مذهبی
2 دقیقه پیش | دعای مشلول همراه ترجمهدعای مشلول همراه ترجمه موسوم به دعاى «الشاب المأخوذ بذنبه» [یعنى: جوانى كه به سبب گناهش گرفتار عذاب حق شده] این دعا از كتابهاى كفعمى و«مهج الدعوات» نقل شده، و دعایى ... |
2 دقیقه پیش | رمزی برای استجابت دعایکی از این دعاهای ارزشمند، مناجات شریف شعبانیه است بر اساس منابع روایی برترین و محبوب ترین کارها نزد خداوند متعال در بین بندگان خویش، دعا کردن معرفی شده است، از طرفی ... |
شما با چه سرعتی از پل صراط عبور می کنید؟!
چرا ما آدما در مقابل هشدارهای قرآن بی تفاویم و خیلی راحت از کنارش میگذری و هیچ تحولی در زندگیمان ایجاد نمی شود؟
علت اینکه ما احتمالاً به یکی از دو آفت زیر مبتلا شدیم:
1- مبتلا به بیماری ضعف ایمان و کمبود یقین هستیم و در یک کلمه قیامت باورمان نشده است.
2- غرور بی جا نسبت به رحمت خدا و شفاعت اولیاء خدا در فکر ما به وجود آورده و کار ما را به بی پروایی و بی مبالاتی در امر دین خدا کشیده است.
در صورتی که همین یک آیه از قرآن کریم باید برای ما کافی باشد و ما را دگرگون سازد.
"وَإِن مِّنكُمْ إِلَّا وَارِدُهَا كَانَ عَلَى رَبِّكَ حَتْمًا مَّقْضِیًّا"
و هیچ كس از شما نیست مگر [اینكه] در آن وارد مىگردد. این [امر] همواره بر پروردگارت حكمى قطعى است. (آیه 71، سوره مبارکه مریم)
آنگاه آنان را که پرهیزگار بودن نجات می دهیم و تجاوزگران را در میان جهنم به زانو در می آوریم. البته مقصود از ورود به جهنم، اشراف پیدا کردن به جهنم است که لازمه ی عبور از صراط است و صراط از متن جهنم کشیده شده و همه باید از آن عبور کنند تا به بهشت برسند یا در بین راه به میان جهنم سقوط کنند.
بله، همین یک آیه کافیه که انسان را بلرزاند تا پیش خود فکر کند که ورودم به جهنم حتمی و نجاتم مشکوک است. نمی دانم از الذین اتقوا هستم که ناجی باشم یا از ظالمینم که هلاک گردم؟
قلب انسان مومن از این آیه پیوسته ترسان و چشمش گریان است تا لحظه ای که خود را ببیند که به سلامت از صراط عبور کرده و مقابل درب ورودی بهشت ندای بشارت آمیز خازن جنت را بشنود که:
"سَلَامٌ عَلَیْكُمْ طِبْتُمْ فَادْخُلُوهَا خَالِدِینَ " (آیه 73 سوره مبارکه زمر)
خوش آمدید! داخل شوید و با سلامت و امنیت همیشگی خوش باشید.
چرا همه وارد جهنم می شوند؟
سرّش اینست که جهنّم در آخرت مظهر دنیاست در اینجا، و انبیاء و ائمّه و اولیاء هم در این دنیا آمدند، پس همه در جهنّم آمدند و از این جهنّم باید به بهشت بروند. چون دنیا پل آخرت و جهنّم پل بهشت است، و رسیدن به بهشت و مقام قرب حضرت حقّ بدون آمدن در دنیا و مجاهدات نفسانیه ممکن نیست؛ پس همه باید در این جهنّم بیایند و سپس خلاص شوند.
شما با چه سرعتی از پل صراط عبور میکنید؟
همان طور که گفتیم طبق آیه 71 سوره مریم همه از پل صراط، پلی که از جهنم می گذرد رد خواهیم شد. منتها سرعت رد شدن از این پل تنها بر مبنای امتیاز تقوای افراد یعنی انجام بایدها و پرهیز از نبایدها است.
ما چه تصویری از جهنم داریم، جهنم چه نسبتی با بهشت دارد؟ صراط کجاست؟ آیا جهنم و بهشت تمثیل است یا واقعیت؟ صراط چه ربطی با جهنم و بهشت دارد؟
صراط از مو باریک تر و از شمشیر تیزتر است. همان پلی است که از جهنم میگذرد و به بهشت منتهی میشود. صراط بین جهنم و بهشت است و مردم همه پس از وارد شدن به جهنم از پل صراط عبور میکنند و در نهایت از آن خارج میشوند.
