اخبار
2 دقیقه پیش | عکس: استهلال ماه مبارک رمضانهمزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ... |
2 دقیقه پیش | تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریموزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که میتواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام میشود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ... |
گودزیلای کشاورزی، تمدن ایران را منهدم می کند؟!
بزرگ ترین بحران کشور که همانند آتشی زیر خاکستر در کمین تمدن و موجودیت ایران نشسته،"کمبود آب" است.
این بحران وقتی جدی تر می شود که به یاد بیاوریم تغییرات اقلیمی جهانی، در حال کوچ دادن ایران از زمره کشورهای نیمه خشک به گروه سرزمین های خشک است.
کاهش سال به سال میانگین بارندگی ها در کشور نیز موید این مدعاست. آخرین آمار حاکی است از ابتدای سال آبی جاری(اول مهر93) تا 14 مرداد 94، میزان بارندگی در کشور نسبت به میانگین کل 20 درصد كاهش داشته است و این روند همچنان ادامه دارد.
کمبود منابع آبی باعث برداشت بی رویه از منابع زیر زمینی شده است به گونه ای که برداشت آب به ذخایر استاتیک رسیده است و یک پنجم آن نیز برداشت شده است.(+) ذخایر استاتیک پشتوانه آبی کشورند و میلیون ها سال طول کشیده که شکل بگیرند.
بی هیچ تعارفی باید گفت که با تشدید این وضعیت، آینده ایران چندان مطلوب نخواهد بود:
* بسیاری از روستاها خالی از سکنه و مخروبه خواهند شد.
* زمین های کشاورزی زیادی به بیابان های بی آب و علف تبدیل می شوند. دامداری از بین می رود و بحران تأمین مواد غذایی تشدید خواهد شد.
* انتقال آب های سطحی از نقطه ای به نقطه دیگر به دلیل کمبود فراگیر آب، ممکن نخواهد بود یا با درگیری های سیاسی و اجتماعی جدی همراه خواهد شد؛ درگیری هایی که به نزاع های گسترده فیزیکی نیز منجر خواهند شد.
* بسیاری از شهرهای ایران به ویژه در مرکز کشور، قابل سکونت نخواهند بود.
* با از بین رفتن پوشش های گیاهی، بلایایی مانند توفان شن، فرونشست زمین، آتش سوزی گسترده تر جنگل ها و سیلاب های مقطعی و در عین حال ویرانگر در کشور امری متداول خواهد بود.
* صنایع آب بر، به رکورد مبتلا خواهند شد.
* آب آشامیدنی جیره بندی خواهد شد.
* تنش های سیاسی و امنیتی با کشورهای همسایه بر سر منابع آبی مشترک به حداکثر خواهد رسید.
* مهاجرت از مناطق بی آب به مناطق کم آب و سپس تلاش برای مهاجرت از کشور افزایش می یابد.
* نارضایتی عمومی و امکان تنش های اجتماعی و سیاسی بالا می رود.
* ...
این ها تنها بخش هایی از ماجرایی است که بی هیچ تعارفی در انتظار ماست مگر این که تدبیری جدی اندیشیده شود و مشکل به طور ریشه ای حل شود.
ریشه مشکل این است که کشاورزی در ایران، تبدیل به "هیولا"یی شده که هم در حال نابودی خود است و هم اضمحلال حیات جمعی و تمدن ایران را هدف قرار داده است.
قبل از پرداختن به این موضوع ، به این سوال فکر کنید: اگر کسی سد لتیان را با 95 میلیون متر مکعب آب در پشت آن منهدم کند، چه واکنشی در کشور صورت می گیرد؟ آیا مردم نگران و رسانه ها حساس نمی شوند؟ آیا تمام دستگاه های اطلاعاتی و امنیتی شبانه روز به دنبال متهم نمی گردند؟ آیا دولت نشست اضطراری برگزار نمی کند؟ آیا مجلس جلسه فوق العاده تشکیل نمی دهد؟ آیا قوه قضاییه این "پرونده ملی" را خارج از نوبت رسیدگی نمی کند و هزار آیای دیگر؟!
خبر فاجعه بار این است که هیولای کشاورزی در ایران، سالانه 715 سد لتیان را منهدم می کند، درست مانند فیلم های گودزیلایی! و همه ما چنان از کنار این « اَبَرفاجعه » با بی اعتنایی می گذریم که گویا آب از آب تکان نخورده است!
