گزارشی از نوعی کلاهبرداری مدرن و مجلسی

گزارشی از نوعی کلاهبرداری مدرن و مجلسی
تعیین نام فرزند با 300هزار تومان!

این یک واقعیت تلخ در جامعه ماست که متاسفانه رمالی، فالگیری، پیشگویی و... طرفدارانی پروپا قرص دارند و با وجود اخطارها و هشدارهای فراوان اما باز گوش عده‌ای بدهکار این نوع کلاهبرداری‌ها نیست هرچند خوشبختانه در مقایسه با چند سال پیش با افزایش میزان آگاهی افراد تا حدودی اقبال به این کلاهبرداری‌ها کم شده اما هنوز هم هستند زنان و مردان جوان و پا به سن گذاشته‌ای که امورات زندگی‌شان روی انگشت فالگیران و دعانویسان و پیشگویان می‌گذرد.

 

نکته جالب توجه در باره این نوع کلاهبرداری تغییر شکل دادن و روز شدن آن همزمان با گذر زمان و گسترش تکنولوژی است به طوری که این روزها روش‌های کلاهبرداری که بر مبنای خرافات هستند، اشکال و مدل‌های جالبی پیدا کرده‌اند. برای مثال تا پیش از این فردی برای گرفتن یک فال قهوه ساده باید شال و کلاه می‌کرد، مسافتی را می‌پیمود، ساعت‌ها در صف می‌ماند اما امروز به لطف شبکه‌های اجتماعی به خصوص تلگرام و اینستاگرام کافی است فرد عکس فنجان قهوه خود را برای فالگیر بفرستد و هزینه را هم اینترنتی به حساب فالگیر واریز کند. در این میان اما مدتی است نوعی کلاهبرداری مد شده که در غیاب نظارت مسئولان و غفلت مردم کار و کاسبی پرو پیمانی هم عاید طراحانش کرده است.

نکته جالب توجه درباره این فالگیری مدرن استفاده از ریاضی و علمی‌به نام علم‌الاسماء است. به این ترتیب که عده‌ای با راه‌اندازی سایت‌هایی در ازای دریافت پول ظاهرا با استفاده از حروف ابجد و علم اسامی‌و علم حروف(جفر)، خدماتی از جمله بررسی نام فرد، درخواست تغییر نام، در خواست تعیین نام فرزند، درخواست بررسی تفاهم زوجین را تنها براساس نام فرد، یا زوجین یا پدر و مادر کودک ارائه می‌دهند.

 

در یکی از این سایت‌های تعیین اسم توضیحی در باب علم اسامی‌نیز آمده است: «نام هر شخص در یکی از دسته‌های دوازده گانه قرار دارد که این دسته‌ها شامل چهار دسته اصلی و سه دسته فرعی می‌باشد و دقت به این دسته‌ها در موقع انتخاب نام می‌تواند سرنوشت خانواده تان را به‌راحتی تغییر دهد. چهار دسته اصلی عبارت‌اند از:اشرافی، حادثه آفرین، کم درآمد، عرفانی و هر کدام از اینها عالی ، عادی و متضرر را شامل می‌شوند.»

نکته قابل توجه در این سایت‌ها نیز هزینه‌ای است که بابت هر درخواست از مشتری اخذ می‌شود. برای مثال، در یکی از معروف‌ترین سایت‌های تعیین اسم، هزینه تعیین نام فرزند( از 98 هزار تا 313 هزارتومان)، بررسی تفاهم زوجین 30هزار تومان، تغییر نام 98هزار تومان(در صورت متاهل بودن فرد 59هزار تومان اضافه دریافت می‌شود) و...

برای روشن شدن موضوع خالی از لطف نیست اگر نگاهی به علم حروف یا جفر و جایگاه آن نزد علوم تجربی داشته باشیم: جَفر یا علم‌الحروف، از علوم خفیه است و به ادعای باورمندان، به تفسیر حروف و اسما، از طریق قواعدی که در آن تعریف شده می‌پردازد. به عبارت دیگر، جفر به دست آوردن مجهولات (پاسخ) است، از روی کلمات جملهٔ سوال به‌علاوهٔ اطلاعاتی در مورد زمان سوال و اسمائی از خداوند که با سوال ارتباط دارند.

