اخبار


2 دقیقه پیش

عکس: استهلال ماه مبارک رمضان

همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ...
2 دقیقه پیش

تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریم

وزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که می‌تواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام می‌شود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ...

پیشنهاد سید محمد خاتمی: به سوی رفع کدورت ها پیش برویم/ مسؤولان به مطالب رهبری در مورد آزادی یا ملاک ضدیت با ولایت گوش کنند



پیشنهاد سید محمد خاتمی: به سوی رفع کدورت ها پیش برویم/ مسؤولان به مطالب رهبری در مورد آزادی یا ملاک ضدیت با ولایت گوش کنند

از جمله کارهای بزرگی که در دولت اصلاحات صورت گرفت تک نرخی کردن ارز بود/اینک هر چه گفته شود گرانی و تورم نیست بالاخره مردمی که به بازار می روند می بینند قیمت مرغ و بسیاری از کالاها چندبرابر شده است چه احساسی دارند؟

 

اخبار,اخبار جدید,اخبار جالب

 

انتخاب : به مناسبت روز خبرنگار ‬جمعی از خبرنگاران و اصحاب رسانه با رئیس جمهوری سابق ایران دیدار و گفت و گو کردند.

به گزارش «انتخاب» ؛ تجدید دیدار صمیمانه اصحاب رسانه با سید محمد خاتمی که با تبریک روز خبرنگار و حلول ماه مبارک رمضان آغاز شد با بحث پیرامون مسائل پراهمیت جاری پی گرفته شد و حاضرین با بیان دیدگاه ها و نگرانی های خود در مقوله های مختلفی سخن گفتند.

پس از طرح دیدگاه های خبرنگاران و اصحاب رسانه سید محمد خاتمی ضمن خوش آمد گویی به حاضران و آرزوی موفقیت برای آنان از خداوند مسألت داشت که همه ما را از برکات ماه مبارک رمضان، بخصوص شب های قدر برخوردار کند و همچنین پیروزی های درخشان و پیاپی قهرمانان عزیز را در المپیک که امسال هم تنوع رشته ای پیدا کرد و هم کماً و کیفاً دست آوردهای بیشتری داشته است تبریک گفت و عمده موفقیت را حاصل شایستگی جوانان ما، سخت کوشی و فداکاری آن ها و تلاش ارزنده مربیان و سرپرستان دانست که با وجود امکانات اندک در مقایسه با بسیاری از کشورها شاهد این موفقیت ها هستیم.

 

متن کامل سخنان رئیس جمهوری سابق ایران بدین شرح است:

"روز خبرنگار موجب پدیدآمدن دو احساس متضاد شادی و اندوه می شود. شادی از این که به بخش مهم و تأثیرگذار جامعه توجه شده و روزی را به نام آنان نامیده اند تا بدین وسیله از تلاش و همت این جماعت قدردانی شود و جایگاه روزنامه و رسانه و خبرنگار در دنیای امروز خیلی مهم است. در جهان پیچیده امروز ارتباطات بخصوص از طریق وسائط ارتباط جمعی مهم است و می تواند از خود بیگانگی افراد را در جوامع تکنیک زده تا حدودی مرتفع کند و دل ها را به هم نزدیک سازد و رسانه در این زمینه نقش دارد و خبرنگار به معنی عام کلمه جایگاه بی بدیل در عرصه دارد.

و اما احساس ناراحتی از این که می بینم به خبرنگاران و نویسندگان و اصحاب رسانه اگر بخواهند مستقل و مبتکر باشند فشار وارد می آید. ببینید هرجا جنگ است و هر جا حوادث و وقایع تلخ و سخت است پیشتازان حضور خبرنگارانند و قربانی هم داده و می دهند، یعنی با فداکاری به عرصه های خطرخیز می روند و جانشان را فدای آگاهی رسانی به مردم می کنند. همچنین در عرصه های اجتماعی حضور دارند و این حضور که علی القاعده نقادانه هم هست از سوی خیلی از قدرت ها و حکومت ها بر تابیده نمی شود و خبرنگاران و روزنامه نگاران مستقل باید بار توقعات نابجا را به دوش بکشند و فشارها و محدودیت ها و حتی زندان و دربدری را تحمل کنند.خبرنگاران مبلغ آزادی هستند، ولی در بسیاری از کشورها بیش از دیگران آزادی خودشان محدود می شود.

