مذهبی


2 دقیقه پیش

دعای مشلول همراه ترجمه

دعای مشلول همراه ترجمه   موسوم به دعاى «الشاب المأخوذ بذنبه» [یعنى: جوانى كه به سبب گناهش گرفتار عذاب حق شده] این دعا از كتابهاى كفعمى و«مهج الدعوات» نقل شده، و دعایى ...
2 دقیقه پیش

رمزی برای استجابت دعا

یکی از این دعاهای ارزشمند، مناجات شریف شعبانیه است   بر اساس منابع روایی برترین و محبوب ترین کارها نزد خداوند متعال در بین بندگان خویش، دعا کردن معرفی شده است، از طرفی ...

وضو و اختلافات شیعه و سنی



وضو, وضو گرفتن, وضو گرفتن شیعه, وضو گرفتن سنی

وضوی همه مسلمانان تا خلافت عثمان، صورت واحدی داشته و مانند وضوی کنونی شیعه بوده است و این مسئله، با آیه وضو، تطبیق دارد و علت تغییر وضو این بود که عثمان در اواسط دوران خلافت خود، نسبت به چگونگی وضوی پیامبر، گرفتار تردید شد؛ سپس او وضوی پیامبر را به شکلی که اکنون در میان اهل سنت مرسوم است، اعلام کرد. این موضوع، مخالفت بسیاری از اصحاب پیامبرصلی الله علیه وآله را به دنبال داشت؛ امّا حکومت اموی بنا به اغراض سیاسی، در نقاط مختلف سرزمین های اسلامی، شیوه عثمان را تبلیغ کرد و جوّی به وجود آورد که برخی از اصحاب، جرأت مخالفت با روش دستگاه حاکم را نداشتند و در نتیجه، این گونه وضو گرفتن، رواج یافت.

سوال: با توجه به اینکه پیامبر (صلی الله علیه و آله) برای نماز وضو می گرفتند و شیوه وضوی ایشان در منظر دیگران بوده و قاعدتا می باستی نقل می شده، علت اختلاف شیعه و سنی در وضو چیست؟

علت این اختلاف به نوع نگاه دو گروه به کلام خداوند باز می گردد که ما در این نوشتار بطور خلاصه آن را بررسی می کنیم:

در این مساله شیعه معتقد است که روش وضویشان همانند وضوی پیامبر (صلی الله علیه و آله) می باشد زیرا منطق صحیح فهم قرآن اقتضا می کند تا در مساله وضو، بگوییم که آیه 6 سوره مائده در مقام بیان حد شسته شدن دست در وضو است، نه در مقام بیان جهت و کیفیت شستن آن.

حال اینکه چرا در این آیه شریفه از حرف "الی" که معمولا برای بیان جهات بکار می آید استفاده شده است، دلیلش این است که اطلاق کلمه ید، شامل سر انگشتان دست تا کتف می گردد و چون آیه شریفه در مقام بیان مقدار لازم در شستن دست است، ذکر "الی" این مقدار را معلوم می کند که اگر این کلمه ذکر نمی شد این حد مبهم می ماند.

البته مذاهب اهل سنت نیز "الی" در آیه شریفه را برای تعیین مقدار لازم برای شستن معنا می کنند، یعنی شیعه و سنی اتفاق نظر دارند که در آیه شریفه راجع به جهت شستن که از انگشتان به سوی آرنج باشد و یا بالعکس، صحبتی نشده است و آیه فقط مقدار لازم را بیان کرده است. یعنی دست تا مچ کافی نیست و تا کتف لازم نیست، بلکه باید تا آرنج شسته شود. اما شیعه از طریق روایات اهل بیت (علیهم السلام) (مستدرک وسائل الشیعه جلد1 ـ وسائل‏الشیعة ج : 1) که وضوی رسول الله صلی الله علیه و آله را توضیح داده اند، متوجه شده است که شستن باید از بالا به پایین و از آرنج به سوی انگشتان باشد و بالعکس صحیح نیست.

