اخبار


2 دقیقه پیش

عکس: استهلال ماه مبارک رمضان

همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ...
2 دقیقه پیش

تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریم

وزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که می‌تواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام می‌شود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ...

ویرانی حیران به روایت شاهد عینی



اخبار,اخبار اجتماعی,حیران

به طبیعت دیدنی و در حال تخریب گردنه حیران رفته تا شاهد روایت بومی‌ها، مسوولان و متهمان باشد.

حیرت در فاصله ٣٠ كیلومتر تا پایان مرزهای جغرافیایی آستارا با استانی همجوار آغاز می‌شود؛ جایی كه در تابلو خوشامدگویی با ضاامی دهیار و شورا می‌خوانید: «به مهد زیبایی‌های گیلان، منطقه ویژه توریستی، تفریحی و گردشگری حیران شهرستان مرزی بندر آستارا خوش آمدید» اما كسی روی كلمه آستارا خط كشیده و با ماژیك آبی نوشته: اردبیل.

 

نیازی به چرخاندن سر نیست، فقط كافی است در امتداد طولی همین تابلو به مجموعه ساختمان‌های ویلایی نگاه كنید كه مثل قارچ رشد كرده اند و سر خود را از بین درختان و سبزی دشت بیرون كشیده اند؛ ویلاهایی كه گفته می شود متعلق به چهره‌های صاحب نام، سیاسی، اجتماعی، ورزشی، هنری و اطرافیان آنهاست و البته در این بین نام دو نماینده مجلس هم شنیده می‌شود؛ نمایندگانی كه در روزهای گذشته هر دو دست به افشاگری زده‌اند و هر یك با نام بردن از دیگری از تخریب منطقه حیران و زمین‌خواری گسترده در این منطقه گفته‌اند.

 

البته در این بین و به صورت مشخص هر دو این نمایندگان كه از آنها نام برده می‌شود یعنی صفر نعیمی رز، نماینده آستارا و كمال‌الدین پیرموذن، نماینده اردبیل در گفت‌وگو با «اعتماد» اعلام می‌كنند كه هرگز صاحب ویلا در منطقه حیران نبوده‌اند و نیستند.

چند روزی است خبری جنجالی با عنوان «زمین‌خواری» در منطقه حیران رسانه‌ای شده و در صدر اخبار سیاسی، اقتصادی و اجتماعی كشور قرار گرفته است؛ موضوعی كه با واكنش دادستانی، ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی، نمایندگان مجلس و شماری از مردم دو استان همراه شده است.

 

فرمانداری و بخشداری آستارا به دنبال مراجعه و تماس خبرنگار «اعتماد» ارایه هرگونه توضیح را موكول به اعلام نتایج بررسی‌ها در آینده می‌كند اما تاكید دارند كه مجوز ساخت‌وساز در منطقه در دولت روحانی صادر نشده و اگر تخلفی در منطقه صورت گرفته مربوط به دولت قبلی است.

قیمت‌های حیرت‌انگیز
اما صاحبان ملك در حیران زمین خود را به چه قیمتی خرید و فروش می‌كنند؟ طبیعتا قیمت زمین در این دهكده توریستی كه در بعضی از مناطق بیش از هزار و ۷۲۰ متر از سطح دریا ارتفاع دارد هم با توجه به متراژ، چشم‌انداز و امكانات متفاوت است و از حدود ٣٠٠ هزار تومان تا سه میلیون تومان در نوسان است.

 

قیمت ویلاها هم به همین ترتیب است؛ یعنی ویلاهایی كه چشم‌انداز خوبی داشته باشند با متراژ بالای هزار متر و دارای سند بدون چانه زنی از یك میلیارد تومان به بالا به فروش می‌رسند، ویلاهایی با امكانات كامل و لوكس كه در منطقه‌ای كوهستانی و جنگلی تجربه استفاده از استخر، سونا و جكوزی را نیز در اختیار صاحبان‌شان قرار می‌دهند. امكاناتی كه بسیاری از ویلاهای كوچك منطقه نیز از آنها برخوردارند.

 

تنها نكته عجیب داشتن سونا و استخر در ویلاهای حیران نیست، طبق اظهارات اهالی بعضی از مالكان ثروتمند از آب چشمه‌های اطراف برای پر كردن استخرهای داخل ویلاها استفاده می‌كنند و آن هم در شرایطی كه بسیاری از بومیان با كمبود آب مواجه هستند.

