مذهبی


2 دقیقه پیش

دعای مشلول همراه ترجمه

دعای مشلول همراه ترجمه   موسوم به دعاى «الشاب المأخوذ بذنبه» [یعنى: جوانى كه به سبب گناهش گرفتار عذاب حق شده] این دعا از كتابهاى كفعمى و«مهج الدعوات» نقل شده، و دعایى ...
2 دقیقه پیش

رمزی برای استجابت دعا

یکی از این دعاهای ارزشمند، مناجات شریف شعبانیه است   بر اساس منابع روایی برترین و محبوب ترین کارها نزد خداوند متعال در بین بندگان خویش، دعا کردن معرفی شده است، از طرفی ...

چرا برخی قرآن خوانان اینقدر گناه می کنند ؟



گناه کردن,گناه نکردن

خیلی از آدما رو میشناسم که با وجود این که با قرآن مانوسند،با این حال از روحانیون و انسان های با ایمان زیاد خوششون نمیاد و به قول خودشون خیلی از آدمای گناهکار از اونا بهترند!! آیا این گونه افراد مشمول این آیه میشوند؟
چرا برخی قرآن خوانان اینقدر گناه می کنند ؟
آیه 51 نساء می فرماید:
أَ لَمْ تَرَ إِلَى الَّذینَ أُوتُوا نَصیباً مِنَ الْكِتابِ یُؤْمِنُونَ بِالْجِبْتِ وَ الطَّاغُوتِ وَ یَقُولُونَ لِلَّذینَ كَفَرُوا هؤُلاءِ أَهْدى‏ مِنَ الَّذینَ آمَنُوا سَبیلاً (نساء/51)
آیا به كسانى كه بهره‏اى اندك از [دانش‏] كتاب [تورات و انجیل‏] به آنان داده شده ننگریستى كه به هر معبودى غیر خدا، و هر طغیان گرى ایمان مى ‏آورند؟! و درباره كسانى كه كافر شده ‏اند، مى ‏گویند: آنان از كسانى كه ایمان [به قرآن و پیامبر] آورده ‏اند، راه یافته‏ ترند
خیلی از آدما رو میشناسم که با وجود این که با قرآن مانوسند،با این حال از روحانیون و انسان های با ایمان زیاد خوششون نمیاد و به قول خودشون خیلی از آدمای گناهکار از اونا بهترند!! آیا این گونه افراد مشمول این آیه میشوند؟


پاسخ شما را ضمن بیان سه نکته عرض می کنم:
(نکته اول:)
آیه مورد اشاره، با توجه به شأن نزولی که درباره آن آمده، یكى از صفات ناپسند یهود را منعكس مى‏ كند كه آنها براى پیشبرد اهدافشان آن چنان سازشكارى با هر جمعیتى نشان مى ‏دادند كه حتى براى جلب نظر بت‏ پرستان در برابر بتهاى آنها سجده مى‏ كردند و آنچه را كه در باره عظمت اسلام و صفات پیامبر (صلی الله علیه و آله) در تورات خوانده بودند زیر پا مى‏ گذاشتند و حتى براى خوش‏ آیند بت ‏پرستان، آیین خرافى آنها را بر اسلام ترجیح مى‏ دادند، با اینكه یهودیان اهل كتاب بودند و قدر مشتركشان با اسلام به مراتب بیش از بت‏ پرستان بود، لذا آیه کریمه می فرماید: آیا ندیدى كسانى را كه سهمى از كتاب خدا داشتند، اما در برابر بت سجده كردند و به طغیانگران اظهار ایمان نمودند و به این هم قناعت نكردند، بلكه به كفار گفتند: راه شما از مسلمانان به هدایت نزدیک تر است!


سپس در آیه بعد، سرنوشت این گونه سازشكاران را بیان كرده و مى ‏فرماید: آنها كسانى هستند كه خدا آنان را از رحمت خود دور ساخته و كسى كه خدا او را از رحمت خویش دور كند، هیچ یاورى براى او نخواهى یافت.


