دانش و اطلاعات بیهوده فراهم آورد.
روانشناسی مدعیان دروغین قضاوت
در میان مردم با نام قاضی به داوری می‏نشیند، و حل مشکلات دیگری را به عهده می‏گیرد، پس اگر مشکلی پیش آید، با حرفهای پوچ و توخالی، و رای و نظر دروغین، آماده رفع آن می‏شود. سپس اظهارات پوچ خود را باور می‏کند، عنکبوتی را می‏ماند که در شبهات و بافته‏های تار خود چسبیده، نمی‏داند که درست حکم کرده یا برخطاست؟ اگر بر صواب باشد می‏ترسد که خطا کرده، و اگر بر خطاست، امید دارد که رای او درست باشد. نادانی است که راه جهالت می‏پوید، کوری است که در تاریکی گمشده خود را می‏جوید، از روی علم و یقین سخن نمی‏گوید، روایات را بدون آگاهی نقل می‏کند، چون تندبادی که گیاهان خشک را بر باد دهد، روایات را زیر و رو می‏کند، که بی‏حاصل است. به خدا سوگند نه راه صدور حکم مشکلات را می‏داند، و نه برای منصب قضاوت اهلیت دارد، آنچه را که نپذیرد علم به حساب نمی‏آورد، و جز راه و رسم خویش، مذهبی را حق نمی‏داند، اگر حکمی را نداند آن را می‏پوشاند تا نادانی او آشکار نشود، خون بی‏گناهان از حکم ظالمانه او در جوشش، و فریاد میراث بر باد رفتگان بلند است. به خدا شکایت می‏کنم از مردمی که در جهالت زندگی می‏کنند، و با گمراهی می‏میرند، در میان آنها، کالایی خوارتر از قرآن نیست، اگر آن را آنگونه که باید بخوانند، و متاعی سودآورتر، گرانبهاتر از قرآن نیست، اگر آن را تحریف کنند، و در نزد آنان، چیزی زشت تر از معروف، و نیکوتر از منکر نیست.
متن عربی نهج البلاغه
( وَ مِنْ کَلامٍ لَهُ عَلَیْهِ السَّلامُ ) فِى صِفَةِ مَن یَتَصَدّى لِلْحُکْمِ بَیْنَ الْأُمَّةِ وَ لَیْسَ لِذلِکَ بِأَهْلٍ: إِنَّ أَبْغَضَ الْخَلائِقِ إِلَى اللَّهِ رَجُلانِ: رَجُلٌ ‏وَکَلَهُ‏ ‏اللَّهُ‏ ‏إِلى ‏نَفْسِهِ‏، فَهُوَ ‏جائِرٌ ‏عَن‏ ‏قَصْدِ ‏السَّبِیلِ‏، ‏مَشغُوفٌ‏ ‏بِکَلامِ‏ ‏بِدْعَةٍ وَ دُعاءِ ضَلالَةٍ، فَهُوَ فِتْنَةٌ لِمَنِ افْتَتَنَ بِهِ، ضالٌّ عَنْ هَدْىِ مَنْ کانَ قَبْلَهُ، مُضِلٌّ لِمَنِ اقْتَدى بِهِ فِى حَیاتِهِ وَ بَعْدَ وَفاتِهِ، ‏حَمَّالٌ‏ ‏خَطایا ‏غَیْرِهِ‏، ‏رَهْنٌ‏ ‏بِخَطِیئَتِهِ‏. وَ رَجُلٌ ‏قَمَشَ‏ ‏جَهْلًا، ‏مُوضِعٌ‏ ‏فِى‏ ‏جُهَّالِ‏ ‏الاُمَّةِ، ‏‏غارٌّ‏ فِى ‏‏أَغْباشِ‏‏ الْفِتْنَةِ، ‏عَمٍ‏ بِما فِى ‏عَقْدِ ‏الْهُدْنَةِ، قَدْ سَمَّاهُ أَشْباهُ النَّاسِ عالِماً وَ لَیْسَ بِهِ. بَکَّرَ فَاسْتَکْثَرَ مِنْ جَمْعِ ‏ما ‏قَلّ‏ ‏مِنْهُ‏ ‏خَیْرٌ ‏مِمَّا ‏کَثُرَ، حَتّى إِذَا ‏ارْتَوى ‏مِنْ‏ ‏‏‏ماءٍ‏‏ ‏اجِنٍ‏‏، وَ ‏‏اکْتَنَزَ‏ مِنْ ‏غَیْرِ ‏طائِلٍ‏ جَلَسَ بَیْنَ النَّاسِ قاضِیاً ضامِناً ‏لِتَخْلِیصِ‏ مَا ‏الْتَبَسَ‏ ‏عَلى ‏غَیْرِهِ‏، فَإِنْ نَزَلَتْ بِهِ إِحْدَى الْمُبْهَماتِ هَیَّأَ لَها ‏حَشْواً ‏رَثّاً مِنْ رَأْیِهِ ثُمَّ قَطَعَ بِهِ، فَهُوَ مِن ‏لَبْسِ‏ ‏الشُّبُهاتِ‏ ‏فِى‏ ‏مِثْلِ‏ ‏نَسْجَ‏ ‏العَنْکَبُوتِ‏، لا یَدْرِى أَصابَ أَمْ أَخْطَأَ. فَإِنْ أَصابَ خافَ أَنْ یَکُونَ قَدْ أَخْطَأَ، وَ إِنْ أَخْطَأَ رَجا أَنْ یَکُونَ قَدْ أَصابَ، جاهِلٌ ‏‏خَبَّاطُ‏ ‏جَهالاتٍ‏، ‏عاشٍ‏ رَکَّابُ ‏عَشَواتٍ‏، ‏لَمْ‏ ‏یَعَضّ‏ ‏عَلَى‏ ‏الْعِلْمِ‏ ‏بِضِرْسٍ‏ ‏قاطِعٍ‏، ‏‏یُذْرِى‏‏ ‏الرِّوایاتِ‏ ‏إِذْراءَ ‏الرِّیحِ‏ ‏‏الْهَشِیمِ‏‏، لا ‏مَلِى‏ءٌ وَ اللَّهِ بِإِصْدارِ ما وَرَدَ عَلَیْهِ ‏وَ ‏لا ‏هُوَ ‏أَهْلٌ‏ ‏لِما ‏فُوِّضَ‏ ‏إِلَیْهِ‏ لا یَحْسَبُ الْعِلْمَ فِى شَىْ‏ءٍ مِمَّا أَنْکَرَهُ، وَ لا یَرى أَنَّ مِنْ وَراءِ ما بَلَغَ ‏مِنْهُ‏ مَذْهَباً لِغَیْرِهِ، وَ إِنْ أَظْلَمَ عَلَیْهِ أَمْرٌ ‏اکْتَتَمَ‏ ‏بِهِ‏ لِما یَعْلَمُ مِن جَهْلِ نَفْسِهِ. تَصْرُخُ مِنْ جَوْرِ قَضائِهِ الدِّماءُ، وَ ‏‏تَعِجّ‏‏ ‏مِنهُ‏ ‏الْمَوارِیثُ‏. إِلَى اللَّهِ ‏أَشْکُو مِنْ مَعْشَرٍ یَعِیشُونَ جُهَّالًا، وَ یَمُوتُونَ ضُلَّالًا، لَیْسَ فِیهِمْ سِلْعَةٌ ‏أَبْوَرُ مِنَ الْکِتابِ إِذا تُلِىَ حَقَّ تِلاوَتِهِ، وَ لا سِلْعَةٌ ‏أَنْفَقُ‏ بَیْعاً وَ لا أَغْلى ثَمَناً مِنَ الْکِتابِ إِذا حُرِّفَ عَنْ مَواضِعِهِ، وَ لا عِنْدَهُمْ أَنْکَرُ مِنَ الْمَعْرُوفِ وَ لا أَعْرَفُ مِنَ الْمُنْکَرِ.


