اخبار


2 دقیقه پیش

عکس: استهلال ماه مبارک رمضان

همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ...
2 دقیقه پیش

تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریم

وزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که می‌تواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام می‌شود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ...

گلایه‌های دختر دکتر شریعتی از اتهام‌های وارده بر پدرش



اتهام‌های وارده بردکترشریعتی,گلایه‌های دختر دکتر شریعتی

گلایه‌های دختر دکتر شریعتی از اتهام‌های وارده بر پدرش

او افزود: زبان مساله اصلی شریعتی نبود، هرچند او نثر خوب و قلم نیرومندی داشت. اما همه اینها ابزاری بودند برای ارتقای اهدافش. نکته مهم در ادبیات شریعتی این است که او سعی داشت تجربیات خود را با کلمات به مخاطب منتقل کند و او را در این تجربه سهیم می‌دانست.

«سوسن شریعتی»، فرزند دکتر علی شریعتی با بیان این که اتهام‌هایی که به این متفکر وارد می‌کنند، مضحک و حقارت‌آمیز است‌، گفت: هرجا که پای حیثیت و آبروی پدرم وسط باشد، از او دفاع می‌کنم.

به گزارش ایسنا، ششمین نشست «تفکر از نمای نزدیک» با عنوان "شریعتی و ادبیات" همزمان با سی‌وششمین سالگرد درگذشت دکتر علی شریعتی با حضور فرزندش سوسن و مصطفی مستور عصر روز گذشته - 29 خرداد ماه - در خانه موزه دکتر شریعتی برگزار شد.

اتهام‌هایی که به پدرم وارد می‌کنند مضحک است

سوسن شریعتی در این نشست درباره پدرش گفت: من همیشه سعی کرده‌ام مساله ژنتیک و نسبت خانوادگی‌ام با شریعتی را در حرف‌ها و نظرهایم دخیل نکنم. اما وقتی بعضی از اتهام‌ها را در مورد او می‌شنوم، احساس می‌کنم حالا باید به عنوان دختر شریعتی از حیثیت و آبروی پدرم دفاع کنم.

او افزود: بعد از گذشت بیش از 30 سال عده‌ای پیدا می‌شوند و می‌گویند اصلا شریعتی نام خانوادگی پدر من نبود. او فردی بود به اسم علی مزینانی که به کمک ساواک از ایران خارج شد و بعد هم از بیماری قلبی مُرد. حتی گاهی پا را فراتر می‌گذارند و می‌گویند: خود ساواک حسینیه ارشاد و جلسات پدرم را تدارک دیده بود و مدیریت می‌کرد.

او در مورد حق تالیف کتاب‌های پدرش هم گفت: ما از حق تالیف کتاب‌های او پس از مرگش استفاده می‌کردیم، اما دکتر شریعتی در دوران حیات خود هرگز برای کتاب‌هایش حق تالیفی نگرفت. ایشان نسبت به پول یک روحیه مقدس‌مآب داشت.

برخی افراد با گفتن حرف‌هایی مثل اینکه "شریعتی از دست شخص وزیر علوم حقوق می‌گرفته" می‌خواهند چهره آن را تخریب کنند. پدرم پس از اخراج از دانشگاه حقوق بازنشستگی‌اش را می‌گرفت و پس از مرگش خانواده از حق تالیف کتاب‌های او استفاده می‌کردند.

او همچنین با اشاره به تغییر نگاه عده‌ای به آثار شریعتی گفت: مطمئنا برای خود شریعتی هم دردناک است که می‌بیند نوشته‌هایش در کتاب «کویر» امروز تبدیل به پیامک‌های عاشقانه شده است. برخلاف عقیده برخی از افراد که معتقدند با گذشت زمان شریعتی و کتاب‌هایش خسته‌کننده و پیش پا افتاده می‌شوند، معتقدم جنس آگاهی که شریعتی می‌خواهد بدهد از جنس اطلاعاتی نیست که متوقف شود، بلکه مواجهه با او یک مواجهه‌ وجودی و پایدار است.

او ادامه داد: من هم مثل همه‌ی هم‌نسل‌هایم به شریعتی و آثار او مراجعه کردم. رجوعی که به بعد از مرگ پدرم مربوط می‌شود و مثل همه هم‌نسل‌هایم با مطالعه آثار او دست‌خوش شادی‌، عصبانیت و لذت شدم و هرچند بارها از او فاصله گرفتم، اما با این حال امروز می‌پذیرم میراث‌دار شریعتی هستم.

