متفرقه
2 دقیقه پیش | با زخم های زندگی چه کنیم؟در این سلسله مطالب مباحثی درباره زندگی معنای زندگی روابط و احساسات و ... توسط دکتر شیری ارائه خواهد شد. صبح بخیر: ممکن است شما هم مانند بسیاری از افراد جامعه برای حل مشکلات ... |
2 دقیقه پیش | نظر آیتالله محقق داماد درمورد سید حسنآیت الله سید مصطفی محقق داماد، برادر حضرت آیت الله سید علی محقق داماد در پاسخ به سئوالی در خصوص اجتهاد آیت الله سید حسن خمینی، گفت: نظر بنده در مورد ایشان همان نظر اخوی ... |
حکمت شماره 101
وَ عَنْ نَوْفٍ الْبِکالِىّ، قالَ: رَأَیْتُ أَمِیرَالْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلامُ ذاتَ لَیْلَةٍ وَ قَدْ خَرَجَ مِنْ فِراشِهِ فَنَظَرَ إِلَى النُّجُومِ فَقالَ: یا نَوْفُ أَراقِدٌ أَنْتَ أَمْ رامِقٌ؟ فَقُلْتُ بَلْ رامِقٌ یا أَمِیرَالْمُؤمِنِینَ، قالَ: یا نَوْفُ: طُوبى لِلزَّاهِدِینَ فِى الدُّنْیَا الرَّاغِبِینَ فِى الاخِرَةِ، أُولئِکَ قَوْمٌ اتَّخَذُوا الْأَرْضَ بِساطاً، وَ تُرابَها فِراشاً وَ ماءَها طِیباً وَ الْقُرانَ شِعاراً وَ الدُّعاءَ دِثاراً، ثُمَّ قَرَضُوا الدُّنْیا قَرْضاً عَلى مِنْهاجِ الْمَسِیحِ. یا نَوْفُ إِنَّ داوُدَ عَلَیْهِ السَّلامُ قامَ فِى مِثْلِ هذِهِ السَّاعَةِ مِنَ اللَّیْلِ فَقالَ: إِنَّها ساعَةٌ لا یَدْعُو فِیها عَبْدٌ إِلَّا اسْتُجِیبَ لَهُ إِلّا أَن یَکُونَ عَشّاراً أَوْ عَرِیفاً أَوْ شُرْطِیّاً، أَوْ صاحِبَ عَرْطَبَةٍ وَ هِىَ الطُّنْبُورُ أَوْ صاحِبَ کُوبَةٍ وَ هِىَ الطَّبْلُ. وَ قَدْ قِیلَ أَیْضاً إِنَّ الْعَرْطَبَةَ الطَّبْلُ، وَ الْکُوبَةَ الطُّنْبُورُ. |
ترجمه دشتی |
و درود خدا بر او فرمود: (از نوف بکالی نقل شد، که در یکی از شبها امام را دیدم برای عبادت از بستر برخواست، نگاهی به ستارگان افکند، و به من فرمود: خوابی! یا بیدار؟ گفتم بیدارم) ای نوف! خوشا به حال آنان که از دنیای حرام چشم پوشیدند، و دل به آخرت بستند، آنان مردمی هستند که زمین را تخت، خاک را بستر، آب را عطر، و قرآن را پوشش زیرین، و دعا را لباس رویین خود قرار دادند، سپس دنیا را همانند عیسی مسیح (ع) وانهادند. ای نوف! همانا داوود پیامبر (که درود خدا بر او باد) در چنین ساعتی از شب برمیخاست، و میگفت: (این ساعتی است که دعای هر بندهای به اجابت میرسد، جز باجگیران، جاسوسان، شبگردان و نیروهای انتظامی حکومت ستمگر، یا نوازنده طنبور و طبل.) |
ترجمه فیض الاسلام |
