اخبار


2 دقیقه پیش

عکس: استهلال ماه مبارک رمضان

همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ...
2 دقیقه پیش

تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریم

وزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که می‌تواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام می‌شود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ...

کشف جسد در کارگاه نجاری و اعتراف به جنایت



کشف جسد در کارگاه نجاری

 فردی كه دوستش را به خاطر مسایل عشقی به طرز وحشتناكی به قتل رسانده بود‏ با تلاش كارآگاهان تهران بزرگ دستگیر شد.

 

اخبار,اخبار جدید,اخبار جالب

 

به گزارش جام جم آنلاین از پلیس آگاهی تهران بزرگ، صبح روز دوشنبه 26 تیر ماه از طریق مرکز فوریت های پلیسی 110 یک فقره کشف جسد در داخل یک کارگاه نجاری واقع منطقه مرتضی گرد به کلانتری171 صحن مطهر اعلام شد.

در بررسی های اولیه مشخص شد جوانی به هویت «محمد . ن» 24ساله توسط قاتل یا قاتلین به قتل رسیده و جسد آن نیز سوزانده شده شده است.

با تشکیل پرونده مقدماتی با موضوع «قتل عمد» و به دستور رییس دادگاه عمومی و انقلاب 101 آفتاب ، پرونده جهت رسیدگی تخصصی در اختیار اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.

نحوه کشف جسد

صبح روز کشف جسد، پس از مراجعه صاحب و کارگران کارگاه نجاری و در حالیکه هر روز «محمد» نسبت به باز كردن درب کارگاه اقدام می کرد، اینبار پس از باز نشدن درب کارگاه از سوی وی و عدم پاسخگویی به تمای مکرر به تلفن کارگاه، یکی از کارگران از بالای دیوار وارد کارگاه شده و اقدام به باز كردن درب کارگاه می كند.

پس از ورود به داخل کارگاه، صاحب کارگاه نجاری به اتاقک نگهبانی محل استراحت «محمد . ن» مراجعه می كند و در آنجا با جنازه سوخته شده متعلق به وی روبرو می شود که بلافاصله با 110 تماس گرفته و موضوع را به پلیس اطلاع می دهد.

با آغاز رسیدگی به این پرونده، کارآگاهان اطلاع پیدا کردند که مقتول از حدود یک سال پیش از محل سکونت پدری خود در شرق کشور به تهران آمده و از همان زمان به عنوان نگهبان در کارگاه نجاری مشغول به کار شده است. همچنین در طی این مدت ، مقتول به دختر جوانی علاقه مند شده اما با مخالفت خانواده دختر و حتی تهدید اعضای خانواده وی روبرو می شود.

با حضور تیم بررسی صحنه جرم اداره دهم و تشخیص هویت پلیس آگاهی در محل ، کارآگاهان موفق به پیدا کردند مواد مخدر استفاده شده در صحنه جنایت می شوند که با توجه به عدم سرقت از داخل کارگاه و همچنین نبود هرگونه نشان از ورود به عنف داخل کارگاه، کارآگاهان اطمینان پیدا کردند که قاتل یا قاتلین از افراد آشنای مقتول بوده که پس از ورود به اتاقک نگهبانی و در فرصتی مناسب اقدام به ارتکاب جنایت کرده اند.

دستگیری پسرعموی مقتول

با توجه به شواهد و دلایل بدست آمده که نشان از آشنایی قاتل یا قاتلین با مقتول داشت، کارآگاهان با شناسایی دوستان و افراد مرتبط با مقتول موفق به شناسایی پسرعموی مقتول به هویت «دلاور» 22 ساله شدند.

با شناسایی محل کار و سکونت دلاور در بزرگراه رسالت، کارآگاهان با مراجعه به این محل اطلاع پیدا کردند که دلاور به صورت ناگهانی از محل کار خود تسویه کرده است.

در ادامه تحقیقات و با شناسایی محل سکونت خانواده دلاور در شرق کشور، کارآگاهان با اخذ نیابت قضایی به تحقیق از محل سکونت خانواده دلاور و اعضای خانواده اش پرداخته و اطمینان پیدا کردند که دلاور از زمان وقوع جنایت به شهر خود باز نگشته و حتی در مراسم خاکسپاری پسرعموی خود نیز حضور نداشته است.

