دانش و فناوری


2 دقیقه پیش

گرفتن ویزای انگلیس در ایران

از زمانی که اخذ وقت سفارت انگلیس در تهران ممکن شد، بسیاری از مشکلات متقاضیان این ویزا نیز به فراموشی سپرده شد. اگر چه هنوز هم بعضی از متقاضیان این ویزا، به جهت تسریع مراحل ...
2 دقیقه پیش

دوره مدیریت پروژه و کنترل پروژه با MSP

پروژه چیست؟ پروژه به مجموعه ای از فعالیتها اطلاق می شود که برای رسیدن به هدف خاصی مانند ساختن یک برج، تاسیس یک بزرگراه، تولید یک نرم افزار و … انجام می شود. در همه پروژه ...

زندگینامه هگل



 

 

هگل

 

 

هگلی های چپگرا مانند فوئرباخ، ماركس و انگلس تحت تاثیر نظریات او قرار گرفتند. فلسفه هگل آنزمان اهمیت خاصی دركشور هایی كه در جستجوی هویت ملی -تاریخی بودند، یافت. هگل به جانبداری از انقلاب فرانسه درآغاز نوشت كه آن، احساس هیجان انگیز طلوع آفتاب در انسان را زنده میكند.

 

 

بعد از پایان جنگ جهانی دوم در سال 1945 متفقین پیروز مدتی آثار هگل فیلسوف آلمانی را به اتهام خفه نمودن اخلاق در فلسفه ممنوع كردند. هگل صد سال قبل از صعود دولت رایش سوم در نوشته هایش آرزو كرده بود كه روزی روح و تفكر آریایی- ژرمن، روح جهان جدید گردد تا بقول او حقیقت مطلق راعملی نماید و وظیفه تاریخی اش را به انجام رساند. به نقل از صاحبنظران، تئوری دولت و تئوری تكامل تاریخ هگل از جمله مقوله هایی بودند كه مورد سوء استفاده فاشیسم قرارگرفتند. هگل به دلیل شرایط تاریخی خاص زمان خود خواهان دولت مركزی سازمانده قدرتمندی بود. او دولت پروس راعملی شدن اراده خدای لایزال و روح مطلق نامید و افتخار میكرد كه مزدبگیر و فیلسوف آن دولت است.

 

 

هگل را ناپدری جهانبینی ماركسیسم نیز می نامند چون دیالكتیك پویای او مورد استفاده ماركس و انگلس قرار گرفت. سه نخاله انقلابی رنجبران یعنی ماركس، لنین و مائو دیالكتیك هگل را موتور سیستم فكری رهایی بخش خود قرار دادند. 170 سال است كه هگل شناسان موافق و مخالف خود را با نطریات او مشغول كرده اند. هگل با خودخواهی در باره خود میگفت، یك انسان كبیر، بشریت را محكوم نموده تا او را توصیف كند یا بشناسد. قضاوت پیرامون هگل متنوع تر و بیشتر از كانت است. بعضی ها او را حتا مهمتر از كانت میدانند. یك روحانی مسیحی معتقد بود كه هگل تنها فیلسوف روز قیامت است. هگل دیالكتیك ایده آلیستی قبل از خود را به نقطه اوج رساند. او مهمترین نماینده فلسفه كلاسیك آلمان با یك دانش جهانشمول و دایره المعارفی است.

 

 

بلوخ مینویسد، آینده آگاهانه بشریت بدون هگل امكان پذیر نخواهد بود. یكی از شاگردان او، هگل را آخرین فیلسوف جدی غرب دانست. فلسفه هگل جمع بندی یا آینه تمام عیار تاریخ فلسفه درغرب است. او میخواست بقول خودش، فلسفه را به هدف نهایی اش برساند. هگل طراح یك سیستم ایده آلیسم عینی است كه برای شناخت تفكر و هستی كوشش نمود. او كوشش كرد تا به نتایج تمام فلسفه ها و دانش های قبل از خود بپردازد. دیالكتیك ماتریالیستی ماركس بر اساس نظریه مبارزه و اتحاد اضداد او یایه ریزی شد.

 

 

هگلی های چپگرا مانند فوئرباخ، ماركس و انگلس تحت تاثیر نظریات او قرار گرفتند. فلسفه هگل آنزمان اهمیت خاصی دركشور هایی كه در جستجوی هویت ملی -تاریخی بودند، یافت. هگل به جانبداری از انقلاب فرانسه درآغاز نوشت كه آن، احساس هیجان انگیز طلوع آفتاب در انسان را زنده میكند.

 

 

از جانب دیگر مخالفت باهگل از نیمه دوم قرن 19 شروع شد. هگل آنزمان فیلسوف مرتجع ترین دولت اروپایی یعنی دولت پروس شد و دولت كاستی- فئودالی پروس كوشش كرد تا از او بعنوان سمبل روشنفكری سوء استفاده نماید. در اوایل قرن بیستم، هگل گرایان راست جدید كوشیدند تا از مقوله فلسفی دولت در خدمت فاشیسم خود سوء استفاده نمایند. هگل مینویسد، تاریخ جهان صحنه تاتر رضایت و خوشبختی نیست، چون عصر رضایت، صلح و رفاه عصر پوچی و ابتذال است. منتقدین چپ مینویسند با وجود دیالكتیك پویا، فلسفه هگل حاوی عناصر و خصوصیات ارتجاعی- سنتی است. او درمیان متفكرین نیز مخالفینی دارد.

