ورزشی


2 دقیقه پیش

پیرترین و جوان ترین بازیکن یورو 2016

سایت یوفا در گزارشی به معرفی پیرترین، جوان ترین، کوتاه ترین و بلندترین بازیکن‌های یورو ۲۰۱۶ پرداخته است. خبرگزاری ایسنا: سایت یوفا در گزارشی به معرفی پیرترین، جوان ...
2 دقیقه پیش

عکس: ارزش تیم های حاضر در یورو 2016

در جمع 24 تیم حاضر در یورو 2016، آلمان گران ترین و مجارستان ارزان ترین تیم ها هستند. وب سایت مشرق: در جمع 24 تیم حاضر در یورو 2016، آلمان گران ترین و مجارستان ارزان ترین تیم ...

اشک‌های خطیب برای ماندن بود یا رفتن؟



اخبار,اخبارجدید,اخبار جالب

اشک‌های خطیب برای ماندن بود یا رفتن؟

 اشک‌های سرپرست فدراسیون کشتی در هنگام اهدای جوایز قهرمانی جام جهانی کشتی آزاد جاری شد.

حجت‌الله خطیب که پس از موفقیت در جام جهانی کشتی آزاد برای اهدای جوایز تیم‌های برتر روی سکوی قهرمانی حاضر شده بود در جریان این مراسم اشک‌هایش جاری شد؛ موضوعی که شاید از دید خیلی از حاضران پنهان ماند، اما خودش آن را تأیید می‌کند.

سرپرست فدراسیون کشتی در خصوص گریه خود در زمان اهدا جوایز گفت: افراد خاصی پیش از جام جهانی به شدت مرا اذیت کردند و مقابل راه ما سنگ انداختند و در رسانه‌ها آبروی مرا بردند. همین حرکت این افراد باعث شد در زمان اهدای جوایز گریه کنم.

خطیب چندی پیش نیز در یک محفل خصوصی از برکناری قریب‌الوقوع خود سخن گفته بود و اینکه وزیر ورزش از عملکرد او راضی نیست.

فدراسیون کشتی با وجود افتخاراتی که در مدت سرپرستی خطیب در فدراسیون بدست آورده است کانون حواشی مختلف بوده است. از اختلاف خطیب و وزیر درباره مبلغ پرداختی وزارت ورزش و جوانان به فدراسیون کشتی گرفته تا درخواست و نامه مستقیم جناب سرپرست به رئیس جمهور برای مساعدت به منظور برگزاری جام‌های جهانی کشتی که بلافاصله با واکنش شدید عباسی و گلایه وی از مدیریت ناموفق موجود در فدراسیون کشتی حکایت داشت.

اینکه خطیب از ناراحتی رفتن اشک ریخته است یا اینکه برای ماندن گریه کرده سوالی است که به زودی پاسخ آن روشن خواهد شد.

از وزارت ورزش خبر می‌رسد که خطیب در جاده خداحافظی با کشتی قرار دارد و همین روزها باید غزل خداحافظی را بسراید./خبرگزاری فارس

 


ویدیو مرتبط :
رفتن زیر قطار و زنده ماندن

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

بیانیه محمدرضا عارف; من نیز در مواجهه با یک تصمیم قرار گرفتم. ماندن یا رفتن؟



محمدرضا عارف,بیانیه عارف

عارف دلایل انصراف خود از انتخابات را اعلام کرد

محمدرضا عارف، نامزد اصلاح‌طلب ریاست جمهوری، با انتشار بیانیه‌ای دلایل کناره‌گیری از انتخابات ریاست‌جمهوری را توضیح داد. معاون اول دولت اصلاحات مشارکت مردم در انتخابات را خواستار شد.

متن کامل این بیانیه به نقل از روزنامه بهار در ادامه می‌آید:

به نام او

مردم عزیز ایران!