 

صاحب یك مشاور املاك در حیران توضیح می‌دهد اگر فردی در زمین ١٨٠٠ متری ویلای ٥٠٠متری با كلیه امكانات مانند سیستم گرمایش و سرمایش از كف و تعبیه چاه عمیق و مبله با نمای داخلی و بیرونی مناسب ساخته باشد به راحتی می‌تواند به ازای هر متر از سازه خود حدود یك میلیون و هفتصد هزار تومان از خریدار وجه دریافت كند.

البته به گفته او این‌گونه نیست كه تمام ویلاها فقط برای فروش ساخته شوند. تعدادی از ویلاها هم صرفا اجاره داده می‌شوند كه كمترین قیمت با امكانات معمولی برای یك شب ١٠٠ هزار تومان است و قیمت‌ها برای مناطق بهتر حیران ٢٠٠ تا ٥٠٠ هزار تومان پیشنهاد می‌شود. صاحب مشاور املاك ملاك قیمت‌گذاری‌ها را متفاوت اعلام كرد و می‌گوید صرفا متراژ دارای اهمیت نیست و مثلا عده‌ای از شهروندان هنگام مراجعه برای اجاره خواستار ویلایی هستند كه به جاده مارپیچی و كوه حیران راه داشته باشد.

 

او قیمت این ویلاها را با امكانات مناسب از ٣٥٠ هزار تومان تا ٤٠٠ هزار تومان اعلام می‌كند. البته به گفته او اگر به تعداد شب‌ها افزوده شود معمولا با تخفیف صاحبان ویلا مواجه می‌شوند.

همچنان ساخت‌وسازها ادامه دارد
در حالی راه‌مان را به سمت ویلاهایی با این قیمت‌ها كج می‌كنیم كه دقایقی قبل مشرف به آنها بودیم و به نوعی منطقه در ارتفاع حیران زیر پای‌مان بود. حالا هنگام قدم زدن در كوچه پس‌كوچه‌های حیران انگار در دره‌ای عمیق قرار داریم و اتومبیل‌ها و افراد از جاده مارپیچی ما را زیر پای خود احساس می‌كنند.

بیشتر سازه‌ها هیچ نشانی از منطقه‌ای روستایی ندارند و اكثر ویلاها با رنگ سفیدند و تعدادی با تركیب رنگی صورتی، آبی و نارنجی خودنمایی می‌كنند. تركیب رنگ به كار گرفته شده در تعدادی از ویلاها از نزدیك به وضوح توی ذوق می‌زند اما از فاصله دورتر با توجه به تعداد زیاد رنگ‌ها چندان كج‌سلیقگی‌ها به چشم نمی‌آید. با توجه به بادگیر و برفی بودن منطقه در نیمه دوم سال پوشش به كار رفته در بام‌ها ایرانیت و یا حلب است.

با وجود آنكه گفته می‌شود گروهی متشكل از نمایندگان سه قوه به همراه كارشناسان دادگستری و بازرسی در آستارا برای بررسی شبانه‌روزی شرایط ساخت‌وساز در منطقه حیران حضور دارند اما همچنان ساخت‌وساز در منطقه ادامه دارد و كارگران با خیال راحت در بعضی از كوچه‌های حیران مشغول آجر روی آجر گذاشتن هستند و پرده‌های زیادی در كنار زمین‌ها و ویلاها از فروش و اجاره خبر می‌دهند.

اهالی اردبیل و تبریز مشتری زمین‌های حیران
پلاك اتومبیل‌های پارك شده و ماشین‌های كارگران و تبلیغات محیطی در كوچه پس كوچه‌های منطقه نشان می‌دهد كه اهالی استان‌های همجوار گیلان مانند اردبیل و آذربایجان شرقی در این منطقه دست بالا برای حضور دارند و البته به تهرانی‌ها هم باید اشاره كرد. می‌توان به ازای هر ١٠ ویلا یك ساكن بومی منطقه را هم دید.

 

گفته می‌شود كه ساكنان ثابت سه روستای حیران سفلی، حیران وسطی و حیران علیا حدود ٣٠٠ نفر است اما در فصل بهار و تابستان به دلیل آب و هوای خنك و دلپذیر جمعیت به سه هزار نفر هم افزایش پیدا می‌كند.