در ایران عزیز که به برکت انقلابش با شعار فاخر آزادی، استقلال، جمهوری اسلامی وارد مرحله جدید تاریخ شد انتظار بوده و هست که نویسندگان، گویندگان و خبرنگاران بیش از دیگر جاها آزادی داشته باشند که چنین نیست. آیا موجب تأثر نیست که هم اکنون عده ای از خبرنگاران و روزنامه نگاران ما زندانی سیاسی هستند. چه خوب بود برای تلطیف فضا و گذر از گذشته ای که نامطلوب بود، به آینده ای که برای همه بهتر باشد شاهد این ابتکار بودیم که روز خبرنگار همه خبرنگاران آزاد شوند یا در روز زن همه زن ها و بالاخره همه زندانیان و گرفتاران و چه خوب بود که به جایی برسیم و بپذیریم و بگوییم اقتدار حکومت و نظام در این است که کسی در زندان نباشد. می بینید که در این صورت چه فضای مطلوبی پدید می آید و دل ها چقدر به هم نزدیک می شوند.

واژه خبرنگار تداعی کننده واژه «آزادی» به ذهن است 

به هر حال واژه خبرنگار تداعی کننده واژه «آزادی» به ذهن است، یعنی اگر مطبوعات و رسانه ها مظهر آزادی فکر و نشر افکار هستند - یا باید باشند- خبرنگار عامل مهم باروری و کارآمدی رسانه است و او است که می کوشد مسائل را آزادانه به جامعه منتقل کند یا از جامعه به مسؤولان و دست اندرکاران امور برساند.

هم عنان بودن خبرنگار و آزادی امر ارزنده ای است و آزادی به معنی درست کلمه امری است که همواره اصلاحات و جریان تحول طلبی روی آن تأکید داشته اند و اگر اصلاحات نسبتی با خبر و خبرنگار و رسانه پیدا می کند از جمله در این زمینه است که هر دو خواستار آزادی هستند. زیرا اگر آزادی نبود اندیشه و انتقاد نخواهد بود و اگر انتقاد نبود انحرافات در جامعه نهادینه می شود و معلوم است که نتیجه وخیم آن چه خواهد بود.

به هر حال ما باید جمهوری اسلامی را به گونه ای بفهمیم و ترویج کنیم و برای استقرارش تلاش کنیم که نه تنها با دوپایه اصلی انقلاب یعنی آزادی و استقلال سازگار باشد، بلکه بر آن مبتنی باشد.

آزادی به معنی این که انسان ها در فکر کردن، سخن گفتن و تصمیم گرفتن آزاد باشند. اجازه بدهید به مناسبت ماه مبارک رمضان که ماه قرآن هم هست با رجوع به کلام و کتاب خداوند موضع خودمان را به آزادی، بلکه بنیاد آزادی مشخص کنیم.خداوند در آیه ۷۲ سوره احزاب می فرماید:

إنا عرضنا الأمانة على السماوات والأرض والجبال فأبین أن یحملنها وأشفقن منها وحملها الإنسان إنه كان ظلوما جهولایعنی ما امانت را به آسمان و زمین و کوه ها عرضه کردیم و آن ها سر باز زدند از پذیرش آن و از آن ترسیدند، ولی انسان آن را پذیرفتبحث های مفصلی شده است در این باب که امانت چیست؟

آیا دین حق است؟‌ آیا تکلیف است؟ آیا ولایت الهی است؟

توجه بفرمایید که خدوند در این آیه می فرماید انسان این امانت را حمل کرد، نه انسان مؤمن، یعنی انسان چه مؤمن، چه کافر، چه ظالم، چه مظلوم آن را پذیرفته است، یعنی امری مشترک میان تمام انسان ها. اگر بگوییم امانت ایمان است که انسان های کافر آن را نپذیرفته اند و اگر بگوییم تکلیف است که این تکلیف فرع بر ایمان است. پس یک چیز می تواند مصداق این امانت باشد و آن «اراده» و «اختیار» است که مختص انسان است.

تفاوت انسان با آسمان و زمین و کوه و کهکشان و حتی فرشتگان در همین اختیار است و لازمه اختیار آزادی است

تفاوت انسان با آسمان و زمین و کوه و کهکشان و حتی فرشتگان در همین اختیار است و لازمه اختیار آزادی است. اگر آزادی باشد لا اکراه فی الدین معنی پیدا می کند، یعنی اکراه و زور در کار نیست.

شرط امانت داری این که زمینه به کارگیری این امانت فراهم باشد، یعنی آزادی تا انسان در مسیر رشد اختیار خود را به کار گیرد و در عرصه اجتماعی هم مهم ترین نوع آزادی، آزادی تعیین سرنوشت و آزادی اندیشه و بیان و آزادی انتقاد و اعتراض به کسانی است که قدرت را در دست دارند.

