اخبار


2 دقیقه پیش

عکس: استهلال ماه مبارک رمضان

همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ...
2 دقیقه پیش

تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریم

وزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که می‌تواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام می‌شود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ...

"خاتمی مرده،تنفس مصنوعی نجاتش نمی‌دهد!"



نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی گفت: خاتمی دچار مرگ سیاسی شده كه هیچ‌گونه تنفس مصنوعی نمی‌تواند وی و یارانش را نجات دهد.

 

علی‌اصغر زارعی نماینده  تهران در مجلس شورای اسلامی در گفت‌وگو با خبرنگار سیاسی باشگاه خبری فارس «توانا» در خصوص سخنان اخیر خاتمی در جمع نمایندگان فراكسیون اقلیت مجلس و شروط وی برای حضور اصلاح‌طلبان اظهار داشت: جریان فتنه 88 یك برنامه از پیش برنامه‌ریزی شده بود كه از حدود یك سال قبل از انتخابات 88 اصلاح طلبان با مانورهای مختلف، بستر لازم را برای حضور در انتخابات و مطابق استراتژی‌های خارجی سامان بخشیدند.

وی افزود: خاتمی به دلیل نوع تفكر و خطوط سیاسی و شناختی كه دشمنان نسبت به روحیات شخصی و فردی او پیدا كرده بودند، مهم‌ترین گزینه‌ای بود كه از سال 87 ارتباط با استراتژیست‌های خارجی را برای سامان‌دهی براندازی در كشور با شعار حذف احمدی‌نژاد تعقیب كرد.

این عضو هیئت رئیسه فراكسیون اصولگرایان در ادامه خاطرنشان كرد: خاتمی توانست برخی از مدعیان اصولگرایی را به دلیل اختلاف و كینه‌شان نسبت به احمدی‌نژاد در سیستم خود سازمان‌دهی كرده و اردوگاه منسجمی را در برابر جریان اصولگرای ولایی سازمان‌دهی كند.

زارعی با بیان اینكه خاتمی از محوری‌ترین شخصیت‌های بود كه در فتنه 88 در پشت صحنه قرار داشت، تصریح كرد: خاتمی نقش ارتباط داخل و خارج و پشتیبانی فكری از جریان فتنه را عهده دار بود.

وی ادامه داد: كسانی كه در كف خیابان‌ها آشوب‌های خیابانی را ایجاد كردند در واقع آتش هیجانات را به بهانه انتخابات 88 به وجود آوردند و از اتاق فكری كه خاتمی نیز در آن نقش فعالی داشت دستور می‌گرفتند؛ در نتیجه خاتمی مرتكب خیانت‌های شد كه در تاریخ كشورمان كمتر كسی این اشتباهات را مرتكب شده بود.

نماینده مردم تهران در خانه ملت با تاكید بر اینكه دیدار برخی از اعضای فراكسیون اقلیت مجلس با خاتمی به شدت زیر سوال و پرسش است، اضافه كرد: چگونه می‌توان كسی را كه با طرح شعارهای نظیر تقلب در انتخابات و دروغ بزرگ به كشور و نظام جفا كرده مورد تفقد قرار داد؟

زارعی با اشاره بر اینكه صحبت‌های خاتمی در این جلسه، حكایت از استراتژی جدید سران فتنه برای حفظ جای پای خود در حركت‌های اجتماعی دارد، گفت: هدف دیگر آنها جذب مجدد طیفی از اصولگرایان بی‌بصیرت و یا كم بصیرت است تا بتوانند به حیات سیاسی خود ادامه دهند.

وی در پایان تاكید كرد: خاتمی دچار مرگ سیاسی شده كه هیچ‌گونه تنفس مصنوعی نمی‌تواند وی و یارانش را نجات دهد لذا در این میان آنچه مهم است بصیرت جریان اصولگرایی و افشای شگردهایی ‌است كه مجددا در اتاق فكرهای داخل و خارج برنامه‌ریزی می‌شود.../فارس


ویدیو مرتبط :
#27 چرا به AMP نیاز داریم؟

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

آقای احمدی نژاد! گلوگاه را نگیرید ، تنفس مصنوعی بدهید !



آقای احمدی نژاد! گلوگاه را نگیرید ، تنفس مصنوعی بدهید !

 نیاز امروز کشور نه گرفتن گلوگاه است و نه شعار و آمارهایی که در جامعه نمودی ندارد ، بلکه ساماندهی این وضعیت در جهت ایجاد بازار رقابتی و رشد و شکوفایی شرکتهای دولتی و غیر دولتی موثر در جهت حمایت از تولید ، استاندارد سازی تولیدات ملی و اصلاح رابطه مالی شرکت ها و بانک ها ، مقابله جدی با قانون گریزی های رایج در بودجه ، کاهش تصدی گری دولتی ، توجه جدی به مقوله آموزش و مشاوره در جامعه و رها شدن از مدرک گرایی هایی که اخیراً رایج شده ، می باشد.

