اخبار
2 دقیقه پیش | عکس: استهلال ماه مبارک رمضانهمزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ... |
2 دقیقه پیش | تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریموزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که میتواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام میشود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ... |
کشوررا با توصیهنامه نمیتواناداره کرد
حسین مرعشی در همین راستا با آرمان به گفتوگو پرداخت که در ادامه میخوانید:
با توجه به نظارت دستگاههای مسئول، کمیسیون اصل 90 و... به چه دلیل تا این حد، شاهد رواج تخلفات اقتصادی و اختلاس هستیم به نحوی که معاون اول دولت دهم به 5 سال زندان محکوم شد؟
یک منشا فساد، زیادهخواهیهایی است که در جوامع مختلف به اشکال متفاوت وجود دارد. یکی دیگر از دلایلی که باعث بروز فساد در جامعه میشود، ضعف فرهنگ و نداشتن تربیت صحیح است. به نظر من، بهرغم اینکه ما خیلی از دیانت و دینداری حرف میزنیم اما در موضوعات فرهنگی مشکل داریم؛ به هر حال موضوع حلال و حرام بهتدریج در برخی افراد به حاشیه رفته است. قابلکتمان نیست برخی در جامعه حضور دارند که اگر دستشان به منابعی برسد، آن را تصرف میکنند بدون اینکه سوال کنند که این منابع برای چه فرد یا گروهی است؛ آنها معتقدند چون بدان دسترسی پیدا کردهاند، پس برای خودشان است.
متاسفانه اکنون وضعیت جامعه اینچنین است که هرکسی بتواند، قانون را دور میزند، هر کسی بتواند مالیات نمیدهد و....که این دورزدنها تقریبا یک فرهنگ شده است. در چنین بستر فرهنگی وقتی زمینهای برای افراد دیگر فراهم شود، از آن زمینه استفاده میکنند. بیاحترامی به قوانین و مقررات، دورزدن قانون، اقدامات خلاف قانون، فرارهای مالیاتی و... در ایران زیاد است. کمتر شرکتی را میتوانید پیدا کنید که یک دفتر داشته باشد که دفاترش را به اداره دارایی بدهد و این، به نظر من دزدی بهحساب میآید و دست بردن به جیب مردم و بیتالمال محسوب میشود. شاهد هستیم بیشتر افرادی که میخواهند کار ساختمانی انجام دهند به دور از چشم شهرداری این کار را میکنند تا مبلغی برای عوارض و دیگر قوانین شهرداری برای ساخت نپردازند.
در کشورهای دیگر هم این روال وجود دارد و آنها هم درصدد دورزدن قانون هستند؟
در برخی از کشور این موارد بسیار کم است. برای انجام ماموریتی به ژاپن رفتم و در آن زمان با مسئولان شهرداری توکیو برای شناخت کارکرد نظامات شهری و مدیریت شهری یک جلسه برگزار شد؛ من از مسئولین شورای آنجا پرسیدم که اگر کسی ساختمان غیرمجاز در ژاپن بسازد، چه برخوردی میکنید؟ آنها با هم بحث کردند و کارشناسهایشان نتوانستند جواب بدهند.
بنابراین گفتند که ما باید با مشاور حقوقی مشورت کنیم چون تاکنون چنین موضوعی برای ما مطرح نشده است. فردای آن روز که آمدند با مشاورشان مشورت کردند و گفتند در قوانین ژاپن چنین موضوعی پیشبینی نشده است. من خیلی تعجب کردم و گفتم مگر میشود که برای ساخت غیرمجاز، مجازاتی در قانون پیشبینی نشده باشد که گفتند بله؛ از زمانی که اطلاعات ثبتی داریم، هیچ زمانی در ژاپن این اتفاق نیفتاده که کسی ساختمان غیرمجاز بسازد. یک خاطره دیگر هم بگویم که در همین رابطه است.