دوندگی برای وام
خانواده چهار نفره آقای ظفرزاده از معدود كشاورزان این روستای توریستی از جمله جمعیت ثابت حیران هستند كه بی‌توجه به هیاهوهای روزهای اخیر زندگی خود را می‌گذرانند این مرد و خانواده‌اش با گشاده‌رویی تمام ما را به خانه‌شان دعوت می‌كنند تا از بالكن خانه‌اش حجم دیگری از ساخت‌وسازها را از زاویه‌ای دیگر ببینیم. او با روحیه تساهل كه در اكثر گیلانی‌ها می‌توان سراغ گرفت، می‌گوید: كاری با این ساخت‌وسازها و صاحبان ویلاها ندارد اما نگران نابودی كشاورزی در منطقه است.

 

او از كمبود امكانات و مدرسه‌ای كه برای دختران تا كلاس ششم است و پسران پایان مقطع راهنمایی می‌گوید و اینكه سال‌ها در هوای برف و جاده‌ای كه از پاییز یخ می‌بندد، باید كیلومترها دورتر فرزندانش را به مدرسه رهسپار كند.

 

می‌گوید پاییز امسال كه از راه برسد باید شب‌های طولانی‌اش را تنها سر كند چون ترجیح داده برای ادامه تحصیل دو دخترش در مقطع راهنمایی در آستارا خانه‌ای برای‌شان اجاره كند و به همراه همسرش آنها را به شهر بفرستد. اما خودش نمی‌تواند خانه و زمین‌های كشاورزی‌شان را كه عمدتا برای یونجه زیر كشت می‌رود و دام‌های‌شان را رها كند.

 

او زمین كشاورزی را به «ناموس كشاورز» تعبیر می‌كند و می‌گوید: هیچ كشاورزی در شرایطی كه امكان كسب درآمد حداقلی برایش وجود داشته باشد حاضر به فروش زمینش نیست.

 

اما سال‌هاست كه كشاورزی توجیه خود را از دست داده و افرادی كه به این كار ادامه می‌دهند فقط با عشق مشغول گذران هستند یا منبع درآمدهای دیگری هم برای خود تعریف می‌كنند.

ظفرزاده كه در كنار خانه گلی قدیمی‌اش، خانه فعلی‌اش را به سبك ویلاهای همجوارش ساخته از عدم همیاری مدیران می‌گوید و پرونده قطور دریافت وام برای تجهیزات كشاورزی را نشان می‌دهد كه برای دریافت تسهیلات با هدف خرید ماشین كشاورزی ماه‌ها او را با صرف هزینه زیاد بین اداره و بانك‌های مختلف سرگردان كرده: در آخر خسته شدم و عطای وام را به لقایش بخشیدم.

 

هر چند او می‌گوید كه هرگز زمین‌هایش را برای ویلاسازی نمی‌فروشد اما می‌پرسد با این رویه چند نفر از صاحبان زمین‌ها در مقابل وسوسه فروش میلیونی زمین مقاومت می‌كنند؟

همسر آقای ظفرزاده هم كه در تمام كارها پا به پای مرد خانواده است از شیب‌دار بودن زمین‌های این منطقه می‌گوید و اینكه نمی‌توان از بسیاری از ادوات كشاورزی كه به راحتی در زمین‌های كشاورزی دیگر مناطق استفاده می‌شود، استفاده كرد.

 

این یعنی جوانان امروز كه تجربه مقایسه زندگی‌های سهل شده را با شرایط دشوار دارند حاضر به ادامه كشاورزی به صورت سنتی بدون درآمد لازم نیستند در نتیجه زمین‌های‌شان را می‌فروشند. آقای ظفرزاده تاكید می‌كند به جز مشكلاتی از این دست، كمبود آب را هم باید اضافه كرد.

 

مشكلی كه برای بعضی از صاحبان ویلاهای گران قیمت هم وجود دارد چون آب گوارای چشمه‌های اطراف برای جمعیت محدودتر وجود داشته و حالا توانایی پوشش تعداد واحدهای مسكونی پرتعداد و استخرهای‌شان را ندارد. هر چقدر در دل روستا بیشتر حركت می‌كنیم عمق ساخت‌وسازها بیشتر قابل مشاهده می‌شود.

 

كوچه‌ها با عناوینی مانند یاس از یك تا ١٠ دسته بندی شده كه در اكثر این كوچه‌ها هم چندین ویلا وجود دارد. ویلاهایی كه از بالای گردنه حیران كوچك‌تر دیده می‌شود اما از نزدیك تراكم سازه‌ها و افزایش آنها بیشتر به چشم می‌خورد.