او در ادامه به روحیه مبارزه‌طلبانه پدرش اشاره و اظهار کرد: شریعتی با نه نگفتن به دین دولتی و نظام اجتماعی حاکم بر دوران خود، چالش و تنش مداومی ایجاد کرد. شریعتی از سویی روشنفکر بود و از سوی دیگر افرادی که پای بحث‌های مذهبی او در حسینیه ارشاد می‌نشستند و در تاریخ ادیان او ثبت‌نام می‌کردند، بیش از سه هزار نفر می‌شد و همه اینها باعث نادیده گرفتن او در جامعه شد.

عده‌ای می‌خواستند صدای شریعتی خاموش بماند

در ادامه این نشست، «مصطفی مستور» - نویسنده - با اشاره به شاخص بودن قلم شریعتی گفت: قلم شریعتی نه تنها بین نویسنده‌های مذهبی، که در بین روشنفکران هم متمایز و شاخص بود. حتی اگر نوشته‌ای از او می‌خواندیم که اسمش کنارش نبود، به دلیل هویت داشتن نثر و زبان او می‌توانستیم بفهمیم این نوشته، نوشته‌ علی شریعتی است. خوانش نو و بدیع او از تاریخ، دین و جامعه و گشودن افق‌های تازه در برابر دیدگان مخاطبان از دیگر خصوصیات نوشته‌های شریعتی است. تعریف و تصویری که او از بودا یا هند ارائه می‌دهد، با هر تصویر و تعریف دیگری متفاوت است.

او افزود: زبان مساله اصلی شریعتی نبود، هرچند او نثر خوب و قلم نیرومندی داشت. اما همه اینها ابزاری بودند برای ارتقای اهدافش. نکته مهم در ادبیات شریعتی این است که او سعی داشت تجربیات خود را با کلمات به مخاطب منتقل کند و او را در این تجربه سهیم می‌دانست.

مستور در ادامه با اشاره به اینکه شریعتی پدیده پیچیده و دیرتکراری است گفت: بعید می‌دانم کسی مثل شریعتی با تمام وجوهش در جامعه ظهور کند. شاید عده‌ای باشند که شباهت‌هایی به او داشته باشند، اما هرگز کسی مثل او نخواهد آمد.

روح بزرگ و فردگرایانه شریعتی در کویریات او قابل‌لمس است. نوشته‌های او هرگز تازگی خود را از دست نمی‌دهند. آثار نویسنده‌ای مثل صادق هدایت از لحاظ زبان و تکنیک بسیار ضعیف هستند و به دلیل اهمیت دادن به مفاهیم ذهنی و اندیشه‌های فلسفی کمتر به زبان پرداخته است، اما نوشته‌های شریعتی هرگز کهنه نمی‌شوند.

این نویسنده در ادامه با بیان اینکه عمر شریعتی بسیار کوتاه بود، گفت: او 44 سال در این دنیا زندگی کرد و اگر تسلط فکری و اندیشه‌های او را از 20 سالگی متصور شویم، تنها 20 سال زندگی فکری مفید و فرهنگی داشته است و‌ آثاری که بین سال‌های 47 تا 52 تالیف کرده، به اندازه 200 سال زندگی یک انسان پویا ارزشمند هستند.

نقدهای غیرمنصفانه‌ای درباره شریعتی وجود دارد

مستور در ادامه صحبت‌هایش با اشاره به دلایل علاقه خود به شریعتی گفت: هرچند نمی‌توانیم علاقه را با کلمات توضیح دهیم، اما مبارزه در جامعه‌ی سرکوب‌گر و خفقان شدید، جرات‌ و جسارت،‌ تاثیرگذاری عمیق اجتماعی،‌ کنار زدن پرده‌ها‌، نوآوری در فهم دین‌، قدرت سخنوری و جذابیت‌های فردی از جمله خصوصیاتی است که می‌تواند دلیل علاقه من به شریعتی باشد.

او افزود: متاسفانه نقدهای غیرمنصفانه‌ای در مورد این نقد صورت گرفته است. با توجه به اینکه از نظر حاکمیت موجود آن زمان شریعتی یک عنصر مطرود بود، بسیاری از فضاها و امکانات را از دست داد و تنها شد.