زمانی که در زندان بودم، یک دوستی درآنجا با حرارت و شور از ساختمانی تعریف میکرد که به دور از چشم مامورین شهرداری برای خانوادهاش ساخته است. او فکر میکرد که چه کار بزرگ و مهمی انجام داده است. این دو خاطره را تعریف کردم تا تفاوت دیدگاهها را ببینید و بدانید چنین اتفاقی در ایران بسیار راحت رخ میدهد ولی در برخی کشورهای دیگری حتی پیشبینی نشده است. مثال سادهتری میزنم شما کارمندی که اضافهکار نمیکند ولی در پایان ماه میگوید به من مبلغ اضافهکاری کم دادند چون این ماه120 ساعت باید میدادند اما 60 ساعت دادند.
این کارمند درحالی اینچنین سخن میگوید که بودجه کم شده، ماموریت نرفته و حق ماموریت میخواهد، اضافهکار نکرده و اضافهکاریاش را میخواهد. داستانی را چند وقت پیش میخواندم، 60سال پیش یک هواپیمایی که پول برای بانک ملی ایران در اصفهان میبرد، (در آن زمان هم تازه اسکناسهای 100 تومانی چاپ شده بود) هواپیمای کوچک دوموتوره بود که از فرودگاه مهرآباد بلند میشود ولی بهدلیل نقصی که داشت در بیابانهای شهریار فرود اضطراری میکند که همین امر منجر به جمع شدن خبرنگاران میشود، خبرنگارها برای تهیه گزارش از مردم روستاهای آن اطرف میآیند چون برای اولین بار در آن منطقه یک هواپیما سقوط کرده است و همین بهانه میشود که مردم جمع شوند و هواپیما را از نزدیک ببینند.
یک نکته که توجه خبرنگارهای خارجی را جلب میکند این بوده که حجم زیادی از این اسکناسهای 100 تومانی از هواپیما بیرون آمده و در زمین پخش بود اما مردم محلی این پول را جمع نمیکنند. یک خبرنگار از مردم آنجا میپرسد که چرا این پولها را جمع نمیکنید؟ میگویند اینها برای ما نیست، پول مردم را که نمیتوانیم جمع بکنیم. بعد 6 سال پیش یک اتفاقی در جاده فیروزکوه دماوند رخ میدهد و یک استیشن در یک پل دچار مشکل میشود، یک اتوبوس پشتسرش بوده که فوری میایستد و مسافرها پیاده میشوند که این دو سرنشین استیشن را نجات بدهند و متوجه میشوند که کیفهای پول بانک در این اتومبیل است. برخی مسافران تا متوجه این پولها میشوند قبل از نجات دو نفر، کیفهای پول را برمیدارند و میگذارند در اتوبوس و فرار میکنند.
فکر میکنید منشا این تغییر کجاست؟
یک مقدار تربیت ما دچار مشکل شده است. موضوعی دیگری هم قوانین و مقرارت ما دچار ضعف است. اگر بخواهم واضحتر بیان کنم قوانین و مقرارت را بازی میدهیم. اگر شما مراجعه کنید به یک شرکت یا اداره یک جواب میگیرید ولی اگر من مراجعه کنم جوابی دیگری میگیرم که این مهمترین نقص در جامعه بهشمار میآید .
یعنی مشکل اصلی ما فقط در تربیت است؟
تربیت ریشه است. در محیط اداری ضعف مقررات، ضعف سیستمهای نظارتی و بعضا گرفتاری در خود سیستمهای نظارتی که خود سیستم نظارتی هم دچار مشکل است همه اینها باعث بروز مشکلات میشود.
شما علت را در چه میبینید؟
مشکل ما در بسترهای عمومی است .در بحث اقتصاد، اقتصاد ما رقابتی نیست، مقررات شفاف نیست وقتی که اطلاعات به راحتی در دسترس قرار نمیگیرد همه اینها تبدیل به گلوگاههای فساد میشود. یعنی وقتی من اطلاعات دارم شما ندارید، شما دارید یا من ندارم شما با اطلاعاتتان میروید درآمدهای مهمی را کسب میکنید افراد را تابع خود میکنید و اگر قرار باشد که اطلاعات در دسترس همگان باشد اگر رقابت در اقتصاد جدی باشد اگر مناقصهها جدی باشد، حاشیه سود پایین میآید.