از نوف (ابن فضاله) بکالی (که از خواص اصحاب امام علیهالسلام میباشد روایت شده) است که گفته: شبی امیرالمومنین علیهالسلام را دیدم که از بستر خویش بیرون آمد و به سوی ستارهها نگاه کرد و فرمود: ای نوف خوابیدهای یا بیداری؟ گفتم: یا امیرالمومنین بیدارم، فرمود ای نوف خوشا حال پارسایان در دنیا که به آخرت دل بستهاند، ایشان گروهی هستند که زمین را فرش و خاک آن را بستر و آب آن را شربت گوارا قرار دادهاند (به لوازم زندگی بیاعتناء هستند) و قرآن را پیراهن (زینت و آرایش دل) و دعا و درخواست را جامه رو (جلوگیر از حوادث و پیشامدها) گردانیدهاند، پس به روش (حضرت) مسیح (که به دنیا دلبستگی نداشت) دنیا را از خود جدا کردند. ای نوف، داوود علیهالسلام در این ساعت از شب (نزدیک سحر برای راز و نیاز با حقتعالی) برخاست و گفت: این ساعتی است که دعا و درخواست نمیکند در آن بندهای مگر آنکه روا میگردد مگر اینکه ده یک گیر (باجگیر و گمرکچی و راهدار) یا کسی که مردم را به ستمکاران بشناساند و اسرارشان را نزد آنها فاش نماید، یا گزمه و همکاران داروغه یا نوازنده ساز یا نقارهچی و دهل زن باشد (زیرا گناه ایشان مانع است از اینکه درخواستشان روا گردد. سیدرضی (علیهالرحمه) فرماید:) عرطبه بمعنی طنبور (ساز) و کوبه به معنی طبل (دهل و نقاره) است، و نیز گفته شده: عرطبه یعنی طبل و کوبه یعنی طنبور. |
ترجمه سید جعفر شهیدی |
(و از نوف بکالی روایت است که شبی امیرالمومنین (ع) را دیدم از بستر خود برون آمده نگاهی به ستارگان انداخت و فرمود: نوف! خفتهای یا دیدهات باز است؟ گفتم دیدهام باز است. فرمود:) نوف! خوشا آنان که دل از این جهان گسستند و بدان جهان بستند. آنان مردمیاند که زمین را گستردنی خود گرفتهاند و خاک آن را بستر. و آب آن را طیب. قرآن را به جانشان بسته دارند و دعا را ورد زبان. چون مسیح دنیا را از خود دور ساختهاند و نگاهی بدان نینداخته. نوف! داود (ع) در چنین ساعت از شب برون شد و گفت این ساعتی است که بندهای در آن دعا نکند جز که از او پذیرفته شود، مگر آن که باج ستاند، یا گزارش کار مردمان را به حاکم رساند، یا خدمتگزار داروغه باشد، یا عرطبه طنبور نوازد، یا دارنده کوبه باشد و آن طبل است. (و گفتهاند عرطبه، طبل است و کوبه، طنبور.) |
ویدیو مرتبط :
آیا می دانید؟ شماره 101
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
حکمت شماره 40
وَ قالَ عَلَیْهِ السَّلامُ لِبَعْضِ أَصْحابِهِ فِى عِلَّةٍ اعْتَلَّها: جَعَلَ اللَّهُ ما کانَ مِنْ شَکْواکَ حَطّاً لِسَیِّئاتِکَ، فَإِنَّ الْمَرَضَ لا أَجْرَ فِیهِ، وَ لکِنَّهُ یَحُطُّ السَّیِّئاتِ وَ یَحُتُّها حَتّ الْأَوْراقِ، وَ إِنَّمَا الْأَجْرُ فِى الْقَوْلِ بِاللِّسانِ، وَ الْعَمَلِ بِالْأَیْدِى وَ الْأَقْدامِ، وَ إِنَّ اللَّهَ سُبْحانَهُ یُدْخِلُ بِصِدْقِ النِّیَّةِ وَ السَّرِیرَةِ الصّالِحَةِ مَنْ یَشاءُ مِنْ عِبادِهِ الْجَنَةُ. وَ أَقُولُ: صَدَقَ عَلَیْهِ السَّلامُ إِنَّ الْمَرَضَ لا أَجْرَ فِیهِ، لِأَنَّهُ مِنْ قَبِیلِ ما یُسْتَحَقُّ عَلَیْهِ الْعِوَضُ لِأَنَّ الْعِوَضَ یُسْتَحَقُّ عَلى ما کانَ فِى مُقابَلَةِ فِعْلِ اللَّهِ تَعالى بِالعَبْدِ مِنَ الالامِ وَ الْأَمْراضِ وَ ما یَجْرِى مَجْرى ذلِکَ، وَ الْأَجْرُ وَ الثَّوابُ یُسْتَحَقَّانِ عَلى ما کانَ فِى مُقابَلَةِ فِعْلِ الْعَبْدِ فَبَیْنَهُما فَرْقٌ قَدْ بَیَّنَهُ عَلَیْهِ السَّلامُ کَما یَقْتَضِیهِ عِلْمُهُ الثَّاقِبُ، وَ رَأْیُهُ الصّآئِبُ. |
