اخبار
2 دقیقه پیش | عکس: استهلال ماه مبارک رمضانهمزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ... |
2 دقیقه پیش | تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریموزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که میتواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام میشود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ... |
پزشکی؛ متن و «حاشیه»/ پزشکان خوب مطلق هستند یا بد مطلق؟
حرفههایی مانند پزشکی، روحانیت و قضاوت به دلیل ماهیت خود با مشاغلی که از ابتدا با هدف کسب درآمد در ازای خدمت تعریف میشوند یک تفاوت اساسی و ماهوی دارند.
در گروه اول که به تعبیر انگلیسی «پروفشن» نامیده میشود و ترجمه فارسی آن «حرفه» است (که خیلی هم گویا نیست)، فرد متعهد است که منافع جامعه را بر منافع خود مقدم بدارد درحالیکه در مشاغل دیگر فرد بهطور شفاف برای کسب سود تلاش میکند و البته باید این کار را به روش صحیح و در چارچوبهای تعیینشده انجام دهد.
تفاوت دیگری هم وجود دارد و آن اینکه در گروه اول که ما هم بهاجبار از لغت حرفه برای آن استفاده میکنیم، فرد به اموری از زندگی مردم آگاه است و اختیاراتی دارد که در سایر مشاغل بههیچوجه وجود ندارد.
قاضی میتواند به استناد تشخیص خود حکمی صادر کند و هیچکس مجاز به دخالت در آن نیست.
پزشک میتواند به تشخیص خود بیمار را تحت عمل جراحی قرار دهد یا مخدر برای وی تجویز کند درصورتیکه برای دیگر افراد چنین اقداماتی جرم تلقی میشود.
روحانی میتواند بر اساس استنباط خود از قرآن و سنت معصومین فتوا صادر کند و حلال و حرام خداوند را تبیین کند و کسی هم نمیتواند در حکم، مناقشه کند درحالیکه هیچکس دیگری اجازه اظهارنظر در این مقوله را ندارد.
بنابراین به عبارتی پزشک و قاضی درباره دنیای مردم و فقیه درباره دنیا و آخرت مردم در برخی موارد از خود آنان بیشتر اختیار دارند. نکته مهم دیگری که در این بحث وجود دارد لزوم اعتماد به این حِرَف است.
اگر ما نتوانیم به قاضی برای تصمیمگیری و حکم درست، به فقیه برای بیان آنچه واقعاً از منابع فقه به دست میآید و به پزشک برای مقدم دانستن حفظ سلامت و جان بیمار اعتماد کنیم، چه اتفاقی خواهد افتاد؟ چگونه باید راه صحیح را در هر مورد شناسایی کنیم؟
بنابراین حفظ اعتماد جامعه به این حِرف یک سرمایه اجتماعی است و حفظ آن نیز یک وظیفه عمومی. هم قضات و روحانیون و پزشکان باید در عملکرد خود بر حفظ و ارتقاء دائمی این اعتماد بکوشند و از هر رفتاری که به این اعتماد خدشه وارد کند خودداری نمایند و هم جامعه باید با رعایت شأن این افراد و تأمین مناسب معیشت این اقشار به حفظ عملکرد صحیح ایشان کمک کند.
در نیمه دوم سال 93 و به دنبال مرحله سوم طرح تحول سلامت و ابلاغ کتاب جدید ارزشهای نسبی خدمات یا همان تعرفههای پزشکی و برخورد با دریافتهای غیررسمی، فضایی در بین پزشکان ایجاد شد که حاکی از نارضایتی برخی از ایشان نسبت به نحوه تعامل با گروه پزشکی بود.
این موضوع به مدد فضای مجازی که امروزه به یکی از عوامل تعیینکننده در بعضی امور تبدیلشده است بهطور گسترده مطرح شد و از آسیب دیدن اعتماد مردم به پزشکان سخن به میان آمد. بعضی مطالب که در ادامه از رسانهها منتشر شد هم به این دلخوری دامن زد و بر نارضایتی گروهی از پزشکان افزود. درواقع بعد از سالهای طولانی مسائلی درباره گروه پزشکی مطرح شد که تا قبل از آن بهنوعی بهصورت عمومی انعکاس نداشت.