جفر با عددشناسی متفاوت است. تفاوت علم الحروف با علم اعداد یا همان عددشناسی این است که علم اعداد تنها می‌پردازد به تفسیر و معنای اعداد از طریق اعداد و ترکیب‌های عدد؛ اما علم‌الحروف می‌پردازد به تفسیر اسما، کلمات و حروف از طریق حروف و اعداد. منشا علم حروف دقیقا مشخص نیست. اما نهضت‌هایی همچون نهضت حروفیه با تکیه بر ارزش ‍ عددی حروف الفبا، تلاش‌هایی برای شکستن الفاظ جامد و بی‌روح داشت تا مخاطبان خویش را به تامل و تفکر وادار نماید.

حروفیه معتقد بودند که «همه اشیا استوار به حروف می‌باشند» و «هر کس خواص حروف بداند همه اشیاء مسخر او شود» و علاوه بر این عقیده داشتند «همهٔ اسرار قرآن و احکام و سر قیامت و مبدا و معاد و هر چه از ازل بوده و باشد و خواهد بودن» در پردهٔ 28 حرف عربی مستور می‌باشد. علم‌الحروف از نظر دانشگاهیان، علم نبوده و شبه‌علم شمرده می‌شود. به عبارت دیگر از دیدگاه علم حصولی، جفر نوعی خرافه به حساب می‌آید.

از دیدگاه باورمندان به علم جفر، علوم تجربی قدرت کافی جهت اثبات بسیاری از علوم را نداشته و اساساً اسم علم روی این مقوله حاکی از معلومی‌است که در پرده مانده. نکته قابل توجه در زمینه علم جفر مواردی است که به اشتباه به این علم نسبت داده می‌شود: یافتن عناصر چیره بر سرشت هر فرد و میزان سازگاری افراد با یکدیگر- پیشگویی برای هر فرد- پیدا کردن زمانهای خوش شگون و بدشگون از راه اخترشماری- شرایط برآورده شدن آرزوها- بهبود بیمارها با خواندن ورد و افسون- خواص واجها و... انتساب دهندگان این موارد به جفر می‌کوشند تا بر پایه زمان زایش هر شخص، ویژگی‌ها و منش او را بازگو کنند. مثلاً استفاده از زمان تولد فرد در سوالِ جفری سبب این باور شده است که طالع و ویژگی‌ها و منش افراد را می‌توان با جفر بازگو کرد. گرچه پرسش از موارد فوق در جفر فرد را به جواب می‌رساند اما کاربرد جفر خاص این موارد نبوده و دیده نشده است که استادان جفر، آن را در چنین مواردی استفاده کنند.

با همه این اوصاف این مسئله به ذهن می‌رسد که فارغ از کاربردهای این علم اما منوط شدن سرنوشت انسان‌ها به اسامی‌شان تا جایی که بتوان میزان تفاهم دو زوج یا آینده فرد را با استفاده از نام آنها تشخیص داد چیزی نیست جز پیشگویی و از آنجا که هرگونه پیشگویی درباره آینده افراد تنها در حیطه علم الهی است و هیچ مخلوقی جز در سایه اراده و خواست خداوند توانایی پیشگویی کردن را ندارند ازاین رو خرافه بودن و کلاهبرداری این گونه سایت‌ها امری واضح و مبرهن است. حتی اگر این علم در مواردی هم قادر به پیشگویی باشد به نوعی دخالت در کار خداوند و از همین منظر خلاف دین و شرع و غیرقانونی است.