خبرنگاران قدر خود را بدانند و اگر رنج و فشاری هم تحمل می کنند به خاطر باروری امانت الهی برای انسان است و ان شاء الله اجرشان محفوظ است.

دوستان از خطراتی سخن گفتند که کشور را در این شرایط تهدید می کند و برخی دوستان در این جمع که به خاطر آزادی خواهی و عقایدتان هزینه پرداخت کرده اید می گویید حاضریم از آبروی خود مایه بگذاریم و به خاطر گناه ناکرده عذرخواهی هم بکنیم تا از جنگ علیه کشور و افتادن جامعه به مسیری که زیان های بزرگی برای همه دارد جلوگیری کند.

ای کاش مسؤولان هم این ندا را می شنیدند. حکومت اگر فضا را باز کند و به جای نگاه به گذشته به آینده بنگرد و با توجه به این که همه دلشان برای کشور و اصل نظام می سوزد به سوی رفع کدورت ها پیش برویم ...

بسیار متأسفم که در کشور به صراحت اعلام می شود که اصلاً زندانی سیاسی نداریم 

من بسیار متأسفم که در کشور به صراحت اعلام می شود که اصلاً زندانی سیاسی نداریم. خیر، زندانی سیاسی داریم. البته فعال سیاسی تافته جدابافته نیست که بگوییم اگر تخلف کرد با او برخورد نشود، ولی قانون اساسی برای خبرنگار و فعال سیاسی شرایطی گذاشته که می گوییم رعایت شود. یعنی محاکمه در دادگاه صالحه با حضور هیأت منصفه ای که واقعاً نماینده افکار عمومی باشد و این که اظهار عقیده و نظر هیچگاه جرم نیست. همین اجرا شود.

وقتی گفته می شود آنان که گرفتارند نه روزنامه نگارند و نه سیاسی دست برای هرگونه برخورد با این افراد باز می شود.

در همین جا لازم است ذکری از فضای نامطلوب فرهنگی و دانشگاهی کشورمان هم بشود. برخوردهای نادرستی که نسبت به اساتید و دانشجویان هست و فشارهایی که روی هنرمندان و روزنامه نگاران و ناشران وارد می آید، حتی روزنامه ها از طریق بعضی تشکیلات دچار محدودیت می شوند. البته در زمان ما هم گاه مسائل حادی پیش می آمد که از جنبه های امنیتی می بایست محدودیت هایی ایجاد شود.

خیلی محترمانه از طریق دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی یا وزارت ارشاد اغلب از مسؤولان روزنامه ها و رسانه ها دعوت می شد و با توضیح نوعی اقناع پدید می آمد و رسانه ها هم مراعات می کردند. تردیدی نیست که جنبه های امنیتی و آن چه به امنیت ملی و کشور ربط دارد باید رعایت شود ولی این که هر چیزی رنگ امنیتی بگیرد و ممنوع شود غلط است. اصلاً بهتر است در همه رسانه ها را ببندند. الان گلوگاه ها و فیلترهایی که بر سر راه کتاب، فیلمنامه و … هست هنرمند و نویسنده را در تنگنا قرار می دهد.

تازه اگر هم از این ها بگذرد معلوم نیست که با فشارهای بعدی بتواند با امنیت کارش را بکند یا در مورد برخوردی که با یک نهاد مردمی مثل خانه سینما شد. بنده نمی خواهم بگویم که خانه سینما تخلف نمی کند یا حق دارد تخلف کند، خیر ممکن است تخلفی هم باشد، ولی این که برویم به این سو که تا حد تعطیلی روی این مؤسسه که پایگاه مهم و مطمئنی برای بخش مهمی از هنرمندان عزیز است پیش برویم غلط است.

خوب است مسؤولان قضایی، امنیتی، فرهنگی و دانشگاهی به مطالب رهبری در جمع دانشجویان در مورد آزادی یا ملاک ضدیت با ولایت و … رجوع کنند و همین را اجراء کنند و مد نظر قرار دهند، خیلی از ناروایی ها و مشکلات در این حوزه ها حل خواهد شد.

گفته شد که باید به توده های مردم توجه کرد. من هم قبول دارم که هر چند بخش نخبه و الیت جامعه مهم است، ولی غفلت از زندگی، احساسات و نیازهای توده مردم هم غلط است. توجه به آن ها و تلاش برای حل آن ها لازم است.

ممکن است کسانی دارای آرمان های بلند سیاسی باشند که در جای خود محترم است ولی رسیدگی به وضع مردم و جلوگیری از خطراتی که کشور و میهن را از جمله از بیرون تهدید می کند نباید مورد غفلت باشد.