با این فضا و تبعات آن به دو صورت میتوان برخورد کرد. یک برخورد قبول وجود مشکلاتی در داخل گروه پزشکی است که میتواند باعث آسیب دیدن اعتماد جامعه به این گروه شود. با این نگاه باید خود گروه پزشکی برای رفع این مشکلات اقدام و کاری کند که اعتماد عمومی همچنان سرمایه اصلی این گروه باشد.
اگر پزشکی اقدام درمانی اورژانس را که قادر به انجام آن است به دریافت وجه مشروط کند یا اقدام تشخیصی- درمانی غیرضروری برای بیمار خود انجام دهد، چگونه میتواند ادعا کند که به سوگند خود پایبند است؟ باید بپذیریم که متأسفانه مواردی از این قبیل در قشر پزشکی وجود دارد همانطور که در بین روحانیون و قضات رفتارهای خلاف تعهدات دیده میشود.
برخورد دیگر استفاده منفی از فرصت پیشآمده و تاختن به پزشکان به صور مختلف و ندیده گرفتن سابقه ارزشمند خدمات ایشان در دهههای گذشته و ارائه بهترین و پیشرفتهترین اقدامات درمانی در سطح منطقه در حال حاضر و بهطور خلاصه نوعی عقدهگشایی نسبت به این قشر تحصیلکرده و خدمتگزار است.
در این روش هم سرمایه اجتماعی بزرگی که در طی سالها به وجود آمده بهتدریج تخریب میشود و بیشترین آسیب آن متوجه مردم خواهد بود چراکه بدون اعتماد حتی درمان یک بیماری ساده مانند سرماخوردگی هم نیاز به 4 ویزیت مختلف خواهد داشت تا اطمینان حاصل شود که آنتیبیوتیک لازم نیست.
من در سالهای دور بیماری داشتم که باوجود سکته قلبی مسلم به دلیل اینکه پزشک جوان کشیک در یک بیمارستان خصوصی اصرار به بستری شدنش داشت با رضایت شخصی از بیمارستان خارج شد و فرزندان وی بهطور صریح به من گفتند که فکر میکند.
برای پول گرفتن میخواهید او را بستری کنید! امیدوارم این هموطن عزیز اکنون زنده و سالم باشد اما هزینه مادی و انسانی این نوع بیاعتمادی بهطور تمام و کمال بر دوش مردم خواهد بود چون بههرحال به خدمات گروه پزشکی نیاز دارند و هر کس نمیتواند پزشک خود باشد همانطور که عموم مردم نمیتوانند استنباط فقهی کنند و احکام الهی را برای خود تبیین نمایند.
برخوردهایی که در این مدت از گروههای مختلف دیده شد در یک طیف افراطی از هر دو سو بود. برخی از پزشکان وجود هر نوع ایرادی در گروه پزشکی را منکر شدند و هر نقدی را اتهام و بیاساس دانستند و در طیف مقابل بعضی افراد که به رسانه دسترسی داشتند گروه پزشکی را بهطور عموم متهم به سودجویی و زیادهخواهی کردند و گاهی هم به تمسخر متوسل شدند. البته این رفتار در مورد قضات هم گاهی دیده میشود و در مورد روحانیون خیلی بهندرت.
این هر دو برخورد حاصلی جز آسیب بیشتر به مردم ندارد و بدون شک از انصاف به دور است. تعداد پزشکانی که بدون هیچگونه چشمداشت مادی هر آنچه در توان داشتهاند برای مردم به کار بستهاند مطمئناً بسیار بیشتر از افرادی است که منافع خود را برخلاف تعهد حرفهای پزشکی در اولویت قرار دادهاند.
نقش حاکمیت هم در این میان تعیینکننده است چراکه ما به ازای مالی و به عبارتی تعرفه و ارزش نسبی خدمت عموماً توسط دولتها تعیین میشود و منطقی نبودن آن در طی بیش از 20 سال گذشته باعث بروز یک آشفتگی در ارتباط مالی بین پزشک و بیمار شده است.