نکته قابل توجه دیگر در این زمینه این است که برای فهمیدن چنین کلاهبرداری‌های شیک و مجلسی نیاز به کند و کاو و تحقیق و پژوهش هم نیست. هر فردی با رجوع به عقل و منطق به راحتی می‌تواند دغل و کلاهبرداری در این موضوع را تشخیص دهد. برای مثال، مشاوران و روانشناسان خانواده سال‌ها به تحصیل و تحقیق می‌پردازند و در نهایت با اخذ مدارک و مدارج بالای علمی‌تنها کاری که می‌توانند در زمینه ازدواج و مشکلات زوجین و عدم تفاهم آنان ارائه دهند راهکارهایی است که به نظرشان در بهترین حالت بیش از 50درصد کارساز است حال چگونه بر اساس نام دو نفر می‌توان به طور قطع به یقین حکم کرد که آنان در آینده به تفاهم می‌رسند یا نه. از سوی دیگر حتی اگر فرض بگیریم گفته‌های این شبه علم درباره نام افراد و دسته‌بندی آینده افراد بر این اساس به چهار دسته اصلی اشرافی، حادثه آفرین، کم درآمد، عرفانی درست باشد، با این اوصاف باید روی پارامترهای تلاش، استعداد، پشتکار و... خطی قرمز کشید.

 

یک جامعه شناس نیز در این باره می‌گوید: من معتقدم ظهور اینگونه مسائل در جامعه تنها نشان دهنده رواج خرافه‌گرایی در جامعه است.جعفر بای با اشاره به وجود علم حروف و اسامی نیز بیان می‌کند: این علم بیشتر مربوط به امور کیهانی و عرفانی است و بعید می‌دانم کاری که برخی سایت‌ها در زمینه تعیین اسم و تفاهم زوجین می‌کنند قابل انتساب به این علم باشد. باید تاکید کنم علم حروف تا حدی انتسابی است نه اکتسابی و بخشی از آن با ریاضت به دست می آید. آیا گردانندگان این سایت‌ها همگی به این علم رسیده‌اند؟ مسلما اینگونه نیست.وی با بیان اینکه من درباره علم حروف مطالعاتی کرده‌ام، اظهار کرد: من با قطعیت می‌گویم اینگونه سایت‌ها تنها به دنبال کسب درآمدند. اگر ادعای این سایت‌ها مثلا در مورد تفاهم زوجین صحت داشت پس چرا هر روز به آمار طلاق در جامعه افزوده می‌شود با توجه به اینکه چون مردم ما به خرافات گرایش دارند حتما اینگونه سایت‌ها مشتری پروپاقرصی هم دارند.

این جامعه‌شناس تاکید می‌کند: من حتی با قطعیت می‌گویم اقدامات این سایت‌ها با علم اسامی از یک ریشه نیست. بلکه ریشه در علم جفر دارد که اصلا علم نیست بلکه شبه علم است و به سمت خرافه گرایش دارد.بای با تاکید بر اینکه اینگونه سایت‌ها دکانی برای کلاهبرداری است، می‌گوید: برخی افراد هم در جامعه ما از حقیقت سرباز زده و ره افسانه را پی گرفته‌اند. علت هم این است که چون در مرحله‌ای از زندگی‌شان به ناکامی رسیده‌اند به سمت شانس و اقبال جذب شده‌اند.

 

وی با بیان اینکه البته علم رمی و جفر و رمالی وجود دارد، اظهار می‌کند: این علوم هر چند وجود دارد اما چون دخالت در کار خداوند هستند در دین ما ممنوع و استفاده از آن شرایط خاصی دارد که هر کسی نمی‌تواند آن را کسب کند. مثل علم حلقه و عرفان که امروز هر کسی از مادرش قهر می‌کند به سمت این علوم می‌رود.

 

اخبار اجتماعی - آفتاب یزد

 

ویدیو مرتبط :
گزارشی از آخرین کنسرت مدرن تاکینگ در سال 2003 - بخش اول

---

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

یک کلاهبرداری مدرن به اسم خندوانه!!

برنده شدن در مسابقه‌های پیامکی «خندوانه» و «نود»، مدت‌هاست که جمعی از علاقمندان به این برنامه‌ها را درگیر خود کرده و البته این روند با منتقدان و طرفدارانی هم همراه است؛ اما نکته‌ی دردناک این اتفاق، سوءاستفاده‌ی عده‌ای سودجو از این برنامه‌هاست که به بهانه‌ی برنده شدن، از مردم کلاهبرداری می‌کنند.