از آن مهم‌تر اینکه شریعتی حتی در طبقه فکری خودش هم تنها بود؛ آدم دین‌داری که به انزوا کشیده شد و کتاب‌هایش ضاله و ممنوع شدند.

مستور ادامه داد: کسانی هم بودند که او را به خاطر باورهایش ترک کردند. سکوت و نفی طبقه روشنفکران لائیک باعث شد اسمی از شریعتی در ادبیات دهه 40 - 50 نباشد. آنها می‌خواستند صدای شریعتی خاموش بماند. البته این تنهایی باعث شکست او نشد و روح بزرگ او را عمیق‌ترکرد. روحی که در کلماتش نمود پیدا کرده است.

این نویسنده همچنین با اشاره به اینکه در جامعه ما نقد به معنای واقعی کلمه در هیچ حوزه‌ای وجود ندارد اظهار کرد: ما در یک جامعه روستایی زندگی می‌کنیم، جامعه‌ای که یا از یک شخص بتی می‌سازند و او را تقدیس می‌کنند و یا اگر مخالف آراء آنها باشد، او را محکوم به انزوا می‌کنند. حتی در دانشگاه و روابط روشنفکری جامعه ما هم این مساله دیده می‌شود.

او افزود: فارغ از اینکه ما چقدر با تفکرات شریعتی همراه باشیم، باید این را بدانیم که او هنوز حرف‌هایی برای گفتن دارد. اما متاسفانه آنطور که باید به سمت شنیدن این حرف‌ها نرفتیم و کاری در این زمینه انجام ندادیم.

شناخت شریعتی و آثار او نیازمند کار آکادمیک و علمی است. سالانه حدود 600 کتاب و مقاله درباره شکسپیر و آثار او فقط در انگلیس منتشر می‌شود. اما سوال اینجاست که ما برای امثال شریعتی چه کار کرده‌ایم؟

وی در پایان خاطرنشان کرد: من از کودکی با شریعتی و آثار او آشنا بودم. در طول زندگی هر فرد تحولات روحی در درون او رخ می‌دهد که باعث ورود کتاب‌ها، فیلم‌ها و شخصیت‌هایی به زندگی می‌شود که برخی از آنها در گذر زمان کنار می‌روند، اما بعضی دیگر در وجود انسان باقی می‌مانند. دکتر شریعتی و آثار او برای من از همین جنس ماندگار بودند./ایسنا

 

 


ویدیو مرتبط :
گلایه های دختر آقای وزیر بهداشت از پدرش

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

گلایه‌ های دختر دکتر شریعتی از اتهامات


«سوسن شریعتی»، فرزند دکتر علی شریعتی با بیان این که اتهام‌هایی که به این متفکر وارد می‌کنند، مضحک و حقارت‌آمیز است‌، گفت: هرجا که پای حیثیت و آبروی پدرم وسط باشد، از او دفاع می‌کنم.

خبرگزاری ایسنا: «سوسن شریعتی»، فرزند دکتر علی شریعتی با بیان این که اتهام‌هایی که به این متفکر وارد می‌کنند، مضحک و حقارت‌آمیز است‌، گفت: هرجا که پای حیثیت و آبروی پدرم وسط باشد، از او دفاع می‌کنم.

 ششمین نشست «تفکر از نمای نزدیک» با عنوان "شریعتی و ادبیات" همزمان با سی‌وششمین سالگرد درگذشت دکتر علی شریعتی با حضور فرزندش سوسن و مصطفی مستور عصر روز گذشته - 29 خرداد ماه - در خانه موزه دکتر شریعتی برگزار شد.

اتهام‌هایی که به پدرم وارد می‌کنند مضحک است

سوسن شریعتی در این نشست درباره پدرش گفت: من همیشه سعی کرده‌ام مساله ژنتیک و نسبت خانوادگی‌ام با شریعتی را در حرف‌ها و نظرهایم دخیل نکنم. اما وقتی بعضی از اتهام‌ها را در مورد او می‌شنوم، احساس می‌کنم حالا باید به عنوان دختر شریعتی از حیثیت و آبروی پدرم دفاع کنم.

او افزود: بعد از گذشت بیش از 30 سال عده‌ای پیدا می‌شوند و می‌گویند اصلا شریعتی نام خانوادگی پدر من نبود. او فردی بود به اسم علی مزینانی که به کمک ساواک از ایران خارج شد و بعد هم از بیماری قلبی مُرد. حتی گاهی پا را فراتر می‌گذارند و می‌گویند: خود ساواک حسینیه ارشاد و جلسات پدرم را تدارک دیده بود و مدیریت می‌کرد.

