ورزشی
2 دقیقه پیش | پیرترین و جوان ترین بازیکن یورو 2016سایت یوفا در گزارشی به معرفی پیرترین، جوان ترین، کوتاه ترین و بلندترین بازیکنهای یورو ۲۰۱۶ پرداخته است. خبرگزاری ایسنا: سایت یوفا در گزارشی به معرفی پیرترین، جوان ... |
2 دقیقه پیش | عکس: ارزش تیم های حاضر در یورو 2016در جمع 24 تیم حاضر در یورو 2016، آلمان گران ترین و مجارستان ارزان ترین تیم ها هستند. وب سایت مشرق: در جمع 24 تیم حاضر در یورو 2016، آلمان گران ترین و مجارستان ارزان ترین تیم ... |
شمس: ما به اسطورهکُشی معروفیم!
سرمربی تیم فوتسال دبیری تبریز گفت: کریمی خیلی دلش میخواست با پیراهن پرسپولیس از فوتبال خداحافظی کند، میتوانستند شرایطش را مهیا کنند اما متاسفانه این کار را نکردند.
خبرگزاری فارس: حسین شمس در مورد خداحافظی علی کریمی از فوتبال اظهار داشت: خودم خیلی متاسف شدم که علی را در حالت بازنشستگی ببینم و او از فوتبال برود. او همیشه به من محبت دارد و قدرشناسی را نسبت به من انجام میدهد. ما خاطرات بسیار خوشی با هم داشتیم و اولین سالهای فوتبالش را در کنار ما سپری کرد.
شمس که به عنوان سرمربی تیم فتح، علی کریمی را به فوتبال ایران معرفی کرد، در اینباره تصریح کرد: مرحوم بابک معصومی در فردیس کرج بود و علی را به تیم امیدهای فتح معرفی کرد. علی همراه با فرشید برادرش به تمرین آمد. فرشید اول دفاع وسط بود و بعد دروازهبان شد. همان اولین سالی که به تیم ما آمد، او را به تیم بزرگسالان بردیم و دو سال بسیار موفق را پشت سر گذاشتیم. بعد هم او در بازی رویایی مقابل استقلال ستاره تیم ما بود و با او قهرمان شدیم و به این شکل به فوتبال ایران معرفی شد.
وی ادامه داد: خیلی از تیمها خواهان جذب او شدند، اما علی چون پرسپولیسی بود این تیم را انتخاب کرد.
سرمربی سابق تیم ملی فوتسال در خصوص خداحافظی غریبانه علی کریمی خاطرنشان کرد: در هر صورت ما به اسطورهکشی معروفیم. علی خیلی دلش میخواست که با پیراهن پرسپولیس از فوتبال خداحافظی کند و میتوانستند شرایطش را مهیا کنند که این اتفاق بیفتد اما متاسفانه نشد. به هر شکل پیراهن تراکتورسازی هم قرمز است و علی کریمی با قهرمانی در جام حذفی با پیراهن این باشگاه از فوتبال خداحافظی کرد در حالیکه همیشه در قلب مردم میماند.
شمس که به عنوان سرمربی تیم فتح، علی کریمی را به فوتبال ایران معرفی کرد، در اینباره تصریح کرد: مرحوم بابک معصومی در فردیس کرج بود و علی را به تیم امیدهای فتح معرفی کرد. علی همراه با فرشید برادرش به تمرین آمد. فرشید اول دفاع وسط بود و بعد دروازهبان شد. همان اولین سالی که به تیم ما آمد، او را به تیم بزرگسالان بردیم و دو سال بسیار موفق را پشت سر گذاشتیم. بعد هم او در بازی رویایی مقابل استقلال ستاره تیم ما بود و با او قهرمان شدیم و به این شکل به فوتبال ایران معرفی شد.
وی ادامه داد: خیلی از تیمها خواهان جذب او شدند، اما علی چون پرسپولیسی بود این تیم را انتخاب کرد.
سرمربی سابق تیم ملی فوتسال در خصوص خداحافظی غریبانه علی کریمی خاطرنشان کرد: در هر صورت ما به اسطورهکشی معروفیم. علی خیلی دلش میخواست که با پیراهن پرسپولیس از فوتبال خداحافظی کند و میتوانستند شرایطش را مهیا کنند که این اتفاق بیفتد اما متاسفانه نشد. به هر شکل پیراهن تراکتورسازی هم قرمز است و علی کریمی با قهرمانی در جام حذفی با پیراهن این باشگاه از فوتبال خداحافظی کرد در حالیکه همیشه در قلب مردم میماند.
ویدیو مرتبط :
شتر کُشی
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
اسطورهکُشی به سبک فدراسیون کفاشیان
مهدی مهدویکیا و علی کریمی از برادر هم به یکدیگر نزدیکتر هستند، به حدی نزدیک که لقب «دوقلوها» برازندهشان است.
خبر ورزشی: مهدی مهدویکیا و علی کریمی از برادر هم به یکدیگر نزدیکتر هستند، به حدی نزدیک که لقب «دوقلوها» برازندهشان است. کریمی به خاطر مهدویکیا از فوتبال خداحافظی کرد و مهدویکیا هیچ وقت پشت کریمی را خالی نکرد.
آنها در شروع فوتبالشان، فوقالعاده ظاهر شده و نام دهان پُركنی داشتند، هرچه گذشت، بزرگتر شدند و القاب جذابی گرفتند؛ موشك و جادوگر. آسیا زیر پایشان بود و آیندهای روشن مقابل چشمشان. هرچه میگذشت، بیشتر در دل مردم جا باز میكردند گرچه كم لطفیها در موردشان نیز به اوج میرسید. مهدویكیا در بازگشت، مجبور شد به استیلآذین برود اما آنجا هم علی كریمی تنهایش نگذاشت.
