متفرقه
2 دقیقه پیش | با زخم های زندگی چه کنیم؟در این سلسله مطالب مباحثی درباره زندگی معنای زندگی روابط و احساسات و ... توسط دکتر شیری ارائه خواهد شد. صبح بخیر: ممکن است شما هم مانند بسیاری از افراد جامعه برای حل مشکلات ... |
2 دقیقه پیش | نظر آیتالله محقق داماد درمورد سید حسنآیت الله سید مصطفی محقق داماد، برادر حضرت آیت الله سید علی محقق داماد در پاسخ به سئوالی در خصوص اجتهاد آیت الله سید حسن خمینی، گفت: نظر بنده در مورد ایشان همان نظر اخوی ... |
حکمت شماره 126
وَ قالَ عَلَیْهِ السَّلامُ وَ قَدْ سَمِعَ رَجُلًا یَذُمُّ الدُّنْیا: أَیُّهَا الذّامُّ لِلدُّنْیَا الْمُغْتَرُّ بِغُرُورِهَا الْمُنْخَدِعُ بِأَباطِیلِها أَتَغْتَرُّ بِالدُّنْیا ثُمَّ تَذُمُّها، أَنْتَ الْمُتَجَرِّمُ عَلَیْها أَمْ هِىَ الْمُتَجَرِّمَةُ عَلَیْکَ؟ مَتَى اسْتَهْوَتْکَ أَمْ مَتى غَرَّتْکَ؟ أَبِمَصارِع ابائِکَ مِنَ الْبِلى، أَمْ بِمَضاجِعِ أُمَّهاتِکَ تَحْتَ الثَّرى، کَمْ عَلَّلْتَ بِکَفَّیْکَ؟ وَ مَرَضْتَ بِیَدَیْکَ؟ تَبْغِى لَهُمُ الشِّفاءَ، وَ تَسْتَوْصِفُ لَهُمُ الْأَطِبّاءَ غَداةَ لا یُغْنِى عَنْهُم دَواؤُکَ ،وَ لا یُجْدِى عَلَیْهِمْ بُکاؤُکَ لَمْ یَنْفَعْ أَحَدَهُمْ إِشْفاقُکَ، وَ لَمْ تُسْعَفْ فِیهِ بِطِلْبَتِکَ، وَ لَمْ تَدْفَعْ عَنْهُ بِقُوَّتِکَ! وَ قَدْ مَثَّلَتْ لَکَ بِهِ الدُّنْیا نَفْسَکَ، وَ بِمَصْرَعِهِ مَصْرَعَکَ. إِنَّ الدُّنْیا دارُ صِدْقٍ لِمَنْ صَدَقَها، وَ دارُ عافِیَةٍ لِمَنْ فَهِمَ عَنْها، وَ دارُ غِنىً لِمَنْ تَزَوَّدَ مِنْها، وَ دارُ مَوْعِظَةٍ لِمَنِ اتَّعَظَ بِها، مَسْجِدُ أَحِبّاءِ اللَّهِ، وَ مُصَلّى مَلآئِکَةِ اللَّهِ، وَ مَهْبِطُ وَحْىِ اللَّهِ، وَ مَتْجَرُ أَوْلِیاءِ اللَّهِ، اکْتَسَبُوا فِیهَا الرَّحْمَةَ، وَ رَبِحُوا فِیهَا الْجَنَّةَ. فَمَنْ ذا یَذُمُّها وَ قَدْ اذَنَتْ بِبَیْنِها، وَ نادَتْ بِفِراقِها، وَ نَعَتْ نَفْسَها وَ أَهْلَها، فَمَثَّلَتْ لَهُمْ بِبَلائِهَا الْبَلاءَ، وَ شَوَّقَتْهُمْ بِسُرُورِها إِلَى السُّرُورِ؟! راحَتْ بِعافِیَةٍ، وَ ابْتَکَرَتْ بِفَجِیعَةٍ، تَرْغِیباً وَ تَرْهِیباً و تَخْوِیفاً وَ تَحْذِیراً، فَذَمَّها رِجالٌ غَداةَ النَّدامَةِ، وَ حَمِدَها اخَرُونَ یَوْمَ الْقِیامَةِ، ذَکَّرَتْهُمُ الدُّنْیا فَذَکَرُوا، وَ حَدَّثَتْهُمْ فَصَدَّقُوا، وَ وَعَظَتْهُمْ فَاتَّعَظُوا. |
ترجمه دشتی |
و درود خدا بر او فرمود: (شنید مردی دنیا را نکوهش میکند) توبیخ نکوهشکننده دنیا ای نکوهشکننده دنیا، که خود به غرور دنیا مغروری و با باطلهای آن فریب خوردی، فریفته دنیایی و آن را نکوهش میکنی؟ آیا تو در دنیا جرمی مرتکب شدی؟ یا دنیا به تو جرم کرده است؟ کی دنیا تو را سرگردان نمود؟ و در چه زمانی تو را فریب داد؟ آیا با گورهای پدرانت که پوسیدهاند؟ یا آرامگاه مادرانت که در زیر خاک آرمیدهاند؟ آیا با دو دست خویش بیماران را درمان کردهای؟ و آنان را پرستاری نموده در بسترشان خواباندهای؟ درخواست شفای آنان را کرده، و از طبیبان داروی آنها را تقاضا کردی؟ در آن صبحگاهان که داروی تو به حال آنان سودی نداشت، و گریه تو فایدهای نکرد، و ترس تو آنان را فایدهای نداشت، و آنچه میخواستی به دست نیاوردی، و با نیروی خود نتوانستی مرگ را از آنان دور کنی. دنیا برای تو حال آنان را مثال زد، و با گورهایشان، گور تو را به رخ کشید. تعریف خوبیها و ویژگیهای دنیا همانا دنیا سرای راستی برای راستگویان، و خانه تندرستی برای دنیاشناسان و خانه بینیازی برای توشهگیران، و خانه پند، برای پندآموزان است، دنیا سجدهگاه دوستان خدا، نمازگاه فرشتگان الهی، فرودگاه وحی خدا، و جایگاه تجارت دوستان خداست، که در آن رحمت خدا را به دست آوردند، و بهشت را سود بردند. چه کسی دنیا را نکوهش میکند؟ که جدا شدنش را اعلان داشته، و فریاد زد که ماندگار نیست، و از نابودی خود و اهلش خبر داده است، پس با بلای خود بلاها را نمونه آورد، و با شادمانی خود آنان را به شادمانی رساند. شامگاه به سلامت گذشت، و بامداد با مصیبتی جانکاه بازگشت، تا مشتاق کند، و تهدید نماید و بترساند و هشدار دهد. پس مردمی در بامداد با پشیمانی دنیا را نکوهش کنند، و مردمی دیگر در روز قیامت آن را میستایند، دنیا حقائق را به یادشان آورد، یادآور آن شدند، از رویدادها برایشان حکایت کرد، او را تصدیق نمودند، و اندرزشان داد، پند پذیرفتند. |
ترجمه فیض الاسلام |
امام علیهالسلام هنگامی که شنید مردی دنیا را نکوهش مینمود (در ستودن دنیا) فرمود: ای نکوهنده دنیا که به نیرنگ او فریفته شدهای و به ناراستیهایش گول میخوری! آیا به دنیا فریفته شدهای و آن را نکوهش مینمائی، تو بر آن جرم و گناه مینهی یا دنیا بر تو جرم مینهد؟ از کجا و چه وقت دنیا تو را سرگردان نمود، یا کی فریبت داد؟ آیا به جاهای برخاک افتادن پدرانت و پوسیده شدن آنها یا به خوابگاههای مادرانت زیر خاک؟ چه بسیار با دستهای خود (به تنهائی برای بهبود درد بیمارانت) یاری نمودی، و چه بسیار با دستهایت (بیماران را) پرستاری کردی؟ برای آنان بهبودی طلبیدی، و (پس از تشخیص و به دست آوردن درد) از اطباء فائده دار و پرسیدی، بامداد داروی تو ایشان را بینیاز نمیکرد (بهبودی نمیداد) و گریه (رنج) تو بر آنان سود نداشت، و ترس تو هیچیک از آنها را فائده نبخشید، و درباره او به خواست خود نرسیدی (شفاء نیافت) و به توانائی خویش (بیماری و مرگ را) از او دور ساختی! و دنیا او را (که هر چند کوشش نمودی از چنگ مرگ نرست) برای تو سرمشق قرار داد، و هلاک شدن او را هلاک شدن تو (تا بدانی با تو آن خواهد کرد که با او نمود) محققا دنیا سرای راستی است برای کسی که (گفتار) آن را باور دارد، و سرای ایمنی (از عذاب الهی) است برای کسی که فهمید و آنچه را که خبر داد دریافت، و سرای توانگری است برای کسی که از آن توشه بردارد (پیرو خدا و رسول باشد) و سرای پند است برای کسی که از آن پند گیرد، جای عبادت و بندگی دوستان خدا (پرهیزکاران) و جای نماز گزاردن (یا درود فرستادن و طلب آمرزش نمودن) فرشتگان خدا، و جای فرود آمدن وحی (پیغام) خدا، و جای بازرگانی دوستاران خدا است که در آن رحمت و فضل (او را) به دست آورده و سودشان بهشت بود، پس کیست دنیا را نکوهش میکند در حالی که (مردم را) به دوری خود (از آنها) آگاه ساخت، و به جدائی خویش نداء داد، و خود و اهلش (مردم) را به فناء و نیست شدن خبر داد، پس برای ایشان به گرفتاری خود گرفتاری (آخرت) را نشان داد، و آنان را به شادی خویش به شادی (آخرت) آرزومند گردانید؟! شب میکند با تندرستی (که شخص بر اثر آن در آسایش و خوشی است) و بامداد کند درختی و اندوه برای ترغیب و خواستاری (طاعت و کار آخرت) و ترس و بیم و بر حذر بودن (از معصیت و نافرمانی) پس در بامداد پشیمانی (رستاخیز که اعمال آشکار میگردد) گروهی از مردم (بدکاران) آن را نکوهش مینمایند (از آن در رنج و افسردگی باشند) و دیگران (نیکوکاران) روز قیامت آن را بستایند (از آن خشنودند) که دنیا (آخرت را) یادآوریشان کرد و آنان هم (آن را) به یاد آوردند، و آنها را خبر داد و ایشان هم تصدیق نمودند، و آنان را پند داد و آنها هم پذیرفتند (و به سعادت جاوید رسیدند). |
ترجمه سید جعفر شهیدی |
(و شنید مردی دنیا را نکوهش میکند فرمود:) ای نکوهنده جهان، فریفته به نیرنگ آن، به ژاژهایش دلباخته و به نکوهشش پرداخته. فریفته دنیایی و سرزنشش مینمایی؟ تو بر دنیا دعوی گناه داری، یا دنیا باید بر تو دعوی کند که گنهکاری؟ دنیا کی سرگشتهات ساخت و چسان به دام فریبت انداخت؟ با خفتنگاههای پدرانت که پوسیدند؟ یا با خوابگاههای مادرانت که در خاک آرمیدند؟ چند کس را با پنجههایت تیمار داشتی؟ و چند بیمار را با دستهایت در بستر گذاشتی؟ بهبود آنان را خواهان بودی، و دردشان را به پزشکان مینمودی. بامدادان، که دارویت آنان را بهبودی نداد، و گریهات آنان را سودی. بیمت آنان را فایدتی نبخشید، و آنچه خواهانش بودی به تو نرسید، و نه به نیرویت بیماری از آنان دور گردید. دنیا از او برایت نمونهای پرداخت، و از هلاکتجای وی نموداری ساخت. دنیا خانه راستی است برای کسی که آن را راستگو انگاشت، و خانه تندرستی است آن را که شناختش و باور داشت، و خانه بینیازی است برای کسی که از آن توشه اندوخت، و خانه پند است برای آن که از آن پند آموخت. مسجد محبان خداست، و نمازگاه فرشتگان او، و فرود آمد نگاه وحی خدا و تجارتجای دوستان او. در آن آمرزش خدا را به دست آوردند و در آنجا بهشت را سود بردند. چه کسی دنیا را نکوهد حالی که بانگ برداشته است که جدا شدنی است، و فریاد کرده است که ناماندنی است، گفته است که خود خواهد مرد و از مردمش کسی جان به در نخواهد برد. با محنت خود از محنت برای آنان نمونه ساخت، و با شادمانیاش آنان را به شوق شادمانی انداخت. شامگاه به سلامت گذشت و بامداد با مصیبتی جانگداز برگشت، تا مشتاق گرداند و بترساند، و بیم دهد و بپرهیزاند. پس مردمی در بامداد پشیمانی بدگوی او بودند و مردمی روز رستاخیز او را ستودند. دنیا به یادشان آورد، و یادآور شدند. باآنان سخن گفت و گفته او را راست داشتند. و پندشان داد، و از پند او بهره برداشتند. |
ویدیو مرتبط :
رباعیات مولانا شماره 126 با عنوان : همدم اندرون
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
حکمت شماره 40