اگر گرانی و تورم هست، اگر تولید لطمه خورده است، اگر امید به آینده کم رنگ تر شده است، پرداختن به این امور در کنار مسائل سیاسی و رسیدن به راه حل هایی که هم وضع کشور بهتر شود و هم وضع مردم و مدیریت جامعه بهبود یابد و از امکانات به نفع مردم و حل تنگناها و مشکلات روزمره آنان بهره برداری شود نیز لازم است. مهم برداشته شدن فشار روی مردم و خدمت به کشور است، ولو این که جناحی که ما منتسب به آن هستیم روی کار نباشد و نیاید.

ما بر این باوریم که وضع خوب نیست، در حالی که در آمدی که از ناحیه نفت در این سال ها مملکت داشته است قابل مقایسه با گذشته نیست و می بایست شاهد پیشرفت های سریع و همه جانبه و کم شدن مشکلات و بهبود زندگی مردم باشیم.

از جمله کارهای بزرگی که در دولت اصلاحات صورت گرفت تک نرخی کردن ارز بود 

ببینید از جمله کارهای بزرگی که در دولت اصلاحات صورت گرفت تک نرخی کردن ارز بود که ارز چند قیمتی منشاء درآمدهای گزاف برای بعضی ها و بروز فسادهای ناپیدا (و احیانا پیدا) می شد. ارز ۷ تومان یا ۱۰۰ تومان را می گرفتند و ۴۰۰ تا ۵۰۰ تومان یا بیشتر می فروختند یا با ارز ارزان کارخانه هایی احداث می شد و در همان زمان قیمتش چندین برابر در بازار بود. خوب کار بزرگ و شجاعانه تک نرخی کردن ارز بود. نگران بودیم که ناگهان نرخ تورم جهش کند، ولی با تدبیر توانستیم با تحمل حدود ۳ درصد تورم از این پرتگاه عبور کنیم یعنی تورم زیر ۱۲ درصد به حدود ۱۵ درصد رسید و بلافاصله نیز روند کاهش شروع شد،‌ به طوری که با یک تا ۲ درصد کاهش نرخ تورم دولت بعدی زمام امور را در دست گرفت.

در برنامه چهارم پیش بینی نرخ تورم یک رقمی و بی کاری یک رقمی شده بود که کاملاً قابل دسترس بود، در حالی که کل بودجه ارزی ما حدود ۲۰ میلیارد دلار در سال بود. امروز خیلی بیش از کل بودجه ارزی ما وارادات کشور است.

در دوران اصلاحات بین ۱۰ تا ۱۴ درصد از واردات کالاهای مصرفی بود،‌ بقیه هم کالاهای سرمایه ای،‌ کارخانه و مواد اولیه برای کارگاه ها بود و این یعنی رونق اقتصادی، نه این که بخش مهمی از ارز کشور صرف واردات شود.

اینک هر چه گفته شود گرانی و تورم نیست بالاخره مردمی که به بازار می روند می بینند قیمت مرغ و بسیاری از کالاها چندبرابر شده است چه احساسی دارند؟

این ها مسائلی است که همه خیرخواهان باید به آن بپردازند. البته منظور من مچ گیری نیست، بلکه کمک کردن برای حل مشکلات کشور و مردم است.

خوب اگر لازم باشد ما باید از برخی خواسته هایمان صرف نظر کنیم و اولویت ها را آن گونه در نظر بگیریم که در مسیر رفع مشکلات مردم و رفع خطرات خارجی و بهبود مدیریت جامعه باشد. حاکمیت هم باید از سرمایه های ارزنده ای که هدر می رود استفاده کند و به هر حال طرفین باید به سوی فضای باز و سالم بروند.

خطراتی که هویت جامعه ما بخصوص جوانان را تهدید می کند نگران کننده تر است 

مطلب دیگری که دوستان به آن اشاره کردند خطر فراموشی اخلاق در کشور بود و من می گویم خطراتی که هویت جامعه ما بخصوص جوانان را تهدید می کند نگران کننده تر است.

خوب می بینیم که نه تنها بداخلاقی هنجار می شود، بلکه گاه احساس می کنیم که جوان ما به ایرانی بودن و مسلمان بودن خود افتخار که نمی کند هیچ، بلکه پای بند هم نیست.

اگر جوان ما از جمهوری اسلامی زده شود مایه تأسف است، اما کم کم احساس می شود که بسیاری از جوانان از اسلام و ایران هم دارند زده می شوند و ایرانی بودن و مسلمان بودن و شرقی بودن هم در بخش هایی از جامعه مورد تردید قرار گرفته است.