یاشار زینعلی مقدم، روزنامه‌نگار و مدیر انتشارات مكتوب آستارا توضیح می‌دهد كه گردنه حیران تشكیل شده از سه روستای حیران سفلی، حیران وسطی و حیران علیا و از مهم‌ترین جاذبه‌های گردشگری این شهرستان است كه به همراه روستای ونه‌بین، حاجی امیر بالا و حاجی امیر پایین از مناطق حفاظتی، سیاسی و جغرافیایی استان گیلان محسوب می‌شوند.

 

این روزنامه‌نگار می‌گوید كه از ٤٠ هزار و ١٠ هكتار عرصه ملی مرتعی و جنگلی آستارا، ٩٧٥ هزار جزو مناطق حفاظت شده و ٧٩ هزار هكتار جزو مناطق شهری و پنج هزار و ٢٠٠ هزار هكتار هم جزو مستثنیات افراد است. همچنین ١٠٤٧ هكتار از حیران جزو منابع ملی است كه تا ٢٦ سال قبل در محدوده اردبیل قرار داشت و پس از آن در اختیار گیلان قرار گرفت.

 

در یك طرف جاده عجیب و مارپیچی شكل با شیب تند حیران، كوه‌هایی پوشیده از جنگل وجود دارد. جنگلی كه به طور متناوب در طول روز با مه پوشیده می‌شود و در پایین این جاده و در جوار ویلاهای ساخته شده هم رودخانه مرزی آستاراچای (كه حد مرزی استان گیلان و جمهوری آذربایجان را تعیین كرده) قرار دارد.

 

جاده ارتباطی، زمین‌های كشاورزی و جنگل جمهوری آذربایجان با چشم غیر مسلح در بعضی از مناطق در مقابل رهگذران قابل رویت است. اما در این بین و علاوه بر ساخت ویلاها حیرت دوم از مقایسه جنگل انبوه این منطقه با جنگل كم پشت شده آستارا اتفاق می‌افتد.

 

جایی كه با عنوان تعریض جاده در فواصل نه چندان طولانی شركت‌های بهره‌برداری شن و سنگ كوه‌های مشرف به حیران با استفاده از بیل‌های مكانیكی هستند؛ آنها سنگ كوه‌ها را تراشیده و جدا می‌كنند و برای فروش به مناطق دیگر انتقال می‌دهند.

اهالی از آتش زدن‌های عمدی متعدد در سال‌های گذشته با هدف تخریب جنگل و مراتع و فروش آن به بهانه‌های مختلف هم سخن‌ها بسیار در سینه دارند.

ویلاها چگونه سبز شدند
چند پیچ تند جاده آستارا به اردبیل را كه رد می‌كنیم به سفره‌خانه‌ای بین راهی می‌رسیم صاحبش كه بهراد نام دارد، مشغول پاك كردن سبزی برای مشتریان عموما عبوری است. او با خوشرویی ما را داخل سفره‌خانه‌اش می‌پذیرد.

 

او هم مانند اكثر ساكنان آستارا با زبان تركی سخن می‌گوید؛ بهراد از قدمت بیش از ٣٠ ساله قهوه‌خانه‌اش می‌گوید و اینكه در این سال‌ها چگونه شاهد قد علم كردن ویلاها در پایین دست محل كسبش بوده است.

 

برای او كه از راه حضور مسافران و گردشگران نان در می‌آورد، ساخت این ویلاها حس بدی به همراه ندارد و می‌گوید در بین صاحبان‌شان هم بومیان حضور دارند و هم غیر بومی. او به خاطر دارد اولین ویلای ساخته در «حیران پایین» قد علم كرده است و می‌گوید: بعد از سال ٧٧ این ویلاسازی‌ها شدت گرفت و از ٤، ٥ سال گذشته صده‌ها واحد به آنها اضافه شد.

 

به گفته او و حاضران در سفره‌خانه صاحبان این ویلاها عمدتا اهل استان آذربایجان شرقی و تعداد معدودی هم اهل تهران هستند كه معمولا این سازه‌های سنگی را برای گذران تعطیلات آخر هفته و بیشتر بهار و تابستان استفاده می‌كنند چون طبیعت زمستانی با ریزش برف متناوب گاه شرایط را در منطقه آنقدر دشوار می‌كند كه آمد و شد برای ماشین‌های سنگین هم غیر ممكن می‌شود چه رسد به مسافرانی كه برای تفریح می‌روند.

