مذهبی


2 دقیقه پیش

دعای مشلول همراه ترجمه

دعای مشلول همراه ترجمه   موسوم به دعاى «الشاب المأخوذ بذنبه» [یعنى: جوانى كه به سبب گناهش گرفتار عذاب حق شده] این دعا از كتابهاى كفعمى و«مهج الدعوات» نقل شده، و دعایى ...
2 دقیقه پیش

رمزی برای استجابت دعا

یکی از این دعاهای ارزشمند، مناجات شریف شعبانیه است   بر اساس منابع روایی برترین و محبوب ترین کارها نزد خداوند متعال در بین بندگان خویش، دعا کردن معرفی شده است، از طرفی ...

رحلت حضرت محمد (ص)



وفات پیامبر,وفات حضرت محمد(ص),رحلت حضرت محمد (ص)

رحلت حضرت محمد (ص)
در سال یازدهم هجرت رسول اكرم (ص) در آخرین سفرحج (در عرفه)، در مكه و در غدیرخم، در مدینه قبل از بیمارى و بعد از آن در جمع یاران و یا در ضمن ‏سخنرانى عمومى، با صراحت و بدون هیچ ابهام، از رحلت ‏خود خبر داد. چنان كه قرآن رهروان رسول خدا (ص) را آگاه ساخته بود كه ‏پیامبر هم در نیاز به خوراك و پوشاك و ازدواج و وقوع بیمارى و پیرى مانند دیگر افراد بشر است و همانند آنان خواهد مرد.


پیامبر اكرم (ص) یك ماه قبل از رحلت فرمود:
" فراق نزدیك شده و بازگشت ‏به سوى خداوند است. نزدیك است فراخوانده شوم و دعوت حق را اجابت  نمایم و من دو چیز گران در میان شما مى ‏گذارم و مى ‏روم: كتاب خدا و عترتم، و خداوند لطیف و آگاه به  من خبر داد كه این دو هرگز از یكدیگر جدا نشوند تا كنار حوض كوثر برمن ‏وارد شوند. پس خوب بیندیشید چگونه با آن دو رفتار خواهید نمود."


در حجه ‏الوداع در هنگام رمى‏ جمرات فرمود: "مناسك خود را از من ‏فرا گیرید، شاید بعد از امسال دیگر به حج نیایم و هرگز مرا دیگر در این جایگاه نخواهید دید."
روزى به آن حضرت خبر دادند كه مردم از وقوع مرگ شما اندوهگین ‏و نگرانند. پیامبر در حالى كه به  فضل بن عباس و على بن ‏ابی‌‏طالب (ع) تكیه داده بود به سوى مسجد رهسپار گردید و پس ازدرود و سپاس  پروردگار، فرمود: "به من خبر داده‏ اند شما از مرگ ‏پیامبر خود در هراس هستید. آیا پیش از من، پیامبرى بوده است كه‏ جاودان باشد؟! آگاه باشید، من به رحمت پروردگار خود خواهم ‏پیوست و شما نیز به  رحمت پروردگار خود ملحق خواهید شد."
روزی دیگر پیامبر (ص) با کمک علی (ع) و جمعی از یاران خود به قبرستان بقیع رفت و برای مردگان طلب آمرزش کرد.


سپس رو به علی (ع) کرد و فرمود: " کلید گنجهای ابدی دنیا و زندگی ابدی در آن، در اختیار من گذارده شده و بین زندگی در دنیا و لقای خداوند مخیر شده ام، ولی من ملاقات با پروردگار و بهشت الهی را ترجیح داده ام."
در چند روز آخر از زندگى رسول اكرم (ص) آن بزرگوار در مسجد پس از انجام نماز صبح فرمود:
"اى مردم! آتش فتنه‏ ها شعله ‏ور گردیده و فتنه‏ ها همچون پاره‏هاى امواج تاریك شب روى آورده است. من در روز رستاخیز پیشاپیش شما هستم و شما در حوض کوثر بر من در می آئید.