شیعه و سنی اتفاق نظر دارند که در آیه شریفه راجع به جهت شستن که از انگشتان به سوی آرنج باشد و یا بالعکس، صحبتی نشده است و آیه فقط مقدار لازم را بیان کرده است. یعنی دست تا مچ کافی نیست و تا کتف لازم نیست، بلکه باید تا آرنج شسته شود

ولی در روایات اهل سنت توضیحی راجع به این نرسیده است. لذا مذهب اهل سنت هر جور شستن را چه از بالا به پایین و چه از پایین به بالا صحیح می داند اگر چه می گویند: ابتدا از انگشتان افضل است.

بنابراین طریقه وضوی پیامبر (صلی الله علیه و آله) توسط اهل بیت (علیهم السلام) برای ما نقل شده است اما اهل تسنن این احادیث را حجت نمی دانند.

برای روشن تر شدن مطلب چند حدیث را برای شما بیان می کنیم:

1ـ زراره می گوید: وقتی از کیفیت وضوی پیامبرصلی الله علیه وآله از امام باقر علیه السلام پرسیدم، حضرت طشت آبی را درخواست کرد و پس از شستن صورت، مشتی آب از آن بر دست راست خود ریخت و آن را از آرنج تا سرانگشتان شست و هیچ گاه آب را به طرف آرنج برنگرداند. (شیخ طوسی، تهذیب الاحکام، ج 1)

2 ـ در آیه وضو، خداوند امر به مسح سر و پاها نموده است؛ در حالی که اهل تسنن، پاها را می شویند. ابن عباس از یاران پیامبر صلی الله علیه وآله می گفت: «وضو عبارت است از دو شستن و دو مسح کردن؛ «یا دو شسته شده و دو مسح شده» (فخر رازی، تفسیر الکبیر، تفسیر آیه وضو)

وی می گوید: «قرآن درباره پاها دستور مسح داده، ولی مردم جز شستن، به چیزی تن ندادند» (طبری، تفسیر، ج 6، ص 82)

3ـ حمران می گوید: عثمان آبی خواست و وضو گرفت و سپس گفت: «رسول خداصلی الله علیه وآله را دیدم که وضو گرفت؛ آن چنان که من وضو گرفتم؛ او مضمضه کرد و استنشاق نمود و صورت و دست ها را سه بار شست و بر سر و پشت پا مسح کشید» (متقی هندی، کنزالعمال، ج 26863)

4ـ ابن عبد خیر می گوید: «علی علیه السلام را دیدم که وضو گرفت و سپس روی دو پای خود را مسح نمود». (احمد حنبل، مسند، ج 1، ص 124)

در برخی از منابع تاریخی آمده است که وضوی همه مسلمانان تا خلافت عثمان، صورت واحدی داشته و مانند وضوی کنونی شیعه بوده است و این مسئله، با آیه وضو، تطبیق دارد و علت تغییر وضو این بود که عثمان در اواسط دوران خلافت خود، نسبت به چگونگی وضوی پیامبر، گرفتار تردید شد؛ سپس او وضوی پیامبر را به شکلی که اکنون در میان اهل سنت مرسوم است، اعلام کرد. این موضوع، مخالفت بسیاری از اصحاب پیامبرصلی الله علیه وآله را به دنبال داشت؛ امّا حکومت اموی بنا به اغراض سیاسی، در نقاط مختلف سرزمین های اسلامی، شیوه عثمان را تبلیغ کرد و جوّی به وجود آورد که برخی از اصحاب، جرأت مخالفت با روش دستگاه حاکم را نداشتند و در نتیجه، این گونه وضو گرفتن، رواج یافت. (ر.ک: علی الشهرستانی، وضو النبی من خلال ملابسات التشریع (این کتاب توسط حسین صابری ترجمه شده است)


 

منبع:hawzah.net


ویدیو مرتبط :
اختلافات بین شیعه و سنی تا چه حد است؟

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

شیعه و سنی در مسح پا چه اختلافی دارند؟



وضو,وضو گرفتن,آداب وضو گرفتن,احکام وضو

شیعه و سنی در مسح پا چه اختلافی دارند؟

به نظر می رسد منشأ اختلاف در مسح و شستن پا، اعراب کلمه “ارجل” (پاها) در آیه ششم سوره مائده و کیفیت عطف آن به ما قبل باشد.

