نگاهی به عجیب ترین سرقتهای تاریخ

از سرقت یک نفره از خزانه انگلستان در سال 1303 میلادی تا سرقت کاپ بازی های جام جهانی فوتبال در سال 1966 همه جزء عجیب ترین موارد سرقت در طول تاریخ به حساب می آیند.

به گزارش گروه خواندنی های باشگاه خبرنگاران، سرقت یکی از قدیمی ترین انواع جرم است که می توان گفت قدمتی به اندازه تاریخ دارد. سرقت از بانکها، منازل، خزانه های دولتی و بسیاری دیگر از جرایم این چنینی تحت عنوان سرقت شناخته می شود. در این مطلب قصد داریم تا تعدادی از سرقتهای عجیب را که در سطح جهانی معروف بوده اما احتمالا برای خواننده ایرانی ناآشنا باشد را معرفی کنیم.

 

سرقت از خزانه انگلستان

در سال 1303 میلادی یک تاجر پشم به نام " ریچارد پودلیکوت " که در لندن زندگی می کرد به دلیل شانس و همچنین داشتن روابط خوب و نزدیک با گروه های یهودی در لندن آن روز تصمیم گرفت تا یک سرقت از خزانه انگلستان را ترتیب دهد. او در این راه توانست تعدادی از مقامات کلیسا را نیز فریب داده و در برابر وعده تقسیم بخشی از غنائم سرقت از آنان کمک گرفت. او خود را به عنوان یک سنگ تراش جا زده و مشغول کار بر روی بخشی از دیوار کاخ شد.

 

در همین زمان او با کاشت شاه دانه در اطراف محل کار از این گیاهان برای پوشاندن محل ورود به ساختمان استفاده می کرد. نهایتا در یک شب زمستانی در سال 1303 میلادی او موفق شد که به خزانه نفوذ کند. او به مدت دو روز کامل در محفظه ای که درست کرده بود باقی ماند و سپس با طلا و جوهراتی به ارزش 100 هزار پوند در آن دوران که یه اندازه مالیات یک سال کل کشور انگلستان بود فرار کرد.

 

در آن زمان " ادوارد پا دراز " پادشاه انگلستان که در حال جنگ در اسکاتلند بود از این واقعه خبردار شد. مقامات تواسنته بودند مقدار زیادی طلا را در فروشگاهی در لندن پیدا کنند. از آن زمان تا سال 1305 میلادی تعداد زیادی از افراد در مورد این سرقت دستگیر شده و مورد بازجویی قرار گرفتند. نهایتا ریچارد نیز دستگیر شد و برای لو ندادن دوستانش اقرار کرد که به تنهایی دست به این کار زده است. او در سال 1305 دار زده شد و پوست بدنش بعد از کنده شدن به درب کاخ ویندورز به عنوان هشدار برای دیگران آویزان شد. تا ماه ها پس از سرقت بخشی از طلاهای سرقتی که به درون رودخانه تامس لندن ریخته بود در تور ماهیگیران پیدا می شد.

 

 

 

سرقت از هتل " Circus Circus "

"رابرت سالیس " یک سارق مسلح بود که در سال 1969 میلادی در جریان یک سرقت مسلحانه در شهر سانفرانسیسکوی آمریکا یک نگهبان را به ضرب گلوله از پای درآورد و پس از دستگیری به 17 سال زندان محکوم شد. در طول دوران زندان او به فکر یک سرقت بزرگتر بود پس از آزادی توانست تا زن جوان 21 ساله ای به نام " هتر تالچیف" را با خود همراه کند. این دو نفر به مکزیک نقل مکان کردند تا بتوانند برای سرقت خود آماده شوند. آن دو به شهر لاس وگاس آمریکا نقل مکان کردند و " هتر " موفق شد تا در هتل " Circus Circus   " به عنوان راننده حمل پول استخدام شود.