در ایران سالانه حدود 93 میلیارد متر مکعب آب مصرف می شود که 86 میلیارد مترمکعب آن به بخش کشاورزی اختصاص می یابد و بخش کشاورزی هم که گویا در اعماق تاریخ متوقف شده و با همان روش های زمان مادها آب را مصرف می کند، 68 میلیارد متر مکعب از این آب ها را به هدر می دهد.(+)
اگر اسم این وضعیت برای کشور کم آبی مانند ایران، فاجعه و مصیبت نیست پس چیست؟! بخش کشاورزی سالانه معادل 715 برابر حجم مفید مخزن سد لتیان تهران، آب هدر می دهد. اگر حمله نظامی خارجی هم صورت بگیرد، چنین خسارتی وارد نمی شود.
بار دیگر به فهرست مصائبی که در صورت عدم مدیریت صحیح منابع آب در انتظار کشور است نگاه کنید! آیا نمی ارزد و نباید به خاطر جلوگیری از سرنوشت شومی که در انتظارمان است، از همین امروز و از همین لحظه، کاری اساسی برای مهار هیولای کشاورزی انجام داد؟!
نیاز به خلاقیت خاصی هم نیست؛ دنیا سال هاست که این موضوع را حل کرده است و با روش های مدرن آبیاری، هم هدر رفت آب را تا 80درصد کاسته و هم میزان محصولات را افزایش داده است. این فناوری ها در ایران هم وجود دارند و قابل اجرا هستند. فقط اراده می خواهد و منابع مالی.
اگر اراده مبتنی بر دانش و آینده نگری باشد، می توان امیدوار بود که با توجه به شرایط جدید کشور در دوران بعد از تحریم ها، منابع مالی را نیز تأمین کرد و با همیاری فعالان بخش کشاورزی، در یک "برنامه واقعاً فوری و اضطراری" ، سیستم آبیاری را از سنتی به مدرن تغییر داد.
هر هزینه ای هم برای این کار - هر چند ارقام میلیارد دلاری - با توجه به این که قرار است نه بخش کشاورزی که "ایران" و آینده ایران را نجات دهد، نه هزینه که سرمایه گذاری برای "نجات ملی" است.
بی گمان اگر بخش عمده پول های ایران که قرار است در پی توافق آزاد شود، به کار مهار هیولای پرمصرف کشاورزی بیاید و آبیاری در ایران را مدرن کند، راهبردی ترین و عاقلانه ترین کار انجام شده است.
تعارفی در کار نیست؛ گودزیلا هر سال 715 سد لتیان را ویران می کند تا مصائبی که در سطرهای بالا بدان اشاره شد بر سر ملت ایران بیاید و تمدن ایران بعد از هزاران سال در اواسط قرن 21 میلادی، از بین برود. اوضاع بسیار اورژانسی تر از آن است که تصور می شود.
اخبار اجتماعی - عصرایران
ویدیو مرتبط :
رخ اول تمدن ایران "گاهواره تمدن بشر"
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
آقای خاتمی! تمدن ایران 5000 ساله است
آقای خاتمی! تمدن ایران 5000 ساله است
سعید لقمان طی یادداشتی در روزنامه قانون، از بخشی از سخنان روز جمعه آیتالله سیداحمد خاتمی در خطبههای نماز جمعه تهران انتقاد کرد. در این یادداشت آمده است: «"این آدم بیشخصیتی که در مذاکرات ایران و آمریکاییها با کمال بیادبی به ملتی با تمدن 1400 ساله اهانت میکند مصداق واقعی تفکرات آنهاست." (آیتالله سید احمد خاتمی خطیب موقت نماز جمعه تهران)
شاید پر بیراه نباشد که یکی از علتهای انسداد و انفعال اندیشه در ایران را خوانشی تکهپاره از کلیت تاریخ تمدن ایرانزمین بدانیم؛ خوانشی که بر پایه آن، باستانگرایانش، تاریخ ایران را با تازش اعراب پایانیافته تلقی میکنند و تو گویی در این 1400 سال پس از آن که مزین به نام بزرگانی چون رازی، بیرونی، پورسینا، خیام، فردوسی، سهروردی، مولانا، سعدی، حافظ و صدها تن دیگر است، هیچ نشانی از تمدن ایرانی نیست!