اگر حاشیه سود پایین بیاید کسی نمیتواند رشوه بدهد، رشوه بگیرد، حاشیه سود بالا و رانت افزونهای فوقالعاده هست که سیستم را فاسد میکند. خود موضوع تحریم، ما نفت را بهعنوان کالا بخواهیم بفروشیم مستقیم از ما نمیخرند ما باید یک دلال پیدا بکنیم با نام دیگری بفروشیم، طبیعتا یک عددی گیرش میآید در این دلالی کالا میخواهیم وارد بکنیم قطعات هواپیمایی میخواهیم وارد بکنیم تحریم است نمیتوانیم مستقیم و به کمترین قیمت و شرایط ممکن بخریم مجموعهای از مسائل که دست به دست هم داده و البته یکشبه هم نمیشود اصلاحش کرد.
ارزیابیتان از فساد بانکی چیست؟
هرجایی که پول، امکانات و امتیاز باشد طبیعتا اینها هم هست. این فسادهایی که الان در سیستمهای بعضا اداری وجود دارد از فسادهای بانکی حجمش بیشتر است منتها در بانکها عددها یک میزانی نمایانتر است. در بعضی از مواردی که من اطلاعاتش را دارم، جسارتهای عجیبی در فساد پیدا شده است. قابل تصور نیست که یک کسی در حد یک رئیس یک شعبه بانک که پشتوانه هم ندارد، عدد اختلاسش بالای 100 میلیارد است .
بهنظر شما مشکل ما قانون یا نظارت است؟
در دسترس نبودن اطلاعات قانون که همین موضوع باعث تشدید میشود .در مناطق آزاد که بخشودگی مالیاتی وجود دارد؛ طرف یک شرکت در کیش ثبت میکند اما در تهران کاسبی میکند، از این معافیت مالیاتی استفاده میکند. اطلاعات ما اطلاعات ثبتی نیست یعنی فعالیتهای اقتصادی عمدتاً پنهان انجام میشود که همین باعث فرار از مالیات میشود. اگر بخواهم فساد را خلاصه کنم، بحث فرهنگی داریم که خیلی درازمدت است و باید فرهنگ را دوباره بازسازی کنیم.
آیا بعد از این همه سال جواب میدهد؟
یکبار دیگر باید ما این فرهنگ را بسازیم تا در این جامعه افراد اجازه خیلی از کارها را به خودشان ندهند. موضوع دیگر بحث قوانین و مقررات و همچنین حقوق و دستمزدهاست. شما وقتی دارید به یک کارمند یک ونیم میلیون حقوق میدهید در شهری که به هیچ وجه هزینه زندگی کردن کمتر از 3 میلیون تومان نیست چطوری این را پذیرفتید که 5 تا کارمند داشته باشید درحالیکه یک کارمند نیاز دارید پولی که باید به یک نفر بدهید به 5 نفر میدهید که معنی این چنین است که شما راحت خط میدهید و بستر فراهم میکنید که مراجعهکنندهای که جسارتش و منابعش را دارد و اهل خلاف است بیاید کارمند شما را خریداری کند چون کارمندتان و مدیرتان زندگیاش تامین نیست .
شما چه راهحلهایی را پیشنهاد میکنید؟
اولین اقدام باید اطلاعات اقتصادمان شفاف باشد. یعنی باید اطلاعات هرکاری که قرار است بشود، هرکاری که قرار است نشود، دراختیار افراد ذینفع و افرادی که دستاندرکار این موضوعات هستند قرار گیرد و آنها مطلع شوند. دومین قدم اینکه، ما به هیچ وجه نباید همزمان با اینکه قانون میگذاریم اجازه بدهیم یک گروه بنشینند و این قوانین را تغییر دهند؛ تکلیف باید روشن بشود و این گلوگاههای مقررات و قوانین را خیلی قاطع کنیم.