 

در اکتبر 1993 میلادی "هتر" از چند لحظه غیبت همکار خود استفاده کرده و خودرو حمل پول را به سرقت می برد. او این خودرو را به انباری در فاصله چند کیلومتری محل سرقت، جایی که رابرت منتظر او بود منتقل می کند. سپس این دو با جاسازی 2.5 میلیون دلار پول در حالی که خود را به شکل یک زوج سالمند جا زده بودند به شهر میامی آمریکا سفر کردند. در سالهای بعد این زوج تبهکار که با هم ازدواج کرده بودند و فرزندی نیز داشتند در نقاط مختلف آمریکا در فرار بودند تا این که رابرت با برداشتن بخش زیادی از پول و در حالی که تنها 1000 دلار برای هتر به جا گذاشته بود متواری شد. " هتر" در سال 2005 میلادی خود را به   مقامات مسئول تسلیم کرد اما رابرت همچنان متواری است. برای بسیاری این سوال وجود داشت که چرا هتر به تنهایی این خطرات را پذیرفته بود و در این سرقت شرکت کرده بود. او در بازجویی پاسخ داده بود که رابرت به گونه ای او را جادو کرده بود و وی نمی توانست در برابر او مقاومت کند.در تصویر بالا متهمین را مشاهده می کنید.

 

 

 

سرقت اجباری

در 28 آگوست سال 2003 میلادی در شهر " اریه" در ایالت پنسیلوانیای آمریکا، " برایان داگلاس ولز" که پیک یک رستوران بود برای تحویل دو پیتزا به آدرسی در این شهر حرکت کرد. پس از رسیدن به مقصد دو مرد حاضر در محل با تهدید سلاح بمبی را به گردن او وصل کرده و سپس به او دستور دادند که برای نجات جان خود باید به یک بانک دستبرد زده و سپس پول را به آدرسی مشخص منتقل کند و در غیر اینصورت بمب منفجر می شود.

 

او برای نجات جان خود به بانک مورد نظر حمله کرده و با وجودی که درخواست 250 هزار دلار داشت با تنها 10 دلار از بانک خارج شد. او که یک سارق نبود در این وضعیت توسط پلیس محاصره شد و سپس از پلیس درخواست کرد که به واحد خنثی سازی اطلاع دهند تا برای خنثی کردن بمبی که به او وصل شده به محل اعزام شوند. پلیس در ابتدا به یگان مربوط اطلاع نداد و سپس با 30 دقیقه تاخیر به یگان مربوط اطلاع دادند. تیم خنثی کننده 30 دقیقه دیر به محل حادثه رسید و بمب منفجر شده و برایان جان خود را از دست داد. شبکه های خبری موجود در محل به صورت زنده این حادثه را پخش کردند.

 

در سال 2007 میلادی " کنت بارنز " و " ماریو آرمسترانگ " به جرم ترتیب دادن این جنایت بازداشت شده و به 45 و 37 سال زندان محکوم شدند. نکته عجیب این که در بازجویی های به عمل آمده مشخص شد که که این دو قصد داشتند تا با انجام این سرقت پول لازم برای ترتیب دادن قتل پدر ماریو که شخصی ثروتمند بوده را به دست آوردن تا از آن طریق ارثیه ای بزرگ به ماریو برسد.تصویر بالا مربوط به قربانی لحظاتی پیش از مرگ است.

 

 

 

سرقت کاپ جام جهانی

در سال 1966 جام جهانی فوتبال در کشور انگلستان برگزار می شد. قرار بر این بود که قبل از شروع بازی ها، جام مسابقات که البته متفاوت از شکل فعلی آن است در سالن اصلی کاخ وست مینستر در لندن به نمایش گذاشته شود. این کاپ در آن زمان تحت تدابیر شدید امنیتی قرار داشت و به مبلغ 30 هزار پوند در برابر سرقت بیمه شده بود. در روز 20 مارس سال 1966 و پس از تعویض شیفت ظهر نگهبانان متوجه شدند که محفظه حاوی جام باز شده و کاپ به سرقت رفته است. روز بعد مسئول اداره فوتبال انگلستان تلفنی دریافت کرد که از او خواسته بود باجی به مبلغ 15 هزار پوند را برای بازگرداندن جام بپردازند و گرنه این کاپ ذوب می شود.

