مذهبی
2 دقیقه پیش | دعای مشلول همراه ترجمهدعای مشلول همراه ترجمه موسوم به دعاى «الشاب المأخوذ بذنبه» [یعنى: جوانى كه به سبب گناهش گرفتار عذاب حق شده] این دعا از كتابهاى كفعمى و«مهج الدعوات» نقل شده، و دعایى ... |
2 دقیقه پیش | رمزی برای استجابت دعایکی از این دعاهای ارزشمند، مناجات شریف شعبانیه است بر اساس منابع روایی برترین و محبوب ترین کارها نزد خداوند متعال در بین بندگان خویش، دعا کردن معرفی شده است، از طرفی ... |
رقیه، تنها یک کودک خردسال نیست
رقیه تنها یک کودک خردسال نیست!
رقیه تنها یک امامزاده نیست!
رقیه تنها دختر دردانه حسین علیه السلام نیست؛ رقیه، رمزی از رازهای عاشوراست.
آن هنگام که حسین بن علی علیه السلام مدینه را به مقصد کوفه برای نجات آنها که نامه نوشته بودند و از ظلم یزید شکوه کردند، ترک کرد و عازم کربلا شد میدانست که تقدیر چگونه رقم خورده است. جبرییل خبر قیامت عاشورا را به محمد امین صلی الله علیه و آله داده بود و آدم علیه السلام بر نام حسین و مظلومیتش گریسته بود.
مگر می شود که حسین علیه السلام نداند که قدم در کدام وادی می نهد و سرنوشت خاندانش چگونه می شود؟
زینب علیهاالسلام قافله سالار این رسولان بود و رقیه علیهاالسلام نیز پیام آوری برای تمام آنهایی که تاریخ را امروز در غزه تکرار میکنند و رقیهها را بی آنکه بدانند به مسلخ عشق میبرند؛ و چه خیال خامی که رقیهها همیشه بر تارک تاریخ بهترین راویان حماسه و خوناند...
و باید دانست که عاطفه همه عالمیان در کفه ترازوی وجودی رقیه 3 ساله می شکند چه کرده است رقیه با تاریخ کربلا؟...
حسین علیه السلام اسطوره تسلیم و بندگی خداوند است در عاشورا.
زینب علیهاالسلام اسطوره صبر است.
عباس علیه السلام نماد شجاعت و وفاداری.
زینب علیهاالسلام قافله سالار این رسولان بود و رقیه علیهاالسلام نیز پیام آوری برای تمام آنهایی که تاریخ را امروز در غزه تکرار میکنند و رقیهها را بی آنکه بدانند به مسلخ عشق میبرند؛ و چه خیال خامی که رقیهها همیشه بر تارک تاریخ بهترین راویان حماسه و خوناند...
و رقیه... و رقیه؛ مظهر عاطفه و دلبستگی و بندگی در عین کودکی...
چگونه است که کودکی با فهم کودکانه اش اینچنین بی امام بودن را تاب نمی آورد و در پی گمشدهاش جان میسپارد؟
رقیه علیهاالسلام در پشت پرده حجاب، رازهای نگشوده کربلا را دیده است.
قلب کوچکش بدون پدر دیگر قادر به تپیدن نیست.
عزاداری و شکوه اش هم در سوگ پدر تاریخ را شرمگین می کند .
بابا... عمه ام را زدند!
بابا... ما را بر شتر بی جهاز سوار کردند.
بابا... آنها که برایت دعوتنامه فرستادند؛ در کوچه و خیابان بر سر بریده تو هلهله کردند و به ما خندیدند!
حکایت غریبی است؛ حکایت رقیه با سر بریده پدر که فهم بشری از دریافت آن عاجز است؛ داستان دلدادگی و اطاعت محض از ولی زمان است و...
دیگر اینجا گفتگو را راه نیست پرده افکندند و کس آگاه نیست
تنها ایستادن بر بلند ترین قله های جلال و صبر و حلم، درس کوچکی است که کودکان حسین علیه السلام به آیندگان آموختند و رقیه کلید رازهای ناگشوده فرهنگ عاشوراست...