از پیامبر اکرم پرسیدند: آیا انسان با ایمان ممكن است (گاهى) ترسو باشد؟ فرمود: آرى، باز پرسیدند آیا ممكن است (احیاناً) بخیل باشد؟ فرمود: آرى، پرسیدند آیا ممكن است كذاب (بسیار دروغگو) باشد؟ فرمود نه. چرا كه دروغ از نشانه ‏هاى نفاق است و نفاق با ایمان سازگار نیست
این آیات گرچه در باره جمعیت خاصى نازل شده ولى مسلما اختصاصى به آنها ندارد و تمام افراد سازشكار را كه براى نیل به مقاصد پست، شخصیت و حیثیت خود و حتى ایمان و اعتقاد خویش را قربانى مى‏ كنند، شامل مى‏ شود؛ این گونه سازشكاران، در دنیا و آخرت از رحمت خداوند دورند و غالبا با شكست مواجه مى ‏شوند. این روحیه هنوز هم در این قوم به شدت باقیست و براى رسیدن به اهداف خود، از هیچ گونه سازشكارى در تحت هر شرائطى روى‏ گردان نیستند! (تفسیر نمونه، ج‏3، ص: 417/ با تلخیص و تصرف)


(نکته دوم:)
نوعا کسانی که با قرآن مأنوسند و اهل طاعت و عبادتند، نسبت به اهل ایمان و از جمله روحانیون، حسن نظر دارند؛ با آنها انس دارند، ارتباط دارند، نشست و برخاست دارند و این حاصل همان آموزه های دینی و قرآنی در چگونگی رفتار با برادران ایمانی است.
به واقع بنده از این دسته افرادی که شما مثال می زنید زیاد سراغ ندارم؛ آدمهایی که اهل ایمان اند اما در عین حال از اهل ایمان فراری اند و نسبت به آنها بدبینند! اهل تلاوت قرآن اند اما از عمل به سفارشات قرآن درباره اهل ایمان گریزانند!


اینکه اهل ایمان برادر یکدیگرند:
إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَیْنَ أَخَوَیْكُمْ وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ (حجرات/10)
مؤمنان برادر یكدیگرند

اینکه باید نسبت به برادران ایمانی خود حسن ظن و حسن نظر داشته باشیم:


یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثیراً مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ (حجرات/12)
اى كسانى كه ایمان آورده ‏اید! از بسیارى از گمانها بپرهیزید، چرا كه بعضى از گمانها گناه است
و دستوراتی از از قبیل.


نتیجه اینکه نماز خواندن و روزه گرفتن و ادعای مسلمانی و شیعه اهل بیت بودن، کاری ساده و آسان است اما عیار راستین مسلمانی و ایمان، در انجام عادت گونه این اعمال نیست بلکه در اموری است که نشان عملی از هویت ایمانی و اعتقادی افراد دارد


(نکته سوم:)
البته نکته ای در اینجا وجود دارد و ممکن است بدبینی افرادی که شاهد مثال شما هستند هم ناشی از آن باشد و آن وجود افرادی است که ادعای «دین داری» و «اهل ایمان بودن» می کنند اما در عمل بر خلاف آنچه که ادعا می کنند، رفتار می نمایند! این افراد دارای نوعی نفاق پنهان هستند که این نفاق از یک سو ، _ خواسته یا ناخواسته _ بین گفتار و کردارشان گسلی بزرگ ایجاد می کند و رفتاری غیر از آنچه بدان امر یا نهی می کنند، انجام می دهند و از سوی دیگر، به خاطر این دوگانگی رفتار و عمل، آثار سوئی بر ذهن برخی دوستداران دین و ایمان باقی می گذارند.


