اخبار
2 دقیقه پیش | عکس: استهلال ماه مبارک رمضانهمزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ... |
2 دقیقه پیش | تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریموزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که میتواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام میشود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ... |
کوتاه آمدن مرد برای ادامه تحصیل زن بالاخره کار دستش داد
زنی در دادگاه خانواده گفت: ۴ سال درس خواندم تا بتوانم مشغول به کار شوم، شوهرم از ابتدا به دلیل مخالفت با کار کردن در بیرون از خانه، با ادامه تحصیلم مخالف بود و در حال حاضر نیز که تحصیلاتم تمام شده، با کار کردنم مخالف است؛ طلاق می خواهم تا بتوانم بدون محدودیت کار کنم.
به گزارش خبرنگار اجتماعی باشگاه خبری فارس «توانا»، زنی با مراجعه به دادگاه خانواده شهید محلاتی دادخواست جدایی خود را به قاضی یکی از شعب ارائه کرد.
این زن در برابر قاضی شعبه ۲۴۰ این مجتمع قضایی خانواده با بیان اینکه حدود ۵ سال از زندگی مشترکمان می گذرد، اظهار داشت: شوهرم اجازه نمی داد که درس بخوانم ولی بعد از اصرار های من در نهایت راضی شد و در حال حاضر که درسم تمام شده است و می خواهم به سر کار بروم، مخافت می کند.
وی با اشاره به اینکه فرزندی نداریم، ادامه داد: می خواهم مشغول کاری شوم که مربوط به تحصیلاتم است ولی شوهرم به دلیل اینکه محیط کارم مردانه است با این موضوع مخالفت می کند.
زن بار دیگر در حضور قاضی این پرونده بیان کرد: از محدودیت های شوهرم خسته شدم و می خواهم بعد از جدایی به تنهایی زندگی کرده و به شغلی که باب میل من است، مشغول شوم و شخصی نباشد که مرا در این خصوص آزار دهد.
مرد در دادگاه خانواده حضور داشت و با اشاره به اینکه همسرم را طلاق نداده و او باید از درخواستش منصرف شود، عنوان کرد: حاضر نیستم که همسرم مشغول کاری شود، از ابتدا با تحصیل کردن او مخالف بودم چون می دانستم که در نهایت روزی از من درخواست سر کار رفتن را خواهد داشت.
وی افزود: اصلاً فکر نمی کردم که همسرم بتواند پا روی ۵ سال زندگی مشترکمان بگذارد و درخواست طلاق دهد، در واقع این موضوع و درخواست همسرم مرا آزار می دهد.
زن بار دیگر با بیان اینکه باید به سر کار بروم و به نظر شوهرم کاری نداشته و از درخواست طلاقم نیز منصرف نمی شوم، اظهار داشت: می خواهم در یک شرکت کامپیوتری مشغول کار شوم زیرا ۴ سال به خاطر آینده کاریم درس خواندم.
قاضی این شعبه از زن و مرد خواست که گذشت داشته باشند و با هم مصالحه کنند و جلسه را بدون حکمی مبنی بر طلاق به پایان رساند.... / خبرگزارى فارس
ویدیو مرتبط :
ادامه تحصیل یا یا بازار کار؟! (محمدرضا شعبانعلی)-7
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
شوخی های زن متاهل کار دستش داد
زوجی جوان در دادگاه خانواده حضور یافتند و درخواست طلاق توافقیشان را به قاضی دادگاه ارائه دادند. مرد جوان که گویی مدتها منتظر ثابت کردن ادعاهایش است، لب به سخن گشود و خطاب به قاضی گفت: رفتارهای همسرم به قدری غیرقابل توجیه است که گاهی اوقات به خود شک میکنم که چگونه چنین فردی را به همسری انتخاب کردهام، رفتارهای او به دور از شان یک زن متاهل است.