سومین موضوع، دستگاههای مسئول باید با توصیههایی که صادر میشود به طور کامل مبارزه کند. برخی مقامات اداری، برخی نمایندگان مجلس و... توصیه مینویسند که اینها را باید کنار بگذاریم. کشور را با توصیهنامه نمیشود اداره کرد بلکه باید براساس مقررات و قوانین اداره شود که یکی از این اقدامات الکترونیکی کردن سیستمهاست. کار بعدی که باید انجام شود مربوط به نظامهای پرداخت است .
آیا جواب میدهد؟
باید به تدریج شروع کنیم. یکی یکی مبارزه کردن و با شخصیتها و مقامات ذینفوذی هم که فساد میکنند خیلی جدی و قاطع برخورد بشود.برخوردهای تبعیضآمیز را باید کنار بگذاریم، نگوییم معاون اول یا وزیر هست و چون متکی به وزارتخانه یا نهادی است نباید برخورد جدی شود حتی کسی که مدیرعامل بانکی است و اختلاسی را بهوجود آورده است به دلیل اینکه وابستگی به جایی دارد بگذاریم راست راست بگردد.اینگونه رفتارها باید درست شود.
یکجا اشاره کردید به شفافسازی اقتصادی، دولت یازدهم چقدر توانسته اقتصاد را شفافسازی کند؟
دولت یازدهم توانسته خیلی از مشکلات را به تدریج رفع کند و خیلی از مسائل را اصلاح میکند. من خیلی آقایان را موفق میدانم به دلیل اینکه مقررات را جدی میگیرند. صلاحیتهای فنی نکته خیلی مهمی است شما ببینید در نصب و انتصابات نباید دستتان باز باشد یکی را از شرق به غرب و از غرب به شرق منتقل کنید از یک سازمان مالیاتی ببرید توی وزارت نفت از وزارت نفت بگذارید در آموزش و پرورش. خود نظام انتصابات فنی باید نظاممند باشد مگر میشود یک کسی یک مرتبه از یک جایی بردارید بدون تجربه و سابقه بگذارید در راس یک سازمان، این باید استخوان در سازمان خرد کرده باشد.
نظام ارتقا باید در سازمانها وجود داشته باشد پله پله باید افراد ارتقا پیدا کنند. حتما وزیر باید یک دور معاونت درآن وزارتخانه کرده باشد، حتما معاون قبلش باید مدیرکلی در آن وزارتخانه بوده باشد و در هر سازمانی یک نظام ارتقا داشته باشد و باید بین پستهای سیاسی و پستهای فنی تفکیک قائل بشویم، مگر میشود به مدیرعامل بانک بدون تجربه و سابقه سمت داد. اعضای هیاتمدیره یک بانک البته اخیرا بانک قدری منظم شده است.
بخش خصوصی چقدر میتواند در کاهش فساد کمک کند؟
بخش خصوصی خودش درگیر فاسد است.همین میدانهای میوه ترهبارها همه بخش خصوصی است. بروید ببینید چه خبر است فاصله بین شکاف قیمتی که کشاورز میوه را میفروشد تا مصرفکننده تهرانی میخرد 20 درصد است بین این دو قیمت مگر چقدر میدان بار حق دارد از این محصول کسب درآمد بکند؟
خیلیها بر این باور هستند عمده ایجاد فساد اقتصادی، اقتصاد در دست دولت است؟
درست است. منتها در بخش خصوصی وضع بدتر از دولتی است.
اگر دولت کوچک بشود چطور؟
دولت خودبهخود خوب است. هیچ دولتی کوچک نشده دولت بهتدریج بزرگتر میشود «ما از طلا گشتن پشیمان شدیم مرحمت فرموده ما را مس کنید ». سطح موجود را کوچک کردن پیشکش بعد یادمان باشد در بخش خصوصی باز قوانین و مقررات تبعیضآمیز است.