بنا بر فرموده پیامبر (صلی الله و علیه وآله) عدهای با سرعت نور، عدهای با سرعت باد، گروهی با سرعت وسیله سواری تندرو، گروهی با سرعت وسیله سواری کندرو، گروهی با سرعت یک انسان دونده و گروهی با سرعت یک انسان پیاده از این پل عبور میکنند.
آنان که طبق فرمایش پیامبر گرامی با اعمالشان لیاقت دریافت وسیلهای با سرعت نور را دارند، این مسیر را در کمترین زمان و احساس نکردن هیچ حرارتی طی خواهند کرد.
برای این دسته، آتش از خاصیت میافتد و نمیسوزاند زیرا آنها تبدیل به نور میشوند.
نوریان در کمترین زمان و کمترین درد از پل عبور میکنند. اما معصومین و اولیای الهی فقط تبدیل به نور میشوند و سایرین برحسب پرهیزگاریشان سرعت عبورشان معین خواهد شد و هرچه سرعتمان بالاتر باشد، سوزش کمتری خواهیم داشت یعنی کمتر عذاب میشویم.
بنابراین ای نفس من! نافرمانی نکن چون از روی پل به اعماق آتش پرتاب خواهی شد. هرچه نافرمانیت بیشتر باشد، شدت پرتابت به عمق آتش بیشتر میشود. تقوای بیشتری داشتن باعث میشود که مسیر را سریع تر از دیگران طی کنیم.
به هر مقدار از دین را میدانیم حتی اگر یک صدم باشد همان را عمل کنیم، بخشی از 99 درصد باقیمانده بسته به ظرفیت وجودمان به ما آموخته خواهد شد. راه آموختنش سر راهمان قرار میگیرد. حالِ آموختنش به ما تزریق میشود یا هر تصور دیگری.
اگر می خواهید تقوایتان را بسنجید، ترجمه خطبه متقین نهج البلاغه را بخوانید و اگر قانعتان نکرد به یکی از شرح ها و تفسیرهای نهج البلاغه مراجعه کنید. قدم به قدم 114 صفت بیان کننده تقوی را در خودتان پیاده کنید.
سرعت رد شدن از این پل تنها بر مبنای امتیاز تقوای افراد یعنی انجام بایدها و پرهیز از نبایدها است. در درجات عالی تقوا با سرعت نور از آن رد می شویم و آتش جهنم هیچ آسیبی به فرد نمی رساند که این حالت فقط مختص معصومین و اولیای الهی است.
به اندازه تقوایت بالاخره از پل رد خواهی شد ولی اگر تقوای انسان از حداقل نیز برخوردار نباشد که طی چند هزار سال از پل صراط بگذرد به داخل آتش پرتاپ میشود.
شدت پرتاپ و عمقی که به آن می افتد فقط بر مبنای امتیاز منفی سرکشی و نافرمانی است. نافرمانی هم یعنی عدم انجام بایدها و عدم پرهیز از نبایدها.
تنها راه نجات انسان پایین بردن نمره نافرمانی و بالا بردن نمره قبولی اوست.
منابع:
seratnews.ir
mehrnews.com
tebyan.net
ویدیو مرتبط :
جواز عبور از پل صراط - مدد یاحیدر کرار
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
خطرناکترین نقطهی پل صراط
در قرآن کریم آمده است که در قیامت موقفهای گوناگونی است که توقف برخی از گنهکاران در هر یک از آنها به مقدار هزار سال دنیوی خواهد بود، در این نوشتار میخواهیم ببینیم مقصود از آن چیست؟
قبل از هر چیز یادآور میشویم که متکلمان اسلامی از مواقف قیامت گاهی به «قنطره»ها و «عقبه»ها تعبیرمی آورند ولی قبل از آنان دو واژه «قنطره» و «عقبه» در آیات قرآن و روایات اسلامی مطرح شده است و متکلمان نیز آنها را در مباحث کلامی خود بکار بردهاند.
کلمهی «موقف» به معنی محل توقف(ایستگاه و کلمهی «قنطره» به معنی «پل» و واژهی «عقبه» به معنای «گردنه» است).