وی در اثبات ادعاهایش افزود: در خانواده مذهبی بزرگ نشدم اما در خانواده یاد گرفتم که چگونه باید رفتار کرد، اما همسرم هیچگاه به این مسائل اهمیتی نمیدهد و برخلاف میل من، هر طور که خود لازم بداند با هر کسی رفتار میکند، بدون اینکه نسبت طرف مقابل را در نظر بگیرد.
مرد جوان که 27 سال داشت، بیان کرد: زمانی که با همسرم ازدواج کردم چند تن از دوستان من و او جزیی از خانواده ما شدند طوری که تمامی سفرهایمان با همراهی یکدیگر صورت میگرفت و متاسفانه شوخیهای نابجای همسرم از همان ابتدا من را نگران آینده زندگیمان کرد و بعد از مدت نه چندان طولانی رفتارهای همسرم به مهمترین معضل زندگیمان تبدیل شد.
وی ادامه داد: اوایل زمانی که شاهد رفتارهای همسرم بودم تنها از او میخواستم که هم شان و شخصیت خود با هر کسی شوخی کند تا شخصیتش با پاسخهای شوخی دیگران جریحهدار نشود اما او نگرانی من را بیمورد تلقی میکرد و معتقد بود که فرد باجنبهای است و میتواند پاسخ شوخیهایش را تحمل کند در صورتی که نگرانی من چیز دیگری بود اما با همه این موارد سکوت کردم و فکر میکردم زمان بهترین حل کننده مشکل است.
مرد جوان یادآور شد: شوخیهای نابجای همسرم تنها به برخورد با دوستان ختم نشد و به درون خانواده نیز کشیده شد و این مساله به مراتب برای من که در خانوادهای بزرگ شده بودم که مهمترین اصل احترام به بزرگتر است بسیار شکننده بود اما باز هم سعی کردم با استفاده از صحبت کردن مشکل را برطرف کنم اما متاسفانه همسرم با لج کردن اجازه نداد ستونهای زندگی مشترکمان استحکام خود را از دست ندهد و فرو نریزد.
زن جوان که سر به زیر داشت در ادامه گفت: همسرم همیشه تصور میکرد که جای پدربزرگ من است و میتواند همیشه من را نصیحت کند، بله او درست میگوید، من با او لج کردم اما هیچگاه از خود نپرسید که دلیل لجبازیهای من چیست؟ هیچگاه از خود نپرسید که آیا من همسر او هستم یا فردی که نیازمند پند و موعظه است.
وی عنوان کرد: از سه سال گذشته که به عقد او درآمدم احساس کردم که بزرگترین هدفش تربیت دوباره من است و سعی دارد فرد دیگری از من بسازد زیرا من را همانطور که بودم قبول نداشت. من ادعا نمیکنم که فرد کاملی هستم زیرا همه آدمیان دچار ضعفهایی هستند اما او ضعفهای من را لاینحل تصور میکرد.
زن جوان که 25 ساله بود، در حالی که به آرامی گریه میکرد، یادآور شد: همسرم مدعی است که رفتارهای من در شان یک زن متاهل نیست در حالی که من ادعای وی را تکذیب میکنم. من قبل از دوران تاهل دختر بازیگوشی بودم و همسرم به خوبی به این مساله آگاه است و به گفته خودش، او شیفته همین رفتارهای من شده بود و اکنون رفتارهای من ناشایست و باعث آزردگی شوهرم شده است.
وی بیان کرد: با صداقت تمام میگویم که رفتارهای همسرم باعث تشدید رفتارهای من شده است، بدین معنی که او اگر همانند پدربزرگها با من رفتار نمیکرد من قطعا در رفتارم که البته به نظر خودم درست اما از دیدگاه همسرم نادرست بود، تجدیدنظر میکردم اما اکنون خواهان جدایی هستم زیرا همسرم من را همانگونه که هستم نمیخواهد و سعی در تغییر من دارد.
قاضی دادگاه بعد از شنیدن اظهارات طرفین حکمی مبنی بر طلاق برای این زوج جوان صادر نکرد و آنها را به ادامه زندگی دعوت کرد.... / isna.ir