ماشین خودم ترکید، روی ماشین همسرم هم سنگ افتاد!

روز دوشنبه برای خانواده محمد نوازی روزی پرحادثه بود که خوشبختانه صدمه جسمی برایشان به همراه نداشت.

با محمد دیوید بکام درباره حوادث رخ داده صحبت کردیم و طبق معمول صحبت از شرایط آبی‌پوشان در ادامه مصاحبه به میان آمد.

حرف‌های نوازی را در ادامه بخوانید:

* از تصادفی که دوشنبه کردی شروع کنیم. به خیر گذشت...
- تصادف عجیبی بود. نمی‌دانم راننده پرشیا چرا اقدام عجیبی را مرتکب شد.

* مگر او چه کار کرد؟
- وقتی در حال پیچیدن به سمت درب غربی ورزشگاه آزادی بودم یک دفعه ماشین جلوی جفت پا رفت رو ترمز و از عقب به ماشین او کوبیدم و پرشیا را در یک لحظه بغل کردم!

* خسارت زیادی به ماشین وارد شد؟
- ماشین خودم که ترکید و کلی خرج روی دستم گذاشت.

* چرا فاصله را رعایت نکردی؟
- آره، فاصله‌ام با او کم بود و سرعت هم داشتم. به همین دلیل با هم برخورد کردیم.

* خودت که صدمه ندیدی؟
- نه خوشبختانه برای خودم اتفاقی نیفتاد. روز دوشنبه روز حادثه برای خانواده من بود.

* خانواده؟!
- وقتی خانواده‌ام هم از جاده چالوس در راه بازگشت به تهران بودند دچار سانحه شدند.

* اصل ماجرا چه بود؟
- صبح دوشنبه همسر و پسرم از جاده چالوس در حال برگشت به تهران بودند که یک سنگ روی ماشین آنها می‌افتد!

* سنگ افتاده بود؟
- بله، کوه به نظر ریزش کرده بود.

* خدای نکرده آنها که صدمه‌ای ندیدند؟
- نه خوشبختانه اما وقتی به خانه آمدند هر دو در شوک بودند. آن طور که تعریف می‌کردند ماشین مقابل آنها که داغان شده بوده و آنها با سبقت از خطر دور می‌شوند. شانس آوردند که از لاین مقابل ماشینی نمی‌آمده است.

* پس یک صدقه درست و حسابی بده.
- اتفاقاً صبح حادثه خود همسرم در تماس با من گفت که خواب بدی دیده است و من صدقه‌ هم دادم اما متاسفانه قسمت هر چه باشد اتفاق می‌افتد. نگاه کن طرف دارد به همسرش کجا تعلیم رانندگی می‌دهد (!

* با من هستی؟
- نه، طرف در یک کوچه یک متری دارد به خانم خود رانندگی یاد می‌دهد. رانندگی در تهران هم عالم خاص خود را دارد.

* از این بحث فاصله بگیریم شرایط استقلال چگونه است؟
- تمرینات خوبی را پشت سر گذاشتیم و از هر نظر آماده بازی با ملوان هستیم.

* قبول داری بازی سختی است؟
- این فصل بازی آسانی برای هیچ تیمی وجود ندارد و همه بازی‌ها سخت است.

* اما این بازی به نوعی خاص است.
- از نظر ما با سایر بازی‌ها هیچ تفاوتی ندارد. هوادار این بازی را حساس می‌کند.

* یعنی حضور امیر قلعه‌نویی روی نیمکت ملوان بازی را حساس نمی‌کند؟
- او از خانواده استقلال است. حالا شرایط به گونه‌ای رقم خورده که او مقابل استقلال قرار خواهد گرفت این اتفاق بزرگی نیست.

* با او که دیگر مشکل نداری؟
- نه بابا چه مشکلی قبل از بازی به سمت او هم می‌روم.

* اما او تو را در اوج از استقلال کنار گذاشت.
- وقتی آن تصمیم را گرفت در آن مقطع ناراحت شدم اما گذشته‌ها گذشته است و مربیگری سلیقه‌ای است. باید به هر مربی درباره تصمیماتی که می‌گیرد احترام گذاشت.

* با هواداران برای بازی جمعه صحبت خاصی نداری؟
- امیدوارم از اولین بازی خانگی تیم استقبال خوبی کنند. این فصل در مجموعه استقلال هر فردی در هر سمتی که فعال است تلاش می‌کند تا کار خود را به بهترین شکل انجام دهد تا هواداران تیم را در شرایط خوبی ببیند. در این راه خود آنها هم باید به تیم کمک کنند.

اخبار ورزشی - جام نیوز

ویدیو مرتبط :
کلیپی از برخورد شهاب سنگ به ماشین و سالم موندن ماشین!!

---

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

بدون ماشین نمی‌توانم با همسرم زندگی کنم

اخبار حوادث - زن جوان در دادگاه خانواده؛
بدون ماشین نمی‌توانم با همسرم زندگی کنم

چندی پیش زوج جوانی پس از مراجعه به دادگاه خانواده درخواست طلاق دادند.
زن جوان در خصوص علت این درخواست به قاضی گفت: آقای قاضی دعوای من و بهروز از وقتی شروع شد که او ماشینش را فروخت. من نمی توانم بدون ماشین با شوهرم زندگی کنم. همیشه داشتن ماشین برایم یکی از معیارهای مهم ازدواج بوده. همیشه هم این موضوع را به بهروز گفته ام. ولی او اصلا به حرفم اهمیت نداد و بدون اهمیت دادن به نظر من، ماشینش را فروخت تا بدهکاری هایش را بدهد. بهروز حتی این موضوع را به من نگفت و من زمانی فهمیدم که ماشین را فروخته بود. درصورتیکه ما می توانستیم وام بگیرم یا این پول را از کسی قرض کنیم. بهروز باید برای بدهکاری هایش هرکاری می کرد به جز فروختن ماشین.

وی ادامه داد: من اصلا نمی توانم تحمل کنم که بدون ماشین به این طرف و آن طرف بروم و مثلا با شوهرم در خیابان منتظر تاکسی بمانیم، وقتی هم مجرد بودم همیشه با ماشین برادرم و یا پدرم به جایی می رفتم و یا در نهایت آژانس می گرفتم ولی دیگر تحمل این را ندارم که با شوهرم در خیابان منتظر اتوبوس یا تاکسی باشیم.

مرد جوان نیز به قاضی گفت: من نمی دانستم که همسرم تا این حد مغرور و خودخواه است و تنها به خاطر یک ماشین شوهرش را تحقیر می کند. من تنها برای بدهکاری هایم ماشینم فروختم و نمی دانستم که همسرم تا این حد خودخواه است و محبت های مرا نادیده می گیرد، او فقط به خاطر اینکه ماشین را فروختم هر روز دارد با من دعوا می کند و می گوید که طلاق می خواهد. من هم دیگر نمی خواهم با این زن زندگی کنم.

بعد از پایان جلسه با تلاش های قاضی این زوج به مشاوره خانواده معرفی شدند تا شاید از گرفتن طلاق منصرف شوند.

 

اخبار حوادث - باشگاه خبرنگاران