ورزشی
2 دقیقه پیش | پیرترین و جوان ترین بازیکن یورو 2016سایت یوفا در گزارشی به معرفی پیرترین، جوان ترین، کوتاه ترین و بلندترین بازیکنهای یورو ۲۰۱۶ پرداخته است. خبرگزاری ایسنا: سایت یوفا در گزارشی به معرفی پیرترین، جوان ... |
2 دقیقه پیش | عکس: ارزش تیم های حاضر در یورو 2016در جمع 24 تیم حاضر در یورو 2016، آلمان گران ترین و مجارستان ارزان ترین تیم ها هستند. وب سایت مشرق: در جمع 24 تیم حاضر در یورو 2016، آلمان گران ترین و مجارستان ارزان ترین تیم ... |
فوتبال ما محتاج کدام است؟
تمام دورانی را که برانکو زیر نظر دادگان در فدراسیون فوتبال ایران کار کرد را به یاد بیاورید. بزرگترین مشکلی که برای او به وجود آمد مربوط به پرداخت مالیاتش بود که دست آخر به همان بهانه به مدت 10سال ترجیح داد هرگز وارد خاک ایران نشود. برانکو با هر شرایطی کار کرد، هرگز و هیچگاه درباره لباس تیمملی و کیفیتش صحبتی نکرد، البته از شانس خوبش در آن زمان این برند سرشناس پوما بود که از ایران حمایت کرد.
اگر همان برهه قبل از جامجهانی 2006 را هم بررسی کنید میبینید برانکو حتی برای گرفتن بازیکنان بزرگش مثل دایی و یحیی با قائممقام وقت باشگاه صبا وارد جنگ نشد و به گونهای آرام و بیصدا عقبنشینی کرد. حالا آن دوران را فراموش کنید و به دوره فعلی بیایید. قبل از آغاز فصل او خواهان جذب یکسری بازیکن بود که به هر ترتیبی باشگاه نتوانست آنها را جذب کند.
زمین تمرین پرسپولیس مناسب نبود اما او هیچ مصاحبهایش علیه باشگاه و مدیریت انجام نداد و سعی کرد با این وضعیت کنار بیاید. هنگام نقل و انتقالات نیمفصل اصرار داشت یک دروازهبان کروات حاضر در لیگ لهستان را جذب کنند اما علیاکبر طاهری نه این کار را انجام داد و نه موفق شد بیرانوند را بگیرد. اما باز هم صدایی از برانکو درنیامد. وقتی عوض برگزاری اردوی امارات، تیمش را به زمین چمن کچل کیش بردند فقط سرش را به نشانه تاسف تکان داد و گفت سعی میکنیم از همین وضعیت بیشترین بهره را ببریم. با این مختصات خاص است که نه دادگان هرگز با او دچار مشکل شد و نه علیاکبر طاهری که اصولا هیچ شباهتی به دادگان و اقتدارش ندارد. اما در این سو کارلوس کیروش برای پیشبرد اهدافش، چندان اهل مصالحه و سکوت نیست. شاید مجبور باشد دست آخر تیمملی را در چمن نامناسب دستگردی و کمپ تمرین دهد اما اهل سکوت نیست.
حساب کنید کارلوس کیروش سرمربی امروز پرسپولیس بود. آیا تعلل باشگاه در خرید دروازهبان را برمیتابید؟ آنقدر حجب و حیا به خرج میداد تا دست آخر مجبور به جذب یک گلر با دستکم با 8 کیلو اضافه وزن شود؟ آنچه در پایان میماند پاسخگویی سرمربی است. در انتهای فصل، هیچکس سکوت و دعوای برانکو و کیروش را به یاد نمیآورد بلکه تنها نتایج آنهاست که مبنای قضاوت قرار میگیرد. از این رو کیروش در پنجمین سال حضورش در ایران متوجه شده که باید با هر روشی شرایط را برای موفقیت خود و تیمش مهیا کند. بدون تردید مدیران ایرانی گزینه برانکو را ترجیح میدهند، چرا که با حداقل کاریزما هم میتوان او را مدیریت کرد اما کیروش تفاوت اساسی دارد. او بسیار جاهطلبتر است و فهمیده که برای موفقیت در فوتبال ایران، باید سکوت را کنار گذاشت. بدون شک کیفیت پایین زمین تمرین پرسپولیس، هم در نتایج این تیم تاثیرگذار بوده و هم در تعداد مصدومیت بازیکنان این تیم، اما برانکو با سکوت با این وضعیت کنار میآید ولی کیروش همه فشارش را میآورد تا بالادستیها عاقبت کاری برای کیفیت نازل چمن کنند.