حیرانی در بخش كشاورزی
در این سفره‌خانه درباره چگونگی تغییر كاربری زمین‌های كشاورزی‌ هم صحبت‌های مختلفی در می‌گیرد؛ تعدادی آن را دشوار می‌دانند و عده‌ای هم می‌گویند كه اگر فرد روابط خاص داشته باشد ابدا تغییر كاربری زمین‌‌های كشاورزی دشوار نیست.

 

آنها شاهد مثال خود را هم از بین بردن زمین‌های كشاورزی و ساخت صدها ویلا در حیران و روستاهای دیگر می‌دانند.

آسمان برای كشاورزان حیران هم مانند دیگر مناطق ایران سیاه است و غم معیشت بر زندگی ایشان سایه افكنده تا تعدادی از كشاورزان و فرزندان‌شان از عدم توجیه اقتصادی كشاورزی با ما سخن بگویند.

 

در این بین تعدادی از اهالی هم نوجوانان و جوانان تمشك فروش و فروشندگان سیار داروهای گیاهی در حریم جاده را شاهد مثال خود گرفته و می‌گویند در حال حاضر هرچه در آستارا مشاهده می‌شود مشاغل كاذب از این دست یا رشد قارچ‌گونه قلیان‌سراها و فروشگاه‌هاست.

علیرضا یكی از جوانان آستارایی می‌گوید كه اگر مدیریت صحیح و شایسته‌سالاری در شهرستان حاكم باشد كشاورزان نیازی به فروش زمین‌های زراعی‌شان برای ساخت ویلا به افراد غیربومی ندارند و آستارا تنها با استفاده از گیاهان دارویی خودرو به ویژه گل گاوزبان می‌تواند اقتصاد پویایی داشته باشد.

پویا هم با انتقاد از وضعیت حاكم بر مدیریت شهرستان در سال‌های گذشته می‌گوید: در هشت سالی كه در دولت احمدی‌نژاد مناسبات زیادی عوض و بسیاری از داشته‌های‌مان از جمله كشاورزی نابود شد.

 

او می‌پرسد آخر كجای دنیا مدیری اجازه می‌دهد امنیت غذایی بلندمدت مردمش به خطر بیفتد و به جای آن ویلا ساخته شود؟ آن هم ویلاهایی كه فقط ساختمان شیك و معمولی نیستند و برنامه‌های خاص مانند تغییر تركیب جمعیتی منطقه هم پشت آن قرار دارد. فرضیه‌هایی مانند آنچه پویا می‌گوید در آستارا زیاد شنیده می‌شود.

 

آنها شاهد ادعای خود را حضور پرشمار اهالی دیگر استان‌ها در بازارچه مرزی و اقتصاد آستارا و ویلاسازی‌های متعدد در حیران و دیگر روستاهای استان می‌دانند. موضوعی كه گاه در اظهارات برخی افراد با ادبیات تحقیر و خشمگینانه بیان می‌شود.

دهیار حیران: زمین‌خواری در كار نیست
دهیار حیران، اكبر روغنی است كه حدود ١٠ سال گذشته از سوی شورای روستا به این سمت انتخاب شده و به «اعتماد» می‌گوید كه آنچه تحت عنوان زمین‌خواری در حیران مطرح شده واقعیت ندارد. ‌

اظهارات روغنی در حالی است كه ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی اعلام كرده در بررسی‌های اولیه زمین‌خواری در گردنه حیران، ابتدا اراضی ملی تصرف شده و سپس ساخت‌وسازهای میلیاردی در آن انجام شده است.

 

دهیار حیران در عین حال طرح چند شكایت علیه دهیاری را هم رد نمی‌كند و می‌گوید: یكی از شكایت‌های ثبت شده مربوط به زمین‌خواری و تراشیدن جنگل و ویلاسازی است و دومی هم برداشت خاك و شن از معادن است.

 

روغنی ترجیح می‌دهد اول درباره شكایت دوم توضیح دهد: معادن مد نظر، اصلا در حوزه حیران نیست و جزو آستاراست كه این كار نیز در جهت حذف پیچ‌های خطرناك جاده صورت گرفته است.

او تاكید می‌كند كه از سال ٨٤ كه به عنوان دهیار این منطقه كار خود را آغاز كرده حتی یك متر هم به منابع ملی تعرض نشده است.