این مطلب مهم را با بیانی دیگر توضیح می دهم؛ توجه فرمایید:
گاهی گفته می شود: بعضی نماز می خوانند و روزه می گیرند و ادعای دین داری هم دارند اما اعمال خلاف شرع هم انجام می دهند! این گونه رفتار چه توضیحی دارد؟ آیا چنین اعمال و رفتاری، نشان مسلمانی است و آیا مورد رضای حق تعالی می باشد؟
برای توضیح این مطلب، توجه شما را به روایات ذیل جلب می کنم که به خوبی پاسخ این مسأله را برای ما روشن می کند:


عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص ثَلَاثٌ مَنْ كُنَّ فِیهِ كَانَ مُنَافِقاً وَ إِنْ صَامَ وَ صَلَّى وَ زَعَمَ أَنَّهُ مُسْلِمٌ مَنْ إِذَا ائْتُمِنَ خَانَ وَ إِذَا حَدَّثَ كَذَبَ وَ إِذَا وَعَدَ أَخْلَفَ 1
امام صادق (علیه السلام) از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) این روایت را نقل فرمودند:
سه چیز است که در هر كس باشد منافق است، هر چند روزه بگیرد و نماز بخواند، و خود را مسلمان بداند: كسى كه در امانت خیانت كند، و در سخن دروغ گوید، و به هنگام وعده تخلف نماید.
البته ممكن است به ندرت گناهان فوق از اهل ایمان هم صادر شود و سپس توبه كنند، ولى استمرار آن نشانه روح نفاق و منافق ‏گرى است.


عَنْ أَبِی الْحَسَنِ الرِّضَا ع قَالَ سُئِلَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) یَكُونُ الْمُؤْمِنُ جَبَاناً قَالَ نَعَمْ قِیلَ وَ یَكُونُ بَخِیلًا قَالَ نَعَمْ قِیلَ وَ یَكُونُ كَذَّاباً قَالَ لَا 2
از پیامبر اکرم پرسیدند: آیا انسان با ایمان ممكن است (گاهى) ترسو باشد؟ فرمود: آرى، باز پرسیدند آیا ممكن است (احیاناً) بخیل باشد؟ فرمود: آرى، پرسیدند آیا ممكن است كذاب (بسیار دروغگو) باشد؟ فرمود نه. [چرا كه دروغ از نشانه ‏هاى نفاق است و نفاق با ایمان سازگار نیست.]


امام صادق (علیه السلام) فرمود: مؤمن کسی است که همسایه اش از ستم و خشم او در امن باشد.

(عَنْ أَبِی حَمْزَةَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع یَقُولُ الْمُؤْمِنُ مَنْ آمَنَ جَارَهُ بَوَائِقَهُ قُلْتُ وَ مَا بَوَائِقُهُ قَالَ ظُلْمُهُ وَ غَشْمُهُ) 3

پیامبر اکرم (ص) فرمود: چنین کسی داخل بهشت نمی شود 4
و امام رضا (علیه السلام) فرمود: چنین کسی از ما نیست. 5
در بعضى از روایات نیز وارد شده كه شخص زناكار در آن لحظه ‏اى كه مرتكب این عمل مى ‏شود از ایمان تهی می گردد:

قال رسول اللَّه (صلی الله علیه و آله) ... لا یزن الزانى حین یزنى و هو مؤمن و لا یسرق السارق حین یسرق و هو مؤمن فانه اذا فعل ذلك خلع عنه الایمان كخلع القمیص 6
افرادی است که ادعای «دین داری» و «اهل ایمان بودن» می کنند اما در عمل بر خلاف آنچه که ادعا می کنند، رفتار می نمایند! این افراد دارای نوعی نفاق پنهان هستند که این نفاق از یک سو ، _ خواسته یا ناخواسته _ بین گفتار و کردارشان گسلی بزرگ ایجاد می کند و رفتاری غیر از آنچه بدان امر یا نهی می کنند، انجام می دهند و از سوی دیگر، به خاطر این دوگانگی رفتار و عمل، آثار سوئی بر ذهن برخی دوستداران دین و ایمان باقی می گذارند


شخص زناكار به هنگامى كه مرتكب این عمل مى ‏شود، مؤمن نیست و همچنین سارق به هنگامى كه مشغول دزدى است ایمان ندارد، چرا كه به هنگام ارتكاب این عمل، ایمان از وجود او بیرون مى‏ آید همانند بیرون آوردن لباس از تن.