 

اخبار,اخبار جدید,اخبار جالب

 

گلوگاه بیمار را که بگیری می میرد ، اما اگر به او تنفس مصنوعی بدهی شاید به زندگی برگردد. اقتصاد بیمار هم همینطور است ، حالا اگر بخواهیم در این یکسال آخر ، گریبانش بفشاریم و بصورت قهری با او مواجه شویم به کوته لحظه ای بیکاری و رکود و کاهش تولید و ... را به دنبال دارد ، اما اگر با تدبیر به التیامش همت گماریم لااقل تنها در دوران مشخص نقاهت ، اندکی زحمت را متحمل خواهیم شد.

 

در همین ارتباط، رییس‌جمهور در سفر اخیر خود به زنجان گفته است: "امسال گلوگاه بودجه را در دست گرفتم و قفل سنگینی بر آن زدم تا خرج‌های بیهوده نشود" وی گفت: البته برخی داد و بیداد می‌كنند و مقاله می‌نویسند اما نظر ما بر این است كه اگر آنها به ما ناسزا هم می‌گویند اشكال ندارد، در عوض این سدها و كارخانه‌ها باید به اتمام برسد و ان‌شاءالله با دعای شما همه این پروژه‌ها به اتمام می‌رسد.

 

با توجه به نقش و اهمیت دولت در اقتصاد و تاثیر اقدامات آن بر رشد و رفاه اجتماعی ، هرگونه اظهار نظری در مسائل مرتبط با مخارج دولت و بازدهی های مثبت و منفی آن تاثیرات جدی بر جامعه می گذارد . در سالهای اخیر اقتصاد ایران با حباب و اختلاس و تحریم چنان درگیر بوده که به نفس نفس افتاده و نیازمند چاره جویی جدی است و شاید گرفتن گلوگاه آن بجای انکه دردی دوا کند ، درمان ها را هم بی نتیجه نماید . دولت  در توزیع درآمد ها در چند سال اخیر روش جدیدی برگزیده است  . در این  روش بیشتر به این نکته اساسی توجه شده که درصد خانوارهای فقیر روستایی را که تقریباً بیش از دو برابر خانوارهای فقیر شهری هستند مورد توجه قرار می گیرند و روند فقر نسبی در این جوامع کاهش می یابد. اما توجه به همین مساله موجب گردیده دولت بصورت جدی در اقتصاد دخالت کند و همین دخالت های بیش از حد در بخش های بانکداری و نبود آزادی های قانونی در اقتصاد ، محدودیت های ایجاد شده در جذب سرمایه های خارجی ، دخالت دولت در تخصیص اعتبار ( نظیر تسهیلات تکلیفی) و نبود آزادی ارائه خدمات مالی ، شرایط نا مناسب بازار کار ، وجود نیروی کار بالا ، قوانین غیر شفاف و دخالت دولت در تعیین قیمت و دستمزد را موجب گردیده است .

 

چگونگی کسب مجوز برای فعالیت های اقتصادی ، احتمال بروز فساد در دستگاه اداری ، قوانین کار ، مقررات زیست محیطی ، ایمنی مصرف کننده و سایر مقررات موثر بر فعالیت های اقتصادی نه تنها در وضعیت نامطلوب قرار دارد که گلوگاه ورود به آن برای اصلاح  هر روز تنگ و تنگ تر می شود و در اقتصاد بیماری که بوجود آمده کالا تبدیل به سرمایه شده و ارزش پول ملی روز به روز کاهش می یابد ، تهیه ملک و لوازم زندگی در هاله ای از ابهام فرو می رود و فاصله طبقاتی به شدت در شهر ها افزایش می یابد ، آموزش های شهروندی در پایین ترین سطح اعتنا در جامعه قرار می گیرد و صاحبان سرمایه حتی مدرک را هم خریداری می کنند . حجم پس اندازها کاهش می یابد و سرمایه گذاری بجای تولید به سوی بازار مکاره ارز و سکه و زمین روانه می شود .

 

بنابراین نیاز امروز کشور نه گرفتن گلوگاه است و نه شعار و آمارهایی که در جامعه نمودی ندارد ، بلکه ساماندهی این وضعیت در جهت ایجاد بازار رقابتی و رشد و شکوفایی شرکتهای دولتی و غیر دولتی موثر در جهت حمایت از تولید ، استاندارد سازی تولیدات ملی و  اصلاح رابطه مالی شرکت ها و بانک ها ، مقابله جدی با قانون گریزی های رایج در بودجه ، کاهش تصدی گری دولتی ، توجه جدی به مقوله آموزش و مشاوره در جامعه و رها شدن از مدرک گرایی هایی که اخیراً رایج شده ، می باشد.