با توجه به دلایل و قرائن بدست آمده که نشان از احتمال وقوع جنایت از سوی دلاور داشت، سرانجام مخفیگاه دلاور پس از سه ماه اقدامات پلیسی در یک ساختمان نیمه کاره و در حال ساخت در میدان صادقیه که در آنجا به عنوان کارگر و نگهبان مشغول به کار شده بود ، مورد شناسایی قرار گرفت و کاراگاهان اداره دهم 30 آبان ماه موفق به دستگیری دلاور شدند.

اعتراف به جنایت

با دستگیری دلاور، وی در اظهارات اولیه خود منکر حضور خود در کارگاه نجاری را تأیید کرد اما در ادامه منکر هرگونه ارتکاب جنایت شده و اظهار داشت: در شب حادثه به همراه محمد در حال مصرف موادمخدر بودیم ناگهان به علت برخورد با بخاری برقی ، محمد دچار برق گرفتگی شد و به علت آنکه خود من نیز در آن موقع وضعیت خوبی نداشتم ، تنها توانستم تا از کارگاه خارج شوم.

با وجود ادعای دلاور در خصوص اعلام برق گرفتگی مقتول به عنوان علت مرگ محمد و همچنین علت آتش سوزی اتاقک نگهبانی، با اعلام نظریه پزشکی قانونی در خصوص علت مرگ، کارآگاهان بار دیگر به تحقیق از دلاور پرداختند.

دلاور که با توجه به شواهد و دلایل بدست آمده در خصوص حضور وی در زمان جنایت و همچنین مشخص شدن علت مرگ ناشی از «انسداد شریان تنفسی» چاره ای جز اعتراف نداشت به ناچار  لب به اعتراف گشود و ضمن اعتراف صریح به ارتکاب جنایت، در خصوص انگیزه خود به کارآگاهان گفت: من نیز همانند محمد به دختری علاقه مند شده بودم که او قصد داشت تا با وی ازدواج کند؛ به همین علت، در شب حادثه و پس از آنکه محمد از علاقه و قصد من برای ازدواج با دختر مورد علاقه اش اطلاع پیدا کرد، باهم درگیر شدیم که نهایتا او را به قتل رساندم.

متهم در خصوص نحوه ارتکاب جنایت نیز به کاراگاهان اظهارداشت: شب حادثه و با طرح و نقشه قبلی به بهانه مصرف مواد به کارگاه نجاری رفته بودم.در حالیکه سعی می کردم تا به ظاهر خود را در حال مصرف مواد نشان دهم، آنقدر منتظر ماندم تا محمد به علت مصرف زیاد از حالت طبیعی خارج شود سپس موضوع علاقه خود را به دختر مورد علاقه اش مطرح کردم.

وی افزود: محمد که در آن موقع در شرایطی مناسبی قرار نداشت با شنیدن سخنان من، به سمت من حمله ور شد. من نیز با استفاده از حالت غیرطبیعی محمد، سر او را محکم به دیوار کوبیده و سپس گلویش را آنقدر فشار دادم که وی خفه شود. پس از اطمینان از مرگ محمد، با ریختن بنزین بر روی جنازه و داخل اتاقک، آنجا را به آتش کشیده و به سرعت از کارگاه خارج شدم.

سرهنگ آریا حاجی زاده معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ با اعلام این خبر، افزود: با توجه به اعتراف صریح متهم به ارتکاب جنایت ، دستور بازداشت موقت از سوی مقام محترم قضایی صادر و متهم جهت انجام تحقیقات تکمیلی در اختیار اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفته است./جام جم آنلاین

 


ویدیو مرتبط :
آموزش نجاری و معرفی کارگاه

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

جنایت در تهران کشف جسد بعد از ده سال در اصفهان



قتل,قاتل,قتل عمد,اخبار حوادث

 

10 سال پس از آن که زن و شوهری با همدستی یکدیگر پسر جوانی را با ضربات چاقو از پا درآوردند سرانجام جسد مقتول در حوالی اصفهان کشف شد. دو متهم که سال ها متواری بودند جسد تکه تکه شده مقتول را همراه با خود جابه جا می کردند اما سرانجام اسرار این جنایت برملا شد.