گناه آثار وضعی دیگری هم دارد؛ به عنوان نمونه:
مردى نزد على امیر مؤمنان ع آمد و عرض كرد، من از نماز شب محروم شدم، على (ع) فرمود:
انت رجل قد قیدتك ذنوبك:
تو كسى هستى كه گناهانت تو را به بند كشیده است. 7

در حدیث دیگرى امام صادق (علیه السلام) فرمود:
ان الرجل لیكذب الكذبة و یحرم بها صلاة اللیل فاذا حرم بها صلاة اللیل حرم بها الرزق:
انسان گاهى دروغ مى ‏گوید و سبب محرومیتش از نماز شب مى‏ شود، هنگامى كه از نماز شب محروم شد از روزى (و مواهب مادى و معنوى) نیز محروم مى‏ شود. 8
نتیجه اینکه نماز خواندن و روزه گرفتن و ادعای مسلمانی و شیعه اهل بیت بودن، کاری ساده و آسان است اما عیار راستین مسلمانی و ایمان، در انجام عادت گونه این اعمال نیست بلکه در اموری است که نشان عملی از هویت ایمانی و اعتقادی افراد دارد:


امام صادق (علیه السلام) فرمود: فریب نماز و روزه مردم را نخورید (مبادا به خیال اینکه فلانی نماز و روزه می گیرد، به او کاملا اعتماد کنید) چون چه بسا کسی به نماز و روزه عادت کرده (و از سر عادت آنها را بجا می آورد) و اگر آنها را ترک کند دچار وحشت می شود. اگر می خواهید مردم را بسنجید، آنها را با عیار راستگویی و امانتداری بسنجید (اگر امانتدار و راستگو هستند، آنگاه اهل ایمان و اعتقادند و قابل اطمینان).
(عن أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) قَالَ: لَا تَغْتَرُّوا بِصَلَاتِهِمْ وَ لَا بِصِیَامِهِمْ فَإِنَّ الرَّجُلَ رُبَّمَا لَهِجَ بِالصَّلَاةِ وَ الصَّوْمِ حَتَّى لَوْ تَرَكَهُ اسْتَوْحَشَ وَ لَكِنِ اخْتَبِرُوهُمْ عِنْدَ صِدْقِ الْحَدِیثِ وَ أَدَاءِ الْأَمَانَةِ).9
در احادیث اهل بیت (علیهم السلام) صداقت و امانت از پایه های دین و کمترین بهره های ایمان عنوان شده است و کسی که امانتدار نباشد، بی دین و بی ایمان معرفی شده است. 10
منبع :porsemanequran.com


ویدیو مرتبط :
یک برداشت کوتاه از یک آیه قرآن؛ تصمیم به گناه، گناه است

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

قرآن برای گناه صغیره مجوز می دهد؟!



قرآن, گناهان صغیره

یا آیه 32 از سوره نجم، مجوزی برای گناهان صغیره نیست؟

برخی در توجیه گناه می‌ گویند: اولاً این گناه صغیره است و ثانیاً خدا فرموده که «لمم = گناهان صغیره» ایرادی ندارد و ثالثاً سریع بعدش فرموده « إِنَّ رَبَّكَ وَاسِعُ الْمَغْفِرَةِ » یعنی می‌بخشد؟