آخرین بار چه زمانی به صورت اساسی و درست چمن کمپ تیمهای ملی بازسازی شد؟ اگر غرولندهای کیروش نبود آیا فدراسیون خودش را ملزم میدید در این باره با شهرداری تهران وارد معامله شود؟ تا امروز دهها مصاحبه گوناگون مایلیکهن علیه کادر فنی تیمملی منتشر شده است اما چند رسانه تا امروز به تفصیل گزارش دادند که ساختمان جدیدی که در محل کمپ تیمهای ملی در حال ساخت و ساز است به اصرار همین کیروش بوده است؟ مرکز ارتقای بدنی بازیکنان ایران، مجموعهای کاملا مجهز به نداشتههای فوتبال ما که کمتر مربیای ترجیح میداد سفارش ساخت و سازش را بدهد. نه کیروش آن را با خود به پرتغال میبرد و نه کفاشیان مالکش است. آن میماند برای پیشرفت فوتبال ایران. اگر برانکو عوض کیروش 5 سال قبل با همین مبلغ قرارداد، سرمربی تیمملی میشد آیا فشاری را به علی کفاشیان وارد میکرد برای الگوبرداری از منچستر و ساختن این مجموعه مدرن؟
فوتبال ما کدام را میخواهد؟
دو مربی با دو سبک کاری کاملا مجزا. اما در انتها به نفع فوتبال ایران است که سرمربی تیمملی چه شکلی باشد؟ برخلاف آنچه منتقدان کیروش روی آن اصرار دارند او هرگز به خاطر گرفتن حقوقش هیچ یک از این جنجالها را به پا نکرد.
علی کفاشیان در این باره بهترین منبع است.آنچه کیروش برای آن سکوت فوتبال را بر هم زد، ابزارهایی است که باید در اختیار فوتبال باشد اما به هر دلیلی نیست. تیمملی اواخر اسفند ماه میخواهد یک اردو برگزار کند. شورای برون مرزی وزارت ورزش میگوید نباید به امارات برویم، حرفشان کاملا درست اما گزینه دیگر چیست؟ اگر عوض برانکو، کیروش یک ماه قبل با تیمش به جزیره کیش میرفت و وضعیت چمن آنجا را آنگونه خراب و افتضاح میدید آیا با سکوت از کنارش رد میشد یا با اعتراضاتش و متعاقبا جریانسازی درست رسانهای، مسؤولان این جزیره را مجاب میکرد با هزینه دستکم چند میلیاردی، یک بار برای همیشه وضعیت چمن آنجا را درست کنند؟
اقتصاد مقاومتی که اینک به اشتباه در ورزش ما از آن بهعنوان ریاضت اقتصادی یاد میشود یعنی عوض اینکه چند تیم ایرانی هزینه چند میلیاردی برای برپایی اردو در امارات (زمستان) و ترکیه (تابستان) کنند، همان پول خرج بازسازی چمن کیش (گرمسیری) شود و مجهز کردن مناطق سردسیری مثل سرعین.
این وظیفه مدیریت ورزش و فوتبال ماست اما اگر یک مربی آرام و انطباقپذیر با محیط بر مسند کار باشد بدون تردید هیچ مدیری خودش را ملزم به انجام این امور نمیبیند اما گزینه دیگر مثل کیروش با سازشناپذیری قطعا باعث بر هم خوردن این رخوت میشود.
