دانش و فناوری
2 دقیقه پیش | گرفتن ویزای انگلیس در ایراناز زمانی که اخذ وقت سفارت انگلیس در تهران ممکن شد، بسیاری از مشکلات متقاضیان این ویزا نیز به فراموشی سپرده شد. اگر چه هنوز هم بعضی از متقاضیان این ویزا، به جهت تسریع مراحل ... |
2 دقیقه پیش | دوره مدیریت پروژه و کنترل پروژه با MSPپروژه چیست؟ پروژه به مجموعه ای از فعالیتها اطلاق می شود که برای رسیدن به هدف خاصی مانند ساختن یک برج، تاسیس یک بزرگراه، تولید یک نرم افزار و … انجام می شود. در همه پروژه ... |
کونگفوی چینی در دسته سدانها
لیفان ۶۲۰ به عنوان محبوبترین سدان چینی، این روزها دو رقیب گردن کلفت را پیش روی خود میبیند. ولیکس با مدل c30 نوربالا میزند و جیلی محصول قابل احترامش یعنی EC7 را به رینگ رقابت فرستاده است
بازار خودروی کشور برای خودروسازان چینی حکم بهشت را دارد. این برندهای پرتعداد پس از تحریم از بازارهای آمریکا و دیدن رقبای گردن کلفت در کشورهای عربی، درنهایت ایران را برای درآمدزایی انتخاب کردند و روز به روز محصولات جدیدشان را به این بازار پرتقاضا تزریق میکنند. این روزها هم که خودروسازان داخلی به دلایل مختلف توان زورآزمایی گذشته را در تولید و عرضه ندارند، اوضاع بیشتر بر وفق مراد این چشمبادامیها شده است.
در هر صورت این خریدار است که مجبور خواهد بود خود را با نمونههای موجود در بازار وفق دهد ولی مهم است حداقل بداند کدام چینی واقعا ارزش خرید دارد و برای آن پول بیزبانش را دور نمیریزد. اینبار سراغ سه خودروی شرقی رفتهایم که در کلاس خودروهای سدان متوسط شهری وضعیت به نسبت مطلوبی در بازار تجربه میکنند. لیفان ۶۲۰ با موتور ۱.۶ لیتری که معروفترین آنهاست؛ دیگری گریت وال ولیکس c30 که تبلیغات زیادی پشتش بوده و در آخر هم جیلی امگرند EC7 که با توجه به داشتهها و قیمتش رقیب قابل اعتنایی به نظر میرسد.
کدام خودرو کماشتهاتر است؟
در مورد مصرف سوخت و اشتهای این سه رقیب هموطن خوشبختانه باید گفت که هر سه مصرف پایینی دارند (حدودا ۸ لیتر در ۱۰۰ کیلومتر) که کمترین آن یعنی ۶.۸ لیتر مربوط به ولیکس c30 است. در کل از این لحاظ نمیتوان تفاوت چندانی بین این سه رقیب پیدا کرد؛ اما چیزی که این سه چینی را از هم متمایز میکند مقدار حجم مخزن سوخت آنهاست که در این بین لیفان ۶۲۰ با حجم ۵۸ لیتر از دو خودروی دیگر وضعیت بهتری دارد.
البته کم مصرفترینشان یعنی c30 هم کمترین حجم باک را با عدد ۴۰ لیتر به خود اختصاص میدهد. ولی از لحاظ نوع مصرف سوخت نباید فراموش کنید که همین c30 کمی شما را اذیت خواهد کرد. چرا که کارخانه سازنده تاکید کرده بنزین با اکتان بالا سوختی است که باید برای محصولش در نظر گرفته شود و از این لحاظ این چینی کمی برای شما ناز خواهد کرد. در مقابل، دو رقیب دیگر مشکلی از این بابت نخواهند داشت و به عنوان مثال لیفان هر نوع بنزینی که برایش در نظر بگیرید یک نوع واکنش را در حرکت و مصرفش به شما نشان میدهد.
مقایسه فنی سه خودرو
لیفان ۶۲۰ از موتوری ۱.۶ لیتری نیرو میگیرد که در نهایت میتواند ۱۱۵ اسب بخار را در اختیار راننده قرار دهد اما c30 با حجم ۱۵۰۰ سیسی از بقیه کم حجمتر بوده و با توان تولید ۱۰۵ اسب بخار در مقام سوم قرار میگیرد. ضمن اینکه اگر بنزین معمولی هم برایش در نظر بگیرید، باید بیخیال تجربه حداکثر این توان هم شوید. اما میرسیم به جیلی EC7؛ به این اعداد دقت کنید؛ ۱۸۰۰ سیسی که میتواند با یک اشاره ۱۳۰ اسب بخار را آزاد کند.