 

 

شوپنهاور او را شارلاتان ودشمن فلسفه خود دانست. شلینگ افكار هگل را یك محصول بی فایده نامید. راسل تمام آموزشها و درسهای هگل را غلط دانست. كارل پوپر مدعی شد كه هگل موجب بدنامی خرد شده و فاقد هرگونه استعداد فلسفی است. به نقل از منتقدین، یكی از سه بخش مهم فلسفه هگل یعنی فلسفه طبیعی او نشان داد كه هگل نه تنها از علم زیباشناسی بلكه از علوم طبیعی اطلاع جامعی دارد گرچه او از نظریات استتیك شلینگ كمك گرفته بود.

 

 

هگل درسال 1770 درجنوب آلمان بدنیا آمد و درسال 1831 براثر بیماری مسری وبا در برلین درگذشت. پدرش كارمند دولت بود. به دلیل نبوغ خاص، او در 8 سالگی از یكی از آموزگاران، مجموعه آثار شكسپیر را بعنوان جایزه دریافت نمود.هگل چون سایر فیلسوفان قرون گذشته در جوانی مدتی برای امرار معاش معلم خانگی نوباوگان اشراف و اریستوكراتی بود. هگل درسال 1801 دكترای خود را درباره علم نجوم به پایان رساند.

 

 

ازجمله آثارمهم هگل : پدیده شناسی روح- علم منطق- دایره المعارف دانش فلسفی- مقدمه ای برفلسفه حقوق- اختلاف بین سیستم فلسفی فبخته و شلینگ- هستند.هگل 31 ساله بود كه اولین اثر فلسفی خود یعنی "اختلاف بین سیستم فیخته وشلینگ" را نوشت. نخستین اثر مهم هگل "پدیده شناسی روح" نام دارد كه معروف به مشكل ترین كتاب تاریخ فلسفه درغرب است. آن كتاب را سفری به عالم روح و تفكر انسان می دانند. كتاب "علم منطق" كتاب پیچیده دیگر هگل، بخشی ازیك سیستم فلسفی است كه فلسفه طبیعی و فلسفه روح ادامه و دو بخش دیگر آن هستند. هگل درسال 1830 بانوشتن كتاب "دایره المعارف دانش فلسفی" اعتراف كرد كه حامی و فیلسوف دولت پروس است. او در این كتاب به انتقاد از رمانتیك فلسفی و احساسات سعادتمندانه فردگرایانه پرداخت.

 

 

پیرامون فلسفه هگل میتوان گفت كه او به انتقاد از كانت پرداخت و فلسغه كانت را جزم گرایی ذهنی و تنبلی عقل نامید.هگل خلاف كانت ادعا نمود كه ذات اشیاء را میتوان با كمك فلسفه و علم منطق شناخت.هگل باردیگر مقوله هایی مانند روح ـ جهان و خدا را كه كانت به كنار زده بود مورد بحث قرار داد. او به تعریف مجدد موضوعاتی مانند ابدیت- بینهایت- هویت- ماده - و واقعیت پرداخت.هگل چون هراكلیت نوشت كه هرچیز درحال حركت و جریان یا درحال شدن و تغییر میباشد. در آنزمان هوداران هگل به دو دسته چپگرا و راستگرا تقسیم شدند. مشهور است كه هگل هیچگونه اتوپی را تبلیغ و مطرح نكرد چون او امكان هر فلسفه ای را كه ورای واقعیات زمان خود باشد، غیرقابل تصور میدانست.

 

 

دو مشخصه مهم فلسفه هگل؛ متد دیالكتیكی و وابستگی تاریخی آن هستند. هگل میگفت ؛ هنر- دین - فلسفه هركدام با ابزاری جویای حقیقت خاص و موعود خود هستند. به نظر هگل دیالكتیك، هستی ناآرام است كه همیشه بسوی كیفیتی عالیتر درحال حركت است. او دولت را آخرین شكل سازمان اجتمایی و كاملترین نوع آن میدانست. هگل در طول تاریخ اندیشه از سه نوع دولت نام میبرد؛ دولت مستبد شرقی- آسیایی كه فقط حاكمان درآن آزاد هستند، دولت رومی-ی ونانی باستان كه فقط شهروندان اشرافی و برده داران درآن آزاد بودند و دولت مسیحی- اروپایی كه باید در آن تمام انسانها آزاد گردند.


ویدیو مرتبط :
دیسکس های هگل

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

زندگینامه فردریش هگل


هگل هنگامی که ۱۸ سال داشت دوره سه ساله الهیات در شهر توبینگن آلمان را شروع کرد و سپس دوره دو ساله فلسفه را به اتمام رساند. او در سن ۶۱ سالگی در اثر ابتلا به بیماری وبا در گذشت. آموزه های او پیروان زیادی در سراسر دانشگاههای آلمان پیدا کرد.