برخود لازم می‌دانم برای پاسخگویی به پرسش‌های بی‌شمار شما عزیزان درباره چرایی آمدن و چرایی کناره‌گیری خود در جریان یازدهمین دوره انتخابات ریاست‌جمهوری توضیحاتی ارائه کنم.

بعد از انتخابات سال 88، برداشت من بر این بود که دو چراغ رو به خاموشی رفته است؛ چراغ عقلانیت در بخشی از بدنه اجرایی و چراغ امید در بخشی از بدنه جامعه. بعضی از فعالان سیاسی، از جمله اصلاح‌طلبان و تحول‌خواهان، امید خود را از دست دادند و گوشه‌گیری را بر میدانداری ترجیح داده بودند.

فعالیت‌های حزبی ورسانه‌ای و حلقه‌های همفکری و همکاری رو به زوال می‌رفت؛ زیرا با خود می‌گفتند فایده‌ای بر این هم‌اندیشی و همکاری مترتب نیست.

اما من و همراهانم اعتقاد داشتیم و تصمیم گرفتیم که فعالانه در عرصه اجتماعی و سیاسی حضور داشته باشیم. در کنار دیگر فعالیت‌هایم در سازمان‌های مردم‌نهاد، بنیاد دیگری را نیز تاسیس کردیم.

نه‌تنها نامش را امید که مرامش را نیز امید برگزیدیم تا در آن وانفسای ناامیدی، یادآوری کنیم که امید کلید گذر از شب‌های تاریک به صبح روشن فرد‌است و رسالت آن بنیاد را این‌گونه تعیین کردیم: حاکمیت اخلاق و عقلانیت بر کشورداری؛ دو نیازی که سخت در آن روزها به‌چشم می‌خورد.

گذشت و زمان به سال 1392 نزدیک‌تر می‌شد. جمع‌بندی مشاوران و همراهان من این بود که دیگر سکوت شایسته نیست؛ گوشه‌گیری و عقب‌نشینی دیگر جایز نیست. این مسئله با افراد مختلفی مطرح شد، اما فضای دلخوری، ناامیدی و عدم مشارکت چنان سنگین بود که نمی‌شد کاری کرد.

بنابراین تصمیم گرفتم پس از سال‌ها سکوت، فریاد مطالبات اصلاح‌طلبانه باشم. البته شخصیت و منش‌ام رسانه‌ای نبود، اما چاره‌ای نداشتم جز این‌که وارد میدان شوم. در آن ایام من دو هدف را همزمان پیگیری می‌کردم؛ هدف اول من دمیدن امید به بدنه جامعه بود که «می‌شود» و «می‌باید» کاری کرد و هدف دوم من، فعال‌کردن پتانسیل بزرگ اصلاح‌طلبی.

گفتمان خود را «معیشت، منزلت، عقلانیت» انتخاب کردم. معیشت یعنی هرکسی باید خانه‌ای، خانواده‌ای و منبع درآمدی داشته باشد و از آموزش و سلامت بهره‌مند باشد.

منزلت را به‌دلیل مشی اصلاح‌طلبانه‌ام انتخاب کردم، یعنی شخصیت و کرامت انسان‌ها مهم است فارغ از نژاد، قوم و مذهب؛ یعنی همان‌گونه که نسبت به تمامیت ارضی کشور حساس هستیم، باید نسبت به شرافت و آبروی تک‌تک انسان‌ها نیز حساس باشیم، ولو زندانیان و تبعیدیان. عقلانیت یعنی نظام کشورداری باید بر مدار تدبیر و خرد جمعی قرار گیرد؛ یعنی به جای نزدیک‌بینی، خیالبافی، تک‌روی، افراط‌و‌تفریط باید آینده‌اندیشی، واقع‌گرایی، اعتدال و تفاهم حاکم باشد.

آمدم تا دوباره تفکر اصلاح‌طلبی را احیا کنم.

آمدم تا از عملکرد، مشی و‌منش اصلاح‌طلبی دفاع کنم.