این ارقام نشان دهنده این است که EC7 یک سر و گردن بالاتر از دو رقیب دیگر قرار میگیرد و کسانی که به دنبال یک خودروی پرقدرت چینی هستند باید سراغ این مدل بروند. در مورد شتاب این سه سدان هم باید گفت که اگر یک مسابقه دیگر را برای آنها تدارک ببینیم، به ترتیب جیلی، لیفان و درنهایت c30 از خط پایان خواهند گذشت.
مقایسه ایمنی سه خودرو
شرایط یکسانی که در مورد مصرف سوخت در مورد این سه رقیب وجود داشت، در زمینه ایمنی هم کاملا صدق میکند. اما با این حال تفاوتهایی بین آنها وجود دارد؛ مثلا ترمزهای لیفان از لحاظ کیفی از دو مدل دیگر بدتر بوده و از نوع دیسکی در عقب و جلوست. البته C30 هم در ترمزگیری شباهتهای زیادی به لیفان دارد ولی به لطف سیستم خنکشونده برای چراغهای جلو از لیفان عملکرد نسبتا بهتری را نشان میدهد.
اما EC7 از دو خودروی دیگر بسیار مناسبتر بوده و هر چهار چرخ به ترمز دیسکی با خنک شونده مجهز شدهاند ولی نباید فراموش کرد که این محصول وزن زیادی دارد و ترمزها برای کنترل کامل آن شرایط سختی را تجربه خواهند کرد.
طراحی جیلی امگرند EC7
نمیتوان علاقه سازندگان این خودروی شهری را به مرسدس کلاس S کتمان کرد و در واقع EC7 کپی خشداری از این کلاس محبوب آلمانی است. با این حال همه چیز خوب پیش رفته و در نهایت با محصولی قابل احترام طرفیم و میتوان گفت این خودرو گرانتر از آن چیزی که هست نشان میدهد. چراغهای جلو بزرگ و ساده هستند و توانستهاند تا حدی نمایی محافظهکار را تداعی کنند. در عقب هم با اینکه مجددا طراحی ساده به خصوص در بخش صندوق و چراغها را شاهدیم ولی همه چیز در هماهنگی کامل بوده و ردپای همان علاقه گفته شده به آلمانیها هم به وضوح دیده میشود.
در کل طراحی geely emgrand ساده و بدون جذابیتهای آنچنانی بوده که این سادگی متاسفانه به طراحی داخلی هم سرایت کرده ولی خوشبختانه کیفیت و شکل مواد به کار رفته از c30 بیشتر و بهتر است! به طور کلی با توجه به قیمت این محصول، انتظار میرفت که حداقل طراحی کابین برخلاف ظاهر بیرونی کمی هیجانانگیزتر ساخته شود ولی خب این نوع طراحی میتواند مورد پسند خریداران میانسال باشد.
طراحی لیفان ۶۲۰
شکل و فرم این سدان آنچنان هم که در موردش اغراق میشود بد نیست و چیزی بیشتر از شترگاوپلنگ را میتوان برایش قائل بود. البته واقعا باید طراحان چینی را هم تحسین کرد، چراکه قرار دادن این همه قطعه نامربوط به هم و هماهنگ کردن آنها در کنار یکدیگر کار دشواری به نظر میرسد! برخی قطعات مانند آینههای جانبی با راهنما، سردنده، محل قرارگیری بالابر پنجرهها و ... کاملا کپیبرداری از خودروهای دیگر است.
اگر این خودرو را اولین بار از دور نگاه کنید شاید فکر کنید با یکی از مدلهای بی.ام.و طرفید؛ منظورمان سری ۳ است (بعضی از دوستان هم با تعویض جلوپنجره و لوگو کاملا خود و شما را گمراه میکنند). فرم چراغها کلا کپیکاری است و فقط جلوپنجرهاش که دو تکه نیست باعث شده با بی.ام.و کمی تفاوت ظاهری داشته باشد. عقب آن هم در بخش صندوق و چراغها کاملا تداعیکننده مدل قدیمی مزدا یعنی ۳۲۳ است.
ضمن اینکه در طراحی لیفان ۶۲۰ از خطوط قوی روی بدنه هم خبری نیست و سعی شده فرم ساده و عامهپسندی را تداعی کند. در کل اگر در قید و بند جزئیات نیستید و برخی اغراقها در تصمیمتان تاثیر ندارد از این خودرو خوشتان خواهد آمد. فقط ای کاش حداقل در ساخت داشبوردش مثل بی.ام.و از چوب استفاده میشد نه از پلاستیک بازیافتی که آن را با طرح چوب تزئین کردهاند!