ویدیو مرتبط :
فرق کمیته داوران با دپارتمان داوران از نظر جناب خان

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

تلاش کمیته داوران درکاهش تنش های داوری



نشست اعضاي کميته داوران امروز صبح در دفتر رئيس فدراسيون فوتبال تشکيل و راهکارهاي کاهش تنش براي داوران با کمک صدا و سيما بررسي شد.به گزارش سايت ايرنا، در اين جلسه که با حضور علي کفاشيان ، مسعود عنايت، بهروان، آيت اللهي، خوشخوان، نظري و حسيني برگزار شد، نقطه نظرات اعضاي کميته داوران و رئيس فدراسيون فوتبال بيان شد تا دو طرف به جمع بندي هاي مناسبي برسند.

 

در اين نشست قرار شد کميته داوران به پنج زير کميته با نام هاي زيرکميته هاي چيدمان ،نظارت، آموزش ، توسعه و استعداديابي و انضباطي تقسيم و قرار شد هريک از اعضاي کميته داوران مسئوليت هر کدام از زيرشاخه ها را بر عهده بگيرند.در ادامه جلسه مقرر شد که اين زيرکميته ها جلسات هفتگي داشته باشند و به صورت سيستماتيک با آنها برخورد شود.

 

در جلسه امروز قرار شد تا تمهيداتي انديشيده شود که حملات لفظي و رواني روي داوران کاهش پيدا کند.يکي از اين تمهيدات که مي تواند منجر به کاهش تنش ها شود همکاري صدا و سيماست. اعضاي کميته داوران در جلسه امروز به اين نتيجه رسيدند که صدا وسيما هم مي تواند تدابيري بيانديشد که تنش ها کمتر شود.

 

به اين صورت که از مصاحبه بلافاصله پس از بازي و يا صحنه هاي اخراج و درگيري جلوگيري شود. ضمن اينکه گزارشگران تلويزيوني بازي در حين گزارش به مسايل داوري نپردازند تا با گمانه زني ها موجب افزايش التهاب در ميان افکار عمومي نشوند.

 

البته بحث هاي کارشناسي پس از بازي در رسانه ها هم مي تواند به التهاب بيفزايد.در پايان نيز مقرر شد علاوه بر اضافه شدن 50 درصد به دستمزد داوران ليگ برتري، 50 درصد هم به دستمزد داوران در ساير رده ها اضافه شود.