اخبار


2 دقیقه پیش

عکس: استهلال ماه مبارک رمضان

همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ...
2 دقیقه پیش

تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریم

وزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که می‌تواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام می‌شود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ...

وسوسه کیف 700 میلیونی!


کیف پر از پول می توانست زندگی او و تمام خانواده اش را زیر و رو کند اما راننده درستکار حتی در کیف را هم باز نکرد تا ببیند داخل آن چیست.

همشهری سرنخ: کیف پر از پول می توانست زندگی او و تمام خانواده اش را زیر و رو کند اما راننده درستکار حتی در کیف را هم باز نکرد تا ببیند داخل آن چیست. او به محض اینکه کیف را پیدا کرد به سازمان حمل و نقل رفت تا کیف را به صاحبش برساند.

 4 سالی هست که با تاکسی کار می کند و هر روز از ساعت 7 صبح از خانه اش در روستای هزارخان کاکاوند در استان لرستان به شهرستان نورآباد می رود تا کارش را شروع کند.

در این چند سال بارها وسایلی را که مسافران در تاکسی جا گذاشته بودند به صاحبانشان رسانده بود اما خودش هم تصور نمی کرد روزی یک کیف 700 میلیون تومانی در ماشینش جا بماند.

شریفعلی حیدری راننده تاکسی 36 ساله می گوید: «حدود ساعت 12 ظهر سوم مهر ماه بود که بعد از رساندن چند مسافر به مقصدشان تصمیم گرفتم برای صرف ناهار به خانه بروم. از شهر تا روستای ما نیم ساعتی راه است. نزدیک اذان ظهر بود که به خانه رسیدم. از ماشین پیاده شدم و به صندلی ها نگاهی انداختم. همیشه عادت دارم بعد از پیاده شدن از ماشین و قبل از بستن درها، نگاهی به داخل ماشین بیندازم.

در همین هنگام، چشمم به یک کیف زنانه مشکی رنگ افتاد که روی صندلی عقب بود. تا به حال چندتا تلفن همراه و لوازم دیگر در ماشینم جا مانده بود و آنها را به صاحبانشان رسانده بودم اما اولین باری بود که کسی کیفش را در داخل تاکسی جا گذاشته بود.»

او ادامه می دهد: «از وضع ظاهری کیف معلوم بود که کهنه نیست. با خودم فکر کردم آخرین نفری که از تاکسی پیاده شد چه کسی بود و زن میانسالی را به خاطر آوردم که در خیابان اصلی شهر پیاده شده بود و همراهش کلی وسایل داشت.

کیف را که برداشتم از وزنی که داشت متوجه شدم داخل آن وسایل زیادی است. اول می خواستم در کیف را باز کنم اما پشیمان شدم و با خودم گفتم بهتر است آن را به سازمان ببرم تا مسوولان خودشان از محتویات کیف باخبر شوند. حتی برای ناهار به خانه هم نرفتم و سوار ماشین شدم و به سرعت خودم را تا قبل از تمام شدن ساعت اداری به سازمان رساندم. وقتی کیف را در اختیار رئیس سازمان حمل و نقل قرار دادم و ماجرا را تعریف کردم، او در کیف را باز کرد.

چیزی را که می دیدیم باورنکردنی بود. داخل کیف پر بود از پول و جواهرات. یک کارت عابر بانک به همراه رمزش و چند سند زمین و خانه نیز داخل آن بود. با دیدن محتویات کیف شوکه شده بودیم. بعدا متوجه شدم که آنها 700 میلیون تومان ارزش داشتند.»

 راننده امانتدار می گوید: «بعد از تحویل کیف و صورت جلسه کردن محتویات آن، به خانه برگشتم اما آن شب تا صبح خواب به چشمانم نیامد. دوست داشتم از سرنوشت کیف باخبر شوم. صبح روز بعد از سازمان با من تماس گرفتند و خبر دادند صاحب کیف پیدا شده و من باید به آنجا بروم.

 با شنیدن خبر خیلی خوشحال شدم. وقتی وارد اتاق رئیس شدم خانم میانسالی را دیدم که چهره اش به نظرم آشنا بود. او همان زنی بود که آخرین نفر از تاکسی ام پیاده شده بود. مسوولان سازمان از طریق کارت های عابربانک و مدارک شناسایی زن مالباخته، او را پیدا کرده بودند.»

زن میانسال وقتی با راننده تاکسی درستکار روبرو شد ماجرای گم کردن کیفش را اینطور تعریف کرد: «چند روز دیگر مراسم نامزدی فرزندم بود و من آن روز برای خرید وسایل مراسم به بازار رفته بودم. وقتی سوار تاکسی شدم حسابی خسته بودم. وسایل زیادی همراهم بود. به همین خاطر وقتی از ماشین پیاده شدم متوجه نشدم کیفم را روی صندلی جا گذاشته ام. وقتی به خانه رسیدم متوجه شدم کیف همراه نیست. اصلا نمی دانستم کیفم چه شده است و آن را کجا گم کرده ام. دیگر امیدی به پیدا شدن کیفیم نداشتم که با من تماس گرفتند و وقتی خبر پیدا شدن کیفم را شنیدم، در پوست خودم نمی گنجیدم.»