اگرچه با اصلاح ارزشهای نسبی گام بزرگی در جهت رفع یک مشکل دیرینه برداشتهشده و گزارشها هم حاکی از همراهی عموم پزشکان، باوجود بعضی مشکلات اجرایی بهویژه در بخش خصوصی، با این مسیر است اما نباید فراموش کنیم که هر عاملی که باعث کاهش انگیزه پزشکان در خدمترسانی شود بهطور مستقیم در سلامت مردم تأثیر خواهد داشت همانگونه که اگر اعتماد جامعه به این گروه کاهش یابد مردم بیشتر آسیب میبینند.
چگونه انتظار میرود پزشک متخصص جوانی که بعد از 12 تا 15 سال تحصیل و صرف بهترین سالهای عمر خود در بیمارستان در سن 30 تا 35 سالگی، برخلاف همه دانشآموختگان آموزش عالی کشور مجبور به ارائه خدمت در مناطقی است که وزارت بهداشت تعیین میکند و بعضاً حق انتخاب زیادی هم ندارد، بدون تأمین مادی مناسب در این مناطق و دور از خانواده مستقر باشد و خدمت باکیفیت و مورد انتظار مردم را هم ارائه کند؟ استاد دانشگاهی که عمر خود را برای درمان مردم نیازمند در بیمارستانهای دولتی و دانشگاهی سپری کرده و همزمان با آن به تربیت دانشجویان و دستیارانی برای سراسر کشور پرداخته است را چگونه میتوان سودجو و زیادهخواه دانست؟ از این قبیل پزشکان در دانشگاه ما و دیگر دانشگاههای کشور فراواناند.
همین موضوع در مورد روحانیان و قضات نیز صدق میکند و نمیتوان به جهت سوءاستفاده یک روحانی از وجوه شرعی یا یک قاضی از مسند قضا این دو قشر ارزشمند را غیرقابلاعتماد دانست.
خوشبختانه گروه پزشکی ما با ظرفیتتر از آن است که تحت تأثیر این رفتارها قرار گیرد و بهزعم من نشان خواهد داد همچنان مورد اعتماد مردم قرار دارد. البته در این مسیر باید مشکلات خود را نیز شناسایی و رفع کند و اجازه ندهد رفتارهای نادرست که بسیاری از آن نتیجه سیاستگذاریهای غلط سالهای گذشته بوده است، عمومیت پیدا کند و باعث خدشه به جایگاه این گروه شود و در این میان نهادهای صنفی گروه پزشکی دارای نقش ویژه هستند. هنوز بسیاری از فرزندان ما میخواهند «دکتر» شوند و تعداد بسیار بیشتری از والدین همچنین تمایلی دارند و این خود خط بطلانی است بر بسیاری از بدگمانیها.
در بین صاحبان حِرف چنانچه ذکر شد، این تنها پزشکان هستند که شب و روز ندارند و بار مسئولیت بیمارشان را تا زمان بهبودی کامل و بهطور شبانهروزی بر دوش دارند و تازه در قبال کوچکترین اتفاق ناگواری که حتی بدون قصور و تقصیر رخ دهد پاسخگو هستند.
همانطور که برخی پزشکان با رفتارهای نادرست خود میتوانند باعث سلب اعتماد مردم میشوند، کسانی که دانسته یا نادانسته باعث مخدوش شدن شأن این حرفه ارزشمند میشوند و اعتماد مردم به پزشکان را هدف حمله قرار میدهند، در لباس خیرخواهی بزرگترین آسیب را به مردم میزنند.