یک خبرنگار به تازگی هدف سوءاستفاده‌ی یکی از همین کلاهبرداران قرار گرفته که به بهانه‌ی برنده شدن در مسابقه‌ی پیامکی «خندوانه» با مردم تماس می‌گیرند و البته از نحوه‌ی برخورد آنها به سرعت هم متوجه ساختگی بودن قضیه شده است.

او برای اطلاع عموم، روایت خود را از این ماجرای کلاهبرداری تلفنی در قالب گزارشی کوتاه نوشته است که در ادامه می‌خوانید:

«خبرنگاری هم برای خود عالمی دارد؛ گاه از رخدادی خوب به عنوان یکی از اولین آگاهان، به حدی لذت می‌بری که لحظه‌ای بر روی پای خود بند نمی‌شوی و گاه آگاهی تو از رخدادی فجیع و ناراحت‌کننده، تا مدت‌های مدید خواب را از چشمانت دریغ می‌کند؛ اگرچه ظاهرا در کنار خانواده‌ات هستی و ساعات کاری‌ات به اتمام رسیده است.

 

مفعول حوادث همیشه در ذهن یک خبرنگار آنچنان با شخصیت او عجین می‌شود که خیلی وقت‌ها بخشی از زندگی‌اش را ناخودآگاه با یاد او می‌گذارند. اما هدف از نوشتن این چند سطر، گوشزد کردن ارزش‌ها و سختی‌های کار خبرنگاری نیست.

هدف از نوشتن این سطور روایت یک کلاهبرداری است؛ روایتی که انتشار آن شاید بتواند می‌تواند مانع از پیش آمدهای بد بعدی باشد.

هنوز زمان زیادی از این ماجرا نمی‌گذرد؛ ماجرایی که به واسطه‌ی سودجویی از علاقمندی مخاطبان به برنامه‌ی پرطرفدار «خندوانه» و البته اشتیاق به برنده شدن در مسابقه‌ای پیامکی شکل می‌گیرد.

پنجشنبه، 29 مرداد ماه ساعت 3:30، بعد از یک هفته کار پرفراز و نشیب راهی خانه می‌شوم. هنوز هوا گرم است و رد پایی از خنکای شهریور حس نمی‌شود. به سرعت سوار اولین خودرو می‌شوم. در ذهنم برنامه‌های شنبه را مرور می‌کنم. یک مصاحبه ساعت 10 صبح و تنظیم مصاحبه‌ای دیگر که باید به مناسبت روز پزشک در خروجی قرار بگیرد و ... .

موبایلم زنگ می‌زد. صدای مردی را می‌شنوم که می‌گوید، «خانم به شما تبریک می‌گویم، شما برنده قرعه‌کشی خندوانه شده‌اید پنج میلیون تومان هزینه سفر به عتبات عالیات».

به سرعت این فکر در ذهنم مرور می‌شود که مگر «خندوانه» جایزه‌ای برای زیارت عتبات عالیات داشت. مگر مشترک شدن من در مسابقه پیامکی این برنامه که یکی، دو هفته بیشتر دوام نیافت، می‌تواند این اقبال را سبب شود. من و این همه خوشبختی؟!
همان روزهای اول شروع برنامه‌ی «خندوانه» بود که پیغام پیامکی را برای مشترک شدن در مسابقه این برنامه دریافت کردم. اما خوب یادم هست که به جز یکی، دو هفته اول دیگر فرصتی برای پاسخگویی به سوالات این برنامه نداشتم. به هر ترتیب صدای مرد غریبه مرا به خود آورد.

- خیلی خب خانم، ضمن تبریک مجدد به شما، می‌خواهیم در صورت امکان به عنوان یکی از برندگان خوش شانس این برنامه مصاحبه‌ای کوتاه با شما داشته باشیم.

- همین الان؟!
- بله ؛ به اندازه یک دقیقه و 30 ثانیه

از راننده پرسیدم که آیا می‌تواند مرا تا مقصد نهایی برساند و او بدون تأمل پذیرفت.

