مذهبی


2 دقیقه پیش

دعای مشلول همراه ترجمه

دعای مشلول همراه ترجمه   موسوم به دعاى «الشاب المأخوذ بذنبه» [یعنى: جوانى كه به سبب گناهش گرفتار عذاب حق شده] این دعا از كتابهاى كفعمى و«مهج الدعوات» نقل شده، و دعایى ...
2 دقیقه پیش

رمزی برای استجابت دعا

یکی از این دعاهای ارزشمند، مناجات شریف شعبانیه است   بر اساس منابع روایی برترین و محبوب ترین کارها نزد خداوند متعال در بین بندگان خویش، دعا کردن معرفی شده است، از طرفی ...

در این حالت توبه پذیرفته نمی شود



توبه,راههای توبه,پذیرفته شدن توبه,پذیرفته نشدن توبه,قبول توبه

انسان مختار است، مى‏ تواند ایمان آورد و یا كفر ورزد. مى ‏تواند بر ایمان خود پایدار و یا در كفر خود پافشارى كند. مى ‏تواند توبه كند یا بر گناه اصرار بورزد.

إِنَّ الَّذِینَ كَفَرُواْ بَعْدَ إِیمَانِهِمْ ثُمَّ ازْدَادُواْ كُفْرًا لَّن تُقْبَلَ تَوْبَتُهُمْ وَأُوْلَئِكَ هُمُ الضَّآلُّونَ (آل عمران ـ 90)
كسانى كه پس از ایمان خود كافر شدند سپس بر كفر [خود] افزودند هرگز توبه آنان پذیرفته نخواهد شد و آنان خود گمراهانند.

گرچه راه توبه بر احدى بسته نیست، امّا نباید گروهى از این توبه‏ى مقدّس سوء استفاده كنند. كسانى كه از ایمان خود دست برداشته و دائماً بر كفر و لجاجت خود مى‏ افزایند و جز لحظه‏ ى مرگ یا غلبه ‏ى مسلمین، حاضر به توبه نیستند، توبه این گونه افراد قابل قبول نخواهد بود، زیرا توبه آداب و شرایط و شیوه‏اى دارد كه شامل حال اینها نمى ‏شود.
 
پیام‏ های آیه:
1ـ ایمانى ارزش دارد كه تا پایان عمر تداوم داشته باشد. ایمانى كه با كفر پایان پذیرد، كارساز نیست. «كَفَرُوا بَعْدَ إِیمانِهِمْ»

2ـ انسان مختار است، مى ‏تواند ایمان آورد و یا كفر ورزد. مى ‏تواند بر ایمان خود پایدار و یا در كفر خود پا فشارى كند. مى ‏تواند توبه كند یا بر گناه اصرار بورزد. «كَفَرُوا بَعْدَ إِیمانِهِمْ»

3ـ هر یك از كمالات و یا انحرافات، قابل افزایش و یا كاهش است.

ازدیاد علم مانند: «زِدْنِی عِلْمًا» (طه، 114)

افزایش هدایت: «زَادَهُمْ هُدًى» (محمّد، 17)

افزایش گمراهى: «ازْدَادُواْ كُفْرًا» (آل عمران، 90)

4ـ خداوند توبه پذیر است، ولى گروهى زمینه‏ ها را از دست داده ‏اند. جرّاح هر چقدر هم لایق باشد، تا زمینه‏ ى پیوند در مریض نباشد كارى پیش نمى ‏برد. «لَنْ تُقْبَلَ تَوْبَتُهُمْ»

5ـ اصرار و تداوم كفر، سبب محرومیّت از پذیرفته شدن توبه است. «ازْدادُوا كُفْراً لَنْ تُقْبَلَ تَوْبَتُهُمْ»

إِنَّ الَّذِینَ كَفَرُوا وَ ماتُوا وَ هُمْ كُفَّارٌ فَلَنْ یُقْبَلَ مِنْ أَحَدِهِمْ مِلْ‏ءُ الْأَرْضِ ذَهَباً وَ لَوِ افْتَدى‏ بِهِ أُولئِكَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِیمٌ وَ ما لَهُمْ مِنْ ناصِرِینَ (آل عمران ـ 91)

همانا كسانى كه كفر ورزیدند و در حال كفر (بدون توبه) مردند، اگر چه زمین را پر از طلا كرده و به عنوان فدیه و باز خرید (از عذاب) بدهند، هرگز از هیچ یك از آنان پذیرفته نمى ‏شود. آنان را عذابى دردناك است و برایشان هیچ یاورى نیست.