 

آقای دهیار توضیح می‌دهد كه بعد از شكایت مسوولان، از منابع طبیعی در این مورد كتبا استعلام كردیم و منابع طبیعی اعلام كرد ١٠٤٧ هكتار از اراضی حیران كه سند خورده است به نام حكومت در اختیار منابع طبیعی است. مازاد بر آن ٢٠ هكتار از اراضی مستثنیات مردم هم با طی روال قانونی به منابع ملی اضافه شده است.

 

روغنی در پاسخ به این سوال كه طبق آخرین اظهارات مقامات رسمی در محدوده «طرح هادی» روستایی، ساخت ٤٩ سازه با خلاف همراه بوده، می‌گوید: آنها بدون مجوز این كارها را انجام داده بودند و بیشتر این تخلفات قبل از تاسیس دهیاری بوده است.

هیات دولت در سال ٧٨ طرحی به نام طرح هادی تصویب كرد؛ طرحی كه ضمن ساماندهی و اصلاح بافت موجود، میزان و مكان گسترش آتی و نحوه استفاده از زمین برای عملكرد‌های مختلف از قبیل مسكونی، تولیدی، تجاری، كشاورزی و تاسیسات و تجهیزات و نیازمندی‌های عمومی روستایی را برحسب مورد در قالب مصوبات طرح‌های ساماندهی فضا و سكونتگاه‌های روستایی یا طرح‌های جامع ناحیه‌ای تعیین می‌كند.

بررسی‌ها نشان می‌دهد كه طرح هادی روستای حیران در سال ٨٤ برای محدوده ١٦٠ هكتاری تصویب شده كه طبق اظهارات مدیران امر تاكنون ١٢٧ هكتار این مساحت به عنوان اراضی كشاورزی حفظ شده است. طبق گفته‌های رییس بنیاد مسكن گیلان هم از سال ٩٠ تا ٩٤ هیچ گونه تغییر كاربری در حیران صورت نگرفته است و تخلفاتی كه از آن صحبت می‌شود مربوط به قبل از این سال‌هاست.

حالا به گفته روغنی، همزمان با تاسیس دهیاری در منطقه از افراد متخلف شكایت صورت گرفته و در مراجع قضایی پرونده آنها در دست رسیدگی است؛ شش ویلا قبل از مطرح شدن این ماجرا قلع و قمع شده‌اند. دو ویلا هم با همكاری مرزبانی تخریب و سه سازه هم با همكاری جهاد كشاورزی و یك ویلا هم توسط خود دهیاری تخریب شد.

داود زارع، رییس منابع طبیعی استان گیلان اما با اشاره به تخلفات انجام شده در اراضی منابع طبیعی حجم تخلفات در این حوزه را دو فقره با دو هكتار و ٣٠٠ متر مربع اعلام می‌كند.

 

همچنین در این بین روغنی، دهیار حیران با رد اظهارات افرادی كه می‌گفتند دهیار حیران خود صاحب بنگاه مشاور املاك است قویا موضوع را تكذیب می‌كند و می‌گوید: وقتی جلوی ساخت‌وسازهای غیرقانونی افراد صاحب نفوذ را گرفتیم اظهارات مغرضانه از این دست با هدف تخریب من در منطقه شایع شد.

 

او معتقد است مساله‌ای كه این موضوع از روال عادی خارج كرده طرح مسائل حاشیه‌ای مانند الحاق آستارا به اردبیل و دعواهای سیاسی است و گرنه اتفاق خاصی در منطقه رخ نداده است.

جنگ لفظی بر سر الحاق آستارا به اردبیل
اشاره دهیار حیران به جنگ لفظی است كه از چند سال گذشته هرازگاهی از سوی مدیران یا نمایندگان مطرح شده و دو سال قبل هم نماینده فعلی آستارا مدیران ارشد گیلان را تهدید كرد در صورتی كه همچنان نگاه‌شان به آستارا مانند برادر ناتنی باشد شرایط الحاق آستارا به اردبیل را فراهم می‌كند؛ موضوعی كه با واكنش منفی ساكنان آستارا مواجه شد.

از اوایل تیرماه گذشته هم محور مواصلاتی «آستارا – اردبیل»، از «آقچای تا حیران و ونه بین» كه ٢٠ سال قبل با هدف كمك به تاسیس اداره كل راه و ترابری اردبیل به این استان واگذار شده بود به حوزه استحفاظی گیلان الحاق شد.