وَ قالَ عَلَیْهِ السَّلامُ لِبَعْضِ أَصْحابِهِ فِى عِلَّةٍ اعْتَلَّها: جَعَلَ اللَّهُ ما کانَ مِنْ شَکْواکَ حَطّاً لِسَیِّئاتِکَ، فَإِنَّ الْمَرَضَ لا أَجْرَ فِیهِ، وَ لکِنَّهُ یَحُطُّ السَّیِّئاتِ وَ یَحُتُّها حَتّ الْأَوْراقِ، وَ إِنَّمَا الْأَجْرُ فِى الْقَوْلِ بِاللِّسانِ، وَ الْعَمَلِ بِالْأَیْدِى وَ الْأَقْدامِ، وَ إِنَّ اللَّهَ سُبْحانَهُ یُدْخِلُ بِصِدْقِ النِّیَّةِ وَ السَّرِیرَةِ الصّالِحَةِ مَنْ یَشاءُ مِنْ عِبادِهِ الْجَنَةُ. وَ أَقُولُ: صَدَقَ عَلَیْهِ السَّلامُ إِنَّ الْمَرَضَ لا أَجْرَ فِیهِ، لِأَنَّهُ مِنْ قَبِیلِ ما یُسْتَحَقُّ عَلَیْهِ الْعِوَضُ لِأَنَّ الْعِوَضَ یُسْتَحَقُّ عَلى ما کانَ فِى مُقابَلَةِ فِعْلِ اللَّهِ تَعالى بِالعَبْدِ مِنَ الالامِ وَ الْأَمْراضِ وَ ما یَجْرِى مَجْرى ذلِکَ، وَ الْأَجْرُ وَ الثَّوابُ یُسْتَحَقَّانِ عَلى ما کانَ فِى مُقابَلَةِ فِعْلِ الْعَبْدِ فَبَیْنَهُما فَرْقٌ قَدْ بَیَّنَهُ عَلَیْهِ السَّلامُ کَما یَقْتَضِیهِ عِلْمُهُ الثَّاقِبُ، وَ رَأْیُهُ الصّآئِبُ. |
ترجمه دشتی |
و به یکی از یارانش که بیمار بود فرمود: خدا! آنچه را که از درد بیماری شکایت داری موجب کاستن گناهانت قرار داد، در بیماری پاداشی نیست اما گناهان را از بین میبرد، و آنها را چونان برگ پاییزی میریزاند، و همانا پاداش در گفتار به زبان، و کردار با دستها و قدمهاست، و خدای سبحان به خاطر نیت راست، و درون پاک، هر کس از بندگانش را که بخواهد وارد بهشت خواهد کرد. |
ترجمه فیض الاسلام |
امام علیهالسلام به یکی از اصحابش هنگامی که او بیمار شده بود (درباره این که بیماری سبب آمرزش گناهان میشود) فرموده است: خداوند بیماری تو را (سبب) برطرف شدن گناهانت قرار داده، پس بیماری را پاداشی نیست، بلکه (چون شخص را شکسته و ناتوان مینماید و انسان در چنین حالتی به سوی پروردگارش توبه و بازگشت کرده از معصیت و نافرمانیش پشیمان و تبرک آن تصمیم میگیرد سبب شده که) گناهان را از بین میبرد، و آنها را مانند ریختن برگها (از درخت) میریزد، و مزد و پاداش در گفتار به زبان و کردار به دستها و پاها است (و بیماری نه از گفتار و نه از کردار است) و خداوند سبحان به سبب پاکی نیت و شایستگی باطن هر که را از بندگانش بخواهد به بهشت داخل میگرداند (پس اگر کسی در بیماری شکیبا و دارای باطن نیکو و دل پاک باشد ممکن است خداوند بدون عمل دست و پا او را بیامرزد. سیدرضی (علیهالرحمه) فرماید:) میگویم: امام علیهالسلام راست فرموده که بیماری را پاداشی نیست، زیرا بیماری از قبیل چیزی است که سزاوار عوض میشود چون عوض در برابر فعل خدایتعالی از دردها و بیماریها و مانند آن به بنده است، و مزد و پاداش در برابر فعل بنده میباشد، پس بین عوض و پاداش امتیازی است که امام علیهالسلام به مقتضی علم نافذ و رای رسای خود بیان فرموده است. |
ترجمه سید جعفر شهیدی |
(و به یکی از یاران خود فرمود هنگامی که او از بیماری شکوه نمود.) خدا آنچه را از آن شکایت داری موجب کاستن گناهانت گرداند، چه در بیماری مزدی نیست، لیکن گناهان را میکاهد و میپیراید چون پیراستن برگ درختان، و مزد در گفتارست به زبان، و کردار با گامها و دستان، و خدای سبحان به خاطر نیت راست و نهاد پاک بنده هر بنده را که خواهد به بهشت در آورد. (و میگویم، امام علیهالسلام راست گفت که در بیماری مزد نیست، چه بیماری از جمله چیزهاست که آن را عوض است نه مزد چرا که استحقاق عوض مقابل بلا و مصیبتی است که از جانب خدا بر بنده آید، چون دردها و بیماریها و مانند آن، و مزد و پاداش در مقابل کاری است که بنده کند، و میان عوض و مزد فرق است و امام چنانکه علم نافذ و رای رسای او اقتضا کند آن را بیان فرمود.) |