طراحی گریت وال ولیکس c30
خوشبختانه بر خلاف لیفان در ولیکس با داستان کاملا متفاوتی روبهرو هستیم و طراحان این خودرو سعی کردند زیاد به داستان کپیپیست وابستگی نداشته باشند. بدون اغراق نمای بیرونی ولیکس قابل قبول و خوب از کار درآمده و مسلما در صورت خرید آن کسی به شما پوزخند نخواهد زد. در واقع اگر بخواهیم نمای ظاهری این خودرو را تعریف کنیم باید بگوییم که شباهت بسیار زیادی با نسل اول کیا سراتو دارد (وارداتش متوقف شده). اما زیبایی اصلی این سدان مربوط به داخل کابین آن است.
نمای داشبورد آن آنقدر زیبا طراحی شده که شاید تنها دلیل خرید این خودرو برای بعضیها نشستن پشت رل آن باشد. فرم قرارگیری ادوات، سادگی فرمان و نوع دیزاین داخلی است که میتوان به خاطرش از سازندگان چینی تشکر کرد.
البته این خودرو برعکس هموطنش لیفان کیفیت مواد داخلش خوب و راضیکننده بوده و میتوانید مطمئن باشید دستهایتان پس از رانندگی طولانی و گرفتن فرمان ولیکس پوسته پوسته نخواهد شد.
ویدیو مرتبط :
نخستین اکران فیلم کونگ فوی
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
سینماگری که رئیس "کونگ فوی" ایران می شود
سینماگری که رئیس "کونگ فوی" ایران می شود
به گزارش باشگاه خبرنگاران، کسی فکرش را نمی کرد که منوچهر نوذری فرزندی با استعداد همچون خود داشته باشد و بتوانددر عرصه هنر موفق شود ایرج نوذری متولد 7 اسفند ماه 1342 است که به عنوان بازیگر و ورزشکار به بالاترین جایگاه در هر دو زمینه رسیده است.
در ابتدا گرچه تصور می شد که ایرج در زیر سایه بازیگر دوبلور توانمند ایران منوچهر نوذری بوده اما در ادامه فعالیتهایش تلاش بسیار او را از زیر سایه بودن پدرش رها کرد و خود را به دیگران اثبات کرد.
وی در سال 70 در دو فیلم "اوینار" به کارگردانی شهرام اسدی و "آخرین تلاش" به کارگردانی سیامک اعتمادی ایفای نقش کرده و در همان سال نیز با ازدواج به زن اسپانیایی به خارج از کشور سفر میکند.
بعد از 12 سال دوری از عرصه سینما و هنر دوباره به سینما بازگشت اما این بار با بازی در مجموعه های تلویزیونی شهرتش را از این طریق کسب کرد و دوباره فعالیت خود را در این عرصه ادامه داد.
"ملاقات با طوطی"، "فریاد در شب"، "باج خور"، "کافه ستاره"، "رازها"، "این ترانه عاشقانه نیست"، "آکواریوم"، "ملودی" و "عاشق" از جمله فیلم هایی است که وی در فاصله سالهای 82 تا 86 بازی کرد و در این دوران در سریال های پرمخاطب نیز ایفای نقش کرد.
"مسافری از هند"، "ریحانه" از جمله سریال هایی بود که نوذری با نقش منفی ظاهر شد و مخاطبان بسیاری را هم به خود جذب کرد و بر جذابیت های سریال با توجه به چهره خاصش افزود.
سنسکریت، هندی، اردو، اسپانیایی و انگلیسی از جمله زبان هایی است که به خوبی به آنها مسلط است او علاوه بر بازیگری و عرصه هنر در ورزش نیز تبحر خاصی دارد به طوری که ریاست امور بین الملل کونگ فوی ایران را برعهده دارد و علاوه بر کونگ فو به بیلیارد نیز علاقه مند است.
شاید اکثر بازی های او به سمت کاراکتر منفی و خاکستری رفته باشد و کمتر شاهد نقش های مثبت بودمی سریال هایی چون "اغما" و "ریحانه" از این نوع کاراکترها بوده است اما در سری مجموعه های کلانتر نیز به عنوان پلیس توانمند بازی کرد که نمایی از عملکرد نیروی انتظامی را به عرصه نمایش گذاشت.
بازی های ضعیفی را نیز در برخی از فیلم ها شاهد بودیم که آن طور که باید نشان از توانایی های او در بازیگری نبوده است./باشگاه خبرنگاران