امیر مۆمنان (علیهالسلام) در وصایای معروف خود به فرزند گرامیش امام حسن مجتبی (علیهالسلام)میفرماید:
«وَاعْلَمْ أَنَّ أَمامَکَ عَقَبَةً کَۆُوداً، اَلْمُخِفُّ فِیها أَحْسَنُ حالاً مِنَ الْمُثْقِلِ وَالمُبْطِئُ عَلَیْها أَقْبَحُ حالاً مِنَ الْمُسْرِع وَانّ مَهْبِطَکَ بِها لا مَحالَةَ إِمّا عَلی جَنَّة أَوْ عَلی نار...».([1])
«فرزندم بدان که (پس از مرگ) گردنهی سختی در پیش رو داری، انسانهای سبکبار (از نظر گناه) از افراد سنگینبار، وضعیت بهتری دارند، هر کس با تأمل و درنگ از آن عبور کند از آن کسی که با سرعت از آن میگذرد، وضع بدتری خواهد داشت پایان گذر از آن (فرودگاه) یا بهشت است و یا دوزخ».
مواقف قیامت از نظر متکلمان اسلامی
برخی از متکلمان اسلامی در مورد این مسئله به اجمال گذشتهاند و هیچ گونه توضیحی دربارهی آن ندادهاند ولی دو متکلم نامدار شیعه:(شیخ صدوق/ م381) و (شیخ مفید/م413) به تفسیر آن پرداخته و هر یک نظر خاصی را ابراز نموده است و ما در اینجا برای آگاهی خوانندگان دیدگاه آنان را یادآور میشویم:
عقبه های قیامت از نظر شیخ صدوق
شیخ صدوق در این مسئله (بسان دیگر مسایل کلامی) بیشتر به ظواهر توجه نموده و حاصل آنچه را که از ظاهر روایات در این باره به دست میآید، به عنوان اندیشه کلامی خود ابراز نموده است. وی میگوید:
«اعتقاد ما در مورد عقبههایی که بر طریق و راه محشر قرار دارد، این است که هر یک از آنها به نام یکی از فرایض دینی نامگذاری شده، و انسان موظف است از آنها عبور نماید، هرگاه به خاطر کارهای نیک و در پرتو رحمت الهی از یکی از آن عقبهها بگذرد به عقبه دیگر میرسد که باید از آن نیز عبور نماید، و به این ترتیب باید از همهی موقفها و عقبهها بگذرد و در غیر این صورت به دوزخ سقوط خواهد کرد آنگاه میگوید: عقبه های یاد شده همگی بر «صراط» قرار دارند و نام یکی از آنها «ولایت» است که همهی اهل محشر در آنجا بازداشت میشوند و در مورد ولایت امامان معصوم (علیهم السلام) مورد سۆال قرار میگیرند خطرناکترین عقبه های صراط، عقبه ای است که به نام «مِرْصاد» نامگذاری شده است و خداوند به عزت و جلال خود سوگند یاد کرده است که در این «عقبه» ستمگران را بازداشت نماید چنان که میفرماید:
(إِنَّ رَبَّکَ لَبِالْمِرْصادِ) .([2])
«حقّا که آفریدگار تو در کمینگاه (ستمگران) است».
حضرت علی (علیهالسلام) نیز به ستمگران هشدار داده میفرماید:
«وَلَئِنْ أَمْهَلَ اللّهُ الظّالِمَ فَلَنْ یَفُوتَ أَخْذُهُ وَهَولَهُ بِالْمِرصادِعَلی مَجازِ طَریقِهِ» .([3])
«اگر خداوند به ستمگران مهلت میدهد ولی هرگز آنان را رها نخواهد کرد و در کمین گاهی در مسیرشان از آنان انتقام خواهد گرفت».
همان گونه که یادآور شدیم نظریهی مرحوم صدوق در مورد مواقف و عقبه های قیامت در حقیقت تلخیص روایاتی است که در این باره آمده است، وما در اینجا نمونههایی را یادآور میشویم:
1. از رسول گرامی (صلی الله علیه وآله وسلم)روایت شده است که فرمودند: بر روی «صراط» سه «قنطره»(پل) نصب شده است:
الف. قنطره امانت و خویشاوندان.
ب. قنطره نماز.
ج. قنطره عدل الهی.