آگاه باشید که من  درباره ثقلین از شما می پرسم، پس بنگرید چگونه پس از من درباره آن دو رفتار می کنید، زیرا که خدای لطیف و خبیر مرا آگاه ساخته که آن دو از هم جدا نمی شوند تا مرا دیدار کنند. آگاه باشید که من آن دو را در میان شما به جای نهادم  ( کتاب خدا و اهل بیتم ). بر ایشان پیشی نگیرید که از هم پاشیده و پراکنده خواهید شد و درباره آنان کوتاهی نکنید که به هلاکت می رسید." آنگاه پیامبر (ص) با زحمت به سوی خانه اش  به راه افتاد. مردم با چشمانی اشک آلود آخرین فرستاده الهی را بدرقه می کردند.

 

در آخرین روزها پیامبر به علی (ع) وصیت نمود که او را غسل و کفن کند  و بر او نماز بگزارد. علی (ع) که جانش با جان پیامبر آمیخته بود، پاسخ داد: " ای رسول خدا ، می ترسم طاقت این کار را نداشته باشم. " پیامبر (ص) علی (ع) را به خود نزدیک کرد . آنگاه  انگشترش را به او داد تا در دستش کند. سپس شمشیر، زره و سایر وسایل جنگی خود را خواست و همه آنها را به علی سپرد.

 

فردای آن روز بیماری پیامبر (ص) شدت یافت اما او در همین حال نیز اطرافیان خود را درباره حقوق مردم و توجه به مردم سفارش می کرد. سپس به حاضران فرمود: " برادر و دوستم را بخواهید به اینجا بیاید." ام سلمه، همسر پیامبر گفت: " علی را بگویید بیاید.

زیرا منظور پیامبر جز او کس دیگری نیست." هنگامی که علی (ع) آمد ، پیامبر به او اشاره کرد که نزدیک شود. آنگاه علی (ع) را در آغوش گرفت و مدتی طولانی با او راز گفت تا آنکه از حال رفت و بیهوش شد. با مشاهده این وضع، نواده های پیامبر (ص) حسن و حسین (ع) به شدت گریستند و خود را روی بدن رسول خدا افکندند. علی (ع)  خواست آن دو را از پیامبر (ص) جدا کند. پیامبر (ص) به هوش آمد و فرمود:
"علی جان آن دو را واگذار تا ببویم و آنها نیز مرا ببویند، آن دو از من بهره گیرند و من از آنها بهره گیرم."
سرانجام پیامبر (ص) هنگامی که سرش بر دامان علی (ع) بود، جان به جان آفرین تسلیم کرد.


جلوه هایی از حقیقت وجودی نبی اکرم (ص) در قرآن کریم
از عایشه پرسیدند: اخلاق پیامبر چگونه بود؟ پاسخ داد: خلق و خوی پیامبر(ص)، قرآن بود. شخصیت جامع و چند بعدی پیامبر اسلام و كمال و عظمت معرفتی، اخلاقی و وجودی آن بزرگوار، قرآن مجس


ویدیو مرتبط :
کریمی - رحلت حضرت محمد (ص) - گریونه چشای عالم

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

سخنان حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم




حضرت محمد(ص)

 

 

1. أیها الناس إن ربکم واحد و إن أباکم واحد کلکم لآدم و آدم من تراب «إن أکرمکم عندالله أتقاکم» و لیس للعربي علی أعجمي فضل إلّا بالتقوی.

 

ای مردم، به درستی که خدای شما یکی است و پدر شما یکی است و همه شما از حضرت آدم علیه السلام هستید و حضرت آدم علیه السلام از خاک است. به درستی که بزرگوارترین شما نزد خداوند متعال باتقواترین شماست. برای شخص عرب بر شخص غیر عرب فضیلتی نیست مگر به سبب تقوا.

 

 

2. لا شيء أحق بطول سجن من لسان و قال: لسانک سبع إن أطلقته أکلک.

 

هیچ شیئی مثل زبان مستحق تر از زندان طولانی نیست و فرمودند: زبانت شیر درنده ای است که اگر او را رها کنی تو را از بین می برد.

 

 

3. الأمانة تجلب الرزق و الخیانة تجلب الفقر.

 

امانت، رزق و روزی و خیانت فقر را جلب می کند.