در کیفیت قرائت لام در “ارجلکم” دو نظریه وجود دارد. عده ای آن را به کسر خواندند که در این صورت، بنابر پذیرش این قرائت هیچ اختلافی نباید وجود داشته باشد، ولی در این حالت نیز برخی از مفسران اهل سنت بر این باورند که قول اهل سنت ترجیح دارد؛ زیرا در این صورت عطف “ارجل” بر “رؤوس” نه به این جهت است که مثل سر مسح شود، بلکه چون پا بر خلاف بقیه اعضای بدن هنگام شستن، آب روی آن ریخته می شود، برای جلوگیری از اسراف عطف به آن شده است.[۱]

آیا معنای تفسیر به رأی غیر از این است؟! مگر این نوع تفسیرها غیر از به خدمت گرفتن قرآن جهت توجیه افکار و معتقدات خویش است؟! در صورتی که قرآن کلام وحی است. ما باید در خدمت قرآن باشیم و از آموزه های آن بهره مند شویم و باورهایمان را از قرآن گرفته و محکم گردانیم و از هر گونه پیش داوری بپرهیزیم.

این نوع دیدگاه ها تفسیر نیست، بلکه تحلیل و دیدگاه شخصی و فردی است که آن را بر قرآن تحمیل می نماییم، از این رو لازم است پیرامون آیه مربوطه بحث نماییم.

امّا برخی دیگر لام در “ارجلکم” را به فتح قرائت نمودند.

برخی از دانشمندان اهل سنت چنین استدلال نمودند: شستن در آیه وضو،[۲] شامل مسح هم می شود؛ یعنی شستن عبارت است از: تری و رطوبت بیشتر، اما عکس آن درست نیست؛ یعنی مسح شامل شستن نمی شود. بنابر این اگر کسی پاها را بشوید، یقین به برائت ذمه پیدا می کند؛ زیرا بر فرض وجوب مسح، کسی که پا را شسته مسح هم نموده است، بر خلاف زمانی که مسح کرده باشد. در این صورت اگر واقعاً شستن واجب باشد تکلیف از ایشان ساقط نمی شود؛ چرا که وی فقط مسح نموده، در حالی که شستن واجب بوده است.[۳]

روشن است که این نوع استدلال نادرست است؛ زیرا که شستن و مسح کردن دو ماهیت جدا از هم بوده و در حقیقت نسبتشان، نسبت تضاد است. بنابر این هیچ کدام بر دیگری صدق نمی کنند؛ یعنی نه به شستن مسح اطلاق می شود و نه به مسح، شستن، بلکه در این گونه موارد بهترین معیار تشخیص فهم لغات، عرف همان لغت است.

آیا واقعاً عرف از این دو کلمه همین را می فهمد که در این استدلال بیان شده؛ یعنی اگر کسی پایش را بشوید می گویند مسح کرده است.

اگر با تسامح بپذیریم که نسبتشان عام و خاص مطلق است نه تضاد، و شستن عبارت است از مسح و زیادی،

اولاً: پس باید بتوان این را تعمیم داده و هر جا که تکلیف ما مسح باشد بتوان گفت که شستن کفایت می کند. بنابر این باید در مسح سر نیز قائل شد که اگر کسی به جای مسح، آن را بشوید کفایت می کند، در صورتی که این قول بدیهی البطلان است و کسی قائل به آن نیست.[۴]

ثانیاً: در این صورت باز هم نمی توان پا را به جای مسح، شست؛ زیرا وضو از عبادات است و عبادات هم توقیفی هستند؛ به این معنا که کسی حق تصرف و کم و زیادی در آن را ندارد و باید دقیقاً مانند پیامبر (ص) وضو گرفت؛ چون در این صورت این استدلال اجتهاد در مقابل نص است که به ضرورت باطل است.