تقدیر از راننده


اکبر مرادی رئیس سازمان حمل و نقل نورآباد دلفان می گوید: «با پیدا شدن صاحب کیف و ثابت شدن امانتداری این راننده تاکسی، در مراسمی که بعد از نماز جمعه و با حضور امام جمعه، فرماندار و رئیس نیروی انتظامی نورآباد برگزار شد از وی تقدیر کردیم.»


ویدیو مرتبط :
قبر 700 میلیونی در ایران !

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

مهمانداری که از وسوسه ۲۵۰ میلیونی گذشت: ۲ ماه است حقوق نگرفته‌ام



اخبار,اخبار جدید,اخبار جالب

 

مهمانداری که از وسوسه ۲۵۰ میلیونی گذشت: ۲ ماه است حقوق نگرفته‌ام

روزنامه همشهری:  مهماندار وظیفه‌شناس قطار کیف حاوی 123 سکه بهار آزادی و مقدار زیادی طلا را پیدا کرد و آن را به صاحبش برگرداند.

صبح روز 18 اردیبهشت ماه امسال، وقتی قطار تهران- مشهد در ایستگاه مشهد توقف کرد و مسافران ایستگاه را ترک کردند، مهمانداران قطار مطابق معمول مشغول بررسی واگن‌ها شدند تا قطار را برای بازگشت به تهران آماده کنند. افشین فیضی‌بخش، یکی از مهمانداران جوان قطار بود که هنگام بررسی یکی از واگن‌ها، با مشاهده کیف کمری کوچکی که در گوشه‌ای افتاده بود، به طرف آن رفت.

 

مرد جوان وقتی در کیف را باز کرد با مشاهده تعداد زیادی سکه بهار آزادی و شمش‌های کوچک و دستبندهای طلا در داخل آن، شوکه شد. او پس از پیدا کردن کیف به‌دنبال صاحبش گشت اما وقتی او را پیدا نکرد کیف را به قسمت اشیای گمشده ایستگاه راه‌آهن تحویل داد و بعد از امضای صورتجلسه، منتظر ماند تا صاحب آن پیدا شود.

 

چند ساعت از ماجرای پیدا شدن کیف پر از طلا گذشته بود که مرد جوانی نگران خود را به قسمت اشیای گمشده ایستگاه راه‌آهن رساند. او ماجرای گم شدن کیفش را توضیح داد و وقتی فهمید که یکی از مهمانداران قطار کیف را پیدا کرده و آن را تحویل قسمت مربوطه داده است، از خوشحالی شروع کرد به گریه‌کردن. مرد جوان که یکی از طلافروش‌های مشهد است ماجرای گم شدن کیف را چنین توضیح داد: برای خرید طلا و سکه راهی تهران شده بودم و یکی از همکارانم هم وقتی فهمید عازم تهران هستم مقدار زیادی پول به حسابم ریخت تا از تهران برایش خرید کنم.

 

او ادامه داد: بعد از رسیدن به تهران 123 سکه بهار آزادی به همراه 31رشته دستبند زنانه و تعدادی شمش کوچک طلا به ارزش 250میلیون تومان خریدم و همه آنها را در کیف کمری کوچکی که داشتم گذاشتم و کیف را در چمدانم قرار دادم، سپس راهی راه‌آهن شدم و با نخستین قطار به سمت مشهد حرکت کردم. وقتی به مقصد رسیدم و قطار را ترک کردم چندساعتی در شهر گشتم تا کارهایی را که داشتم انجام دهم و پس از آن به خانه رفتم.

 

بعد از استراحتی کوتاه تصمیم گرفتم طلاهای دوستم را جدا کنم اما وقتی سراغ کیف کمری رفتم، هر چه گشتم اثری از آن پیدا نکردم. در این هنگام با خودم گفتم که شاید کیف را در قطار گم کرده‌ام و سراغ بخش اشیای گمشده راه‌آهن رفتم. وقتی فهمیدم که مهماندار وظیفه‌شناس کیفم را پیدا کرده و صحیح و سالم آن را تحویل گرفتم، از خوشحالی سر از پا نشناختم و در تماس با این مرد از او تشکر کردم.

 

مهماندار جوان قطار، وقتی خبر پیداشدن صاحب طلاها را شنید از اینکه توانسته بود فردی را از نگرانی درآورد خوشحال شد و گفت: با اینکه خودم نیاز مالی شدیدی دارم و 2 ماه است حقوق دریافت نکرده‌ام اما بعد از پیدا کردن طلاها هیچ‌وقت وسوسه به سراغم نیامد و به تنها چیزی که فکر می‌کردم پیدا کردن صاحب آنها بود./همشهری