پیام ‏های آیه:
1ـ كافر مردن، بزرگ‏ ترین خطر است. «ماتُوا وَ هُمْ كُفَّارٌ» و مسلمان مردن، آرزوى پیامبران است. «تَوَفَّنِی مُسْلِماً»

2ـ در قیامت، مال دنیا بى‏ ارزش است و ذرّه‏ اى كارآیى ندارد. گرچه از جنس طلا و مقدار آن به اندازه ظرفیّت زمین باشد، باز هم پشیزى ارزش ندارد. «مِلْ‏ءُ الْأَرْضِ ذَهَباً»

3ـ ایمان، ارزشى فراتر از تمام مادّیات دارد. در قیامت تنها ایمان است كه مى‏ تواند انسان را نجات دهد. «مِلْ‏ءُ الْأَرْضِ ذَهَباً»

4ـ مرگ در حال كفر، زمینه‏ ى شفاعت را از بین مى‏ برد. «ما لَهُمْ مِنْ ناصِرِینَ»

 شأن نزول:
بعضى گفته ‏اند آیه اول در مورد اهل كتاب كه قبل از بعثت پیامبر اسلام صلی الله علیه و اله به او ایمان آورده بودند اما پس از مبعث به او كفر ورزیدند نازل شده، و بعضى دیگر گفته‏ اند در مورد "حارث بن سوید" و یازده نفر از یاران او كه از اسلام برگشته بودند نازل شده ولى حارث پشیمان شد و توبه كرد و یازده نفر از همراهان او به حال خود باقى ماندند و باز نگشتند و در پاسخ دعوت حارث به او گفتند: ما در مكه مى ‏مانیم و به كار خود بر ضد محمد صلی الله و علیه وآله ادامه مى ‏دهیم و انتظار شكست او را داریم؛ اگر مقصود ما حاصل شد چه بهتر و در غیر این صورت راه توبه باز است و هرگاه برگردیم (او ما را مى ‏پذیرد و) درباره ما همان چیزى كه درباره حارث نازل شد نازل مى‏گردد.

هنگامى كه رسول اللَّه صلی الله علیه و اله مكه را فتح كرد بعضى از آنها وارد اسلام شدند و توبه آنها پذیرفته شد و اما در مورد كسانى كه در حال كفر از دنیا رفته بودند آیه دوم نازل گردید. (مجمع البیان، جلد 1- 2 صفحه 472 ذیل آیه مورد بحث) 

توبه,راههای توبه,پذیرفته شدن توبه,پذیرفته نشدن توبه,قبول توبه

 توبه بى فایده‏
در آیات قبل  از این آیه سخن از كسانى در میان بود كه از راه انحرافى خود پشیمان شده و توبه حقیقى نموده بودند و لذا توبه آنها قبول شد ولى در این آیه سخن از كسانى است كه توبه آنها پذیرفته نیست. اینها كسانى هستند كه نخست ایمان آورده سپس كافر شده و در كفر پافشارى و اصرار دارند و به همین دلیل هیچ گاه حاضر به پیروى از دستورات حق نیستند مگر اینكه كار بر آنها مشكل شود و راهى جز اطاعت و توبه و تسلیم نبینند یقیناً خداوند توبه این گونه افراد را قبول نخواهد كرد.

توبه آنها ظاهرى است چرا كه وقتى پیروزى طرفداران حق را ببینند، از روى ناچارى اظهار پشیمانى و توبه مى‏ كنند و طبیعى است كه چنین توبه ‏اى پذیرفته نشود.