اینجاست که باید آرزو کرد کاش برانکو برای قهرمان کردن پرسپولیس پس از 8 سال ناکامی، همانند کیروش زمین بازی تکراری را بر هم بزند. صدای اعتراضش را بالا ببرد نه برای دریافت حق و حقوق عقبافتاده، بلکه برای آنچه حق تیمش و میلیونها هوادار است. محبوبیت آنها را هواداران تعیین میکنند نه مدیرانی که خودشان محتاج مدیریت هستند.
اخبار ورزشی - وطن امروز
ویدیو مرتبط :
محتاج دعا ! ( توضیحات )
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
تاریخچه فوتبال
اسناد تاریخی به وضوح نشان می دهند بازی یا نوعی ورزش بدنسازی كه عبارت بود از ضربه زدن به توپ با پا و فرستادن آن به درون توری كوچك ، در قرن دوم و سوم قبل از میلاد در دوران فرمانروایی خاندان « هان » در ارتش چین مرسوم بوده است.همچنین اسنادی مستحكم تر نشان می دهند مرزبندی زمینی برای بازی ضربه به توپ با پا ، در شهر كیوتوی ژاپن اتفاق افتاده است.
یونان و روم قدیم نیز نوعی بازی شبیه به فوتبال كنونی وجود داشته است ، البته هر تیم بیش از 27 بازیكن داشت.به هر حال ذكر دقیق این مطلب كه فوتبال دقیقاً كی و كجا شروع شد امری ناممكن است . اما منطقی است كه بپذیریم بازی با توپ كه مادر ورزش های شكل یافته كنونی است ، بیش از 3000 سال قبل در جایی روی این كره خاكی وجود داشته است.
اما قدر مسلم آن است كه انگلستان محل تولد فوتبال جدید و اتحادیه فوتبال است و جای هیچ شك و تردیدی در آن نیست. انگلستان همراه با اسكاتلند مشتركاً نخستین پایه گذاران فوتبال شكل یافته كنونی می باشند .فوتبال كه به زبان عامیانه مردم انگلیس ساكر (soccer) نامیده می شود و محبوب ترین و رایج ترین ورزش در بین مردم این جزیره از قرن هشتم میلادی به بعد بوده است . اما در شروع به بازی خشن و جنگ تن به تن بیشتر شبیه بود!
بر اساس داستانی تاریخی نخستین بازی فوتبال در شرق انگلستان صورت پذیرفت و مردم محلی با سر جدا شده شاهزاده دانماركی كه در جنگ مغلوب آنان شده بود فوتبال بازی كردند. در دوران قرون وسطی شهرها و روستاهایی كه دشمن و رقیب هم بودند برای نشان دادن قدرت خود نوعی فوتبال بازی می كردند. در این بازی لگد زدن ، مشت زدن ، گاز گزفتنه و حتی كندن یكی از اعضای بدن حریف مجاز بود.
در سال 1869 اتحادیه فوتبال در قوانین خود شرطی را وارد كرد كه به موجب آن تماس توپ با دست كاملاً ممنوع شد و به این ترتیب شالوده فوتبال جدید ریخته شد. در این بازی توپ به نقطه مشخصی كه قبل از شروع بازی تعیین می شد حركت داده می شد. صدها نفر در بازی ای شركت می كردند كه در طول قرن ها ادامه یافت.
اما از آنجا كه مسابقات این نوع فوتبال به خشونت كشیده می شود ، حكومت ها بسیار كوشیدند آن را ممنوع كنند. در انگلیس پادشاه ادوارد سوم در سال 1331 میلادی قوانینی در این مورد وضع كرد وكوشید فوتبال را متوقف كند. در اسكاتلند پادشاه جیمز اول در سال 1424 میلادی در مجلس اعلام نمود كه هیچكس حق ندارد فوتبال بازی كند . الیزابت اول ملكه انگلستان قانونی در مجلس به تصویب رساند كه بر اساس آن برای بازیكن فوتبال مجازات زندان ره مدت یك هفته در نظر گرفته می شد و فرد خاطی می بایست در كلیسا توبه می كرد.