 

خرداد سال 81 خانواده پسری 25ساله به نام شهریار نزد پلیس رفتند و اعلام کردند از چند روز قبل پسرشان به طرز مرموزی گم شده است و هیچ کس از او اطلاعی ندارد. نخستین کار برای پیداکردن شهریار بررسی فهرست پذیرش بیمارستان ها و کلانتری ها بود اما این کار نتیجه ای نداشت چرا که نام شهریار در هیچ کدام از مراکز درمانی و انتظامی ثبت نشده بود؛ بنابراین ماموران راه های دیگری را برای یافتن شهریار آزمودند. در این میان معلوم شد شهریار چند روز پیش از ناپدیدشدنش در حوالی خیابان قصرالدشت از یکی از دوستانش جدا شده است.در چنین شرایطی پرونده ناپدیدشدن این جوان به بایگانی سپرده شد.سه سال بعد از گشوده شدن پرونده، افسران آگاهی به اطلاعاتی دست یافتند که از رابطه مرموز شهریار با زنی به نام رفعت حکایت داشت. پیگیری این سرنخ نشان داد خانه این زن در حوالی خیابان قصرالدشت است و به احتمال زیاد او در مفقودشدن پسر جوان دخالت دارد. در چنین شرایطی پرونده دوباره به جریان افتاد و ماموران خانه این زن را شناسایی کردند اما شواهد نشان می داد او در آنجا مستاجر بوده و چند ماه قبل همراه شوهرش به مکان نامعلومی رفته است.

کارآگاهان فاصله زیادی تا کشف واقعیت نداشتند اما نقل مکان این زن باز هم روند تحقیقات پلیس را مختل کرد و بار دیگر پرونده را به بایگانی فرستاد. درحالی که 8سال از گم شدن پسر جوان گذشته بود شواهدی به دست آمد که نشان می داد رفعت و شوهرش فرامرز به اصفهان رفته اند. به این ترتیب ماموران به اصفهان اعزام شدند اما نتوانستند زن و شوهر فراری را بیابند اما به مدارکی دست یافتند که حاکی از آن بود که آنها به یکی از شهرهای شمالی کشور گریخته اند.به این ترتیب ماموران در عملیاتی غافلگیرکننده خانه آنها را به محاصره درآوردند و آنها را پس از 8سال فرار دستگیر کردند. رفعت در حالی که هنگام دستگیری باردار بود اقرار کرد با همدستی شوهرش شهریار را کشته است. به این ترتیب با به دنیاآمدن دختر رفعت، او و شوهرش به اتهام قتل عمد در شعبه 1156 مجتمع قضایی بعثت محاکمه شدند.

در ابتدای جلسه محاکمه بعد از آن که پدر مقتول خواستار قصاص این زن و شوهر شد، رفعت آنچه را رخ داده بود شرح داد. او گفت: یک روز وقتی برای تهیه مواد به خانه دوستان شهریار رفته بودم، او مرا مورد آزار قرار داد. آن شب وقتی به خانه آمدم، موضوع را با شوهرم در میان گذاشتم که او نیز مرا مجبور کرد با شهریار قرار ملاقات بگذارم. من هم با شهریار قرار گذاشتم و او را به خانه مان کشاندم. شوهرم در خانه پنهان شده بود و وقتی شهریار وارد شد به طرف او حمله کرد و در ادامه با همدستی یکدیگر با چند ضربه چاقو او را کشتیم. بعد هم جسد را در زیرزمین خانه دفن کردیم اما سه سال بعد چون صاحب خانه قصد داشت خانه را تخریب کند آنجا را تخلیه کردیم و جنازه را نیز با خود به اصفهان بردیم. اما نمی دانم شوهرم جسد را کجا دفن کرد.

 

در ادامه جلسه، فرامرز نیز اظهارات همسرش را تایید کرد و گفت با اعتقاد به مهدورالدم بودن شهریار او را کشتم و جسدش را هم در حوالی اصفهان دفن کردم.اظهارات این زن و شوهر در حالی بود که آنها بارها آدرس های غلط در خصوص محل دفن جنازه به ماموران داده بودند و ماموران نتوانسته بودند جسد را کشف کنند. در چنین شرایطی قاضی گیوکی حکم به قصاص رفعت و فرامرز داد و پرونده به دیوان عالی کشور ارسال شد.در شرایطی که این حکم مراحل قانونی خود را برای اجرا طی می کند چند روز قبل رفعت بار دیگر به دادگاه احضار شد تا شاید اطلاعاتی در خصوص محل دفن جنازه در اختیار پلیس بگذارد. او که پیش از این ادعا می کرد شوهرش به تنهایی جنازه را دفن کرده این بار محل دقیق دفن باقی مانده های جسد را به قاضی اعلام کرد و گفت آن را در حوالی اصفهان دفن کرده است. به این ترتیب گروهی از ماموران به آنجا رفتند و سرانجام جسد مقتول را بعد از 10سال کشف کردند. نتایج آزمایش پزشکی قانونی نیز نشان داد جسد متعلق به شهریار است... / روزنامه خراسان