اخبار اجتماعی - رئیس دانشگاه علوم پزشکی تهران
ویدیو مرتبط :
آموزش ریاضی قدر مطلق - بخش ششم -مثال رسم ندار روابط قدر مطلق
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
تخلفات پزشکی در متن است نه «در حاشیه»
افزایش روزشمار گرایش مردم کشورمان به سمت و سوی جراحیهای زیبایی خبری است که این بار نه در حاشیه بلکه در متن جامعه دیده میشود و ایران را به پایتخت جراحی بینی جهان تبدیل کرده است. این تب تند اما رفته رفته شکل و شمایل تازهتری به خود میگیرد تا جایی که چندی است تصاویر گوش شیطانی، مثلثی یا الاغی و بینی عقابی به عنوان جدیدترین مد جراحی پلاستیک در شبکههای اجتماعی دست به دست میچرخد.
به گزارش جوان، سر نخ بالا رفتن آمار جراحیهای زیبایی در جامعه اما در دست پزشکان متخلفی است که بدون داشتن تخصص در حاشیه سکوت و انفعال مسئولان بهداشتی دست به کار جراحی زیبایی شدهاند.
تا چند سال پیش جراحیهای زیبایی فقط در میان خانمها و دختران جوان بود و اغلب هم به جراحی بینی محدود میشد اما حالا دیگر نه فقط در میان بانوان و قشر جوان بلکه در میان تمامی سنین رواج یافته و به طور ویژه آقایان هم در صف علاقهمندان به جراحی زیبایی درآمدهاند؛افرادی که حاضرند برای داشتن یک بینی کوچک و سربالا یا گونههایی برجسته و فکی شبیه فلان بازیگر هالیوودی، زیر تیغ بروند.
نکته قابل تأمل اینجاست که چنین افرادی که با توهم «خودزشتپنداری» خود را به تیغ جراحان زیبایی و گاه افراد غیرمتخصص فعال در این رشته میسپارند در بیشتر مواقع از چهره تازهشان هم راضی نیستند. این را میتوان از آمار شکایتها از جراحان زیبایی به روشنی دریافت. این در حالی است که جراحان زیبایی که برای انجام اعمال جراحی لازم و غیرلازم در خدمت افراد داوطلب هستند، خود را از درمان بیماران بیبضاعتی که دچار سوختگی شدهاند، کنار میکشند.
بالا گرفتن تب جراحیهای متعارف یا نامتعارف در کشورمان موضوعی است که یکی از اصلیترین سرنخهای آن در دست پزشکان است؛ ماجرایی که سریال طنز در حاشیه نیز تلاش دارد آن را به گونهای به تصویر بکشد، هرچند این سریال با حاشیهسازیهای شدید برخی پزشکان و به طور ویژه رئیس سازمان نظام پزشکی مواجه شده است اما این سازمان و حتی وزارت بهداشت در برابر اتفاقاتی نظیر دخالت پزشکان غیرمتخصص در امر جراحی زیبایی نتوانستهاند حتی رضایت انجمن جراحان پلاستیک را جلب کنند، به طوری که امامی، رئیس انجمن جراحان زیبایی با انتقاد از بیتوجهی مسئولان به ورود افراد غیرمتخصص به حوزه جراحی بینی تصریح میکند: «بارها به مسئولان از معاونت درمان وزارت بهداشت و سازمان نظام پزشکی اعلام کردهایم که باید ورود افراد غیرمتخصص به این حوزه متوقف شود و تا زمانی که معاونت درمان و سازمان نظام پزشکی مشترکاً اقدامی اجرایی و عملی را پیاده و پیگیری نکنند، هیچگونه اتفاقی در این عرصه نخواهد افتاد».
در کنار این اظهارات دکتر ابوالحسن امامی با آمار قابل تأمل افرادی مواجهیم که در راهروهای سازمان نظام پزشکی و دادسرای جرائم پزشکی به واسطه نارضایتی از نتیجه اعمال جراحی زیباییشان سرگردانند.