کارشناسهای رسمی بخش خصوصی کارشناس برای یک بانک ملکی را که یک میلیارد تومان میارزد ده میلیارد تومان قیمت کرد حالا که بانک میخواهد برود مطالباتش را از محل این وثیقه وصول کند، میبیند که این ملک یک میلیارد تومان بیشتر نمیارزد. چکارش باید کرد؟ من با یکی از این کارشناسها برخورد داشتم برای یکی از هیاتهایمان گفت اگر 5 درصد از پول را به من بدهید من سه برابر گزارش مینویسم. خیلی از سازمانها این پول را میدهند آن هم مینویسد. خوب این حرام در حرام است مال مردم را خوردن است کلاهبرداری است، قبح کار کلاهبرداری ریخته است. مال مردم خوردن زشت نیست، دستاندازی به مال مردم دیگر زشت نیست.
اخبار سیاسی - آرمان
ویدیو مرتبط :
توصیههای اداره کل ایمنی و بهداشت کار آمریکا درباره لوازم آرایشی
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
ایرج راد: با یک اداره کل نمی توان تئاتر کشور
ایرج راد: با یک اداره کل نمی توان تئاتر کشور را اداره کرد. مدیر عامل خانه تئاتر معتقد است تئاتر کشور نیازمند تشکیلات گسترده و وسیع است تا برنامه ریزی لازم برای کل تئاتر کشور داشته باشد و کلیه امکانات و بودجه تئاتر را کنترل کند.
مدیر عامل خانه تئاتر معتقد است تئاتر کشور نیازمند تشکیلات گسترده و وسیع است تا برنامه ریزی لازم برای کل تئاتر کشور داشته باشد و کلیه امکانات و بودجه تئاتر را کنترل کند.
بحث سازمان تئاتر یکی از مباحثی است که طی سال های گذشته در میان اهالی تئاتر مطرح شد ولی بدون هیچ نیتجه ای باقی ماند. به اعتقاد بسیاری از کارشناسان، صاحب نظران و اهالی تئاتر سازمان تئاتر می تواند راهکاری جدی برای برون رفت تئاتر از مشکلات فعلی و توسعه آن باشد. ایرج راد مدیرعامل خانه تئاتر هم در این مورد نظراتی دارد که در گفتگو با واحد فرهنگ و هنر خبرگزاری مهر آن را ارائه داده است.
▪ بحث سازمان تئاتر حدود ۲۰ سال است که مطرح شده است. ما شاهد این هستیم که عرصه تئاتر هر روز گسترده تر می شود ولی امکانات و برنامه ریزی برای اداره تئاتر محدود است و حتی مرکز هنرهای نمایشی هم به یک اداره کل تبدیل می شود. از طرفی تئاتر زیر نظر معاونت هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است که علاوه بر تئاتر اداره امور هنرهای تجسمی و موسیقی را نیز برعهده دارد. این امر باعث می شود که برنامه ریزی برای تئاتر و توسعه آن به درستی شکل نگیرد. خانه تئاتر چند سالی است که بحث سازمان تئاتر را پیگیری می کند و حتی اساسنامه ای را هم برای این سازمان تهیه کرده است. شما به عنوان مدیرعامل خانه تئاتر وجود تشکیلاتی به عنوان سازمان تئاتر را تا چه حد به عنوان یک ضرورت می دانید؟
- ایرج راد: وضعیت حال حاضر تئاتر نمی تواند پاسخگوی نیازهای جامعه تئاتری و نیازهای فرهنگی و نمایشی باشد. بحث سازمان تئاتر از زمان دکتر منتظری مطرح شد که به نتیجه نرسید و همانطور باقی ماند. حدود سه سال پیش بود که ما به این فکر افتادیم که تئاتر بنا به وضعیت و احوال موجود نیازمند یک سازماندهی دقیق است. شاید بودجه پراکنده ای که برای تئاتر صرف می شود بودجه کمی نباشد ولی به دلیل موازی کاری های بسیار و پخش بودن امکانات به صورت بودجه برای جشنواره های تئاتری نهادها و سازمانهای مختلف در جامعه صرف می شوند که در جامعه اثرگذار نیستند و بازتابی ندارند. این امکانات و هزینه ها در راه توسعه تئاتر دیده نمی شود و بودجه ها در جشنواره هایی محدود با تماشاگرانی محدود و آگاهی محدودتر صرف می شوند و نتیجه ای به بار ندارند. بخشهای مختلف تئاتر نیازمند یک سازمان دهی و هدفمند بودن هستند. این نیاز نه تنها در تهران بلکه در تئاتر کل کشور احساس می شود. تئاتر کل کشور نمی تواند با یک اداره کل به اهداف خود برسد و به عنوان یک هنر ارزنده جایگاه ویژه خود را پیدا کرده و تأثیرات مطلوب خود را بگذارد.