البته هویت مطلوب آن است که اخلاقی هم باشد، اخلاقی که جان مایه فرهنگ ایرانی است و مورد تأکید ادیان الهی بخصوص دین مبین اسلام است.

وقتی می خواستیم یا می خواهیم الگوسازی کنیم، معلوم است که در علم و صنعت و اقتصاد فاصله مان با دنیا زیاد است و خیلی عقب هستیم، ولی یک وجه تمایز داشتیم و می توانیم داشته باشیم که روی آن بایستیم و آن را تقویت کنیم و آن جنبه اخلاقی جامعه و نظام بود و می توانستیم این امتیاز را نشان دهیم.

صحبت دیگری که شد درباب رهبری اصلاحات بود و نکته دیگر مخالفت با قدیس سازی من بارها گفته ام استبداد و خودکامگی و رسوبات تاریخی آن ام الفساد مسائل جامعه ما است، اصلاً قدیس سازی و قدیس گرایی خود نشانه بیماری جامعه است و مراد از قدیس سازی قدیس نشان دادن با برتر نشان دادن آن کس و آن چیز است که نه مقدس است نه برتر.

قدیس سازی در جامعه ای رواج می یابد که تحقیر شده است و هویت مردمش را از آنان گرفته اند و اعتماد به نفس مردم آسیب دیده است.

هر جایی فرهی، کاریزما و تقدس مصنوعی را می بینید بدانید که آن جامعه بیمار است و اگر کاریزما و فرهی هم وجود داشته باشد - که در بعضی موارد قابل انکار نیست- در صورتی مؤثر است که در مسیر رشد جامعه به کار گرفته شود و جامعه را به خودباوری برساند و این باور را تقویت کند که قهرمان اصلی خود مردم اند. نه این که کاریزما در صدد تحقیر مردم و ضربه زدن به مناعت طبع و اعتماد به نفس جامعه به کار گرفته شود.

تقدس گرایی و کاریزماگرایی نشانه یک بیماری اجتماعی است که درمانش هم خیلی مشکل است

تقدس گرایی و کاریزماگرایی نشانه یک بیماری اجتماعی است که درمانش هم خیلی مشکل است. در کشورهایی مثل ما با تاریخ گذشته اش این مسأله را از بالا می توان تا حدودی جبران کرد، به شرط این که حکومت واقعاً مردم گرا و متواضع در برابر حق و حرمت مردم و در مسیر رشد جامعه باشند، نه در برابر آن.

حکومت اگر واقعاً طرفدار آزادی و اهل تحمل باشد می تواند این بیماری را درمان یا در درمان آن تسریع کند.  

اظهار تأسف از تداوم حبس های طولانی روزنامه نگاران، وضعیت نگران کننده اقتصادی کشور تا سرحد تبدیل شدن مرغ به مسأله اول کشور و نگرانی از سقوط اخلاقی و هویتی نسل جوان کشور و وضعیت پیچیده سوریه و خطر جنگی دیگر در منطقه از مهم ترین دغدغه ها و نگرانی های خبرنگاران حاضر در این نشست بود.

روزنامه نگاران حاضر در این دیدار که عمدتاً در سال های اخیر به خاطر پای بندی به رسالت حرفه ای خود تحت فشارهای فراوان قرار گرفته و رنج بازداشت و زندان را نیز متحمل شده اند، با ابراز نگرانی مجدد از خطرات گوناگونی که در شرایط فعلی موجودیت کشور را تهدید می کند (از جمله جنگ) اعلام آمادگی کردند به سهم خود هر کاری که بتواند جلوی این تهدیدها را بگیرد و فضای کشور را به سوی فضایی امن تر، آزادتر و مناسب تر سوق دهد انجام خواهند داد،‌ حتی اگر عذرخواهی از گناه ناکرده شان باشد.