احتمال دیگرى كه در تفسیر آیه اول داده شده این است كه این گونه اشخاص زمانى پشیمان مى‏ شوند و توبه مى‏ كنند كه خود را در آستانه مرگ و پایان عمر ببینند.

و مى ‏دانیم كه در آن ساعت درهاى توبه بسته مى‏ شود و چنان توبه‏ا ى پذیرفته نخواهد شد.

تفسیر سومى براى آیه ذكر شده كه منظور از آن توبه از گناهان معمولى در حال كفر است. مثلاً كسى در كفر خود اصرار داشته باشد ولى از گناهانى مانند ظلم و غیبت و فحشاء توبه كند، توبه او بى ‏فایده است؛ چرا كه شستن آلودگى‏ هاى سطحى از جان و دل با وجود آلودگى‏ هاى شدید و عمیق موثر نخواهد بود.

لازم به یادآورى است كه تفسیر هاى سه‏ گانه فوق منافاتى با هم ندارد و ممكن است آیه ناظر به تمام این توبه ‏هاى بیهوده باشد هر چند تفسیر اول با آیات گذشته و شأن نزول این آیات سازگارتر است.

در آیه بعد به دنبال اشاره‏اى كه در آیه گذشته به توبه‏ هاى بیهوده شد سخن از كفاره بیهوده مى‏ گوید. روشن است كفر تمام اعمال نیك انسان را بر باد مى ‏دهد و اگر تمام روى زمین پر از طلا باشد و در راه خدا انفاق كنند پذیرفته نخواهد شد و صد البته اگر چنین چیزى در قیامت در اختیار آنها باشد و بدهند پذیرفته نیست.

بدیهى است منظور از این تعبیر (تمام روى زمین پر از طلا باشد و انفاق كنند) این است كه انفاق آنها هر قدر زیاد هم باشد، با وجود آلودگى روح و جان و دشمنى با حق بى فایده است وگرنه معلوم است كه اگر مجموع زمین پر از طلا گردد در آن موقع ارزش طلا با خاك یكسان خواهد بود. بنابراین جمله بالا كنایه‏اى براى بیان وسعت دایره انفاق و بخشش است.

در اینكه منظور از این انفاق در این جهان یا جهان دیگر است مفسران دو احتمال داده اند ولى ممكن است آیه ناظر به هر دو باشد؛ چه تمام دنیا را در حال حیات خود انفاق كنند و چه در قیامت به عنوان فدیه بدهند پذیرفته نیست هر چند ظاهر آیه نشان مى ‏دهد كه مربوط به جهان دیگر است. زیرا مى ‏گوید: كسانى كه كافر شدند و در حال كفر از دنیا رفتند یعنى پس از مرگ در حال كفر، اگر فرضا بزرگ ‏ترین ثروت هاى جهان در اختیارشان باشد و تصور كنند همانند این جهان مى ‏توانند با استفاده از ثروت مجازات الهى را از خود دور سازند، سخت در اشتباهند و این جریمه مالى و فدیه به هیچ وجه در مجازات آنها اثر نخواهد داشت.

در واقع مضمون آیه شبیه چیزى است كه در آیه 15 سوره حدید آمده است كه مى ‏گوید: فَالْیَوْمَ لَا یُوْخَذُ مِنكُمْ فِدْیَةٌ وَلَا مِنَ الَّذِینَ كَفَرُوا:"

 

امروز نه از شما (منافقان) و نه از كافران فدیه و غرامتى گرفته (و پذیرفته) نمى‏ شود".

 بحث لغوی:
ملاء: (بكسر- م) مقدارى را گویند كه ظرفى را پر كند و بفتح میم به معنى پر كردن است؛ خواه با آب باشد یا با غیر آن.

افتدى: فدیه، فدى و فداء: عوض (عوضى كه شخص از جانب خود یا دیگران مى ‏دهد) افتداء: عوض دادن.

(بَعْدَ إِیمانِهِمْ) در اینجا به معناى (بعد ان آمنوا) می باشد.