جراحی زیبایی در ایران بیش از اندازه است
برخی پزشکان از انواع و اقسام راهکارها برای ترغیب افراد به انجام جراحیهای زیبایی استفاده میکنند و بهرغم ممنوعیت تبلیغات پزشکی با انواع تبلیغات در این حوزه در فضای مجازی مواجهیم و حتی برای زمانهایی نظیر عید نوروز ارائه تخفیف و شرایط ویژه برای انجام انواع اعمال جراحی و اقدامات زیبایی را شاهد هستیم. شاید همین امر موجب شده است تا بنا به تأکید رئیس انجمن جراحان پلاستیک در کشورهای غربی هم به اندازه ایران برای جراحی زیبایی تقاضا وجود نداشته باشد و ایران پایتخت جراحی بینی شود. معاون درمان وزارت بهداشت هم میپذیرد که در جامعه ما اعمال جراحی زیبایی بیش از آن چیزی که باید، انجام میشود و این امری محسوس است.
به گفته دکتر محمد آقاجانی در حوزه اعمال زیبایی و جراحیهای پلاستیک با رویکردهای اغراقآمیز و گرایشهای غیرطبیعی مواجه هستیم؛ امری که به طور یقین مسئلهای فرهنگی است و برای تغییر آن متولیان امر آموزش عمومی و فرهنگی در کشور باید در این زمینه کار بیشتری انجام دهند. بنا به تأکید وی اعمال جراحی پلاستیک برای موارد و شرایطی کاربرد دارد که در طب پیشبینی شده اما در کشور ما گرایش به این نوع جراحیها بیش از اندازه و گاهی غیرضروری است.
به باور محمد آقاجانی این گرایش بیشتر به حوزه خارج از حوزه سلامت مربوط بوده و فرهنگ عمومی جامعه روی این بخش از پزشکی کشور سایه انداخته است. وی معتقد است فرهنگ عمومی جامعه باید مورد بازنگری قرار گیرد و در کنار آن باید عوارض این اعمال برای مردم تشریح و نشان داده شود که اگر این اعمال به صورت غیرضروری انجام گیرد، چه عوارضی را بعد از انجام عمل میتواند به دنبال داشته باشد.
پای دلالان تجهیزات پزشکی در میان جراحی زیبایی
دکترسیدابوالحسن امامی، رئیس انجمن جراحان پلاستیک وضعیت نابسامان تقاضا و انجام اعمال زیبایی را ناشی از ورود افراد غیرمتخصص به این حوزه میداند و میافزاید: برخی شرکتها دستگاهی را وارد کشور و با تبلیغات وسیع برای دستگاه موردنظر بازاریابی میکنند. به گفته وی این شرکتها به پزشکان متفرقه و فاقد تخصص لازم، طی دورههای چهارساعته مدرکی اعطا میکنند، در حالی که متخصصان جراحی پلاستیک برای انجام اینگونه جراحیهای زیبایی سه سال دوره میبینند. رئیس انجمن جراحان پلاستیک با اشاره به مسائل اقتصادی حاکم بر جامعه پزشکی تصریح کرد: نبود نظارت ارگانهای کنترلکننده فرصتی را ایجاد میکند تا افراد غیرمتخصص اقدام به جراحیهای زیبایی کنند و متأسفانه در این زمینه فرد بیمار دچار عارضه شده و پزشک نیز مسئول عارضه است اما در این میان شرکت تنها سود خود را میبرد.
تخلف بودن یا نبودن جراحیهای نامتعارف؟!
به باور معاون درمان در مورد تخلف بودن با نبودن اعمال نامتعارف جراحی زیبایی به سادگی نمیتوان قضاوت کرد. اگرچه برای رسیدگی به این موضوعات باید مصداق و مورد جراحی را در هیئت انتظامی نظام پزشکی مطرح کرده و در آنجا به این جنبههای حرفهای رسیدگی کرد. آقاجانی میافزاید:ما در این زمینه منشور اخلاق پزشکی و قوانین حاکم بر خدمات پزشکی را داریم که مرجع رسیدگی به این موضوعات نیز نظام پزشکی است. بنا به تأکید این مقام مسئول در وزارت بهداشت نیز باید مشخص شود که آیا بهتر نیست به جای زیباییهای مصنوعی به زیباییهای طبیعی روی بیاوریم؟ آیا این توجه بسیار زیاد به جنبههای تجملی به فرهنگ ملی ما آسیب نمیرساند؟
اخبار اجتماعی - جوان