آیه مورد بحث و ترجمه آن به شرح ذیل است:
الَّذِینَ یَجْتَنِبُونَ كَبَائِرَ الْإِثْمِ وَالْفَوَاحِشَ إِلَّا اللَّمَمَ إِنَّ رَبَّكَ وَاسِعُ الْمَغْفِرَةِ هُوَ أَعْلَمُ بِكُمْ إِذْ أَنشَأَكُم مِّنَ الْأَرْضِ وَإِذْ أَنتُمْ أَجِنَّةٌ فِی بُطُونِ أُمَّهَاتِكُمْ فَلَا تُزَكُّوا أَنفُسَكُمْ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنِ اتَّقَى (النّجم، 32)
آنان كه از گناهان بزرگ و زشتكاری ها جز لغزش هاى كوچك خوددارى مى ‏ورزند پروردگارت [نسبت به آن ها] فراخ‏آمرزش است وى از آن دم كه شما را از زمین پدید آورد و از همان ‏گاه كه در شكم هاى مادرانتان [در زهدان] نهفته بودید به [حال] شما داناتر است پس خودتان را پاك مشمارید او به [حال] كسى كه پرهیزگارى نموده داناتر است.

باید به چند نکته مهم دقت شود:
الف – قبل از هر بحثی اولاً دقت کنیم که "گناه" خودش یک مصیبت مُهلک است و توجیه آن مصیبتی به مراتب بزرگتر، به ویژه اگر آن توجیه، با تفسیر به رأی، مستند به آیات قرآن کریم و احادیث شود، چون این خودش می ‌شود: دروغ و افترا بستن به خداوند سبحان، قرآن و اهل عصمت علیهم‌السلام!


ب – فرمود: تفکر بالاترین عبادت است و امیرالمومنین علی علیه‌السلام فرمود در عبادتی که تفکر نباشد، هیچ نیست؛ پس کسی که به توحید و معاد اعتقادی دارد که حرف از "گناه و صواب" و در نتیجه "عقاب و ثواب" می ‌زند، باید کمی فکر کند که آیا العیاذ بالله، خدا مجوز گناه می ‌دهد؟

آیا این ابلیس لعین و سایر شیاطین جنّ و  انس نیستند که دعوت به گناه کرده و آن را کوچک جلوه می ‌دهند و توجیه می‌ کنند؟ و فکر کند که اصلاً گناه و صواب را چه کسی تعیین و تبیین و ابلاغ کرده است و اساساً اگر خداوند متعال انجام کاری را اجازه دهد، آیا آن کار دیگر در زمره‌ی گناهان محسوب می ‌گردد؟!

آیا اگر کسی آیه‌ را بخواند و سپس بگوید: بر اساس این آیه مجوز گناه صادر شده، به غیر از تفسیر به رأی، به گناه دروغ و افترا بستن به خداوند سبحان آلوده نشده است؟!


ج – اول بگویند: در کجای این آیه خوانده‌اند که "گناه صغیره" مجاز است و اشکالی ندارد؟ و در کجایش خوانده‌اند که خدا حتماً و قطعاً می ‌بخشد، هر چند که شخص عمداً مرتکب گناه شود؟ تا بعد راجع به آن بحث شود.


حکایت:
این حکایت قدیمی را شاید شنیده‌اید که کسی مدعی بود به حکم خدا و بر اساس آیه قرآن و دستوری که برای مومنین آمده است نماز نمی‌ خوانَد!

پرسیدند: آن کدام آیه است؟

گفت: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ لاَ تَقْرَبُواْ الصَّلاَةَ – ای کسانی که ایمان آورده‌اید، به نماز نزدیک نشوید» و دیگر بقیه‌ی همین که قید «وَأَنتُمْ سُكَارَى – در حالی که مست هستید» را نمی‌ خواند.