 تشابه آیات:
این آیه شبیه همان چیزى است كه در سوره نساء آیه 18 آمده كه مى‏ فرماید: "كسانى كه اعمال بد انجام مى ‏دهند و به هنگامى كه مرگشان فرا مى ‏رسد توبه مى‏ كنند، توبه آنها پذیرفته نیست."

منابع:
تفسیر نور، ج 2
تفسیر نمونه، ج 2
تفسیر احسن الحدیث، ج 2
تفسیر آسان، ج 2
 تبیان


ویدیو مرتبط :
پذیرفته شدن توبه حضرت آدم

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

نکته ی مهم برای پذیرفته شدن توبه



توبه,توبه کردن,پذیرفته شدن توبه,راههای توبه کردن

بسیار پیش آمده است که ما آدمیان در رهگذر زندگی و در جای و جای و نقطه نقطه آن خطا رفته ایم، به بیراهه کشیده شده ایم، معصیت کرده ایم، و در ادامه آن پشیمانی سراغمان آمده است؛ استغفار کرده ایم.

گاه عزممان را جزم کرده ایم که تکرار گناه نداشته باشیم و بارها از خداوند سبحان خواسته ایم که در این مهم یاورمان باشد.

گاه خواسته ایم که توفیق توبه نصیبمان کند و با بار سنگین گناه و معصیت اجل سراغمان نیاید و فرصتمان تمام نشود.

بسیار گفته ایم که: "أُطلبُ العَفوَ، إِذا العَفوُ نَعتٌ لِکَرَمِکَ"[1] که ای باری تعالی، ای بلند مرتبه؛ بخشش نمایش کرم توست و ما هیچ از متاع ناچیر دنیا نمی خواهیم جز غفران و بخشایش تو. که خودت بارها در مصحف شریف گفته ای که: "انَّ اللهَ غفورٌ رحیمٌ، انَّ اللهَ عفوٌ غفورٌ، انَّ اللهَ هو توّابٌ الرحیمٌ و ..." و ما بر این باوریم؛ و قطعاً آنجا که جهل سراغمان می آید و عمل قبیحی مرتکب می شویم از سر عداوت و لجاجت با امر تو نیست؛ بلکه ما ضعیفیم.

در قرآن کریم خداوند می فرماید: (إِنَّمَا التَّوْبَةُ عَلىَ اللَّهِ لِلَّذِینَ یَعْمَلُونَ السُّوءَ بجِهَالَةٍ ثُمَّ یَتُوبُونَ مِن قَرِیبٍ فَأُوْلَئكَ یَتُوبُ اللَّهُ عَلَیهْمْ وَ كاَنَ اللَّهُ عَلِیمًا حَكِیمًا.)(جز این نیست كه توبه از آن كسانى است كه به نادانى مرتكب كارى زشت مى‏شوند و زود توبه مى‏كنند. خدا توبه اینان را مى‏پذیرد و خدا دانا و حكیم است.)[2]

می توان گفت که یکی از شرایط توبه این است که آدمی از روی جهالت و نادانی مرتکب گناهی شود، جهالت نه به این معنا که نمی داند آن فعل گناه است؛ بلکه بدین مفهوم که از سر عداوت و لجاجت با امر پروردگار انجام نداده باشد.