هرگاه انسان از دو قنطره نخست با موفقیت عبور نماید، در موقف عدل الهی قرار میگیرد و از وی دربارهی رعایت حقوق دیگران سۆال میشود و اگر به کسی ستم نموده است حق عبور از آن به وی داده نمیشود تا مجازات گردد.([4])
2. صدوق در ثواب الأعمال از امام صادق (علیهالسلام) روایت کرده است که در تفسیر آیهی (إِنَّ رَبَّکَ لَبِالْمِرْصادِ)فرمودند:
«قَنْطَرةٌ عَلَی الصِّراطِ لا یَجُوزُها عَبْدٌ بِمَظْلَمَة».([5])
3. از ابن عباس روایت شده است که بر جسر (پل) جهنم هفت موقف و بازداشتگاه است، در اولین موقف از توحید سۆال میشود اگر عقیدهی او در مورد توحید کامل باشد به موقف دوم میرسد که دربارهی نماز از او سۆال میشود هرگاه نماز را صحیح انجام داده است، به بازداشتگاه سوم انتقال داده میشود، و در آن از زکات سۆال میشود و پس از آن نوبت به روزه خواهد رسید و پس از آن موقف پنجم است که مربوط به حج است و ایستگاه ششم عمره و بالأخره هفتمین بازداشتگاه مربوط به مظالم (حقوق دیگران) است و سرانجام اگر از همین مواقف با موفقیت گذشت وارد بهشت میگردد.([6])
همان گونه که ملاحظه میشود، ظاهر روایات مزبور و روایات مشابه آنها این است که در قیامت مواقف و قنطره هایی بر روی صراط نصب میگردد و در آن مواقف انسانها دربارهی هر یک از فرایض دینی مورد سۆال قرار میگیرند.
عقبه های قیامت از نظر شیخ مفید
شیخ مفید در مباحث کلامی خود به عقل و داوریهای آن بیشتر اعتماد مینماید و مفاهیم و مسایل کلامی و دینی را بر این اساس تفسیر مینماید و در شرح کلام صدوق میگوید:
عقبه های قیامت همان احکام دینی است که انسانها باید در روز قیامت پاسخگوی آنها باشند ولی هرگز مقصود این نیست که حقیقتاً در سرای دیگر کوهها و گردنه های صعبالعبوری بر صراط قرار دارد و بندگان موظفند تا از آنها عبور نمایند و خود را به بهشت برسانند، بلکه مقصود از «عقبه»(گردنه) که در قرآن و روایات آمده است، همان دستورات الهی است که از آنجا که رعایت آنها تحمل مشکلات و دشواریهایی را همراه دارد از آنها به «عقبه» تعبیر شده است.([7])
سپس میافزاید: التزام به آنچه «حشویه» میگویند که روز قیامت، کوههایی با گردنه ای صعبالعبور آفریده میشود و اهل محشر باید از آنها عبور نمایند، ادعایی بدون دلیل است، زیرا نه از نظر دلایل نقلی مطلب روشن و قابل اعتمادی در دست است و نه عقل در این باره قضاوت و حکمی دارد، زیرا آنچه از نظر عقل لازم و قطعی است، این است که بر اساس اصل حکمت الهی به برپایی قیامت حکم قطعی مینماید، ولی در مورد خصوصیات یاد شده اگر چه امکان آن را نفی نمیکند، ولی هیچ گونه حکمی بر لزوم آن ندارد.([8])
در توضیح کلام مفید یادآور میشویم واژهی «عقبه» در قرآن در مورد برخی از فرایض و احکام الهی به کار رفته است چنان که میفرماید:
(فَلاَ اقْتَحَمَ الْعَقَبَةَ * وَما أَدْریکَ مَا الْعَقَبَةُ * فَکُّ رَقَبَة * أَوْ إِطْعامٌ فی یَوْم ذی مَسْغَبَة * یَتیماً ذا مَقْرَبَة * أَوْ مِسْکِیناً ذا مَتْرَبَة).([9])
«از گردنه صعبالعبور به آسانی و به سرعت بالا نرفت و نمیدانی که آن گردنه چیست؟ آزاد کردن بنده، یا طعام دادن در روز فقر و تهیدستی به یتیم خویشاوند یا مسکین فوقالعاده تهیدست و بیچاره».
قرآن کریم در تفهیم معارف عمیق و تعالیم عالی خود از روش تمثیل و تشبیه بهره میگیرد، و بدین طریق فهم عمیقترین معارف را برای ذهنها و اندیشه های معمولی آسان میسازد.