ما نیازمند سازمان تئاتر کشور هستیم که همه این مسائل بتوانند در دل سازمان تئاتر با بودجه مناسب، برنامه ریزی های لازم، آمار و نیاز سنجی و سنجیدن امکانات بالفعل و بالقوه توانمندی های تئاتری در کشور مرتفع شوند. ما اساسنامه این سازمان را در خانه تئاتر تهیه و تنظیم کردیم. طبق این اساسنامه سازمان تئاتر دارای هیئت امنایی است که اعضای آن را نمایندگان نهادهای مختلف شکل می دهند. همچنین هیئت رییسه ای وجود خواهد داشت که پیشنهادات خود را به هیئت امنا ارائه می دهد تا در صورت تصویب این پیشنهادات اجرایی شوند. در پیش نویس اساسنامه برنامه های مختلفی را مدنظر قرار داده ایم که البته می تواند ایراداتی هم داشته باشد که می توان آن ها را در عمل برطرف کرد. خانه تئاتر در آن زمان این اساسنامه پیشنهادی را به مرکز هنرهای نمایشی، معاونت هنری، فرهنگستان هنر، شورای شهر تهران و به گمانم به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هم ارسال کرد.
▪ در آن زمان که این اقدامات انجام شد جواب وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی یا معاونت هنری وزارتخانه چه بود؟
- در آن صحبت ها گفته می شد شکل گیری این سازمان خیلی خوب است ولی در عمل به نتیجه ای نرسید. تنها جایی که بیشتر درباره سازمان تئاتر صحبت شد و تمایل برای تأسیس این سازمان وجود داشت فرهنگستان هنر بود که دکتر منتظری در آن حضور داشت. بعدها با رفتن دکتر منتظری طرح بی نتیجه باقی ماند. صحبت دیگری که برخی مسئولان فرهنگی و هنری می کردند این بود که شکل گیری سازمان تئاتر کار سختی است و به این راحتی ها امکان پذیر نیست. گفته می شد سازمان باید مصوب هیئت وزیران باشد. این در حالی است که در ایران سازمان های مختلف فعالیت می کنند و این امر عملی شده است.
▪ یکی از مشکلات جدی برای اهالی تئاتر نبود امنیت و ثبات شغلی است. آیا سازمان تئاتر می تواند این امنیت و ثبات شغلی را در جامعه ایجاد کند؟
- طبیعتا به این امر منجر می شود...
▪ یعنی تئاتر به عنوان یک حرفه تعریف می شود؟
- بله تئاتر به عنوان یک حرفه تعریف می شود و هر کدام از رشته های تئاتر جایگاه خاص خود را خواهند داشت. طی یک برنامه ریزی این چنینی ما باید به گروه های تئاتر دست یابی پیدا کنیم و از این رو گروه های تئاتری فعال می شوند و کار تئاتر به صورت مستمر شکل خواهد گرفت. با شکل گیری سازمان تئاتر همه چیز قانونمند خواهد بود و شاهد شکل گیری حرکت ها بر اساس سلایق شخصی نخواهیم بود. یکی از معضلات موجود در تئاتر این است که به دلیل قانونمند نبودن تولید و وضعیت تئاتر، هر مدیری که کار خود را آغاز می کند به دلیل نداشتن اطلاعات و تخصص لازم عملکردهایش سلیقه ای و شخصی می شود. این امر باعث ایجاد مشکلات عجیب و غریبی برای تئاتر و اهالی آن می شود.
▪ این امر به نوعی مانع از توسعه تئاتر می شود.