واژگونه این جماعت، آنانیاند که خاستگاه تاریخ ایران را تازش اعراب میدانند و گویی ایرانیان، یکشبه از زیر بته سر برآوردهاند و پیش از آن، هیچ نشانی از تاریخ و فرهنگ و شهرآیینی در این سرزمین سراغ نتوان کرد! گروه دیگر، کمونیستهاییاند که کلیت این تاریخ را ستمشاهی و بنابراین بیارزش میدانند!
این خوانشها که برآمده از باورهایی ایدئولوژیک است و اعتبار علمی ندارد، در فهم و شناخت ما از پیشینهمان و اینکه که هستیم و چه نقشی در تاریخ تمدن بشری داشتهایم و به اعتبار این گذشته، چه اثری بر آینده بشری میتوانیم بگذاریم، خدشهای جبرانناپذیر وارد میکند. به گواهی تاریخ، تمدن 5000 ساله ما که در 25 قرن پیش، توانست وحدت سیاسیاش را هم در کلیتی یکپارچه به نام ایرانزمین تثبیت کند، کهنترین تمدن پیوسته جهانی شناخته میشود.
با ورود اسلام به ایران، این ایرانیان بودند که مهمترین نقش را در شکلگیری آنچه که امروزه تمدن اسلامی خوانده میشود، ایفا کردند. اگر نام نویسندگان، دانشمندان، شاعران و حتی نامداران فقه و اصول و حدیث را از قرون سوم تا پنجم قمری فهرست کنیم، با شگفتی درمییابیم که بیش از 90 درصد آنان، ایرانی بودهاند و این دو حالت دارد؛یا ایرانیان از نژادی برگزیده بودهاند که طبعا چنین نیست یا اینکه این مهم رخ نداده است مگر به علت پیشینه تمدنی که از دیرباز در این سرزمین وجود داشته است.
آنچنان که در سده نهم قمری، ابن خلدون تونسی، تاریخنگار بزرگ و نخستین جامعهشناس برجسته جهان، مینویسد: «و بدان که مابین اممی که اخبار و تاریخ احوال ایشان به ما رسیده است، اقوامی که از همه بیشتر به علوم عقلیه توجه نمودهاند، دو قوم بزرگ قبل از اسلام، یعنی ایرانیان و یونانیان بودهاند ... اما ایرانیان، اهمیت این علوم عقلیه نزد ایشان به غایت عظیم بوده است و دامنه آن به غایت وسیع، به مناسبت عظمت و فخامت دولت ایشان و طول مدت سلطنت آنان و گویند این علوم به یونانیان از جانب ایرانیان منتقل شده است.»
همو در جایی دیگر میافزاید: «واقعیتی برجسته است که بیشتر دانشمندان اسلامی چه در علوم دینی و چه علوم عقلی به جز چند تن، همه غیر عرب بودند ... همه آنها از لحاظ نژاد، ایرانی به شمار میرفتند.
چنانکه صاحب صناعت نحو «سیبویه» و پس از او «فارسی» و به دنبال آنان «زجاج» بود ... همچنین بیشتر دانندگان حدیث ... ایرانی بودند یا از لحاظ زبان و مهد تربیت، ایرانی به شمار میرفتند ... و همه عالمان اصول فقه چنانکه میدانی و هم کلیه علمای کلام و همچنین بیشتر مفسران ایرانی بودند و به جز ایرانیان کسی به حفظ و تدوین علم قیام نکرد و از اینرو مصداق گفتار پیامبر (ص) پدید آمد که فرمود: اگر دانش بر گردن آسمان درآویزد، قومی از مردم ایران بدان نائل میآیند و آن را به دست میآورند ... اما علوم عقلی نیز در اسلام پدید نیامد، مگر پس از عصری که دانشمندان و مولفان متمایز شدند ... بالنتیجه این علوم به ایرانیان اختصاص یافت و تازیان آنها را فرو گذاشتند و از ممارست آنها منصرف شدند و به جز ایرانیان عربیدان، کسی آنها را نمیدانست مانند همه صنایع.»
در فرجام، گفتنی است در زمانهای که ملتهای دیگر میکوشند با محو تاریخ تمدن ایرانزمین از نداشتهها، داشتهها بسازند و از کاهی، کوه، چنین تقلیل پیشینه تمدنی کشور کهنسالمان، تنها مصداق یکی بر سر شاخ و بن میبرید و آب به آسیاب دشمنان این مرز و بوم ریختن است و لا غیر.»
/قانون