اما هیچ قانونی نتوانست این بازی را در انگلیس متوقف كند ، چون فوتبال به بازی ای مردمی تبدیل شده بود.در سال 1815 كالج اتون ، مشهورترین مدرسه انگلیس یك سری قوانین وضع كرد و پس از مدتی مدارس ، كالج ها و دانشگاه های دیگر نیز این قوانین پیروی كردند. بعدها این قوانین استاندارد شد و نسخه ای از آن كه اكنون به عنوان قوانین كمبریج شناخته می شود، در سال 1848 در بسیاری از كالج ها و دانشگاه های انگلیس پذیرفته شد.
اما كم كم فوتبال به دو مكتب جدا از هم تقسیم شد. برخی كالج ها و مدارس ترجیح دادند از قوانین مدرسه راگبی پیروی كنند كه در آن به زمین انداختن حریف ، ضربه زدن به ساق پا ، حمل توپ و خلاصه تمامی قوانین قدغن شده در قوانین كمبریج كاملاً مجاز بود.
در 26 اكتبر 1863 یازده باشگاه و مدرسه لندن نمایندگان خود را به همایشی كه در « تاورن فری مزون » تشكیل شده بود فرستادند تا یك سری قوانین اساسی و جداگانه برای مسابقات وضع شود. این همایش منجر به پیدایش اتحادیه فوتبال شد.طرفداران قوانین مدرسه راگبی دست به اعتصاب زدند و سرانجام در 18 اكتبر 1863 میلادی انحادیه فوتبال و فوتبال راگبی از هم جدا شد.
فوتبال یا ساكر
در سال 1880 میلادی دانشجویان دانشگاه آكسفورد لغاتی را در زبان عامیانه متداول ساختند كه بر اساس آن پسوندer به آخر كلماتی كه آنها مخفف و كوتاه می كردند اضافه می شد. به عنوان مثال برای فوتبال راگبی ، لغت محاوره ای و عامیانه « راگر » (rugger) وضع شد.
روزی از یكی از دانشجویان این دانشگاه به نام جارلز ورفورد براون پرسیده شد كه آیا دوست دارد راگر بازی كند و او به شوخی پاسخ داد : نه ساكر!او لغت (Football association) ( اتحادیه فوتبال ) را مخفف كرده و به آخر آن پسوندer اضافه كرده بود و لغت ساكر را ساخته بود.
و به این ترتیب بود كه لغت عامیانه ساكر (soccer) برای فوتبال در انگلیس رایج گردید.براون در یك بازی بین المللی فوتبال برای كشورش بازی كرد.در سال 1888 ویلیام مك جورج ، مدیر اسكاتلندی باشگاه ایتون ویلا ، 12 باشگاه را متقاعد ساخت كه با بازی های منظم خانگی موافقت كنند و از بی نظمی در انجام مسابقات بپرهیزند و بدین ترتیب لیگ فوتبال انگلیس پی ریزی شد.
دوازده باشگاه اولیه عبارت بودند از : اكرینگتون یا سرخپوستان قدیمی ، استون ویلا ، بلاك برن ، بولتون ، برنلی ، دربی كانتی ، اورتون ، نوتس كانتی ، پرستون نورت اند ، استوك سیتی ، وست بروم ویچ و ولورهامپتون .نخستین بازی لیگ در هشتم سپتامبر 1888 برگزار شد. جك جردن ، بازیكن باشگاه پرستون نورت اند ، نخستین گل لیگ انگلیس را وارد دروازه كرد.بدین ترتیب دنیای فوتبال و یا ساكر توسعه یافت .