بررسی آیات تمثیلی قرآن خود بحث جداگانه ای را میطلبد که در حوصلهی بحث ما نیست.آیهی یاد شده در حقیقت از آیات تمثیلی قرآن است، که واقعیت غیر محسوس را به واقعیت محسوس تشبیه مینماید، همهی افراد با کوه و گردنه های صعبالعبور آن به نوعی آشنایی دارند و دشواری عبور از آنها برای نیل به مقاصد دنیوی برای همگان معروف و معهود است قرآن کریم در این آیات این واقعیت را بیان نموده است که رسیدن به مقاصد عالی اخروی و انسانی نیز در گرو تحمل مشکلات و سختیهایی است و راه رسیدن به آن رعایت قوانین الهی است و از آنجا که قوانین دینی با تمایلات مرزنشناس حیوانی تضاد و تصادم دارند، در حقیقت رعایت این قوانین بسان عبور از گردنه های سخت و صعبالعبور است و هر کس در دنیا به آسانی از این گردنهها بگذرد، یعنی قوانین الهی را کاملاً رعایت نماید در سرای دیگر نیز به آسانی از آنها خواهد گذشت و «محاسبه» برای او سهل و آسان خواهد بود.
شاهد بر این مطلب آیات بعدی است چنان که میفرماید:
(ثُمَّ کانَ مِنَ الَّذِینَ آمَنُوا وَتَواصَوْا بِالصَّبْرِ وَتَواصَوْا بِالْمَرْحَمَةِ * أُولئِکَ أَصْحابُ الْمَیْمَنَةِ * وَالَّذینَ کَفَرُوا بِ آیاتِنا هُمْ أَصْحابُ الْمَشْئَمَةِ * عَلَیْهِمْ نارٌ مُۆْصَدَةٌ) .([10])
«سپس از انسانهایی میباشد که ایمان آورده و یکدیگر را به صبر و مهربانی سفارش مینمایند این گونه افراد در قیامت اهل سعادت و یُمن میباشند و آنان که به آیات ما کفر ورزیدهاند، در سرای دیگر اهل شومی و شقاوتند، آتشی از هر جهت آنان را احاطه خواهد کرد».
در این آیات سرنوشت اخروی انسانها و این که از اهل سعادت و یا شقاوت خواهند بود، نتیجهی عبور آنان از «گردنهها» دانسته شده و گردنهها نیز به آزاد نمودن بردگان، اطعام یتیمان و تهیدستان، سفارش به صبر و مهربانی، در پرتو ایمان به خدا تفسیر شده است بنابراین مقصود از عقبهها، همان ایمان به خدا و احکام الهی است، نه این که در واقع، کوهها و گردنههایی صعبالعبور در قیامت پدید میآیند و به اهل محشر دستور داده میشود تا از آنها بگذرند و وارد بهشت گردند بدیهی است آنچه در گذشتن از این نوع گردنهها مۆثر و سودمند است، قدرت و توانایی جسمانی است نه ایمان و اعمال صالح ـ و حال آن که آنچه در قیامت مایهی رسیدن به بهشت میباشد ایمان و عمل صالح است و توانایی جسمانی هیچگونه تأثیری در این رابطه ندارند.
بنابراین میتوان گفت آنچه مُعلّم شیعه (شیخ مفید) در این باره بیان نموده است صحیحتر و واقعبینانه تر به نظر میرسد.([11]).
منبع:tebyan.net
[1] . نهجالبلاغه:صبحی صالح، بخش نامهها و وصایا، شمارهی 31.
[2] . فجر/14.
[3] . نهجالبلاغه: خطبه 71.
[4] . بحارالأنوار،ج7،ص125، روایت 11 وج8، باب 22، روایت 2و9.
[5] . بحار الأنوار،ج8،ص66.
[6] . بحارالأنوار،ج8،ص64.
[7] . بنابراین نباید به ظاهر این گونه تعبیرها جمود ورزید، بلکه این گونه تعبیرها نوعی تشبیه و تمثیل است که برای این که حقایق غیر محسوس برای ذهنهای ابتدایی قابل درک باشد مورد استفاده قرار میگیرند.
[8] . بحارالأنوار،ج7،ص129.
[9] . بلد/11 ـ 16.
[10] . بلد/17 ـ 20.
[11] . منشور جاوید، ج9، ص 309 ـ 316.