رشید رضا از دانشمندان اهل سنت می گوید: از نظر عقل هم می بینیم که شستن مناسب تر است؛ شستن نظافت است و این برای ایستادن در مقابل رب الارباب شایسته تر است.

بدون تردید وی در این جا بدون این که از قیاس اسمی ببرد، متوسل به آن شده است، یعنی گفته: این شستن نظافت است و هر چه که نظافت باشد بهتر است، و این مورد هم مثل بقیه موارد پس شستن بهتر است، در صورتی که برای قیاس در اثبات احکام دین جایگاهی وجود ندارد و این چیزی نیست که خود صاحب المنار به آن قائل باشد؛ زیرا او در ذیل آیه شریفه “أَنَا خَیْرٌ مِنْهُ خَلَقْتَنِی مِنْ نارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طِین”؛ “من از او بهترم مرا از آتش آفریده اى و او را از گل‏”،[۵]

 

دو روایت از امام صادق (ع) در مذمت قیاس نقل می کند و می گوید: ابو نعیم در حلیه (حلیة الأولیاء) و دیلمی از جعفر صادق از پدرش و او از جدش نقل می کند که رسول الله (ص) فرمود:  اولین کسی که امر دین را با نظر خود قیاس کرد ابلیس بود.[۶] باز می گوید: جعفر (صادق) گفت:  کسی که امر دین را با نظر خود قیاس کند خداوند در روز قیامت او را همنشین ابلیس قرار خواهد داد.[۷]

نتیجه:
آنچه در این گفتار بیان شد دو حکم برای دو موضوع بود؛ یعنی شستن و مسح کردن صورت و سر، و هر یک از آن دو به چیزی عطف شد؛ دست ها به صورت و پاها به سر؛ یعنی همان طور که در وضو شستن صورت واجب است، شستن دو دست از آرنج هم واجب است و همان طوری که مسح (بعض) سر واجب است، مسح پا تا برآمدگی نیز واجب است.[۸]

[۱]. زمخشری، محمود، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، ج ‏۱، ص۶۱۱ ‏، دار الکتاب العربی، چاپ سوم، بیروت، ۱۴۰۷ ق‏.
.[۲] مائده، ۶، “یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا إِذا قُمْتُمْ إِلَى الصَّلاةِ فَاغْسِلُوا وُجُوهَکُمْ وَ أَیْدِیَکُمْ إِلَى الْمَرافِقِ وَ امْسَحُوا بِرُؤُسِکُمْ  وَ أَرْجُلَکُمْ إِلَى الْکَعْبَیْنِ”.
[۳]. رازی، ابو عبد الله فخر الدین محمد بن عمر، مفاتیح الغیب، ج ۱۱، ص  ۳۰۶، دار احیاء التراث العربى، چاپ سوم، بیروت، ۱۴۲۰ ق؛ رشید رضا، محمد، تفسیر القران الحکیم (تفسیر المنار)، ص ۲۳۳، دار المعرفة، چاپ دوم، بیروت.
[۴]. نک: طباطبایی، محمد حسین، المیزان فی تفسیر القران، موسوی همدانی، ج ‏۵، ص ۳۶۳، دفتر انتشارات اسلامی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، چاپ پنجم، ۱۳۷۴ش.
[۵]. اعراف،۱۲٫
[۶]. شیطان در پاسخ به خداوند که به او فرمود: «در آن هنگام که به تو فرمان دادم، چه چیز تو را مانع شد که سجده کنى؟» گفت: «من از او بهترم (چون) مرا از آتش آفریده‏اى و او را از گل‏.
[۷]. تفسیر القران الحکیم ( تفسیر المنار)، ج ۸، ص ۳۳۱٫
[۸]. طوسی، تهذیب‏الأحکام، ج ۱، ص ۶۲، ح ۲۰؛ برای اطلاع بیشتر به تضارب آراء در این باب به رساله شیخ مفید، المسح على الرجلین، ص ۲۵ در این زمینه مراجعه کنید.

منبع:islampedia.ir
www.shafaqna.com