موضوعی كه واكنش‌‌های مثبت مردم آستارا و خشم اردبیلی‌ها را به دنبال داشت. یك شهروند اردبیلی كه در بازارچه آستارا فروشگاه لباس دارد دراین باره می‌گوید: با اولین دانه‌های برفی كه به زمین بیفتد خواهید دید كه چگونه گردنه حیران به ٢٠ سال پیش باز خواهد گشت و ماشین‌ها در آن متوقف می‌شوند چون راهداران این استان قادر به ایجاد تمهیداتی برای بازگشایی مسیر نیستند و از امكانات ندارند.

 

همكار او در مغازه هم می‌گوید: مگر در جریان برف چند سال گذشته در رشت و شهرهای دیگر گیلان، راهداری اردبیل به كمك بازگشایی معابر گیلان نرفت؟

وقتی به جاده اصلی حیران باز می‌گردیم در لاین مخالف جاده و در فاصله نه چندان دور از ویلاهای میلیاردی كپرنشینی چشم‌ها را گرد می‌كند. این روستانشیان آستارا از اواسط بهار تا پایان تابستان با ساختن كپرهایی در زمین‌های خود دام و طیورشان را با استفاده از مواهب طبیعی نگهداری می‌كنند و با سرد شدن هوا به خانه‌های خود بازمی گردند.

 

دختر جوانی كه در یكی از همین چادرها حضور دارد با لبخند تلخی می‌گوید آنهایی كه به تازگی برای حیران گریه سر می‌دهند وقتی شش هكتار از بهترین زمین‌های منطقه برای گردشگری و ایجاد تله‌كابین اختصاص یافت و در حوالی این منطقه ساخت‌وسازهای مختلف صورت گرفت، كجا بودند؟

هر چند روزهای متوالی است كه در گیلان و كشور درباره زمین‌خواری در حیران آستارا سخن گفته می‌شود اما بسیاری از فعالان محیط زیست نگران بیش از ٣٠ روستایی هستند كه به عنوان روستاهای هدف گردشگری معرفی و تبلیغ می‌شوند.

 

روستاهایی كه می‌توان انبوهی از ساخت‌وسازهای غیرمجاز را در آنها مشاهده كرد مانند اشكورات رودسر، سرولات چابكسر، اولسبلنگاه ماسال، دیلمان سیاهكل، قلعه رودخان، ماسوله فومن و...


اخبار اجتماعی - اعتماد


ویدیو مرتبط :
روایت یک شاهد عینی از حادثه خونین پاریس

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

لحظه اعدام صدام به روایت شاهد عینی



اخبار,اخبار بین الملل,اعدام صدام به روایت شاهد عینی


اخبار بین الملل - لحظه اعدام صدام به روایت شاهد عینی

 موفق الربیعی، مشاور سابق نخست‌وزیر عراق که شاهد اعدام صدام در سال ۲۰۰۶ بوده است، می‌گوید که دیکتاتور سابق عراق تا لحظه آخر قوی ماند و هیچ اثری از پشیمانی در او دیده نشد.

موفق الربیعی، مشاور سابق امنیت ملی نخست‌وزیر عراق که از دفتر خود در شمال بغداد، در نزدیکی همان زندانی که صدام در آن هفت سال پیش اعدام شد با خبرگزاری فرانسه مصاحبه می‌کرد، گفت: «یک جنایت‌کار؟ صحیح. یک قاتل؟ صحیح. یک سلاخ؟ صحیح. اما او تا پایان قوی ماند.»

خبرگزاری فرانسه در گزارش منتشره خود در روز جمعه می‌نویسد، الربیعی که خود به هنگام به‌ دار آویختن صدام حضور داشت می‌گوید، اثری از ندامت و ضعف در دیکتاتور سابق عراق ندیده است.

الربیعی می‌گوید: «من صدام را دم در تحویل گرفتم. هیچ کس با ما وارد نشد. هیچ خارجی‌ای و هیچ آمریکایی‌ای. او ژاکتی با پیراهن سفید به تن داشت، عادی و آرام. من هیچ نشانه‌ای از ترس در او ندیدم.»

مشاور پیشین نخست‌وزیر عراق متذکر می‌شود: «البته بسیاری از مردم می‌خواهند، من بگویم که او داشت از حال می‌رفت یا اینکه دارو مصرف کرده بود، اما این‌ها (توضیحات من) حقایقی هستند برای تاریخ.»