آدمی باید به محض متوجه شدن توبه کند و آن را به تعویق نیندازد و در ادامه به اصلاح بپردازد. (... أَنَّهُ مَنْ عَمِلَ مِنكُمْ سُوءَ ا بجِهَلَةٍ ثُمَّ تَابَ مِن بَعْدِهِ وَ أَصْلَحَ فَأَنَّهُ غَفُورٌ رَّحِیم.)(... زیرا هر كس از شما كه از روى نادانى كارى بد كند، آن گاه توبه كند و نیكوكار شود، بداند كه خدا آمرزنده و مهربان است.)[3] (وَ إِنىّ‏ لَغَفَّارٌ لِّمَن تَابَ وَ ءَامَنَ وَ عَمِلَ صَالِحًا ثمُ‏ اهْتَدَى.)(هر كس كه توبه كند و ایمان آورد و كار شایسته كند و به راه هدایت بیفتد، مى‏آمرزمش.)[4] یعنی با یاد قلبی خداوند و نه ذکر لسانی استغفار کند، تصمیم قطعی بگیرد که دیگر مرتکب آن نشود و اصرار بر انجام آن نداشته باشد؛ حتماً وعده خداوند شامل حال او می شود؛ (وَ الَّذِینَ إِذَا فَعَلُواْ فَاحِشَةً أَوْ ظَلَمُواْ أَنفُسَهُمْ ذَكَرُواْ اللَّهَ فَاسْتَغْفَرُواْ لِذُنُوبِهِمْ وَ مَن یَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلَّا اللَّهُ وَ لَمْ یُصرِّواْ عَلىَ‏ مَا فَعَلُواْ وَ هُمْ یَعْلَمُونَ.)(و آن كسان كه چون مرتكب كارى زشت شوند یا به خود ستمى كنند، خدا را یاد مى‏كنند و براى گناهان خویش آمرزش مى‏خواهند و كیست جز خدا كه گناهان را بیامرزد؟ و چون به زشتى گناه آگاهند در آنچه مى‏كردند پاى نفشرند.)[5]

آدمی باید بداند اگر از روی علم و عناد با حکم پروردگار عمل قبیح و معصیتی انجام دهد و یا اینکه هنگام فرا رسیدن اجل و مرگ توبه کند؛ در آن صورت طبق آیات قرآن آن توبه پذیرفتنی نیست. (وَ لَیْسَتِ التَّوْبَةُ لِلَّذِینَ یَعْمَلُونَ السَّیِّاتِ حَتىَّ إِذَا حَضرَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قَالَ إِنىّ‏ تُبْتُ الْانَ وَ لَا الَّذِینَ یَمُوتُونَ وَ هُمْ كُفَّارٌ أُوْلَئكَ أَعْتَدْنَا لَهُمْ عَذَابًا أَلِیمًا.)(توبه كسانى كه كارهاى زشت مى‏كنند و چون مرگشان فرا مى‏رسد مى‏گویند كه اكنون توبه كردیم، و نیز آنان كه كافر بمیرند، پذیرفته نخواهد شد. براى اینان عذابى دردآور مهیا كرده‏ایم.)[6] چنین فردی از شیاطین الانس است،

به نوعی استکبار نسبت به مقام باری تعالی دارد و در واقع از هتک حرمت الهی باکی ندارد. این فرد مصداق آیه (مَنِ اتخَّذَ إِلَهَهُ هَوَئه)[7] است.

نکته دیگر در مورد توبه و بازگشت به سوی خداوند سبحان و طلب بخشش کردن این است که انسان توحید در غفران داشته باشد؛ بدین معنا که معتقد باشد هیچ غافر دیگری غیر از خدا وجود ندارد؛ و سهمی برای وثن و صنم نیست تا شمن به آنها مراجعه کند و اثری برای کشیش کاتولیک نخواهد بود تا ترسا بدو مراجعه کند. (... وَ مَن یَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلَّا اللَّهُ...)(... كیست جز خدا كه گناهان را بیامرزد؟... .)[8]