اصحاب رسانه ضمن مخالف جدی با رواج قدیس سازی، و تأکید بر ضرورت ترویج فرهنگ نقد چهره های شناخته شده، از جمله چهره های اصلاحات و با تأکید بر حذف ناپذیر بودن جریان اصلاحات، خواستار توجه بیشتر مسؤولان به توده های مردم و مسائل و مشکلات و دغدغه های آنان شدند./انتخاب

 


ویدیو مرتبط :
سید محمد خاتمی - آزادی در برابر دین

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

سید محمد خاتمی:در این 3 سال با آزادی کامل چه دروغهایی گفته شد/ اگر در دولت ما یک پرونده فساد 5 میلیاردی بود، کفن پوشان به خیابانها می ریختند



سید محمد خاتمی:

دولت مال شما! بیایید فضا را باز کنید، راهی جز وحدت نداریم / در این 3 سال با آزادی کامل چه دروغهایی گفته شد/ اگر در دولت ما یک پرونده فساد 5 میلیاردی بود، کفن پوشان به خیابانها می ریختند

در دیدار با حضور رهبری (حدود سال 81) گفتم مملکت ما آماده take off است/ امروز اختلاف طبقاتی شدیدی در جامعه به وجود امد نمی گویم ثروت همه آنها نامشروع است اما سیستم غلط است/ ما با رشد صنعتی 14 درصدی و رشد کشاورزی 11 درصدی و رشد بالای سرمایه گذاری توانستیم 600 هزار شغل ایجاد کنیم. اما الان چطور ممکن است رشد اقتصادی زیر 2 درصد باشد اما 2 میلیون شغل ایجاد شود؟! مگر اینکه معجزه شود!

 

اخبار,اخبار جدید,اخبار جالب

 

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب: جمعی از آزادگان دوران دفاع مقدس و تعدادی از جوانان عضو کانون فرهنگی یاران امام موسی صدر با سید محمد خاتمی دیدار کردند.

به گزارش سرویس سیاسی «انتخاب» ؛ رییس جمهوری پیشین ایران در سخنانی مجددا از اوضاع سیاسی جاری در این کشور و همچنین وجود فساد انتقاد کرد و گفت: «سیستم غلط است؛ سیستمی که یک مورد سوء استفاده آن 3 هزار میلیارد تومان است، در بقیه موارد چگونه است؟!» وی همچنین درباره انتخابات نیز گفت: «انتخابات و حکومت مال شما! بیایید فضا را باز کنید.»

اهم اظهارات وی در پی می آید:

* شما ارزنده ترین نیروهای جامعه ما و انقلاب ما هستید؛ کسانی که همپای شهدا به جبهه ها رفتید و با آمادگی برای شهادت در آن جبهه ها بودید. گرچه خداوند خواست که بمانید و به مردم و انقلاب خدمت کنید، اما مثل شهیدان هستید و اجر آنها را دارید و در جایگاهی مانند آنها هستید. شاید برخی از شما علاوه بر آزادگی جانباز هم باشید و در دوران اسارت هم تحمل عجیبی داشتید که این مزیت شما نسبت به سایر ایثارگران است و ان شاء الله به همان اندازه اجر شما زیاد است.

* اگر بناست کسانی باشند که بگوییم تعلق به انقلاب دارند، نسبت به آن حق دارند و حرفشان باید شنیده شود، در درجه اول شما عزیزان هستید. البته شهدای ما حرفهای خودشان را زدند، جانبازان ما هم هستند و همین جا ذکر کنم که افتخارآفرینی های تیم پارالمپیک که تعدادی از جانبازان عزیز هم در آن حضور دارند و همت کردند باعث شادی مردم شدند و من به آنها تبریک گفته و آرزوی موفقیت می کنم.

* این انقلاب برای چه به وجود آمد؟ چرا این انقلاب شد؟ اهداف همه این جنبش ها این بود که حاکمیت ملت پدید آید و مردم ارباب باشند که خوشبختانه با تعریفی که در جریان انقلاب از اسلام مطرح شد، اسلام هم همین را می خواهد. در حالی که کسانی بودند و الان هم هستند که می گفتند یا اسلام یا آزادی، یا اسلام یا استقلال، یا اسلام یا پیشرفت. در حالی که انقلاب کردیم که هم اسلام داشته باشیم و هم استقلال و آزادی و پشرفت و حاکمیت مردم. این دیدگاه که انسان جای خدا را تنگ می کند مورد قبول ما نبود. همان خدا می خواهد که مردم آزاد باشند، بر سرنوشتشان حاکم باشند، حکومتها را سرکار بیاورند و آنها را مورد بازخواست و نظارت قرار دهند.

*اسلامی که ما در انقلابمان در نظر داشتیم دلیل تأکید روی رای مردم و برگزاری این همه انتخابات که در قانون اساسی هم به آن توجه شده است و امام می گفت، همین است. در این اسلام، حتی غیرمسلمانان هم دارای حق و ارج و قدرت است و باید باشد؛ یعنی غیرمسلمانان ایرانی هم احساس می کرد که اگر آن حکومت جبار و خودکامه برود، حکومتی خواهد آمد که آنها هم احساس هویت کنند. مگر امام(ره) در پاریس نمی گفت کمونیستها هم آزادند تا حرف خودشان را بزنند، اما توطئه ممنوع است.