- بله درست است. ما دائما آزمایش می کنیم و هنرمندان تئاتر تا بخواهند با یک موقعیت جدید آشنا و سنجیده شوند موقعیتی دیگر شکل می گیرد. این امر باعث اتلاف وقت و هزینه می شود و آثار کیفیت لازم را دارا نمی شوند و هنرمند سرگشته میان سلایق مختلف به وجود آمده می شود. تا اینجا هم هنرمندان تئاتر پایمردی و ایستادگی کرده اند و از خود گذشتگی نشان داده اند و با کمبود امکانات اجرایی و نمایشی این راه را ادامه می دهند و چراغ تئاتر را روشن نگه می دارند. این بار بر دوش هنرمندان تئاتر بوده است و آن ها هستند که در تمام سختی ها و مشکلات و با همه فشارهای عجیب و غریب موجود پایمردی کرده اند و چراغ تئاتر را روشن نگه داشته اند. هنرمندان تئاتر خیلی صبورانه با این مسائل برخورد کرده اند.
▪ آیا برای شکل گیری سازمان تئاتر با کمیسیون فرهنگی مجلس و یا نهاد های مربوطه صحبت شده است یا نه؟
- به صورت ضمنی با کمیسیون فرهنگی مجلس صحبت شده است و در جلساتی این موارد را عنوان کرده ایم. ولی باز هم با این مسئله برخورد کردیم که سازمان تئاتر باید مصوب هیئت وزیران باشد. چرایی این امر را من نمی دانم و اینکه چرا نمی تواند مصوبه مجلس باشد؟ هر چه هست می تواند مطرح شود و با پیگیری به نتیجه برسد.
▪ آیا وجود سازمان تئاتر می تواند پیوندی بین نهادهای مختلفی که بودجه ای برای تئاتر دارند و به برگزاری جشنواره ها اختصاص می دهند، ایجاد کند؟
- کار سازمان در حقیقت همین است و زمینه های مختلفی را به وجود می آورد. بسیاری از سازمان هایی که فعالند علاوه بر اعتباراتی که دارند امکانات دیگری را برای خود به وجود آورده اند که از آن طریق سرمایه سازمان و توان گسترش سازمان را بالا می برند. اگر سازمان مدیریت درست و محکمی داشته باشد می تواند توانمندی بالایی به دست آورد. در خصوص هنرهای نمایشی اگر سازمانی وجود داشته باشد از درون خود می تواند با امکانات بالقوه هنرمندان کسب درآمدهایی علاوه برای ردیف بودجه سازمان داشته باشد و توان مالی خود را گسترده و هنرمندان خود را از هر جهت تغذیه کند. سازمان تنها به بودجه سالیانه خود وابسته نیست و می تواند در دل خود نیز فعالیت کند و درآمدزایی داشته باشد. از این طریق می توانیم به کارهای فرهنگی بخصوص کارهای نمایشی در سطحی گسترده برسیم.
▪ می توان با این توضیحات به این نتیجه رسید که سازمان تئاتر می تواند راهی برای استقلال تئاتر باشد؟
- تئاتر تنها از طریق سازمان تئاتر می تواند مستقل باشد.
▪ آیا همین استقلال تئاتر باعث نمی شود که دولت به دلیل اینکه مایل نیست نظارت کامل خود را بر تئاتر از دست بدهد با شکل گیری سازمان تئاتر موافق نباشد؟
- سازمان تئاتر در حقیقت تنها بخش خصوصی نیست. اگر سازمان وارد بخش خصوصی شود دیگر ردیف بودجه نخواهد داشت و سالن ها و امکانات هم به بخش خصوصی واگذار نمی شوند. حمایت و پشتیبانی معنوی دولت از تئاتر باید وجود داشته باشد و این پشتیبانی معنوی همین شکل گیری و راه اندازی سازمان تئاتر خواهد بود. تئاتر خصوصی هم به معنای واقعی می تواند تحت پوشش سازمان تئاتر کشور شکل بگیرد. همه جای دنیا بخش خصوصی هم از کمک های بسیار گسترده دولتی برخوردار است و یک سرمایه گذار نمی تواند به تنهایی برنامه های گسترده فرهنگی و نمایشی را تدوین و اداره کند.