او در مورد حق تالیف کتاب‌های پدرش هم گفت: ما از حق تالیف کتاب‌های او پس از مرگش استفاده می‌کردیم، اما دکتر شریعتی در دوران حیات خود هرگز برای کتاب‌هایش حق تالیفی نگرفت. ایشان نسبت به پول یک روحیه مقدس‌مآب داشت. برخی افراد با گفتن حرف‌هایی مثل اینکه "شریعتی از دست شخص وزیر علوم حقوق می‌گرفته" می‌خواهند چهره آن را تخریب کنند. پدرم پس از اخراج از دانشگاه حقوق بازنشستگی‌اش را می‌گرفت و پس از مرگش خانواده از حق تالیف کتاب‌های او استفاده می‌کردند.

او همچنین با اشاره به تغییر نگاه عده‌ای به آثار شریعتی گفت: مطمئنا برای خود شریعتی هم دردناک است که می‌بیند نوشته‌هایش در کتاب «کویر» امروز تبدیل به پیامک‌های عاشقانه شده است. برخلاف عقیده برخی از افراد که معتقدند با گذشت زمان شریعتی و کتاب‌هایش خسته‌کننده و پیش پا افتاده می‌شوند، معتقدم جنس آگاهی که شریعتی می‌خواهد بدهد از جنس اطلاعاتی نیست که متوقف شود، بلکه مواجهه با او یک مواجهه‌ وجودی و پایدار است.

او ادامه داد: من هم مثل همه‌ی هم‌نسل‌هایم به شریعتی و آثار او مراجعه کردم. رجوعی که به بعد از مرگ پدرم مربوط می‌شود و مثل همه هم‌نسل‌هایم با مطالعه آثار او دست‌خوش شادی‌، عصبانیت و لذت شدم و هرچند بارها از او فاصله گرفتم، اما با این حال امروز می‌پذیرم میراث‌دار شریعتی هستم.

او در ادامه به روحیه مبارزه‌طلبانه پدرش اشاره و اظهار کرد: شریعتی با نه نگفتن به دین دولتی و نظام اجتماعی حاکم بر دوران خود، چالش و تنش مداومی ایجاد کرد. شریعتی از سویی روشنفکر بود و از سوی دیگر افرادی که پای بحث‌های مذهبی او در حسینیه ارشاد می‌نشستند و در تاریخ ادیان او ثبت‌نام می‌کردند، بیش از سه هزار نفر می‌شد و همه اینها باعث نادیده گرفتن او در جامعه شد.

عده‌ای می‌خواستند صدای شریعتی خاموش بماند

در ادامه این نشست، «مصطفی مستور» - نویسنده - با اشاره به شاخص بودن قلم شریعتی گفت: قلم شریعتی نه تنها بین نویسنده‌های مذهبی، که در بین روشنفکران هم متمایز و شاخص بود. حتی اگر نوشته‌ای از او می‌خواندیم که اسمش کنارش نبود، به دلیل هویت داشتن نثر و زبان او می‌توانستیم بفهمیم این نوشته، نوشته‌ علی شریعتی است. خوانش نو و بدیع او از تاریخ، دین و جامعه و گشودن افق‌های تازه در برابر دیدگان مخاطبان از دیگر خصوصیات نوشته‌های شریعتی است. تعریف و تصویری که او از بودا یا هند ارائه می‌دهد، با هر تصویر و تعریف دیگری متفاوت است.

او افزود: زبان مساله اصلی شریعتی نبود، هرچند او نثر خوب و قلم نیرومندی داشت. اما همه اینها ابزاری بودند برای ارتقای اهدافش. نکته مهم در ادبیات شریعتی این است که او سعی داشت تجربیات خود را با کلمات به مخاطب منتقل کند و او را در این تجربه سهیم می‌دانست.