* نباید هرکس که مخالف نظر ما بود به اتهام توطئه با او برخورد کنیم و معنای توطئه معلوم است. ما براندازی قانونی نداریم، براندازی یعنی نابودی افراد دیگر. بله! اگر براندازی به این معنا اتفاق افتاد هر حکومتی با او برخورد می کند. به هر حال انقلاب ما اینطور بود و در دنیای امروز که تجت تأثیر استقرار مدرنیته و برآمدن مارکسیسم و بعد نئولیبرالیسم است، که از دل آن انقلاب ما رخ داد، یعنی مردم با انگیزه دینی برای آژادی و استقلال قیام کردند. در شرایطی که می گفتند دوران دین تمام شده و دین افیون توده هاست و دین را با تمام شعارهای آزادیخواهانه و استقلال طلبانه و پیشرفت در تضاد می دیدند، انقلابی پیدا شد که همه اینها را با دین می خواست. دنیا هم منتظر این بود و هست که ببیند انقلاب کدام الگو را عرضه می دارد.

* در دوران اصلاحات با بودجه 20 میلیارد دلاری ما رشد اقتصادی 4/7 درصدی را تجربه کردیم، اشتغال 600 هزار نفری را تجربه کردیم. در حالی که خشکسالی، زلزله و رسیدن قیمت نفت به زیر 10 دلار را داشتیم و گاهی درآمد سالانه مان 10 میلیارد دلار بود در حالی که بودجه را با 19 میلیارد دلار بسته بودیم.

* من یک بار در دیدار با حضور رهبری (حدود سال 81) گفتم مملکت ما آماده take off است و همه امکانات را دارد(البته معذرت میخواهم که لفظ فرنگی آن را بکار می برم). همان جا بود که نطفه اولیه چشم انداز بسته شد و بعد از آن در دولت ما تدوین و سپس مورد تایید رهبری قرار گرفت. در سال 67 که جنگ تمام شده بود مملکت واقعا ویران بود و بعد دولت سازندگی آغاز بکار کرد. البته حتماً دولت بنده و آقایان هاشمی و موسوی اشکالاتی داشته است، اما واقعا ممکلت از سقوط و فرسودگی بیرون آمد. بسیاری از مسائل امروز، در همان زمانها زیر بنایش گذاشته شد. البته در زمانی تورم به بیش از 40 درصد هم رسید اما کنترل شد و در دوران من به کمترین حد خود رسید یعنی حدود 11 درصد و بعد ارز با همت مرحوم دکتر نوربخش و آقای دکتر ستاری فر و دولت تک نرخی شدو این اقدام بسیار حیاتی بود که هم منشاء بسیاری از فسادها را می خشکاند و هم از سرمایه ملی حفاظت می شد و این اقدام بزرگ ممکن بود دوباره تورم را سرسام آور افزایش دهد، ولی با همت دوستان چنین امری اتفاق نیفتاد، بلکه از یازده و اندی درصد به حدود 15 درصد رسید و بلافاصله هم از سال بعد از تک نرخی شدن شروع به کاهش کرد. اما الان با این همه درآمد تورم بالا می رود و بیکاری زیاد شده است. ما با رشد صنعتی 14 درصدی و رشد کشاورزی 11 درصدی و رشد بالای سرمایه گذاری توانستیم 600 هزار شغل ایجاد کنیم. اما الان چطور ممکن است رشد اقتصادی زیر 2 درصد باشد اما 2 میلیون شغل ایجاد شود؟! مگر اینکه معجزه شود!

* در همین 3 سال اخیر با آزادی کامل چه دروغهایی گفته شد و چه نسبتهایی به افراد داده شد که این مسائل الگوسازی ما را با مشکل مواجه می کند. همچنین در عرصه سیاسی باید در استقرار آزادی های اساسی و دفاع از آن الگو باشیم. من الان هم معتقدم که انقلابی بودن یعنی الگوسازی؛ اگر در چشم انداز هم پیش بینی کردیم که در منطقه قدرت اول باشیم، باید ببینیم که آیا اینطور هستیم؟

* وقتی که ما رشد 8 درصد داشته باشیم می توانیم با ترکیه و کشورهای مشابه آن رقابت کنیم. اگر تاکنون در این حد نبوده ایم، از این به بعد باید به رشد 15درصدی برسیم تا به آنها برسیم؛ یا شاید در آن صورت هم نرسیم. چگونه می توانیم برسیم؟ اگر افرادی دلشان برای انقلاب و جامعه می سوزد و حرفی می زنند، برای رسیدن به همین اهداف است.