منبع:tebyan.net
ویدیو مرتبط :
آوازخوانی خیابانی کودک خردسال
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
دختران برای ازدواج زورگیری میکردند/ حمله بی رحمانه به دو کودک خردسال+عکس
دختران برای ازدواج زورگیری میکردند/ حمله بی رحمانه به دو کودک خردسال+عکس
به گزارش باشگاه خبرنگاران؛ 30 خرداد ماه امسال ساعت 11 صبح چند تن از اهالی منطقه علی آباد با 110 تماس گرفتند و پلیس را در جریان دستگیری دو دختر زورگیر گذاشتند.
ماموران کلانتری 160 خزانه بلافاصله جهت بررسی موضوع به محل اعزام شدند.
پس از حضور ماموران در محل پیرمردی به نام قاسم به همراه زن جوانی که عروسش بود به نام فاطمه به ماموران مراجعه کردند و اظهارداشتند: یک ساعت پیش دو دختر جوان به درب منزل آن ها آمدند و خود را ماموران بهداشت معرفی کردند.
پیرمرد در ادامه به ماموران گفت: دختران سوالات متداولی را درباره مسائل مختلف پرسیدند و سپس تقاضا کردند که وارد خانه شوند و از سرویس بهداشتی استفاده کنند.
دختران زمانی که وارد خانه شدند درب خانه را بستند و ناگهان یکی از آنان از زیر مانتو چاقو درآورد و دیگری نیز با در دست داشتن اسپری شبیه گاز اشک آور حمله ور شد و به دلیلی که من صدایم در نیایید یک روسری در دهانم فرو کردند و دختر نیز چاقو را زیر گلویم گذاشت و گفت: "اگر صدایت دربیاید سرت را میبریم".
پیرمرد قربانی در حالی که اوضاع روحی خوبی نداشت گفت: با سر و صدای ایجاد شده عروسم به همراه دو کودک خردسالش به پایین آمد و با مشاهده این موضوع با چوبی که در کنار حیاط بود به مقابله دختران زورگیر پرداخت.
عروس این خانواده در ادامه صحبت های پدر شوهرش گفت: در حالی که دختران زورگیر به طور بیرحمانه قصد صدمه رساندن به من و کودکانم را داشتند، برای دفاع از کودکانم و پدر شوهرم چوب را برای ترساندن مداوم به سمت آنان رها میکردم تا اینکه از جیغ من همسایه ها از دیوار خانه بالا آمدند و به کمک ما شتافتند.
عروس خانواده در پایان به ماموران تاکید کرد که دختران در حال حاضر به کمک اهالی دستگیر و در انباری خانه محبوس شدند.
همچنین گروهی از اهالی نیز به ماموران اظهار داشتند که زمانی که ما برای کمک از خانه خارج شدیم مشاهده کردیم که یک دستگاه خودروی سمند که دارای 2 سرنشین پسر بود با دیدن ما اقدام به فرار کرد.
ماموران کلانتری 160 خزانه دختران زورگیر را دستگیر کردند و آنان را به همراه اموال مکشوفه شامل یک چاقوی سلاخی و یک عدد چسب پهن که برای بستن دهان و دست قربانیان مورد استفاده قرار میگرفت، به کلانتری انتقال دادند.
رئیس کلانتری 160 خزانه "سرهنگ احمد صالحی" با تائید این خبر به باشگاه خبرنگاران؛ اظهار داشت: متهمان با انتقال به کلانتری به جرم خود اعتراف کردند و به ماموران گفتند که دو ماه پیش در پارک با دو پسر آشنا شدیم و سپس آنان با وعده های ازدواج ما را وادار به انجام چنین اعمالی میکردند.
به گفته صالحی دختران زورگیر به نام های مهپاره(21ساله) ساکن شهرستان استان تهران و الناز (25 ساله) ساکن تهران به چندین فقره زورگیری به همین روش در مناطق مختلف تهران اعتراف کردند. لذا پرونده متهمان در اختیار ماموران آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت تا سایر همدستان این دختران شناسایی و دستگیر شوند./باشگاه خبرنگاران