قضیه گناه کردن (صغیره و کبیره) و عذاب نشدن مثل این است که انسان سم مهلک بخورد و مشکلی برای او پیش نیاید. گناه حتما عذاب در پی دارد. ولی اگر انسان بتواند ایمان خود را حفظ کند، خدا در موارد ذکر شده و پس از عذاب به اندازه لازم، فرد را نجات می دهد. خدا طبق این آیه تعهدی نداده است که افراد را عذاب نکرده می بخشد

د – این توجیه، مثل همان کسی است که نمازش را مستند به آیه قرآن ترک می ‌کند.

او ابتدای آیه که فرمود: «الَّذِینَ یَجْتَنِبُونَ كَبَائِرَ الْإِثْمِ وَالْفَوَاحِشَ – اجتناب از گناهان بزرگ و عمل به زشتی‌ها» را نمی‌ خواند، بعد می ‌گوید، " اللَّمَمَ " یعنی تو مجازی که گناهان صغیره انجام دهی؟! آیا این توجیه خودش یک گناه کبیره نیست؟!


حال بفرمایند: کدام گناهی کوچک است؟ و آیا تشخیص و تعیین کبیره و صغیره با گناهکاران است؟ و بفرمایند: داور کیست؟ آیا گناهکاران از طرف خدا خود را می ‌بخشند؟! امیرالمومنین علیه‌السلام فرمودند: «بزرگ‌ ترین گناه، آن گناهی است که مرتکبش آن را کوچک بگمارد».

قرائن موجود در آیه نیز گواهى مى ‏دهد كه لمم به معنى گناهانى است كه احیاناً از انسان سر مى ‏زند، سپس متوجه مى ‏شود و آن را ترك مى ‏گوید، زیرا استثناء لمم از كبائر (با توجه به اینكه ظاهر استثناء، استثناء متصل است) گواهى است بر این معنا.


به علاوه در جمله بعد قرآن مى‏ گوید: آمرزش پروردگار تو گسترده است (إِنَّ رَبَّكَ واسِعُ الْمَغْفِرَةِ).
این نیز دلیلى است بر اینكه گناهى از او سر زده كه نیاز به غفران پروردگار دارد، نه تنها قصد و نیت و نزدیك شدن به گناه بى آنكه آن را مرتكب شده باشد.


به هر حال منظور این است كه نیكوكاران ممكن است لغزشى داشته باشند، ولى گناه بر خلاف طبع و سجیه آنهاست، روح و قلب آنها همواره پاك است و آلودگی ها جنبه عرضى دارد، و لذا به محض ارتكاب گناه پشیمان مى‏شوند و از خدا تقاضاى بخشش مى‏ كنند، چنان كه در آیه 201 اعراف مى‏ خوانیم:


إِنَّ الَّذِینَ اتَّقَواْ إِذَا مَسَّهُمْ طَائِفٌ مِّنَ الشَّیْطَانِ تَذَكَّرُواْ فَإِذَا هُم مُّبْصِرُونَ:
در حقیقت كسانى كه [از خدا] پروا دارند چون وسوسه‏اى از جانب شیطان بدیشان رسد [خدا را] به یاد آورند و بناگاه بینا شوند.

قضیه گناه کردن (صغیره و کبیره) و عذاب نشدن مثل این است که انسان سم مهلک بخورد و مشکلی برای او پیش نیاید.

گناه حتما عذاب در پی دارد ولی اگر انسان بتواند ایمان خود را حفظ کند، خدا در موارد ذکر شده و پس از عذاب به اندازه لازم، فرد را نجات می دهد.

خدا طبق این آیه تعهدی نداده است که افراد را عذاب نکرده می بخشد. البته خود این مغفرت هم کم موهبتی نیست. کسی که به جهنم می رود دیگر چندان به خدا امید ندارد ("و هم فیه مبلسون")، روش های توبه و استغفار را از یاد می برد و با شیاطین حشر و نشر پیدا می کند که مرامشان ناامیدی از رحمت خدا و بعضاً توهین به ذات خدا است.

منابع:
x-shobhe.com
porsemanequran.com
askdin.com

tebyan.net