با بیمهری از تیمملی رفتند و با بیمهری از پرسپولیس جدا شدند. اشكهای مهدی مهدویكیا در برنامه 90 و بغض علی كریمی در زمان خداحافظی از فوتبال با پیراهن پرسپولیس، چیزی نیست كه به این زودیها از یاد برود اما انگار زندگی این دو نفر، همچنان شبیه به یكدیگر پیش میرود. آخرین چالش برای مهدی مهدویكیا، برخورد زشتی بود كه مسئولان فدراسیون فوتبال با او و تیمملی جوانان داشتند.
هنگامی كه این تیم به حمایت نیاز داشت، هیچكس به غیر از مهدی مهدویكیا، كنار بازیكنان و كادرفنی نبود. او مشكل خروجی بازیكنان را حل كرد و شهر به شهر با هزینه شخصی رفت تا برای تیمملی ایران و سربلندی فدراسیون فوتبال، استعدادهای جدیدی پیدا كند ولی فدراسیون حتی حاضر نبود با مهدویكیا قرارداد امضا كند. این بیاحترامیها، سبب شد كیای دوستداشتنی فوتبال ایران به حالت قهر، از فدراسیون راهش را جدا كند.
از آن طرف، علی كریمی نیز با فدراسیون به چنین مشكلی برخورد كرد. او نیز بدون قرارداد به همراه تیمملی راهی اردوی آفریقای جنوبی شد و بدون پول، بدون اینكه حرمتش حفظ شود در كنار كارلوس كروش كار كرد. در نهایت، خودش مجبور شد در تماس با حسین هدایتی، درخواست كمك مالی كند و وقتی كمكها رسید، كریمی را كنار زدند تا خودشان پول را بین بازیكنان تقسیم كنند. رفتار زشتی كه با كریمی شد، او را به حدی عصبانی كرد كه از فدراسیون فاصله گرفت و بدون ایجاد سر و صدا یا درگیری، ساكش را برداشت تا به خانه برگردد.
هر دو نفر مجبور به قهر شدند، هر دو نفر دلشان شكست و هر دو نفر با بدترین حرفها رفتند ولی نه مصاحبه جنجالی انجام دادند و نه درخواست طلبكارانهای از فدراسیون داشتند. هیچكس از فدراسیون فوتبال، حرمت مهدویكیا و كریمی را نگه نداشت، همانطور كه حرمت علی دایی یا كریم باقری نگه داشته نشد.
آنها در شروع فوتبالشان، فوقالعاده ظاهر شده و نام دهان پُركنی داشتند، هرچه گذشت، بزرگتر شدند و القاب جذابی گرفتند؛ موشك و جادوگر. آسیا زیر پایشان بود و آیندهای روشن مقابل چشمشان. هرچه میگذشت، بیشتر در دل مردم جا باز میكردند گرچه كم لطفیها در موردشان نیز به اوج میرسید. مهدویكیا در بازگشت، مجبور شد به استیلآذین برود اما آنجا هم علی كریمی تنهایش نگذاشت.
با بیمهری از تیمملی رفتند و با بیمهری از پرسپولیس جدا شدند. اشكهای مهدی مهدویكیا در برنامه 90 و بغض علی كریمی در زمان خداحافظی از فوتبال با پیراهن پرسپولیس، چیزی نیست كه به این زودیها از یاد برود اما انگار زندگی این دو نفر، همچنان شبیه به یكدیگر پیش میرود. آخرین چالش برای مهدی مهدویكیا، برخورد زشتی بود كه مسئولان فدراسیون فوتبال با او و تیمملی جوانان داشتند.
هنگامی كه این تیم به حمایت نیاز داشت، هیچكس به غیر از مهدی مهدویكیا، كنار بازیكنان و كادرفنی نبود. او مشكل خروجی بازیكنان را حل كرد و شهر به شهر با هزینه شخصی رفت تا برای تیمملی ایران و سربلندی فدراسیون فوتبال، استعدادهای جدیدی پیدا كند ولی فدراسیون حتی حاضر نبود با مهدویكیا قرارداد امضا كند. این بیاحترامیها، سبب شد كیای دوستداشتنی فوتبال ایران به حالت قهر، از فدراسیون راهش را جدا كند.
از آن طرف، علی كریمی نیز با فدراسیون به چنین مشكلی برخورد كرد. او نیز بدون قرارداد به همراه تیمملی راهی اردوی آفریقای جنوبی شد و بدون پول، بدون اینكه حرمتش حفظ شود در كنار كارلوس كروش كار كرد. در نهایت، خودش مجبور شد در تماس با حسین هدایتی، درخواست كمك مالی كند و وقتی كمكها رسید، كریمی را كنار زدند تا خودشان پول را بین بازیكنان تقسیم كنند. رفتار زشتی كه با كریمی شد، او را به حدی عصبانی كرد كه از فدراسیون فاصله گرفت و بدون ایجاد سر و صدا یا درگیری، ساكش را برداشت تا به خانه برگردد.
هر دو نفر مجبور به قهر شدند، هر دو نفر دلشان شكست و هر دو نفر با بدترین حرفها رفتند ولی نه مصاحبه جنجالی انجام دادند و نه درخواست طلبكارانهای از فدراسیون داشتند. هیچكس از فدراسیون فوتبال، حرمت مهدویكیا و كریمی را نگه نداشت، همانطور كه حرمت علی دایی یا كریم باقری نگه داشته نشد.