 

 

4. خصلتان لیس فوقهما من البر شيء: الایمان بالله و النفع لعبادالله و خصلتان لیس فوقهما من الشر شيء: الشرک بالله و الضرر لعباد الله.

 

دو صفت است که خوبی ای بالاتر از آن نیست: ایمان به خداوند متعال و بهره رساندن به بندگان خدا و دو صفت است که بدی ای بالاتر از آن نیست: شرک ورزیدن به خداوند متعال و ضرر رساندن به بندگان خدا.

 

 

5. علیک بالشکر فإنّه یزید في النعمة و أکثر من الدعاء فإنک لا تدری متی یستجاب لک و إیاک و البغی فإن الله قضی أن من بغي علیه لینصرنّه الله... و إیاک و المکر فإن الله قضی أن لا یحیق المکر السیء إلا بأهله.

 

بر تو باد به شکر نمودن پس به درستی که شکر نمودن نعمت را فزونی می بخشد و زیاد دعا کن پس به درستی که تو نمی دانی زمانی مستجاب می شود برای تو در حالی که ظلمی به تو شده است خداوند متعال روا می دارد نسبت به کسی که به آن ظلم شده، که او را یاری نماید و بر حذر باش از مکر و حیله پس خداوند متعال روا داشته است که برنگرداند مکر سوء را مگر به اهل آن.

 

 

6. أوصاني ربي بتسع، أوصاني بالإخلاص في السر و العلانیة و العدل في الرضا و الغضب والقصد في الفقر و الغنی و أن أعفو عمن ظلمني و أعطي من حرمني و أصل من قطعني و أن یکون صمتي فکرا و منطقي ذکرا و نظري عبراً.

 

سفارش فرموده است خداوند متعال مرا به هفت چیز: سفارش فرموده به اخلاص در پنهان و آشکار و عادل بودن در رضایت و خشمگینی و اقتصاد پیشه کنم در فقر و دارائی و اینکه ببخشایم کسی را که به من ظلم کرده است و عطا کنم به کسی که مرا محروم کرده است و ارتباط برقرار کنم با کسی که با من قطع رابطه کرده و سکوت من فکر و گفتارم ذکر و نظرم عبرت گیری باشد.

 

 

7. العبادة سبعة أجزاء أفضلها طلب الحلال و قال: أفضلکم إيماناً أحسنکم أخلاقاً.

 

عبادت هفت جزء دارد که با فضیلت ترین آنها به دست آوردن حلال است. و فرمودند با ایمان ترین شما خوش اخلاق ترین شماست.

 

 

8. مروءتنا أهل البیت العفو عمن ظلمنا و اعطاء من حرمنا.

 

مرام ما اهل بیت علیهم السلام گذشت است برای کسی که به ما ظلم کرده و بخشش است برای کسی که ما را محروم کرده است.

 

 

9. العلم خزائن و مفاتیحه السئوال، فأرسلوا رحمکم الله فإنه یؤجر أربعة: السائل، و المتکلم، و المستمع و المحب لهم و قال: أقربکم مني غداً في الموقف (القیامة) أصدقکم للحدیث و أدّاکم للأمانة و أوفاکم بالعهد و أحسنکم خلقاً و أقربکم من الناس.

 

علم همچون صندوقچه هایی است که کلیدهای آن سئوال کردن است. پس سئوال کنید خدا شما را رحمت کند چرا که چهار نفر از این کار سود می برند: سئوال کننده، جواب دهنده، شنونده، و دوستار آنها. و فرمودند نزدیک ترین شما فردا در مواقف قیامت راستگوترین شما در گفتار، ادا کننده ترین شما در امانت و باوفاترین شما در عهد و بهترین شما در اخلاق و نزدیک ترین شما به مردم می باشند.

 

 

10. سائلوا العلماء و خاطبوا الحکماء و جالسوا الفقراء، و قال: فضل العلم أحب الي من فضل العبادة و أفضل دینکم الورع.

 

از علماء سئوال کنید و با حکماء صحبت کنید و همنشین فقراء باشید و فرمودند: ارزش علم نزد من بیشتر از عبادت است و بالاترین دینداری شما ورع می باشد.