مرد پشت خط تلفن ادامه داد: پس لطفا گوشی را قطع نکنید با دوستمان یک گفت‌وگوی کوتاه داشته باشید و باز هم من با شما صحبت می‌کنم.

قبول کردم. مرد دیگری پشت خط آمد با این جمله‌ی آغازین، «شنوندگان عزیز ما همین الان با یکی از برندگان خوش شانس برنامه «خندوانه» در حال گفت‌وگو هستیم، لطفا خودتان را معرفی کنید؛ ساکن کدام منطقه هستید و شغلتان چیست؟
به پاسخ‌های مختصر و مفید بسنده کردم. زمانی که شغلم را به زبان آوردم مرد گفت: خیلی خب خانم... لطفا در مورد استفاده از وسایل ارتباط جمعی توصیه‌ای برای شنوندگان ما ارائه دهید.

لحظه‌ای از ذهنم گذشت، مگر من استاد وسایل ارتباط جمعی هستم؛ اصلا من در چه جایگاهی هستم که باید شنوندگان رادیو و تلویزیون را توصیه و نصیحت کنم. پس با تعجب پرسیدم بله؟!
گویا متوجه گاف خود نشده بود. پس دوباره گفت، لطفا شنوندگان ما را در ارتباط با وسایل ارتباط جمعی نصیحت کنید. گفتم من فکر می‌کنم مردم ما به حد کافی فهیم هستند که بدانند چگونه باید از این وسایل استفاده کرد.

مرد گفت: همین. گفتم بله. گفت، دوستان ایشان یکی از برندگان ..... مجددا خط در اختیار اولین فرد قرار گرفت، مرد گفت: ما مجددا به شما بابت موفقیتی که در این مسابقه به دست آورده‌اید تبریک می‌گوییم.

 

لطفا این شماره را یادداشت کنید؟ ... این شماره تلفکس ماست. تا 48 ساعت دیگر مدارک خود را که شامل فتوکپی شناسنامه‌ و فتوکپی کارت ملی است به این شماره فکس کنید. ما همین الان دو و نیم میلیون تومان به حساب بانکی شما ارسال می‌کنیم و دو ونیم میلیون مابقی پس از ارسال مدارک به حساب شما واریز می‌شود.

با تعجب پرسیدم خب من باید چه کار کنم؟ گفت: به اولین خودپرداز سر بزنید تا رسیدن به اولین خودپرداز چه زمانی را لازم دارید؟؛ گرچه سوار خودرو بودم گفتم پنج دقیقه. مرد گفت: خیلی خب پس لطفا گوشی را قطع نکنید و به اولین خودپرداز بروید شماره یک را بزنید و بعد من شما را راهنمایی می‌کنم.

از خودرو پیاده شدم. تلفن را قطع کردم و بی‌وقفه با دوستانم در خبرگزاری تماس گرفتم تا از صحت این ارتباط تلفنی مطلع شوم و دوستان بدون هیچ تاملی آن را کلاهبرداری عنوان کردند.

پس از چند دقیقه مجددا همان مرد به موبایلم زنگ زد و گفت: خانم بنا بود ارتباط را قطع نکنید، عذرخواهی کردم. گفت به خودپرداز رسیدید گفتم بله ولی ترجیح می‌دهم مبلغ مذکور را به آدرس پستی‌ام ارسال کنید.

 

گفت: خانم دنیا رو به پیشرفت است، همه سعی می‌کنند از وسایل ارتباط جمعی بهترین استفاده را داشته باشند ما از طریق امکانات خودپرداز این مبلغ را در اسرع وقت در اختیار شما می‌گذاریم. گفتم یا به آدرس پستی ام بفرستید و یا در غیر این صورت از آن صرف نظر می‌کنم.

یک ربع بعد در کمال ناباوری آدرس اینترنتی سازمان ارتباطات و فناوری از طریق همین شماره برایم ارسال شد؛ در حالی که من از بی‌شرمی این دوست کلاهبردارمان در تعجب مانده بودم.

اخبار فرهنگی - سیمرغ