* من همین جا در مورد پارادوکسی که وجود دارد و در این جمع هم به آن اشاره شد، مطلبی را بگویم. روشها و سیاستهای موجود اصلاً صحیح نیست و در درجه اول به ضرر خود نظام است. از طرف دیگر ما نمی خواهیم که خدای نکرده اوضاع به کلی به هم بخورد.

* ما می گوییم حضرات محترم! شما بمانید، اما بگذارید انتقاد کنیم و بگذارید روشها اصلاح شود. اگر اصلاح شود نظام می ماند و اگر نشود، حتی اگر ما هم نخواهیم در آینده مشکلاتی پیدا می شود؛ دلزدگی نیروها و رفتن جوانان از ایران یا اعتراض آنها به وضع موجود خطر بزرگی است.

* تنها راه موجود اصلاحات است و من راهی دیگر نمی شناسم. ما اعلام کرده ایم و نمی خواهیم نظام از بین برود زیرا به آن دلبسته ایم؛ حتی بیش از کسانی که امروز ادعای دفاع از نظام را دارند.

* امروز اختلاف طبقاتی شدیدی در جامعه به وجود امده و طبقات جدیدی با ثروتهای کلان به وجود آمده اند که البته نمی خواهم بگویم ثروت همه آنها نامشروع است اما سیستم غلط است؛ سیستمی که یک مورد سوء استفاده آن 3 هزار میلیارد تومان است، در بقیه موارد چگونه است؟!

* اگر در دولت ما یک پرونده سوء استفاده پنج میلیاردی پیدا می شد، کفن پوشان به خیابانها می ریختند.

* البته خدا را شکر که در همین قوه قضاییه یک مورد که مدیر درجه یک یا پایین تر اصلاحات به اتهام سوء استفاده محکوم شود نبود؛ البته نمی گویم هیچ تخلفی رخ نداده بود، ولی برخی موارد واقعا بی عدالتی بود.

* حضرات محترم! راهی جز این نیست که به وحدت برسیم؛ معنی وحدت حذف یک گروه نیست. وقتی یک جریان قدرت دارد که همه، غیر از خودش، را غیر خودی می داند و به جریان دیگر بگوید که نابود شود یا تسلیم او شود، اینکه وحدت نیست. وحدت یعنی وضع مشترکی با تمام اختلاف سلیقه ها پیدا کنیم و مردم آزاد باشند تا انتخاب کنند که این راه نجات دهنده مملکت است.

* الان هم اگر فضا باز شود، اولین نتیجه آن انتخابات پرشور خواهد بود که همه از آن سود خواهند برد و تهدیدات خارجی هم برطرف می شود یا کاهش می یابد. یکی از دوستان گفت وقتی شما را به انتخابات راه نمی دهند، چرا حرف از انتخابات می زنید؟ بله؛ انتخابات حق مسلم یکایک مردم است، ولی مهم این است که راه برای حضور همگان طبق قانون باز باشد. و از یاد نبریم که دشمنانی داریم که "اصل" را نمی خواهند؛ نه اینکه این جناح و آن جناح را نخواهند، اصلا جمهوری اسلامی را نمی خواهند.

*  باید شرایطی را فراهم آورد که اولا همه جناح ها و جریان ها امکان حضور در عرصه انتخابات را داشته باشند و ثانیا مردم دلزده دویاره اشتیاق به حضور پیدا کنند که چندان نشانه های این وضع را نمی بینیم.

* نکته دیگر این که در دوران ما هم نقص و عیب بود، در آن دوران توقعاتی ایجاد شد که در جریان اصلاحات نبود و عملی هم نبود، اما طرف مقابل را جری کرد که به همین بهانه با جریان اصلاحات برخورد کنند. یعنی بعضی تندروی ها که طرف مقابل را عصبانی کرد در اتفاقات بعدی اثر گذاشت. الان هم ما می گوییم "انتخابات و دولت مال شما! بیایید فضا را باز کنید؛ ما می خواهیم جریان اصلاحات را نقد کنیم! می خواهیم با آزادی و امنیت دور هم بنشینیم! نه اینکه بگویید در حال توطئه هستند! آزادی تأمین شود، فضای امنیتی برچیده شود، حکومت باشد برای خودتان! البته مطلوب این است که یک انتخابات آزاد و واقعاً اطمینان بخشی برگزار شود که مردم بتوانند آزادانه انتخاب کنند./انتخاب