خداوند باری تعالی نیز مزد و اجر توبه کنندگان را پذیرفتن توبه آنها و در ادامه بهشت برین قرار داده است تا آدمیان را تشویق کند تا در پی انجام هر گناهی بازگردند و طلب بخشش بجویند. (وَ الَّذِینَ إِذَا فَعَلُواْ فَاحِشَةً أَوْ ظَلَمُواْ أَنفُسَهُمْ ذَكَرُواْ اللَّهَ فَاسْتَغْفَرُواْ لِذُنُوبِهِمْ وَ مَن یَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلَّا اللَّهُ وَ لَمْ یُصرِّواْ عَلىَ‏ مَا فَعَلُواْ وَ هُمْ یَعْلَمُونَ، أُوْلَئكَ جَزَاۆُهُم مَّغْفِرَةٌ مِّن رَّبِّهِمْ وَ جَنَّاتٌ تجَرِى مِن تحَتِهَا الْأَنهْارُ خَلِدِینَ فِیهَا وَ نِعْمَ أَجْرُ الْعَمِلِینَ.)( و آن كسان كه چون مرتكب كارى زشت شوند یا به خود ستمى كنند، خدا را یاد مى‏كنند و براى گناهان خویش آمرزش مى‏خواهند و كیست جز خدا كه گناهان را بیامرزد؟ و چون به زشتى گناه آگاهند در آنچه مى‏كردند پاى نفشرند. پاداش اینان آمرزش پروردگارشان است و نیز بهشت هایى كه در آن نهرها جارى است. در آنجا جاویدانند و چه نیكو است پاداش نیكوكاران.)[9]

پس می توان اینگونه نتیجه گرفت که راه بازگشت به سوی خداوند عزوجل همواره باز است و انسان می تواند بعد از انجام گناه و معصیت که به خاطر غفلت، جهالت، نسیان، هوای نفس که نوعی جهالت است؛ توبه کند و عزم بر ترک آن داشته باشد و امیدوار باشد که رحمت خداوند شامل حال او خواهد شد. زیرا؛ (فَمَن تَابَ مِن بَعْدِ ظُلْمِهِ وَ أَصْلَحَ فَإِنَّ اللَّهَ یَتُوبُ عَلَیْهِ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِیم.)(هر كس پس از كردار ناپسندش توبه كند و به صلاح آید، خدا توبه او را مى‏پذیرد، كه او آمرزنده و مهربان است.)[10] و هیچ گاه از رحمت الهی و اینکه توبه اش مورد قبول واقع شده است یا خیر؛ ناامید نشود؛ (قَالَ وَ مَن یَقْنَطُ مِن رَّحْمَةِ رَبِّهِ إِلَّا الضَّالُّون.)(گفت: جز گمراهان چه كسى از رحمت پروردگارش نومید مى‏شود؟)[11]

طبق فرموده حضرت امیر المۆمنین:"كَانَ فِی الْأَرْضِ أَمَانَانِ مِنْ عَذَابِ اللَّهِ, وَ قَدْ رُفِعَ أَحَدُهُمَا فَدُونَكُمُ الْآخَرَ فَتَمَسَّكُوا بِهِ، أَمَّا الْأَمَانُ الَّذِی رُفِعَ فَهُوَ رَسُولُ اللَّهِ ص، وَ أَمَّا الْأَمَانُ الْبَاقِی فَالِاسْتِغْفَارُ."[12] بر روى زمین دو پناهگاه از عذاب خداى موجود بود: یكى از آن دو از میان ما رفت، اما آن دیگرى باقى است. پس آن را از دست مدهید و در آن آویزید. پناهگاهى كه از میان ما رفت رسول خداى (صلی الله و علیه وآله) بود، و پناهگاه باقى طلب آمرزش از خداى آمرزگار است. یاد ما آدمیان باشد که توبه عدد و محدودیت ندارد.

باز آ باز آ هر آنچه هستی باز آ                                 گر کافر و گبر و بت پرستی باز آ

این درگه ما درگه نومیدی نیست                          صدبار اگر توبه شکستی باز آ [13]

 
پی نوشت ها :
1. مناجات شعبانیه.
2. نساء/17.
3. انعام/54.
4. طه/82.
5. آل عمران/135.
6. نساء/18.
7. فرقان/43.
8. آل عمران/135.
9. آل عمران/135-136.
10. مائده/39.
11. حجر/56.
12. نهج البلاغه، حکمت 88.
13. رباعی ابو سعید ابوالخیر.


منابع:
1. قرآن کریم، ترجمه آیتی.
2. تفسیر تسنیم، جوادی آملی، عبدالله، ج 15.
3. المیزان فی تفسیر القرآن، طباطبایی، محمدحسین، ج4.
4. نهج البلاغه، شریف رضی، ترجمه اسدالله مبشری.