 

مدیران اقتصاد باید با رکود و تورم مبارزه کنند ، نرخ ارز را ثبات ببخشند و تجارت بین الملل را آزاد بگذارند و راه را برای حضور بخش خصوصی هموار کنند ، آیا اقتصاد امروز ما و سیاست های پیش رو امکان وقوع این موارد را به آنها می دهد ؟

 

دولت چه به لحاظ شکلی و چه به لحاظ محتوایی در ارائه لایحه بودجه سال ۹۱ از قانون عدول کرده است. بودجه‌ای که طبق پیش‌بینی باید در نیمه آذر ماه به مجلس ارائه می‌شد، ۲ ماه مسکوت ماند و با تاخیر اواخر بهمن ماه به دست نمایندگان رسید.

 

برقراری انضباط مالی دولت و  تخصیص منابع به اولویت ها و توجه به این نکته که در زمین بازی اقتصاد هر کس باید جای خودش باشد و نقشی که قانون اساسی و مقررات اقتصادی تعیین کرده است ایفا نماید ، راه برون رفت از شرایط فعلی است . مدیریت  اقتصاد ، مدیریت فوتبال نیست که افراد غیرحرفه ای به صرف اینکه قدرت تزریق بودجه دارند در آن به ریاست برسند - حال آنکه همان هم مشکلاتی جدی برای ورزش ایجاد کرده است – اقتصاد مدیران کاربلد ، مشورت پذیر و با تدبیر می خواهد .

 

تازه ترین آمار بانک مرکزی از "شاخص بهای تولید کننده" نشان میدهد هزینه ی تولید در داخل ایران در سال ۹۰ نسبت به سال پیش، بیش از آن ۳۴ درصد افزایش داشته است. آیا این اتفاق با مدیریت صحیح اقتصاد رخ داده است ؟

 

همچنین اخیراً  بانک مرکزی در گزارشی رسمی هشدار داده بهدنبال افزایش تورم ناشی از اجرای هدفمندی یارانهها، پرداخت یارانهها بیتاثیر شده ، سطح رفاه مردم کاهش یافته و شکاف طبقاتی عمیقتر شده است. بروز این مشکلات را نمی توان تماماً به اقدامات خرابکارانه ی دشمن نسبت داد . دشمن ، کارش دشمنی است ، اما ما باید تدبیر کنیم .

 

اشتیاق دولت بر بالابردن مقدار پرداخت یارانه ها در جهت توجه به همان بخش روستا نشین بسیار بالا بود اما با عدم‌تحقق منابع، اعتبارات اختصاص یافته به دیگر بخش‌ها و حوزه‌های لازم نرسید و با اینکه بخش عظیمی از آن صرف پرداخت یارانه‌ها شد ، به دلیل تخصیص منابع نامرتبط، باز هم دولت در پرداخت به هنگام یارانه‌ها با مشکل مواجه شده است . مشکلاتی چون افزایش هزینه‌های تمام شده در تولید ، مشکلات جدی بخش کشاورزی کشور ، عدم حمایت جدی در بودجه از تولید ملی ، رشد اقتصادی پایین ، چالش های جمعیت ، عدم تعادل در توزیع فضایی جمعیت ، مهاجرت گسترده و افزایش جمعیت پایتخت ، بالابودن نرخ بیکاری و ساختار نامتعادل بازار کار ، بحران آلودگی محیط زیست و تخریب منابع طبیعی ، وجود مراجع متعدد تصمیم گیر ، چالش های بهره وری و سرمایه گذاری ، تماماً با تدبیر و نه سنت جدید آمار دادن قابل بهبود است .  آموزش در سطح عمومی نیاز جدی امروز جامعه است ، مردم باید مطالباتشان را بشناسند ، اما عزمی برای آن وجود ندارد. صرفه جویی در همه چیز جز با آموزش امکانپذیر نیست ، چرا که در آن صورت است که تفکرات سیستمی و آینده نگر در جهت تعالی کشور شکل می گیرد .

 

در شرایط فعلی اقتصاد ایران باید واردات را کاهش داد ( بخصوص واردات محصولات بی کیفیت چینی و کالاهای لوکس آقازاده پسند! ) ، تولید داخل را به استانداردهای بین المللی نزدیک کرد ، نقدینگی بالایی که وجود دارد به نحوی مهار کرد که راه افزایش تولید و خروج از فعالیت‌های واسطه گری و سوداگرانه هموار شود.

لذا اینکه گفته شود گلوگاه را می گیریم ، دردی دوا نمی کند ، بلکه باید ساختارها اصلاح شود و همه در مسیر اهداف سند چشم انداز قرار بگیرند و در بهبود اقتصاد ، جهاد کنیم  . چنانکه مقام معظم رهبری فرموده اند :  تفاوت جهاد اقتصادی، با تلاش اقتصادی این است که جهاد اقتصادی، با توجه به حضور دشمن در عرصه مقابله با پیشرفت کشور و ملت معنا پیدا می کند و در واقع مبارزه ای است که آحاد مردم و مسئولان در آن سهیم اند./انتخاب