وی خاطرنشان می‌سازد: «من هیچ‌ ابراز تأسفی از او نشنیدم، هیچ تفاضایی برای این که خدا او را ببخشد یا تقاضایی برای عفو از او شنیده نشد.»

خبرگزاری فرانسه می‌نویسد، صدام که بیش از دو دهه مملو از سرکوب‌های بیرحمانه، جنگ‌های فلاکت‌بار و تحریم‌های تنبیهی بین‌المللی بر عراق حکومت راند، سرانجام بعد از اینکه به دلیل جنایت علیه بشریت در سال ۱۹۸۲ و قتل‌عام ۱۴۸ تن از شیعیان روستای دوجیل محکوم شد، به دار آویخته شد.

وی از ژوئیه سال ۱۹۷۹ تا مارس ۲۰۰۳ و حمله نیروهای بین‌المللی به رهبری آمریکا به عراق، حاکم این کشور بود. در دسامبر همان سال نیروهای آمریکایی صدام را در در گودالی در نزدیکی یک خانه روستایی در زادگاهش، تکریت پیدا کردند. سه سال بعد او اعدام شد؛ در سی‌ام دسامبر سال ۲۰۰۶.

موفق الربیعی‌، مشاور پیشین نخست‌وزیر عراق با واکاوی در خاطراتش ادامه می‌دهد: «وقتی او را آوردم دستبند به دستش زده بودند و قرآنی در دست داشت. او را به اتاق اجرای حکم آوردم؛ جایی که قرار بود فهرست کیفرخواست‌اش خوانده شود. صدام مرتبا می‌گفت، مرگ بر آمریکا، مرگ بر اسرائیل، زنده باد فلسطین، مرگ بر مغان پارسی.»

الربیعی عنوان می‌کند، صدام سپس به اتاقی که باید در آنجا جان می‌داد، آورده شد. در آن جا بود که «ایستاد، به دریچه‌های اعدام نگاه کرد، بعد سراپایم را برانداز کرد و گفت، دکتر این برای مردان است.»

درست قبل از اعدام او چند نفر شعار دادند: «زنده باد محمدباقر صدر...مقتدی مقتدی.» تا یادی از فقیه شیعه‌ای که به دست صدام کشته شده بود و همچنین شناخته‌ شده‌ترین چهره از بازماندگان خانواده او و دشمن صدام کرده باشند. صدام جواب داد: «این مردانگی است؟»

موفق الربیعی می‌گوید، خود اهرم دریچه‌های اعدام را کشیده است، اما اهرم عمل نکرد. بعد فردی دیگر که نامش برده نشد، اهرم را برای دومین بار کشید، اهرم عمل کرد و صدام به دار آویخته شد.

صدام حسین کمی پیش از اعدام خود شروع به خواندن "اشهد" کرد اما به گفته الربیعی، اعدام او قبل از اینکه "اشهد"ش به پایان برسد انجام شد.

الربیعی می‌گوید، بعد به پایین رفته است تا جسد صدام را ببیند. جسد با هلی‌کوپتری آمریکایی از زندان محل اجرای حکم به مقر نوری مالکی، نخست‌وزیر عراق حمل شد. به گفته الربیعی، اطراف هلی‌کوپتر را مردم احاطه کرده بودند، جسد صدام را بر کف هلی‌کوپتر گذاشتند و درهای هلی‌کوپتر نیز در طول پرواز باز ماند.

وی می‌گوید: «به‌روشنی به خاطر دارم، زمانی که هلی‌کوپتر به سمت بغداد پرواز کرد خورشید هم طلوع کرد.»

به گزارش دویچه وله، مشاور سابق نخست‌وزیر عراق عنوان می‌کند که در آن زمان احساس "غریبی" داشته است. وی می‌گوید، صدام جنایات زیادی انجام داد و سزاوار هزاران بار اعدام بود اما در هر صورت احساس او "غریب" است.

به گفته وی، اعدام صدام بعد از کنفرانس ویدئویی مالکی و جورج بوش، رئیس‌جمهور وقت آمریکا انجام گرفت. بوش از نخست‌وزیر پرسید: «شما می‌خواهید با این جنایت‌کار چه کنید؟» مالکی جواب داد: «به دارش می‌آویزیم.» بوش در پاسخ انگشت خود را بالا برد و با این علامت موافقت خود را اعلام کرد.
اخبار بین الملل -  خبرگزاری ایسنا