 

در یک عملیات موفق مبادله پلیس موفق به دستگیری سارق شد ، اما جام مورد نظر همراه وی نبود. دقیقا یک هفته بعد جام مورد نظر توسط " دیوید کوربت " که در حال گردش با سگش بود یافت شد. او توانست جایزه 6 هزار پوندی مربوط به یافتن جام را تصاحب کرده و سگ او نیز به عنوان حیوانی مشهور در چندین فیلم سینمایی و سریال تلویزیونی ظاهر شد.

 

بابانوئل سارق

در سال 1927 میلادی یکی از سرقتهای عجیب تاریخ آمریکا رخ داد. " مارشال راتلیف " تبهکار آمریکایی که تازه از زندان خارج شده بود به دنبال سرقت از بانک شهر " سیسکو" در ایالت تگزاس بود. او با پوشیدن لباس بابانوئل و همراه کردن چند کودک در میان راه به همراه سه همدست خود وارد بانک شد. در زمانی که سارقین در حال جمع آوری پولها بودند یک زن از افرادی که درون بانک بود به بیرون از بانک رفته و شروع به جیغ زدن کرد. پلیس بانک را محاصره کرده و سارقین با دو گروگان از محل فرار کردند.

 

در درگیری های مسلحانه به وجود آمده دو پلیس و یکی از سارقین کشته شدند. به دنبال این سرقت یکی از بزرگترین عملیاتهای جستجو در این ایالت آغاز شد. نهایتا سه سارق در یک تیراندازی دستگیر شدند و 150 هزار دلار وجه سرقت شده از بانک پیدا شد. از سه نفر باقی ماند یک نفر اعدام شده و یکی به حبس ابد محکوم شد. راتلیف نیز به مرگ محکوم شد اما سعی داشت تا این حکم را به حبس تقلیل دهد. مردم خشمگین منطقه " ایستلند کانتی " پس از شنیدن این خبر به زندان هجوم برده و "راتلیف " را در زندان اعدام کردند. در سال 2009 نیز مردی در آمریکا با پوشیدن لباس بابانوئل به سرقت اقدام کرد.

 

 

شرگار؛اسب مسابقه

یکی از عجیب ترین موارد سرقت در دنیا که هنوز هم پرونده آن لاینحل باقی مانده است مربوط به سرقت اسب مسابقه معروف ایرلندی به نام " شرگار" است که در 8 فوریه 1983 توسط یک گروه 6 نفره از محل زندگی خود در ایرلند به سرقت رفت. پلیس تحقیقات گسترده ای را برای یافتن این اسب انجام داد. مشخص شد که گروه مورد نظر با صاحبان اسب نیز برای دریافت باج تماس گرفته بودند که در نهایت با هم به توافق نرسیدند. عده ای این احتمال را مطرح کردند که این سرقت توسط واحدهای ویژه ارتش جمهوری خواه ایرلند سازمان داده شده باشد. این نظریه هیچ گاه تایید نشده است. به نظر می رسد که سارقین این اسب را کشته و لاشه او را به منظور از بین بردن آثار جرم نابود کردند./باشگاه خبرنگاران

ویدیو مرتبط :
افزایش سرقتهای خیابانی

---

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

مرگ های عجیب تاریخ

 

 

 

روز مرگ همه ما بالاخره یک روز فرا می رسد اما برخی مرگ و میر ها به شکلی جالب و عجیب در طول تاریخ اتفاق افتاده که متوفی را هم به شهرت رسانده است. برخی از این مرگ ها را مرور می کنیم:

آرنولد بنت : داستان نویس انگلیسی- وی برای آنکه ثابت کند آب شهر پاریس از نظر بهداشتی کاملا سالم است، یک لیوان از آن را خورد و در اثر تیفوئید ناشی از آن در گذشت!

 

آگاتوکلس : خودکامه سراکیوز - در اثر قورت دادن خلال دندان خفه شد.