ترجمه دشتی |
و به یکی از یارانش که بیمار بود فرمود: خدا! آنچه را که از درد بیماری شکایت داری موجب کاستن گناهانت قرار داد، در بیماری پاداشی نیست اما گناهان را از بین میبرد، و آنها را چونان برگ پاییزی میریزاند، و همانا پاداش در گفتار به زبان، و کردار با دستها و قدمهاست، و خدای سبحان به خاطر نیت راست، و درون پاک، هر کس از بندگانش را که بخواهد وارد بهشت خواهد کرد. |
ترجمه فیض الاسلام |
امام علیهالسلام به یکی از اصحابش هنگامی که او بیمار شده بود (درباره این که بیماری سبب آمرزش گناهان میشود) فرموده است: خداوند بیماری تو را (سبب) برطرف شدن گناهانت قرار داده، پس بیماری را پاداشی نیست، بلکه (چون شخص را شکسته و ناتوان مینماید و انسان در چنین حالتی به سوی پروردگارش توبه و بازگشت کرده از معصیت و نافرمانیش پشیمان و تبرک آن تصمیم میگیرد سبب شده که) گناهان را از بین میبرد، و آنها را مانند ریختن برگها (از درخت) میریزد، و مزد و پاداش در گفتار به زبان و کردار به دستها و پاها است (و بیماری نه از گفتار و نه از کردار است) و خداوند سبحان به سبب پاکی نیت و شایستگی باطن هر که را از بندگانش بخواهد به بهشت داخل میگرداند (پس اگر کسی در بیماری شکیبا و دارای باطن نیکو و دل پاک باشد ممکن است خداوند بدون عمل دست و پا او را بیامرزد. سیدرضی (علیهالرحمه) فرماید:) میگویم: امام علیهالسلام راست فرموده که بیماری را پاداشی نیست، زیرا بیماری از قبیل چیزی است که سزاوار عوض میشود چون عوض در برابر فعل خدایتعالی از دردها و بیماریها و مانند آن به بنده است، و مزد و پاداش در برابر فعل بنده میباشد، پس بین عوض و پاداش امتیازی است که امام علیهالسلام به مقتضی علم نافذ و رای رسای خود بیان فرموده است. |
ترجمه سید جعفر شهیدی |
(و به یکی از یاران خود فرمود هنگامی که او از بیماری شکوه نمود.) خدا آنچه را از آن شکایت داری موجب کاستن گناهانت گرداند، چه در بیماری مزدی نیست، لیکن گناهان را میکاهد و میپیراید چون پیراستن برگ درختان، و مزد در گفتارست به زبان، و کردار با گامها و دستان، و خدای سبحان به خاطر نیت راست و نهاد پاک بنده هر بنده را که خواهد به بهشت در آورد. (و میگویم، امام علیهالسلام راست گفت که در بیماری مزد نیست، چه بیماری از جمله چیزهاست که آن را عوض است نه مزد چرا که استحقاق عوض مقابل بلا و مصیبتی است که از جانب خدا بر بنده آید، چون دردها و بیماریها و مانند آن، و مزد و پاداش در مقابل کاری است که بنده کند، و میان عوض و مزد فرق است و امام چنانکه علم نافذ و رای رسای او اقتضا کند آن را بیان فرمود.) |