آمدم تا بگویم اصلاح‌طلبی می‌تواند معیشت و منزلت مردم را تامین و تضمین کند.

آمدم تا بگویم مردم! درمان تمام دردهای شما امید و اخلاق و عقلانیت است.

فریاد امید، اخلاق و عقلانیت در کوهستان جامعه پیچید و پژواک آن مردم را به‌وجد آورد.

از همان روزها یک راهبرد را در پیش گرفتم و آن همگرایی و اجماع در جبهه اصلاح‌طلبان بود. گفته بودم که براساس مشی اخلاقی و فرهنگی‌ام، اگر خاتمی و هاشمی بیایند من با آن‌ها رقابت نمی‌کنم؛ همچنین معتقد بودم باید بین نامزدهای منسوب به اصلاح‌طلبان نیز اجماع صورت بگیرد. تعهد خود را بارها اعلام کرده بودم که به هر اجماعی با محوریت خاتمی تمکین می‌کنم.

شرایط به‌گونه‌ای پیش رفت که به‌طور طبیعی من تنها نامزد باقیمانده از اصلاح‌طلبان شدم، اما جبهه اصلاح‌طلبان به این جمع‌بندی رسید که با جبهه اعتدال‌گرایان همراه شود و من نیز در مواجهه با یک تصمیم قرار گرفتم. ماندن یا رفتن؟

زمانی که وارد عرصه انتخابات شدم، برای اولین‌بار منشور اخلاق انتخاباتی را در طول تاریخ سیاسی کشور در 10 بند منتشر کردم. در آنجا پایبند شده بودم به این‌که هدفمان اصلاح‌طلبانه باشد.

روش‌هایمان نیز باید اصلاح‌طلبانه باشد؛ یعنی اقدامات و تصمیمات ما به ایجاد گسست در سرمایه‌های اجتماعی، ساختاری و مدیریتی کشور منجر نشود. و متعهد شده بودم که منافع ملی، ثبات کشور و آرامش مردم را فدای منافع کوتاه‌مدت سیاسی خود و دیگران نکنم و براساس همان منشور اخلاقی تصمیم به رفتن گرفتم.

آمده بودم تا فریاد اخلاق و اتحاد سر دهم.

رفتم تا نشان دهم که شجاعت هزینه‌کردن از خود برای اخلاق و اتحاد را دارم.

آمده بودم تا بگویم پیشرفت در گرو تصمیم و خرد جمعی است.

رفتم تا خواست فردی را در پای تصمیم و خواست و خرد جمعی قربانی کنم.

آمده بودم تا تفکر اصلاح‌طلبی را یک گام به پیش ببرم.

رفتم تا به مردم نشان دهم اصلاح‌‌طلبی به سطح بالاتری از بلوغ دست یافته است.

ایران ما به از‌خودگذشتگی و مبنا‌قرار‌گرفتن خرد جمعی نیازمند است. رییس‌جمهوری‌شدن هنر و هدف، نبوده و نیست. هدف نهایی دستیابی به زندگی آبرومندانه و شرافتمندانه برای همه ایرانیان است و من برای این هدف حاضر بودم از همه‌چیزم بگذرم.

مردم عزیز میهنم! رای تک‌تک شما مهم است. هرکسی ایران را دوست دارد و برای سربلندی ایران نگران است، باید از حق مشارکت خود در تعیین سرنوشت کشورمان استفاده کند. مطمئن هستم که حرف اول و آخر را مردم خواهند زد. من نیز چون قطره‌ای از این دریای خروشان با شما خواهم بود. تاکنون ثابت کرده‌ام که به همه تعهداتم پایبندم. می‌خواهم در انتها آخرین تعهدم را بدهم: من همیشه با شما خواهم ماند و در اولین قدم همانند شما به اصلاح‌طلبی، عقلانیت و اخلاق رای می‌دهم.

ارادتمند شما، محمدرضا عارف

فرارو