 

آلن پینکرتون : موسس آژانس کارآگاهی آمریکا -هنگام نرمش صبحگاهی به زمین خورد و زبانش لای دندان ماند و زخم شد و در اثر قانقاریای ناشی از این زخم درگذشت.

 

آیزادورا دانکن : رقاص آمریکایی -هنگامی که در اتومبیل بود، شال گردن بلندش به چرخ عقب اتومبیل گیر کرد و گردنش شکست و خفه شد.

 

اسکندر کبیر : پادشاه مقدونی - به دنبال دو روز میگساری و عیاشی در اثر تب درگذشت.

 

الکساندر : پادشاه یونان -یک میمون خانگی گازش گرفت و در اثر عفونت خون در گذشت.

 

تامس آت وی : نمایشنامه نویس انگلیسی -مرد فقیری بود. به دنبال روزها گرسنگی سرانجام یک گیته به دست آورد و با آن یک دست پیچ گوشت خرید و از شدت ولع همان لقمه دهان پرکن اول گلو گیرش شد و خفه اش کرد!

 

جان وینسون : ماجرا جوی بریتانیا -وی در 72 سالگی از اسب به زمین افتاد و میخی وارونه بر زمین افتاده بود، در سرش فرو رفت.

 

جروم ناپلئون بناپارت : آخرین بناپارت آمریکایی - در سنترال پارک نیویورک، پایش به زنجیر سگ زنش گرفت و افتاد و در اثر زخم های حاصله در گذشت.

 

جورج دوک کلارنس : انگلیسی -به دستور برادرش ریچارد سوم در خمره شراب خفه شد.

 

جیمز داگلاس ارل مورتون : بوسیله دستگاهی شبیه گیوتین که خودش آن را به اسکاتلندیان معرفی کرده بود، سر بریده شد.

 

رودولفونی یرو : ژنرال مکزیکی اسبش در شن روان گرفتار شد و سنگینی طلاهایی که به همراه داشت باعث فرو رفتن به درون ماسه شد.

 

زئوکسیس : نقاش یونان (قرن پنجم ق.م)- به تصویری که از یک ساحره پیر کشیده بود آنقدر خندید که یکی از رگ هایش پاره شد و مرد!

 

ژراردونرال : نویسنده فرانسوی - با بند پیشبند، خودرا از تیر چراغ برق خیابان حلق آویز کرد.

 

فرانسیس بیکن : براثر گرفتاری در یک سرمای ناگهانی گرفتار شد و درگذشت.

 

فالک فیتز وارن : چهارم بارون انگلیسی - در بازگشت از یک جنگل، اسبش در باتلاق افتاد و فالک که زره پوشیده بود، در درون زره اش خفه شد.

 

کلادیوس اول : امپراتور روم - با یک پر آغشته به سم خفه شد.

کنت اریک مگنوس آندرئاس هرس ستنبورگ : این انگلیسی در اثر خشم ناشی از مستی، با سیخ بخاری به دوستش حمله کرد، اما خودش توی بخاری افتاد و سوخت.

 

گریگوری یفیموویچ راسپوتین : وزنه ای به بدنش بستند و در رود نوا غرقش کردند.

 

لایونل جانسن : شاعر انگلیسی از روی چهارپایه پشت بار به زمین افتاد و در اثر زخمهای حاصله در گذشت.

لنگی کالیر : کلکسیونر آمریکایی در خانه خود و در تله ای مهلک درگذشت. تله را برای دستگیری دزدان کار گذاشته بود.

 

مارکوس لیسینیوس کراسوس : سیاستمدار رومی - این رهبر بدنام و صراف رمی به دست سربازان پارتی با ریختن طلای مذاب در حلقش درگذشت.

 

هنری اول : پادشاه انگلیسی -در اثر افراط در خوردن مارماهی دچار ناراحتی روده شد و مرد.

یوسف اشماعیلو : کشتی گیر ترک - بر اثر سنگینی طلاهایی که به کمرش بسته بود در دریا غرق شد. چون نتوانست به راحتی شنا کند.

 

تامس می : مورخ انگلیسی - بر اثر بلعیدن غذای زیادی، خفه شد.

منبع:asriran.com