▪ متأسفانه شاهد این هستیم که پشتیبانی از تئاتر بسیار کم است. وقتی نگاه به گونه ای است که تئاتر دارای معاونت مجزا نیست و حتی مرکز هنرهای نمایشی به اداره کل تنزل پیدا می کند نشان دهنده نگاه جزیی و مختصر موجود به تئاتر است. آیا با این نگاه می توان صاحب سازمان تئاتر شد یا نه باید شاهد تغییر نگاه در سطح مدیران و مسئولان بالاتر فرهنگی کشور باشیم؟
- باید این نگاه تغییر پیدا کند و نگاهی حمایتی وجود داشته باشد. باید تئاتر به عنوان هنری ارزشی جایگاه ویژه ای داشته باشد. متأسفانه در حال حاضر هنر را به عنوان یک شغل پذیرا نیستیم و در وزارت کار و امور اجتماعی هنر به عنوان یک شغل تعریف شده نیست. در سازمان امور استخدامی کشور نیز تئاتر به عنوان یک شغل جایگاهی ندارد. این نشان دهنده آن است که خیلی جدی با هنر تئاتر برخورد نمی شود. طی همین سال ها نه تنها به سالن ها و امکانات تئاتری اضافه نشده است بلکه سالن هایی که حتی به فعالیت های آماتوری اختصاص داشت نیز گرفته شده است. سالن هایی نظیر سالن های تئاتر لاله زار هم که می شد با یک مرمت و بازسازی مورد استفاده و بهره برداری قرار گیرند به مخروبه تبدیل شده اند.
▪ به دلیل عدم توسعه مناسب و عدم وجود امکانات کافی تئاتر به سمت تجاری شدن حرکت می کند. آیا به نظر شما اگر این روند ادامه پیدا کند آیا شاهد یک آتراکسیون دیگر در تئاتر خواهیم بود؟
- شاید نتوان نام آن را آتراکسیون گذاشت اما احتمال دارد تئاتر به سمت سطحی گرایی و نوعی شوخی کشیده شود. البته برای جوانان مستعد و توانمند تئاتری که نگاه و دیدگاه خاصی دارند خیلی سخت است که به آن سمت و سو کشیده شوند در نتیجه مجبور می شوند تئاتر را رها کنند و به دنبال کارهای دیگری بروند که با نگاه و تفکرشان همخوانی داشته باشد.
طبیعتا با این شرایط میدان برای تعدادی افراد سودجو و منفعت طلب که از نگاه و تفکر فرهنگی برخوردار نیستند باز می شود.
▪ آیا مدیریت به نوعی تئاتر را به همین سو سوق نمی دهد؟ همه ساله بسیاری از فارغ التحصیلان تئاتر به دلیل کمبود امکانات و فرصت حضور از تئاتر دور شده و جذب تئاتر نمی شوند.
- گفته می شود سالانه حدود یک هزار فارغ التحصیل دانشگاهی تئاتر داریم. آیا ما توان این را داریم که برای دو درصد این جوانان اشتغال زایی کنیم؟ آیا جوانی که زمان و انرژی و هزینه خود را صرف تحصیل رشته تئاتر کرده حال که فارغ التحصیل شده امکان جذب شدن به تئاتر برایش وجود دارد؟ وقتی جوانی با این شور و اشتیاق جذب کار تئاتر نمی شود گرفتار سرخوردگی هایی خواهد شد که باعث لطمات روحی و روانی بسیاری می شوند.
▪ به عنوان مدیرعامل خانه تئاتر آیا باور دارید که حسن نیت لازم برای شکل گیری خانه تئاتر از طرف مدیران و مسئولین دولت وجود دارد یا نه؟
- فکر نکنم به این راحتی ها بتوان سازمان تئاتر را شکل داد اما ما با امیدواری به همه قضایا نگاه می کنیم تا به سرانجام برسند. ما تلاش می کنیم و امیدواریم که روزی سازمان تئاتر شکل بگیرد.... / مصاحبه : خبرگزارى مهر