مستور در ادامه با اشاره به اینکه شریعتی پدیده پیچیده و دیرتکراری است گفت: بعید می‌دانم کسی مثل شریعتی با تمام وجوهش در جامعه ظهور کند. شاید عده‌ای باشند که شباهت‌هایی به او داشته باشند، اما هرگز کسی مثل او نخواهد آمد. روح بزرگ و فردگرایانه شریعتی در کویریات او قابل‌لمس است. نوشته‌های او هرگز تازگی خود را از دست نمی‌دهند. آثار نویسنده‌ای مثل صادق هدایت از لحاظ زبان و تکنیک بسیار ضعیف هستند و به دلیل اهمیت دادن به مفاهیم ذهنی و اندیشه‌های فلسفی کمتر به زبان پرداخته است، اما نوشته‌های شریعتی هرگز کهنه نمی‌شوند.

این نویسنده در ادامه با بیان اینکه عمر شریعتی بسیار کوتاه بود، گفت: او 44 سال در این دنیا زندگی کرد و اگر تسلط فکری و اندیشه‌های او را از 20 سالگی متصور شویم، تنها 20 سال زندگی فکری مفید و فرهنگی داشته است و‌ آثاری که بین سال‌های 47 تا 52 تالیف کرده، به اندازه 200 سال زندگی یک انسان پویا ارزشمند هستند.

نقدهای غیرمنصفانه‌ای درباره شریعتی وجود دارد


مستور در ادامه صحبت‌هایش با اشاره به دلایل علاقه خود به شریعتی گفت: هرچند نمی‌توانیم علاقه را با کلمات توضیح دهیم، اما مبارزه در جامعه‌ی سرکوب‌گر و خفقان شدید، جرات‌ و جسارت،‌ تاثیرگذاری عمیق اجتماعی،‌ کنار زدن پرده‌ها‌، نوآوری در فهم دین‌، قدرت سخنوری و جذابیت‌های فردی از جمله خصوصیاتی است که می‌تواند دلیل علاقه من به شریعتی باشد.

او افزود: متاسفانه نقدهای غیرمنصفانه‌ای در مورد این نقد صورت گرفته است. با توجه به اینکه از نظر حاکمیت موجود آن زمان شریعتی یک عنصر مطرود بود، بسیاری از فضاها و امکانات را از دست داد و تنها شد. از آن مهم‌تر اینکه شریعتی حتی در طبقه فکری خودش هم تنها بود؛ آدم دین‌داری که به انزوا کشیده شد و کتاب‌هایش ضاله و ممنوع شدند.

مستور ادامه داد: کسانی هم بودند که او را به خاطر باورهایش ترک کردند. سکوت و نفی طبقه روشنفکران لائیک باعث شد اسمی از شریعتی در ادبیات دهه 40 - 50 نباشد. آنها می‌خواستند صدای شریعتی خاموش بماند. البته این تنهایی باعث شکست او نشد و روح بزرگ او را عمیق‌ترکرد. روحی که در کلماتش نمود پیدا کرده است.

این نویسنده همچنین با اشاره به اینکه در جامعه ما نقد به معنای واقعی کلمه در هیچ حوزه‌ای وجود ندارد اظهار کرد: ما در یک جامعه روستایی زندگی می‌کنیم، جامعه‌ای که یا از یک شخص بتی می‌سازند و او را تقدیس می‌کنند و یا اگر مخالف آراء آنها باشد، او را محکوم به انزوا می‌کنند. حتی در دانشگاه و روابط روشنفکری جامعه ما هم این مساله دیده می‌شود.

او افزود: فارغ از اینکه ما چقدر با تفکرات شریعتی همراه باشیم، باید این را بدانیم که او هنوز حرف‌هایی برای گفتن دارد. اما متاسفانه آنطور که باید به سمت شنیدن این حرف‌ها نرفتیم و کاری در این زمینه انجام ندادیم. شناخت شریعتی و آثار او نیازمند کار آکادمیک و علمی است. سالانه حدود 600 کتاب و مقاله درباره شکسپیر و آثار او فقط در انگلیس منتشر می‌شود. اما سوال اینجاست که ما برای امثال شریعتی چه کار کرده‌ایم؟

وی در پایان خاطرنشان کرد: من از کودکی با شریعتی و آثار او آشنا بودم. در طول زندگی هر فرد تحولات روحی در درون او رخ می‌دهد که باعث ورود کتاب‌ها، فیلم‌ها و شخصیت‌هایی به زندگی می‌شود که برخی از آنها در گذر زمان کنار می‌روند، اما بعضی دیگر در وجود انسان باقی می‌مانند. دکتر شریعتی و آثار او برای من از همین جنس ماندگار بودند.